🎥سکانس خواستگاری با سیگنال مهندسی، در آخرین قسمت سریال "بچه مهندس۳"
✍***علی فهیمی مقدم کارشناس ارشد رسانه
🔹"سریال بچه مهندی ۳" از ششم اردیبهشت ۹۹ به کارگردانی علی غفاری و تهیه کنندگی سعید سعدی در ۳۶ قسمت روی آنتن شبکه دو سیماقرار گرفت و دوشنبه ۱۲ خرداد آخرین قسمت آن پخش شد.
🔹این سریال که ترکیبی از موضوعات جوان پسند و نیز قصه #ملی_امنیتی را محور فیلمنامه خود قرار داده بود در حین پخش توانست مخاطبین بسیاری را همراه خود سازد و نشان دهد که #تلویزیون اگر نیازهای #مخاطبان خود را بشناسد، هنوز هم #انتخاب اول آنهاست.چرا که از نظر جذب مخاطب حتی بالاتر از تولیدات شبکه سه و پنج سیما قرارگرفت، در حالیکه نه شاخ پروری داشت نه تک ستاره سازی معمول در بسیاری از برنامه های تلویزیونی که در فرآیند کار خروجی قابل انتظار هم برای #مخاطب ندارند .
🔹"بچه مهندس۳" نشان داد #نفوذ ابعاد و لایههای گوناگونی دارد که ممکن است مسئولان و نخبگان را در بر گیرد اما باید به توان داخل کشور تکیه زد. #بچه_مهندس_۳ نشان داد دشمن عاجز است با همه بضاعتش، ملت ایران را از پا در آورد. به ویژه با نشان دادن واقعیتی چون نشاندن پهباد آرکیو ۷۰ آمریکایی در یک جنگ سایبری در خاک ایران توام باشد، شک و شبهه ای در آن برجای نمی گذارد.
🔹این سریال توان علمی، ویژگی ها و اصالت دینی و فرهنگی جوان اصیل ایرانی، را به نمایش گذاشت در عین حال از بی توجهی مسولان به #نخبگان_کشور که سبب #فرارمغزها میشود انتقاد کرد .
🔹از ویژگی های برجسته این سریال که شاید از نگاه خیلی ها بدور باشد، نگاه یکسان و نشان دادن توسعه علمی کشور با همکاری و مشارکت اقوام مختلف کشور است، که هر کدام، شخصیت های تک قصه ای برای خود دارند و در اجرا نیز به آنها به خوبی پرداخته می شود.
🔹اگر مسولان #رسانه_ملی بدانند دیالوگ کوتاه به #زبان_آذری دکتر توفیقی با دخترش مرضیه، و یا نشان دادن سعید به عنوان جوان نخبه کرد و یا قاسم به عنوان جوان نخبه بیرجندی چقدر در #همگرایی_ملی و احساس غرور و نزدیکی اقوام به رسانه ملی تاثیر گذار است، (ایضا سکانسهایی از فصل دوم سریال "ن.خ" و "زیر خاکی")، هیچ وقت بودجه های هنگفتی را برای شبکه های استانی هزینه نمی کنند که هیچ برآیند مثبتی در بین #اقوام نداشته است.
*** نویسنده مهمان
🔻ملاحظات:
🔸هر اثر نمایشی دارای نقاط قوت و نارسایی هایی است! و در این یاد داشت بواسطه مزیت های عدیده ای نمایشی نویسنده با رویکرد قدردانی از تلاش مجموعه عناصر قوت ها و مزیت های نسبی را برجسته ساخته است.
https://t.iss.one/sadeghijahani
✍***علی فهیمی مقدم کارشناس ارشد رسانه
🔹"سریال بچه مهندی ۳" از ششم اردیبهشت ۹۹ به کارگردانی علی غفاری و تهیه کنندگی سعید سعدی در ۳۶ قسمت روی آنتن شبکه دو سیماقرار گرفت و دوشنبه ۱۲ خرداد آخرین قسمت آن پخش شد.
🔹این سریال که ترکیبی از موضوعات جوان پسند و نیز قصه #ملی_امنیتی را محور فیلمنامه خود قرار داده بود در حین پخش توانست مخاطبین بسیاری را همراه خود سازد و نشان دهد که #تلویزیون اگر نیازهای #مخاطبان خود را بشناسد، هنوز هم #انتخاب اول آنهاست.چرا که از نظر جذب مخاطب حتی بالاتر از تولیدات شبکه سه و پنج سیما قرارگرفت، در حالیکه نه شاخ پروری داشت نه تک ستاره سازی معمول در بسیاری از برنامه های تلویزیونی که در فرآیند کار خروجی قابل انتظار هم برای #مخاطب ندارند .
🔹"بچه مهندس۳" نشان داد #نفوذ ابعاد و لایههای گوناگونی دارد که ممکن است مسئولان و نخبگان را در بر گیرد اما باید به توان داخل کشور تکیه زد. #بچه_مهندس_۳ نشان داد دشمن عاجز است با همه بضاعتش، ملت ایران را از پا در آورد. به ویژه با نشان دادن واقعیتی چون نشاندن پهباد آرکیو ۷۰ آمریکایی در یک جنگ سایبری در خاک ایران توام باشد، شک و شبهه ای در آن برجای نمی گذارد.
🔹این سریال توان علمی، ویژگی ها و اصالت دینی و فرهنگی جوان اصیل ایرانی، را به نمایش گذاشت در عین حال از بی توجهی مسولان به #نخبگان_کشور که سبب #فرارمغزها میشود انتقاد کرد .
🔹از ویژگی های برجسته این سریال که شاید از نگاه خیلی ها بدور باشد، نگاه یکسان و نشان دادن توسعه علمی کشور با همکاری و مشارکت اقوام مختلف کشور است، که هر کدام، شخصیت های تک قصه ای برای خود دارند و در اجرا نیز به آنها به خوبی پرداخته می شود.
🔹اگر مسولان #رسانه_ملی بدانند دیالوگ کوتاه به #زبان_آذری دکتر توفیقی با دخترش مرضیه، و یا نشان دادن سعید به عنوان جوان نخبه کرد و یا قاسم به عنوان جوان نخبه بیرجندی چقدر در #همگرایی_ملی و احساس غرور و نزدیکی اقوام به رسانه ملی تاثیر گذار است، (ایضا سکانسهایی از فصل دوم سریال "ن.خ" و "زیر خاکی")، هیچ وقت بودجه های هنگفتی را برای شبکه های استانی هزینه نمی کنند که هیچ برآیند مثبتی در بین #اقوام نداشته است.
*** نویسنده مهمان
🔻ملاحظات:
🔸هر اثر نمایشی دارای نقاط قوت و نارسایی هایی است! و در این یاد داشت بواسطه مزیت های عدیده ای نمایشی نویسنده با رویکرد قدردانی از تلاش مجموعه عناصر قوت ها و مزیت های نسبی را برجسته ساخته است.
https://t.iss.one/sadeghijahani
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#سریال_تهران
⭕️ دربارهٔ سریال اسرائیلیِ "تهران" چقدر میدانیم؟
🔸 یکی از خبرهای کنجکاویبرانگیزِ این هفته، ساخت سریالی بود به نام "تهران". سریالی که #اسرائیلی_ها آن را ساختهاند و دربارهٔ #نفوذ جاسوسی از موساد به پدافند هواییِ ایران است و ماجراهایی که در تهران برایش پیش میآید.
https://t.iss.one/sadeghijahani
⭕️ دربارهٔ سریال اسرائیلیِ "تهران" چقدر میدانیم؟
🔸 یکی از خبرهای کنجکاویبرانگیزِ این هفته، ساخت سریالی بود به نام "تهران". سریالی که #اسرائیلی_ها آن را ساختهاند و دربارهٔ #نفوذ جاسوسی از موساد به پدافند هواییِ ایران است و ماجراهایی که در تهران برایش پیش میآید.
https://t.iss.one/sadeghijahani
⭕️ عماد افروغ جامعهشناس و استاد دانشگاه ضمن تبیین تأثیر عملکرد رسانه ملی در چهار دهه گذشته بر واقعیتهای تلخ جامعه امروز، بر لزوم #بازنگری در #سیاست_های کلان صداوسیما تأکید کرد!!
⭕️ عماد افروغ در گفتگو با خبرگزاری مهر تبیین کرد؛
نسبت صداوسیما با واقعیتهای تلخ امروز چیست؟
#نفوذ با #ظاهر #انقلابی!
⭕️ اما چه شد که سازمان «صداوسیما» به وضعیت امروز رسید. #بحرانی که امروز در رابطه #مخاطب با رسانه ملی شاهدش هستیم، #ریشه در چه پسزمینههایی دارد و چگونه میتوان برای رفع نواقص و تحقق آنچه بنیانگذار انقلاب اسلامی آن را ترسیم کرده بود، قدم برداشت؟
⭕️ عماد افروغ جامعه شناس و استاد دانشگاهی است که به #صراحت #کلام #شهره است، تأکید ویژهای بر لزوم شکلگیری گفتگوهای #انتقادی دارد، بسیار از اهمیت گوهر فراموششدهای بهنام «اخلاق» میگوید و فراتر از مباحث تئوریک و دانشگاهی صرف، همواره نیمنگاهی هم به #تولیدات فرهنگی و نسبت آنها با جامعه و تحولات روز داشته و دارد؛ از فیلم و سینما گرفته تا کتاب و مطبوعات.
https://t.iss.one/sadeghijahani
⭕️ عماد افروغ در گفتگو با خبرگزاری مهر تبیین کرد؛
نسبت صداوسیما با واقعیتهای تلخ امروز چیست؟
#نفوذ با #ظاهر #انقلابی!
⭕️ اما چه شد که سازمان «صداوسیما» به وضعیت امروز رسید. #بحرانی که امروز در رابطه #مخاطب با رسانه ملی شاهدش هستیم، #ریشه در چه پسزمینههایی دارد و چگونه میتوان برای رفع نواقص و تحقق آنچه بنیانگذار انقلاب اسلامی آن را ترسیم کرده بود، قدم برداشت؟
⭕️ عماد افروغ جامعه شناس و استاد دانشگاهی است که به #صراحت #کلام #شهره است، تأکید ویژهای بر لزوم شکلگیری گفتگوهای #انتقادی دارد، بسیار از اهمیت گوهر فراموششدهای بهنام «اخلاق» میگوید و فراتر از مباحث تئوریک و دانشگاهی صرف، همواره نیمنگاهی هم به #تولیدات فرهنگی و نسبت آنها با جامعه و تحولات روز داشته و دارد؛ از فیلم و سینما گرفته تا کتاب و مطبوعات.
https://t.iss.one/sadeghijahani
https://t.iss.one/sadeghijahani/2974
🔻🔻🔻بخش اول گفت و گو🔻🔻🔻
خبرگزاری مهر - گروه هنر- عطیه مؤذن: «از تمام دستگاههای تبلیغاتی، امروز نقش رادیو و تلویزیون از همه دستگاهها بالاتر است. اگر اصلاح بشود، یک کشور را میتواند اصلاح کند و اگر –خدای نخواسته- انحراف در آن باشد، یک کشور را میتواند منحرف کند» (صحیفه امام، ج ۱۶، ص ۱۱۸) همین یک جمله کافی است تا بر اهمیت خروجی کاری مسئولان سازمان صداوسیما تأکید کنیم. جملهای که در عین حال میتوان آن را متر و معیاری برای سنجش میزان تأثیرگذاری این سازمان کلان فرهنگی بر وضعیت امروز جامعه ایرانی دانست.
این روزها صداوسیما با برنامهها، تاک شوها، مسابقات، سریالهای نمایشی و قالبهای مختلف دیگر برنامهسازی کنداکتور شبکههای متعدد و پرشمار خود را پر میکند. کنداکتوری ۲۴ ساعته در بیش از ۵۰ شبکه سراسری و استانی که در رقابت با رقیبان باسابقهای چون شبکههای ماهوارهای و یا مدعیان نوظهور در فضای مجازی، گویی رمق چندانی برایش نمانده و جامعه کمتر و کمتر به آن گرایش پیدا میکند؛ تا آنجا که قائم مقام صداوسیما در نشستی به آشکار و گلایه میگوید «امروز بزرگترین مشکل رسانه ملی، وجود فضای مجازی است» و حتی اگر مخاطب گرایشی به آن دارد از برنامهها تأثیر نمیگیرد و یا حتی کمتر رضایتی دارد چه برسد به اینکه این رسانه بخواهد به مثابه یک دانشگاه عمل کرده و در آینده فرد یا یک اجتماع اثرگذار باشد!
اما چه شد که سازمان «صداوسیما» به وضعیت امروز رسید. بحرانی که امروز در رابطه مخاطب با رسانه ملی شاهدش هستیم، ریشه در چه پسزمینههایی دارد و چگونه میتوان برای رفع نواقص و تحقق آنچه بنیانگذار انقلاب اسلامی آن را ترسیم کرده بود، قدم برداشت؟
عماد افروغ جامعه شناس و استاد دانشگاهی است که به صراحت کلام شهره است، تأکید ویژهای بر لزوم شکلگیری گفتگوهای انتقادی دارد، بسیار از اهمیت گوهر فراموششدهای بهنام «اخلاق» میگوید و فراتر از مباحث تئوریک و دانشگاهی صرف، همواره نیمنگاهی هم به تولیدات فرهنگی و نسبت آنها با جامعه و تحولات روز داشته و دارد؛ از فیلم و سینما گرفته تا کتاب و مطبوعات.
افروغ در این گفتگوی مشروح از منظر جامعهشناسی به آسیبشناسی خروجی برنامهها و عملکرد مدیران سازمان صداوسیما بهعنوان یکی از مهمترین رسانههای امروز ایران و تأثیر آن بر وضعیت جامعه امروز پرداخته است.
متن گفتگوی خبرگزاری مهر با عماد افروغ را در زیر میخوانید:
* این روزها انتقادات زیادی به عملکرد صداوسیما و خروجی برنامههای آن مطرح میشود و البته کمتر سریال، تاکشو یا برنامه گفتگومحور شاخص و راضیکنندهای هم وجود دارد که روی فکر و آسایش و زندگی مردم تأثیر بگذارد و یا بهعنوان راهکاری برای ارتقا سبک زندگی بتوان به آنها اشاره کرد. از منظر جامعهشناسی فکر میکنید مشکل عمدهای که صداوسیما اکنون با آن مواجه است، چیست؟ و چقدر ممکن است «افراد» مانع عملکرد درست «سازمان» باشند؟
این سوال نیازمند بحثی مبنایی است، اینگونه نیست که تفننی سوالی پرسیده باشید و بخواهم به آن پاسخ دهم. من هم سالهاست که به پاسخ چنین سوالی میاندیشم. من نمیدانم آیا صداوسیما حسب یک نظریه عمل میکند یا خیر و اگر حسب یک نظریه حرکت میکند آنچه نظریهای است؟ آیا این نظریه منسجم است یا خیر؟ و در صورت انسجام به آن عمل میشود یا خیر؟ آیا دیالکتیکی بین این نظریه و یا واقعیتهای انضمامی و روزمره وجود دارد یا خیر؟
من فکر میکنم حداقل نوعی عدم انسجام تئوریک در خروجی برنامههایی که از تلویزیون پخش میشود نمایان است، نوعی ناهمخوانی، تناقض و تعارض وجود دارد که حتی در برخی موارد بوی تظاهر و ریا از آنها به مشام میرسد
من فکر میکنم حداقل نوعی عدم انسجام تئوریک در خروجی برنامههایی که از تلویزیون پخش میشود نمایان است، نوعی ناهمخوانی، تناقض و تعارض وجود دارد که حتی در برخی موارد بوی تظاهر و ریا از آنها به مشام میرسد. متأسفانه جمهوری اسلامی میدان مناسبی برای تاخت و تاز ریاکاران شده است و یکی از عرصههای قلمروهای تاخت و تاز این افراد، سیماست، چون رادیو را کمتر میشنوم.
اگر بخواهم مبناییتر بحث کنم باید بگویم هر نهادی که جایگاه تعریف شدهای برای ایدهپردازی داشته باشد و خود را متولی ایدهها و ارزشها بداند باید نسبت به واقعیات جامعه پاسخگو باشد. این رابطه متقابل ایده و واقعیت است. اگر این رابطه را بین ایده و واقعیت بپذیریم معتقدم هرکسی ادعای ایدهپردازی در جامعه دارد باید پاسخگوی واقعیات جامعه هم باشد.
اگر واقعیتهای جامعه تلخ هستند که همینطور هم هست و میتوان ردّ پای آن را در وضعیت عدالت، اخلاق و… مشاهده کرد، اینها بی ارتباط با ایدههای پشت این واقعیات نیست. صداوسیما هم در این میان ادعا دارد که دانشگاه است و ادعای ایدهپردازی دارد.
🔻🔻🔻بخش اول گفت و گو🔻🔻🔻
خبرگزاری مهر - گروه هنر- عطیه مؤذن: «از تمام دستگاههای تبلیغاتی، امروز نقش رادیو و تلویزیون از همه دستگاهها بالاتر است. اگر اصلاح بشود، یک کشور را میتواند اصلاح کند و اگر –خدای نخواسته- انحراف در آن باشد، یک کشور را میتواند منحرف کند» (صحیفه امام، ج ۱۶، ص ۱۱۸) همین یک جمله کافی است تا بر اهمیت خروجی کاری مسئولان سازمان صداوسیما تأکید کنیم. جملهای که در عین حال میتوان آن را متر و معیاری برای سنجش میزان تأثیرگذاری این سازمان کلان فرهنگی بر وضعیت امروز جامعه ایرانی دانست.
این روزها صداوسیما با برنامهها، تاک شوها، مسابقات، سریالهای نمایشی و قالبهای مختلف دیگر برنامهسازی کنداکتور شبکههای متعدد و پرشمار خود را پر میکند. کنداکتوری ۲۴ ساعته در بیش از ۵۰ شبکه سراسری و استانی که در رقابت با رقیبان باسابقهای چون شبکههای ماهوارهای و یا مدعیان نوظهور در فضای مجازی، گویی رمق چندانی برایش نمانده و جامعه کمتر و کمتر به آن گرایش پیدا میکند؛ تا آنجا که قائم مقام صداوسیما در نشستی به آشکار و گلایه میگوید «امروز بزرگترین مشکل رسانه ملی، وجود فضای مجازی است» و حتی اگر مخاطب گرایشی به آن دارد از برنامهها تأثیر نمیگیرد و یا حتی کمتر رضایتی دارد چه برسد به اینکه این رسانه بخواهد به مثابه یک دانشگاه عمل کرده و در آینده فرد یا یک اجتماع اثرگذار باشد!
اما چه شد که سازمان «صداوسیما» به وضعیت امروز رسید. بحرانی که امروز در رابطه مخاطب با رسانه ملی شاهدش هستیم، ریشه در چه پسزمینههایی دارد و چگونه میتوان برای رفع نواقص و تحقق آنچه بنیانگذار انقلاب اسلامی آن را ترسیم کرده بود، قدم برداشت؟
عماد افروغ جامعه شناس و استاد دانشگاهی است که به صراحت کلام شهره است، تأکید ویژهای بر لزوم شکلگیری گفتگوهای انتقادی دارد، بسیار از اهمیت گوهر فراموششدهای بهنام «اخلاق» میگوید و فراتر از مباحث تئوریک و دانشگاهی صرف، همواره نیمنگاهی هم به تولیدات فرهنگی و نسبت آنها با جامعه و تحولات روز داشته و دارد؛ از فیلم و سینما گرفته تا کتاب و مطبوعات.
افروغ در این گفتگوی مشروح از منظر جامعهشناسی به آسیبشناسی خروجی برنامهها و عملکرد مدیران سازمان صداوسیما بهعنوان یکی از مهمترین رسانههای امروز ایران و تأثیر آن بر وضعیت جامعه امروز پرداخته است.
متن گفتگوی خبرگزاری مهر با عماد افروغ را در زیر میخوانید:
* این روزها انتقادات زیادی به عملکرد صداوسیما و خروجی برنامههای آن مطرح میشود و البته کمتر سریال، تاکشو یا برنامه گفتگومحور شاخص و راضیکنندهای هم وجود دارد که روی فکر و آسایش و زندگی مردم تأثیر بگذارد و یا بهعنوان راهکاری برای ارتقا سبک زندگی بتوان به آنها اشاره کرد. از منظر جامعهشناسی فکر میکنید مشکل عمدهای که صداوسیما اکنون با آن مواجه است، چیست؟ و چقدر ممکن است «افراد» مانع عملکرد درست «سازمان» باشند؟
این سوال نیازمند بحثی مبنایی است، اینگونه نیست که تفننی سوالی پرسیده باشید و بخواهم به آن پاسخ دهم. من هم سالهاست که به پاسخ چنین سوالی میاندیشم. من نمیدانم آیا صداوسیما حسب یک نظریه عمل میکند یا خیر و اگر حسب یک نظریه حرکت میکند آنچه نظریهای است؟ آیا این نظریه منسجم است یا خیر؟ و در صورت انسجام به آن عمل میشود یا خیر؟ آیا دیالکتیکی بین این نظریه و یا واقعیتهای انضمامی و روزمره وجود دارد یا خیر؟
من فکر میکنم حداقل نوعی عدم انسجام تئوریک در خروجی برنامههایی که از تلویزیون پخش میشود نمایان است، نوعی ناهمخوانی، تناقض و تعارض وجود دارد که حتی در برخی موارد بوی تظاهر و ریا از آنها به مشام میرسد
من فکر میکنم حداقل نوعی عدم انسجام تئوریک در خروجی برنامههایی که از تلویزیون پخش میشود نمایان است، نوعی ناهمخوانی، تناقض و تعارض وجود دارد که حتی در برخی موارد بوی تظاهر و ریا از آنها به مشام میرسد. متأسفانه جمهوری اسلامی میدان مناسبی برای تاخت و تاز ریاکاران شده است و یکی از عرصههای قلمروهای تاخت و تاز این افراد، سیماست، چون رادیو را کمتر میشنوم.
اگر بخواهم مبناییتر بحث کنم باید بگویم هر نهادی که جایگاه تعریف شدهای برای ایدهپردازی داشته باشد و خود را متولی ایدهها و ارزشها بداند باید نسبت به واقعیات جامعه پاسخگو باشد. این رابطه متقابل ایده و واقعیت است. اگر این رابطه را بین ایده و واقعیت بپذیریم معتقدم هرکسی ادعای ایدهپردازی در جامعه دارد باید پاسخگوی واقعیات جامعه هم باشد.
اگر واقعیتهای جامعه تلخ هستند که همینطور هم هست و میتوان ردّ پای آن را در وضعیت عدالت، اخلاق و… مشاهده کرد، اینها بی ارتباط با ایدههای پشت این واقعیات نیست. صداوسیما هم در این میان ادعا دارد که دانشگاه است و ادعای ایدهپردازی دارد.
Telegram
دکتر ابوالحسن صادقی جهانی
⭕️ عماد افروغ جامعهشناس و استاد دانشگاه ضمن تبیین تأثیر عملکرد رسانه ملی در چهار دهه گذشته بر واقعیتهای تلخ جامعه امروز، بر لزوم #بازنگری در #سیاست_های کلان صداوسیما تأکید کرد!!
⭕️ عماد افروغ در گفتگو با خبرگزاری مهر تبیین کرد؛
نسبت صداوسیما با واقعیتهای…
⭕️ عماد افروغ در گفتگو با خبرگزاری مهر تبیین کرد؛
نسبت صداوسیما با واقعیتهای…
https://t.iss.one/sadeghijahani/2974
🔻🔻🔻بخش دوم گفت و گو🔻🔻🔻
ادعا هم دارد که بیشترین رجوع مردم به صداوسیماست پس این چه ایدهپردازیای بوده است که واقعیتها را به این شکل رقم زده است؟
* یعنی شما صداوسیما را نسبت به آنچه در واقعیت امروز جامعه وجود دارد، مسئول میدانید؟
ممکن است متولیان صداوسیما بگویند ما کار خود را کردهایم اما مردم راه خودشان را رفتهاند در حالی که اینطور نیست. اگر مردم راه خود را به غلط رفتهاند و اگر ایدههای غلطی داشتهاند که باعث شده چنین راهی بروند، باز هم باید پرسید صداوسیما در این ایدههای غلط نقش نداشته است؟ و اصلاً در اصلاح این ایدهها چه نقشی داشته است؟
این بحث بسیار اساسی است و عالمان علوم انسانی اعم از روحانی، روشنفکر، روانشناس، جامعه شناس و اقتصاددان و هرکسی که با ایده و تئوری سر و کار دارد نمیتواند بگوید مرا با واقعیتها کاری نیست و از آنها چشمپوشی کند. من شخصاً معتقدم صداوسیما حسب جایگاهی که برایش تعریف شده است نقش خود را به خوبی ایفا نکرده است. بالاخره عدهای امروز اندیشه غلطی را ترویج میکنند که باعث بهوجود آمدن واقعیتهای تلخی شده است. صداوسیما تا چه حدی با این ایدهها و اندیشههای غلط درافتاده است؟
به تعارض و تظاهر در تفکر حاکم بر صداوسیما با خروجی برنامهها و آثارش اشاره کردید و همچنین به اینکه واقعیت جامعه چیز دیگری است و صداوسیما ایدههای دیگری را نمایش میدهد. میتوانید در این زمینه مثال هم بزنید؟ چون تلویزیون ادعا دارد که به طور مثال تا به امروز در مسیر اخلاق و برنامهسازی انقلابی و فرهنگی حرکت کرده است و همچنان میکند.
اینکه اینها بعضاً کارهایی انجام میدهند تردیدی نیست. در این نکته که این کارها هم برای مخاطب انجام میشود نمیتوان شک کرد. بحث این است که آیا صداوسیما متناسب با گفتمان انقلاب اسلامی و نیازهای فرهنگی و اجتماعی مردم برنامهسازی میکند؟ این بحث ماست. به هر حال وقتی جامعه از مشکلات اجتماعی رنج میبرد، اخلاقیات آموزش داده شده در تلویزیون هم (بدون انکار دلالتهای اجتماعیِ اخلاقیات فردی)، باید اجتماعی باشد نه فردی. سالهاست آموزشهای مذهبی اخلاقی هم در تلویزیون رویکرد فردی دارد.
مساله بنده این است که افراد چرا این قدر قدرت مانور دارند؟ به طور مثال شوراهای اندیشهورزی در شبکهها تشکیل میشود که افراد طبق سیاستها و مصوبات و تصمیمات این شوراها حرکت کنند و اینقدر قدرت مانور نداشته باشند، اما اینها همه اموری فرمالیستی و دهان پر کن هستند
* منظور آموزشهای دینی است که غالباً به احکام و فقهیات شخصی منحصر و محدود شده است؟
بله. به «حق الله» منحصر شده است که کسی مخالف آن هم نیست. اما اتفاقاً خداوند حق الله را به شرط توبه و رجعت شخصی میبخشد. آنچه را خدا نمیبخشد «حقالناس» است. در حالی که شما اکنون در جامعه انواع و اقسام تضییع شدن حق مردم را میبینید. تبعیض، فساد و رانت و ناشایسته گماری را میبینید که همه اینها حقوقی است که دارد پایمال میشود. برنامههای تلویزیونی اگر هم به این مسائل اجتماعی بپردازد، جزئی است و حتی در مواردی، و به ویژه در گذشته به صورت پررنگتر، جناحی است. در حالی که این مسائل جناح بردار نیست.
* چقدر ممکن است تلویزیون به دلیل حضور مدیران یا برنامهسازان محافظه کار یا منفعت طلب به مسائل اساسیتر ورود نکند؟
اگر قواعد مشخصی وجود داشته باشد قدرت مانور شخصی افراد پایین میآید. مساله بنده این است که افراد چرا این قدر قدرت مانور دارند؟ به طور مثال شوراهای اندیشهورزی در شبکهها تشکیل میشود که افراد طبق سیاستها و مصوبات و تصمیمات این شوراها حرکت کنند و اینقدر قدرت مانور نداشته باشند، اما اینها همه اموری فرمالیستی و دهان پر کن هستند.
* ممکن است عملیاتی نشدن همان ایدههایی که گفتید به دلیل نفوذ افرادی باشد که نمیخواهند؟
این نفوذ بحث مهمی است که نباید آن را نادیده بگیرید. وقتی تفکیک سره از ناسره مشمول نظارت نمیشود، عدهای میتوانند مانورهای شخصی هم داشته باشند. وقتی شورای راهبردی واقعی و عمیق وجود ندارد، افراد خیلی راحت میتوانند نفوذ کنند. نفوذ فرهنگی و مادی داشته باشند. یعنی ابتدا با ظاهر و منش مقبول، خود را جا میاندازند و بعد سیاستهای خود را اعمال میکنند، من از این قبیل موارد، زیاد دیدهام.
* چه سیاستی را اعمال میکنند؟
سیاستهایی مغایر با روح و مضامین سیاستهای کلان و متناسب با رشد آگاهی و اندیشگی و مسئولیتهای اخلاقی فردی و اجتماعی، از قبیل آزادمنشی و صداقت، اعتماد و همبستگی و نوعدوستی، به ویژه در شرایط عادی و غیر بحرانی جامعه، که حساب شرایط بحرانی جداست.
عامل نفوذی، از سطحینگری و در شرایطی از بلندپروازی برخی مدیران سوءاستفاده و به تدریج جای پای خود را محکم میکند و بعد برنامههایی را تولید و بدون توجه به هشدارهای اولیه برخی افراد پخش میکند.
🔻🔻🔻بخش دوم گفت و گو🔻🔻🔻
ادعا هم دارد که بیشترین رجوع مردم به صداوسیماست پس این چه ایدهپردازیای بوده است که واقعیتها را به این شکل رقم زده است؟
* یعنی شما صداوسیما را نسبت به آنچه در واقعیت امروز جامعه وجود دارد، مسئول میدانید؟
ممکن است متولیان صداوسیما بگویند ما کار خود را کردهایم اما مردم راه خودشان را رفتهاند در حالی که اینطور نیست. اگر مردم راه خود را به غلط رفتهاند و اگر ایدههای غلطی داشتهاند که باعث شده چنین راهی بروند، باز هم باید پرسید صداوسیما در این ایدههای غلط نقش نداشته است؟ و اصلاً در اصلاح این ایدهها چه نقشی داشته است؟
این بحث بسیار اساسی است و عالمان علوم انسانی اعم از روحانی، روشنفکر، روانشناس، جامعه شناس و اقتصاددان و هرکسی که با ایده و تئوری سر و کار دارد نمیتواند بگوید مرا با واقعیتها کاری نیست و از آنها چشمپوشی کند. من شخصاً معتقدم صداوسیما حسب جایگاهی که برایش تعریف شده است نقش خود را به خوبی ایفا نکرده است. بالاخره عدهای امروز اندیشه غلطی را ترویج میکنند که باعث بهوجود آمدن واقعیتهای تلخی شده است. صداوسیما تا چه حدی با این ایدهها و اندیشههای غلط درافتاده است؟
به تعارض و تظاهر در تفکر حاکم بر صداوسیما با خروجی برنامهها و آثارش اشاره کردید و همچنین به اینکه واقعیت جامعه چیز دیگری است و صداوسیما ایدههای دیگری را نمایش میدهد. میتوانید در این زمینه مثال هم بزنید؟ چون تلویزیون ادعا دارد که به طور مثال تا به امروز در مسیر اخلاق و برنامهسازی انقلابی و فرهنگی حرکت کرده است و همچنان میکند.
اینکه اینها بعضاً کارهایی انجام میدهند تردیدی نیست. در این نکته که این کارها هم برای مخاطب انجام میشود نمیتوان شک کرد. بحث این است که آیا صداوسیما متناسب با گفتمان انقلاب اسلامی و نیازهای فرهنگی و اجتماعی مردم برنامهسازی میکند؟ این بحث ماست. به هر حال وقتی جامعه از مشکلات اجتماعی رنج میبرد، اخلاقیات آموزش داده شده در تلویزیون هم (بدون انکار دلالتهای اجتماعیِ اخلاقیات فردی)، باید اجتماعی باشد نه فردی. سالهاست آموزشهای مذهبی اخلاقی هم در تلویزیون رویکرد فردی دارد.
مساله بنده این است که افراد چرا این قدر قدرت مانور دارند؟ به طور مثال شوراهای اندیشهورزی در شبکهها تشکیل میشود که افراد طبق سیاستها و مصوبات و تصمیمات این شوراها حرکت کنند و اینقدر قدرت مانور نداشته باشند، اما اینها همه اموری فرمالیستی و دهان پر کن هستند
* منظور آموزشهای دینی است که غالباً به احکام و فقهیات شخصی منحصر و محدود شده است؟
بله. به «حق الله» منحصر شده است که کسی مخالف آن هم نیست. اما اتفاقاً خداوند حق الله را به شرط توبه و رجعت شخصی میبخشد. آنچه را خدا نمیبخشد «حقالناس» است. در حالی که شما اکنون در جامعه انواع و اقسام تضییع شدن حق مردم را میبینید. تبعیض، فساد و رانت و ناشایسته گماری را میبینید که همه اینها حقوقی است که دارد پایمال میشود. برنامههای تلویزیونی اگر هم به این مسائل اجتماعی بپردازد، جزئی است و حتی در مواردی، و به ویژه در گذشته به صورت پررنگتر، جناحی است. در حالی که این مسائل جناح بردار نیست.
* چقدر ممکن است تلویزیون به دلیل حضور مدیران یا برنامهسازان محافظه کار یا منفعت طلب به مسائل اساسیتر ورود نکند؟
اگر قواعد مشخصی وجود داشته باشد قدرت مانور شخصی افراد پایین میآید. مساله بنده این است که افراد چرا این قدر قدرت مانور دارند؟ به طور مثال شوراهای اندیشهورزی در شبکهها تشکیل میشود که افراد طبق سیاستها و مصوبات و تصمیمات این شوراها حرکت کنند و اینقدر قدرت مانور نداشته باشند، اما اینها همه اموری فرمالیستی و دهان پر کن هستند.
* ممکن است عملیاتی نشدن همان ایدههایی که گفتید به دلیل نفوذ افرادی باشد که نمیخواهند؟
این نفوذ بحث مهمی است که نباید آن را نادیده بگیرید. وقتی تفکیک سره از ناسره مشمول نظارت نمیشود، عدهای میتوانند مانورهای شخصی هم داشته باشند. وقتی شورای راهبردی واقعی و عمیق وجود ندارد، افراد خیلی راحت میتوانند نفوذ کنند. نفوذ فرهنگی و مادی داشته باشند. یعنی ابتدا با ظاهر و منش مقبول، خود را جا میاندازند و بعد سیاستهای خود را اعمال میکنند، من از این قبیل موارد، زیاد دیدهام.
* چه سیاستی را اعمال میکنند؟
سیاستهایی مغایر با روح و مضامین سیاستهای کلان و متناسب با رشد آگاهی و اندیشگی و مسئولیتهای اخلاقی فردی و اجتماعی، از قبیل آزادمنشی و صداقت، اعتماد و همبستگی و نوعدوستی، به ویژه در شرایط عادی و غیر بحرانی جامعه، که حساب شرایط بحرانی جداست.
عامل نفوذی، از سطحینگری و در شرایطی از بلندپروازی برخی مدیران سوءاستفاده و به تدریج جای پای خود را محکم میکند و بعد برنامههایی را تولید و بدون توجه به هشدارهای اولیه برخی افراد پخش میکند.
Telegram
دکتر ابوالحسن صادقی جهانی
⭕️ عماد افروغ جامعهشناس و استاد دانشگاه ضمن تبیین تأثیر عملکرد رسانه ملی در چهار دهه گذشته بر واقعیتهای تلخ جامعه امروز، بر لزوم #بازنگری در #سیاست_های کلان صداوسیما تأکید کرد!!
⭕️ عماد افروغ در گفتگو با خبرگزاری مهر تبیین کرد؛
نسبت صداوسیما با واقعیتهای…
⭕️ عماد افروغ در گفتگو با خبرگزاری مهر تبیین کرد؛
نسبت صداوسیما با واقعیتهای…
https://t.iss.one/sadeghijahani/2974
🔻🔻🔻بخش سوم گفت و گو🔻🔻🔻
یعنی ابتدا با ظاهر و پس از آشکار شدن منویات پنهانی این دسته از افراد و اعتراضات دیگران، مجبور به قطع برنامه میشوند
* ورود چنین افرادی به صداوسیما راحت است؟
تا حدی آسان است چون این مدل در سازمانهایی که قرار است اصول و ارزشها را با مانورهای شخصی و بعضاً بلندپروازانه مدیران، جا بیندازند جواب میدهد. طرف ابتدا ظاهر انقلابی و بدون توجه به لایههای حکیمانه و زیرین انقلاب و همسو با سلایق مدیران، به خود میگیرد و بهتدریج نفوذ کرده و طرح خود را پیاده میسازد. در واقع، از سطحینگری و در شرایطی از بلندپروازی برخی مدیران سوءاستفاده و به تدریج جای پای خود را محکم میکند و بعد برنامههایی را تولید و بدون توجه به هشدارهای اولیه برخی افراد پخش میکند. پس از آشکار شدن منویات پنهانی این دسته از افراد و اعتراضات دیگران، مجبور به قطع برنامه میشوند. اگر بر صدا و سیما مغز متفکر و استراتژیست و به روز و در چارچوب آرمانهای انقلاب اسلامی و به طور خاص شعارهای آزادی، عدالت و اخلاق و معنویت حاکم بود، شاهد این گونه برنامهها و مانورهای شخصی نمیبودیم.
یک عده متظاهر و عدهای متعصب، جاهل و خشک مغز هستند. افراد متظاهر از دسته دوم بدتر هستند، چون به دلیل پنهان کردن
به رغم اینکه انقلاب برای ما ارزشمند است اما توجیهی برای ریا و حفظ ظاهر نمیشود. ما باید کسی را وارد کار کنیم که اولاً آگاه به لایهمندی پدیده انقلاب باشد، ثانیاً به گفتهاش باور داشته باشد. وقتی دم از انقلاب و مردم و دین میزند به آنها باور و عمل متناظر داشته باشد. مردم متوجه ایفای نقش متظاهرانه میشوند. برای مثال، طرف با پراید به مجلس شورای اسلامی میآمد اما در خیابانی او را با بنز آخرین مدل دیدند. بالاخره که آشکار میشود، پس اگر با همان بنز و البته مشروع خود بیاید بهتر نیست؟
در اینجا فضایی را برای پرسشی کلیدی باز میکنم، کدام بهتر است نفاق یا صداقت؟ و یا شاید نفاق و صداقت گره خورده با حرص؟ پاسخ بنده این است که به هر حال، ساده زیستی و به تعبیر حضرت امیر (ع) قناعت، گره خورده با کسب روزی حلال و بینیازی و حد کفاف و پرهیز از دنیا برای دنیا و دنیا را برای آخرت خواستن، در مرتبه اول ارزش قرار دارد. اما اگر قرار بر انتخاب بین نفاق و ریا و صداقت و صراحت حریصانه در استفاده از مواهب دنیوی باشد کدام قبیح تر است؟
زندگی روزمره، نوعاً عرصه تأثیر و تأثر است نه باید و نباید. ما مدام بایدها و نبایدها را در تریبون رسمی تلویزیون تبلیغ میکنیم، در حالی که خبر نداریم مخاطب با چه مشکلاتی درگیر است. به طور مثال دائم میگوئید به فکر آخرتت باش و ایمان داشته باش. در حالی که مردم میگویند من به نان شبم محتاجم. در واقع او مشکلی با این ارزشها ندارد، در این ارزشها مشترک است اما دردش چیز دیگری است
دنیا را برای دنیا خواستن و بهره مند شدن از روشهای نامشروع، از جمله ریا، برای تنعمات دنیوی و یا دنیا را برای دنیا خواستن و متنعم شدن از مواهب دنیوی بدون استفاده از روشهای نامشروع، ولو در قالب حرص؟ به هر حال، کدام کم ارزش تر است، تظاهر ریاکارانه و تمسک صوری به ارزشها برای بهرهمندی از دنیا یا صداقت و تلاش برای بهرهمندی از دنیا؟ در افراطیترین شکل، نفاق یا حرص؟ در اولی پای کلاه برداری و تضییع حقوق اجتماعی در میان است و در دومی پای ضرر به نفس در میان است که با اخذ سیاستهای صحیح و رفاهی اجتماعی و مالیات و غیره قابل کنترل و تعدیل است. به هر حال، اگر بخواهیم به اسم حفظ ظاهر، ریا را گسترش دهیم بداخلاقی بدتری را توسعه دادهایم و باعث نفوذ افکار بدتری شدهایم.
* گفتید صداوسیما چندان به واقعیت جامعه کاری ندارد. از نگاه شما چگونه میتوان این واقعیت را در برنامهسازیها دخالت داد؟
همان ابتدا گفتم صداوسیما تئوری به روزی ندارد. در بهترین حالت بایدها و نبایدهایی دارد که اتفاقاً مساله مردم نیست. زندگی روزمرهشان به گونهای است که آن باید و نبایدها در زندگیشان ورود و دخالتی ندارد، چون غالباً با آن مسألهای ندارند. زندگی روزمره، نوعاً عرصه تأثیر و تأثر است نه باید و نباید. ما مدام بایدها و نبایدها را در تریبون رسمی تلویزیون تبلیغ میکنیم، در حالی که خبر نداریم مخاطب با چه مشکلاتی درگیر است. به طور مثال دائم میگوئید به فکر آخرتت باش و ایمان داشته باش.
🔻🔻🔻بخش سوم گفت و گو🔻🔻🔻
یعنی ابتدا با ظاهر و پس از آشکار شدن منویات پنهانی این دسته از افراد و اعتراضات دیگران، مجبور به قطع برنامه میشوند
* ورود چنین افرادی به صداوسیما راحت است؟
تا حدی آسان است چون این مدل در سازمانهایی که قرار است اصول و ارزشها را با مانورهای شخصی و بعضاً بلندپروازانه مدیران، جا بیندازند جواب میدهد. طرف ابتدا ظاهر انقلابی و بدون توجه به لایههای حکیمانه و زیرین انقلاب و همسو با سلایق مدیران، به خود میگیرد و بهتدریج نفوذ کرده و طرح خود را پیاده میسازد. در واقع، از سطحینگری و در شرایطی از بلندپروازی برخی مدیران سوءاستفاده و به تدریج جای پای خود را محکم میکند و بعد برنامههایی را تولید و بدون توجه به هشدارهای اولیه برخی افراد پخش میکند. پس از آشکار شدن منویات پنهانی این دسته از افراد و اعتراضات دیگران، مجبور به قطع برنامه میشوند. اگر بر صدا و سیما مغز متفکر و استراتژیست و به روز و در چارچوب آرمانهای انقلاب اسلامی و به طور خاص شعارهای آزادی، عدالت و اخلاق و معنویت حاکم بود، شاهد این گونه برنامهها و مانورهای شخصی نمیبودیم.
یک عده متظاهر و عدهای متعصب، جاهل و خشک مغز هستند. افراد متظاهر از دسته دوم بدتر هستند، چون به دلیل پنهان کردن
به رغم اینکه انقلاب برای ما ارزشمند است اما توجیهی برای ریا و حفظ ظاهر نمیشود. ما باید کسی را وارد کار کنیم که اولاً آگاه به لایهمندی پدیده انقلاب باشد، ثانیاً به گفتهاش باور داشته باشد. وقتی دم از انقلاب و مردم و دین میزند به آنها باور و عمل متناظر داشته باشد. مردم متوجه ایفای نقش متظاهرانه میشوند. برای مثال، طرف با پراید به مجلس شورای اسلامی میآمد اما در خیابانی او را با بنز آخرین مدل دیدند. بالاخره که آشکار میشود، پس اگر با همان بنز و البته مشروع خود بیاید بهتر نیست؟
در اینجا فضایی را برای پرسشی کلیدی باز میکنم، کدام بهتر است نفاق یا صداقت؟ و یا شاید نفاق و صداقت گره خورده با حرص؟ پاسخ بنده این است که به هر حال، ساده زیستی و به تعبیر حضرت امیر (ع) قناعت، گره خورده با کسب روزی حلال و بینیازی و حد کفاف و پرهیز از دنیا برای دنیا و دنیا را برای آخرت خواستن، در مرتبه اول ارزش قرار دارد. اما اگر قرار بر انتخاب بین نفاق و ریا و صداقت و صراحت حریصانه در استفاده از مواهب دنیوی باشد کدام قبیح تر است؟
زندگی روزمره، نوعاً عرصه تأثیر و تأثر است نه باید و نباید. ما مدام بایدها و نبایدها را در تریبون رسمی تلویزیون تبلیغ میکنیم، در حالی که خبر نداریم مخاطب با چه مشکلاتی درگیر است. به طور مثال دائم میگوئید به فکر آخرتت باش و ایمان داشته باش. در حالی که مردم میگویند من به نان شبم محتاجم. در واقع او مشکلی با این ارزشها ندارد، در این ارزشها مشترک است اما دردش چیز دیگری است
دنیا را برای دنیا خواستن و بهره مند شدن از روشهای نامشروع، از جمله ریا، برای تنعمات دنیوی و یا دنیا را برای دنیا خواستن و متنعم شدن از مواهب دنیوی بدون استفاده از روشهای نامشروع، ولو در قالب حرص؟ به هر حال، کدام کم ارزش تر است، تظاهر ریاکارانه و تمسک صوری به ارزشها برای بهرهمندی از دنیا یا صداقت و تلاش برای بهرهمندی از دنیا؟ در افراطیترین شکل، نفاق یا حرص؟ در اولی پای کلاه برداری و تضییع حقوق اجتماعی در میان است و در دومی پای ضرر به نفس در میان است که با اخذ سیاستهای صحیح و رفاهی اجتماعی و مالیات و غیره قابل کنترل و تعدیل است. به هر حال، اگر بخواهیم به اسم حفظ ظاهر، ریا را گسترش دهیم بداخلاقی بدتری را توسعه دادهایم و باعث نفوذ افکار بدتری شدهایم.
* گفتید صداوسیما چندان به واقعیت جامعه کاری ندارد. از نگاه شما چگونه میتوان این واقعیت را در برنامهسازیها دخالت داد؟
همان ابتدا گفتم صداوسیما تئوری به روزی ندارد. در بهترین حالت بایدها و نبایدهایی دارد که اتفاقاً مساله مردم نیست. زندگی روزمرهشان به گونهای است که آن باید و نبایدها در زندگیشان ورود و دخالتی ندارد، چون غالباً با آن مسألهای ندارند. زندگی روزمره، نوعاً عرصه تأثیر و تأثر است نه باید و نباید. ما مدام بایدها و نبایدها را در تریبون رسمی تلویزیون تبلیغ میکنیم، در حالی که خبر نداریم مخاطب با چه مشکلاتی درگیر است. به طور مثال دائم میگوئید به فکر آخرتت باش و ایمان داشته باش.
Telegram
دکتر ابوالحسن صادقی جهانی
⭕️ عماد افروغ جامعهشناس و استاد دانشگاه ضمن تبیین تأثیر عملکرد رسانه ملی در چهار دهه گذشته بر واقعیتهای تلخ جامعه امروز، بر لزوم #بازنگری در #سیاست_های کلان صداوسیما تأکید کرد!!
⭕️ عماد افروغ در گفتگو با خبرگزاری مهر تبیین کرد؛
نسبت صداوسیما با واقعیتهای…
⭕️ عماد افروغ در گفتگو با خبرگزاری مهر تبیین کرد؛
نسبت صداوسیما با واقعیتهای…
https://t.iss.one/sadeghijahani/2974
اینها ارزشها و بایدهایی است که در بهترین حالت صداوسیما ترویج میکند. در حالی که مردم میگویند باید بدن و جان و نفسی باشد که به فکر آخرت باشد و ایمان داشته باشد، من به نان شبم محتاجم. در واقع او مشکلی با این ارزشها ندارد، در این ارزشها مشترک است اما دردش چیز دیگری است. درد او بیکاری، نفاق و تظاهر است. دردش رانت خواری است. درد او درد اخلاق فردی نیست بلکه درد اخلاق اجتماعی است. درد او درد تبعیض است و اینکه چه فسادهای اجتماعی رواج دارد در حالی که صداوسیما از اخلاق اجتماعی نمیگوید. صداوسیما بیشتر از اخلاق فردی میگوید در حالی که فرد اینها را قبول دارد.
صداوسیما برخلاف ادعاها و های وهویی که دارد، متوجه این معانی نیست. ممکن است هر از گاهی هم برنامه خوبی ساخته شود ممکن است اتفاقی بیفتد و سازمان صداوسیما هم نمایش دهد. به طور مثال اتفاقی در نوع دوستی ایرانیان رخ دهد و تلویزیون این را نمایش دهد، اما این امر در راستای یک تفکر نظام مند با توجه به ملزومات آن نیست.
ما دیدهایم که صداوسیما در شرایط عادی، خودش هم در بداخلاقیها نقش داشته است. از لاپوشانی و منعکس نکردن قضایا تا نمایش تصاویری که خلاف تجربه زیسته مردم است. درهای صداوسیما به روی افکار دیگر بسته است و انگار منتظر حادثهای است تا درها را باز کند. در حالی که در روز حادثه، شاه هم درها را باز کرد، شاه هم توبه کرد! نوع نگاه سازمان صداوسیما متناسب با انقلاب اسلامی و هویت فرهنگی و تاریخی و نیازهای ما نیست. شما اصلاً ثابت کنید اینها برنامه و سیاستگذاری دارند. ممکن است در دفترچههایی این سیاستگذاریهای را داشته باشند اما فقط روی کاغذ است. بحث ما نحوه عملیاتی شدن و به روز شدن این سندهاست.
ما در مجلس هفتم پیشنهاد تشکیل شورایی در رأس صدا و سیما، متشکل از نظریهپردازان و استراتژیستهای فرهنگی و سیاست گذاران فرهنگی و … را با انتخاب رهبری دادیم که راهبردهای کلان و به روز و مساله مند صداوسیما را مشخص کنند تا کار از حالت فردی خارج شود اما مسئولان وقت صداوسیما مخالفت کردند چون حس کردند دستشان بسته میشود
* آیا هیچگاه سازمان صداوسیما در قالب مشورت با مشاوران و متخصصان از جمله جامعهشناس، متفکر علوم انسانی، روحانیان و… این ایدهها و اصول را تدوین نکرده است؟
سوال خوبی است. در چندین مقطع از بنده نوعی بهعنوان عضو شورای اندیشهورزی یکی از شبکهها دعوت شد. یکی دو جلسه، و در دوره جدید فقط یک جلسه، از این شوراها برگزار شد اما چقدر به حرف ما گوش دادند؟ انگار ما ابزار توجیه یک سری سیاستها شدهایم.
به طور مثال در یکی از شوراها ما گفتیم فلان برنامه درست نیست اما مقاومت کردند و حتی به نوعی به بنده توهین کردند گویی مساله من شخصی بود و کار به جایی کشید که خودشان برنامه را تعطیل کردند. ما هم البته میدانیم این شوراها کارایی ندارد اما شاید هنوز امید داریم که اتفاقی بیفتد.
وقتی در جایی از ما دعوت میکنند، شرکت میکنیم چون هنوز امیدواریم. میگوئیم از ما دعوت شده است و حسب وظیفه اجتماعی باید برویم. خب لااقل حرفهای ما را بشنوند اما نه رد میکنند و نه میپذیرند. در یکی از همین جلسات به جای استدلال بر سر غلط بودن یا درست بودن یک موضوع گفتند ما به گفتمان فلان فرد، غیر امام راحل و رهبری، در سیما توجه داریم. من گفتم از کی تا حالا یک فرد در سیما گفتمان ساز شده است؟ این مضحک است که یک فرد ولو با سمتی رسمی اینگونه تأثیر داشته باشد.
* یکی از مشکلات صداوسیما این است که به نظر میرسد رویکردهایش وابسته به مدیران است و به همین دلیل است که خیلی وقتها سلیقه یک فرد معیار تصمیمگیریهای کلان و به قول شما گفتمان ساز میشود.
ما در مجلس هفتم پیشنهاد تشکیل شورایی در رأس صدا و سیما، متشکل از نظریهپردازان و استراتژیستهای فرهنگی و سیاست گذاران فرهنگی و … را با انتخاب رهبری دادیم که راهبردهای کلان و به روز و مساله مند صداوسیما را مشخص کنند تا کار از حالت فردی خارج شود. این شورا قرار بود در اتخاذ راهبردها و نظارت بر حسن اجرای آنها نقش آفرین باشد. ما این را مطرح کردیم، اما مسئولان وقت صداوسیما مخالفت کردند چون حس کردند دستشان بسته میشود. ما اکنون هیچ نظارتی نداریم منظورم نظارتهای اجرایی نیست منظور نظارتهای کلان و راهبردی است. اگر هم شوراهای اندیشهورزی راه اندازی کردند تأثیرگذار نیستند و فقط اسم افراد را در دهانها انداختند.
صداوسیما باید بداند مادامی که بر اساس قانون اساسی عمل میکند، باید شورای راهبردی به روز و نظارت فعال داشته باشد. فکر میکنند وقتی میگوئیم نظارت، یعنی ایجاد مانع منفی و بازدارنده، اما اینگونه نیست، نظارت ابزاری مناسب برای ضمانت بخشیدن به سیاستهای صحیح و مانعی است برای رفتارهای شخصی و خارج از قاعده مصوب. متأسفانه صداوسیما علاوه بر اینها اسیر نفوذ و تظاهر و ریا هم شده است
اینها ارزشها و بایدهایی است که در بهترین حالت صداوسیما ترویج میکند. در حالی که مردم میگویند باید بدن و جان و نفسی باشد که به فکر آخرت باشد و ایمان داشته باشد، من به نان شبم محتاجم. در واقع او مشکلی با این ارزشها ندارد، در این ارزشها مشترک است اما دردش چیز دیگری است. درد او بیکاری، نفاق و تظاهر است. دردش رانت خواری است. درد او درد اخلاق فردی نیست بلکه درد اخلاق اجتماعی است. درد او درد تبعیض است و اینکه چه فسادهای اجتماعی رواج دارد در حالی که صداوسیما از اخلاق اجتماعی نمیگوید. صداوسیما بیشتر از اخلاق فردی میگوید در حالی که فرد اینها را قبول دارد.
صداوسیما برخلاف ادعاها و های وهویی که دارد، متوجه این معانی نیست. ممکن است هر از گاهی هم برنامه خوبی ساخته شود ممکن است اتفاقی بیفتد و سازمان صداوسیما هم نمایش دهد. به طور مثال اتفاقی در نوع دوستی ایرانیان رخ دهد و تلویزیون این را نمایش دهد، اما این امر در راستای یک تفکر نظام مند با توجه به ملزومات آن نیست.
ما دیدهایم که صداوسیما در شرایط عادی، خودش هم در بداخلاقیها نقش داشته است. از لاپوشانی و منعکس نکردن قضایا تا نمایش تصاویری که خلاف تجربه زیسته مردم است. درهای صداوسیما به روی افکار دیگر بسته است و انگار منتظر حادثهای است تا درها را باز کند. در حالی که در روز حادثه، شاه هم درها را باز کرد، شاه هم توبه کرد! نوع نگاه سازمان صداوسیما متناسب با انقلاب اسلامی و هویت فرهنگی و تاریخی و نیازهای ما نیست. شما اصلاً ثابت کنید اینها برنامه و سیاستگذاری دارند. ممکن است در دفترچههایی این سیاستگذاریهای را داشته باشند اما فقط روی کاغذ است. بحث ما نحوه عملیاتی شدن و به روز شدن این سندهاست.
ما در مجلس هفتم پیشنهاد تشکیل شورایی در رأس صدا و سیما، متشکل از نظریهپردازان و استراتژیستهای فرهنگی و سیاست گذاران فرهنگی و … را با انتخاب رهبری دادیم که راهبردهای کلان و به روز و مساله مند صداوسیما را مشخص کنند تا کار از حالت فردی خارج شود اما مسئولان وقت صداوسیما مخالفت کردند چون حس کردند دستشان بسته میشود
* آیا هیچگاه سازمان صداوسیما در قالب مشورت با مشاوران و متخصصان از جمله جامعهشناس، متفکر علوم انسانی، روحانیان و… این ایدهها و اصول را تدوین نکرده است؟
سوال خوبی است. در چندین مقطع از بنده نوعی بهعنوان عضو شورای اندیشهورزی یکی از شبکهها دعوت شد. یکی دو جلسه، و در دوره جدید فقط یک جلسه، از این شوراها برگزار شد اما چقدر به حرف ما گوش دادند؟ انگار ما ابزار توجیه یک سری سیاستها شدهایم.
به طور مثال در یکی از شوراها ما گفتیم فلان برنامه درست نیست اما مقاومت کردند و حتی به نوعی به بنده توهین کردند گویی مساله من شخصی بود و کار به جایی کشید که خودشان برنامه را تعطیل کردند. ما هم البته میدانیم این شوراها کارایی ندارد اما شاید هنوز امید داریم که اتفاقی بیفتد.
وقتی در جایی از ما دعوت میکنند، شرکت میکنیم چون هنوز امیدواریم. میگوئیم از ما دعوت شده است و حسب وظیفه اجتماعی باید برویم. خب لااقل حرفهای ما را بشنوند اما نه رد میکنند و نه میپذیرند. در یکی از همین جلسات به جای استدلال بر سر غلط بودن یا درست بودن یک موضوع گفتند ما به گفتمان فلان فرد، غیر امام راحل و رهبری، در سیما توجه داریم. من گفتم از کی تا حالا یک فرد در سیما گفتمان ساز شده است؟ این مضحک است که یک فرد ولو با سمتی رسمی اینگونه تأثیر داشته باشد.
* یکی از مشکلات صداوسیما این است که به نظر میرسد رویکردهایش وابسته به مدیران است و به همین دلیل است که خیلی وقتها سلیقه یک فرد معیار تصمیمگیریهای کلان و به قول شما گفتمان ساز میشود.
ما در مجلس هفتم پیشنهاد تشکیل شورایی در رأس صدا و سیما، متشکل از نظریهپردازان و استراتژیستهای فرهنگی و سیاست گذاران فرهنگی و … را با انتخاب رهبری دادیم که راهبردهای کلان و به روز و مساله مند صداوسیما را مشخص کنند تا کار از حالت فردی خارج شود. این شورا قرار بود در اتخاذ راهبردها و نظارت بر حسن اجرای آنها نقش آفرین باشد. ما این را مطرح کردیم، اما مسئولان وقت صداوسیما مخالفت کردند چون حس کردند دستشان بسته میشود. ما اکنون هیچ نظارتی نداریم منظورم نظارتهای اجرایی نیست منظور نظارتهای کلان و راهبردی است. اگر هم شوراهای اندیشهورزی راه اندازی کردند تأثیرگذار نیستند و فقط اسم افراد را در دهانها انداختند.
صداوسیما باید بداند مادامی که بر اساس قانون اساسی عمل میکند، باید شورای راهبردی به روز و نظارت فعال داشته باشد. فکر میکنند وقتی میگوئیم نظارت، یعنی ایجاد مانع منفی و بازدارنده، اما اینگونه نیست، نظارت ابزاری مناسب برای ضمانت بخشیدن به سیاستهای صحیح و مانعی است برای رفتارهای شخصی و خارج از قاعده مصوب. متأسفانه صداوسیما علاوه بر اینها اسیر نفوذ و تظاهر و ریا هم شده است
Telegram
دکتر ابوالحسن صادقی جهانی
⭕️ عماد افروغ جامعهشناس و استاد دانشگاه ضمن تبیین تأثیر عملکرد رسانه ملی در چهار دهه گذشته بر واقعیتهای تلخ جامعه امروز، بر لزوم #بازنگری در #سیاست_های کلان صداوسیما تأکید کرد!!
⭕️ عماد افروغ در گفتگو با خبرگزاری مهر تبیین کرد؛
نسبت صداوسیما با واقعیتهای…
⭕️ عماد افروغ در گفتگو با خبرگزاری مهر تبیین کرد؛
نسبت صداوسیما با واقعیتهای…
🌏رقابت استراتژیک چین و هند در ایستگاه ایران(۱)
🔸 اگرچه روند کاهش تنش بین پکن و دهلینو در مورد درگیریهای مرزی ماه جاری که به کشته شدن ۲۰ سرباز هندی انجامید، با مذاکرات همراه شده است، اما بهنظر میرسد چالش بعدی پکن برای دهلینو اینبار در هزار کیلومتر دورتر از مرزهای هند، یعنی در ایران ظهور یافته است.
مانعی که میتواند رویای دیرینه هند برای دسترسی به آسیای مرکزی از طریق ایران را از بین ببرد.
🔸 روزنامه صبح جنوب چین در گزارشی نوشت:
در حالی که تنشهای مرزی و کهنه چین و هند در مسیر کاهشی قرار گرفته است، اکنون #تقابل #منافع استراتژیک این دو کشور پرجمعیت جهان در خاک ایران میتواند به منبع جدیدی برای اختلافات بدل شود.
روزنامه نیویورکتایمز اخیرا با استناد به متنی ۱۸ صفحهای که از پیشنویس توافق ۲۵ ساله همکاری اقتصادی و امنیتی چین و ایران به طور غیررسمی منتشر شده است.
در گزارشی عنوان کرده است که پکن قصد دارد سرمایهگذاری به ارزش ۴۰۰ میلیارد دلار را به سوی زیرساختهای ایران روانه کند؛ خبری که البته تاکنون توسط چین تایید یا رد نشده است.
🔸 چنین توافقی در صورت نهایی شدن میتواند رویای #دیرینه هندیها را برای #سرمایهگذاری در بندر #چابهار ایران در نزدیکی اقیانوس هند #مختل کند.
این پروژه که شامل ساخت یک خط راهآهن از این بندر به مرز ایران و افغانستان میشود، میتواند مسیری کمهزینه را برای تجارت دریایی هند به سوی آسیای میانه افتتاح کند و در عین حال نیز دهلینو میتواند با این مسیر #بن_بست سرزمینی که توسط پاکستان در برابر هند ایجاد شده است را #دور بزند.
🔸 خبر بد برای دهلی نو آن است که به گفته روزنامه هندوستان تایمز، ایران از کنار گذاشته شدن هند از پروژه خط راه آهن بندر چابهار خبر داده است. البته تهران این خبر را رد و تصریح کردهاست که هنوز توافقی در اینباره به دست نیامده است.
🔹اما توافق تجاری بین ایران و چین و نیز کنار گذاشته شدن هند از پروژه خط راهآهن به یکدیگر مربوط هستند. کلود راکیستس، استاد دیپلماسی دانشگاه ملی استرالیا در اینباره معتقد است: «این یک پیروزی بزرگ برای چین و با هزینه هندیها است، بهویژه پس از شکست هند از نیروهای مرزی چین در هفتههای اخیر. من احتمال میدهم که ایران در نهایت برای توسعه بندر چابهار به دست چینیها وادار شود تا هند را از این پروژه کنار بزند.»
🔸 بندر چابهار در منطقه ساحلی جنوب شرقی ایران بخش حیاتی از دیپلماسی دریایی هند و استراتژی اقتصادی این کشور است.
کشور پاکستان که اصلیترین رقیب هند است با وسعت جغرافیایی خود بین ایران و هند قرار دارد و از اینرو مانعی عظیم برای دسترسی هند به ایران و آسیای میانه است.
🔸 سفیر سابق هند در قزاقستان، یکی از کشورهای آسیای میانه میگوید:
« مدتها است که این سیاست وجود دارد که پاکستان تلاش میکند تا اجازه ندهد تا هیچ محمولهای از هند از طریق خاک پاکستان منتقل شود.»
او تصریح میکند که پکن نیز از این استراتژی پاکستان حمایت کرده است، چراکه پکن و دهلینو به عنوان دو #اقتصاد_بزرگ در حال توسعه آسیایی در بسیاری از حوزهها در حال #رقابت بوده و هستند.
🔸 وی ادامه داد:
«چینیها همیشه پاکستان را #تحریک کردهاند تا مانع از دسترسی هند به آسیای مرکزی شود.
در صورتی که اگر چین تمایل داشت میتوانست از طریق شینجیانگ این راه عبور را برای هند میسر کند اما پکن در تلاش است تا میزان دسترسی هند در منطقه را #کاهش دهد.»
🔸 نارندرا مودی، نخستوزیر هند در جریان نخستین سفر خود به ایران در سال ۲۰۱۶، وعده داد تا ۵۵۰ میلیون دلار را برای سرمایهگذاری در بندر چابهار و ۲۰ میلیون دلار دیگر را برای پروژههای زیرساختی در ایران تخصیص دهد.
بدون راهآهن چابهار-زاهدان، برخی از تحلیلگران بر این باورند که #رویای هند برای #دسترسی به آسیایمرکزی بر #باد میرود.
اگرچه نامی از چین در توافقنامههای میان دولتهای ایران و هند بیان نشده است، اما کارشناسان، چین را یک فاکتور اصلی میدانند.
🔸 کبیر تانیجا، کارشناس ارشد اندیشکده بنیاد آبزرور در دهلینو معتقد است:
«اگر پولهای چین به سوی ایران روانه شود و این کشور برای توسعه زیرساختهای خود به چین تکیه کند، مشکل اساسی برای هند ایجاد خواهد شد. این موضوع میتواند موجب شکلگیری یک بلوک از کشورهای مسلمان که با چین همکاری میکنند در برابر هند شود.»
🔸وی افزود:
«در نهایت چین میتواند در دو کشور ایران و پاکستان #نفوذ پیدا کند و در این صورت افغانستان که #گزینهای ندارد باید به این گروه #ملحق شود.»
https://t.iss.one/sadeghijahani
🔸 اگرچه روند کاهش تنش بین پکن و دهلینو در مورد درگیریهای مرزی ماه جاری که به کشته شدن ۲۰ سرباز هندی انجامید، با مذاکرات همراه شده است، اما بهنظر میرسد چالش بعدی پکن برای دهلینو اینبار در هزار کیلومتر دورتر از مرزهای هند، یعنی در ایران ظهور یافته است.
مانعی که میتواند رویای دیرینه هند برای دسترسی به آسیای مرکزی از طریق ایران را از بین ببرد.
🔸 روزنامه صبح جنوب چین در گزارشی نوشت:
در حالی که تنشهای مرزی و کهنه چین و هند در مسیر کاهشی قرار گرفته است، اکنون #تقابل #منافع استراتژیک این دو کشور پرجمعیت جهان در خاک ایران میتواند به منبع جدیدی برای اختلافات بدل شود.
روزنامه نیویورکتایمز اخیرا با استناد به متنی ۱۸ صفحهای که از پیشنویس توافق ۲۵ ساله همکاری اقتصادی و امنیتی چین و ایران به طور غیررسمی منتشر شده است.
در گزارشی عنوان کرده است که پکن قصد دارد سرمایهگذاری به ارزش ۴۰۰ میلیارد دلار را به سوی زیرساختهای ایران روانه کند؛ خبری که البته تاکنون توسط چین تایید یا رد نشده است.
🔸 چنین توافقی در صورت نهایی شدن میتواند رویای #دیرینه هندیها را برای #سرمایهگذاری در بندر #چابهار ایران در نزدیکی اقیانوس هند #مختل کند.
این پروژه که شامل ساخت یک خط راهآهن از این بندر به مرز ایران و افغانستان میشود، میتواند مسیری کمهزینه را برای تجارت دریایی هند به سوی آسیای میانه افتتاح کند و در عین حال نیز دهلینو میتواند با این مسیر #بن_بست سرزمینی که توسط پاکستان در برابر هند ایجاد شده است را #دور بزند.
🔸 خبر بد برای دهلی نو آن است که به گفته روزنامه هندوستان تایمز، ایران از کنار گذاشته شدن هند از پروژه خط راه آهن بندر چابهار خبر داده است. البته تهران این خبر را رد و تصریح کردهاست که هنوز توافقی در اینباره به دست نیامده است.
🔹اما توافق تجاری بین ایران و چین و نیز کنار گذاشته شدن هند از پروژه خط راهآهن به یکدیگر مربوط هستند. کلود راکیستس، استاد دیپلماسی دانشگاه ملی استرالیا در اینباره معتقد است: «این یک پیروزی بزرگ برای چین و با هزینه هندیها است، بهویژه پس از شکست هند از نیروهای مرزی چین در هفتههای اخیر. من احتمال میدهم که ایران در نهایت برای توسعه بندر چابهار به دست چینیها وادار شود تا هند را از این پروژه کنار بزند.»
🔸 بندر چابهار در منطقه ساحلی جنوب شرقی ایران بخش حیاتی از دیپلماسی دریایی هند و استراتژی اقتصادی این کشور است.
کشور پاکستان که اصلیترین رقیب هند است با وسعت جغرافیایی خود بین ایران و هند قرار دارد و از اینرو مانعی عظیم برای دسترسی هند به ایران و آسیای میانه است.
🔸 سفیر سابق هند در قزاقستان، یکی از کشورهای آسیای میانه میگوید:
« مدتها است که این سیاست وجود دارد که پاکستان تلاش میکند تا اجازه ندهد تا هیچ محمولهای از هند از طریق خاک پاکستان منتقل شود.»
او تصریح میکند که پکن نیز از این استراتژی پاکستان حمایت کرده است، چراکه پکن و دهلینو به عنوان دو #اقتصاد_بزرگ در حال توسعه آسیایی در بسیاری از حوزهها در حال #رقابت بوده و هستند.
🔸 وی ادامه داد:
«چینیها همیشه پاکستان را #تحریک کردهاند تا مانع از دسترسی هند به آسیای مرکزی شود.
در صورتی که اگر چین تمایل داشت میتوانست از طریق شینجیانگ این راه عبور را برای هند میسر کند اما پکن در تلاش است تا میزان دسترسی هند در منطقه را #کاهش دهد.»
🔸 نارندرا مودی، نخستوزیر هند در جریان نخستین سفر خود به ایران در سال ۲۰۱۶، وعده داد تا ۵۵۰ میلیون دلار را برای سرمایهگذاری در بندر چابهار و ۲۰ میلیون دلار دیگر را برای پروژههای زیرساختی در ایران تخصیص دهد.
بدون راهآهن چابهار-زاهدان، برخی از تحلیلگران بر این باورند که #رویای هند برای #دسترسی به آسیایمرکزی بر #باد میرود.
اگرچه نامی از چین در توافقنامههای میان دولتهای ایران و هند بیان نشده است، اما کارشناسان، چین را یک فاکتور اصلی میدانند.
🔸 کبیر تانیجا، کارشناس ارشد اندیشکده بنیاد آبزرور در دهلینو معتقد است:
«اگر پولهای چین به سوی ایران روانه شود و این کشور برای توسعه زیرساختهای خود به چین تکیه کند، مشکل اساسی برای هند ایجاد خواهد شد. این موضوع میتواند موجب شکلگیری یک بلوک از کشورهای مسلمان که با چین همکاری میکنند در برابر هند شود.»
🔸وی افزود:
«در نهایت چین میتواند در دو کشور ایران و پاکستان #نفوذ پیدا کند و در این صورت افغانستان که #گزینهای ندارد باید به این گروه #ملحق شود.»
https://t.iss.one/sadeghijahani
معاون فنی صداوسیما در توضیحاتی که از شبکه خبر پخش شد احتمال داد که کشورهای صاحب تکنولوژی با استفاده از زیرساختهای موجود در تجهیزات این کار را کرده باشند.
البته او تاکید کرد که هنوز هیچ کدام از احتمالات قطعی نیست و مسولان امر در حال بررسی موضوع هستند.
با این حال با توجه به اینکه پخش شبکه ها از طریق و در بستر اینترنت صورت نمیگیرد و اگر هم ارتباطاتی از این دست باشد، اینترانتی است، لذا باید در کنار سایر احتمالات، مساله امکان #نفوذ #عنصر_انسانی را نیز در نظر گرفت و در این راستا تحقیقات لازم را انجام داد.
در ماجرای امروز تصویری از سرکرده یکی از جنایتکارترین و منفورترین گروههای تاریخ ایران پخش شد با این حال به نظر میرسد خود این گروه هم در چنین ماجراهایی بیش از هرچیزی صرفاً نقش و سطح پادویی را بر عهده دارد و پشت صحنه ماجرا را باید در جایی مانند امریکا و محتمل تر از آن رژیم صهیونیستی جستجو کرد.
به هر صورت وجود احتمال کمک عنصر نفوذی انسانی به اتفاق امروز، این ضرورت را برای مدیریت صداوسیما ایجاد می کند که در مساله نیروی انسانی و موضوعاتی مانند حراست و ... #واکاوی_های متناسبی صورت بگیرد.
منبع : #تسنیم
البته او تاکید کرد که هنوز هیچ کدام از احتمالات قطعی نیست و مسولان امر در حال بررسی موضوع هستند.
با این حال با توجه به اینکه پخش شبکه ها از طریق و در بستر اینترنت صورت نمیگیرد و اگر هم ارتباطاتی از این دست باشد، اینترانتی است، لذا باید در کنار سایر احتمالات، مساله امکان #نفوذ #عنصر_انسانی را نیز در نظر گرفت و در این راستا تحقیقات لازم را انجام داد.
در ماجرای امروز تصویری از سرکرده یکی از جنایتکارترین و منفورترین گروههای تاریخ ایران پخش شد با این حال به نظر میرسد خود این گروه هم در چنین ماجراهایی بیش از هرچیزی صرفاً نقش و سطح پادویی را بر عهده دارد و پشت صحنه ماجرا را باید در جایی مانند امریکا و محتمل تر از آن رژیم صهیونیستی جستجو کرد.
به هر صورت وجود احتمال کمک عنصر نفوذی انسانی به اتفاق امروز، این ضرورت را برای مدیریت صداوسیما ایجاد می کند که در مساله نیروی انسانی و موضوعاتی مانند حراست و ... #واکاوی_های متناسبی صورت بگیرد.
منبع : #تسنیم
معمای امنیت در مواجه روسیه و اوکراین
❇️ از مفاهیم اساسی برای درک موضع رئالیستها( واقعیت گرایان) نظریه «معمای امنیت» است که در کنار نظریه «توازن قوا» اهمیتی قابل توجه در فهم سیاست خارجی، در چارچوب این پاردایم کلیدی روابط بینالملل دارد.
❇️ بر اساس مفهوم «معمای امنیت»، وقتی کشور الف به شکل فزایندهای بر قدرتش بیافزاید، کشور ب نیز مجبور میشود تا با تدابیری مانند خریدهای نظامی یا عضویت در ائتلافها و … بر قدرتش بیافزاید.
این مساله کشور الف را نگران میکند و این کشور نیز به افزایش قدرت ادامه میدهد.
و در مقابل کشور ب نیز همین مسیر را دنبال میکند.
❇️ در جریان رویارویی غرب با روسیه، یکی از هشدارهای همیشگی نظريهپردازان رئالیست، توجه به «معمای امنیت» بوده؛
سناریویی که بر مبنای آن، مسکو به جز تلاش برای افزایش قدرت، گزینه دیگری ندارد و این اقدام روسیه در نهایت به نفع غرب نیست.
❇️ علاوه بر این، مساله برهم خوردن «توازن قوا» و سلطه یک طرف بر دیگری، یکی دیگر از موضوعاتی بوده که موجب شده تا رئالیستها، سیاست گسترش ناتو را، سیاستی #تنش_آفرین توصیف کنند که میتواند «توازن قوا» را برهم بزند و زمینهساز جنگی تازه شود.
❇️ رئالیست ها، حالا میگویند که همه پیشبینیهایشان بر پایه این دو مفهوم درست از آب در آمده و پوتین همان طور رفتار کرده که هر رهبری در روسیه در چنین موقعیتی رفتار میکرد. چرا که رئیسجمهور روسیه نگران «امنیت» کشورش است و برای تامین این امنیت، تلاش کرده از طرق مختلف (از جمله حمله به گرجستان یا جمع کردن نیروهایش در پشت مرزهای اوکراین)، جلوی افزایش قدرت و #نفوذ_رقیبش را بگیرد.
❇️ در میان نظریهپردازان روابط بینالملل، جان مرشایمر از جمله کسانی است که به طور مشخص بر روی اهمیت مفاهیم ریشه گرفته از «#رئال_پالتیک»( سیاست مبتنی بر واقع بینی) در میان «قدرتهای بزرگ» اصرار دارد و میگوید که برخلاف کشورهای کوچک که به دلیل تنوع موقعیت و اولویتها، رفتارهای گوناگونی از خود نشان میدهند، مشخصا سیاستهای «قدرتهای بزرگ»، #بازتاب_دهنده الگوهای مشابهی است که نظریه رئالیسم را تایید میکند.
❇️ مرشایمر بر این اساس میگوید که علاوه بر روسیه، غرب نیز باید به خاطر جنگ اوکراین سرزنش شود،
چرا که نه تنها واکنش مخاصمهجویانه روسیه در برابر سیاست گسترش ناتو قابل پیشبینی بوده، بلکه اصرار غرب بر افزایش قدرتش در برابر روسیه و تلاش غرب برای سلطه بر سراسر اروپا و عقبراندن مسکو، جهان را با خطر #جنگ_هستهای روبهرو کرده است.
❇️ اگر حتی جنگی خانمان سوز دامن جهان را نگیرد، تا همینجا، ویرانی و کشتار در اوکراین از جمله مسایلی است که در نگاه نظریهپردازان رئالیست، قابل پیشگیری توصیف میشود.
❇️ از نظر رئالیست ها، تنها کاری که باید غرب میکرد تا این جنگ رخ ندهد این بود که به مسکو تضمین بدهد اوکراین عضو ناتو نمیشود.
❇️ عدم عضویت اوکراین در ناتو، یکی از چهار پیشنهاد سال ۲۰۱۴ هنری کسینجر بود که برای حل مساله اوکراین پیشنهاد کرده بود؛
پیشنهادی که هرگز به #مذاق رهبران غربی خوش نیامد.
استدلال سیاستمداران غربی همواره این بود که عضویت یا عدم عضویت اوکراین در ناتو، تصمیمی است که باید توسط مردم اوکراین گرفته شود، نه قدرتهای بزرگ.
❇️ در ظاهر اینطور به نظر میرسد که تضمین عدم عضویت اوکراین در ناتو توسط غرب و بدون مداخله مردم اوکراین، رویکردی امپریالیستی به امور یک کشور دیگر است.
اگر مردم اوکراین در جریان ساز و کاری دموکراتیک تصمیم بگیرند که عضو ناتو شوند، چرا باید غرب در برابر این خواست دموکراتیک مانع ایجاد کند؟
❇️ رئالیستها در دفاع از نظریه عرضه شده خود، همواره تاکید دارند که با دموکراسی در اوکراین مخالفتی ندارند.
چه هنری کسینجر و چه مرشایمر و چه والت، همگی تاکید کردهاند که برعکس، متفق القول علاقهمند هستند که اوکراین و البته سایر کشورها، نظامهایی دموکراتیک و با ثبات داشته باشند.
اما بر اساس نظریات رئالیست ها، تصمیمات دموکراتیک یک کشور لزوما دلیلی برای #پذیرش آنها از سوی دیگر کشورها نیست.
کمااینکه به عنوان مثال اگر همین حالا ترکیه به شکل دموکراتیک تصمیم بگیرد که عضو اتحادیه اروپا شود، این اتحادیه لزوما با این تصمیم موافقت نمیکند.
❇️ اوکراین میتواند در ارتباط با عضویت در ائتلافهای نظامی یا چگونگی تنظیم روابطش با مسکو هر تصمیمی بگیرد.
❇️ ناتو نیز بر اساس نیازها، اولویت منافع و خواستههایش، کشوری مانند اوکراین را در جمع خود بپذیرد یا نه.
❇️ وقتی ناتو تاکید دارد که به رغم مخالفت روسیه، با عضویت اوکراین مشکلی ندارد، نه فقط دغدغه امنیتی این کشور را نادیده میگیرد، بلکه خود را در موقعیتی به مراتب قدرتمندتر از مسکو در سلسله مراتب بینالمللی، تعریف میکند.
https://t.iss.one/sadeghijahani
❇️ از مفاهیم اساسی برای درک موضع رئالیستها( واقعیت گرایان) نظریه «معمای امنیت» است که در کنار نظریه «توازن قوا» اهمیتی قابل توجه در فهم سیاست خارجی، در چارچوب این پاردایم کلیدی روابط بینالملل دارد.
❇️ بر اساس مفهوم «معمای امنیت»، وقتی کشور الف به شکل فزایندهای بر قدرتش بیافزاید، کشور ب نیز مجبور میشود تا با تدابیری مانند خریدهای نظامی یا عضویت در ائتلافها و … بر قدرتش بیافزاید.
این مساله کشور الف را نگران میکند و این کشور نیز به افزایش قدرت ادامه میدهد.
و در مقابل کشور ب نیز همین مسیر را دنبال میکند.
❇️ در جریان رویارویی غرب با روسیه، یکی از هشدارهای همیشگی نظريهپردازان رئالیست، توجه به «معمای امنیت» بوده؛
سناریویی که بر مبنای آن، مسکو به جز تلاش برای افزایش قدرت، گزینه دیگری ندارد و این اقدام روسیه در نهایت به نفع غرب نیست.
❇️ علاوه بر این، مساله برهم خوردن «توازن قوا» و سلطه یک طرف بر دیگری، یکی دیگر از موضوعاتی بوده که موجب شده تا رئالیستها، سیاست گسترش ناتو را، سیاستی #تنش_آفرین توصیف کنند که میتواند «توازن قوا» را برهم بزند و زمینهساز جنگی تازه شود.
❇️ رئالیست ها، حالا میگویند که همه پیشبینیهایشان بر پایه این دو مفهوم درست از آب در آمده و پوتین همان طور رفتار کرده که هر رهبری در روسیه در چنین موقعیتی رفتار میکرد. چرا که رئیسجمهور روسیه نگران «امنیت» کشورش است و برای تامین این امنیت، تلاش کرده از طرق مختلف (از جمله حمله به گرجستان یا جمع کردن نیروهایش در پشت مرزهای اوکراین)، جلوی افزایش قدرت و #نفوذ_رقیبش را بگیرد.
❇️ در میان نظریهپردازان روابط بینالملل، جان مرشایمر از جمله کسانی است که به طور مشخص بر روی اهمیت مفاهیم ریشه گرفته از «#رئال_پالتیک»( سیاست مبتنی بر واقع بینی) در میان «قدرتهای بزرگ» اصرار دارد و میگوید که برخلاف کشورهای کوچک که به دلیل تنوع موقعیت و اولویتها، رفتارهای گوناگونی از خود نشان میدهند، مشخصا سیاستهای «قدرتهای بزرگ»، #بازتاب_دهنده الگوهای مشابهی است که نظریه رئالیسم را تایید میکند.
❇️ مرشایمر بر این اساس میگوید که علاوه بر روسیه، غرب نیز باید به خاطر جنگ اوکراین سرزنش شود،
چرا که نه تنها واکنش مخاصمهجویانه روسیه در برابر سیاست گسترش ناتو قابل پیشبینی بوده، بلکه اصرار غرب بر افزایش قدرتش در برابر روسیه و تلاش غرب برای سلطه بر سراسر اروپا و عقبراندن مسکو، جهان را با خطر #جنگ_هستهای روبهرو کرده است.
❇️ اگر حتی جنگی خانمان سوز دامن جهان را نگیرد، تا همینجا، ویرانی و کشتار در اوکراین از جمله مسایلی است که در نگاه نظریهپردازان رئالیست، قابل پیشگیری توصیف میشود.
❇️ از نظر رئالیست ها، تنها کاری که باید غرب میکرد تا این جنگ رخ ندهد این بود که به مسکو تضمین بدهد اوکراین عضو ناتو نمیشود.
❇️ عدم عضویت اوکراین در ناتو، یکی از چهار پیشنهاد سال ۲۰۱۴ هنری کسینجر بود که برای حل مساله اوکراین پیشنهاد کرده بود؛
پیشنهادی که هرگز به #مذاق رهبران غربی خوش نیامد.
استدلال سیاستمداران غربی همواره این بود که عضویت یا عدم عضویت اوکراین در ناتو، تصمیمی است که باید توسط مردم اوکراین گرفته شود، نه قدرتهای بزرگ.
❇️ در ظاهر اینطور به نظر میرسد که تضمین عدم عضویت اوکراین در ناتو توسط غرب و بدون مداخله مردم اوکراین، رویکردی امپریالیستی به امور یک کشور دیگر است.
اگر مردم اوکراین در جریان ساز و کاری دموکراتیک تصمیم بگیرند که عضو ناتو شوند، چرا باید غرب در برابر این خواست دموکراتیک مانع ایجاد کند؟
❇️ رئالیستها در دفاع از نظریه عرضه شده خود، همواره تاکید دارند که با دموکراسی در اوکراین مخالفتی ندارند.
چه هنری کسینجر و چه مرشایمر و چه والت، همگی تاکید کردهاند که برعکس، متفق القول علاقهمند هستند که اوکراین و البته سایر کشورها، نظامهایی دموکراتیک و با ثبات داشته باشند.
اما بر اساس نظریات رئالیست ها، تصمیمات دموکراتیک یک کشور لزوما دلیلی برای #پذیرش آنها از سوی دیگر کشورها نیست.
کمااینکه به عنوان مثال اگر همین حالا ترکیه به شکل دموکراتیک تصمیم بگیرد که عضو اتحادیه اروپا شود، این اتحادیه لزوما با این تصمیم موافقت نمیکند.
❇️ اوکراین میتواند در ارتباط با عضویت در ائتلافهای نظامی یا چگونگی تنظیم روابطش با مسکو هر تصمیمی بگیرد.
❇️ ناتو نیز بر اساس نیازها، اولویت منافع و خواستههایش، کشوری مانند اوکراین را در جمع خود بپذیرد یا نه.
❇️ وقتی ناتو تاکید دارد که به رغم مخالفت روسیه، با عضویت اوکراین مشکلی ندارد، نه فقط دغدغه امنیتی این کشور را نادیده میگیرد، بلکه خود را در موقعیتی به مراتب قدرتمندتر از مسکو در سلسله مراتب بینالمللی، تعریف میکند.
https://t.iss.one/sadeghijahani
.
🔻 آرزوی اشتباه
یک زمانی آرزو می کردم ای کاش خاوری فراری را بگیرند و به ایران بیاورند تا بلکه دل #مستضعفین شاد شود؛
اما دیگر بی خیال این آرزو شده ام!
می ترسم بیاید و چند صباحی در یک زندان _ هتل باشد و بعد از مدت کوتاهی مثل بعضی ها آزاد شود و به ریش ما بخندد!!
از کجا معلوم شاید هم با پررویی تمام آمد و مثل "سلاح ورزی" نامزد ریاست اتاق بازرگانی شد و جلوی چشم همگان انتخاب شد و بعد حتی به عنوان مدعو در همایش قوه قضائیه هم سخنرانی کرد!! ...
#نفوذ
✍ "قاسم اکبری"
عضویت 👈
تلگرام
☫ 📺 https://t.iss.one/sadeghijahani
عضویت 👈
بله
☫ 📺 ➖ble.ir/join/Y2Q4ZTgyOD
عضویت 👈
ایتا
https://eitaa.com/sadeghijahani
🔻 آرزوی اشتباه
یک زمانی آرزو می کردم ای کاش خاوری فراری را بگیرند و به ایران بیاورند تا بلکه دل #مستضعفین شاد شود؛
اما دیگر بی خیال این آرزو شده ام!
می ترسم بیاید و چند صباحی در یک زندان _ هتل باشد و بعد از مدت کوتاهی مثل بعضی ها آزاد شود و به ریش ما بخندد!!
از کجا معلوم شاید هم با پررویی تمام آمد و مثل "سلاح ورزی" نامزد ریاست اتاق بازرگانی شد و جلوی چشم همگان انتخاب شد و بعد حتی به عنوان مدعو در همایش قوه قضائیه هم سخنرانی کرد!! ...
#نفوذ
✍ "قاسم اکبری"
عضویت 👈
تلگرام
☫ 📺 https://t.iss.one/sadeghijahani
عضویت 👈
بله
☫ 📺 ➖ble.ir/join/Y2Q4ZTgyOD
عضویت 👈
ایتا
https://eitaa.com/sadeghijahani
🔴 منابع عبری: یک منبع اطلاعاتی موثق اطلاعاتی را درباره جلسه فرماندهان یگان رضوان مخابره کرد که ارتش را به انجام ترور ترغیب کرد
#خائنین
#جاسوسی
#نفوذ
با ما همراه باشید
#صادقی_جهانی
🇮🇷 ایتا
https://eitaa.com/sadeghijahani
🇮🇷 تلگرام
☫ 📺 https://t.iss.one/sadeghijahani
🇮🇷 بله
☫ 📺 ➖ble.ir/join/Y2Q4ZTgyOD
#خائنین
#جاسوسی
#نفوذ
با ما همراه باشید
#صادقی_جهانی
🇮🇷 ایتا
https://eitaa.com/sadeghijahani
🇮🇷 تلگرام
☫ 📺 https://t.iss.one/sadeghijahani
🇮🇷 بله
☫ 📺 ➖ble.ir/join/Y2Q4ZTgyOD
Eitaa
ایتا - ابوالحسن صادقی جهانی
پیام رسان ایرانی ایتا Eitaa