Forwarded from پیوست
🔺 یک فیلم کوتاه و چند عبرت
✍شفیع بهرامیان
رسم است در برخی کشورهای منطقه که قبل از شروع ماه رمضان، مغازهداران و اصناف خُرد و درشت ۵ تا ۱۰ درصد و شاید هم بیشتر به اجناس خود تخفیف میدهند و اینگونه است که اگر خانوادهها یا افرادی دستتنگ هم در آن جوامع موجود باشند این ماه نه برایشان ماه سختی و گرانی و تورم بیشتر بلکه ماه ارزانی و راحتی و توجه بیشتر به قشر ضعیف است.
روی سخن من اصلا با دولتها و حکومتها نیست؛ نه اینکه بخواهیم آنها را تبرئه کرده یا فاقد مسئولیت بدانیم، نه اصلا! وظایف آنها و صلاحیت و مسئولیتشان در جای خود قابل بحث و نقد فراوان است. اینجا فعلا در مورد خود مردم و برای مردم حرف میزنیم.
اینکه هر یک از ما بهعنوان اول یک انسان و سپس یک مسلمان "مذهبی" یا "کمتر مذهبی" چه از دستمان برای دیگرانی که بههر دلیلی ضعیفتر و فقیرتر از ما هستند بر میآید؟ آیا به وسع و توانایی خودمان هیچوقت فکر کردهایم و برآن اساس تلاش کردهایم به ضعیفتر از خودمان مدد و کمکی برسانیم؟
آیا همه ما ناتوان از اینیم؟ طبیعتا نه! بسیاری از ما این وسع و توانایی را داریم نه فقط در یک ماه بلکه در طول سال یاریگر کسانی باشیم که به هر دلیلی نیازمند و مستحق کمک و توجه و یاریاند.
اینکه همه ما در برابر دیگران مسئولیم نه صرفا یک اصل دینی بلکه یک الزام انسانی، یک ضرورت اجتماعی و یک ارزش وجدانی است.
در جامعه کم نداریم انسانهایی را که دست تنگ و ندار هستد اما از دیوار کسی بالا نمیروند، دروغ نمیگویند، ریا نمیکنند و حلال و حرام برایشان مهم است گرچه زیاد شنیدهایم که شکم گرسنه دین و ایمان نمیشناسد اما اگر چشم باز کنیم چه بسیار فقرایی را میبینیم که از امثال "من و ما" بیشتر به اصول و ارزشهای انسانی پایبندند درحالیکه آهی در بساطشان نیست.
امیدوارم چشمانمان را بازتر کنیم و روح و فطرت انسانیمان را که همواره برای یاری و کمک به مستمندان بیتاب است بیش از این به بهانهها و توجیهات مختلف سرکوب نکنیم و زندگی را بر خود آسان و برای دیگران آسانتر کنیم.
Avinpress.ir
@avinpress
✍شفیع بهرامیان
رسم است در برخی کشورهای منطقه که قبل از شروع ماه رمضان، مغازهداران و اصناف خُرد و درشت ۵ تا ۱۰ درصد و شاید هم بیشتر به اجناس خود تخفیف میدهند و اینگونه است که اگر خانوادهها یا افرادی دستتنگ هم در آن جوامع موجود باشند این ماه نه برایشان ماه سختی و گرانی و تورم بیشتر بلکه ماه ارزانی و راحتی و توجه بیشتر به قشر ضعیف است.
روی سخن من اصلا با دولتها و حکومتها نیست؛ نه اینکه بخواهیم آنها را تبرئه کرده یا فاقد مسئولیت بدانیم، نه اصلا! وظایف آنها و صلاحیت و مسئولیتشان در جای خود قابل بحث و نقد فراوان است. اینجا فعلا در مورد خود مردم و برای مردم حرف میزنیم.
اینکه هر یک از ما بهعنوان اول یک انسان و سپس یک مسلمان "مذهبی" یا "کمتر مذهبی" چه از دستمان برای دیگرانی که بههر دلیلی ضعیفتر و فقیرتر از ما هستند بر میآید؟ آیا به وسع و توانایی خودمان هیچوقت فکر کردهایم و برآن اساس تلاش کردهایم به ضعیفتر از خودمان مدد و کمکی برسانیم؟
آیا همه ما ناتوان از اینیم؟ طبیعتا نه! بسیاری از ما این وسع و توانایی را داریم نه فقط در یک ماه بلکه در طول سال یاریگر کسانی باشیم که به هر دلیلی نیازمند و مستحق کمک و توجه و یاریاند.
اینکه همه ما در برابر دیگران مسئولیم نه صرفا یک اصل دینی بلکه یک الزام انسانی، یک ضرورت اجتماعی و یک ارزش وجدانی است.
در جامعه کم نداریم انسانهایی را که دست تنگ و ندار هستد اما از دیوار کسی بالا نمیروند، دروغ نمیگویند، ریا نمیکنند و حلال و حرام برایشان مهم است گرچه زیاد شنیدهایم که شکم گرسنه دین و ایمان نمیشناسد اما اگر چشم باز کنیم چه بسیار فقرایی را میبینیم که از امثال "من و ما" بیشتر به اصول و ارزشهای انسانی پایبندند درحالیکه آهی در بساطشان نیست.
امیدوارم چشمانمان را بازتر کنیم و روح و فطرت انسانیمان را که همواره برای یاری و کمک به مستمندان بیتاب است بیش از این به بهانهها و توجیهات مختلف سرکوب نکنیم و زندگی را بر خود آسان و برای دیگران آسانتر کنیم.
Avinpress.ir
@avinpress
Telegram
📎
Forwarded from آوینپرس
🔺با باجنیوزها چه باید کرد؟
▫️باج نیوزها و زردنیوزها با هدف جذب مخاطب از طریق ایجاد هیجان کاذب یا هراسافکنی گسترش مییابند. یکی از عوامل تقویتکننده این محتواها، واکنش نشان دادن و توجه عمومی به آنهاست.
وقتی افراد، رسانهها یا نهادها به این سنخ محتواها پاسخ میدهند (حتی برای تکذیب یا انتقاد)، ناخواسته به آنها اعتبار میبخشند و با افزایش بازدید و اشتراکگذاری، دامنه انتشارشان را گسترش میدهند. این فرآیند، چرخهای از توجه و سودآوری ایجاد میکند که انگیزه گردانندگان این باجنیوزها را تقویت میکند.
▫️راهکار مؤثر برای مقابله با چنین آفتی، بیتوجهی آگاهانه، تقویت سواد رسانهای و تمرکز بر رسانهها و منابع خبری معتبر است تا از چرخه اعتباربخشی به اخبار و رسانههای غیرواقعی جلوگیری شود.
▫️باجپرسها معمولا دارای پشت پردههای اقتصادی، رانتی و بعضا مافیایی در مقیاس کوچک و بزرگاند. آنها غالبا افراد مهم را هدف میگیرند. هرگونه توجه و باج دادن به آنها و یا پاسخگویی سبب جریتر شدن و کشاندن قربانی به زمین بازی آنهاست. بیتوجهی و نادیدهگرفتن، بهترین پاسخ و سیاست در برابر تخریبها و تهدیدهای آنان است.
@avinpress
▫️باج نیوزها و زردنیوزها با هدف جذب مخاطب از طریق ایجاد هیجان کاذب یا هراسافکنی گسترش مییابند. یکی از عوامل تقویتکننده این محتواها، واکنش نشان دادن و توجه عمومی به آنهاست.
وقتی افراد، رسانهها یا نهادها به این سنخ محتواها پاسخ میدهند (حتی برای تکذیب یا انتقاد)، ناخواسته به آنها اعتبار میبخشند و با افزایش بازدید و اشتراکگذاری، دامنه انتشارشان را گسترش میدهند. این فرآیند، چرخهای از توجه و سودآوری ایجاد میکند که انگیزه گردانندگان این باجنیوزها را تقویت میکند.
▫️راهکار مؤثر برای مقابله با چنین آفتی، بیتوجهی آگاهانه، تقویت سواد رسانهای و تمرکز بر رسانهها و منابع خبری معتبر است تا از چرخه اعتباربخشی به اخبار و رسانههای غیرواقعی جلوگیری شود.
▫️باجپرسها معمولا دارای پشت پردههای اقتصادی، رانتی و بعضا مافیایی در مقیاس کوچک و بزرگاند. آنها غالبا افراد مهم را هدف میگیرند. هرگونه توجه و باج دادن به آنها و یا پاسخگویی سبب جریتر شدن و کشاندن قربانی به زمین بازی آنهاست. بیتوجهی و نادیدهگرفتن، بهترین پاسخ و سیاست در برابر تخریبها و تهدیدهای آنان است.
@avinpress
Forwarded from آوینپرس
🔺آیا تهران همه ایران است!
▫️مصوبات مجلس و شورای نگهبان تا قبل از تایید توسط مجمع، ذرهای ارزش ندارند/مصوبه کاهش ساعت کاری در مجمع مصلحت نظام تأیید نشد!
▫️ظاهرا پس از سالها پاسکاری و کش و قوسهای فراوان، هیات عالی نظارت مجمع تشخیص مصلحت نظام، لایحه کاهش ساعت کاری اداری را مغایر با سیاستهای کلی دانست و آن را تأیید نکرد. البته چیز عجیبی هم نیست همه حضرات تصمیمگیر کشور خود ساکن دایم یا موقت تهران هستند و در پایتخت نیز پنجشبهها ذاتا تعطیل است! سایر نقاط کشور هم اهمیتی ندارد!
▫️رسانههای کشور که پس از تصویب یک طرح یا لایحه در مجلس، آن را به عنوان یک اتفاق بزرگ، خبررسانی و حتی پیرامون آن تحلیل میکنند باید دریابند مصوبههای مجلس تا قبل از تایید توسط شورای نگهبان و تازگیها «مجمع مصلحت نظام» پشیزی ارزش ندارند!
▫️۲۶۰ نماینده مجلس که خارج از حوزه تهران بوده اما در دوران نمایندگی ساکن موقت پایتختاند هم ظاهرا تمایلی یا قدرتی برای دفاع از حقوق رایدهندگان خود در این رابطه ندارند!
#نمایندگان_مجلس
@avinpress
▫️مصوبات مجلس و شورای نگهبان تا قبل از تایید توسط مجمع، ذرهای ارزش ندارند/مصوبه کاهش ساعت کاری در مجمع مصلحت نظام تأیید نشد!
▫️ظاهرا پس از سالها پاسکاری و کش و قوسهای فراوان، هیات عالی نظارت مجمع تشخیص مصلحت نظام، لایحه کاهش ساعت کاری اداری را مغایر با سیاستهای کلی دانست و آن را تأیید نکرد. البته چیز عجیبی هم نیست همه حضرات تصمیمگیر کشور خود ساکن دایم یا موقت تهران هستند و در پایتخت نیز پنجشبهها ذاتا تعطیل است! سایر نقاط کشور هم اهمیتی ندارد!
▫️رسانههای کشور که پس از تصویب یک طرح یا لایحه در مجلس، آن را به عنوان یک اتفاق بزرگ، خبررسانی و حتی پیرامون آن تحلیل میکنند باید دریابند مصوبههای مجلس تا قبل از تایید توسط شورای نگهبان و تازگیها «مجمع مصلحت نظام» پشیزی ارزش ندارند!
▫️۲۶۰ نماینده مجلس که خارج از حوزه تهران بوده اما در دوران نمایندگی ساکن موقت پایتختاند هم ظاهرا تمایلی یا قدرتی برای دفاع از حقوق رایدهندگان خود در این رابطه ندارند!
#نمایندگان_مجلس
@avinpress
Forwarded from آوینپرس
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#پنجرهای_رو_به_بهشت
🔺موسسه خیریه ویژە نگهداری از کودکان بیسرپرست و بدسرپرست امید زندگی اشنویه
🌾پرداخت زکات فطر یا زکات مال به موسسه نگهداری از کودکان بی سرپرست
✨ مردم عزیز، هموطنان و روزهداران عزیز با توجه به شرایط خاص "کودکان بیسرپرست" که از فقرا و مساکین مورد اشاره در اصناف زکات در آیه ۶۰ سوره توبه به شمار میآیند، پرداخت زکات به این موسسه بلامانع است.
✨ عزیزان میتوانند کمکها، صدقات، زکات مال و زکات فطر خود را به حساب موسسه که در ذیل آمده است واریز فرمایند.
🔺شمارە شبا به نام موسسه خیریه امید زندگی
IR210600781001110317899001
شماره کارت:
6063737004951354
شمارە تماس:
+989144331987
#فطریه_را_در_جای_درست_پرداخت_کنیم
🔺آدرس صفحه گروه موسسه در تلگرام:
https://t.iss.one/+sRyw9qTd4QExNDBk
@avinpress
🔺موسسه خیریه ویژە نگهداری از کودکان بیسرپرست و بدسرپرست امید زندگی اشنویه
🌾پرداخت زکات فطر یا زکات مال به موسسه نگهداری از کودکان بی سرپرست
✨ مردم عزیز، هموطنان و روزهداران عزیز با توجه به شرایط خاص "کودکان بیسرپرست" که از فقرا و مساکین مورد اشاره در اصناف زکات در آیه ۶۰ سوره توبه به شمار میآیند، پرداخت زکات به این موسسه بلامانع است.
✨ عزیزان میتوانند کمکها، صدقات، زکات مال و زکات فطر خود را به حساب موسسه که در ذیل آمده است واریز فرمایند.
🔺شمارە شبا به نام موسسه خیریه امید زندگی
IR210600781001110317899001
شماره کارت:
6063737004951354
شمارە تماس:
+989144331987
#فطریه_را_در_جای_درست_پرداخت_کنیم
🔺آدرس صفحه گروه موسسه در تلگرام:
https://t.iss.one/+sRyw9qTd4QExNDBk
@avinpress
Forwarded from آوینپرس
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#پنجرهای_رو_به_بهشت
#بنکەی_هیوای_ژیانی_شنۆ_بۆ_نێرمنداڵانی_بێکەس_و_کار
🔺موسسه خیریه ویژە نگهداری از کودکان بیسرپرست و بدسرپرست امید زندگی اشنویه
🌾پرداخت زکات فطر یا زکات مال به موسسه نگهداری از کودکان بی سرپرست
✨ مردم عزیز، هموطنان و روزهداران عزیز با توجه به شرایط خاص "کودکان بیسرپرست" که از فقرا و مساکین مورد اشاره در اصناف زکات در آیه ۶۰ سوره توبه به شمار میآیند، پرداخت زکات به این موسسه بلامانع است.
✨ عزیزان میتوانند کمکها، صدقات، زکات مال و زکات فطر خود را به حساب موسسه که در ذیل آمده است واریز فرمایند.
🔺شمارە شبا به نام موسسه خیریه امید زندگی
IR210600781001110317899001
شماره کارت:
6063737004951354
شمارە تماس:
+989144331987
#فطریه_را_در_جای_درست_پرداخت_کنیم
🔺آدرس صفحه گروه موسسه در تلگرام:
https://t.iss.one/+sRyw9qTd4QExNDBk
@avinpress
#بنکەی_هیوای_ژیانی_شنۆ_بۆ_نێرمنداڵانی_بێکەس_و_کار
🔺موسسه خیریه ویژە نگهداری از کودکان بیسرپرست و بدسرپرست امید زندگی اشنویه
🌾پرداخت زکات فطر یا زکات مال به موسسه نگهداری از کودکان بی سرپرست
✨ مردم عزیز، هموطنان و روزهداران عزیز با توجه به شرایط خاص "کودکان بیسرپرست" که از فقرا و مساکین مورد اشاره در اصناف زکات در آیه ۶۰ سوره توبه به شمار میآیند، پرداخت زکات به این موسسه بلامانع است.
✨ عزیزان میتوانند کمکها، صدقات، زکات مال و زکات فطر خود را به حساب موسسه که در ذیل آمده است واریز فرمایند.
🔺شمارە شبا به نام موسسه خیریه امید زندگی
IR210600781001110317899001
شماره کارت:
6063737004951354
شمارە تماس:
+989144331987
#فطریه_را_در_جای_درست_پرداخت_کنیم
🔺آدرس صفحه گروه موسسه در تلگرام:
https://t.iss.one/+sRyw9qTd4QExNDBk
@avinpress
Forwarded from آوینپرس
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#بهوقت_دست_یکدیگر_گرفتن
گاهی همچون طوفانی سهمگین، بیخبر از ثروت یا فقر، از راه میرسد و همهچیز را در هم میکوبد. خانهها ویران میشوند، دلها میشکند، و آرزوها در آستانه نابودی قرار میگیرند. در این لحظات است که میفهمیم درد و رنج، بر چهره هیچ انسانی خط کشی از "دارا" و "نادار" نکشیده است. فقرا و ثروتمندان، هر دو، در برابر بلایای ناگهانی یکسان اند. اما درست در همین تاریکیهاست که نور امید از جایی میدرخشد: از دل انسانهایی که مهربانی را همچون نفس کشیدن، ضروری میدانند.
آنها میآیند؛ بیمنت، بیچشمداشت، و بیآنکه بدانند قربانیِ این مصیبت کیست. دستهایشان پر از کمک است، قلبهاشان سرشار از عشق. برای یک کودک یتیم پتو میآورند، برای پیرزنی که خانهاش سوخته نان میپزند، و برای مردی که همه چیز را از دست داده، شغل میسازند.
برخی به ما یادآوری میکنند که تاریکی هرگز پایدار نیست، چون مهربانی، همیشه چراغی روشن خواهد داشت. خدا را شکر برای وجودشان... خدا را شکر برای این که ما تنها نیستیم.
زندگی گاهی سنگین میشود، اما دستهای مهربان، زمین را سبکتر میکنند.
6037-7015-6996-3298
محمدامین قادری
@avinpress
گاهی همچون طوفانی سهمگین، بیخبر از ثروت یا فقر، از راه میرسد و همهچیز را در هم میکوبد. خانهها ویران میشوند، دلها میشکند، و آرزوها در آستانه نابودی قرار میگیرند. در این لحظات است که میفهمیم درد و رنج، بر چهره هیچ انسانی خط کشی از "دارا" و "نادار" نکشیده است. فقرا و ثروتمندان، هر دو، در برابر بلایای ناگهانی یکسان اند. اما درست در همین تاریکیهاست که نور امید از جایی میدرخشد: از دل انسانهایی که مهربانی را همچون نفس کشیدن، ضروری میدانند.
آنها میآیند؛ بیمنت، بیچشمداشت، و بیآنکه بدانند قربانیِ این مصیبت کیست. دستهایشان پر از کمک است، قلبهاشان سرشار از عشق. برای یک کودک یتیم پتو میآورند، برای پیرزنی که خانهاش سوخته نان میپزند، و برای مردی که همه چیز را از دست داده، شغل میسازند.
برخی به ما یادآوری میکنند که تاریکی هرگز پایدار نیست، چون مهربانی، همیشه چراغی روشن خواهد داشت. خدا را شکر برای وجودشان... خدا را شکر برای این که ما تنها نیستیم.
زندگی گاهی سنگین میشود، اما دستهای مهربان، زمین را سبکتر میکنند.
6037-7015-6996-3298
محمدامین قادری
@avinpress
Forwarded from آوینپرس
🔺قلعوقمعِ توسعه!
✍شفیع بهرامیان-روزنامهنگار
▫️شهرستان اشنویه، باآنهمه زیبایی خیرهکننده از کوهستانهای سرسبز و رودخانههای زلال تا باغهای میوهی رنگارنگ و هوای لطیف، گویی نگینی ناشناخته در دل طبیعت ایران است. این شهرستان نهتنها از جذابیتهای طبیعی شگفتانگیزی برخوردار است، بلکه گنجینهای فرهنگی و تاریخی بینظیری را نیز در خود جای داده است. بااینحال، تناقضی دردناک در مسیر توسعهی این منطقه به چشم میخورد:
گردشگران و مسافرانی که از نقاط مختلف کشور برای تجربهی این زیباییها به اشنویه میآیند، در بدو ورود با کمبود شدید امکانات رفاهی اولیه مانند رستورانهای بهداشتی، اقامتگاههای استاندارد، یا حتی سرویسهای بهداشتی مناسب روبهرو میشوند این مشکل بهویژه در روزهای پرترددی مانند جمعهها به اوج خود میرسد؛ زمانی که خیل عظیم بازدیدکنندگان، در جستجوی مکانی برای استراحت یا صرف یک وعده غذای ساده، ناامیدانه به تکاپو میافتند.
▫️در چنین شرایطی، پرسش اساسی این است: چرا بهجای حمایت از سرمایهگذاران معدودی که با انگیزهی توسعهی منطقه، اقدام به احداث مراکز رفاهی و اقامتی در مسیرهای منتهی به اشنویه کرده و در حال اخذ مجوزهای نهایی قانونی هستند، شاهد تلاش برای تخریب این سازهها هستیم؟ آیا قلعوقمع سریع و فوری این تلاشهای خودجوش، به بهانهی رعایت ضوابط اداری یا حفظ حریم جادهها یا فقدان تغییر کاربری؛ واقعاً در راستای منافع مردم و توسعهی پایدار این شهرستان است؟
▫️تخریب مراکز رفاهی معدود موجود نهتنها مشکل کمبود امکانات را تشدید میکند، بلکه پیامی ناامیدکننده به فعالان اقتصادی و اندک سرمایهگذاران این حوزه ارسال میکند: پیامی که میگوید سرمایهگذاری در این منطقه، حتی برای رفع نیازهای اولیهی گردشگران، با ریسک مصادره یا نابودی دسترنجشان همراه است. این رویکرد، چرخهی معیوبی ایجاد میکند؛ چراکه فقدان امکانات، گردشگری را محدود میکند، محدودیت گردشگری مانع رونق اقتصادی میشود و رکود اقتصادی نیز انگیزهی سرمایهگذاریهای جدید را از بین میبرد. آیا این همان «توسعه»ای است که مسئولان این شهر به دنبال آن هستند؟
▫️اشنویه در جایگاه یک منطقهی محروم، بیش از هر چیز به همگرایی بین نهادهای حاکمیتی و سرمایهگذاران محلی نیاز دارد. بهجای برخورد قهری، باید بستر قانونی برای ساماندهی، بهبود کیفیت و گسترش امکانات رفاهی فراهم شود. اگر برخی از این سازهها خارج از چارچوبهای قانونی ساخته شدهاند، راهحل، آموزش، همراهی برای اصلاح و تسهیل مجوزهاست، نه نابودی آنها. چطور میتوان انتظار داشت گردشگری در اشنویه رونق یابد، درحالیکه مسافران حتی امکان توقفِ چندساعتهی آبرومندانه ندارند؟
▫️توسعهی پایدار، تنها با شناخت ظرفیتها و رفع موانع پیشرو محقق میشود. تخریب مراکز رفاهی موجود، نهتنها خدمتی به اشنویه نیست، بلکه گامی به پس در مسیر جبران محرومیتهای تاریخی این منطقه است. زمان آن رسیده که نگاهها از برخوردهای سلبی و چکشی به سمت حمایت از ابتکارات مردمی و جذب سرمایهگذاریهای مسئولانه و صدالبته ایجاد بسترهای قانونی فعالیت تغییر کند. تنها در این صورت است که زیباییهای اشنویه نهتنها برای گردشگران، بلکه برای ساکنان آن نیز به فرصتی برای رشد تبدیل خواهد شد. انتظار این است مسئولان و دلسوزان این خطه، تدبیری منطقی برای این مشکل چاره کنند.
@avinpress
✍شفیع بهرامیان-روزنامهنگار
▫️شهرستان اشنویه، باآنهمه زیبایی خیرهکننده از کوهستانهای سرسبز و رودخانههای زلال تا باغهای میوهی رنگارنگ و هوای لطیف، گویی نگینی ناشناخته در دل طبیعت ایران است. این شهرستان نهتنها از جذابیتهای طبیعی شگفتانگیزی برخوردار است، بلکه گنجینهای فرهنگی و تاریخی بینظیری را نیز در خود جای داده است. بااینحال، تناقضی دردناک در مسیر توسعهی این منطقه به چشم میخورد:
گردشگران و مسافرانی که از نقاط مختلف کشور برای تجربهی این زیباییها به اشنویه میآیند، در بدو ورود با کمبود شدید امکانات رفاهی اولیه مانند رستورانهای بهداشتی، اقامتگاههای استاندارد، یا حتی سرویسهای بهداشتی مناسب روبهرو میشوند این مشکل بهویژه در روزهای پرترددی مانند جمعهها به اوج خود میرسد؛ زمانی که خیل عظیم بازدیدکنندگان، در جستجوی مکانی برای استراحت یا صرف یک وعده غذای ساده، ناامیدانه به تکاپو میافتند.
▫️در چنین شرایطی، پرسش اساسی این است: چرا بهجای حمایت از سرمایهگذاران معدودی که با انگیزهی توسعهی منطقه، اقدام به احداث مراکز رفاهی و اقامتی در مسیرهای منتهی به اشنویه کرده و در حال اخذ مجوزهای نهایی قانونی هستند، شاهد تلاش برای تخریب این سازهها هستیم؟ آیا قلعوقمع سریع و فوری این تلاشهای خودجوش، به بهانهی رعایت ضوابط اداری یا حفظ حریم جادهها یا فقدان تغییر کاربری؛ واقعاً در راستای منافع مردم و توسعهی پایدار این شهرستان است؟
▫️تخریب مراکز رفاهی معدود موجود نهتنها مشکل کمبود امکانات را تشدید میکند، بلکه پیامی ناامیدکننده به فعالان اقتصادی و اندک سرمایهگذاران این حوزه ارسال میکند: پیامی که میگوید سرمایهگذاری در این منطقه، حتی برای رفع نیازهای اولیهی گردشگران، با ریسک مصادره یا نابودی دسترنجشان همراه است. این رویکرد، چرخهی معیوبی ایجاد میکند؛ چراکه فقدان امکانات، گردشگری را محدود میکند، محدودیت گردشگری مانع رونق اقتصادی میشود و رکود اقتصادی نیز انگیزهی سرمایهگذاریهای جدید را از بین میبرد. آیا این همان «توسعه»ای است که مسئولان این شهر به دنبال آن هستند؟
▫️اشنویه در جایگاه یک منطقهی محروم، بیش از هر چیز به همگرایی بین نهادهای حاکمیتی و سرمایهگذاران محلی نیاز دارد. بهجای برخورد قهری، باید بستر قانونی برای ساماندهی، بهبود کیفیت و گسترش امکانات رفاهی فراهم شود. اگر برخی از این سازهها خارج از چارچوبهای قانونی ساخته شدهاند، راهحل، آموزش، همراهی برای اصلاح و تسهیل مجوزهاست، نه نابودی آنها. چطور میتوان انتظار داشت گردشگری در اشنویه رونق یابد، درحالیکه مسافران حتی امکان توقفِ چندساعتهی آبرومندانه ندارند؟
▫️توسعهی پایدار، تنها با شناخت ظرفیتها و رفع موانع پیشرو محقق میشود. تخریب مراکز رفاهی موجود، نهتنها خدمتی به اشنویه نیست، بلکه گامی به پس در مسیر جبران محرومیتهای تاریخی این منطقه است. زمان آن رسیده که نگاهها از برخوردهای سلبی و چکشی به سمت حمایت از ابتکارات مردمی و جذب سرمایهگذاریهای مسئولانه و صدالبته ایجاد بسترهای قانونی فعالیت تغییر کند. تنها در این صورت است که زیباییهای اشنویه نهتنها برای گردشگران، بلکه برای ساکنان آن نیز به فرصتی برای رشد تبدیل خواهد شد. انتظار این است مسئولان و دلسوزان این خطه، تدبیری منطقی برای این مشکل چاره کنند.
@avinpress
Forwarded from اتچ بات
.
🔺شوالیه یا شهروند؟ مسئله این است!
✍شفیع بهرامیان- روزنامهنگار
▫️ارومیه، بهعنوان کلانشهری با موزاییکی غنی از اقوام، زبانها، فرهنگها، مذاهب و ادیان، یکی از نمادهای همزیستی و تنوع در ایران است. بااینحال، شاهد روندی نگرانکنندهایم که در آن، مفهوم عمیق و فراگیر «شهروندی» به هویتهای محدود قومی، زبانی و عشیرهای تقلیل یافته است. گویی شهروندان، بهجای آنکه اعضای برابر یک پیکره واحد با حقوق و تکالیف مشترک و «زیست برابر» باشند، به «شوالیههایی» برای دفاع از مرزهای تنگ قومی برساخت شده توسط «ولینعمتان» خود تبدیل شدهاند.
این نگاه انحرافی و تقلیلگرا، خطری جدی برای انسجام اجتماعی و توسعه پایدار این سرزمین تاریخی است که روزگاری در زیبایی و تنوع و تلوُّن به «پاریس ایران» مشهور بود. هر نوع خوانش و تحلیلی از این شهر بدون توجه به روندهای گذشته حداقل یک هزار سال اخیر آن و صرفاً مصادره به مطلوب کردن یک مقطع یا برش خاص گذشته یا معاصر، باعثوبانی وضعیت نابسامان امروزی است. اکنون، شهروندی واقعی، فراتر از تعلقات خونی و زبانی و حتی مذهبی است؛ این مفهوم بر پایه احترام متقابل، پذیرش تنوع، پایبندی به قانون و تلاش برای منافع مشترک در پهنهای بنام «مدنیت» بنا شده است.
▫️زمانی که هویتهای قومی بر هویت مشترک شهری و ملی سایه میاندازند، بستر برای تفرقه، سوءظن و حتی نزاع فراهم میشود. هزینه هر نزاعی البته فرار سرمایهگذاری، هدررفت منابع انسانی و مادی، رکود و کاهش اعتماد اجتماعی و افزایش انواع شکافهای جمعیتی و کالبدی شهر است که میتواند آن را به عقبافتادهترین مرکز استانی در پهنه کشور بدل سازد.
در بزرگشهری چون ارومیه که پتانسیل عظیم آن در همافزایی همین تنوعها نهفته است، برجسته کردن عامدانه یا حتی سهوی مرزهای قومی و تبدیل شهروندان به نمایندگان ایل، تبار، قومیت و خردهفرهنگهای مختلف، نهتنها بیتوجهی به الزامات زندگی مدرن شهری است، بلکه ریختن آب به آسیاب کسانی است که کاسبان تفرقهاند و هر آنچه دارند در سایه دمیدن به آتش همین شکافها و خصومتهاست.
بهجاست بهجای محصور شدن در جزیرهها و قلعههای تنگ و کوچک قومی، بر ساختن پلهای ارتباطی و ترویج «هویت مشترک شهروندی» و تقویت «طبقه متوسط شهری» تمرکز کنیم؛ هویتی که در آن، همه، فارغ از زبان و قومیت و ذهنیتهای فردی، خود را عضوی مؤثر و محترم از جامعه بزرگ ارومیه و استان آذربایجانغربی بدانند و برای آبادانی آن، منیّتهای فردی خویش را قربانی کنند.
لینک متن در سایت: https://B2n.ir/Av40
@avinpress
🔺شوالیه یا شهروند؟ مسئله این است!
✍شفیع بهرامیان- روزنامهنگار
▫️ارومیه، بهعنوان کلانشهری با موزاییکی غنی از اقوام، زبانها، فرهنگها، مذاهب و ادیان، یکی از نمادهای همزیستی و تنوع در ایران است. بااینحال، شاهد روندی نگرانکنندهایم که در آن، مفهوم عمیق و فراگیر «شهروندی» به هویتهای محدود قومی، زبانی و عشیرهای تقلیل یافته است. گویی شهروندان، بهجای آنکه اعضای برابر یک پیکره واحد با حقوق و تکالیف مشترک و «زیست برابر» باشند، به «شوالیههایی» برای دفاع از مرزهای تنگ قومی برساخت شده توسط «ولینعمتان» خود تبدیل شدهاند.
این نگاه انحرافی و تقلیلگرا، خطری جدی برای انسجام اجتماعی و توسعه پایدار این سرزمین تاریخی است که روزگاری در زیبایی و تنوع و تلوُّن به «پاریس ایران» مشهور بود. هر نوع خوانش و تحلیلی از این شهر بدون توجه به روندهای گذشته حداقل یک هزار سال اخیر آن و صرفاً مصادره به مطلوب کردن یک مقطع یا برش خاص گذشته یا معاصر، باعثوبانی وضعیت نابسامان امروزی است. اکنون، شهروندی واقعی، فراتر از تعلقات خونی و زبانی و حتی مذهبی است؛ این مفهوم بر پایه احترام متقابل، پذیرش تنوع، پایبندی به قانون و تلاش برای منافع مشترک در پهنهای بنام «مدنیت» بنا شده است.
▫️زمانی که هویتهای قومی بر هویت مشترک شهری و ملی سایه میاندازند، بستر برای تفرقه، سوءظن و حتی نزاع فراهم میشود. هزینه هر نزاعی البته فرار سرمایهگذاری، هدررفت منابع انسانی و مادی، رکود و کاهش اعتماد اجتماعی و افزایش انواع شکافهای جمعیتی و کالبدی شهر است که میتواند آن را به عقبافتادهترین مرکز استانی در پهنه کشور بدل سازد.
در بزرگشهری چون ارومیه که پتانسیل عظیم آن در همافزایی همین تنوعها نهفته است، برجسته کردن عامدانه یا حتی سهوی مرزهای قومی و تبدیل شهروندان به نمایندگان ایل، تبار، قومیت و خردهفرهنگهای مختلف، نهتنها بیتوجهی به الزامات زندگی مدرن شهری است، بلکه ریختن آب به آسیاب کسانی است که کاسبان تفرقهاند و هر آنچه دارند در سایه دمیدن به آتش همین شکافها و خصومتهاست.
بهجاست بهجای محصور شدن در جزیرهها و قلعههای تنگ و کوچک قومی، بر ساختن پلهای ارتباطی و ترویج «هویت مشترک شهروندی» و تقویت «طبقه متوسط شهری» تمرکز کنیم؛ هویتی که در آن، همه، فارغ از زبان و قومیت و ذهنیتهای فردی، خود را عضوی مؤثر و محترم از جامعه بزرگ ارومیه و استان آذربایجانغربی بدانند و برای آبادانی آن، منیّتهای فردی خویش را قربانی کنند.
لینک متن در سایت: https://B2n.ir/Av40
@avinpress
Telegram
attach 📎
Forwarded from عکس نگار
.
توپ در زمین ماست؛
🔺بازارچه کیلهشین اشنویه در آستانه گشایش
✍شفیع بهرامیان- در تحرکی دیپلماتیک و اقتصادی که نویدبخش فصلی تازه در مناسبات مرزی ایران و اقلیم کردستان عراق است، هیأتی عالیرتبه و تامالاختیار از اقلیم کردستان عراق، هماکنون در تهران به سر میبرد. این هیئت که گفته میشود امید خوشناو استاندار اربیل و شماری دیگر از مقامات اقلیم ازجمله مسئول روابط اقلیم و جمهوری اسلامی و مدیر گمرک حاجی عمران در آن حضور دارند برای شرکت در نمایشگاه اکسپو ۲۰۲۵ و گفتوگو درباره روابط اقتصادی و تجاری اقلیم کردستان و ایران، وارد تهران، شده است.
گفته میشود این هیئت پیگیر نهایی کردن مقدمات آغاز به کار رسمی بازارچه مرزی کیلهشین (کلاشین) در شهرستان اشنویه آذربایجانغربی است. براساس برنامهریزیها، این هیئت در ادامه رایزنیهای خود، بهزودی سفری به استانداری آذربایجانغربی در شهر ارومیه نیز خواهد داشت تا از نزدیک وضعیت زیرساختهای لازم برای آغاز به کار بازارچه مرزی اشنویه-سیدکان را بررسی و گفتوگوهای تکمیلی را انجام دهد. استاندار اربیل بهطور جداگانه با استانداران تهران، قزوین و زنجان، نیز دیدار خواهد کرد.
بازارچه مرزی کیلهشین اشنویه که در گذشته دور فعالیت آن متوقف شده بود، با پیگیریهای فشرده و با مصوبه شورای عالی امنیت کشور و شورای کار ویژه مرز، در آستانه بازگشایی قرار دارد. این امر بهویژه پس از رایزنیها و تلاشهای معتمدیان، استاندار سابق آذربایجانغربی، جان تازهای گرفته و به یکی از اولویتهای همکاریهای مرزی تبدیل شده است.
اکنونکه مقامات اقلیم کردستان عراق تمایل خود را برای فعالسازی این گذرگاه مرزی اعلام کردهاند بهنظر میرسد، توپ در زمین مسئولان جمهوری اسلامی ایران در مرکز و استان است تا با تسریع در فراهم آوردن بسترهای لازم زیرساختی، امکان نهایی کردن توافقات و بهرهبرداری هرچه سریعتر از این پتانسیل عظیم تجاری را فراهم آورند.
اشنویه، شهری با بیش از ۹۰ هزار نفر جمعیت در ۷۰ کیلومتری مرکز استان آذربایجانغربی، یکی از قطبهای اصلی کشاورزی و باغداری در سطح استان و کشور محسوب میشود. این شهرستان که از دیرباز به دلیل همجواری با اقلیم کردستان عراق دارای ظرفیتهای قابلتوجهی برای تجارت مرزی بوده، در سالیان گذشته از این مزیت استراتژیک کمتر بهرهمند شده است.
فعالسازی بازارچه مرزی کیلهشین (کلاشین) میتواند اشنویه را پس از مدتها از بنبست اقتصادی و تجاری خارج کرده و با رونق بخشیدن به مبادلات کالا و تردد مرزنشینان، چرخهای توسعه را در این منطقه و استان با سرعت بیشتری به حرکت درآورد. بازگشایی این معبر به نوعی بازسازی جاده تاریخی اشنویه به اربیل و موصل است که از زمان آشوریان و اورارتوها ( بیش از ۲۳۰۰ سال قبل) تا دوره معاصر برای تجارت مورد استفاده قرار گرفته است. انتظار میرود گشایش این بازارچه به بهبود وضعیت معیشتی مرزنشینان، کاهش نرخ فقر و بیکاری و جبران بخشی از محرومیتهای تاریخی این شهرستان کمک شایانی کند.
لینک مطلب در سایت: https://B2n.ir/zw9480
@avinpress
توپ در زمین ماست؛
🔺بازارچه کیلهشین اشنویه در آستانه گشایش
✍شفیع بهرامیان- در تحرکی دیپلماتیک و اقتصادی که نویدبخش فصلی تازه در مناسبات مرزی ایران و اقلیم کردستان عراق است، هیأتی عالیرتبه و تامالاختیار از اقلیم کردستان عراق، هماکنون در تهران به سر میبرد. این هیئت که گفته میشود امید خوشناو استاندار اربیل و شماری دیگر از مقامات اقلیم ازجمله مسئول روابط اقلیم و جمهوری اسلامی و مدیر گمرک حاجی عمران در آن حضور دارند برای شرکت در نمایشگاه اکسپو ۲۰۲۵ و گفتوگو درباره روابط اقتصادی و تجاری اقلیم کردستان و ایران، وارد تهران، شده است.
گفته میشود این هیئت پیگیر نهایی کردن مقدمات آغاز به کار رسمی بازارچه مرزی کیلهشین (کلاشین) در شهرستان اشنویه آذربایجانغربی است. براساس برنامهریزیها، این هیئت در ادامه رایزنیهای خود، بهزودی سفری به استانداری آذربایجانغربی در شهر ارومیه نیز خواهد داشت تا از نزدیک وضعیت زیرساختهای لازم برای آغاز به کار بازارچه مرزی اشنویه-سیدکان را بررسی و گفتوگوهای تکمیلی را انجام دهد. استاندار اربیل بهطور جداگانه با استانداران تهران، قزوین و زنجان، نیز دیدار خواهد کرد.
بازارچه مرزی کیلهشین اشنویه که در گذشته دور فعالیت آن متوقف شده بود، با پیگیریهای فشرده و با مصوبه شورای عالی امنیت کشور و شورای کار ویژه مرز، در آستانه بازگشایی قرار دارد. این امر بهویژه پس از رایزنیها و تلاشهای معتمدیان، استاندار سابق آذربایجانغربی، جان تازهای گرفته و به یکی از اولویتهای همکاریهای مرزی تبدیل شده است.
اکنونکه مقامات اقلیم کردستان عراق تمایل خود را برای فعالسازی این گذرگاه مرزی اعلام کردهاند بهنظر میرسد، توپ در زمین مسئولان جمهوری اسلامی ایران در مرکز و استان است تا با تسریع در فراهم آوردن بسترهای لازم زیرساختی، امکان نهایی کردن توافقات و بهرهبرداری هرچه سریعتر از این پتانسیل عظیم تجاری را فراهم آورند.
اشنویه، شهری با بیش از ۹۰ هزار نفر جمعیت در ۷۰ کیلومتری مرکز استان آذربایجانغربی، یکی از قطبهای اصلی کشاورزی و باغداری در سطح استان و کشور محسوب میشود. این شهرستان که از دیرباز به دلیل همجواری با اقلیم کردستان عراق دارای ظرفیتهای قابلتوجهی برای تجارت مرزی بوده، در سالیان گذشته از این مزیت استراتژیک کمتر بهرهمند شده است.
فعالسازی بازارچه مرزی کیلهشین (کلاشین) میتواند اشنویه را پس از مدتها از بنبست اقتصادی و تجاری خارج کرده و با رونق بخشیدن به مبادلات کالا و تردد مرزنشینان، چرخهای توسعه را در این منطقه و استان با سرعت بیشتری به حرکت درآورد. بازگشایی این معبر به نوعی بازسازی جاده تاریخی اشنویه به اربیل و موصل است که از زمان آشوریان و اورارتوها ( بیش از ۲۳۰۰ سال قبل) تا دوره معاصر برای تجارت مورد استفاده قرار گرفته است. انتظار میرود گشایش این بازارچه به بهبود وضعیت معیشتی مرزنشینان، کاهش نرخ فقر و بیکاری و جبران بخشی از محرومیتهای تاریخی این شهرستان کمک شایانی کند.
لینک مطلب در سایت: https://B2n.ir/zw9480
@avinpress
Forwarded from آوینپرس
🔺سنجرخان قهرمان ملی کُرد در صداوسیما چگونه بازنمایی شد؟
▫️سریال سردار اکرم (سنجر خان) که حدود ۱۰ سال طول کشید تا توانست به ساخت و پخش در تلویزیون رسمی کشور برسد در مقایسه با سریالهایی چون کوچک جنگلی و دلیران تنگستان، چه اندازه موفق شده تا یکی از مبارزان کردستان را که در برابر روسها و انگلیسیها ایستادگی کرد به ایرانیان معرفی کند؟
برای مطالعه این یادداشت بر لینک زیر کلیک کنید:
https://B2n.ir/qq9672
@avinpress
▫️سریال سردار اکرم (سنجر خان) که حدود ۱۰ سال طول کشید تا توانست به ساخت و پخش در تلویزیون رسمی کشور برسد در مقایسه با سریالهایی چون کوچک جنگلی و دلیران تنگستان، چه اندازه موفق شده تا یکی از مبارزان کردستان را که در برابر روسها و انگلیسیها ایستادگی کرد به ایرانیان معرفی کند؟
برای مطالعه این یادداشت بر لینک زیر کلیک کنید:
https://B2n.ir/qq9672
@avinpress
آوینپرس
سنجرخان کُرد در صداوسیما چگونه بازنمایی شد
شفیع بهرامیان-روزنامه نگار/ سنجرخان وزیری، شخصیتی برجسته در تاریخ ایران اواخر دوره قاجار و جنگ جهانی اول بود. او بهعنوان یک قهرمان کُرد و اهل سنت شناخته میشود که در
Forwarded from آوینپرس
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.
🔺شنۆ بەرەو داهاتووی ڕوون یا نادیار؟
▫️باسێک سەبارەت بە چۆنیەتی گەشەسەندنی ئابووری و گەشتیاری شاری شنۆ و هەروەها ئەرک و بەرپرسایەتی شارۆمەندان و مێدیاکاران و ڕای گشتی و ئەندامانی شۆڕای شار و شارەوانی و گەورەپیاوانی شنۆی دێرین و دلۆڤان لەهەمبەر داهاتووی ئەم شارە دا.
▫️شنۆ هێستا بەرەو کۆ دەروا؟
▫️کەندوو کۆسپەکانی هێستای شار چنە؟
▫️چ بکەێن شنۆ ببێتە سەرتۆپی هەموو شارانی وڵات له بواری گەشتیاری و بووژانەوە؟
@avinpress
🔺شنۆ بەرەو داهاتووی ڕوون یا نادیار؟
▫️باسێک سەبارەت بە چۆنیەتی گەشەسەندنی ئابووری و گەشتیاری شاری شنۆ و هەروەها ئەرک و بەرپرسایەتی شارۆمەندان و مێدیاکاران و ڕای گشتی و ئەندامانی شۆڕای شار و شارەوانی و گەورەپیاوانی شنۆی دێرین و دلۆڤان لەهەمبەر داهاتووی ئەم شارە دا.
▫️شنۆ هێستا بەرەو کۆ دەروا؟
▫️کەندوو کۆسپەکانی هێستای شار چنە؟
▫️چ بکەێن شنۆ ببێتە سەرتۆپی هەموو شارانی وڵات له بواری گەشتیاری و بووژانەوە؟
@avinpress
Forwarded from آوینپرس
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
این خبر را که ۲۳ بهمن سال گذشته منتشر شده بخوانید و به اسامی شهرها دقت کنید:
🔺"الحاق ۱۱ آمبولانس و موتورآمبولانس به ناوگان اورژانس آذربایجانغربی
رئیس اورژانس آذربایجانغربی، اظهار داشت: در مراسمی ۱۱ دستگاه آمبولانس و موتورآمبولانس در مراکز اورژانس استان توزیع شد.وی افزود: تعداد ۶ دستگاه آمبولانس از نوع تویوتا هایس جدید و ۵ دستگاه موتورآمبولانس در بین مراکز اورژانس ارومیه و سایر مراکز اورژانس شهرستانها توزیع شد. ۳ دستگاه آمبولانس به مرکز ارومیه و یک دستگاه به مراکز اورژانس شهرستانهای شوط، سردشت و بوکان تخصیص یافت.
فرزین رضازاده افزود: یک دستگاه موتور آمبولانس به مراکز ماکو، بوکان، پیرانشهر، نقده و سلماس تخصیص داده شد."
🔺🔺 سهم شهرستان اشنویه با ۵ پایگاه فوریتهای ویژه (شهری ۱ و شهری ۲ و کانیسپی و عینالروم و گندویلا) بدون هیچ کد پشتیبان و آمبولانس جایگزین کجاست؟ مسئولان مربوطه برای تجهیز ناوگان اشنویه چهکردهاند؟ آیا سکوت نشانه کمکاری مسئولان حوزه درمان و بهداشت و فوریتها نیست یا مسایل دیگری وجود دارد؟ منتظر شفافسازی مسئولان هستیم.
@avinpress
🔺"الحاق ۱۱ آمبولانس و موتورآمبولانس به ناوگان اورژانس آذربایجانغربی
رئیس اورژانس آذربایجانغربی، اظهار داشت: در مراسمی ۱۱ دستگاه آمبولانس و موتورآمبولانس در مراکز اورژانس استان توزیع شد.وی افزود: تعداد ۶ دستگاه آمبولانس از نوع تویوتا هایس جدید و ۵ دستگاه موتورآمبولانس در بین مراکز اورژانس ارومیه و سایر مراکز اورژانس شهرستانها توزیع شد. ۳ دستگاه آمبولانس به مرکز ارومیه و یک دستگاه به مراکز اورژانس شهرستانهای شوط، سردشت و بوکان تخصیص یافت.
فرزین رضازاده افزود: یک دستگاه موتور آمبولانس به مراکز ماکو، بوکان، پیرانشهر، نقده و سلماس تخصیص داده شد."
🔺🔺 سهم شهرستان اشنویه با ۵ پایگاه فوریتهای ویژه (شهری ۱ و شهری ۲ و کانیسپی و عینالروم و گندویلا) بدون هیچ کد پشتیبان و آمبولانس جایگزین کجاست؟ مسئولان مربوطه برای تجهیز ناوگان اشنویه چهکردهاند؟ آیا سکوت نشانه کمکاری مسئولان حوزه درمان و بهداشت و فوریتها نیست یا مسایل دیگری وجود دارد؟ منتظر شفافسازی مسئولان هستیم.
@avinpress
Forwarded from عکس نگار
🔺مرگ یک دانشآموز؛ ابراز احساسات مسئولان و دیگر هیچ!
✍شفیع بهرامیان-روزنامهنگار
▫️پیام تسلیت مدیرکل آموزشوپرورش آذربایجانغربی در پی درگذشت دلخراش دانشآموز مقطع دوم متوسطه زندهیاد «مهسا اصغری» براثر آتشسوزی سرویس مدرسه، اگرچه از منظر انسانی قابل درک است، اما از دیدگاه علمی و مدیریتی، نشاندهندهی یک خلاء عمیق در پذیرش مسئولیت و پاسخگویی است. این پیام، بیش از آنکه مرهمی بر زخم خانواده داغدار و جامعه نگران باشد، پرسشهای جدی در مورد کمکاری و اهمال احتمالی این ادارهکل و یا سایر نهادهای مسئول در انجام وظایف قانونی خود ایجاد میکند.
▫️اساساً، مسئولیت ادارهکل آموزشوپرورش در قبال دانشآموزان، فراتر از ابراز همدردی پس از وقوع فاجعه است. «آئیننامه اجرایی حملونقل دانش آموزان» و سایر قوانین مرتبط از جمله قانون جابجایی معولان، وظایف مشخص و غیرقابلانکاری را بر دوش این نهاد در تأمین امنیت و سلامت دانشآموزان حین استفاده از سرویس مدارس قرار داده است. این مسئولیتها شامل نظارت دقیق بر کار شهرداریها و یا فرآیند "نحوه انتخاب پیمانکار" حملونقل، حصول اطمینان از "صلاحیت عمومی و تخصصی رانندگان"، کنترل "مدل و سال تولید وسایل نقلیه" مورداستفاده و انطباق آنها با استانداردهای ایمنی، انجام "بازرسیهای دورهای و سرزده" از این وسایل نقلیه و "الزام به حمل تجهیزات ایمنی ضروری" چون کپسول آتشنشانی سالم و در دسترس است این امر البته برای دانش آموزان استثنایی باید با حساسیت بیشتری انجام پذیرد.
▫️در پیام تسلیت آقای صمیمی، هیچ اثری از پذیرش این مسئولیتها و یا تعهد به بررسی قصورهای احتمالی در این زنجیره دیده نمیشود. صرفاً ابراز تأسف و آرزوی صبر برای بازماندگان، نمیتواند پاسخگوی این سؤال بنیادین باشد که چرا یک دانشآموز استثنایی باید در سرویس مدرسهای که تحت نظارت این ادارهکل و یا نهاد عمومی غیردولتی چون شهرداری و یا حتی بهزیستی فعالیت میکند، اینچنین قربانی شود. فقدان هرگونه اشاره به «قول پیگیری و مجازات عوامل دخیل» در این حادثه، این شائبه را تقویت میکند که ادارهکل آموزشوپرورش آذربایجانغربی یا از عمق مسئولیتهای قانونی خود در بحث مسئولیت حفظ جان دانشآموزان آگاه نیست، یا درصدد شانه خالی کردن از زیر بار آن است و یا اینکه شاید این حادثه برایش چندان وزن و اهمیتی ندارد!
▫️یک رویکرد علمی و مسئولانه ایجاب میکرد که مدیرکل آموزشوپرورش، در کنار ابراز همدردی و احساسات صرف، بهصراحت اعلام نماید که کمیتهای حقیقتیاب برای بررسی دقیق علل حادثه از جمله رعایت یا عدم رعایت تمامی ضوابط ایمنی فوقالذکر توسط شهرداری یا پیمانکار احتمالی، راننده و ناظران مربوطه، تشکیل خواهد شد و با متخلفان و مقصران احتمالی، بدون هیچگونه اغماضی برخورد قانونی صورت خواهد گرفت. سکوت در برابر این موارد، نهتنها اعتماد عمومی را خدشهدار میکند، بلکه میتواند زمینهساز تکرار چنین حوادث ناگواری در آینده باشد.
▫️آموزش و پرورش آذربایجانغربی موظف است به افکار عمومی، اولیای نگران تمام دانشآموزان استان و به ویژه خانواده داغدار این دانشآموز، پاسخی شفاف و قانعکننده در مورد علل وقوع این حادثه و اقدامات انجام شده برای جلوگیری از تکرار آن ارائه دهد. اعلام نتایج تحقیقات و برخورد با مقصرین احتمالی، کمترین انتظاری است که میتوان از یک نهاد مسئول داشت. در غیر این صورت، این پیام تسلیت تنها نمک بر زخم عمیق خانواده مرحوم مهسا اصغری و جامعه خواهد بود.
▫️آیه ۳۲ سوره مائده بهصراحت نجات یک جان بیگناه را در حکم زنده کردن تمام جانها (نفسها) دانسته و مرگ یک فرد بیگناه را در حکم مرگ همه آدمیان میداند و این آیه مسئولیت تکتک افراد را در بحث اهمیت جان انسانها، بهوضوح نشان میدهد.
@avinpress
✍شفیع بهرامیان-روزنامهنگار
▫️پیام تسلیت مدیرکل آموزشوپرورش آذربایجانغربی در پی درگذشت دلخراش دانشآموز مقطع دوم متوسطه زندهیاد «مهسا اصغری» براثر آتشسوزی سرویس مدرسه، اگرچه از منظر انسانی قابل درک است، اما از دیدگاه علمی و مدیریتی، نشاندهندهی یک خلاء عمیق در پذیرش مسئولیت و پاسخگویی است. این پیام، بیش از آنکه مرهمی بر زخم خانواده داغدار و جامعه نگران باشد، پرسشهای جدی در مورد کمکاری و اهمال احتمالی این ادارهکل و یا سایر نهادهای مسئول در انجام وظایف قانونی خود ایجاد میکند.
▫️اساساً، مسئولیت ادارهکل آموزشوپرورش در قبال دانشآموزان، فراتر از ابراز همدردی پس از وقوع فاجعه است. «آئیننامه اجرایی حملونقل دانش آموزان» و سایر قوانین مرتبط از جمله قانون جابجایی معولان، وظایف مشخص و غیرقابلانکاری را بر دوش این نهاد در تأمین امنیت و سلامت دانشآموزان حین استفاده از سرویس مدارس قرار داده است. این مسئولیتها شامل نظارت دقیق بر کار شهرداریها و یا فرآیند "نحوه انتخاب پیمانکار" حملونقل، حصول اطمینان از "صلاحیت عمومی و تخصصی رانندگان"، کنترل "مدل و سال تولید وسایل نقلیه" مورداستفاده و انطباق آنها با استانداردهای ایمنی، انجام "بازرسیهای دورهای و سرزده" از این وسایل نقلیه و "الزام به حمل تجهیزات ایمنی ضروری" چون کپسول آتشنشانی سالم و در دسترس است این امر البته برای دانش آموزان استثنایی باید با حساسیت بیشتری انجام پذیرد.
▫️در پیام تسلیت آقای صمیمی، هیچ اثری از پذیرش این مسئولیتها و یا تعهد به بررسی قصورهای احتمالی در این زنجیره دیده نمیشود. صرفاً ابراز تأسف و آرزوی صبر برای بازماندگان، نمیتواند پاسخگوی این سؤال بنیادین باشد که چرا یک دانشآموز استثنایی باید در سرویس مدرسهای که تحت نظارت این ادارهکل و یا نهاد عمومی غیردولتی چون شهرداری و یا حتی بهزیستی فعالیت میکند، اینچنین قربانی شود. فقدان هرگونه اشاره به «قول پیگیری و مجازات عوامل دخیل» در این حادثه، این شائبه را تقویت میکند که ادارهکل آموزشوپرورش آذربایجانغربی یا از عمق مسئولیتهای قانونی خود در بحث مسئولیت حفظ جان دانشآموزان آگاه نیست، یا درصدد شانه خالی کردن از زیر بار آن است و یا اینکه شاید این حادثه برایش چندان وزن و اهمیتی ندارد!
▫️یک رویکرد علمی و مسئولانه ایجاب میکرد که مدیرکل آموزشوپرورش، در کنار ابراز همدردی و احساسات صرف، بهصراحت اعلام نماید که کمیتهای حقیقتیاب برای بررسی دقیق علل حادثه از جمله رعایت یا عدم رعایت تمامی ضوابط ایمنی فوقالذکر توسط شهرداری یا پیمانکار احتمالی، راننده و ناظران مربوطه، تشکیل خواهد شد و با متخلفان و مقصران احتمالی، بدون هیچگونه اغماضی برخورد قانونی صورت خواهد گرفت. سکوت در برابر این موارد، نهتنها اعتماد عمومی را خدشهدار میکند، بلکه میتواند زمینهساز تکرار چنین حوادث ناگواری در آینده باشد.
▫️آموزش و پرورش آذربایجانغربی موظف است به افکار عمومی، اولیای نگران تمام دانشآموزان استان و به ویژه خانواده داغدار این دانشآموز، پاسخی شفاف و قانعکننده در مورد علل وقوع این حادثه و اقدامات انجام شده برای جلوگیری از تکرار آن ارائه دهد. اعلام نتایج تحقیقات و برخورد با مقصرین احتمالی، کمترین انتظاری است که میتوان از یک نهاد مسئول داشت. در غیر این صورت، این پیام تسلیت تنها نمک بر زخم عمیق خانواده مرحوم مهسا اصغری و جامعه خواهد بود.
▫️آیه ۳۲ سوره مائده بهصراحت نجات یک جان بیگناه را در حکم زنده کردن تمام جانها (نفسها) دانسته و مرگ یک فرد بیگناه را در حکم مرگ همه آدمیان میداند و این آیه مسئولیت تکتک افراد را در بحث اهمیت جان انسانها، بهوضوح نشان میدهد.
@avinpress
Forwarded from عکس نگار
.
🔺گریز سرمایه از جامعه بیقرار!
✍شفیع بهرامیان- روزنامهنگار
احساس امنیت (Security Perception)، مفهومی فراتر از آمار و ارقام رسمی جرائم یا توان نظامی یک کشور است. این شاخص، یک معیار روانشناختی و کیفی است که برداشت و باور شهروندان از میزان امنیت جانی، مالی، شغلی، قضایی و اجتماعی در محیط زندگیشان را منعکس میکند. احساس امنیت فراتر از فقدان تهدید بوده و شامل اطمینان به آینده، اعتماد به نهادهای موجود و امید به پایداری وضعیت مطلوب است و سنگ بنای آرامش روانی جامعه محسوب میشود.
اندازهگیری این شاخص عمدتاً از طریق پیمایشهای اجتماعی، پرسشنامههای تخصصی و مصاحبه انجام میشود که در آنها مؤلفههایی چون ترس از جرم، نگرانی از بیثباتی اقتصادی و اعتماد به حاکمیت قانون سنجیده میشود. تفاوت بنیادین آن با «شاخص امنیت» در همین رویکرد است؛ شاخص امنیت بر دادههای کمی و عینی (مانند تعداد قتل عمد و غیرعمد، زورگیری، تهدید، مسمومیت عمدی، سرقت، تصادفات و نظایر آن) تکیه دارد، حالآنکه شاخص احساس امنیت، بازتابدهنده تفسیر و تجربه ذهنی افراد از این واقعیتها و سایر عوامل محیطی است.
اهمیت احساس امنیت در هرگونه توسعه اقتصادی و جذب سرمایهگذاری، چه داخلی و چه خارجی، غیرقابلانکار است. سرمایهگذاران پیش از هرگونه اقدام، به ارزیابی ریسک و پیشبینیپذیری محیط کسبوکار میپردازند. احساس امنیت بالا، به معنای وجود ثبات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، حاکمیت قانون، شفافیت در عملکرد نهادها و وجود یک سیستم داوری کارآمد و بیطرف است. این عوامل، ریسک سرمایهگذاری را کاهش داده و اعتماد لازم برای ورود سرمایه و تخصیص منابع به پروژههای بلندمدت را فراهم میآورد. در مقابل، احساس ناامنی، به فرار سرمایه، توقف طرحهای توسعهای و کاهش رقابتپذیری اقتصادی منجر میشود.
جامعهای که در آن شهروندان احساس امنیت میکنند، مستعد برنامهریزیهای بلندمدت، نوآوری و مشارکت فعال در عرصههای اقتصادی و اجتماعی است. این احساس، افراد را ترغیب میکند تا در آموزش، مهارتآموزی و کارآفرینی سرمایهگذاری کنند که نتیجه آن افزایش بهرهوری، تولید ثروت و بهبود کیفیت زندگی است. امری که برای توسعه متوازن، فراگیر و پایدار که منافع تمامی نسلها را در بر بگیرد، ضروری است. جامعهای با احساس امنیت بالا، جامعهای پویاتر، سالمتر و با مشارکت اجتماعی بیشتر خواهد بود که این خود از ارکان توسعه پایدار است.
برایناساس سیاستگذاران و برنامهریزان باید توجه ویژهای به ارتقای احساس امنیت در کنار بهبود شاخصهای امنیت عینی داشته باشند. این مهم از طریق حکمرانی خوب، شفافیت، پاسخگویی، رعایت عدالت و فقدان تبعیض، تقویت اعتماد عمومی به نهادهای عمومی و حاکمیتی، بهبود عملکرد سیستم قضایی و انتظامی و همچنین مدیریت صحیح اطلاعرسانی و رسانهها قابلدستیابی است.
سرمایهگذاری در امنیت، در واقع سرمایهگذاری برای آینده اقتصادی و اجتماعی یک جامعه است. بیشک موفقیت در هرگونه فعالیت کلان توسعهای در گرو افزایش نرخ احساس امنیت در روح و جان شهروندان است؛ توسعه و سرمایهگذاری صرفاً با دستور و هنجار و تحمیل و برگزاری رویدادهای مربوطه محقق نخواهد شد مگر قبل از آن، احساس امنیت اجتماعی تقویت و تثبیت شود. سرمایه همواره از جامعه بیقرار میگریزد!
@avinpress
Inwa.ir
Avinpress.ir
🔺گریز سرمایه از جامعه بیقرار!
✍شفیع بهرامیان- روزنامهنگار
احساس امنیت (Security Perception)، مفهومی فراتر از آمار و ارقام رسمی جرائم یا توان نظامی یک کشور است. این شاخص، یک معیار روانشناختی و کیفی است که برداشت و باور شهروندان از میزان امنیت جانی، مالی، شغلی، قضایی و اجتماعی در محیط زندگیشان را منعکس میکند. احساس امنیت فراتر از فقدان تهدید بوده و شامل اطمینان به آینده، اعتماد به نهادهای موجود و امید به پایداری وضعیت مطلوب است و سنگ بنای آرامش روانی جامعه محسوب میشود.
اندازهگیری این شاخص عمدتاً از طریق پیمایشهای اجتماعی، پرسشنامههای تخصصی و مصاحبه انجام میشود که در آنها مؤلفههایی چون ترس از جرم، نگرانی از بیثباتی اقتصادی و اعتماد به حاکمیت قانون سنجیده میشود. تفاوت بنیادین آن با «شاخص امنیت» در همین رویکرد است؛ شاخص امنیت بر دادههای کمی و عینی (مانند تعداد قتل عمد و غیرعمد، زورگیری، تهدید، مسمومیت عمدی، سرقت، تصادفات و نظایر آن) تکیه دارد، حالآنکه شاخص احساس امنیت، بازتابدهنده تفسیر و تجربه ذهنی افراد از این واقعیتها و سایر عوامل محیطی است.
اهمیت احساس امنیت در هرگونه توسعه اقتصادی و جذب سرمایهگذاری، چه داخلی و چه خارجی، غیرقابلانکار است. سرمایهگذاران پیش از هرگونه اقدام، به ارزیابی ریسک و پیشبینیپذیری محیط کسبوکار میپردازند. احساس امنیت بالا، به معنای وجود ثبات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، حاکمیت قانون، شفافیت در عملکرد نهادها و وجود یک سیستم داوری کارآمد و بیطرف است. این عوامل، ریسک سرمایهگذاری را کاهش داده و اعتماد لازم برای ورود سرمایه و تخصیص منابع به پروژههای بلندمدت را فراهم میآورد. در مقابل، احساس ناامنی، به فرار سرمایه، توقف طرحهای توسعهای و کاهش رقابتپذیری اقتصادی منجر میشود.
جامعهای که در آن شهروندان احساس امنیت میکنند، مستعد برنامهریزیهای بلندمدت، نوآوری و مشارکت فعال در عرصههای اقتصادی و اجتماعی است. این احساس، افراد را ترغیب میکند تا در آموزش، مهارتآموزی و کارآفرینی سرمایهگذاری کنند که نتیجه آن افزایش بهرهوری، تولید ثروت و بهبود کیفیت زندگی است. امری که برای توسعه متوازن، فراگیر و پایدار که منافع تمامی نسلها را در بر بگیرد، ضروری است. جامعهای با احساس امنیت بالا، جامعهای پویاتر، سالمتر و با مشارکت اجتماعی بیشتر خواهد بود که این خود از ارکان توسعه پایدار است.
برایناساس سیاستگذاران و برنامهریزان باید توجه ویژهای به ارتقای احساس امنیت در کنار بهبود شاخصهای امنیت عینی داشته باشند. این مهم از طریق حکمرانی خوب، شفافیت، پاسخگویی، رعایت عدالت و فقدان تبعیض، تقویت اعتماد عمومی به نهادهای عمومی و حاکمیتی، بهبود عملکرد سیستم قضایی و انتظامی و همچنین مدیریت صحیح اطلاعرسانی و رسانهها قابلدستیابی است.
سرمایهگذاری در امنیت، در واقع سرمایهگذاری برای آینده اقتصادی و اجتماعی یک جامعه است. بیشک موفقیت در هرگونه فعالیت کلان توسعهای در گرو افزایش نرخ احساس امنیت در روح و جان شهروندان است؛ توسعه و سرمایهگذاری صرفاً با دستور و هنجار و تحمیل و برگزاری رویدادهای مربوطه محقق نخواهد شد مگر قبل از آن، احساس امنیت اجتماعی تقویت و تثبیت شود. سرمایه همواره از جامعه بیقرار میگریزد!
@avinpress
Inwa.ir
Avinpress.ir
Forwarded from عکس نگار
.
استعفاء، برکناری، سرمایهگذاری؛
۳ مَلِک در یک اقلیم نگنجد!
✍شفیع بهرامیان- روزنامهنگار
▫️در حرکتی قابل تأمل و در جای خود، درست، استانداری آذربایجانغربی نزدیک به ۲ ماه است که تمام توان و ظرفیت بسیاری از دستگاههای اجرایی استان را برای برگزاری همایشی با هدف معرفی فرصتهای سرمایهگذاری بهکار گرفته است. در نگاه اول، این تلاش برای جذب سرمایه و توسعه اقتصادی، اقدامی مثبت و امیدوارکننده به نظر میرسد؛ اما این ویترین بهظاهر زیبا، زمانی رنگ میبازد که به واقعیتهای تلخ جاری در صحنه سیاسی و اجتماعی استان نگاهی عمیقتر بیندازیم.
▫️اما چگونه میتوان از سرمایهگذاری در استانی سخن گفت که در همین مدت کوتاه ۹ماهه زمامداری دولت چهاردهم، ثبات سیاسی و مدیریتی آن بهشدت متزلزل شده است؟ سوءمدیریت، آشفتگی و تصمیمات محفلی و هیئتی، چنان به تنشهای سیاسی استان دامن زده که همزمان و برای اولین بار در تاریخ منطقه، معاون سیاسی و اجتماعی و مدیرکل دفتر سیاسی استانداری، دو بازوی اصلی در مدیریت فضای داخلی استان با انتشار متن بلندبالایی، ناگزیر به استعفا شدهاند. این زلزله مدیریتی، پیامی روشن به هر ناظر خارجی و داخلی است: اینجا ثبات، حلقهی مفقوده است و در بیثباتی و فقدان احساس امنیت، کدام عقل سلیمی سرمایهگذاری میکند؟
▫️نگرانکنندهتر از آن، ایجاد و تمهید بستر خطرناک برای تشدید شکافهای قومی و فعال کردن گسلهای موجود در استان است. دخالت همهجانبه قومگرایان سیاسی و مسببان وضع موجود استان در امور در بیتفاوتی مرکز، بلاتکلیفی بسیاری از پستهای مدیریتی و تصمیمات نادرست و نگاه حذفی جامعه را به سمت دوقطبیهای خطرناکی سوق داده که امنیت روانی و اجتماعی شهروندان را هدف گرفته است.
اتفاقات اخیر ارومیه و همچنین تداوم تنشهای قومی در جلسات شورای این شهر و صحنهآراییهای خطرناک برای انتخابات پیش رو و تداوم بایکوت و تبعیض قومی، مذهبی و سیاسی در انتصابات تنها بخش اندکی از وضعیت ناپایداری است که این استان و مردمانش را تهدید میکند؛ حال باید پرسید: کدام سرمایهگذار عاقلی، سرمایهی خود را به سرزمینی میآورد که هر لحظه بیم انفجار گسلهای سیاسی، اجتماعی و قومی در آن وجود دارد؟ چه کسی در سرزمینی سرمایهگذاری میکند که در ۲ماه گذشته ۳ زلزله سیاسی بهخود دیده است؟ آیا با برگزاری همایش و سخنرانی و دعوت چند مقام و جریانسازیهای رسانهای میتوان بر این بیثباتی و سراسیمگی عمیق سرپوش گذاشت؟
▫️بهحاشیه راندن کامل و سیستماتیک سه گروه اجتماعی-سیاسی مهم یعنی کُردها، زنان و اصلاحطلبان واقعی و نه کاسبان میز و قدرت از بدنهی تصمیمگیری استان، آخرین میخ بر تابوت امید به هرگونه فعالیت توسعهبخش در آذربایجانغربی است. وقتی بخش بزرگی از جامعه احساس کند که در آیندهی استانش هیچ نقشی ندارد، چگونه میتوان انتظار مشارکت و همدلی برای جذب حتی یک ریال سرمایه را داشت؟ هوشیار باشیم تا تمام این هیاهوها، پوششی برای آن کار دیگر نباشد؛ استفاده رانتی از معادن غنی و بکر استان و خامفروشی منابع آن تا سود حاصله به جای توسعه منطقه و ایجاد ارزشافزوده و اشتغال، به جیب افراد و «حلقههای» غیربومی سرازیر شود.
▫️فلاسفه و اهل کلام میگویند: «النقیضان لا یجتمعان و لا یرتفعان» یعنی دو چیز متضاد، همزمان نمیتوانند وجود داشته باشند. این اصل بیان میکند که اگر دو مفهوم یا پدیده، متضاد هم باشند، نمیشود در یکزمان و مکان، بهطور کامل در کنار هم وجود داشته باشند و براین اساس نمیتوان در آذربایجانغربی همزمان هم «تنش سیاسی-اجتماعی عمیق» داشت و هم «سرمایهگذار» جذب کرد!
@avinpress
استعفاء، برکناری، سرمایهگذاری؛
۳ مَلِک در یک اقلیم نگنجد!
✍شفیع بهرامیان- روزنامهنگار
▫️در حرکتی قابل تأمل و در جای خود، درست، استانداری آذربایجانغربی نزدیک به ۲ ماه است که تمام توان و ظرفیت بسیاری از دستگاههای اجرایی استان را برای برگزاری همایشی با هدف معرفی فرصتهای سرمایهگذاری بهکار گرفته است. در نگاه اول، این تلاش برای جذب سرمایه و توسعه اقتصادی، اقدامی مثبت و امیدوارکننده به نظر میرسد؛ اما این ویترین بهظاهر زیبا، زمانی رنگ میبازد که به واقعیتهای تلخ جاری در صحنه سیاسی و اجتماعی استان نگاهی عمیقتر بیندازیم.
▫️اما چگونه میتوان از سرمایهگذاری در استانی سخن گفت که در همین مدت کوتاه ۹ماهه زمامداری دولت چهاردهم، ثبات سیاسی و مدیریتی آن بهشدت متزلزل شده است؟ سوءمدیریت، آشفتگی و تصمیمات محفلی و هیئتی، چنان به تنشهای سیاسی استان دامن زده که همزمان و برای اولین بار در تاریخ منطقه، معاون سیاسی و اجتماعی و مدیرکل دفتر سیاسی استانداری، دو بازوی اصلی در مدیریت فضای داخلی استان با انتشار متن بلندبالایی، ناگزیر به استعفا شدهاند. این زلزله مدیریتی، پیامی روشن به هر ناظر خارجی و داخلی است: اینجا ثبات، حلقهی مفقوده است و در بیثباتی و فقدان احساس امنیت، کدام عقل سلیمی سرمایهگذاری میکند؟
▫️نگرانکنندهتر از آن، ایجاد و تمهید بستر خطرناک برای تشدید شکافهای قومی و فعال کردن گسلهای موجود در استان است. دخالت همهجانبه قومگرایان سیاسی و مسببان وضع موجود استان در امور در بیتفاوتی مرکز، بلاتکلیفی بسیاری از پستهای مدیریتی و تصمیمات نادرست و نگاه حذفی جامعه را به سمت دوقطبیهای خطرناکی سوق داده که امنیت روانی و اجتماعی شهروندان را هدف گرفته است.
اتفاقات اخیر ارومیه و همچنین تداوم تنشهای قومی در جلسات شورای این شهر و صحنهآراییهای خطرناک برای انتخابات پیش رو و تداوم بایکوت و تبعیض قومی، مذهبی و سیاسی در انتصابات تنها بخش اندکی از وضعیت ناپایداری است که این استان و مردمانش را تهدید میکند؛ حال باید پرسید: کدام سرمایهگذار عاقلی، سرمایهی خود را به سرزمینی میآورد که هر لحظه بیم انفجار گسلهای سیاسی، اجتماعی و قومی در آن وجود دارد؟ چه کسی در سرزمینی سرمایهگذاری میکند که در ۲ماه گذشته ۳ زلزله سیاسی بهخود دیده است؟ آیا با برگزاری همایش و سخنرانی و دعوت چند مقام و جریانسازیهای رسانهای میتوان بر این بیثباتی و سراسیمگی عمیق سرپوش گذاشت؟
▫️بهحاشیه راندن کامل و سیستماتیک سه گروه اجتماعی-سیاسی مهم یعنی کُردها، زنان و اصلاحطلبان واقعی و نه کاسبان میز و قدرت از بدنهی تصمیمگیری استان، آخرین میخ بر تابوت امید به هرگونه فعالیت توسعهبخش در آذربایجانغربی است. وقتی بخش بزرگی از جامعه احساس کند که در آیندهی استانش هیچ نقشی ندارد، چگونه میتوان انتظار مشارکت و همدلی برای جذب حتی یک ریال سرمایه را داشت؟ هوشیار باشیم تا تمام این هیاهوها، پوششی برای آن کار دیگر نباشد؛ استفاده رانتی از معادن غنی و بکر استان و خامفروشی منابع آن تا سود حاصله به جای توسعه منطقه و ایجاد ارزشافزوده و اشتغال، به جیب افراد و «حلقههای» غیربومی سرازیر شود.
▫️فلاسفه و اهل کلام میگویند: «النقیضان لا یجتمعان و لا یرتفعان» یعنی دو چیز متضاد، همزمان نمیتوانند وجود داشته باشند. این اصل بیان میکند که اگر دو مفهوم یا پدیده، متضاد هم باشند، نمیشود در یکزمان و مکان، بهطور کامل در کنار هم وجود داشته باشند و براین اساس نمیتوان در آذربایجانغربی همزمان هم «تنش سیاسی-اجتماعی عمیق» داشت و هم «سرمایهگذار» جذب کرد!
@avinpress
Forwarded from عکس نگار
.
🔺طعم شیرین گیلاس اشنویه و رونق محلی
✍شفیع بهرامیان- روزنامهنگار
▫️اشنویه، نگین سرسبز شمال غرب ایران که بهدرستی لقب «شهر گیلاس» را از آن خود کرده است، برای هفتمین بار میزبان جشنواره سراسری گیلاس میشود. این شهرستان با جمعیتی نزدیک به ۸۰ هزار نفر، خاک حاصلخیز، کوهستانهای پربرف و آب گوارا، نهتنها قطب تولید گیلاس مرغوب و سیب ممتاز و سایر میوههای هستهدار است، بلکه گنجینهای از تاریخ غنی را در دل خود جای داده است. آثار باستانی چون کتیبههای اورارتویی کلاشین، میرگه کاروان، عین الروم، قلاتگه و تپههای تاریخی دنخه و موزا و...، گواه تمدنی ششهزارساله در این دیار هستند.
جشنواره گیلاس اشنویه، فراتر از یک رویداد صرفاً کشاورزی، فرصتی بینظیر برای نمایش تمامی این ظرفیتهاست. فلسفه وجودی چنین رویدادهایی بر پایه «مردمنهاد»بودن آن استوار است. این یعنی جشنواره باید توسط خود مردم، از طریق نهادهای عمومی«غیردولتی» مانند شورا و شهرداری و با مشارکت فعال جماعات و تشکلهای محلی به حرکت درآید. هدف اصلی، ایجاد یک بازار موقت اما پررونق است تا باغداران، هنرمندان، مراکز خدماتی و اقامتی و صاحبان کسبوکارهای کوچک محلی بتوانند محصولات و خدمات خود را مستقیماً به هزاران بازدیدکننده عرضه کنند و ارزشافزودهای برای اقتصاد منطقه خلق شود.
▫️تجربه نشان داده است در این میان، باید از دو وضعیت پرهیز کرد. نخست، «دستوری کردن» جشنواره است. اگرچه همکاری، همدلی و همافزایی تمام دستگاههای اجرایی و عمومی در شهری کوچک برای برگزاری یک چنین رویداد ملی ضروری است، اما این بهمعنای مدیریت و کنترل صفر تا صد جشنواره توسط دستگاههای اجرایی نیست. چنین دخالتی سبب دستوری یا سیاسیکردن اینگونه رویدادها شده و نشاط و اثربخشی فرهنگی و اقتصادی جشنواره را کاهش میدهد. از سوی دیگر نیز نباید اجازه داد چنین جشنوارههایی که برگزاری آنها با هدف معرفی ظرفیتها، ایجاد ارزشافزوده اقتصادی و فرهنگی و خلق یک برند ملی از مردمان یک شهرستان است دچار سوءاستفاده فردی و جناحی و سایر حواشی هزینهزای دیگر شود.
▫️دوم، «مدیریت انتظارات» علاقهمندان و بازدیدکنندگان است. نباید انتظار داشت که در چنین رویدادی، خدمات رایگان اسکان، حملونقل و پذیرایی فراهم باشد. ارائه خدمات رایگان، فلسفه اصلی جشنواره را که سودآوری برای جامعه محلی است، نقض میکند و آن را به رویدادی هزینهزا تبدیل میکند. لازم است تمهیدات اقامتی و خدماتی-البته غیر رایگان- در سطح شهرستان اندیشیده شود. مهمانان و بازدیدکنندگانی که برای لذت بردن از طبیعت زیبای منطقه، طعم بینظیر گیلاس و برنامههای مفرح به اشنویه سفر میکنند، نیک میدانند که با پرداخت هزینههای لازم برای خدمات و خرید محصولات، بهطور مستقیم به پایداری این رویداد و رونق اقتصادی این شهر تاریخی کمک میکنند. البته در بحث رسانهها و بسترهای اطلاعرسانی، هرگونه هزینه، سرمایهگذاری طولانیمدت برای این شهرستان بوده و ضروری است.
▫️هفتمین جشنواره گیلاس اشنویه میتواند الگویی موفق از توسعه گردشگری پایدار و اقتصاد مبتنی بر جامعه محلی باشد، بهشرط آنکه هم برگزارکنندگان و هم شرکتکنندگان، به این اصول کلیدی وفادار بمانند.
@avinpress
🔺طعم شیرین گیلاس اشنویه و رونق محلی
✍شفیع بهرامیان- روزنامهنگار
▫️اشنویه، نگین سرسبز شمال غرب ایران که بهدرستی لقب «شهر گیلاس» را از آن خود کرده است، برای هفتمین بار میزبان جشنواره سراسری گیلاس میشود. این شهرستان با جمعیتی نزدیک به ۸۰ هزار نفر، خاک حاصلخیز، کوهستانهای پربرف و آب گوارا، نهتنها قطب تولید گیلاس مرغوب و سیب ممتاز و سایر میوههای هستهدار است، بلکه گنجینهای از تاریخ غنی را در دل خود جای داده است. آثار باستانی چون کتیبههای اورارتویی کلاشین، میرگه کاروان، عین الروم، قلاتگه و تپههای تاریخی دنخه و موزا و...، گواه تمدنی ششهزارساله در این دیار هستند.
جشنواره گیلاس اشنویه، فراتر از یک رویداد صرفاً کشاورزی، فرصتی بینظیر برای نمایش تمامی این ظرفیتهاست. فلسفه وجودی چنین رویدادهایی بر پایه «مردمنهاد»بودن آن استوار است. این یعنی جشنواره باید توسط خود مردم، از طریق نهادهای عمومی«غیردولتی» مانند شورا و شهرداری و با مشارکت فعال جماعات و تشکلهای محلی به حرکت درآید. هدف اصلی، ایجاد یک بازار موقت اما پررونق است تا باغداران، هنرمندان، مراکز خدماتی و اقامتی و صاحبان کسبوکارهای کوچک محلی بتوانند محصولات و خدمات خود را مستقیماً به هزاران بازدیدکننده عرضه کنند و ارزشافزودهای برای اقتصاد منطقه خلق شود.
▫️تجربه نشان داده است در این میان، باید از دو وضعیت پرهیز کرد. نخست، «دستوری کردن» جشنواره است. اگرچه همکاری، همدلی و همافزایی تمام دستگاههای اجرایی و عمومی در شهری کوچک برای برگزاری یک چنین رویداد ملی ضروری است، اما این بهمعنای مدیریت و کنترل صفر تا صد جشنواره توسط دستگاههای اجرایی نیست. چنین دخالتی سبب دستوری یا سیاسیکردن اینگونه رویدادها شده و نشاط و اثربخشی فرهنگی و اقتصادی جشنواره را کاهش میدهد. از سوی دیگر نیز نباید اجازه داد چنین جشنوارههایی که برگزاری آنها با هدف معرفی ظرفیتها، ایجاد ارزشافزوده اقتصادی و فرهنگی و خلق یک برند ملی از مردمان یک شهرستان است دچار سوءاستفاده فردی و جناحی و سایر حواشی هزینهزای دیگر شود.
▫️دوم، «مدیریت انتظارات» علاقهمندان و بازدیدکنندگان است. نباید انتظار داشت که در چنین رویدادی، خدمات رایگان اسکان، حملونقل و پذیرایی فراهم باشد. ارائه خدمات رایگان، فلسفه اصلی جشنواره را که سودآوری برای جامعه محلی است، نقض میکند و آن را به رویدادی هزینهزا تبدیل میکند. لازم است تمهیدات اقامتی و خدماتی-البته غیر رایگان- در سطح شهرستان اندیشیده شود. مهمانان و بازدیدکنندگانی که برای لذت بردن از طبیعت زیبای منطقه، طعم بینظیر گیلاس و برنامههای مفرح به اشنویه سفر میکنند، نیک میدانند که با پرداخت هزینههای لازم برای خدمات و خرید محصولات، بهطور مستقیم به پایداری این رویداد و رونق اقتصادی این شهر تاریخی کمک میکنند. البته در بحث رسانهها و بسترهای اطلاعرسانی، هرگونه هزینه، سرمایهگذاری طولانیمدت برای این شهرستان بوده و ضروری است.
▫️هفتمین جشنواره گیلاس اشنویه میتواند الگویی موفق از توسعه گردشگری پایدار و اقتصاد مبتنی بر جامعه محلی باشد، بهشرط آنکه هم برگزارکنندگان و هم شرکتکنندگان، به این اصول کلیدی وفادار بمانند.
@avinpress
Forwarded from آوینپرس
#جشنواره_گیلاس_اشنویه
🔺اشنویه، پایتخت سیب و گیلاس ایران، شهری است که در میان کوهستانهای سرسبز و در نقطهای استراتژیک نزدیک به مرزهای ترکیه و عراق جای گرفته است. این شهرستان با جمعیتی بیش از ۷۳ هزار نفر، مرکزی پویا برای تجارت مرزی و کشاورزی است و موقعیت جغرافیایی و مرزی، آن را به یک دروازه کلیدی برای تجارت بینالمللی تبدیل کرده است.
حیات اقتصادی اشنویه به باغهای پربار سیب و گیلاس آن گره خورده است. این منطقه با تولید سالانه بیش از ۱۱۰ هزار تن سیب، شهرتی ملی دارد. در کنار سیب، زمینهای حاصلخیز این دیار که به بیش از ۲۷ هزار هکتار میرسند، میزبان محصولات دیگری چون هستهدارها، گندم، انگور و گردو هستند و تصویری از سخاوت طبیعت را به نمایش میگذارند.
در کنار کشاورزی، صنعت نیز در اشنویه در حال شکوفایی است. این شهر دارای دو شهرک صنعتی است.
اشنویه تنها یک قطب اقتصادی نیست، بلکه سرزمینی با پیشینه تاریخی غنی و زیباییهای طبیعی چشمنواز است. وجود ۱۱۲ اثر تاریخی ثبتشده از جمله کتیبه کیلهشین در کنار آب و هوای کوهستانی و طبیعت بکر، ظرفیت بالایی برای جذب گردشگر ایجاد کرده است.
@avinpress
🔺اشنویه، پایتخت سیب و گیلاس ایران، شهری است که در میان کوهستانهای سرسبز و در نقطهای استراتژیک نزدیک به مرزهای ترکیه و عراق جای گرفته است. این شهرستان با جمعیتی بیش از ۷۳ هزار نفر، مرکزی پویا برای تجارت مرزی و کشاورزی است و موقعیت جغرافیایی و مرزی، آن را به یک دروازه کلیدی برای تجارت بینالمللی تبدیل کرده است.
حیات اقتصادی اشنویه به باغهای پربار سیب و گیلاس آن گره خورده است. این منطقه با تولید سالانه بیش از ۱۱۰ هزار تن سیب، شهرتی ملی دارد. در کنار سیب، زمینهای حاصلخیز این دیار که به بیش از ۲۷ هزار هکتار میرسند، میزبان محصولات دیگری چون هستهدارها، گندم، انگور و گردو هستند و تصویری از سخاوت طبیعت را به نمایش میگذارند.
در کنار کشاورزی، صنعت نیز در اشنویه در حال شکوفایی است. این شهر دارای دو شهرک صنعتی است.
اشنویه تنها یک قطب اقتصادی نیست، بلکه سرزمینی با پیشینه تاریخی غنی و زیباییهای طبیعی چشمنواز است. وجود ۱۱۲ اثر تاریخی ثبتشده از جمله کتیبه کیلهشین در کنار آب و هوای کوهستانی و طبیعت بکر، ظرفیت بالایی برای جذب گردشگر ایجاد کرده است.
@avinpress
Forwarded from آوینپرس
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺۷ تیر؛ سردشت، شهری در غبار اندوه
▫️هفتم تیرماه، زخمی کهنه و عمیق را در تقویم دلمان یادآوری میکند؛ فاجعهای که در سال ۱۳۶۶ بر پیکر سردشت، اولین شهر قربانی جنگافزارهای شیمیایی جهان، وارد شد. آن روز، آسمان نیلگون سردشت، ناگهان رنگ مرگ گرفت و هوای مسموم با بوی تلخ خردل و سارین، نفسهای زندگی را در سینه صدها انسان بیگناه برید.
ارتش بیوجدان بعثی، بمبهای شیمیایی را بر سر مردم بیدفاع سردشت فرو ریخت. نه پایگاهی نظامی، نه مواضعی استراتژیک، تنها خانهها و کوچههایی که صدای بازی کودکان و خنده خانوادهها در آن میپیچید، هدف قرار گرفت. آن روز، بیش از ۱۰۰ نفر از مردم، شامل زنان، کودکان و مردان، در میان دود غلیظ و بوی مرگآور گازها، جان باختند. هزاران نفر دیگر نیز، با مصدومیتهای شدید، تا ابد با زخمهای آن روز شوم دست و پنجه نرم میکنند. سوختگیهای عمیق، مشکلات تنفسی، دردهای مزمن و سرطان، تنها بخشی از یادگارهای سیاه آن روز است که همچنان گریبانگیر مردم سردشت است.
اکنون، ۳۸ سال از آن فاجعه میگذرد، اما رنجهای سردشت همچنان بسیار است. این شهر، هنوز زخمی است.
گرامیباد ۷ تیرماه سالروز شهادت سردشت بیگناه!
@avinpress
▫️هفتم تیرماه، زخمی کهنه و عمیق را در تقویم دلمان یادآوری میکند؛ فاجعهای که در سال ۱۳۶۶ بر پیکر سردشت، اولین شهر قربانی جنگافزارهای شیمیایی جهان، وارد شد. آن روز، آسمان نیلگون سردشت، ناگهان رنگ مرگ گرفت و هوای مسموم با بوی تلخ خردل و سارین، نفسهای زندگی را در سینه صدها انسان بیگناه برید.
ارتش بیوجدان بعثی، بمبهای شیمیایی را بر سر مردم بیدفاع سردشت فرو ریخت. نه پایگاهی نظامی، نه مواضعی استراتژیک، تنها خانهها و کوچههایی که صدای بازی کودکان و خنده خانوادهها در آن میپیچید، هدف قرار گرفت. آن روز، بیش از ۱۰۰ نفر از مردم، شامل زنان، کودکان و مردان، در میان دود غلیظ و بوی مرگآور گازها، جان باختند. هزاران نفر دیگر نیز، با مصدومیتهای شدید، تا ابد با زخمهای آن روز شوم دست و پنجه نرم میکنند. سوختگیهای عمیق، مشکلات تنفسی، دردهای مزمن و سرطان، تنها بخشی از یادگارهای سیاه آن روز است که همچنان گریبانگیر مردم سردشت است.
اکنون، ۳۸ سال از آن فاجعه میگذرد، اما رنجهای سردشت همچنان بسیار است. این شهر، هنوز زخمی است.
گرامیباد ۷ تیرماه سالروز شهادت سردشت بیگناه!
@avinpress
Forwarded from عکس نگار
.
🔺جنگ خبرها؛ چگونه قربانی رسانهها نشویم؟
✍شفیع بهرامیان- مدرس رسانه
▫️در شرایط جنگی یا مواقع بحران که مردم در اضطراب روانی و استرس شدید به سر میبرند، بسترهایی چون شبکههای ماهوارهای و پیامرسانهایی مانند تلگرام و واتساپ و غیره به محیطی برای انتشار سریع اطلاعات، شایعات و اخبار جعلی تبدیل میشود. در چنین شرایطی، تشخیص اخبار جعلی و شناسایی منابع فیک و دروغین، اهمیت حیاتی دارد. در ادامه به راهکارهای شناخت اخبار و رسانههای جعلی در چنین رسانههایی میپردازیم:
▫️یکی از اولین گامها برای تشخیص خبر جعلی، بررسی منبع آن است. کانالها یا گروههایی که هویت مشخص، سابقه معتبر و وابستگی به نهادهای رسمی ندارند، بهویژه در زمان بحران، میتوانند منشأ شایعهپراکنی باشند. نبود اطلاعات تماس، عدم ذکر نام نویسنده یا گرداننده کانال و تازه تأسیس بودن آن از نشانههای یک رسانه غیرقابلاعتماد است.
اخبار جعلی اغلب با لحنی احساسی، تحریکآمیز و اغراقآمیز نوشته میشوند. استفاده از جملاتی مانند "همین الآن منتشر شد"، "فوری و محرمانه"، یا "به همه بفرستید" معمولاً برای تحریک احساسات و گسترش ویروسی خبر به کار میرود. اخبار معتبر معمولاً لحنی خنثی، مستند و مبتنی بر داده دارند.
▫️در شرایط بحران، منابع رسمی مانند خبرگزاریهای شناختهشده، نهادهای دولتی یا سازمانهای بینالمللی اطلاعات دقیق را منتشر میکنند. اگر خبری در تلگرام یا سایر بسترهای اینترنتی منتشر شود و هیچ منبع رسمی آن را تأیید نکرده باشد، باید نسبت به صحت آن شک کرد.
یکی از سادهترین روشها برای راستیآزمایی اخبار، جستجوی همان خبر در منابع خبری معتبر مانند برخی خبرگزاریهای داخلی مثل ایرنا، ایسنا و خارجی مانند بیبیسی، رویترز، الجزیره، آسوشیتدپرس و غیره است. اگر خبری تنها در یک یا دو کانال ناشناس منتشر شده باشد، احتمال جعلی بودن آن بالاست.
بسیاری از تصاویر و ویدیوهای منتشرشده ممکن است متعلق به زمان یا مکان دیگری باشند یا با هوش مصنوعی ساخته شده باشند که با استفاده از ابزارهایی مانند Google Reverse Image Search یا TinEye میتوان اعتبار و سندیت تصویر را بررسی کرد.
▫️در برخی موارد، اخبار قدیمی بهعنوان اخبار جدید بازنشر میشوند. بررسی تاریخ اولیه انتشار محتوا میتواند در شناسایی اخبار جعلی مؤثر باشد. البته کسانی که به شبکههای تلویزیونی چون الجزیره و سایر خبرگزاریهای عمده جهان دسترسی دارند نیز میتوانند برای راستی آزمایی اخبار مهم تلگرام و سایر پیام رسانهای داخلی و خارجی، از این کانالها استفاده کنند.
در شرایط بحرانی، مهم است که کاربر صرفاً مصرفکننده محتوا نباشد، بلکه نقش کنشگر آگاه را ایفا کند. از بازنشر اخباری که منبع یا صحت آن مشخص نیست خودداری کنید، چراکه این کار میتواند به گسترش ترس و ناامنی روانی در جامعه دامن بزند.
در نهایت، سواد رسانهای و تفکر انتقادی بهترین ابزار دفاعی در برابر جنگ روانی و اخبار جعلی هستند. به عبارتی هیچ خبری درست نیست مگر مخاطب با ابزار شک و گمان و راستیآزمایی خود بتواند بهدرستی و صحت آن پی ببرد.
@avinpress
🔺جنگ خبرها؛ چگونه قربانی رسانهها نشویم؟
✍شفیع بهرامیان- مدرس رسانه
▫️در شرایط جنگی یا مواقع بحران که مردم در اضطراب روانی و استرس شدید به سر میبرند، بسترهایی چون شبکههای ماهوارهای و پیامرسانهایی مانند تلگرام و واتساپ و غیره به محیطی برای انتشار سریع اطلاعات، شایعات و اخبار جعلی تبدیل میشود. در چنین شرایطی، تشخیص اخبار جعلی و شناسایی منابع فیک و دروغین، اهمیت حیاتی دارد. در ادامه به راهکارهای شناخت اخبار و رسانههای جعلی در چنین رسانههایی میپردازیم:
▫️یکی از اولین گامها برای تشخیص خبر جعلی، بررسی منبع آن است. کانالها یا گروههایی که هویت مشخص، سابقه معتبر و وابستگی به نهادهای رسمی ندارند، بهویژه در زمان بحران، میتوانند منشأ شایعهپراکنی باشند. نبود اطلاعات تماس، عدم ذکر نام نویسنده یا گرداننده کانال و تازه تأسیس بودن آن از نشانههای یک رسانه غیرقابلاعتماد است.
اخبار جعلی اغلب با لحنی احساسی، تحریکآمیز و اغراقآمیز نوشته میشوند. استفاده از جملاتی مانند "همین الآن منتشر شد"، "فوری و محرمانه"، یا "به همه بفرستید" معمولاً برای تحریک احساسات و گسترش ویروسی خبر به کار میرود. اخبار معتبر معمولاً لحنی خنثی، مستند و مبتنی بر داده دارند.
▫️در شرایط بحران، منابع رسمی مانند خبرگزاریهای شناختهشده، نهادهای دولتی یا سازمانهای بینالمللی اطلاعات دقیق را منتشر میکنند. اگر خبری در تلگرام یا سایر بسترهای اینترنتی منتشر شود و هیچ منبع رسمی آن را تأیید نکرده باشد، باید نسبت به صحت آن شک کرد.
یکی از سادهترین روشها برای راستیآزمایی اخبار، جستجوی همان خبر در منابع خبری معتبر مانند برخی خبرگزاریهای داخلی مثل ایرنا، ایسنا و خارجی مانند بیبیسی، رویترز، الجزیره، آسوشیتدپرس و غیره است. اگر خبری تنها در یک یا دو کانال ناشناس منتشر شده باشد، احتمال جعلی بودن آن بالاست.
بسیاری از تصاویر و ویدیوهای منتشرشده ممکن است متعلق به زمان یا مکان دیگری باشند یا با هوش مصنوعی ساخته شده باشند که با استفاده از ابزارهایی مانند Google Reverse Image Search یا TinEye میتوان اعتبار و سندیت تصویر را بررسی کرد.
▫️در برخی موارد، اخبار قدیمی بهعنوان اخبار جدید بازنشر میشوند. بررسی تاریخ اولیه انتشار محتوا میتواند در شناسایی اخبار جعلی مؤثر باشد. البته کسانی که به شبکههای تلویزیونی چون الجزیره و سایر خبرگزاریهای عمده جهان دسترسی دارند نیز میتوانند برای راستی آزمایی اخبار مهم تلگرام و سایر پیام رسانهای داخلی و خارجی، از این کانالها استفاده کنند.
در شرایط بحرانی، مهم است که کاربر صرفاً مصرفکننده محتوا نباشد، بلکه نقش کنشگر آگاه را ایفا کند. از بازنشر اخباری که منبع یا صحت آن مشخص نیست خودداری کنید، چراکه این کار میتواند به گسترش ترس و ناامنی روانی در جامعه دامن بزند.
در نهایت، سواد رسانهای و تفکر انتقادی بهترین ابزار دفاعی در برابر جنگ روانی و اخبار جعلی هستند. به عبارتی هیچ خبری درست نیست مگر مخاطب با ابزار شک و گمان و راستیآزمایی خود بتواند بهدرستی و صحت آن پی ببرد.
@avinpress
Forwarded from آوینپرس
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌐 روز رسانههای اجتماعی
نهم تیر یا۳۰ ژوئن، روز جهانی شبکههای اجتماعی است؛ روزی برای قدردانی از بستری که میلیاردها نفر را به هم متصل کرده، صداهای خاموش را شنیدنی کرده و جنبشهای جهانی را رقم زده است. اما در کنار فرصتهای بینظیر، این روز فرصتی برای تأمل نیز هست؛ آیا ما مصرفکنندگان آگاه این فضا هستیم یا اسیر الگوریتمها و فیلترها شدهایم؟
شبکههای اجتماعی همچون توییتر، اینستاگرام، تلگرام و تیکتاک نقش بزرگی در شکلدهی به افکار عمومی، فرهنگ دیجیتال و حتی سیاست دارند. آنها به کسبوکارها قدرت دیده شدن دادهاند، اما همزمان با چالشهایی چون نشر اطلاعات جعلی، مقایسههای مخرب و اعتیاد دیجیتال همراهند.
در این روز، خوب است بپرسیم:
آیا زمان حضورمان در شبکههای اجتماعی را مدیریت میکنیم؟
آیا تفکری انتقادی نسبت به محتواهای آن داریم؟
آیا از این ابزارها برای آگاهی، همدلی و توسعه مهارتها استفاده میکنیم؟
روز شبکههای اجتماعی یادآوری میکند که این فضاها ابزارند، نه هدف؛ پلهایی برای گفتوگو، نه دیوارهایی برای قضاوت. بیایید با آگاهی، اخلاق و خلاقیت، از این ابزارها برای ساختن جهانی بهتر بهره ببریم.
@avinpress
نهم تیر یا۳۰ ژوئن، روز جهانی شبکههای اجتماعی است؛ روزی برای قدردانی از بستری که میلیاردها نفر را به هم متصل کرده، صداهای خاموش را شنیدنی کرده و جنبشهای جهانی را رقم زده است. اما در کنار فرصتهای بینظیر، این روز فرصتی برای تأمل نیز هست؛ آیا ما مصرفکنندگان آگاه این فضا هستیم یا اسیر الگوریتمها و فیلترها شدهایم؟
شبکههای اجتماعی همچون توییتر، اینستاگرام، تلگرام و تیکتاک نقش بزرگی در شکلدهی به افکار عمومی، فرهنگ دیجیتال و حتی سیاست دارند. آنها به کسبوکارها قدرت دیده شدن دادهاند، اما همزمان با چالشهایی چون نشر اطلاعات جعلی، مقایسههای مخرب و اعتیاد دیجیتال همراهند.
در این روز، خوب است بپرسیم:
آیا زمان حضورمان در شبکههای اجتماعی را مدیریت میکنیم؟
آیا تفکری انتقادی نسبت به محتواهای آن داریم؟
آیا از این ابزارها برای آگاهی، همدلی و توسعه مهارتها استفاده میکنیم؟
روز شبکههای اجتماعی یادآوری میکند که این فضاها ابزارند، نه هدف؛ پلهایی برای گفتوگو، نه دیوارهایی برای قضاوت. بیایید با آگاهی، اخلاق و خلاقیت، از این ابزارها برای ساختن جهانی بهتر بهره ببریم.
@avinpress