📌 باید به حال متولیان #طب_ایرانی_اسلامی گریست!
🔰 یادداشت حکیم دکتر روازاده در پاسخ به هجمه ها علیه طب ایرانی اسلامی
🔵 گفتنی ها درباره طب ایرانی اسلامی و روش های درمانی و پیشگیرانه آن در افزایش #سلامت_جامعه بسیار زیاد است و کافی است جستجویی در میان هزاران مقاله و یادداشت در مجلات معتبر علمی – پژوهشی پزشکی انجام دهید.
↩️ ادامه مطلب : 👇👇👇
🔰 یادداشت حکیم دکتر روازاده در پاسخ به هجمه ها علیه طب ایرانی اسلامی
🔵 گفتنی ها درباره طب ایرانی اسلامی و روش های درمانی و پیشگیرانه آن در افزایش #سلامت_جامعه بسیار زیاد است و کافی است جستجویی در میان هزاران مقاله و یادداشت در مجلات معتبر علمی – پژوهشی پزشکی انجام دهید.
↩️ ادامه مطلب : 👇👇👇
پروتکل ها مشکوک است
توطئهای به نام #کرونا
💢 با افزایش روند #واکسیناسیون در کشور، دلواپسان #سلامت_جامعه در امکان وجود دسیسه اخطار دادند
↩️ ادامه مطلب : 👇👇👇
توطئهای به نام #کرونا
💢 با افزایش روند #واکسیناسیون در کشور، دلواپسان #سلامت_جامعه در امکان وجود دسیسه اخطار دادند
↩️ ادامه مطلب : 👇👇👇
📌حذف #طب_اسلامی #سلامت_جامعه را تهدید می کند
⚪️ برای نظر دادن درباره طب اسلامی باید متدولوژی یا روش شناسی طب اسلامی را بدانیم، یعنی ابتدا ادبیات عرب، اصول فقه، منطق و فقه را مطالعه کنیم
⚪️ بعد از بین آنها بتوانیم روایات طبی را تشخیص دهیم چراکه گاه ممکن است دو روایت با هم در تضاد باشند، لذا استنباط از بین این روایات در کنار آیات قرآن و مفاهیمی که در سایر گفتههای معصومان(ع) و نظر حکماست، میتواند کارساز باشد؛
⚪️ از این رو، اگر کسی نتواند طب را با علوم حوزوی جمع کند، نمیتواند درباره طب اسلامی نظر دهد.
⬜️ سخنان اخیر مدیرکل دفتر طب سنتی وزارت بهداشت مبنی بر آنکه ما چیزی به عنوان طب اسلامی نداریم! و استناد به نظر مراجع و حدیث شناسان برای موجه جلوه دادن این ادعا، فرصتی را فراهم آورد تا با حجت الاسلام والمسلمین دکتر احمدعلی آقارفیعی، جراح عمومی و متخصص طب اسلامی و مؤلف آثاری همچون «طب اسلامی و تحقیقات نوین پزشکی» و «آفرینش انسان» درباره صحت و سقم این سخن و پاسخهای مستدل آن، به گفت وگو بپردازیم که مشروح آن تقدیم میشود:
⁉️ آقای دکتر رفیعی لطفاً بفرمایید آیا سخن اخیر مدیرکل دفتر طب سنتی وزارت بهداشت مبنی بر آنکه «موضوعی به نام طب اسلامی نداریم» با واقعیات دینی و آموزههای طبی در اسلام و حکمت ایرانی تطابق دارد و میتوان آن را مستند ارزیابی کرد؟
⚪️ برای نظر دادن درباره طب اسلامی باید متدولوژی یا روش شناسی طب اسلامی را بدانیم، یعنی ابتدا ادبیات عرب، اصول فقه، منطق و فقه را مطالعه کنیم بعد از بین آنها بتوانیم روایات طبی را تشخیص دهیم چراکه گاه ممکن است دو روایت با هم در تضاد باشند،
⚪️ لذا استنباط از بین این روایات در کنار آیات قرآن و مفاهیمی که در سایر گفتههای معصومان(ع) و نظر حکماست، میتواند کارساز باشد؛ از این رو، اگر کسی نتواند طب را با علوم حوزوی جمع کند، نمیتواند درباره طب اسلامی نظر دهد.
⚪️ باید توجه داشت حکمایی مثل شیخ مفید، شیخ حرّ عاملی و عقیلی خراسانی درباره طب نظر دادهاند؛ برای مثال شیخ مفید که مورد تأیید امام زمان(عج) بوده، میگوید:
⚪️ «طب، علم الهی و مستند به نظرات معصومان(ع) و وحی است.» یا بسیاری از علما مثل سیوطی درباره طب کتاب نوشتهاند و در کنار بیان احادیث پیامبر(ص)، نظرهای خویش را نیز مطرح کرده و از آیات قرآن هم استفاده داشتهاند و علم طب سالها در نجف تدریس میشده است.
⚪️ اما از زمانی که دانشگاهها وارد حوزه طب شدند، بتدریج بحثهای مبناییِ معصومان(ع) و حکما را از طب حذف کردهاند؛ در نتیجه این روش، موفقیت درمان کاسته شد،
⚪️ در حالی که اگر طب اسلام و طب سنتی را همان طور که رهبر معظم انقلاب فرمودند: «طب اسلامی - ایرانی»، یعنی مجموعه نظرهای اسلام و حکما را با هم تجمیع کنیم میتوانیم جوابگوی نیازهای فعلی جامعه باشیم.
⚪️ البته این به معنای کنار نهادن تکنولوژی نیست، بلکه ضمن استفاده از آن، میتوان از وحی و حدیث هم بهره گرفت و جوابگوی مشکلاتی بود که طب کلاسیک یا جدید پاسخی برای آنها ندارد.
⁉️ مدیرکل دفتر طب سنتی وزارت بهداشت مطرح کرده که نمیتوان با سوءاستفاده از دین برای مردم داروی امام کاظم(ع)، بخور حضرت مریم(س) و داروی امام رضا(ع) را تجویز کرد و این مداخله در امور جسمانی است، آیا به واقع طب اسلامی فاقد قدرت درمان است و این پیشنیه تاریخی باید نادیده گرفته شود؟
⚪️ متأسفم که برخی قبل از آنکه وارد بحث گسترده درمان شوند، درباره درمان آن نظر میدهند در حالی که باید پرسید آیا ۱۰هزار مورد تجربه در این باره داشتهاید؟ چنان که در طب کلاسیک یا جدید ما متناسب با تجربه و حاذق بودن طبیب، سراغ طبیب میرویم.
⚪️ از این رو، اگر کسی وارد حیطه درمان نشده حتی اگر پزشک باشد اما در مسئلهای تجربه ندارد، نباید نظر بدهد بلکه باید شاگردی استادان آن روشِ درمانی را بکند و بعد بگوید آیا روشی خاص جواب میدهد یا نمیدهد.
⚪️ قسمت اعظم طب در کنار مباحث تئوری، بحثهای تجربی است، اگر طبیبانی داریم که با درمانهای سنتی جواب گرفتهاند دیگر نمیتوانیم تأثیر این طب را نفی کنیم، چون این روشها در بوته آزمایش نتایج را به ما ارائه دادهاند؛
⚪️ برای مثال فرض کنید شخصاً ۱۰۰۰ بیمار داشتهام که ۱۰۰ نفرشان بر اساس یک تکنیک سنتی درمان شدهاند و اگر گزارش دهند دیگر نمیتوان این روش را انکار کرد، چون پشتوانه تجربه دارد، چنان که امیرالمؤمنین(ع) فرمودهاند:
⚪️ «تجربه بالاتر از علم است.» پس اگر نسخهای به وسیله معصومان(ع) و حکما بیان شد یا قرآن سورهای آورد که در درمان مؤثر است، دیگر نمیتوان تأثیر آن را انکار کرد.
⚪️ برای نظر دادن درباره طب اسلامی باید متدولوژی یا روش شناسی طب اسلامی را بدانیم، یعنی ابتدا ادبیات عرب، اصول فقه، منطق و فقه را مطالعه کنیم
⚪️ بعد از بین آنها بتوانیم روایات طبی را تشخیص دهیم چراکه گاه ممکن است دو روایت با هم در تضاد باشند، لذا استنباط از بین این روایات در کنار آیات قرآن و مفاهیمی که در سایر گفتههای معصومان(ع) و نظر حکماست، میتواند کارساز باشد؛
⚪️ از این رو، اگر کسی نتواند طب را با علوم حوزوی جمع کند، نمیتواند درباره طب اسلامی نظر دهد.
⬜️ سخنان اخیر مدیرکل دفتر طب سنتی وزارت بهداشت مبنی بر آنکه ما چیزی به عنوان طب اسلامی نداریم! و استناد به نظر مراجع و حدیث شناسان برای موجه جلوه دادن این ادعا، فرصتی را فراهم آورد تا با حجت الاسلام والمسلمین دکتر احمدعلی آقارفیعی، جراح عمومی و متخصص طب اسلامی و مؤلف آثاری همچون «طب اسلامی و تحقیقات نوین پزشکی» و «آفرینش انسان» درباره صحت و سقم این سخن و پاسخهای مستدل آن، به گفت وگو بپردازیم که مشروح آن تقدیم میشود:
⁉️ آقای دکتر رفیعی لطفاً بفرمایید آیا سخن اخیر مدیرکل دفتر طب سنتی وزارت بهداشت مبنی بر آنکه «موضوعی به نام طب اسلامی نداریم» با واقعیات دینی و آموزههای طبی در اسلام و حکمت ایرانی تطابق دارد و میتوان آن را مستند ارزیابی کرد؟
⚪️ برای نظر دادن درباره طب اسلامی باید متدولوژی یا روش شناسی طب اسلامی را بدانیم، یعنی ابتدا ادبیات عرب، اصول فقه، منطق و فقه را مطالعه کنیم بعد از بین آنها بتوانیم روایات طبی را تشخیص دهیم چراکه گاه ممکن است دو روایت با هم در تضاد باشند،
⚪️ لذا استنباط از بین این روایات در کنار آیات قرآن و مفاهیمی که در سایر گفتههای معصومان(ع) و نظر حکماست، میتواند کارساز باشد؛ از این رو، اگر کسی نتواند طب را با علوم حوزوی جمع کند، نمیتواند درباره طب اسلامی نظر دهد.
⚪️ باید توجه داشت حکمایی مثل شیخ مفید، شیخ حرّ عاملی و عقیلی خراسانی درباره طب نظر دادهاند؛ برای مثال شیخ مفید که مورد تأیید امام زمان(عج) بوده، میگوید:
⚪️ «طب، علم الهی و مستند به نظرات معصومان(ع) و وحی است.» یا بسیاری از علما مثل سیوطی درباره طب کتاب نوشتهاند و در کنار بیان احادیث پیامبر(ص)، نظرهای خویش را نیز مطرح کرده و از آیات قرآن هم استفاده داشتهاند و علم طب سالها در نجف تدریس میشده است.
⚪️ اما از زمانی که دانشگاهها وارد حوزه طب شدند، بتدریج بحثهای مبناییِ معصومان(ع) و حکما را از طب حذف کردهاند؛ در نتیجه این روش، موفقیت درمان کاسته شد،
⚪️ در حالی که اگر طب اسلام و طب سنتی را همان طور که رهبر معظم انقلاب فرمودند: «طب اسلامی - ایرانی»، یعنی مجموعه نظرهای اسلام و حکما را با هم تجمیع کنیم میتوانیم جوابگوی نیازهای فعلی جامعه باشیم.
⚪️ البته این به معنای کنار نهادن تکنولوژی نیست، بلکه ضمن استفاده از آن، میتوان از وحی و حدیث هم بهره گرفت و جوابگوی مشکلاتی بود که طب کلاسیک یا جدید پاسخی برای آنها ندارد.
⁉️ مدیرکل دفتر طب سنتی وزارت بهداشت مطرح کرده که نمیتوان با سوءاستفاده از دین برای مردم داروی امام کاظم(ع)، بخور حضرت مریم(س) و داروی امام رضا(ع) را تجویز کرد و این مداخله در امور جسمانی است، آیا به واقع طب اسلامی فاقد قدرت درمان است و این پیشنیه تاریخی باید نادیده گرفته شود؟
⚪️ متأسفم که برخی قبل از آنکه وارد بحث گسترده درمان شوند، درباره درمان آن نظر میدهند در حالی که باید پرسید آیا ۱۰هزار مورد تجربه در این باره داشتهاید؟ چنان که در طب کلاسیک یا جدید ما متناسب با تجربه و حاذق بودن طبیب، سراغ طبیب میرویم.
⚪️ از این رو، اگر کسی وارد حیطه درمان نشده حتی اگر پزشک باشد اما در مسئلهای تجربه ندارد، نباید نظر بدهد بلکه باید شاگردی استادان آن روشِ درمانی را بکند و بعد بگوید آیا روشی خاص جواب میدهد یا نمیدهد.
⚪️ قسمت اعظم طب در کنار مباحث تئوری، بحثهای تجربی است، اگر طبیبانی داریم که با درمانهای سنتی جواب گرفتهاند دیگر نمیتوانیم تأثیر این طب را نفی کنیم، چون این روشها در بوته آزمایش نتایج را به ما ارائه دادهاند؛
⚪️ برای مثال فرض کنید شخصاً ۱۰۰۰ بیمار داشتهام که ۱۰۰ نفرشان بر اساس یک تکنیک سنتی درمان شدهاند و اگر گزارش دهند دیگر نمیتوان این روش را انکار کرد، چون پشتوانه تجربه دارد، چنان که امیرالمؤمنین(ع) فرمودهاند:
⚪️ «تجربه بالاتر از علم است.» پس اگر نسخهای به وسیله معصومان(ع) و حکما بیان شد یا قرآن سورهای آورد که در درمان مؤثر است، دیگر نمیتوان تأثیر آن را انکار کرد.