Forwarded from محمد عبدالهی
🔵 آینده جهان چه شکلی است؟
جرومه ک. جرومه نویسنده انگلیسی قرن نوزدهم، مقاله ای کوتاه به نام "آرمان شهر جدید" دارد که در آن شهری را در #آینده (قرن 29) به تصویر می کشد که تحت انضباط بسیار شدیدی قرار دارد. در این شهر همه مردم به یک گونه #لباس می پوشند، به یک گونه اصلاح می کنند، همه دارای موهای سیاه رنگ با اندازه یکسان هستند، خانه ها، خیابان ها و شهرها همگی یک شکل هستند و اسامی خیابان ها فقط با عدد مشخص شده است. همه مردم (زن و مرد) شلوارها و پیراهن های خاکستری پوشیده اند و روی سینه آنها مدال هایی قرار دارد. تنها راه تشخیص جنسیت آنها توجه به مدال ها است. اگر روی مدال عدد فرد نوشته شده باشد، #زن است و اگر زوج باشد، آن شخص #مرد است. آنها برای از بین بردن #نابرابری ‼️نام ها را حذف کرده بودند و افراد را فقط با عددهایشان می خواندند. تصمیم ها را اکثریت می گرفت و داشتن #ثروت ممنوع شده بود. مردم حتی برای نوشیدن چای یا شستشوی دست و صورت خود می بایست مطابق دستور حکومت، در ساعت معینی این امور را انجام می دادند. جالب اینکه شستشوی شخصی ممنوع بود و هر فرد می بایست به وسیله دو مأمور دولتی شسته شود! هیچ #خانه ای در این شهر وجود نداشت و همه در بلوک های مشخص در گروه های هزار نفری روی تخت های یکسانی می خوابیدند. سر یک ساعت بلند می شدند، یک نوع غذا می خوردند، طی روز هر کس وظیفه خود را انجام می داد و سر شب در ساعت معین همه می بایست می خوابیدند. آنها کاملاً با هم #برابر بودند! حتی اگر کسی قدش بلند بود، پای او را می بریدند! آنان حتی با عمل جراحی روی مغزهای باهوش، سطح فکری آنها را به میزان متوسط تقلیل می دادند! البته راهی وجود نداشت که افراد خنگ را با هوش تر کنند. همه این امور درست بودند چرا که #اکثریت تصمیم گرفته بودند که این چنین عمل کنند. در این جامعه، هر کس که هم شکل و همسان دیگران نبود، در اقلیت قرار می گرفت و البته که اقلیت صاحب هیچ حقی نبود. حتی #زیبایی هم ممنوع شده بود. تمام درختان بریده و گلها 🌷 از ریشه درآورده شده بودند. اگر نمی توان همه جا را زیبا کرد، پس بهتر است هیچ جا زیبا نباشد! و آیا انسان می توانست از این شهر یا کشور به جای دیگری مهاجرت کند؟ چرا که نه! اما چرا باید این کار را بکند وقتی تمام دنیا به یک شکل درآمده اند و همه جا تحت یک #قانون، یک #زبان و یک #سبک_زندگی هستند؟! در زمینه #فرهنگ نیز، جایی برای تئاتر یا سینما وجود نداشت. کتاب های اندکی نیز برای خواندن وجود داشتند. وقتی همه چیز یکسان و یک شکل است، چه چیزی برای نوشتن باقی می ماند؟ تمام آثار و نوشته های کلاسیک نیز از آنجا که پر از بردگی و #نابرابری بودند، سوزانده شده بودند. مجسمه ها و نقاشی ها نیز به همین دلیل نابود شده بودند. آیا آنها خدایی داشتند؟ البته! نامش چه بود؟ #اکثریت!
🔺این نهایت تصور و اتوپیایی است که #غرب از «برابری» دارد و حتی آن را دنبال میکند. یک قرن پس از جرومه، کلیشه ها و شعارهایی چون برابری زن و مرد ( #فمینیسم ) و عدم تفاوت آنها، جهانی شدن سبک زندگی، #دموکراسی و خداگونگی نظر #اکثریت، #نظم و #قانون آهنین، تک فرهنگ گرایی، فردگرایی و #خانواده_مدرن! را می شنویم و وقتی میتوانیم آنها را معنایابی کنیم که پکیج کامل این پروژه یعنی جامعه ای چون آرمانشهر جرومه را در نظر آوریم. درست برای تخریب چنین آرمانشهر مضحکی ما شعار برابری زن و مرد نداریم، بلکه به تفاوتهای زن و مرد احترام میگذاریم و به #عدالت معتقدیم. ما به چند فرهنگ گرایی و ضدیت با #جهانی_سازی (که همان جهانی کردن بی هویتی است) و سبکهای عجیب غریب زندگی #فردمحور (همجنسبازی، زندگی گروهی، ازدواج سفید، سولوگامی و..) باورمندیم. #خانواده این سرمایه فرهنگی بشریت را حفظ میکنیم و معتقدیم عقل بشر روزی این سناریوی آهنین و ضدفطری از آینده را درک خواهد کرد و اتوپیای خود "اسلامی زیستن" بر مبنای عقل و فطرت و آرامش را برخواهد گزید. محمد عبدالهی
✍️متن یادداشت در خبرگزاری فارس: https://fna.ir/a0xtv6
👉 ☑️ @abdollahy
جرومه ک. جرومه نویسنده انگلیسی قرن نوزدهم، مقاله ای کوتاه به نام "آرمان شهر جدید" دارد که در آن شهری را در #آینده (قرن 29) به تصویر می کشد که تحت انضباط بسیار شدیدی قرار دارد. در این شهر همه مردم به یک گونه #لباس می پوشند، به یک گونه اصلاح می کنند، همه دارای موهای سیاه رنگ با اندازه یکسان هستند، خانه ها، خیابان ها و شهرها همگی یک شکل هستند و اسامی خیابان ها فقط با عدد مشخص شده است. همه مردم (زن و مرد) شلوارها و پیراهن های خاکستری پوشیده اند و روی سینه آنها مدال هایی قرار دارد. تنها راه تشخیص جنسیت آنها توجه به مدال ها است. اگر روی مدال عدد فرد نوشته شده باشد، #زن است و اگر زوج باشد، آن شخص #مرد است. آنها برای از بین بردن #نابرابری ‼️نام ها را حذف کرده بودند و افراد را فقط با عددهایشان می خواندند. تصمیم ها را اکثریت می گرفت و داشتن #ثروت ممنوع شده بود. مردم حتی برای نوشیدن چای یا شستشوی دست و صورت خود می بایست مطابق دستور حکومت، در ساعت معینی این امور را انجام می دادند. جالب اینکه شستشوی شخصی ممنوع بود و هر فرد می بایست به وسیله دو مأمور دولتی شسته شود! هیچ #خانه ای در این شهر وجود نداشت و همه در بلوک های مشخص در گروه های هزار نفری روی تخت های یکسانی می خوابیدند. سر یک ساعت بلند می شدند، یک نوع غذا می خوردند، طی روز هر کس وظیفه خود را انجام می داد و سر شب در ساعت معین همه می بایست می خوابیدند. آنها کاملاً با هم #برابر بودند! حتی اگر کسی قدش بلند بود، پای او را می بریدند! آنان حتی با عمل جراحی روی مغزهای باهوش، سطح فکری آنها را به میزان متوسط تقلیل می دادند! البته راهی وجود نداشت که افراد خنگ را با هوش تر کنند. همه این امور درست بودند چرا که #اکثریت تصمیم گرفته بودند که این چنین عمل کنند. در این جامعه، هر کس که هم شکل و همسان دیگران نبود، در اقلیت قرار می گرفت و البته که اقلیت صاحب هیچ حقی نبود. حتی #زیبایی هم ممنوع شده بود. تمام درختان بریده و گلها 🌷 از ریشه درآورده شده بودند. اگر نمی توان همه جا را زیبا کرد، پس بهتر است هیچ جا زیبا نباشد! و آیا انسان می توانست از این شهر یا کشور به جای دیگری مهاجرت کند؟ چرا که نه! اما چرا باید این کار را بکند وقتی تمام دنیا به یک شکل درآمده اند و همه جا تحت یک #قانون، یک #زبان و یک #سبک_زندگی هستند؟! در زمینه #فرهنگ نیز، جایی برای تئاتر یا سینما وجود نداشت. کتاب های اندکی نیز برای خواندن وجود داشتند. وقتی همه چیز یکسان و یک شکل است، چه چیزی برای نوشتن باقی می ماند؟ تمام آثار و نوشته های کلاسیک نیز از آنجا که پر از بردگی و #نابرابری بودند، سوزانده شده بودند. مجسمه ها و نقاشی ها نیز به همین دلیل نابود شده بودند. آیا آنها خدایی داشتند؟ البته! نامش چه بود؟ #اکثریت!
🔺این نهایت تصور و اتوپیایی است که #غرب از «برابری» دارد و حتی آن را دنبال میکند. یک قرن پس از جرومه، کلیشه ها و شعارهایی چون برابری زن و مرد ( #فمینیسم ) و عدم تفاوت آنها، جهانی شدن سبک زندگی، #دموکراسی و خداگونگی نظر #اکثریت، #نظم و #قانون آهنین، تک فرهنگ گرایی، فردگرایی و #خانواده_مدرن! را می شنویم و وقتی میتوانیم آنها را معنایابی کنیم که پکیج کامل این پروژه یعنی جامعه ای چون آرمانشهر جرومه را در نظر آوریم. درست برای تخریب چنین آرمانشهر مضحکی ما شعار برابری زن و مرد نداریم، بلکه به تفاوتهای زن و مرد احترام میگذاریم و به #عدالت معتقدیم. ما به چند فرهنگ گرایی و ضدیت با #جهانی_سازی (که همان جهانی کردن بی هویتی است) و سبکهای عجیب غریب زندگی #فردمحور (همجنسبازی، زندگی گروهی، ازدواج سفید، سولوگامی و..) باورمندیم. #خانواده این سرمایه فرهنگی بشریت را حفظ میکنیم و معتقدیم عقل بشر روزی این سناریوی آهنین و ضدفطری از آینده را درک خواهد کرد و اتوپیای خود "اسلامی زیستن" بر مبنای عقل و فطرت و آرامش را برخواهد گزید. محمد عبدالهی
✍️متن یادداشت در خبرگزاری فارس: https://fna.ir/a0xtv6
👉 ☑️ @abdollahy
Forwarded from Telegram Stickers - GIFS 🍇
او چنان سخن میگفت که گویی همیشه سخنانش #زنده است و وصف حال و روز اکنون ما
#امام_خمینی: ما از شر #رضاخان و پسرش خلاص شدیم.. اما از شر تربیت یافتگان #غرب و #شرق کی خلاص خواهیم شد
👉 @roshangarii 🌹
#امام_خمینی: ما از شر #رضاخان و پسرش خلاص شدیم.. اما از شر تربیت یافتگان #غرب و #شرق کی خلاص خواهیم شد
👉 @roshangarii 🌹
Forwarded from محمد عبدالهی
#لیبی ۵ سال پس از بهار عربی و دخالت #آمریکا !
#غرب در دست دولت ملی
شرق در دست یک ژنرال ارتشی
جنوب غربی در دست قبایل طوارق
مرکز در دست نظامیان فجر
شمال در دست #داعش
👉 ☑️ @abdollahy
#غرب در دست دولت ملی
شرق در دست یک ژنرال ارتشی
جنوب غربی در دست قبایل طوارق
مرکز در دست نظامیان فجر
شمال در دست #داعش
👉 ☑️ @abdollahy
Forwarded from Telegram Stickers - GIFS 🍇
♨️نقش آشکار #BBC بوقچی استعمار، در تحریک و #مدیریت ساده لوحان در #ایران!
#بزرگنمایی و #سازماندهی #اعتراض در ایران و #سانسور اعتراض در #غرب 👆
👉 @roshangarii 🌹
#بزرگنمایی و #سازماندهی #اعتراض در ایران و #سانسور اعتراض در #غرب 👆
👉 @roshangarii 🌹
Forwarded from Telegram Stickers - GIFS 🍇
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#بتمن، #مردعنکبوتی و #هالک!
#کودکان ما #قهرمان ملی را نمیشناسند، اما شخصیتهای #ساختگی #غرب را چرا!
▪️ #پدر و #مادر! #معلم! #وزیر #مسئول_فرهنگی #صداوسیما همه ببینید👆
@KebritMedia
👉 @roshangarii 🌹
#کودکان ما #قهرمان ملی را نمیشناسند، اما شخصیتهای #ساختگی #غرب را چرا!
▪️ #پدر و #مادر! #معلم! #وزیر #مسئول_فرهنگی #صداوسیما همه ببینید👆
@KebritMedia
👉 @roshangarii 🌹