🔰 آیا «#نهاد_اجماع_ساز» #تکرار_روند_گذشته اصلاح طلبان است؟
ناصر ایمانی در خصوص چگونگی فعالیت و راهبری نهاد اجماع ساز برای متحد کردن اصلاح طلبان برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۴۰۰ گفت: :
♻️ آنچه در این جا باید بر روی آن تمرکز شود، چگونگی فعالیت نهاد اجماع ساز است که روی این نهاد و نحوه عملکرد و مدیریت آن می توان بحث کرد و نظر داد؛ به این معنا که با توجه به اختلاف نظرها و عملکردها و سلایق مختلف اصلاح طلبان که این موضوع را به شدت در رویکردهای خود نشان داده اند و چونان جزیره های جداگانه از هم شده اند توفیق نهاد اجماع ساز از این منظر زیر سوال می رود.
♻️ وی دراین باره افزود:
به هر حال این موضوع قابل انکار نیست که اصلاح طلبان در حال حاضر مثل گذشته از یکدستی و یکپارچگی قبلی برخوردار نیستند و از هم جدا یا به عبارت بهتر به گروه های مختلف تقسیم شده اند؛ بنابر این معلوم نیست که نهاد اجماع ساز می تواند تمامی طیف های مختلف جریان اصلاح طلب را طی سال های گذشته که در صحنه سیاسی کشور به اشکال مختلف حضور داشته اند به خوبی و به صورت مطلوب و آنچه در ذهن می پروراند مدیریت کند؟
♻️ کارشناس مسائل سیاسی در باره اینکه آیا اصلاح طلبان با این نهاد همکاری می کنند نیز خاطر نشان کرد:
مساله دیگری به غیر از توفیق و مدیریت مطلوب نهاد اجماع ساز این است که آیا تمامی طیف های مختلف اصلاح طلب مانند اعتدال و توسعه کارگزاران و حتی جریان مشارکت تسلیم تصمیمات نهاد اجماع ساز خواهند شد یا هر کدام ساز خود را می زند و راه خود را می رود؟
لذا این موضوع هم می تواند در موفقیت یا عدم موفقیت نهاد اجماع ساز موثر باشد؛ چرا که با توجه به اختلافات گسترده و عمیقی که در درون اصلاح طلبان ایجاد شده جای شک و شبهه وجود دارد؛ که نهاد اجماع ساز از پس رهبری این وظیفه مهم برآید.
♻️ تحلیلگر مسائل سیاسی در باره تعداد اعلامی کاندیداهای اصلاح طلبان که توسط نهاد اجماع ساز عنوان شده نیز تصریح نمود:
براساس آنچه این نهاد اعلام کرده مایل به معرفی ده کاندید برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ هستند که اگر در این موضوع موفق شوند؛ خوب است باید از این موضوع استقبال کرد حتی اگر تعداد بیشتری مثلا دو برابر عدد اعلام شده نیز معرفی کنند خوب و مطلوب است اما مساله مهم این است که آیا امکان معرفی ده کاندید مورد اعتماد مردم را دارند؟
ضمن اینکه آیا همه کاندیداهای اعلامی اصلاح طلبان تایید صلاحیت می شوند؟
این ها موضوعاتی است که محل شبهه و بحث است؛ لذا با توجه به این موضوعات امکان موفقیت نهاد اجماع ساز برای معرفی ده کاندیدا به شدت کم می شود.
♻️ ناصر ایمانی در خصوص عدم اعتماد مردم به اصلاح طلبان بر اساس مدیریت ناکارآمد آنها در طی هشت سال گذشته گفت:
غیر از ناتوانی در معرفی ده کاندیدای مورد اعتماد مردم، موضوع مهم دیگر که باز هم به دلیل عملکرد نامطلوب و ناکارآمد مدیریتی اصلاح طلبان است، #عدم_اعتماد مردم به اصلاح طلبان و اینکه در حال حاضر اصلاح طلبان به هیچ وجه در افکار عمومی پایگاه خوبی ندارند، لذا مشخص نیست نهاد اجماع ساز تا چه حد در تحقق اهداف و برنامه های مورد نظر خود موفق عمل کند.
♻️ وی دراین باره توضیح داد:
به هر حال با توجه به عملکرد بد اصلاح طلبان در عرصه مدیریت کشور مشخص نیست که نهاد اجماع ساز تا چه حد بتواند مردم و بخشی از رای دهندگان قبلی خود را برای انتخابات پیش رو به صحنه انتخابات وبه #پای_صندوق_رای بکشاند.
♻️ ناصر ایمانی با بیان اینکه اصلاح طلبان از ابزارهای #فرافکنی هم درانتخابات پیش رو نمی توانند استفاده کنند خاطر نشان کرد:
حتی اگر اصلاح طلبان به دنبال آن باشند مانند انتخابات قبلی فضای جامعه را #دو_گانه کنند این بار #اسلحه_ای #بدون_فشنگ در اختیار دارند که نمی تواند به هدف مورد نظر آنها اصابت کند لذا با #دو_گانه_سازی و #دو_قطبی نمودن جامعه به اهداف مورد نظر نخواهند رسید.
بی شک اصلاح طلبان آنچه به عنوان ابزار و دستمایه برای دوگانه سازی جامعه داشتند در گذشته انجام دادند و اینک با توسل به این موضوع نمی توانند علیه رقیب وارد میدان انتخابات شوند.
عملکرد اصلاح طلبان در مجلس شورای اسلامی، شورای شهر و دولت چندان مورد قبول افکار عمومی نیست، لذا مهره های( تاکتیک) آنها سوخته و از فرافکنی و دو قطبی سازی جامعه چیزی #عاید آنها نمی شود.
https://t.iss.one/sadeghijahani
ناصر ایمانی در خصوص چگونگی فعالیت و راهبری نهاد اجماع ساز برای متحد کردن اصلاح طلبان برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۴۰۰ گفت: :
♻️ آنچه در این جا باید بر روی آن تمرکز شود، چگونگی فعالیت نهاد اجماع ساز است که روی این نهاد و نحوه عملکرد و مدیریت آن می توان بحث کرد و نظر داد؛ به این معنا که با توجه به اختلاف نظرها و عملکردها و سلایق مختلف اصلاح طلبان که این موضوع را به شدت در رویکردهای خود نشان داده اند و چونان جزیره های جداگانه از هم شده اند توفیق نهاد اجماع ساز از این منظر زیر سوال می رود.
♻️ وی دراین باره افزود:
به هر حال این موضوع قابل انکار نیست که اصلاح طلبان در حال حاضر مثل گذشته از یکدستی و یکپارچگی قبلی برخوردار نیستند و از هم جدا یا به عبارت بهتر به گروه های مختلف تقسیم شده اند؛ بنابر این معلوم نیست که نهاد اجماع ساز می تواند تمامی طیف های مختلف جریان اصلاح طلب را طی سال های گذشته که در صحنه سیاسی کشور به اشکال مختلف حضور داشته اند به خوبی و به صورت مطلوب و آنچه در ذهن می پروراند مدیریت کند؟
♻️ کارشناس مسائل سیاسی در باره اینکه آیا اصلاح طلبان با این نهاد همکاری می کنند نیز خاطر نشان کرد:
مساله دیگری به غیر از توفیق و مدیریت مطلوب نهاد اجماع ساز این است که آیا تمامی طیف های مختلف اصلاح طلب مانند اعتدال و توسعه کارگزاران و حتی جریان مشارکت تسلیم تصمیمات نهاد اجماع ساز خواهند شد یا هر کدام ساز خود را می زند و راه خود را می رود؟
لذا این موضوع هم می تواند در موفقیت یا عدم موفقیت نهاد اجماع ساز موثر باشد؛ چرا که با توجه به اختلافات گسترده و عمیقی که در درون اصلاح طلبان ایجاد شده جای شک و شبهه وجود دارد؛ که نهاد اجماع ساز از پس رهبری این وظیفه مهم برآید.
♻️ تحلیلگر مسائل سیاسی در باره تعداد اعلامی کاندیداهای اصلاح طلبان که توسط نهاد اجماع ساز عنوان شده نیز تصریح نمود:
براساس آنچه این نهاد اعلام کرده مایل به معرفی ده کاندید برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ هستند که اگر در این موضوع موفق شوند؛ خوب است باید از این موضوع استقبال کرد حتی اگر تعداد بیشتری مثلا دو برابر عدد اعلام شده نیز معرفی کنند خوب و مطلوب است اما مساله مهم این است که آیا امکان معرفی ده کاندید مورد اعتماد مردم را دارند؟
ضمن اینکه آیا همه کاندیداهای اعلامی اصلاح طلبان تایید صلاحیت می شوند؟
این ها موضوعاتی است که محل شبهه و بحث است؛ لذا با توجه به این موضوعات امکان موفقیت نهاد اجماع ساز برای معرفی ده کاندیدا به شدت کم می شود.
♻️ ناصر ایمانی در خصوص عدم اعتماد مردم به اصلاح طلبان بر اساس مدیریت ناکارآمد آنها در طی هشت سال گذشته گفت:
غیر از ناتوانی در معرفی ده کاندیدای مورد اعتماد مردم، موضوع مهم دیگر که باز هم به دلیل عملکرد نامطلوب و ناکارآمد مدیریتی اصلاح طلبان است، #عدم_اعتماد مردم به اصلاح طلبان و اینکه در حال حاضر اصلاح طلبان به هیچ وجه در افکار عمومی پایگاه خوبی ندارند، لذا مشخص نیست نهاد اجماع ساز تا چه حد در تحقق اهداف و برنامه های مورد نظر خود موفق عمل کند.
♻️ وی دراین باره توضیح داد:
به هر حال با توجه به عملکرد بد اصلاح طلبان در عرصه مدیریت کشور مشخص نیست که نهاد اجماع ساز تا چه حد بتواند مردم و بخشی از رای دهندگان قبلی خود را برای انتخابات پیش رو به صحنه انتخابات وبه #پای_صندوق_رای بکشاند.
♻️ ناصر ایمانی با بیان اینکه اصلاح طلبان از ابزارهای #فرافکنی هم درانتخابات پیش رو نمی توانند استفاده کنند خاطر نشان کرد:
حتی اگر اصلاح طلبان به دنبال آن باشند مانند انتخابات قبلی فضای جامعه را #دو_گانه کنند این بار #اسلحه_ای #بدون_فشنگ در اختیار دارند که نمی تواند به هدف مورد نظر آنها اصابت کند لذا با #دو_گانه_سازی و #دو_قطبی نمودن جامعه به اهداف مورد نظر نخواهند رسید.
بی شک اصلاح طلبان آنچه به عنوان ابزار و دستمایه برای دوگانه سازی جامعه داشتند در گذشته انجام دادند و اینک با توسل به این موضوع نمی توانند علیه رقیب وارد میدان انتخابات شوند.
عملکرد اصلاح طلبان در مجلس شورای اسلامی، شورای شهر و دولت چندان مورد قبول افکار عمومی نیست، لذا مهره های( تاکتیک) آنها سوخته و از فرافکنی و دو قطبی سازی جامعه چیزی #عاید آنها نمی شود.
https://t.iss.one/sadeghijahani
🔰 #نقطه_نظر_یکی_از_اعضای_گروه_حاج_قاسم
باسلام
♻️ امشب هواپیمای ۷۳۷ متعلق به شرکت #بی_مسوولیت_تابان بدون رعایت پروتکل های بهداشتی از خیر حتی یک صندلی خود نگذشت و با پر کردن کامل صندلی ها پرواز خود را به شماره ۶۲۲۳ از مشهد به مقصد تهران ساعت ۲۱:۴۵ انجام داد و هیچ توجهی به #اعتراضات سرنشین های هواپیما نکرد.
♻️ گفتنی است در دو سال گذشته شرکت های هواپیمایی #قیمت_بلیت خود را به بهانه کرونا و خالی نگه داشتن صندلی ها به دو تا سه برابر افزایش داده اند و از خدمات خود مانند غذای گرم و پذیرایی هم کاسته اند.
#دولت_غیر_پاسخگو
#فرافکنی
https://t.iss.one/sadeghijahani
باسلام
♻️ امشب هواپیمای ۷۳۷ متعلق به شرکت #بی_مسوولیت_تابان بدون رعایت پروتکل های بهداشتی از خیر حتی یک صندلی خود نگذشت و با پر کردن کامل صندلی ها پرواز خود را به شماره ۶۲۲۳ از مشهد به مقصد تهران ساعت ۲۱:۴۵ انجام داد و هیچ توجهی به #اعتراضات سرنشین های هواپیما نکرد.
♻️ گفتنی است در دو سال گذشته شرکت های هواپیمایی #قیمت_بلیت خود را به بهانه کرونا و خالی نگه داشتن صندلی ها به دو تا سه برابر افزایش داده اند و از خدمات خود مانند غذای گرم و پذیرایی هم کاسته اند.
#دولت_غیر_پاسخگو
#فرافکنی
https://t.iss.one/sadeghijahani
🔰 "تئوری موسی" نوعی #فرافکنی و #دلیل_تراشی برای رفع مسئولیت ها از سوی مدیران جامعه
دوستی می گفت: یک خواهر زاده داشتم بنام مصطفی.
وقتی مدرسه میرفت، درسش اصلا خوب نبود و خواهر من از دست این پسر پیر شد.
البته الحمدلله حالا عاقبت بخیر شده.
این بچه توی کلاسشون یک شاگرد اول داشتند که اسمش «موسی» بود ولی مصطفی خودش توی همه درس ها افتضاح بود.
عصر وقتی که مصطفی از مدرسه میومد خونه، خواهرم ازش می پرسید مصطفی دیکته چند شدی؟
اولین چیزی که مصطفی میگفت این بود که موسی شده یازده!! (معنی این حرف این بود که مثلا من شدم هفت) ولی اول نمره موسی رو می گفت که گند خودش رو توجیه کنه!
یک روز دیگه که میومد خونه همشیره ما ازش می پرسید مصطفی ریاضی چند شدی، بلافاصله می گفت موسی شده ۱۳!!
با گفتن نمره موسی خواهرم خودش می فهمید که مصطفی چه گندی زده...
همشیره من میگفت وای به اون روزی که مصطفی در یک درسی میگفت:
موسی شده ۱۰...، اون روز سختترین روز من بود، چون معنی این حرف این بود که
«من شدم مثلا ۲»
اما اگر موسی ۲۰ یا ۱۹ میشد، دیگه مصطفی هیچ حرفی در باره نمره موسی گزارش نمی داد.
واقعیت اینه که ما بین آشنایان و دوستان اسم این روش و تکنیک رسانهای و اطلاع رسانی صدا و سیما و جراید کشور را گذاشتیم :
«تئوری موسی» و لذا همهی ما با این تئوری آشنایی داریم و زندگی می کنیم.
یعنی هر وقت یک خراب کاری در کشور واقع میشه، صدا و سیما و جراید و رسانه ها شروع می کنند به نشر اخباری که بعضی از کشورهای دنیا در اون موضوع بخصوص یه مشکلی براشون پیش اومده.
نظیر «تئوری موسی» رو ما در آتش سوزی، سیل، خشکسالی، مشارکت انتخاباتی، تلفات و ابتلا به کرونا، بی واکسنی و... بطور مستمر شاهد هستیم.
ولی هيچوقت صدا و سیما و جراید، از کارهای خوبی که غرب و شرق (امريکایی ها و کانادا، اروپا و بطور کلی سایر کشورها برای مردمشون میکنند، گزارش تهیه نمی کند، و فقط موقع خراب کاری های مسئولین، یاد سایر کشورها میافتند!
"تئوری موسی" به یک "روش مدیریتی" در میان مسئولان کشور تبدیل شده است.
♻️ #اقتباس از گروه دورهمی رسانه ای
https://t.iss.one/sadeghijahani
دوستی می گفت: یک خواهر زاده داشتم بنام مصطفی.
وقتی مدرسه میرفت، درسش اصلا خوب نبود و خواهر من از دست این پسر پیر شد.
البته الحمدلله حالا عاقبت بخیر شده.
این بچه توی کلاسشون یک شاگرد اول داشتند که اسمش «موسی» بود ولی مصطفی خودش توی همه درس ها افتضاح بود.
عصر وقتی که مصطفی از مدرسه میومد خونه، خواهرم ازش می پرسید مصطفی دیکته چند شدی؟
اولین چیزی که مصطفی میگفت این بود که موسی شده یازده!! (معنی این حرف این بود که مثلا من شدم هفت) ولی اول نمره موسی رو می گفت که گند خودش رو توجیه کنه!
یک روز دیگه که میومد خونه همشیره ما ازش می پرسید مصطفی ریاضی چند شدی، بلافاصله می گفت موسی شده ۱۳!!
با گفتن نمره موسی خواهرم خودش می فهمید که مصطفی چه گندی زده...
همشیره من میگفت وای به اون روزی که مصطفی در یک درسی میگفت:
موسی شده ۱۰...، اون روز سختترین روز من بود، چون معنی این حرف این بود که
«من شدم مثلا ۲»
اما اگر موسی ۲۰ یا ۱۹ میشد، دیگه مصطفی هیچ حرفی در باره نمره موسی گزارش نمی داد.
واقعیت اینه که ما بین آشنایان و دوستان اسم این روش و تکنیک رسانهای و اطلاع رسانی صدا و سیما و جراید کشور را گذاشتیم :
«تئوری موسی» و لذا همهی ما با این تئوری آشنایی داریم و زندگی می کنیم.
یعنی هر وقت یک خراب کاری در کشور واقع میشه، صدا و سیما و جراید و رسانه ها شروع می کنند به نشر اخباری که بعضی از کشورهای دنیا در اون موضوع بخصوص یه مشکلی براشون پیش اومده.
نظیر «تئوری موسی» رو ما در آتش سوزی، سیل، خشکسالی، مشارکت انتخاباتی، تلفات و ابتلا به کرونا، بی واکسنی و... بطور مستمر شاهد هستیم.
ولی هيچوقت صدا و سیما و جراید، از کارهای خوبی که غرب و شرق (امريکایی ها و کانادا، اروپا و بطور کلی سایر کشورها برای مردمشون میکنند، گزارش تهیه نمی کند، و فقط موقع خراب کاری های مسئولین، یاد سایر کشورها میافتند!
"تئوری موسی" به یک "روش مدیریتی" در میان مسئولان کشور تبدیل شده است.
♻️ #اقتباس از گروه دورهمی رسانه ای
https://t.iss.one/sadeghijahani
❇️ رشد دستمزدها تورم ایجاد میکند؟!
✍️احسان سلطانی:
اگرحقوق مردم ۳ تا ۴ برابر شود به قدرت خرید سال ۹۰ بر میگردیم؛ متاسفانه اصل برنامه این بوده که ارزش دستمزدها را تا جای ممکن کم کنند.
آمارها نشان میدهد که رشد اقتصادی در دهه اخیر چیزی نزدیک به صفر بوده است. با اینحال وضعیت قدرت خرید مردم به مراتب از این هم بدتر و به طور میانگین ۳ تا ۴ برابر بدتر از ۱۰ سال پیش شده است. رشد بالای نقدینگی که شهریور ماه امسال به رقم بیسابقه ۴۰۶۷ هزار میلیارد تومان رسیده، اثرات مخربی بر تورم نیز داشته است. سوی دیگر ماجرا شرایط رکودی حاکم بر اقتصاد است که در نتیجه سیاستهای پولی و بانکی در کنار عقب نشاندن دستمزدها ادامه یافته است. در چنین شرایطی دولتها به بهانه مقابله با تورم دستمزدها را به شدت پایین نگهداشتهاند.
این دست استدلال دولتها حاکی از نوعی فرافکنی است.
درست است که نقدینگی با تورم ارتباط دارد، اما اینطور نیست که تنها عامل موثر بر تورم در ایران باشد. دولتمردان به این دلیل بر تاثیر عامل نقدینگی بر تورم تاکید میکنند که تاثیر متغیرهای دیگر مثل افزایش قیمت دلار، ناکارآمدی دولت در کاهش هزینهها، فساد و غارت اقتصاد توسط گروههای خاص را کمرنگ جلوه دهند. چطور است که در ۴ سال رشد قیمت فولاد ۳ برابر رشد نقدینگی و رشد قیمت مسکن ۲ تا ۳ برابر نقدینگی بوده است؟
رابطه نقدینگی با تورم یک به یک نیست. اینطور نیست که رشد ۴۰ درصدی نقدینگی موجب رشد ۴۰ درصدی تورم در کشور شود. در این حالت فرضاً ۱۵ درصد تورم به علت نقدینگی داریم.
تورمهای سنگین ربط یک به یکی به رشد نقدینگی ندارند. به ویژه که نقدینگی تاثیر لحظهای و آنی بر تورم ندارد، بلکه در فاصله زمانی اثر میکند.
عدهای میگویند اگر دستمزدها افزایش یابد، تورم سنگین خواهیم داشت.
اما توجه نمیکنند که یکی از دلایلی که اقتصاد ما دچار چرخه مخرب رکود میشود، از دست رفتن قدرت خرید مردم است.
بنگاههای تولیدکننده نیز هم به علت سرمایهگذاری های نادرست و مدیریت ضعیف و هم به علت اینکه به دنبال رانتجویی هستند، دچار مشکل هستند.
بنگاههای اقتصادی ما بازار جهانی ندارند و عمدتاً بازار ایران و نهایتاً عراق و افغانستان را در اختیار دارند که برد کمی دارند؛ بنابراین این بنگاهها نیز وقتی مردم قدرت خریدشان را از دست میدهند، دچار مشکل میشوند.
اقتصاد ایران به شدت دچار رکود است. در این رکود کسی خریدار اجناس نیست. اگر در خیابانها حرکت کنید، به چشم میبینید که مردم خرید نمیکنند و فقط سعی میکنند به نحوی هزینههای اولیهشان را تامین کنند.
۴ سال متوالی است که رشد #هزینهها به شدت از رشد #دستمزدها بیشتر بوده است.
چیزی که در تاریخ ایران بیسابقه بوده سرکوب مزدی بالا طی این ۴ سال یک واقعیت انکارناپذیر در اقتصاد بوده است.
البته افزایش دستمزدها اگر در شرایطی باشد که به قدرت خرید سال ۹۷ یا ۹۶ یا حتی ۹۸ برگردد، چون یکباره قدرت خرید خیلی بیشتری ایجاد شده، ممکن است افزایش مزد یک مقداری تورم ایجاد کند، اما بحث این است که امثال طبق آمارهای رسمی بیش از ۴۰ درصد و اگر آمار واقعی را ببینیم بالای ۶۰ درصد تورم داریم؛ بنابراین ۵۰ درصد هم که حقوقها بالا برود، تنها میتواند #تورم امسال را #پوشش دهد.
اصل سوق دادن بحث تورم در ایران به افزایش دستمزدها، #فرافکنی است.
چطور است که ۷ تا ۸ برابری شدن قیمت ارز به صورت ناگهانی، افزایش قیمت بنزین، حذف ارز ترجیحی، افزایش قیمتهای جهانی و ۱۰ برابری شدن قیمت کامودیتیها هیچ کدام باعث تورم نمیشود، اما #بهبود_اندک_قدرت_خرید مردم باعث #تورم میشود؟
اگر الان حقوقهای مردم ۲ تا ۳ برابر شود، تازه به قدرت خرید سال ۹۶ باز میگردیم. اگرحقوق مردم ۳ تا ۴ برابر شود به قدرت خرید سال ۹۰ بر میگردیم؛ بنابراین اصل برنامه این بوده که ارزش دستمزدها را تا جای ممکن کم کنند.
سال ۸۹ معادل دلاری حداقل دستمزد در ایران ۶۰۰ دلار بوده و بعد از تحریمهای دور اول در سال ۹۶ به حدود ۳۰۰ دلار و الان هم به میانگین ۱۵۰ دلار (قیمت حقیقی دلار) رسیده است.
اگر آمار دولتی را قبول کنیم، ۱۰ سال است که با این سرکوب دستمزدها اقتصاد ما رشد نکرده است. GDP در کشور در این ۱۰ سال اتفاقاً به همین دلیل رشد نکرده است.
این سرکوب دستمزدها توسط دولتها به بهانه مقابله با تورم انجام شده است، اما رکود بیسابقه در کشور ایجاد کرده است.
هیچ اقتصادی به این شرایط نیفتاده است که اینهمه سال هیچ بهبودی نداشته باشد و دست و پا بزند.
#گفتار_اقتصادی
https://t.iss.one/sadeghijahani
✍️احسان سلطانی:
اگرحقوق مردم ۳ تا ۴ برابر شود به قدرت خرید سال ۹۰ بر میگردیم؛ متاسفانه اصل برنامه این بوده که ارزش دستمزدها را تا جای ممکن کم کنند.
آمارها نشان میدهد که رشد اقتصادی در دهه اخیر چیزی نزدیک به صفر بوده است. با اینحال وضعیت قدرت خرید مردم به مراتب از این هم بدتر و به طور میانگین ۳ تا ۴ برابر بدتر از ۱۰ سال پیش شده است. رشد بالای نقدینگی که شهریور ماه امسال به رقم بیسابقه ۴۰۶۷ هزار میلیارد تومان رسیده، اثرات مخربی بر تورم نیز داشته است. سوی دیگر ماجرا شرایط رکودی حاکم بر اقتصاد است که در نتیجه سیاستهای پولی و بانکی در کنار عقب نشاندن دستمزدها ادامه یافته است. در چنین شرایطی دولتها به بهانه مقابله با تورم دستمزدها را به شدت پایین نگهداشتهاند.
این دست استدلال دولتها حاکی از نوعی فرافکنی است.
درست است که نقدینگی با تورم ارتباط دارد، اما اینطور نیست که تنها عامل موثر بر تورم در ایران باشد. دولتمردان به این دلیل بر تاثیر عامل نقدینگی بر تورم تاکید میکنند که تاثیر متغیرهای دیگر مثل افزایش قیمت دلار، ناکارآمدی دولت در کاهش هزینهها، فساد و غارت اقتصاد توسط گروههای خاص را کمرنگ جلوه دهند. چطور است که در ۴ سال رشد قیمت فولاد ۳ برابر رشد نقدینگی و رشد قیمت مسکن ۲ تا ۳ برابر نقدینگی بوده است؟
رابطه نقدینگی با تورم یک به یک نیست. اینطور نیست که رشد ۴۰ درصدی نقدینگی موجب رشد ۴۰ درصدی تورم در کشور شود. در این حالت فرضاً ۱۵ درصد تورم به علت نقدینگی داریم.
تورمهای سنگین ربط یک به یکی به رشد نقدینگی ندارند. به ویژه که نقدینگی تاثیر لحظهای و آنی بر تورم ندارد، بلکه در فاصله زمانی اثر میکند.
عدهای میگویند اگر دستمزدها افزایش یابد، تورم سنگین خواهیم داشت.
اما توجه نمیکنند که یکی از دلایلی که اقتصاد ما دچار چرخه مخرب رکود میشود، از دست رفتن قدرت خرید مردم است.
بنگاههای تولیدکننده نیز هم به علت سرمایهگذاری های نادرست و مدیریت ضعیف و هم به علت اینکه به دنبال رانتجویی هستند، دچار مشکل هستند.
بنگاههای اقتصادی ما بازار جهانی ندارند و عمدتاً بازار ایران و نهایتاً عراق و افغانستان را در اختیار دارند که برد کمی دارند؛ بنابراین این بنگاهها نیز وقتی مردم قدرت خریدشان را از دست میدهند، دچار مشکل میشوند.
اقتصاد ایران به شدت دچار رکود است. در این رکود کسی خریدار اجناس نیست. اگر در خیابانها حرکت کنید، به چشم میبینید که مردم خرید نمیکنند و فقط سعی میکنند به نحوی هزینههای اولیهشان را تامین کنند.
۴ سال متوالی است که رشد #هزینهها به شدت از رشد #دستمزدها بیشتر بوده است.
چیزی که در تاریخ ایران بیسابقه بوده سرکوب مزدی بالا طی این ۴ سال یک واقعیت انکارناپذیر در اقتصاد بوده است.
البته افزایش دستمزدها اگر در شرایطی باشد که به قدرت خرید سال ۹۷ یا ۹۶ یا حتی ۹۸ برگردد، چون یکباره قدرت خرید خیلی بیشتری ایجاد شده، ممکن است افزایش مزد یک مقداری تورم ایجاد کند، اما بحث این است که امثال طبق آمارهای رسمی بیش از ۴۰ درصد و اگر آمار واقعی را ببینیم بالای ۶۰ درصد تورم داریم؛ بنابراین ۵۰ درصد هم که حقوقها بالا برود، تنها میتواند #تورم امسال را #پوشش دهد.
اصل سوق دادن بحث تورم در ایران به افزایش دستمزدها، #فرافکنی است.
چطور است که ۷ تا ۸ برابری شدن قیمت ارز به صورت ناگهانی، افزایش قیمت بنزین، حذف ارز ترجیحی، افزایش قیمتهای جهانی و ۱۰ برابری شدن قیمت کامودیتیها هیچ کدام باعث تورم نمیشود، اما #بهبود_اندک_قدرت_خرید مردم باعث #تورم میشود؟
اگر الان حقوقهای مردم ۲ تا ۳ برابر شود، تازه به قدرت خرید سال ۹۶ باز میگردیم. اگرحقوق مردم ۳ تا ۴ برابر شود به قدرت خرید سال ۹۰ بر میگردیم؛ بنابراین اصل برنامه این بوده که ارزش دستمزدها را تا جای ممکن کم کنند.
سال ۸۹ معادل دلاری حداقل دستمزد در ایران ۶۰۰ دلار بوده و بعد از تحریمهای دور اول در سال ۹۶ به حدود ۳۰۰ دلار و الان هم به میانگین ۱۵۰ دلار (قیمت حقیقی دلار) رسیده است.
اگر آمار دولتی را قبول کنیم، ۱۰ سال است که با این سرکوب دستمزدها اقتصاد ما رشد نکرده است. GDP در کشور در این ۱۰ سال اتفاقاً به همین دلیل رشد نکرده است.
این سرکوب دستمزدها توسط دولتها به بهانه مقابله با تورم انجام شده است، اما رکود بیسابقه در کشور ایجاد کرده است.
هیچ اقتصادی به این شرایط نیفتاده است که اینهمه سال هیچ بهبودی نداشته باشد و دست و پا بزند.
#گفتار_اقتصادی
https://t.iss.one/sadeghijahani