دکتر ابوالحسن صادقی جهانی
455 subscribers
8.05K photos
1.68K videos
1.31K files
13.7K links
Download Telegram
دکتر ابوالحسن صادقی جهانی
#سخنگوی_در_سایه_سازمان ⭕️ برخی شواهد حکایت از آن دارد که آقای اسفندیاری در مقاطع مختلف و در قامت #گفتمان_سازی رسانه و #مرکز_هدایت_فکری و #نقش_آقای_مشاور (آقای آشنای صدا و سیما ) ریاست صدا و سیما را بر عهده دارد! به ادبیات و نقش و جایگاه ایشان در گفتگو ذیل…
💢 رسانه ملی کانالی برای تبدیل شدن به شاخ اینستاگرامی!

🔸چرا جعبه جادویی برای عوامل خود اقناع کننده نیست؟
علی فهیمی مقدم کارشناس ارشد رسانه
https://t.iss.one/sadeghijahani
🔸محمدرضا حیاتی گوینده پیشکسوت صداوسیما در یک #گفتگوی_مجازی برای فردین و اِبی بغض میکند، وقتی مجری از اِبی به عنوان خواننده اونور آبی از حیاتی می پرسد به او متذکر میشود چرا اسمش را نمی آورد ! "آقای اِبی". در مشاجره چاووشی و اِبی که به خاطر اهانت "همسر اِبی" به مقدسات شروع شده بود، از اِبی تمجید و تاکید میکند از ارادتمندان اوست و خیلی خاطره ها دارد با ترانه های مخصوصا قبل از انقلابش ... چرا باید از خواندن برای مردم در کشورش محروم شود؟! فردای همان روز در صفحه اینستاگرامی عذر خواهی میکند که از موضع خواننده "اونور آبی"! خبر نداشته، ما در کشوری بزرگ شده ایم که متعلق به علی (ع) است و...
🔸ای کاش حیاتی با اطلاعات جامع وارد فضای مجازی و مصاحبه شود که اگر می دانست همین اِبیِ مردمی! دوماه پیش که با هزینه کلان سعودیها به عربستان گردی رفت، حاضر نشد به خاطر مردمش از منافع خود بگذرد و ترانه #خلیج_فارس را علی رغم اصرار طرفدارانش که بخشی از این مردم بودنداجرا کند! شاید اینگونه از اوحمایت نمی کرد.ای کاش حیاتی می گذاشت، بغضش برای مردم، همان بغض سال ۶۸ را تداعی کند که در ذهنشان سالها نقش بسته بود .
🔸بعدِ حیاتی باتجربه، مجری جوان دهه هشتادی مرکز انتشار ملخ ها را شهر #قم معرفی میکند و فرداش علاوه بر صفحه اینستاگرامش، درهمان برنامه زنده تلویزیونی عذر خواهی میکند که نه اشتباه کردم، قم نبوده شهرهای دیگه بوده ! ازحضرت معصومه (س) عذر خواهی میکنم و... "مردم من دیشب به خاطر شما! برای اولین بار ساعتها به پیامهای دایرکت شما جواب دادم"!
🔸حالا از نظر #رسانه اتفاقی نیفتاده فوقش فردا یه برنامه ستاره ها میسازند تهیه کنندگی اش را میدن به احسان علیخانی، یه کامیون ماکارونی از اسپانسر برنامه میگیره، یکی میشه راننده کامیون ! اون یکی ها هم توزیع کننده ماکارونی در مناطق محروم ! بعد، از همین ها یکی میشه گوینده ارزشی، اون یکی بخاطر چاق سلامتی با همسر در آنتن زنده، میشود محور کانون گرم خانواده، دیگری هم مردمی! بعد مدیرکل محترم روابط عمومی بر اساس نظر سنجی توییت میزنه زمانی که این افراد روی آنتن بودند، #شاخهای_اینستاگرامی، برنامه هاشون را تعطیل کردند و #شبکه_های_معاند مخاطبانشون به صفر رسید و مخاطبان ما به صد! غافل از اینکه هرکدام از این عوامل، خودشان تبدیل به شاخ اینستاگرامی شده اند و چه استفاده بهینه ایکه از رسانه برای جمع کردن فالوور استفاده نمیکنند، چراغ دوگانه فضای مجازی و رسانه را روشن میکنند اونوقت رئیس دانشگاه #صداوسیما به عنوان یار پوششی ادعا میکند "مسئولان دولتی که در هفت، هشت سال گذشته شاید به‌ خاطر برخی منافع #سیاسی کوتاه‌ مدت به تقابل دوگانه #فضای_مجازی و #رسانه_ملی دامن زدند در مسئله #کرونا و #بنزین متوجه شدند همراهی یک نهاد رسانه‌ای فراگیر تا چه حد اهمیت دارد."
🔸دکتر جان تاثیر رسانه فراگیر در امورات سیاسی و اجتماعی غیر قابل انکار است اما #دوگانه_فضای_مجازی و #رسانه_ملی از درون رسانه دامن زده میشود. اگر رسانه خود، و رابطه خود با #مخاطب را ترمیم کند، نیازی نیست گویندگان و مجریان اصلی اش هویت خود را در اینستاگرام بگردند در این صورت اِنگولت های بیرونی هم تاثیر منفی آنچنانی بر رسانه نخواهد گذاشت. برای برچیدن این دوگانه سازی #درون_سازمانی چه برنامه ای دارید؟ که از ظرفیت رسانه برای تبدیل شدن به شاخ اینستاگرامی استفاده میکنند؟!
🔵 توجه داشته باشید اقناع، نقطه اوج مبحث ارتباطات و هدف اساسی و غایی همه نوع رفتارهای ارتباطی است. بسندگی، سیری، اشباع، بی‌نیازی و به ثمر نشستن و کامل شدن؛ همه از نشانه‌های رضایت مندی است. ارتباط موفق و مؤثر آن گونه ارتباطی است که نتیجه دلخواه یعنی اقناع را چه برای مخاطب و چه عوامل بدنبال داشته باشد.

https://t.iss.one/sadeghijahani
🎥سکانس خواستگاری با سیگنال مهندسی، در آخرین قسمت سریال "بچه مهندس۳"
***علی فهیمی مقدم کارشناس ارشد رسانه

🔹"سریال بچه مهندی ۳" از ششم اردیبهشت ۹۹ به کارگردانی علی غفاری و تهیه کنندگی سعید سعدی در ۳۶ قسمت روی آنتن شبکه دو سیماقرار گرفت و دوشنبه ۱۲ خرداد آخرین قسمت آن پخش شد.
🔹این سریال که ترکیبی از موضوعات جوان پسند و نیز قصه #ملی_امنیتی را محور فیلمنامه خود قرار داده بود در حین پخش توانست مخاطبین بسیاری را همراه خود سازد و نشان دهد که #تلویزیون اگر نیازهای #مخاطبان خود را بشناسد، هنوز هم #انتخاب اول آنهاست.چرا که از نظر جذب مخاطب حتی بالاتر از تولیدات شبکه سه و پنج سیما قرارگرفت، در حالیکه نه شاخ پروری داشت نه تک ستاره سازی معمول در بسیاری از برنامه های تلویزیونی که در فرآیند کار خروجی قابل انتظار هم برای #مخاطب ندارند .
🔹"بچه مهندس۳" نشان داد #نفوذ ابعاد و لایه‌های گوناگونی دارد که ممکن است مسئولان و نخبگان را در بر گیرد اما باید به توان داخل کشور تکیه زد. #بچه_مهندس_۳ نشان داد دشمن عاجز است با همه بضاعتش، ملت ایران را از پا در آورد. به ویژه با نشان دادن واقعیتی چون نشاندن پهباد آرکیو ۷۰ آمریکایی در یک جنگ سایبری در خاک ایران توام باشد، شک و شبهه ای در آن برجای نمی گذارد.
🔹این سریال توان علمی، ویژگی ها و اصالت دینی و فرهنگی جوان اصیل ایرانی، را به نمایش گذاشت در عین حال از بی توجهی مسولان به #نخبگان_کشور که سبب #فرارمغزها میشود انتقاد کرد .
🔹از ویژگی های برجسته این سریال که شاید از نگاه خیلی ها بدور باشد، نگاه یکسان و نشان دادن توسعه علمی کشور با همکاری و مشارکت اقوام مختلف کشور است، که هر کدام، شخصیت های تک قصه ای برای خود دارند و در اجرا نیز به آنها به خوبی پرداخته می شود.
🔹اگر مسولان #رسانه_ملی بدانند دیالوگ کوتاه به #زبان_آذری دکتر توفیقی با دخترش مرضیه، و یا نشان دادن سعید به عنوان جوان نخبه کرد و یا قاسم به عنوان جوان نخبه بیرجندی چقدر در #همگرایی_ملی و احساس غرور و نزدیکی اقوام به رسانه ملی تاثیر گذار است، (ایضا سکانسهایی از فصل دوم سریال "ن.خ" و "زیر خاکی")، هیچ وقت بودجه های هنگفتی را برای شبکه های استانی هزینه نمی کنند که هیچ برآیند مثبتی در بین #اقوام نداشته است.

*** نویسنده مهمان
🔻ملاحظات:
🔸هر اثر نمایشی دارای نقاط قوت و نارسایی هایی است! و در این یاد داشت بواسطه مزیت های عدیده ای نمایشی نویسنده با رویکرد قدردانی از تلاش مجموعه عناصر قوت ها و مزیت های نسبی را برجسته ساخته است.

https://t.iss.one/sadeghijahani
#روشنفکری_و_روشنفکرمآبی

⭕️ دوستی سخنی گفت که مرا به فکر فرو برد.
دوستم گفت: من روشنفکرها را دوست دارم ولی از روشنفکرمآب‎ها خوشم نمی‎آید. چون موضوع جلسه چیز دیگری بود؛ من دنباله‎ی این ‎حرف را نگرفتم ولی با خودم راجع به آن، گفتگویی داشتم که ماحصل این را با شما در میان می‎گذارم.
🔸 #ادوارد_سعید که کتابی با عنوان “روشنفکر کیست؟ روشنفکری چیست؟” نوشته است وظیفه روشنفکر را “ #نقد نهادهای قدرت” می‎داند.
یک اصل مهم که در طول تاریخ در عرض جغرافیا به اثبات رسیده است؛ این است که قدرت بدون نقد #فساد می‎آورد. اخلاقی‎ترین آدم‎ها هم وقتی در بالای #پلکان قدرت بنشینند، اگر بطور جدی با نظارت و نقد #کنترل نشوند؛ دچار “#خودشیفتگی” می‎شوند و پس از این به باتلاق فرو می‎غلتند و پس از آن هرچه بر دیگران مکروه و حرام است بر “سلطان” مباح می‎گردد.
به همین دلیل در جامعه، روشنفکر نقد می‎کند و نقد می‎کند تا نهادهای قدرت “#سالم” بمانند. 
🔸 یکی از ویژگی هایی که روشنفکر را از “روشنفکر نما” یا همان “روشنفکر مآب” جدا می‎کند این است که روشنفکرمآب “ #نقد” نمی‎کند بلکه “ #نق می‎زند”.
نقد کردن کار آسانی نیست.
شما برای نقد کردن مدیریت یک سیستم، لازم است تاریخچه و گردش کار این سیستم را بدانید،
آمار و ارقام مربوط به این سیستم را مرور کنید و با فرایند تجزیه و تحلیل اطلاعات آشنا باشید.
پس نقد کردن #تخصص و #مهارت و #صرف_وقت و #انرژی می‎خواهد.
اما شما می‎توانید راجع به هرچیزی نق بزنید بدون این که کمترین وقتی صرف مطالعه و پژوهش آن کرده باشید!
🔸 “نق زدن” یک #فرایند “هیجان مدار” است.
یعنی ما با نق زدن #آرام_‎تر می‎شویم، خشم و غم‎مان را با دیگران در میان می‎گذاریم و “درد دل” می کنیم؛ اما “نقد کردن” یک فرایند “ #مسأله_مدار” است، ما هنگام نقد ، خودمان را سبک نمی‎کنیم بلکه مساله را “#حلّاجی” و " #زیر_و_رو" می‎کنیم.
🔸 “نق زدن” #مخاطب تعریف شده‎ای ندارد، کافی ا‎ست گوش #مفت بیابی، آن وقت می‎توانی شروع به نق زدن کنی ولی نقد کردن، #مخاطب تعریف شده‎ای دارد. مخاطب روشنفکر پیش از همه،
۱. خود نهادهای قدرت‎اند
۲.سپس کارشناسان،
۳. گروه های ذی نفع،
۴.رسانه‎ها
۵. سایر نقدکنندگان.
🔸 نقد کردن علاوه بر نیاز به دانش و مهارت و صرف وقت و انرژی، نیاز به #شهامت و #شجاعت دارد،
🔻🔻شجاعت پرداخت هزینه! 🔻🔻

🔸 شما می‎توانید در هر مهمانی که می‎نشینید و هر تاکسی که سوار می‎شوید نق بزنید، کسی کاری به کار شما ندارد! ولی اگر نقد خود را برای نهادهای قدرت و رسانه‎ها ارسال کنید باید #آمادگی پرداخت هزینه را هم داشته باشید! بنابر این یکی دیگر از ویژگی‎های روشنفکران که آن ها را از روشنفکرمآبان جدا می‎کند “شجاعت” است.
🔸 البته این جا لازم است راجع به گروهی از روشنفکران توضیح دهم که کار #سخت_‎تری در پیش می‎گیرند و آن #آگاه_سازی #توده_‎های #مردم است. کسی که قرار است توده‎های مردم را آگاه نماید از یک سو باید دارای دانش و مهارت نقد باشد و از سویی باید بتواند با #زبان_غیر_تخصصی سخن بگوید. این کار شبیه “ #بند_بازی” است.
اگر کمی تخصصی‎تر سخن بگوید مخاطبانش سخنش را نمی‎فهمند و اگر کمی عوامانه‎تر سخن بگوید به سرعت دچار #پوپولیسم ( بخوانید عوام زدگی) می‎شود!
🔸 بسیاری از روشنفکران که به این قلمرو پا گذاشتند یا از این طرف یا از آن طرف فرو افتادند.
با این حال این قلمرو #پر_خطر را نباید #خالی گذشت چرا که با خالی گذاشتن این قلمرو جا را برای “#پوپولیست_‎های #واقعی” باز می‎کنیم،
🔻🔻 کسانی که به جای نوشتن کلمه “مار” شکل “مار” را طراحی می‎کنند.
🔸 ویژگی مهم روشنفکران این است که #تشکّل و #شبکه سازی می‎کنند، روشنفکر اهل #انزوا و درخود #فرو_رفتن نیست.
او از جامعه #قهر نمی‎کند و #نا_امید نیز نمی‎شود چرا که از ابتدا هم توقع #تغییرات دراماتیک نداشته است.
🔻روشنفکرمآب ها ناامید و سرخورده اند.🔻
شاید برخی از آن ها روشنفکرهایی بوده اند که توقع زیادی از مردم و جامعه داشته‎اند،
آن ها به دنبال #اتوپیا (مدینه فاضله ) بوده‎اند و ناکام مانده‎اند.
🔸 روشنفکر به حرکت #دائمی و #پله_پله اجتماع امیدوار است؛ بنابراین تماسش را با جامعه حفظ می‎کند و تیم و تشکّل می‎سازد.
منظورم از تشکل، محفل نیست بلکه نهاد سازی است، نهادهای شناسنامه‎دار که بطور دائمی رشد می‎کنند و با جامعه‎ی بیرون از خود ارتباط برقرار می‎کنند، اثر می‎گذارند و اثر می‎پذیرند.

🔸 نویسنده مهمان

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک 

https://t.iss.one/sadeghijahani
⭕️ عماد افروغ جامعه‌شناس و استاد دانشگاه ضمن تبیین تأثیر عملکرد رسانه ملی در چهار دهه گذشته بر واقعیت‌های تلخ جامعه امروز، بر لزوم #بازنگری در #سیاست‌_های کلان صداوسیما تأکید کرد!!
⭕️ عماد افروغ در گفتگو با خبرگزاری مهر تبیین کرد؛
نسبت صداوسیما با واقعیت‌های تلخ امروز چیست؟
#نفوذ با #ظاهر #انقلابی!
⭕️ اما چه شد که سازمان «صداوسیما» به وضعیت امروز رسید. #بحرانی که امروز در رابطه #مخاطب با رسانه ملی شاهدش هستیم، #ریشه در چه پس‌زمینه‌هایی دارد و چگونه می‌توان برای رفع نواقص و تحقق آنچه بنیانگذار انقلاب اسلامی آن را ترسیم کرده بود، قدم برداشت؟
⭕️ عماد افروغ جامعه شناس و استاد دانشگاهی است که به #صراحت #کلام #شهره است، تأکید ویژه‌ای بر لزوم شکل‌گیری گفتگوهای #انتقادی دارد، بسیار از اهمیت گوهر فراموش‌شده‌ای به‌نام «اخلاق» می‌گوید و فراتر از مباحث تئوریک و دانشگاهی صرف، همواره نیم‌نگاهی هم به #تولیدات فرهنگی و نسبت آن‌ها با جامعه و تحولات روز داشته و دارد؛ از فیلم و سینما گرفته تا کتاب و مطبوعات.

https://t.iss.one/sadeghijahani
https://t.iss.one/sadeghijahani/2974
🔻🔻🔻بخش اول گفت و گو🔻🔻🔻
خبرگزاری مهر - گروه هنر- عطیه مؤذن: «از تمام دستگاه‌های تبلیغاتی، امروز نقش رادیو و تلویزیون از همه دستگاه‌ها بالاتر است. اگر اصلاح بشود، یک کشور را می‌تواند اصلاح کند و اگر –خدای نخواسته- انحراف در آن باشد، یک کشور را می‌تواند منحرف کند» (صحیفه امام، ج ۱۶، ص ۱۱۸) همین یک جمله کافی است تا بر اهمیت خروجی کاری مسئولان سازمان صداوسیما تأکید کنیم. جمله‌ای که در عین حال می‌توان آن را متر و معیاری برای سنجش میزان تأثیرگذاری این سازمان کلان فرهنگی بر وضعیت امروز جامعه ایرانی دانست.
این روزها صداوسیما با برنامه‌ها، تاک شوها، مسابقات، سریال‌های نمایشی و قالب‌های مختلف دیگر برنامه‌سازی کنداکتور شبکه‌های متعدد و پرشمار خود را پر می‌کند. کنداکتوری ۲۴ ساعته در بیش از ۵۰ شبکه سراسری و استانی که در رقابت با رقیبان باسابقه‌ای چون شبکه‌های ماهواره‌ای و یا مدعیان نوظهور در فضای مجازی، گویی رمق چندانی برایش نمانده و جامعه کمتر و کمتر به آن گرایش پیدا می‌کند؛ تا آنجا که قائم مقام صداوسیما در نشستی به آشکار و گلایه می‌گوید «امروز بزرگترین مشکل رسانه ملی، وجود فضای مجازی است» و حتی اگر مخاطب گرایشی به آن دارد از برنامه‌ها تأثیر نمی‌گیرد و یا حتی کمتر رضایتی دارد چه برسد به اینکه این رسانه بخواهد به مثابه یک دانشگاه عمل کرده و در آینده فرد یا یک اجتماع اثرگذار باشد!
اما چه شد که سازمان «صداوسیما» به وضعیت امروز رسید. بحرانی که امروز در رابطه مخاطب با رسانه ملی شاهدش هستیم، ریشه در چه پس‌زمینه‌هایی دارد و چگونه می‌توان برای رفع نواقص و تحقق آنچه بنیانگذار انقلاب اسلامی آن را ترسیم کرده بود، قدم برداشت؟
عماد افروغ جامعه شناس و استاد دانشگاهی است که به صراحت کلام شهره است، تأکید ویژه‌ای بر لزوم شکل‌گیری گفتگوهای انتقادی دارد، بسیار از اهمیت گوهر فراموش‌شده‌ای به‌نام «اخلاق» می‌گوید و فراتر از مباحث تئوریک و دانشگاهی صرف، همواره نیم‌نگاهی هم به تولیدات فرهنگی و نسبت آن‌ها با جامعه و تحولات روز داشته و دارد؛ از فیلم و سینما گرفته تا کتاب و مطبوعات.
افروغ در این گفتگوی مشروح از منظر جامعه‌شناسی به آسیب‌شناسی خروجی برنامه‌ها و عملکرد مدیران سازمان صداوسیما به‌عنوان یکی از مهمترین رسانه‌های امروز ایران و تأثیر آن بر وضعیت جامعه امروز پرداخته است.
متن گفتگوی خبرگزاری مهر با عماد افروغ را در زیر می‌خوانید:
* این روزها انتقادات زیادی به عملکرد صداوسیما و خروجی برنامه‌های آن مطرح می‌شود و البته کمتر سریال، تاک‌شو یا برنامه گفتگومحور شاخص و راضی‌کننده‌ای هم وجود دارد که روی فکر و آسایش و زندگی مردم تأثیر بگذارد و یا به‌عنوان راهکاری برای ارتقا سبک زندگی بتوان به آن‌ها اشاره کرد. از منظر جامعه‌شناسی فکر می‌کنید مشکل عمده‌ای که صداوسیما اکنون با آن مواجه است، چیست؟ و چقدر ممکن است «افراد» مانع عملکرد درست «سازمان» باشند؟
این سوال نیازمند بحثی مبنایی است، اینگونه نیست که تفننی سوالی پرسیده باشید و بخواهم به آن پاسخ دهم. من هم سال‌هاست که به پاسخ چنین سوالی می‌اندیشم. من نمی‌دانم آیا صداوسیما حسب یک نظریه عمل می‌کند یا خیر و اگر حسب یک نظریه حرکت می‌کند آنچه نظریه‌ای است؟ آیا این نظریه منسجم است یا خیر؟ و در صورت انسجام به آن عمل می‌شود یا خیر؟ آیا دیالکتیکی بین این نظریه و یا واقعیت‌های انضمامی و روزمره وجود دارد یا خیر؟
من فکر می‌کنم حداقل نوعی عدم انسجام تئوریک در خروجی برنامه‌هایی که از تلویزیون پخش می‌شود نمایان است، نوعی ناهمخوانی، تناقض و تعارض وجود دارد که حتی در برخی موارد بوی تظاهر و ریا از آن‌ها به مشام می‌رسد
من فکر می‌کنم حداقل نوعی عدم انسجام تئوریک در خروجی برنامه‌هایی که از تلویزیون پخش می‌شود نمایان است، نوعی ناهمخوانی، تناقض و تعارض وجود دارد که حتی در برخی موارد بوی تظاهر و ریا از آن‌ها به مشام می‌رسد. متأسفانه جمهوری اسلامی میدان مناسبی برای تاخت و تاز ریاکاران شده است و یکی از عرصه‌های قلمروهای تاخت و تاز این افراد، سیماست، چون رادیو را کمتر می‌شنوم.
اگر بخواهم مبنایی‌تر بحث کنم باید بگویم هر نهادی که جایگاه تعریف شده‌ای برای ایده‌پردازی داشته باشد و خود را متولی ایده‌ها و ارزش‌ها بداند باید نسبت به واقعیات جامعه پاسخگو باشد. این رابطه متقابل ایده و واقعیت است. اگر این رابطه را بین ایده و واقعیت بپذیریم معتقدم هرکسی ادعای ایده‌پردازی در جامعه دارد باید پاسخگوی واقعیات جامعه هم باشد.
اگر واقعیت‌های جامعه تلخ هستند که همینطور هم هست و می‌توان ردّ پای آن را در وضعیت عدالت، اخلاق و… مشاهده کرد، اینها بی ارتباط با ایده‌های پشت این واقعیات نیست. صداوسیما هم در این میان ادعا دارد که دانشگاه است و ادعای ایده‌پردازی دارد.
https://t.iss.one/sadeghijahani/2974
🔻🔻🔻بخش دوم گفت و گو🔻🔻🔻
ادعا هم دارد که بیشترین رجوع مردم به صداوسیماست پس این چه ایده‌پردازی‌ای بوده است که واقعیت‌ها را به این شکل رقم زده است؟
* یعنی شما صداوسیما را نسبت به آنچه در واقعیت امروز جامعه وجود دارد، مسئول می‌دانید؟
ممکن است متولیان صداوسیما بگویند ما کار خود را کرده‌ایم اما مردم راه خودشان را رفته‌اند در حالی که این‌طور نیست. اگر مردم راه خود را به غلط رفته‌اند و اگر ایده‌های غلطی داشته‌اند که باعث شده چنین راهی بروند، باز هم باید پرسید صداوسیما در این ایده‌های غلط نقش نداشته است؟ و اصلاً در اصلاح این ایده‌ها چه نقشی داشته است؟
این بحث بسیار اساسی است و عالمان علوم انسانی اعم از روحانی، روشنفکر، روان‌شناس، جامعه شناس و اقتصاددان و هرکسی که با ایده و تئوری سر و کار دارد نمی‌تواند بگوید مرا با واقعیت‌ها کاری نیست و از آن‌ها چشم‌پوشی کند. من شخصاً معتقدم صداوسیما حسب جایگاهی که برایش تعریف شده است نقش خود را به خوبی ایفا نکرده است. بالاخره عده‌ای امروز اندیشه غلطی را ترویج می‌کنند که باعث به‌وجود آمدن واقعیت‌های تلخی شده است. صداوسیما تا چه حدی با این ایده‌ها و اندیشه‌های غلط درافتاده است؟

به تعارض و تظاهر در تفکر حاکم بر صداوسیما با خروجی برنامه‌ها و آثارش اشاره کردید و همچنین به اینکه واقعیت جامعه چیز دیگری است و صداوسیما ایده‌های دیگری را نمایش می‌دهد. می‌توانید در این زمینه مثال هم بزنید؟ چون تلویزیون ادعا دارد که به طور مثال تا به امروز در مسیر اخلاق و برنامه‌سازی انقلابی و فرهنگی حرکت کرده است و همچنان می‌کند.
اینکه این‌ها بعضاً کارهایی انجام می‌دهند تردیدی نیست. در این نکته که این کارها هم برای مخاطب انجام می‌شود نمی‌توان شک کرد. بحث این است که آیا صداوسیما متناسب با گفتمان انقلاب اسلامی و نیازهای فرهنگی و اجتماعی مردم برنامه‌سازی می‌کند؟ این بحث ماست. به هر حال وقتی جامعه از مشکلات اجتماعی رنج می‌برد، اخلاقیات آموزش داده شده در تلویزیون هم (بدون انکار دلالت‌های اجتماعیِ اخلاقیات فردی)، باید اجتماعی باشد نه فردی. سال‌هاست آموزش‌های مذهبی اخلاقی هم در تلویزیون رویکرد فردی دارد.
مساله بنده این است که افراد چرا این قدر قدرت مانور دارند؟ به طور مثال شوراهای اندیشه‌ورزی در شبکه‌ها تشکیل می‌شود که افراد طبق سیاست‌ها و مصوبات و تصمیمات این شوراها حرکت کنند و اینقدر قدرت مانور نداشته باشند، اما اینها همه اموری فرمالیستی و دهان پر کن هستند
* منظور آموزش‌های دینی است که غالباً به احکام و فقهیات شخصی منحصر و محدود شده است؟
بله. به «حق الله» منحصر شده است که کسی مخالف آن هم نیست. اما اتفاقاً خداوند حق الله را به شرط توبه و رجعت شخصی می‌بخشد. آنچه را خدا نمی‌بخشد «حق‌الناس» است. در حالی که شما اکنون در جامعه انواع و اقسام تضییع شدن حق مردم را می‌بینید. تبعیض، فساد و رانت و ناشایسته گماری را می‌بینید که همه این‌ها حقوقی است که دارد پایمال می‌شود. برنامه‌های تلویزیونی اگر هم به این مسائل اجتماعی بپردازد، جزئی است و حتی در مواردی، و به ویژه در گذشته به صورت پررنگ‌تر، جناحی است. در حالی که این مسائل جناح بردار نیست.
* چقدر ممکن است تلویزیون به دلیل حضور مدیران یا برنامه‌سازان محافظه کار یا منفعت طلب به مسائل اساسی‌تر ورود نکند؟
اگر قواعد مشخصی وجود داشته باشد قدرت مانور شخصی افراد پایین می‌آید. مساله بنده این است که افراد چرا این قدر قدرت مانور دارند؟ به طور مثال شوراهای اندیشه‌ورزی در شبکه‌ها تشکیل می‌شود که افراد طبق سیاست‌ها و مصوبات و تصمیمات این شوراها حرکت کنند و اینقدر قدرت مانور نداشته باشند، اما اینها همه اموری فرمالیستی و دهان پر کن هستند.
* ممکن است عملیاتی نشدن همان ایده‌هایی که گفتید به دلیل نفوذ افرادی باشد که نمی‌خواهند؟
این نفوذ بحث مهمی است که نباید آن را نادیده بگیرید. وقتی تفکیک سره از ناسره مشمول نظارت نمی‌شود، عده‌ای می‌توانند مانورهای شخصی هم داشته باشند. وقتی شورای راهبردی واقعی و عمیق وجود ندارد، افراد خیلی راحت می‌توانند نفوذ کنند. نفوذ فرهنگی و مادی داشته باشند. یعنی ابتدا با ظاهر و منش مقبول، خود را جا می‌اندازند و بعد سیاست‌های خود را اعمال می‌کنند، من از این قبیل موارد، زیاد دیده‌ام.
* چه سیاستی را اعمال می‌کنند؟
سیاست‌هایی مغایر با روح و مضامین سیاست‌های کلان و متناسب با رشد آگاهی و اندیشگی و مسئولیت‌های اخلاقی فردی و اجتماعی، از قبیل آزادمنشی و صداقت، اعتماد و همبستگی و نوع‌دوستی، به ویژه در شرایط عادی و غیر بحرانی جامعه، که حساب شرایط بحرانی جداست.
عامل نفوذی، از سطحی‌نگری و در شرایطی از بلندپروازی برخی مدیران سوء‌استفاده و به تدریج جای پای خود را محکم می‌کند و بعد برنامه‌هایی را تولید و بدون توجه به هشدارهای اولیه برخی افراد پخش می‌کند.
https://t.iss.one/sadeghijahani/2974
🔻🔻🔻بخش سوم گفت و گو🔻🔻🔻
یعنی ابتدا با ظاهر و پس از آشکار شدن منویات پنهانی این دسته از افراد و اعتراضات دیگران، مجبور به قطع برنامه می‌شوند
* ورود چنین افرادی به صداوسیما راحت است؟
تا حدی آسان است چون این مدل در سازمان‌هایی که قرار است اصول و ارزش‌ها را با مانورهای شخصی و بعضاً بلندپروازانه مدیران، جا بیندازند جواب می‌دهد. طرف ابتدا ظاهر انقلابی و بدون توجه به لایه‌های حکیمانه و زیرین انقلاب و همسو با سلایق مدیران، به خود می‌گیرد و به‌تدریج نفوذ کرده و طرح خود را پیاده می‌سازد. در واقع، از سطحی‌نگری و در شرایطی از بلندپروازی برخی مدیران سوء‌استفاده و به تدریج جای پای خود را محکم می‌کند و بعد برنامه‌هایی را تولید و بدون توجه به هشدارهای اولیه برخی افراد پخش می‌کند. پس از آشکار شدن منویات پنهانی این دسته از افراد و اعتراضات دیگران، مجبور به قطع برنامه می‌شوند. اگر بر صدا و سیما مغز متفکر و استراتژیست و به روز و در چارچوب آرمان‌های انقلاب اسلامی و به طور خاص شعارهای آزادی، عدالت و اخلاق و معنویت حاکم بود، شاهد این گونه برنامه‌ها و مانورهای شخصی نمی‌بودیم.
یک عده متظاهر و عده‌ای متعصب، جاهل و خشک مغز هستند. افراد متظاهر از دسته دوم بدتر هستند، چون به دلیل پنهان کردن
به رغم اینکه انقلاب برای ما ارزشمند است اما توجیهی برای ریا و حفظ ظاهر نمی‌شود. ما باید کسی را وارد کار کنیم که اولاً آگاه به لایه‌مندی پدیده انقلاب باشد، ثانیاً به گفته‌اش باور داشته باشد. وقتی دم از انقلاب و مردم و دین می‌زند به آن‌ها باور و عمل متناظر داشته باشد. مردم متوجه ایفای نقش متظاهرانه می‌شوند. برای مثال، طرف با پراید به مجلس شورای اسلامی می‌آمد اما در خیابانی او را با بنز آخرین مدل دیدند. بالاخره که آشکار می‌شود، پس اگر با همان بنز و البته مشروع خود بیاید بهتر نیست؟
در اینجا فضایی را برای پرسشی کلیدی باز می‌کنم، کدام بهتر است نفاق یا صداقت؟ و یا شاید نفاق و صداقت گره خورده با حرص؟ پاسخ بنده این است که به هر حال، ساده زیستی و به تعبیر حضرت امیر (ع) قناعت، گره خورده با کسب روزی حلال و بی‌نیازی و حد کفاف و پرهیز از دنیا برای دنیا و دنیا را برای آخرت خواستن، در مرتبه اول ارزش قرار دارد. اما اگر قرار بر انتخاب بین نفاق و ریا و صداقت و صراحت حریصانه در استفاده از مواهب دنیوی باشد کدام قبیح تر است؟
زندگی روزمره، نوعاً عرصه تأثیر و تأثر است نه باید و نباید. ما مدام بایدها و نبایدها را در تریبون رسمی تلویزیون تبلیغ می‌کنیم، در حالی که خبر نداریم مخاطب با چه مشکلاتی درگیر است. به طور مثال دائم می‌گوئید به فکر آخرتت باش و ایمان داشته باش. در حالی که مردم می‌گویند من به نان شبم محتاجم. در واقع او مشکلی با این ارزش‌ها ندارد، در این ارزش‌ها مشترک است اما دردش چیز دیگری است
دنیا را برای دنیا خواستن و بهره مند شدن از روش‌های نامشروع، از جمله ریا، برای تنعمات دنیوی و یا دنیا را برای دنیا خواستن و متنعم شدن از مواهب دنیوی بدون استفاده از روش‌های نامشروع، ولو در قالب حرص؟ به هر حال، کدام کم ارزش تر است، تظاهر ریاکارانه و تمسک صوری به ارزش‌ها برای بهره‌مندی از دنیا یا صداقت و تلاش برای بهره‌مندی از دنیا؟ در افراطی‌ترین شکل، نفاق یا حرص؟ در اولی پای کلاه برداری و تضییع حقوق اجتماعی در میان است و در دومی پای ضرر به نفس در میان است که با اخذ سیاست‌های صحیح و رفاهی اجتماعی و مالیات و غیره قابل کنترل و تعدیل است. به هر حال، اگر بخواهیم به اسم حفظ ظاهر، ریا را گسترش دهیم بداخلاقی بدتری را توسعه داده‌ایم و باعث نفوذ افکار بدتری شده‌ایم.
* گفتید صداوسیما چندان به واقعیت جامعه کاری ندارد. از نگاه شما چگونه می‌توان این واقعیت را در برنامه‌سازی‌ها دخالت داد؟
همان ابتدا گفتم صداوسیما تئوری به روزی ندارد. در بهترین حالت بایدها و نبایدهایی دارد که اتفاقاً مساله مردم نیست. زندگی روزمره‌شان به گونه‌ای است که آن باید و نبایدها در زندگیشان ورود و دخالتی ندارد، چون غالباً با آن مسأله‌ای ندارند. زندگی روزمره، نوعاً عرصه تأثیر و تأثر است نه باید و نباید. ما مدام بایدها و نبایدها را در تریبون رسمی تلویزیون تبلیغ می‌کنیم، در حالی که خبر نداریم مخاطب با چه مشکلاتی درگیر است. به طور مثال دائم می‌گوئید به فکر آخرتت باش و ایمان داشته باش.
https://t.iss.one/sadeghijahani/2974

این‌ها ارزش‌ها و بایدهایی است که در بهترین حالت صداوسیما ترویج می‌کند. در حالی که مردم می‌گویند باید بدن و جان و نفسی باشد که به فکر آخرت باشد و ایمان داشته باشد، من به نان شبم محتاجم. در واقع او مشکلی با این ارزش‌ها ندارد، در این ارزش‌ها مشترک است اما دردش چیز دیگری است. درد او بیکاری، نفاق و تظاهر است. دردش رانت خواری است. درد او درد اخلاق فردی نیست بلکه درد اخلاق اجتماعی است. درد او درد تبعیض است و اینکه چه فسادهای اجتماعی رواج دارد در حالی که صداوسیما از اخلاق اجتماعی نمی‌گوید. صداوسیما بیشتر از اخلاق فردی می‌گوید در حالی که فرد این‌ها را قبول دارد.
صداوسیما برخلاف ادعاها و های وهویی که دارد، متوجه این معانی نیست. ممکن است هر از گاهی هم برنامه خوبی ساخته شود ممکن است اتفاقی بیفتد و سازمان صداوسیما هم نمایش دهد. به طور مثال اتفاقی در نوع دوستی ایرانیان رخ دهد و تلویزیون این را نمایش دهد، اما این امر در راستای یک تفکر نظام مند با توجه به ملزومات آن نیست.
ما دیده‌ایم که صداوسیما در شرایط عادی، خودش هم در بداخلاقی‌ها نقش داشته است. از لاپوشانی و منعکس نکردن قضایا تا نمایش تصاویری که خلاف تجربه زیسته مردم است. درهای صداوسیما به روی افکار دیگر بسته است و انگار منتظر حادثه‌ای است تا درها را باز کند. در حالی که در روز حادثه، شاه هم درها را باز کرد، شاه هم توبه کرد! نوع نگاه سازمان صداوسیما متناسب با انقلاب اسلامی و هویت فرهنگی و تاریخی و نیازهای ما نیست. شما اصلاً ثابت کنید این‌ها برنامه و سیاستگذاری دارند. ممکن است در دفترچه‌هایی این سیاستگذاری‌های را داشته باشند اما فقط روی کاغذ است. بحث ما نحوه عملیاتی شدن و به روز شدن این سندهاست.
ما در مجلس هفتم پیشنهاد تشکیل شورایی در رأس صدا و سیما، متشکل از نظریه‌پردازان و استراتژیست‌های فرهنگی و سیاست گذاران فرهنگی و … را با انتخاب رهبری دادیم که راهبردهای کلان و به روز و مساله مند صداوسیما را مشخص کنند تا کار از حالت فردی خارج شود اما مسئولان وقت صداوسیما مخالفت کردند چون حس کردند دستشان بسته می‌شود
* آیا هیچ‌گاه سازمان صداوسیما در قالب مشورت با مشاوران و متخصصان از جمله جامعه‌شناس، متفکر علوم انسانی، روحانیان و… این ایده‌ها و اصول را تدوین نکرده است؟
سوال خوبی است. در چندین مقطع از بنده نوعی به‌عنوان عضو شورای اندیشه‌ورزی یکی از شبکه‌ها دعوت شد. یکی دو جلسه، و در دوره جدید فقط یک جلسه، از این شوراها برگزار شد اما چقدر به حرف ما گوش دادند؟ انگار ما ابزار توجیه یک سری سیاست‌ها شده‌ایم.
به طور مثال در یکی از شوراها ما گفتیم فلان برنامه درست نیست اما مقاومت کردند و حتی به نوعی به بنده توهین کردند گویی مساله من شخصی بود و کار به جایی کشید که خودشان برنامه را تعطیل کردند. ما هم البته می‌دانیم این شوراها کارایی ندارد اما شاید هنوز امید داریم که اتفاقی بیفتد.
وقتی در جایی از ما دعوت می‌کنند، شرکت می‌کنیم چون هنوز امیدواریم. می‌گوئیم از ما دعوت شده است و حسب وظیفه اجتماعی باید برویم. خب لااقل حرف‌های ما را بشنوند اما نه رد می‌کنند و نه می‌پذیرند. در یکی از همین جلسات به جای استدلال بر سر غلط بودن یا درست بودن یک موضوع گفتند ما به گفتمان فلان فرد، غیر امام راحل و رهبری، در سیما توجه داریم. من گفتم از کی تا حالا یک فرد در سیما گفتمان ساز شده است؟ این مضحک است که یک فرد ولو با سمتی رسمی اینگونه تأثیر داشته باشد.
* یکی از مشکلات صداوسیما این است که به نظر می‌رسد رویکردهایش وابسته به مدیران است و به همین دلیل است که خیلی وقت‌ها سلیقه یک فرد معیار تصمیم‌گیری‌های کلان و به قول شما گفتمان ساز می‌شود.
ما در مجلس هفتم پیشنهاد تشکیل شورایی در رأس صدا و سیما، متشکل از نظریه‌پردازان و استراتژیست‌های فرهنگی و سیاست گذاران فرهنگی و … را با انتخاب رهبری دادیم که راهبردهای کلان و به روز و مساله مند صداوسیما را مشخص کنند تا کار از حالت فردی خارج شود. این شورا قرار بود در اتخاذ راهبردها و نظارت بر حسن اجرای آن‌ها نقش آفرین باشد. ما این را مطرح کردیم، اما مسئولان وقت صداوسیما مخالفت کردند چون حس کردند دستشان بسته می‌شود. ما اکنون هیچ نظارتی نداریم منظورم نظارت‌های اجرایی نیست منظور نظارت‌های کلان و راهبردی است. اگر هم شوراهای اندیشه‌ورزی راه اندازی کردند تأثیرگذار نیستند و فقط اسم افراد را در دهان‌ها انداختند.
صداوسیما باید بداند مادامی که بر اساس قانون اساسی عمل می‌کند، باید شورای راهبردی به روز و نظارت فعال داشته باشد. فکر می‌کنند وقتی می‌گوئیم نظارت، یعنی ایجاد مانع منفی و بازدارنده، اما اینگونه نیست، نظارت ابزاری مناسب برای ضمانت بخشیدن به سیاست‌های صحیح و مانعی است برای رفتارهای شخصی و خارج از قاعده مصوب. متأسفانه صداوسیما علاوه بر اینها اسیر نفوذ و تظاهر و ریا هم شده است
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#شبکه_های_تلویزیونی_تذکر_گرفتند!!

♨️دبیر شورای نظارت بر صدا و سیما: تولد گرفتن روی آنتن تخلف است/ برنامه‌ها حق ندارد آدرس اینستاگرام‌شان را اعلام کنند

🔹محمدحسین صوفی دبیر شورای نظارت بر صداوسیما درباره نمایش آدرس اینستاگرام در برخی از برنامه‌های تلویزیونی به مهر گفت: حتماً این کار خلاف است و اگر در برنامه‌ای آدرس اینستاگرام را نمایش بدهند و یا کانال تلگرامی یک برنامه از آنتن تبلیغ شود تخلف رسانه‌ای محسوب می‌شود.

🔹وی درباره استفاده از آنتن برای منفعت شخصی افراد هم عنوان کرد:
اگر خود را تبلیغ کنند و یا فردی در یک برنامه جشن تولد خود یا خانواده‌اش را بگیرد، این‌ها حتماً #تخلف رسانه‌ای است و #مدیران رسانه باید با آن #برخورد کنند. استفاده شخصی از آنتن حتماً #خلاف است و همان‌قدر که #او حق دارد یک #مخاطب هم از #آنتن حق دارد.


https://t.iss.one/sadeghijahani
دکتر ابوالحسن صادقی جهانی
🔰 #تقابل_سیاسی_دو_تفکر_با_سواری_گرفتن_از_فضای_عمومی_و_رسانه_ای ♻️ جناب آقای ابطحی این بخش را خوب آمدید که آقای فردوسی پور #سرمایه_اجتماعی در گستره ملی است؛ با آن کاملا موافقم؛ و در نگهداشت و یا حاشیه سازی برای آن چند گروه دخیل هستند: ۱. خود آقای فردوسی پور،…
🔰 #تقابل_رسانه_ای_که_در_فضای_انتخابات_۱۴۰۰
#شعله_ورتر_خواهد_شد!

♻️ نقدی بر انتقاد محمد هاشمی از صداوسیما

🔸با کدام ویژگی #رئیس_صداوسیما شدید؟!

فهیمی مقدم کارشناس ارشد
🔹محمد هاشمی رئیس اسبق سازمان صداوسیما در انتقاد از اظهارات فروغی ، صداوسیما را هدف گرفت و از افتخارات دوران خود گفت :
"نمی‌دانم از مدار خارج شدن به چه معناست ؟ این نوع الفاظ و ادبیات را در زمان مدیریت من در صداوسیما نداشتیم.
صداوسیما با وجود بودجه‌ای که می‌گیرد، توانایی مقابله با #رقبا را ندارد.
نتوانسته بر رقبایش پیروز شود .
نتوانسته #مخاطبان رقبایش را جذب کند و نتوانسته برنامه‌های ضد #ایرانی و #اسلامی که در شبکه‌های خارجی ساخته می‌شود را خنثی کند.
در واقع صداوسیما بیشتر به مسائل #جناحی می‌پردازد.
صداوسیما امروز به عنوان یک #رسانه_ملی کارکرد ندارد". /اعتماد
🔹اینکه کشمکش های فروغی و فردوسی پور نشاءت گرفته از غرض ورزی های شخصی طرفین بوده و هیچ ارتباطی به #برنامه_سازی و #محبوبیت برنامه و فردوسی پور ندارد؛ مبرهن است، فردوسی پور شخص فروغی را قبول نداشت و فروغی بخاطر جوانی و بی تجربگی توان #مدیریت و مهار فردوسی پور را ،‌ که این زخم چرکین در #جشن معرفی برنامه های برتر صداوسیما با بی محلی محض فروسی پور به فروغی سربازکرد و منجر به برکناری فردوسی پور شد . اگر فروغی مدیری پخته بود و فردوسی پور به محبوبیت مردمی اش غِره نمی شد این اتفاقات هم پیش نمی آمد و سازمان این بهای سنگین را نمی پرداخت . گذشته از این اگر فروغی مدیری پخته بود بعد از یکسال فروکش کردن مسئله ، خود را در مرکز توجه قرار نمی داد که خلاف اصل مدیریت است . با این وضع بر مسولان ارشد #رسانه است تا بیش از این ساز مان را هزینه نکرده ، مراسم #آشتی کنان فروغی و فردوسی پور را برگزار کنند .
🔹اما #محمدهاشمی بخاطر دستمالی قیصریه را به آتش میکشد که اگر فردی غیر از ایشان چنین میکرد ایرادی وارد نبود ای بسا که نقد جهت #اصلاح باشد . اما شما که #رئیس_رسانه بودید و آشنا به مسائل بر اساس کدام عملکرد فاخرتان رسانه را مورد هجمه قرار می دهید ؟!
🔹دوران حضرتعالی دوران #فنی سالاری سازمان بود و سازمان رو پاشنه فنی می چرخید ، نه #تحریم داشتیم و نه #رقیب ،‌با آنهمه بودجه ایکه در اختیار شما بود کدام اقدام را جهت #توسعه برنامه ها و شبکه های رادیویی و تلویزیونی انجام دادید؟! جز این بود که #شبکه اول برنامه های خود را از ساعت ۵ بعد از ظهر شروع میکرد و ۱۰ شب خاموشی بود و شبکه دوم هم فقط روزی دو ساعت برنامه داشت ؟! نه از شبکه های استانی خبری بود و نه ۲۰۰ شبکه فارسی زبان علیه این #مردم ! از این خلاء آن زمان برای جذب مخاطب و دفاع از #انقلاب_اسلامی چه کردید ؟
🔹با آنهمه حمایت و بودجه ای که در اختیار داشتید معیشت همکارانتان چه وضعی داشت؟ جز این بود که قبل از آمدن شما به سازمان به قول یکی از همکاران، هیچ همکاری حق نداشت با پیکان وانت اداره بیاید تا مبادا شان سازمان زیر سوال برود اما بعد از مدتی از آمدن شما ،‌ به عنوان مثال ، همکار نگون بخت ، ساعت شیفتش که می رسید وانت را با بارش که کاسبی میکرد ، جلوی اداره پارک میکرد؟!
🔹سخنرانی هاییکه در جمع همکاران داشته اید مرور کنید کدام یک از این سخنرانیها از اهمیت مقاله با تهاجم فرهنگی ، جذب #مخاطب ،‌ رقابت ، #تولید_محتوا ،ضرورت #توسعه_رسانه و... حکایت میکند جز به شوخی گرفتن جلسات رسمی که زمان بگذرد و ادای تکلیف کنید در تشکیل جلسه ؟!
🔹یک مورد در خصوص رعایت #حجاب در رسانه علما تذکر دادند بجای ارائه راهکار گفتید "انتظار دارند به تاچر نخست وزیر انگلیس تذکر دهیم چون خبرش را از #تلویزیون ایران پخش میکنیم روسری سر کند"! این ادبیات شما بود در مقابل تذکر علما و مقابله با تهاجم فرهنگی ! امروز بودید با این همه فشار #سیاسی داخلی و خارجی علیه رسانه و #تهاجم_فرهنگی چیکار می کردید
🔹بودجه صداوسیما این روزها شده وِرد زبان من وتو و بی بی سی و و برخی ها از جمله دوستانتان در داخل ، توصیه میکنم بودجه سالانه صداوسیما را مقایسه کنید با بودجه و کارهای انجام شده در زمان خودتان و حال حاضر، از سوی دیگر با بودجه ایران اینترنشنال سعودی، اونوقت می فهمید چرا سینا ولی الله ، مزدک میرزایی ، احمد صمدی ،‌ نیلوفر پور ابراهیم و... ترجیح دادند بجای ادامه همکاری با صداوسیما به این شبکه ها بپیوندند .
🔹حالا اگر نبود تلاش #لاریجانی در توسعه زیرساختهای سازمان و تولید محتوا و تکمیل آن و توجه به معیشت کارکنان در دوران #ضرغامی خدا داند همین وضعیت امروز سازمان که مورد انتقاد شماست که خشت اولش را گذاشتید به کجا می انجامید!
🔹جا دارد جمله منتسب به مرحوم آیت الله موسوی اردبیلی به شخص جنابتان را یادآوری کنم که : "حضرتعالی به جز اینکه برادر هاشمی رفسنجانی هستید چه ویژگی دارید که رئیس #رسانه شدید" ؟


https://t.iss.one/sadeghijahani
📺صداوسیما بالاخره رنگ خبر گرفت

🔰 جبلی میتواند خبر رسانه ملی را از انفعال خارج کند؟!

🔹بعد از سال ها صداوسیما با تدبیر و تیزبینی #مقام_معظم_رهبری هویت خبری یافت و جبلی رئیس رسانه ملی شد تا منویات حضرت آقا در احیاء و بازسازی چهره مخدوش #خبر_رسانه را بازیابد، درست در زمانیکه براساس نظرسنجی های معتبر خبر #رسانه_ملی #مرجعیت خود را از دست داد و در سراشیبی سقوط در مواجه با #فضای_مجازی و رقبای خود قرار گرفت.
🔹اینکه چرا و چگونه #صداوسیما در این وادی قرار گرفت و قافیه را باخت شاید به تعداد کارشناسان رسانه دلیل داشته باشد اما به نظر نویسنده دلیل اصلی این انفعال ضعف سازمان و #معاونت_سیاسی در ترجیح دادن روابط بر ضوابط در انتخاب مدیران مرکز و مراکز بود که شاید سالها طول بکشد، هزینه ای که از این بابت به سازمان تحمیل شد جبران شود.
🔹اما در بحث محتوا آنچه معاونت سیاسی را زمین گیر کرد انفعال رسانه ملی در برابر رقبای خود بود، شبکه هایی که فلسفه وجودی شان در انفعال قراردادن رسانه بود. شبکه ای چون "بی بی سی" که از همان سال راه اندازی ، در سال ۱۳۸۷ با شیوه نوین خبر رسانی و خبر بینی فارسی با بسته هایی چون #خبر_فوری، خبر رسانی دنباله دار،‌ بسته های متنوع گزارش و تغییر لحن گویندگان و...، شیوه خبری ما را نیز تحت تاثیر قرار داد! و در فاصله کوتاهی در صحنه رسانه ای ایران نیز از ظاهر خبر که همان رنگ و آرم و وله های خبری است گرفته تا رفتار و زبان بدن گویندگان و خبرنگاران خود را نشان داد. هر سبک خبری که آنها بکارگرفتند ما هم همینطور، آیتم های بی بی سی بین بخشهای خبری ما تقسیم شد،‌ "دیده بان" را شبکه خبر کپی کرد، ۶۰ دقیقه به خبر ۲۱ رسید با بسته هایی چون ۹۰ ثانیه، مستند گزارشی، vc و قس علی هذا ... او شد پیشرو و ما به جای تولید ایده و محتوا، شدیم‌ پیرو! چون #سواد_رسانه_ای برای تقابل نبود.
🔷ایده و طرح اصلی از آنها بود می دانستند چی طراحی کرده اند و برای مخاطب چگونه جذابیت ایجاد کنند، ما فقط اسم آیتم ها را تغییر دادیم بدون آموزش و زمینه سازی، به همین خاطر در ۹۰ ثانیه نتوانستیم آنچه میخواهیم جمع و جور کنیم، در مستند گزارشی ماندیم #خبرنگار را نشان بدیم یا میکروفون را، میکروفون لوگو خبرگزاری داشته باشد یا پخش! پلاتو داشته باشد یا خیر اگر داشته باشد کجای گزارش؟! اگرنداشته باشد حضور خبرنگار سر صحنه چه می‌شود؟! هدف از حضور میهمان در استودیو چیست؟ ارتباط تلفنی یا تصویری را کجا وبا چه هدفی باید در بسته خبری جای داد؟
🔹برای برقراری ارتباط تصویری با میهمان، یکی را به استودیو آوردیم و دیگری را به اتاق بغل استودیو با ارتباط تصویری! و اینگونه شد که بسته خبری و گزارشهای ما صرفا شکل فکاهی بخود گرفت و از فرنگ برگشته های ما هم نتوانستند کاری از پیش ببرند چون جایشان نبودند اما صداوسیما از مردم گله مند که "مرغ همسایه غاز است"!
🔹گویندگان را اجبار کردیم لحن شان را تغییر دهند و مجری خبر باشند نه گوینده، بدون اینکه توجه داشته باشیم گوینده ما شرایط "مجری گویندگی" را دارد یا خیر، همین امر موجب شد گویندگی در عرصه خبر به عرصه رقابت گویندگان در تغییر وضعیت ظاهری خلاصه شود! به همه چیز فکر کنند جز نحوه و شیوه اجرای خبر و القاء پیام به مخاطب.
🔹کانال تلگرامی #خبرگزاری را انبار اخبار و تصاویر پخش شده از بخش های خبری کردیم (همان محتوایی که مردم را از رسانه پس زده بود)، بدون اینکه کمترین سلیقه ای در ایجاد تفاوت بین فضای مجازی با رسانه رسمی داشته باشد تا لااقل از این طریق #مخاطب خود را حفظ کنیم.
🔹آنها سال به سال شیوه نوین #خبر_رسانی را تجربه کردند و ما که توان کپی مان هم ته کشید، خبر رسانه ملی را کردیم "آش کشک خاله"! بجای اینکه مطالبات مردم را خود پیگیری کند، خبرنگاران و دبیران و سردبیران رسانه اسیر این شدند که چهار چشمی مراقبت کنند "بی بی سی" هر چه رفت با چند تصویر و نریشن جوابی سرهم کنند و این شد، اولویت اول رسانه در رقابت با بنگاههای خبر پراکنی!
🔹"ایران اینترنشنال سعودی" هم مدتی است به جمع مدعیان پیوسته با هزینه سالانه ۵۰ میلیون دلار و تقریبا با همان شیوه خبری، آیا رسانه جبلی هم در موضع انفعال قرار خواهد گرفت؟ یا به قول خود رئیس سازمان در "جستجوی احسن الحال مخاطبان خواهد بود؟!
🔵ما امیدوار به تحول در رسانه هستیم با حضور دکتر جبلی که خود این کاره است، هر چند که خیلی ها نمی خواهند سهم خود از رسانه را از دست بدهند حتی شده رسانه را پله کنند برای نفوذ در بدنه دولت، همانها که با خوش خدمتی به تدبیر و امید صداوسیما را به گِل نشاندند حالا با تظاهر به "انقلابی گری" چه گُلی می‌خواهند سر دولت و صداوسیما بگذارند خدا داند!

کانال تحلیلی خبری #یاسین_نیوز

♻️ متن تکریمی ارسالی از سوی کارشناس ارشد اخبار و اطلاعات و صاحب نظر رسانه

https://t.iss.one/sadeghijahani