#متن_انتقادی_نسبت_به_عملکرد_مجلس
🔰 ناگهان چه زود دیر شد!
✍ پرویز امینی
♻️ در دوره فعالیت دانشجویی در انجمن اسلامی اهواز که مصادف با آغاز دومخرداد و حاکمیت جریان دوم خرداد بر دولت و مجلس و شهرداریها بود، جریان منتقد دانشجویی زیر ضرب انواع و اقسام فشارهای سیاسی و اجتماعی بودند. از فراخوانهای مکرر به کمیته انضباطی تا حکمهای تعلیق از تحصیل، از پلمپ دفاتر انجمنها تا تصفیه جریانهای مخالف با پشتیبانی و دخالت مستقیم و غیرمستقیم استانداریها، وزیر علوم (معین)، رؤسای دانشگاهها و حتی رؤسای جهاد دانشگاهی، از وارد کردن پای والدین دانشجوهای منتقد به ماجراها تا ذهنیتسازی از دانشجویان به عنوان عنصر نامطلوب و... بخشهایی از این فشارها بود.
♻️ در بین این فشارها، چیزی که برای جریان دانشجویی هوادار جمهوری اسلامی چالش اصلی بود و مهمتر از این مسائل بود، تعریف شدن این جریان به شکل ناخواسته در جبههای که باهنر و ناطق نوری و امثال اینها لیدر سیاسی آن بودند یا معرفی میشدند. کسانی که قدرتطلبی، منفعتگرایی سیاسی، انحصارطلبی، داشتن نگاه بالا به پایین به مردم و تلقی ابزاری از دانشجویان و... ازجمله ویژگیهای آنها بود که همین مسائل، عرصه را به لحاظ اجتماعی و مواجهه فعال با جامعه برای جریان هوادار جمهوریاسلامی در جامعه و خصوصا دانشگاه، تنگ میکرد و مهمتر از فشارهای سیاسی و اجتماعی دومخردادیها بود.
♻️ بنابراین راه تنفس جمهوری اسلامی را پوستاندازی در جریان انقلاب و تفکیک سیاسی و اجتماعی انقلاب اسلامی از جریان راست میفهمیدیم. روند واقعیت و تحولات سیاسی و اجتماعی به سمتی رفت که جریان راست سنتی (مؤتلفه و جامعه اسلامی مهندسین و...) که روزگاری در متن جریان هوادار انقلاب اسلامی بود، به حاشیه رفت و این روند تا امروز نیز ادامه داشته است. شورای شهر دوم و مجلس هفتم بخشی از این نوسازی بود اما یکی از نقاط اوج این نوسازی، انتخابات سال ۸۴ و پیروزی احمدینژاد بود که به نوعی شورش علیه جریان راست سنتی قلمداد میشد. اما شوربختانه این مسیر خوش فرجام نشد و شد آنچه که شد.
♻️ در چند سال اخیر موج تازهای از این #نوسازی تحت عنوان #جوان_گرایی آغاز شد که مهمترین تجلی سیاسی آن مجلس یازدهم است. اما با تأمل در وضعیت کنونی این مجلس در همین دوره کوتاه و مرور برخی گفتارهای ناقض عقل برخی از همین نمایندگان و طرح هایی که #بلاهت را به قانون تبدیل کرده بودند( اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری) و کنشها و واکنشهای #جاه_طلبانه (دیوان محاسبات)، #حاشیه_سازانه (دنا پلاس گیت) و #بدعهد_انه (اولویت خود نسبت به مردم در دریافت واکسن آنفولانزا) #درنگی در انسان ایجاد میکند که بگوید که ناگهان چه زود دیر شد!
♻️ چرا که انگار بخشی از این جریان (نه همه) تازه رسته، علاوه بر دارا بودن همان ویژگیها ازجمله #عطش_قدرت، از یک عقل متعارف سیاسی برای پیگیری انگیزه قدرتطلبی خود برخوردار نیست تا دستکم اگر قرار نیست از تاک (از حیثیت خود) نشانی بماند، از تاکستان (حیثیت مجلس) اثری باقی بماند.
🔰🔰🔰 ملاحظه
♻️ قلم آقای دکتر پرویز امینی را زیادی می پسندم، روان است و تو دل برو!
♻️ اشکال اساسی نگارش ایشان آن است که در رویکردشان به جای نگاه انتقادی یک نگاه منفی به کلیات مجلس حاکم است؛
♻️ سخت معتقدم که رویکرد #صفر و #یک در موضوعات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و حتی اقتصادی نمی تواند یک رویکرد محققانه و پرسشگرانه باشد!
♻️ در نگاه #پوزیتویستی است! که فرد مولف از ابتدا متدلوژی خود را بسته و گام های علمی خود را فقط در این پارادایم محصور کرده و به جای حقیقت یابی و شناخت از نامعلوم ها به دنبال اثبات برداشت شخصی و یا حزبی خویش است!
♻️ قطعا این جنس از نگارش نگاهی جزمی و کلیشه ای به موضوعات داشته و تلاش می کند، به یافته های ذهنی خود رنگ و لعاب علمی بپوشاند!
علی ایحال برای ایشان آرزوی موفقیت روزافزون دارم./ د. ابوالحسن صادقی جهانی
https://t.iss.one/sadeghijahani
🔰 ناگهان چه زود دیر شد!
✍ پرویز امینی
♻️ در دوره فعالیت دانشجویی در انجمن اسلامی اهواز که مصادف با آغاز دومخرداد و حاکمیت جریان دوم خرداد بر دولت و مجلس و شهرداریها بود، جریان منتقد دانشجویی زیر ضرب انواع و اقسام فشارهای سیاسی و اجتماعی بودند. از فراخوانهای مکرر به کمیته انضباطی تا حکمهای تعلیق از تحصیل، از پلمپ دفاتر انجمنها تا تصفیه جریانهای مخالف با پشتیبانی و دخالت مستقیم و غیرمستقیم استانداریها، وزیر علوم (معین)، رؤسای دانشگاهها و حتی رؤسای جهاد دانشگاهی، از وارد کردن پای والدین دانشجوهای منتقد به ماجراها تا ذهنیتسازی از دانشجویان به عنوان عنصر نامطلوب و... بخشهایی از این فشارها بود.
♻️ در بین این فشارها، چیزی که برای جریان دانشجویی هوادار جمهوری اسلامی چالش اصلی بود و مهمتر از این مسائل بود، تعریف شدن این جریان به شکل ناخواسته در جبههای که باهنر و ناطق نوری و امثال اینها لیدر سیاسی آن بودند یا معرفی میشدند. کسانی که قدرتطلبی، منفعتگرایی سیاسی، انحصارطلبی، داشتن نگاه بالا به پایین به مردم و تلقی ابزاری از دانشجویان و... ازجمله ویژگیهای آنها بود که همین مسائل، عرصه را به لحاظ اجتماعی و مواجهه فعال با جامعه برای جریان هوادار جمهوریاسلامی در جامعه و خصوصا دانشگاه، تنگ میکرد و مهمتر از فشارهای سیاسی و اجتماعی دومخردادیها بود.
♻️ بنابراین راه تنفس جمهوری اسلامی را پوستاندازی در جریان انقلاب و تفکیک سیاسی و اجتماعی انقلاب اسلامی از جریان راست میفهمیدیم. روند واقعیت و تحولات سیاسی و اجتماعی به سمتی رفت که جریان راست سنتی (مؤتلفه و جامعه اسلامی مهندسین و...) که روزگاری در متن جریان هوادار انقلاب اسلامی بود، به حاشیه رفت و این روند تا امروز نیز ادامه داشته است. شورای شهر دوم و مجلس هفتم بخشی از این نوسازی بود اما یکی از نقاط اوج این نوسازی، انتخابات سال ۸۴ و پیروزی احمدینژاد بود که به نوعی شورش علیه جریان راست سنتی قلمداد میشد. اما شوربختانه این مسیر خوش فرجام نشد و شد آنچه که شد.
♻️ در چند سال اخیر موج تازهای از این #نوسازی تحت عنوان #جوان_گرایی آغاز شد که مهمترین تجلی سیاسی آن مجلس یازدهم است. اما با تأمل در وضعیت کنونی این مجلس در همین دوره کوتاه و مرور برخی گفتارهای ناقض عقل برخی از همین نمایندگان و طرح هایی که #بلاهت را به قانون تبدیل کرده بودند( اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری) و کنشها و واکنشهای #جاه_طلبانه (دیوان محاسبات)، #حاشیه_سازانه (دنا پلاس گیت) و #بدعهد_انه (اولویت خود نسبت به مردم در دریافت واکسن آنفولانزا) #درنگی در انسان ایجاد میکند که بگوید که ناگهان چه زود دیر شد!
♻️ چرا که انگار بخشی از این جریان (نه همه) تازه رسته، علاوه بر دارا بودن همان ویژگیها ازجمله #عطش_قدرت، از یک عقل متعارف سیاسی برای پیگیری انگیزه قدرتطلبی خود برخوردار نیست تا دستکم اگر قرار نیست از تاک (از حیثیت خود) نشانی بماند، از تاکستان (حیثیت مجلس) اثری باقی بماند.
🔰🔰🔰 ملاحظه
♻️ قلم آقای دکتر پرویز امینی را زیادی می پسندم، روان است و تو دل برو!
♻️ اشکال اساسی نگارش ایشان آن است که در رویکردشان به جای نگاه انتقادی یک نگاه منفی به کلیات مجلس حاکم است؛
♻️ سخت معتقدم که رویکرد #صفر و #یک در موضوعات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و حتی اقتصادی نمی تواند یک رویکرد محققانه و پرسشگرانه باشد!
♻️ در نگاه #پوزیتویستی است! که فرد مولف از ابتدا متدلوژی خود را بسته و گام های علمی خود را فقط در این پارادایم محصور کرده و به جای حقیقت یابی و شناخت از نامعلوم ها به دنبال اثبات برداشت شخصی و یا حزبی خویش است!
♻️ قطعا این جنس از نگارش نگاهی جزمی و کلیشه ای به موضوعات داشته و تلاش می کند، به یافته های ذهنی خود رنگ و لعاب علمی بپوشاند!
علی ایحال برای ایشان آرزوی موفقیت روزافزون دارم./ د. ابوالحسن صادقی جهانی
https://t.iss.one/sadeghijahani