Forwarded from بر ساحل عبقات
بر ساحل عبقات
Photo
جای میر حامد حسین خالی...
نسبت دادن فردی به مادرش علل مختلفی دارد؛
مثلا حضرت عیسی بن مریم علیهماالسلام به جهت عدم وجود پدر و افرادی مثل "ابن مرجانه" و "ابن هند" و "ابن نابغه" و "ابن صهاک" به جهت طعن و گاهی اوقات هم به جهت یادکرد از مادر جلیل القدرِ آن فرد چنین نسبتی صورت میگیرد؛ همچون تعابیری که در میان شیعیان متداول است: "حسین فاطمه"، "یابن الزهراء" ، "يا بن خديجة الكبرى" و ...
از اشعار مهمّ به یادگار مانده از صدر اسلام ابیاتی است كه حَجّاجُ بن عِلاط السُّلَميّ در مدح امیر المؤمنین علیهالسلام سروده است.
در جنگ احُد، زمانی که حضرت امیر علیهالسلام یکی از پهلوانان قریش به نام طلحة بن أبي طلحة را به هلاکت رساند، حجّاج بن عِلاط، حضرت را مدح کرد و از حضرت با تعبیر ابن فاطمة [بنت اسد] یاد کرد که احتمالا به جهت رعایت وزن شعر بوده است.
أبو العبّاس شهاب الدين أحمد بن خليل معروف به ابن اللَّبُّودي (٨٩٦ هـ) تصنیفی نگاشته با عنوان: " تذكرة الطالب النَّبيه بِمَن نُسِب لأمّه دونَ أبيه" و در آن لیستی از افرادی که به مادرانشان نسبت داده شدهاند، جمع کرده است. (خواه این لقب عَلَم برای او شده باشد یا به مناسبتی خاص، او را منسوب به مادرش کرده باشند)
(برای اطلاع از تصانیف دیگر در این موضوع رک: مقدمه تحقیق تذكرة الطالب النبيه، ص ٢٤)
این کتاب در سال ١٤٣٨ هـ توسط الدار المالكية _ تونس چاپ شد و مكتبة نفس الرسول المصطفى آن را امسال از نمایشگاه کتاب تهران خریداری کرد.
مؤلّف در مدخل حرف الفاء "ابن فاطمة" امیر المؤمنین علیهالسلام را ذکر کرده و ابیات حَجّاجُ بن عِلاط را در مدح ایشان میآورد و البته قبل از ذکر شعر _بر خلاف سایر موارد کتابش _ به تفصیلِ تمام، با القاب متعدّده، مولا را میستاید :
۱۱۵ . ابن فاطمة
أبو القُصَم بالقاف، وأبو الفَصم بالفاء، وأبو تُراب وَأبو الحسن عَليُّ بنُ أبي طالِب، يَعسوبُ الدين، بابُ مدينةِ العِلمِ، فاروقُ الأمّةِ، وليُّ المُؤمنينَ وَأبوهُم، وَذو الأذُنِ الواعِيةِ وَدَيّان هذِه الأمَّةِ
وأبو الرَّيحانَتَين وَأخو سَيِّدِ المُرسَلينَ صلّیاللهعلیه[وآله]وسلّم
نَسَبه إلى أمِِّه الحَجّاجُ بن عِلاط السُّلَميّ، لمّا قَتَلَ طلحة بن أبي طلحَةَ يوم أحُد فقال:
لِلهِ أَيُّ مُذَبِّبٍ عَنْ حُرْمَةٍ
أَعْنِي ابْنَ فَاطِمَةَ الْمُعَمَّ الْمُخْوِلَا
سَبَقَتْ يَدَاكَ لَهُ بِعَاجِلِ طَعْنَةٍ
تَرَكَتْ طُلَيْحَةَ لِلْجَبِينِ مُجَدَّلَا
📖 تذكرة الطالب النَّبيه بِمَن نُسِب لأمّه دونَ أبيه ، ابن اللَّبُّودي، ص ١٢٧
در لابهلای عبارات ابن اللَّبُّودي در مدح مولا عبارت "باب مدينة العلم" نیز وجود دارد؛ اگر این کتاب دستیابِ مرحوم میر حامد حسین رضواناللهعلیه شده بود، حتما ایشان، مؤلّفِ آن را در عدادِ آن دسته از علمای عامّه ذکر میکرد که امیر المؤمنین علیهالسلام را به تعبیر "باب مدينة العلم" ستودهاند.
یقیناً این دسته از علمای عامه _برخلاف غرضورزانی همچون ابن الجوزي و ابن تيمية و ..._ روایت مدينة العلم را جعلی نمیدانند؛ و گرنه این لقبِ مستفادِ از روایت را به طور حتم و جزم در حقّ مولا این چنین ثابت نمیکردند.
مرحوم صاحب عبقات در تقسیم بندی مجلد حدیث مدینه ، این افراد را فائده سابعه قرار داده است:
فائده سابعه: در افراد اسمای علمای افاخم و کبرای اعاظم سنّیه که اصلاً یا نقلاً عن غیرهم من العلماء، جناب اميرالمؤمنين علیهالسلام را به وصف " باب مدینة العلم " و ما يماثله یا جناب رسالتمآب صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم را به "مدینه علم" ستوده یا آنکه این دو وصف جلیل را در اسماء و القاب این دو جناب ذکر فرموده، تحتّم این حدیث شریف بر اهل نقد و بصیرت و صاحبان توقّد و خبرت واضح نمودهاند....
📜عبقات _حدیث مدینه _ بخش سند، ص ۱۳
@rasullib
@mir_hamedhoseyn_110
نسبت دادن فردی به مادرش علل مختلفی دارد؛
مثلا حضرت عیسی بن مریم علیهماالسلام به جهت عدم وجود پدر و افرادی مثل "ابن مرجانه" و "ابن هند" و "ابن نابغه" و "ابن صهاک" به جهت طعن و گاهی اوقات هم به جهت یادکرد از مادر جلیل القدرِ آن فرد چنین نسبتی صورت میگیرد؛ همچون تعابیری که در میان شیعیان متداول است: "حسین فاطمه"، "یابن الزهراء" ، "يا بن خديجة الكبرى" و ...
از اشعار مهمّ به یادگار مانده از صدر اسلام ابیاتی است كه حَجّاجُ بن عِلاط السُّلَميّ در مدح امیر المؤمنین علیهالسلام سروده است.
در جنگ احُد، زمانی که حضرت امیر علیهالسلام یکی از پهلوانان قریش به نام طلحة بن أبي طلحة را به هلاکت رساند، حجّاج بن عِلاط، حضرت را مدح کرد و از حضرت با تعبیر ابن فاطمة [بنت اسد] یاد کرد که احتمالا به جهت رعایت وزن شعر بوده است.
أبو العبّاس شهاب الدين أحمد بن خليل معروف به ابن اللَّبُّودي (٨٩٦ هـ) تصنیفی نگاشته با عنوان: " تذكرة الطالب النَّبيه بِمَن نُسِب لأمّه دونَ أبيه" و در آن لیستی از افرادی که به مادرانشان نسبت داده شدهاند، جمع کرده است. (خواه این لقب عَلَم برای او شده باشد یا به مناسبتی خاص، او را منسوب به مادرش کرده باشند)
(برای اطلاع از تصانیف دیگر در این موضوع رک: مقدمه تحقیق تذكرة الطالب النبيه، ص ٢٤)
این کتاب در سال ١٤٣٨ هـ توسط الدار المالكية _ تونس چاپ شد و مكتبة نفس الرسول المصطفى آن را امسال از نمایشگاه کتاب تهران خریداری کرد.
مؤلّف در مدخل حرف الفاء "ابن فاطمة" امیر المؤمنین علیهالسلام را ذکر کرده و ابیات حَجّاجُ بن عِلاط را در مدح ایشان میآورد و البته قبل از ذکر شعر _بر خلاف سایر موارد کتابش _ به تفصیلِ تمام، با القاب متعدّده، مولا را میستاید :
۱۱۵ . ابن فاطمة
أبو القُصَم بالقاف، وأبو الفَصم بالفاء، وأبو تُراب وَأبو الحسن عَليُّ بنُ أبي طالِب، يَعسوبُ الدين، بابُ مدينةِ العِلمِ، فاروقُ الأمّةِ، وليُّ المُؤمنينَ وَأبوهُم، وَذو الأذُنِ الواعِيةِ وَدَيّان هذِه الأمَّةِ
وأبو الرَّيحانَتَين وَأخو سَيِّدِ المُرسَلينَ صلّیاللهعلیه[وآله]وسلّم
نَسَبه إلى أمِِّه الحَجّاجُ بن عِلاط السُّلَميّ، لمّا قَتَلَ طلحة بن أبي طلحَةَ يوم أحُد فقال:
لِلهِ أَيُّ مُذَبِّبٍ عَنْ حُرْمَةٍ
أَعْنِي ابْنَ فَاطِمَةَ الْمُعَمَّ الْمُخْوِلَا
سَبَقَتْ يَدَاكَ لَهُ بِعَاجِلِ طَعْنَةٍ
تَرَكَتْ طُلَيْحَةَ لِلْجَبِينِ مُجَدَّلَا
📖 تذكرة الطالب النَّبيه بِمَن نُسِب لأمّه دونَ أبيه ، ابن اللَّبُّودي، ص ١٢٧
در لابهلای عبارات ابن اللَّبُّودي در مدح مولا عبارت "باب مدينة العلم" نیز وجود دارد؛ اگر این کتاب دستیابِ مرحوم میر حامد حسین رضواناللهعلیه شده بود، حتما ایشان، مؤلّفِ آن را در عدادِ آن دسته از علمای عامّه ذکر میکرد که امیر المؤمنین علیهالسلام را به تعبیر "باب مدينة العلم" ستودهاند.
یقیناً این دسته از علمای عامه _برخلاف غرضورزانی همچون ابن الجوزي و ابن تيمية و ..._ روایت مدينة العلم را جعلی نمیدانند؛ و گرنه این لقبِ مستفادِ از روایت را به طور حتم و جزم در حقّ مولا این چنین ثابت نمیکردند.
مرحوم صاحب عبقات در تقسیم بندی مجلد حدیث مدینه ، این افراد را فائده سابعه قرار داده است:
فائده سابعه: در افراد اسمای علمای افاخم و کبرای اعاظم سنّیه که اصلاً یا نقلاً عن غیرهم من العلماء، جناب اميرالمؤمنين علیهالسلام را به وصف " باب مدینة العلم " و ما يماثله یا جناب رسالتمآب صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم را به "مدینه علم" ستوده یا آنکه این دو وصف جلیل را در اسماء و القاب این دو جناب ذکر فرموده، تحتّم این حدیث شریف بر اهل نقد و بصیرت و صاحبان توقّد و خبرت واضح نمودهاند....
📜عبقات _حدیث مدینه _ بخش سند، ص ۱۳
@rasullib
@mir_hamedhoseyn_110
❤3
سفینه_الجامعه_لانواع_العلوم_جلد_پنجم.pdf
48.3 MB
کتاب بسیار مهم و پنج مجلدی سفینهی حاکم جشمی (السفينة الجامعة لأنواع العلوم للحاكم الجشمي)
به زحمت یکی از دوستان و بانیان کتابخانه نفس الرسول از بیروت خریداری شد.
فایل pdf این کتاب به پیوست، خدمت محققان و مخاطبان گرامی تقدیم میگردد.
https://t.iss.one/rasullib
به زحمت یکی از دوستان و بانیان کتابخانه نفس الرسول از بیروت خریداری شد.
فایل pdf این کتاب به پیوست، خدمت محققان و مخاطبان گرامی تقدیم میگردد.
https://t.iss.one/rasullib
❤4
مکتبة نفس الرسول المصطفی
سفینه_الجامعه_لانواع_العلوم_جلد_سوم.pdf
معرفی و مروری کوتاه بر کتاب فوق در پیوند زیر:
https://t.iss.one/rasullib/846
https://t.iss.one/rasullib/846
❤6
یادداشت و مروری کوتاه بر این کتابِ تازه انتشاریافته و مهم در فرسته پایین
https://t.iss.one/rasullib
با سپاس و ارجگزاریِ بیکران، از دوستِ گرانمایه و بزرگواری که به مهرِ بیدریغ و از سرِ اخلاص و ارادت به اهل بیت عصمت و طهارت، در فراهمآوری این آثار یاریرسان ما بودند و هستند.
https://t.iss.one/rasullib
معرفی دو اثر کلامیِ امامیِ کمترشناختهشده از دوره ایلخانی در کتاب تازه منتشرشده
«Imāmī Thought in Iran during the Ilkhanid Period»
(اندیشه امامیه در ایران در دوره ایلخانی: خاندان حمصی رازی)
✍🏼 در کتاب جدید
Imāmī Thought in Iran during the Ilkhanid Period
(اندیشه امامی در ایران در دوره ایلخانی)
که بهعنوان جلد پنجم از مجموعه «اسلام شیعی؛ متون و مطالعات» و به کوشش حسن انصاری و زابینه اشمیتکه و با همکاری حمید عطایی نظری تدوین شده، دو اثر کلامی برجسته کمترشناختهشده با هویتی روشن، ساختاری عقلانی و پیوندی نسلی معرفی گردیدهاند که نقشی مهم در مطالعه تاریخ کلام شیعی در عصر ایلخانان ایفا میکنند.
این دو اثر عبارتاند از: «مشكاة الیقین فی أصول الدین» تألیف جمالالدین علیبن محمود الحِمصی الرازی و «کشف المعاقد فی شرح قواعد العقائد» از تاجالدین محمودبن علیبن محمود الحِمصی الرازی، فرزند او.
در این میان، رساله «مشكاة الیقین فی أصول الدین» در همین کتاب بهصورت انتقادی تصحیح و ارائه شده است.
🔹شاید بتوان گفت در سده هشتم هجری، در بستری خاص، تعاملی فعال میان مکتب امامی، کلام معتزلی بهویژه جریان بهشمی از معتزله (ابوهاشم جبائی) و جریانهای فلسفی شکل گرفت. این کتاب با معرفی و تحلیل آثار و نسخههای برجایمانده، اطلاعات ارزشمندی از رواج و اهمیت این آثار ارائه میدهد و تلاشی است جدی و ستودنی در راستای بازسازی بخشی از سنت عقلانی و اندیشگی شیعه.
🔸یکی از شخصیتهای محوریِ این کتاب ارزشمند، جمالالدین علیبن محمود الحِمصی الرازی (۶۵۳–۷۱۳ق) است؛ از متکلمان برجسته امامی در دوره ایلخانی، که متعلق به خاندان الحِمصی بود. این خاندان اصالتاً از شهر حمص بودند و پیش از او در ری ساکن شدند. او در آثارش کوشیده است تا آموزههای امامیه را در چارچوب روش عقلانی به ویژه بر پایه دیدگاههای بهشمیان معتزلی سامان دهد.
اثر معرفیشده از او همانگونه که در بالا اشاره شد «مشكاة الیقین فی أصول الدین» نام دارد؛ رسالهای کلامی و موجز که بهصراحت به مذهب امامیه تعلق دارد. این رساله در شش بخش تنظیم شده و شامل مباحث اثبات خدا، صفات، عدل، نبوت، امامت و معاد است. نویسنده در بیان آموزههای امامیه، از مفاهیم معتزلی و گاه فلسفی بهره گرفته است.
نسخه منحصربهفرد و شناختهشده این اثر در کتابخانه ملی ملک به شماره ۱۰۹۹ نگهداری میشود و در حدود سال ۱۱۰۰ق توسط شمسالدین محمدبن محمد امین کتابت شده است.
همچنین، اثری از این رساله در قالب یک فهرست نسخ در آغاز نسخهای ترکیبی به شماره Carullah 554 در کتابخانه استانبول آمده که نشان میدهد این اثر در قرن نهم هجری در محافل فرقهای و گاه غیرشیعی شناختهشده و در جریان بوده است.
🔹نویسنده و متفکرِ دیگرِ مورد توجه در این کتاب، تاجالدین محمودبن علی بن محمود الحِمصی الرازی (معروف به «التاج الرازی»، زنده تا حداقل ۷۴۸ق) است؛ فرزند جمالالدین علی و نماینده نسل دوم این خاندان علمی در قرن هشتم هجری میباشد. وی برخلاف پدر که اثری موجز و شاید متأثر از کلام بهشمی نگاشت، التاج الرازی به نگارش آثاری گسترده با گرایش آموزشی، تحلیلی و فلسفی پرداخت. او ضمن بهرهگیری از سنت خواجه نصیرالدین طوسی، علامه حلی و ابنسینا، گاه دیدگاهی انتقادی نسبت به شروح متداول اختیار میکند.
اثر کلامی او «کشف المعاقد فی شرح قواعد العقائد»، که از آن سخن گفته شد، شرحی تحلیلی و مفصل بر «قواعد العقائد» خواجه نصیرالدین طوسی است. این اثر را میتوان نشانهای از بلوغ کلام مدرسی امامیه است که در آن متکلم با بهره از منطق و فلسفه، به تبیین و دفاع از اصول اعتقادی میپردازد. نسخه اصلی و مورد اعتماد این شرح در کتابخانه دولتی برلین، به شماره Wetzstein 1527 نگهداری میشود. در این نسخه، برگههای آغازین (۱–۱۲) به خط خود مؤلف (هولوگراف) است و مطابق یادداشت موجود، در سال ۷۲۹ق در سلطانیه نگاشته شده و سپس نسخهای دوم از آن در سال ۷۴۰ق در تبریز کتابت و سرانجام در ۷۴۸ق به ارتنا/ارطنا (ژنرالی از تبار اویغور که در خدمت ایلخانان بود و پس از مرگ آخرین ایلخان، ابوسعید و فروپاشی متعاقب حکومت ایلخانی، حاکمیت بخشهای مهمی از آسیای صغیر مرکزی را بهدست گرفت) اهدا شده است.
🔸در پایان شاید بتوان گفت که این دو اثر نماینده دو رویکرد مکمل در سنت کلامی امامیه در دوره ایلخانیاند: یکی رویکردی مختصر، عقلگرایانه و جدلی (مشكاة الیقین)، و دیگری تحلیلی، مدرسی و تفصیلی (کشف المعاقد). تفاوت روششناسی آنها در عین اتصال نسلی، بازتابی از تحولی فکری است که طی آن کلام امامی از سنت معتزلی-شیعی به ساختار تحلیلی و مدرسیتری میرسد. این آثار برای مطالعه روند تطور کلام امامیه، بررسی پیوندهای آن با فلسفه اسلامی، و تحلیل سنت نسخهپردازی امامیه منابعی اصیل و قابل استناد به شمار میآیند که سخنان ناگفتهای دارند.
https://t.iss.one/rasullib
«Imāmī Thought in Iran during the Ilkhanid Period»
(اندیشه امامیه در ایران در دوره ایلخانی: خاندان حمصی رازی)
✍🏼 در کتاب جدید
Imāmī Thought in Iran during the Ilkhanid Period
(اندیشه امامی در ایران در دوره ایلخانی)
که بهعنوان جلد پنجم از مجموعه «اسلام شیعی؛ متون و مطالعات» و به کوشش حسن انصاری و زابینه اشمیتکه و با همکاری حمید عطایی نظری تدوین شده، دو اثر کلامی برجسته کمترشناختهشده با هویتی روشن، ساختاری عقلانی و پیوندی نسلی معرفی گردیدهاند که نقشی مهم در مطالعه تاریخ کلام شیعی در عصر ایلخانان ایفا میکنند.
این دو اثر عبارتاند از: «مشكاة الیقین فی أصول الدین» تألیف جمالالدین علیبن محمود الحِمصی الرازی و «کشف المعاقد فی شرح قواعد العقائد» از تاجالدین محمودبن علیبن محمود الحِمصی الرازی، فرزند او.
در این میان، رساله «مشكاة الیقین فی أصول الدین» در همین کتاب بهصورت انتقادی تصحیح و ارائه شده است.
🔹شاید بتوان گفت در سده هشتم هجری، در بستری خاص، تعاملی فعال میان مکتب امامی، کلام معتزلی بهویژه جریان بهشمی از معتزله (ابوهاشم جبائی) و جریانهای فلسفی شکل گرفت. این کتاب با معرفی و تحلیل آثار و نسخههای برجایمانده، اطلاعات ارزشمندی از رواج و اهمیت این آثار ارائه میدهد و تلاشی است جدی و ستودنی در راستای بازسازی بخشی از سنت عقلانی و اندیشگی شیعه.
🔸یکی از شخصیتهای محوریِ این کتاب ارزشمند، جمالالدین علیبن محمود الحِمصی الرازی (۶۵۳–۷۱۳ق) است؛ از متکلمان برجسته امامی در دوره ایلخانی، که متعلق به خاندان الحِمصی بود. این خاندان اصالتاً از شهر حمص بودند و پیش از او در ری ساکن شدند. او در آثارش کوشیده است تا آموزههای امامیه را در چارچوب روش عقلانی به ویژه بر پایه دیدگاههای بهشمیان معتزلی سامان دهد.
اثر معرفیشده از او همانگونه که در بالا اشاره شد «مشكاة الیقین فی أصول الدین» نام دارد؛ رسالهای کلامی و موجز که بهصراحت به مذهب امامیه تعلق دارد. این رساله در شش بخش تنظیم شده و شامل مباحث اثبات خدا، صفات، عدل، نبوت، امامت و معاد است. نویسنده در بیان آموزههای امامیه، از مفاهیم معتزلی و گاه فلسفی بهره گرفته است.
نسخه منحصربهفرد و شناختهشده این اثر در کتابخانه ملی ملک به شماره ۱۰۹۹ نگهداری میشود و در حدود سال ۱۱۰۰ق توسط شمسالدین محمدبن محمد امین کتابت شده است.
همچنین، اثری از این رساله در قالب یک فهرست نسخ در آغاز نسخهای ترکیبی به شماره Carullah 554 در کتابخانه استانبول آمده که نشان میدهد این اثر در قرن نهم هجری در محافل فرقهای و گاه غیرشیعی شناختهشده و در جریان بوده است.
🔹نویسنده و متفکرِ دیگرِ مورد توجه در این کتاب، تاجالدین محمودبن علی بن محمود الحِمصی الرازی (معروف به «التاج الرازی»، زنده تا حداقل ۷۴۸ق) است؛ فرزند جمالالدین علی و نماینده نسل دوم این خاندان علمی در قرن هشتم هجری میباشد. وی برخلاف پدر که اثری موجز و شاید متأثر از کلام بهشمی نگاشت، التاج الرازی به نگارش آثاری گسترده با گرایش آموزشی، تحلیلی و فلسفی پرداخت. او ضمن بهرهگیری از سنت خواجه نصیرالدین طوسی، علامه حلی و ابنسینا، گاه دیدگاهی انتقادی نسبت به شروح متداول اختیار میکند.
اثر کلامی او «کشف المعاقد فی شرح قواعد العقائد»، که از آن سخن گفته شد، شرحی تحلیلی و مفصل بر «قواعد العقائد» خواجه نصیرالدین طوسی است. این اثر را میتوان نشانهای از بلوغ کلام مدرسی امامیه است که در آن متکلم با بهره از منطق و فلسفه، به تبیین و دفاع از اصول اعتقادی میپردازد. نسخه اصلی و مورد اعتماد این شرح در کتابخانه دولتی برلین، به شماره Wetzstein 1527 نگهداری میشود. در این نسخه، برگههای آغازین (۱–۱۲) به خط خود مؤلف (هولوگراف) است و مطابق یادداشت موجود، در سال ۷۲۹ق در سلطانیه نگاشته شده و سپس نسخهای دوم از آن در سال ۷۴۰ق در تبریز کتابت و سرانجام در ۷۴۸ق به ارتنا/ارطنا (ژنرالی از تبار اویغور که در خدمت ایلخانان بود و پس از مرگ آخرین ایلخان، ابوسعید و فروپاشی متعاقب حکومت ایلخانی، حاکمیت بخشهای مهمی از آسیای صغیر مرکزی را بهدست گرفت) اهدا شده است.
🔸در پایان شاید بتوان گفت که این دو اثر نماینده دو رویکرد مکمل در سنت کلامی امامیه در دوره ایلخانیاند: یکی رویکردی مختصر، عقلگرایانه و جدلی (مشكاة الیقین)، و دیگری تحلیلی، مدرسی و تفصیلی (کشف المعاقد). تفاوت روششناسی آنها در عین اتصال نسلی، بازتابی از تحولی فکری است که طی آن کلام امامی از سنت معتزلی-شیعی به ساختار تحلیلی و مدرسیتری میرسد. این آثار برای مطالعه روند تطور کلام امامیه، بررسی پیوندهای آن با فلسفه اسلامی، و تحلیل سنت نسخهپردازی امامیه منابعی اصیل و قابل استناد به شمار میآیند که سخنان ناگفتهای دارند.
https://t.iss.one/rasullib
❤1
مکتبة نفس الرسول المصطفی
«مشكاة الیقین فی أصول الدین»
تصویری ازدستنویسِ منحصربهفرد از رساله «مشكاة الیقین فی اصول الدین» در کتابخانه ملک به شماره ۱۰۹۹
https://t.iss.one/rasullib
مکتبة نفس الرسول المصطفی
خط خود مؤلف (هولوگراف)
خط مؤلف و هولوگراف «کشف المعاقد فی شرح قواعد العقائد»
در کتابخانه برلین، به شماره Wetzstein 1527
.
https://t.iss.one/rasullib
زحمات دوستان و شیعیان امیرالمومنین علیه السلام، بیرون از ایران عزیز
۲۶ کارتن دیگر اغلب از مصر و عمان در حال بسته بندی برای ارسال به کشور.
بإذن الله
خداوند رضایت امیرالمومنین علیه السلام را نصیب تمام بانیان خیر (مادی، معنوی و یدی) بفرماید. ان شاء الله
https://t.iss.one/rasullib
۲۶ کارتن دیگر اغلب از مصر و عمان در حال بسته بندی برای ارسال به کشور.
بإذن الله
خداوند رضایت امیرالمومنین علیه السلام را نصیب تمام بانیان خیر (مادی، معنوی و یدی) بفرماید. ان شاء الله
https://t.iss.one/rasullib
❤13