توسعه درون زا
✍دکتر محسن رنانی
🔹درسال 1355 ژیسکاردستن، رئیس جمهور فرانسه به ایران آمد و شاه هم به استقبال او در فرودگاه رفت و در مسیر برگشت به طرف کاخ، وقتی از یکی از خیابانهای تر و تمیز و گلکاری و چمنکاری شده تهران عبور میکردند، شاه در باره نظریه به سوی تمدن بزرگ و کتابی که در این زمینه نوشته بود، با رئیس جمهور فرانسه حرف میزد و میگفت ما از نظر توسعه اقتصادی در ده سال آینده، به سطح ژاپن خواهیم رسید. در همان حال ژیسکاردستن گفت گمان نمیکنید برای جامعهای که مجبور است، اطراف باغچههایش در خیابان نرده بکشد، این حرفها خیلی زود است و شما قبل از این کارها باید کارهای دیگری برای توسعه بکنید؟! این یک سئوال خیلی اساسی است که جامعهای که یک گل ده هزار تومانی در باغچه میکارد و برای حفاظت از گل و نردهکشی اطراف آن، دویست هزار تومان هزینه میکند، چه نیازی به گل دارد؟! آیا کاشت گل برای او زود نیست و نباید هزینه کاشتنِ گل و نصب نرده، در جاهای دیگری مصرف شود؟! چون وقتی توسعه محقق میشود، با تحولاتی که در مردم پدید میآید، گل، حریم پیدا میکند و خود گل، نرده است و شما با دیدن گل، دیگر جلوتر نمیروید و به حریم گل، دست درازی نمیکنید. از این رو وقتی شما به کشورهای توسعه سفر میکنید میبینید که مردم حریم گل و چمن را حفظ میکنند و به گل دست نمیزنند و روی چمن نمینشینند.
🔹این حفظ حریمها در زندگی اجتماعی و خانوادگی و محلی و در همه جا هست و آن نردهها از خیابان و اطراف گل و چمن، برداشته و در ذهنهای ما نصب میگردد. توسعه نردهها را از بیرون برمیدارد و در فکر و ذهن ما جای میدهد و در نتیجه گل و همسایه در ذهن ما حریم پیدا میکند و دیگر نیازی به حصار و دیوار نیست. در کشورهای توسعه یافته شما میبینید که دیوار خانهها را برداشته و باغچه منازل هم جزء شهر و خیابان شده و همه جا پارک و بوستان است. تصوّر کنید که در قم و اصفهان هم چنین کاری صورت بگیرد و همه مردم دیوارهای خانههای خود را بردارند. آن وقت است که حجم وسیعی از سبزی و گل و سبزینه وارد محیط زیست اجتماعی ما میشود. نردهها از بیرون برداشته و به ذهنها میرود. ذهن، برای دیگران حریم و محدودیّت قایل میشود و خانه همسایه من اگر چه نرده و حفاظ ندارد؛ اما من میدانم که از این نقطه به بعد، حریم خانه اوست و من باید مراعات کنم. بنابراین خیلی از چیزها درونی میشود.
🔹درونی شدن محدودیّتها، لایة فرهنگی-رفتاری توسعه است که به تدریج رخ میدهد. در غرب هم این تحول، تدریجی بوده است؛ یعنی آرام آرام با رشد فناوری و رشد اقتصاد، فرهنگ رفتاری توسعه هم اصلاح شده است؛ یعنی همانطوری که برای رسیدن از ماشینهای مدل قدیمی به مدلهای جدید، بیش از صد سال طول کشیده است، اصلاح رفتار و فرهنگ مردم آنجا نیز آرام آرام و در طی این مدت به دست آمده است؛ ولی ما در طی ده، پانزده سال از ماشینهای مدل دهه شصت آمریکا به مدلهای 2015 رسیدیم و در نتیجه فرصت تحوّل فرهنگی و رفتاری پیدا نکردیم. درونی شدن آثار توسعه، نیازمند زمان است.
ملاحظات
جناب آقای دکتر محسن رنانی
سلام
📝 بنده جنابعالی را در حوزه اقتصاد و مقوله رشد و توسعه اقتصادی دارای نظرات صائب می شناسم؛
آرزویم این بود که جنابعالی وقت و تمرکز خود را در این حوزه مصروف می فرمودید تا طالبان علم از دانش سرشار و کم نظیرتان بهره ببرند!
📝 اگر فرصت می فرمودید و تاریخچه نظریه نوسازی را که از سوی صاحب نظران و اندیشمندان غربی و بویژه آمریکایی ها مطرح شده بود و الان نیز از سوی برخی علاقمندان به این نظریه نخ نما شده ترویج می شود؛ قطعا تایید می کردید که نسخه های خارجی تکافوی نیازهای ملی هیچ کشوری را نمی دهد؛
جناب دکتر رنانی عزیز برای #توسعه_درون_زا بایستی سراغ الگوها و مدل های #وطنی و #بومی بود و البته داشتن مدل بدون اجماع نخبگانی امکان پیاده سازی و عملیاتی نخواهد داشت!
📝 جناب آقای دکتر رنانی نگاه پوزیتویستی در موضوعات توسعه به(نگاه صفر و یک داشتن) به ملت خود از ناحیه هر قشر و جمعیتی کجروی و خطا است! به نظرم ما ملت رشد یافته ای داریم که مسائل را واقع تحلیل و درک می کنند و تصمیماتشان هر روز عاقلانه تر و پخت تر می باشد!
📝 جناب رنانی اگر ناملایمات اجتماعی و کجروهای مختلف را که ملاحظه می کنند؛ بدین علت است که مقوله #آموزش و #مهارت_های_زندگی از سوی جامعه نخبگانی جدی گرفته نمی شود؛ و این جمعیت دچار سستی و تنبلی و کم تحرکی است!
به نظر بنده باید کمک کرد تا در میان نخبگان به الگوی توسعه ای وطنی اجماع یافته رسید.🤔🤔/ د. ابوالحسن صادقی جهانی
https://t.iss.one/sadeghijahani
✍دکتر محسن رنانی
🔹درسال 1355 ژیسکاردستن، رئیس جمهور فرانسه به ایران آمد و شاه هم به استقبال او در فرودگاه رفت و در مسیر برگشت به طرف کاخ، وقتی از یکی از خیابانهای تر و تمیز و گلکاری و چمنکاری شده تهران عبور میکردند، شاه در باره نظریه به سوی تمدن بزرگ و کتابی که در این زمینه نوشته بود، با رئیس جمهور فرانسه حرف میزد و میگفت ما از نظر توسعه اقتصادی در ده سال آینده، به سطح ژاپن خواهیم رسید. در همان حال ژیسکاردستن گفت گمان نمیکنید برای جامعهای که مجبور است، اطراف باغچههایش در خیابان نرده بکشد، این حرفها خیلی زود است و شما قبل از این کارها باید کارهای دیگری برای توسعه بکنید؟! این یک سئوال خیلی اساسی است که جامعهای که یک گل ده هزار تومانی در باغچه میکارد و برای حفاظت از گل و نردهکشی اطراف آن، دویست هزار تومان هزینه میکند، چه نیازی به گل دارد؟! آیا کاشت گل برای او زود نیست و نباید هزینه کاشتنِ گل و نصب نرده، در جاهای دیگری مصرف شود؟! چون وقتی توسعه محقق میشود، با تحولاتی که در مردم پدید میآید، گل، حریم پیدا میکند و خود گل، نرده است و شما با دیدن گل، دیگر جلوتر نمیروید و به حریم گل، دست درازی نمیکنید. از این رو وقتی شما به کشورهای توسعه سفر میکنید میبینید که مردم حریم گل و چمن را حفظ میکنند و به گل دست نمیزنند و روی چمن نمینشینند.
🔹این حفظ حریمها در زندگی اجتماعی و خانوادگی و محلی و در همه جا هست و آن نردهها از خیابان و اطراف گل و چمن، برداشته و در ذهنهای ما نصب میگردد. توسعه نردهها را از بیرون برمیدارد و در فکر و ذهن ما جای میدهد و در نتیجه گل و همسایه در ذهن ما حریم پیدا میکند و دیگر نیازی به حصار و دیوار نیست. در کشورهای توسعه یافته شما میبینید که دیوار خانهها را برداشته و باغچه منازل هم جزء شهر و خیابان شده و همه جا پارک و بوستان است. تصوّر کنید که در قم و اصفهان هم چنین کاری صورت بگیرد و همه مردم دیوارهای خانههای خود را بردارند. آن وقت است که حجم وسیعی از سبزی و گل و سبزینه وارد محیط زیست اجتماعی ما میشود. نردهها از بیرون برداشته و به ذهنها میرود. ذهن، برای دیگران حریم و محدودیّت قایل میشود و خانه همسایه من اگر چه نرده و حفاظ ندارد؛ اما من میدانم که از این نقطه به بعد، حریم خانه اوست و من باید مراعات کنم. بنابراین خیلی از چیزها درونی میشود.
🔹درونی شدن محدودیّتها، لایة فرهنگی-رفتاری توسعه است که به تدریج رخ میدهد. در غرب هم این تحول، تدریجی بوده است؛ یعنی آرام آرام با رشد فناوری و رشد اقتصاد، فرهنگ رفتاری توسعه هم اصلاح شده است؛ یعنی همانطوری که برای رسیدن از ماشینهای مدل قدیمی به مدلهای جدید، بیش از صد سال طول کشیده است، اصلاح رفتار و فرهنگ مردم آنجا نیز آرام آرام و در طی این مدت به دست آمده است؛ ولی ما در طی ده، پانزده سال از ماشینهای مدل دهه شصت آمریکا به مدلهای 2015 رسیدیم و در نتیجه فرصت تحوّل فرهنگی و رفتاری پیدا نکردیم. درونی شدن آثار توسعه، نیازمند زمان است.
ملاحظات
جناب آقای دکتر محسن رنانی
سلام
📝 بنده جنابعالی را در حوزه اقتصاد و مقوله رشد و توسعه اقتصادی دارای نظرات صائب می شناسم؛
آرزویم این بود که جنابعالی وقت و تمرکز خود را در این حوزه مصروف می فرمودید تا طالبان علم از دانش سرشار و کم نظیرتان بهره ببرند!
📝 اگر فرصت می فرمودید و تاریخچه نظریه نوسازی را که از سوی صاحب نظران و اندیشمندان غربی و بویژه آمریکایی ها مطرح شده بود و الان نیز از سوی برخی علاقمندان به این نظریه نخ نما شده ترویج می شود؛ قطعا تایید می کردید که نسخه های خارجی تکافوی نیازهای ملی هیچ کشوری را نمی دهد؛
جناب دکتر رنانی عزیز برای #توسعه_درون_زا بایستی سراغ الگوها و مدل های #وطنی و #بومی بود و البته داشتن مدل بدون اجماع نخبگانی امکان پیاده سازی و عملیاتی نخواهد داشت!
📝 جناب آقای دکتر رنانی نگاه پوزیتویستی در موضوعات توسعه به(نگاه صفر و یک داشتن) به ملت خود از ناحیه هر قشر و جمعیتی کجروی و خطا است! به نظرم ما ملت رشد یافته ای داریم که مسائل را واقع تحلیل و درک می کنند و تصمیماتشان هر روز عاقلانه تر و پخت تر می باشد!
📝 جناب رنانی اگر ناملایمات اجتماعی و کجروهای مختلف را که ملاحظه می کنند؛ بدین علت است که مقوله #آموزش و #مهارت_های_زندگی از سوی جامعه نخبگانی جدی گرفته نمی شود؛ و این جمعیت دچار سستی و تنبلی و کم تحرکی است!
به نظر بنده باید کمک کرد تا در میان نخبگان به الگوی توسعه ای وطنی اجماع یافته رسید.🤔🤔/ د. ابوالحسن صادقی جهانی
https://t.iss.one/sadeghijahani