This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#فیک یا #رئال
برابر انتشار این ویدئو در برخی کانال های رسمی به نظر #واقعی است، و کارتونی و فیک نیست!
https://t.iss.one/sadeghijahani
برابر انتشار این ویدئو در برخی کانال های رسمی به نظر #واقعی است، و کارتونی و فیک نیست!
https://t.iss.one/sadeghijahani
معمای امنیت در مواجه روسیه و اوکراین
❇️ از مفاهیم اساسی برای درک موضع رئالیستها( واقعیت گرایان) نظریه «معمای امنیت» است که در کنار نظریه «توازن قوا» اهمیتی قابل توجه در فهم سیاست خارجی، در چارچوب این پاردایم کلیدی روابط بینالملل دارد.
❇️ بر اساس مفهوم «معمای امنیت»، وقتی کشور الف به شکل فزایندهای بر قدرتش بیافزاید، کشور ب نیز مجبور میشود تا با تدابیری مانند خریدهای نظامی یا عضویت در ائتلافها و … بر قدرتش بیافزاید.
این مساله کشور الف را نگران میکند و این کشور نیز به افزایش قدرت ادامه میدهد.
و در مقابل کشور ب نیز همین مسیر را دنبال میکند.
❇️ در جریان رویارویی غرب با روسیه، یکی از هشدارهای همیشگی نظريهپردازان رئالیست، توجه به «معمای امنیت» بوده؛
سناریویی که بر مبنای آن، مسکو به جز تلاش برای افزایش قدرت، گزینه دیگری ندارد و این اقدام روسیه در نهایت به نفع غرب نیست.
❇️ علاوه بر این، مساله برهم خوردن «توازن قوا» و سلطه یک طرف بر دیگری، یکی دیگر از موضوعاتی بوده که موجب شده تا رئالیستها، سیاست گسترش ناتو را، سیاستی #تنش_آفرین توصیف کنند که میتواند «توازن قوا» را برهم بزند و زمینهساز جنگی تازه شود.
❇️ رئالیست ها، حالا میگویند که همه پیشبینیهایشان بر پایه این دو مفهوم درست از آب در آمده و پوتین همان طور رفتار کرده که هر رهبری در روسیه در چنین موقعیتی رفتار میکرد. چرا که رئیسجمهور روسیه نگران «امنیت» کشورش است و برای تامین این امنیت، تلاش کرده از طرق مختلف (از جمله حمله به گرجستان یا جمع کردن نیروهایش در پشت مرزهای اوکراین)، جلوی افزایش قدرت و #نفوذ_رقیبش را بگیرد.
❇️ در میان نظریهپردازان روابط بینالملل، جان مرشایمر از جمله کسانی است که به طور مشخص بر روی اهمیت مفاهیم ریشه گرفته از «#رئال_پالتیک»( سیاست مبتنی بر واقع بینی) در میان «قدرتهای بزرگ» اصرار دارد و میگوید که برخلاف کشورهای کوچک که به دلیل تنوع موقعیت و اولویتها، رفتارهای گوناگونی از خود نشان میدهند، مشخصا سیاستهای «قدرتهای بزرگ»، #بازتاب_دهنده الگوهای مشابهی است که نظریه رئالیسم را تایید میکند.
❇️ مرشایمر بر این اساس میگوید که علاوه بر روسیه، غرب نیز باید به خاطر جنگ اوکراین سرزنش شود،
چرا که نه تنها واکنش مخاصمهجویانه روسیه در برابر سیاست گسترش ناتو قابل پیشبینی بوده، بلکه اصرار غرب بر افزایش قدرتش در برابر روسیه و تلاش غرب برای سلطه بر سراسر اروپا و عقبراندن مسکو، جهان را با خطر #جنگ_هستهای روبهرو کرده است.
❇️ اگر حتی جنگی خانمان سوز دامن جهان را نگیرد، تا همینجا، ویرانی و کشتار در اوکراین از جمله مسایلی است که در نگاه نظریهپردازان رئالیست، قابل پیشگیری توصیف میشود.
❇️ از نظر رئالیست ها، تنها کاری که باید غرب میکرد تا این جنگ رخ ندهد این بود که به مسکو تضمین بدهد اوکراین عضو ناتو نمیشود.
❇️ عدم عضویت اوکراین در ناتو، یکی از چهار پیشنهاد سال ۲۰۱۴ هنری کسینجر بود که برای حل مساله اوکراین پیشنهاد کرده بود؛
پیشنهادی که هرگز به #مذاق رهبران غربی خوش نیامد.
استدلال سیاستمداران غربی همواره این بود که عضویت یا عدم عضویت اوکراین در ناتو، تصمیمی است که باید توسط مردم اوکراین گرفته شود، نه قدرتهای بزرگ.
❇️ در ظاهر اینطور به نظر میرسد که تضمین عدم عضویت اوکراین در ناتو توسط غرب و بدون مداخله مردم اوکراین، رویکردی امپریالیستی به امور یک کشور دیگر است.
اگر مردم اوکراین در جریان ساز و کاری دموکراتیک تصمیم بگیرند که عضو ناتو شوند، چرا باید غرب در برابر این خواست دموکراتیک مانع ایجاد کند؟
❇️ رئالیستها در دفاع از نظریه عرضه شده خود، همواره تاکید دارند که با دموکراسی در اوکراین مخالفتی ندارند.
چه هنری کسینجر و چه مرشایمر و چه والت، همگی تاکید کردهاند که برعکس، متفق القول علاقهمند هستند که اوکراین و البته سایر کشورها، نظامهایی دموکراتیک و با ثبات داشته باشند.
اما بر اساس نظریات رئالیست ها، تصمیمات دموکراتیک یک کشور لزوما دلیلی برای #پذیرش آنها از سوی دیگر کشورها نیست.
کمااینکه به عنوان مثال اگر همین حالا ترکیه به شکل دموکراتیک تصمیم بگیرد که عضو اتحادیه اروپا شود، این اتحادیه لزوما با این تصمیم موافقت نمیکند.
❇️ اوکراین میتواند در ارتباط با عضویت در ائتلافهای نظامی یا چگونگی تنظیم روابطش با مسکو هر تصمیمی بگیرد.
❇️ ناتو نیز بر اساس نیازها، اولویت منافع و خواستههایش، کشوری مانند اوکراین را در جمع خود بپذیرد یا نه.
❇️ وقتی ناتو تاکید دارد که به رغم مخالفت روسیه، با عضویت اوکراین مشکلی ندارد، نه فقط دغدغه امنیتی این کشور را نادیده میگیرد، بلکه خود را در موقعیتی به مراتب قدرتمندتر از مسکو در سلسله مراتب بینالمللی، تعریف میکند.
https://t.iss.one/sadeghijahani
❇️ از مفاهیم اساسی برای درک موضع رئالیستها( واقعیت گرایان) نظریه «معمای امنیت» است که در کنار نظریه «توازن قوا» اهمیتی قابل توجه در فهم سیاست خارجی، در چارچوب این پاردایم کلیدی روابط بینالملل دارد.
❇️ بر اساس مفهوم «معمای امنیت»، وقتی کشور الف به شکل فزایندهای بر قدرتش بیافزاید، کشور ب نیز مجبور میشود تا با تدابیری مانند خریدهای نظامی یا عضویت در ائتلافها و … بر قدرتش بیافزاید.
این مساله کشور الف را نگران میکند و این کشور نیز به افزایش قدرت ادامه میدهد.
و در مقابل کشور ب نیز همین مسیر را دنبال میکند.
❇️ در جریان رویارویی غرب با روسیه، یکی از هشدارهای همیشگی نظريهپردازان رئالیست، توجه به «معمای امنیت» بوده؛
سناریویی که بر مبنای آن، مسکو به جز تلاش برای افزایش قدرت، گزینه دیگری ندارد و این اقدام روسیه در نهایت به نفع غرب نیست.
❇️ علاوه بر این، مساله برهم خوردن «توازن قوا» و سلطه یک طرف بر دیگری، یکی دیگر از موضوعاتی بوده که موجب شده تا رئالیستها، سیاست گسترش ناتو را، سیاستی #تنش_آفرین توصیف کنند که میتواند «توازن قوا» را برهم بزند و زمینهساز جنگی تازه شود.
❇️ رئالیست ها، حالا میگویند که همه پیشبینیهایشان بر پایه این دو مفهوم درست از آب در آمده و پوتین همان طور رفتار کرده که هر رهبری در روسیه در چنین موقعیتی رفتار میکرد. چرا که رئیسجمهور روسیه نگران «امنیت» کشورش است و برای تامین این امنیت، تلاش کرده از طرق مختلف (از جمله حمله به گرجستان یا جمع کردن نیروهایش در پشت مرزهای اوکراین)، جلوی افزایش قدرت و #نفوذ_رقیبش را بگیرد.
❇️ در میان نظریهپردازان روابط بینالملل، جان مرشایمر از جمله کسانی است که به طور مشخص بر روی اهمیت مفاهیم ریشه گرفته از «#رئال_پالتیک»( سیاست مبتنی بر واقع بینی) در میان «قدرتهای بزرگ» اصرار دارد و میگوید که برخلاف کشورهای کوچک که به دلیل تنوع موقعیت و اولویتها، رفتارهای گوناگونی از خود نشان میدهند، مشخصا سیاستهای «قدرتهای بزرگ»، #بازتاب_دهنده الگوهای مشابهی است که نظریه رئالیسم را تایید میکند.
❇️ مرشایمر بر این اساس میگوید که علاوه بر روسیه، غرب نیز باید به خاطر جنگ اوکراین سرزنش شود،
چرا که نه تنها واکنش مخاصمهجویانه روسیه در برابر سیاست گسترش ناتو قابل پیشبینی بوده، بلکه اصرار غرب بر افزایش قدرتش در برابر روسیه و تلاش غرب برای سلطه بر سراسر اروپا و عقبراندن مسکو، جهان را با خطر #جنگ_هستهای روبهرو کرده است.
❇️ اگر حتی جنگی خانمان سوز دامن جهان را نگیرد، تا همینجا، ویرانی و کشتار در اوکراین از جمله مسایلی است که در نگاه نظریهپردازان رئالیست، قابل پیشگیری توصیف میشود.
❇️ از نظر رئالیست ها، تنها کاری که باید غرب میکرد تا این جنگ رخ ندهد این بود که به مسکو تضمین بدهد اوکراین عضو ناتو نمیشود.
❇️ عدم عضویت اوکراین در ناتو، یکی از چهار پیشنهاد سال ۲۰۱۴ هنری کسینجر بود که برای حل مساله اوکراین پیشنهاد کرده بود؛
پیشنهادی که هرگز به #مذاق رهبران غربی خوش نیامد.
استدلال سیاستمداران غربی همواره این بود که عضویت یا عدم عضویت اوکراین در ناتو، تصمیمی است که باید توسط مردم اوکراین گرفته شود، نه قدرتهای بزرگ.
❇️ در ظاهر اینطور به نظر میرسد که تضمین عدم عضویت اوکراین در ناتو توسط غرب و بدون مداخله مردم اوکراین، رویکردی امپریالیستی به امور یک کشور دیگر است.
اگر مردم اوکراین در جریان ساز و کاری دموکراتیک تصمیم بگیرند که عضو ناتو شوند، چرا باید غرب در برابر این خواست دموکراتیک مانع ایجاد کند؟
❇️ رئالیستها در دفاع از نظریه عرضه شده خود، همواره تاکید دارند که با دموکراسی در اوکراین مخالفتی ندارند.
چه هنری کسینجر و چه مرشایمر و چه والت، همگی تاکید کردهاند که برعکس، متفق القول علاقهمند هستند که اوکراین و البته سایر کشورها، نظامهایی دموکراتیک و با ثبات داشته باشند.
اما بر اساس نظریات رئالیست ها، تصمیمات دموکراتیک یک کشور لزوما دلیلی برای #پذیرش آنها از سوی دیگر کشورها نیست.
کمااینکه به عنوان مثال اگر همین حالا ترکیه به شکل دموکراتیک تصمیم بگیرد که عضو اتحادیه اروپا شود، این اتحادیه لزوما با این تصمیم موافقت نمیکند.
❇️ اوکراین میتواند در ارتباط با عضویت در ائتلافهای نظامی یا چگونگی تنظیم روابطش با مسکو هر تصمیمی بگیرد.
❇️ ناتو نیز بر اساس نیازها، اولویت منافع و خواستههایش، کشوری مانند اوکراین را در جمع خود بپذیرد یا نه.
❇️ وقتی ناتو تاکید دارد که به رغم مخالفت روسیه، با عضویت اوکراین مشکلی ندارد، نه فقط دغدغه امنیتی این کشور را نادیده میگیرد، بلکه خود را در موقعیتی به مراتب قدرتمندتر از مسکو در سلسله مراتب بینالمللی، تعریف میکند.
https://t.iss.one/sadeghijahani