دکتر ابوالحسن صادقی جهانی
♦️دانشگاهی برای فرهنگ زدایی! امشب در سریال پایتخت، اتفاقی افتاد که آدمی از تماشای آن، آرزوی مرگ میکرد! در کابوسی (بهتاش)پسر ارشد، به بهانه ایی، پدرش(بهبود) را مورد ضرب و جرح قرار داد! به همین راحتی و به همین هنجارمندی! #علی_عسگری و حواریونش که برای بیرون…
📍تاملی بر نقد پایتخت 6
حتما یادتان هست که دو سال پیش در نخستین روزهای پخش سریال پایتخت 5 نقدهای تند و تیزی به این سریال نوشته شد و بعدها با ورود موفق این سریال پرمخاطب به موضوع سوریه و داعش و نشان دادن همه مردهای خانواده، بهویژه بهتاش به عنوان یک جوان دهه هفتادی در جایگاه مدافع خانواده (بخوانید مدافع وطن و مدافع حرم) خیلی از نقدها رنگ باخت و جای خود را به تحسین داد.
کاش دغدغهمندان و دلسوزان فرهنگ و دین و خانواده، از این تجربه استفاده میکردند و در نقد سریال پایتخت 6 عجله نمیکردند.
از «شاد کردن دل مردم» که به خودی خود موضوع ارزشمندی است و از «ایرانی بودن» سریال به عنوان یک حسن مورد تاکید و تایید رهبر معظم انقلاب که بگذریم... به عنوان مثال یادم هست در یکی از نقدها موضوع عشق مثلثی را به عنوان یکی از موارد ابتذال موجود در فیلم پیش بینی کرده بود!
در حالی که در قسمت اخیر (قسمت هفتم) پایتخت 6 بهعکس برخود مثبت و آموزنده با این موضوع را شاهد بودیم.
اگر حجم تلاش شبکههای ماهوارهای برای عادی سازی روابط خارج از خانواده و ترویج عشقهای مثلثی و تضعیف خانواده را بدانیم، شاید همین نقطه مثبت را برای موفقیت این مجموعه تلوزیونی کافی بدانیم.
دیدیم که وقتی رحمت در اوج علاقهمندی و خرج و مخارج مراسم از زنده بودن بهبود مطلع شد، در اولین برخود با فهیمه کاملا عفیفانه، او را آبجی صدا کرد و از نگاه مستقیم به کسی که تا چند ساعت پیش عشق او شده بود خودداری میکرد.
همینطور برخورد خوب فهیمه با این موضوع که حتی برنامه ازدواجش را حاصل اصرار فامیل عنوان کرد، حاکی از اوج خانواده دوستی و وفاداری او به خانواده بود.
انکار نمیکنم که شاید میشد این کار ارزشمند و پرمخاطب، بیعیبتر ساخته شود؛
اما فراموش نکنیم که دیکته نانوشته غلط ندارد و یک ترکیب را باید با هم دید و با هم قضاوت کرد.
یکی از سادهترین کارها نقد کردن است، آنهم با توجه به جزئیات، بدون تخصص و زود هنگام!
در پایان جملهای را از یکی از نوشتههای خوب منتشر شده در فضای مجازی به قلم آقای حسین حیدری نقل قول میکنم که:
باور کنید جنگ رسانه و فضای مجازی، متخصص میخواهد و اگر این تخصص را نداشته باشی، حتی اگر اهل نماز شب هم باشی، گاه دقیقا جبهه خودی را به رگبار میبندی!
محسن حاجیمرادخانی
1399/1/8
#نقد
#پایتخت
#سریال_پایتخت
#پایتخت۶
#دغدغه_های_فرهنگی
#سواد_رسانه_ای
حتما یادتان هست که دو سال پیش در نخستین روزهای پخش سریال پایتخت 5 نقدهای تند و تیزی به این سریال نوشته شد و بعدها با ورود موفق این سریال پرمخاطب به موضوع سوریه و داعش و نشان دادن همه مردهای خانواده، بهویژه بهتاش به عنوان یک جوان دهه هفتادی در جایگاه مدافع خانواده (بخوانید مدافع وطن و مدافع حرم) خیلی از نقدها رنگ باخت و جای خود را به تحسین داد.
کاش دغدغهمندان و دلسوزان فرهنگ و دین و خانواده، از این تجربه استفاده میکردند و در نقد سریال پایتخت 6 عجله نمیکردند.
از «شاد کردن دل مردم» که به خودی خود موضوع ارزشمندی است و از «ایرانی بودن» سریال به عنوان یک حسن مورد تاکید و تایید رهبر معظم انقلاب که بگذریم... به عنوان مثال یادم هست در یکی از نقدها موضوع عشق مثلثی را به عنوان یکی از موارد ابتذال موجود در فیلم پیش بینی کرده بود!
در حالی که در قسمت اخیر (قسمت هفتم) پایتخت 6 بهعکس برخود مثبت و آموزنده با این موضوع را شاهد بودیم.
اگر حجم تلاش شبکههای ماهوارهای برای عادی سازی روابط خارج از خانواده و ترویج عشقهای مثلثی و تضعیف خانواده را بدانیم، شاید همین نقطه مثبت را برای موفقیت این مجموعه تلوزیونی کافی بدانیم.
دیدیم که وقتی رحمت در اوج علاقهمندی و خرج و مخارج مراسم از زنده بودن بهبود مطلع شد، در اولین برخود با فهیمه کاملا عفیفانه، او را آبجی صدا کرد و از نگاه مستقیم به کسی که تا چند ساعت پیش عشق او شده بود خودداری میکرد.
همینطور برخورد خوب فهیمه با این موضوع که حتی برنامه ازدواجش را حاصل اصرار فامیل عنوان کرد، حاکی از اوج خانواده دوستی و وفاداری او به خانواده بود.
انکار نمیکنم که شاید میشد این کار ارزشمند و پرمخاطب، بیعیبتر ساخته شود؛
اما فراموش نکنیم که دیکته نانوشته غلط ندارد و یک ترکیب را باید با هم دید و با هم قضاوت کرد.
یکی از سادهترین کارها نقد کردن است، آنهم با توجه به جزئیات، بدون تخصص و زود هنگام!
در پایان جملهای را از یکی از نوشتههای خوب منتشر شده در فضای مجازی به قلم آقای حسین حیدری نقل قول میکنم که:
باور کنید جنگ رسانه و فضای مجازی، متخصص میخواهد و اگر این تخصص را نداشته باشی، حتی اگر اهل نماز شب هم باشی، گاه دقیقا جبهه خودی را به رگبار میبندی!
محسن حاجیمرادخانی
1399/1/8
#نقد
#پایتخت
#سریال_پایتخت
#پایتخت۶
#دغدغه_های_فرهنگی
#سواد_رسانه_ای