Forwarded from بر ساحل عبقات
بر ساحل عبقات
Photo
😡 توهین شنیع أبوإسحاق الشيرازي (٤٧٦ هـ) به ساحت مقدّس صدّیق اکبر صلواتاللهعلیه
ابو اسحاق شیرازی فقیه برجستهی قرن پنجم در کتاب " الإشارة إلى مذهب أهل الحق " در بخش "مسائل الخلافة والخلفاء" به هنگام سخن از افضلیت و اعلمیت خلفا به حدیث مدينة العلم پرداخته و میگوید:
فإن قيل: عليّ أعلم من أبي بكر لأنّ النبيّ صلّىاللهعلیه[وآله]وسلّم قال: "أنا مدينة العلم وعلي بابها، فمن أراد المدينة فليقصد الباب"
يقال لهم: هذا الخبر إمّا أن يكون عليّ رواه أو غيره، فإن كان غير عليّ رواه فهذا علم من العلوم قد علمناه من غير الباب، وإذا جاز أن يعلم علم من العلوم من غير الباب جاز أن يُعلم جميعها أو أكثرها من غير الباب، وإن كان عليّ قد رواه فهذه شهادته لنفسه وشهادة الرجل لنفسه لا تقبل، فدلّ على أنّ الخبر له معنی غير ما ذهبوا إليه....
📖 الإشارة إلى مذهب أهل الحق (ط دار الضياء)، ص ١٣١_١٣٢ ؛ (ط وزارة الأوقاف _ مصر) ، ص ١٧٨
در این عبارات با بیحیاییِ تمام صراحتا احتمالِ کذب به صِدق صادِق مصدَّق امیر المؤمنین صلواتاللهعلیه داده است.
جالب اینکه شخصی در حاشیهی نسخهای که در دار الکتب المصرية نگهداری میشود(رک: الإشارة ،مقدمة المحقق، ط الضياء، ص ٥٤ _ ٥٥) در حاشیهی این عبارات شنیع، به مؤلف چنین اعتراض کرده است:
📜 "لا يخفى ما فيه من إساءة الأدب على سيّدنا عليّ كرّماللهوجهه، فإنّه لو صحّ عنه لوجب الأخذ به...."
البته این محشِّی در ادامه با تکرار سخنان برخی متعصّبان عامّه به تضعیف و تکذیب حدیث مدینه پرداخته و تضعیف حدیث را أولی دانسته نسبت به رویکرد ابو اسحاق شیرازی.
پ.ن: این نسخه در چاپ اخیر کتاب "الإشارة" که توسط محمد سيد بن محمد حبيب الداغستاني در سال ١٤٤٥ هـ مورد استفاده قرار گرفته و حاشیهی مذکور در پاورقی ذکر شده است.
این کتاب به همراه صدها کتاب جدید الطبع و نایاب اخیرا از امارات به مكتبة نفس الرسول المصطفى رسیده است.
ابو اسحاق شیرازی فقیه برجستهی قرن پنجم در کتاب " الإشارة إلى مذهب أهل الحق " در بخش "مسائل الخلافة والخلفاء" به هنگام سخن از افضلیت و اعلمیت خلفا به حدیث مدينة العلم پرداخته و میگوید:
فإن قيل: عليّ أعلم من أبي بكر لأنّ النبيّ صلّىاللهعلیه[وآله]وسلّم قال: "أنا مدينة العلم وعلي بابها، فمن أراد المدينة فليقصد الباب"
يقال لهم: هذا الخبر إمّا أن يكون عليّ رواه أو غيره، فإن كان غير عليّ رواه فهذا علم من العلوم قد علمناه من غير الباب، وإذا جاز أن يعلم علم من العلوم من غير الباب جاز أن يُعلم جميعها أو أكثرها من غير الباب، وإن كان عليّ قد رواه فهذه شهادته لنفسه وشهادة الرجل لنفسه لا تقبل، فدلّ على أنّ الخبر له معنی غير ما ذهبوا إليه....
📖 الإشارة إلى مذهب أهل الحق (ط دار الضياء)، ص ١٣١_١٣٢ ؛ (ط وزارة الأوقاف _ مصر) ، ص ١٧٨
در این عبارات با بیحیاییِ تمام صراحتا احتمالِ کذب به صِدق صادِق مصدَّق امیر المؤمنین صلواتاللهعلیه داده است.
جالب اینکه شخصی در حاشیهی نسخهای که در دار الکتب المصرية نگهداری میشود(رک: الإشارة ،مقدمة المحقق، ط الضياء، ص ٥٤ _ ٥٥) در حاشیهی این عبارات شنیع، به مؤلف چنین اعتراض کرده است:
📜 "لا يخفى ما فيه من إساءة الأدب على سيّدنا عليّ كرّماللهوجهه، فإنّه لو صحّ عنه لوجب الأخذ به...."
البته این محشِّی در ادامه با تکرار سخنان برخی متعصّبان عامّه به تضعیف و تکذیب حدیث مدینه پرداخته و تضعیف حدیث را أولی دانسته نسبت به رویکرد ابو اسحاق شیرازی.
پ.ن: این نسخه در چاپ اخیر کتاب "الإشارة" که توسط محمد سيد بن محمد حبيب الداغستاني در سال ١٤٤٥ هـ مورد استفاده قرار گرفته و حاشیهی مذکور در پاورقی ذکر شده است.
این کتاب به همراه صدها کتاب جدید الطبع و نایاب اخیرا از امارات به مكتبة نفس الرسول المصطفى رسیده است.
❤1
Forwarded from بر ساحل عبقات
بر ساحل عبقات
😡 توهین شنیع أبوإسحاق الشيرازي (٤٧٦ هـ) به ساحت مقدّس صدّیق اکبر صلواتاللهعلیه ابو اسحاق شیرازی فقیه برجستهی قرن پنجم در کتاب " الإشارة إلى مذهب أهل الحق " در بخش "مسائل الخلافة والخلفاء" به هنگام سخن از افضلیت و اعلمیت خلفا به حدیث مدينة العلم پرداخته…
❤2
کتابهای جدیدی که به همّت یکی از دوستان عزیز از نمایشگاه بین المللی ابوظبی تهیه شد و دیروز به کتابخانه رسید.
@rasullib
@rasullib
❤7
مکتبة نفس الرسول المصطفی
Photo
کتاب المنثور والمنظوم اثر بسیار مهمّ ادیب مورّخ قرن سوم هجری، ابن طيفور البغدادي (٢٨٠ هـ) که متأسفانه تاکنون تنها سه جزء از چهارده جزء آن (جزء یازدهم _ دوازدهم _ سیزدهم) شناسایی شده است.
این اجزاء باقی مانده قبلا به طور متفرقه چاپ شده بود. مثلا جزء یازدهم با عنوان " بلاغات النساء " اولین بار توسط مطبعة والدة عباس قاهرة ۱۲۰ سال پیش (سال ۱۳۲۶ هـ = 1908 م) منتشر شده بود. (رک: مقدمة إبراهيم بن سعد الحقيل بر کتاب، ص ۷۳)
اشعار، خطبهها، محاورات و نامههای بسیار مهمی در این کتاب ذکر شده که از مهمترین آنها خطبههایی است که صدیقه طاهره سلاماللهعلیها در جریان اتفاقات تلخ بعد از رسول خدا صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم ایراد فرمودند.
خطبهی زینب کبری سلاماللهعلیها در کاخ یزید و جملات برخی بانوان مدافع امیر المؤمنین علیهالسلام در مجالس معاویه از دیگر وقایعی است که ابن طیفور آنها را منعکس کرده است.
همچنین برخی مطالب اجزاء مفقودهی این کتاب به طور پراکنده در کتب دیگر یافت میشود؛ مثلا ماجرای بیعت اکراهی از مردم برای ابوبکر، توسط گروهی با لباسهای متحد الشکل را ابو سعد الآبي (٤٢١هـ) در کتاب "نثر الدرّ" از "المنثور والمنظوم" نقل کرده است. (نثر الدر (ط الهيئة المصرية العامة للكتاب)، ج ١، ص ٤٠٠)
تحقیق جدید کتاب "المنثور والمنظوم" در دو مجلد که همین چند ماه پیش به بازار نشر عرضه شد به همراه تعدادی دیگر از کتب، توسط یکی از دوستان عزیز از نمایشگاه بین المللی ابوظبی تهیه شد و بحمد الله چند روزی است مهمان کتابخانهی ما شده است.
https://t.iss.one/rasullib
این اجزاء باقی مانده قبلا به طور متفرقه چاپ شده بود. مثلا جزء یازدهم با عنوان " بلاغات النساء " اولین بار توسط مطبعة والدة عباس قاهرة ۱۲۰ سال پیش (سال ۱۳۲۶ هـ = 1908 م) منتشر شده بود. (رک: مقدمة إبراهيم بن سعد الحقيل بر کتاب، ص ۷۳)
اشعار، خطبهها، محاورات و نامههای بسیار مهمی در این کتاب ذکر شده که از مهمترین آنها خطبههایی است که صدیقه طاهره سلاماللهعلیها در جریان اتفاقات تلخ بعد از رسول خدا صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم ایراد فرمودند.
خطبهی زینب کبری سلاماللهعلیها در کاخ یزید و جملات برخی بانوان مدافع امیر المؤمنین علیهالسلام در مجالس معاویه از دیگر وقایعی است که ابن طیفور آنها را منعکس کرده است.
همچنین برخی مطالب اجزاء مفقودهی این کتاب به طور پراکنده در کتب دیگر یافت میشود؛ مثلا ماجرای بیعت اکراهی از مردم برای ابوبکر، توسط گروهی با لباسهای متحد الشکل را ابو سعد الآبي (٤٢١هـ) در کتاب "نثر الدرّ" از "المنثور والمنظوم" نقل کرده است. (نثر الدر (ط الهيئة المصرية العامة للكتاب)، ج ١، ص ٤٠٠)
تحقیق جدید کتاب "المنثور والمنظوم" در دو مجلد که همین چند ماه پیش به بازار نشر عرضه شد به همراه تعدادی دیگر از کتب، توسط یکی از دوستان عزیز از نمایشگاه بین المللی ابوظبی تهیه شد و بحمد الله چند روزی است مهمان کتابخانهی ما شده است.
https://t.iss.one/rasullib
👍9
مکتبة نفس الرسول المصطفی
کتاب المنثور والمنظوم اثر بسیار مهمّ ادیب مورّخ قرن سوم هجری، ابن طيفور البغدادي (٢٨٠ هـ) که متأسفانه تاکنون تنها سه جزء از چهارده جزء آن (جزء یازدهم _ دوازدهم _ سیزدهم) شناسایی شده است. این اجزاء باقی مانده قبلا به طور متفرقه چاپ شده بود. مثلا جزء یازدهم…
المقدمة_والفهرس.pdf
8.8 MB
مقدمه و فهرست کتاب فوق
❤1
بخشی از آثار تازه رسیده با موضوع سیره نبوی از نمایشگاههای کتاب کشورهای مختلف.
بعضی از این آثار با وجود انتشار در سالهای گذشته، مجدداً تحقیق و به بازار نشر عرضه شده است.
https://t.iss.one/rasullib
بعضی از این آثار با وجود انتشار در سالهای گذشته، مجدداً تحقیق و به بازار نشر عرضه شده است.
https://t.iss.one/rasullib
❤13
Forwarded from بر ساحل عبقات
بر ساحل عبقات
Photo
جای میر حامد حسین خالی...
نسبت دادن فردی به مادرش علل مختلفی دارد؛
مثلا حضرت عیسی بن مریم علیهماالسلام به جهت عدم وجود پدر و افرادی مثل "ابن مرجانه" و "ابن هند" و "ابن نابغه" و "ابن صهاک" به جهت طعن و گاهی اوقات هم به جهت یادکرد از مادر جلیل القدرِ آن فرد چنین نسبتی صورت میگیرد؛ همچون تعابیری که در میان شیعیان متداول است: "حسین فاطمه"، "یابن الزهراء" ، "يا بن خديجة الكبرى" و ...
از اشعار مهمّ به یادگار مانده از صدر اسلام ابیاتی است كه حَجّاجُ بن عِلاط السُّلَميّ در مدح امیر المؤمنین علیهالسلام سروده است.
در جنگ احُد، زمانی که حضرت امیر علیهالسلام یکی از پهلوانان قریش به نام طلحة بن أبي طلحة را به هلاکت رساند، حجّاج بن عِلاط، حضرت را مدح کرد و از حضرت با تعبیر ابن فاطمة [بنت اسد] یاد کرد که احتمالا به جهت رعایت وزن شعر بوده است.
أبو العبّاس شهاب الدين أحمد بن خليل معروف به ابن اللَّبُّودي (٨٩٦ هـ) تصنیفی نگاشته با عنوان: " تذكرة الطالب النَّبيه بِمَن نُسِب لأمّه دونَ أبيه" و در آن لیستی از افرادی که به مادرانشان نسبت داده شدهاند، جمع کرده است. (خواه این لقب عَلَم برای او شده باشد یا به مناسبتی خاص، او را منسوب به مادرش کرده باشند)
(برای اطلاع از تصانیف دیگر در این موضوع رک: مقدمه تحقیق تذكرة الطالب النبيه، ص ٢٤)
این کتاب در سال ١٤٣٨ هـ توسط الدار المالكية _ تونس چاپ شد و مكتبة نفس الرسول المصطفى آن را امسال از نمایشگاه کتاب تهران خریداری کرد.
مؤلّف در مدخل حرف الفاء "ابن فاطمة" امیر المؤمنین علیهالسلام را ذکر کرده و ابیات حَجّاجُ بن عِلاط را در مدح ایشان میآورد و البته قبل از ذکر شعر _بر خلاف سایر موارد کتابش _ به تفصیلِ تمام، با القاب متعدّده، مولا را میستاید :
۱۱۵ . ابن فاطمة
أبو القُصَم بالقاف، وأبو الفَصم بالفاء، وأبو تُراب وَأبو الحسن عَليُّ بنُ أبي طالِب، يَعسوبُ الدين، بابُ مدينةِ العِلمِ، فاروقُ الأمّةِ، وليُّ المُؤمنينَ وَأبوهُم، وَذو الأذُنِ الواعِيةِ وَدَيّان هذِه الأمَّةِ
وأبو الرَّيحانَتَين وَأخو سَيِّدِ المُرسَلينَ صلّیاللهعلیه[وآله]وسلّم
نَسَبه إلى أمِِّه الحَجّاجُ بن عِلاط السُّلَميّ، لمّا قَتَلَ طلحة بن أبي طلحَةَ يوم أحُد فقال:
لِلهِ أَيُّ مُذَبِّبٍ عَنْ حُرْمَةٍ
أَعْنِي ابْنَ فَاطِمَةَ الْمُعَمَّ الْمُخْوِلَا
سَبَقَتْ يَدَاكَ لَهُ بِعَاجِلِ طَعْنَةٍ
تَرَكَتْ طُلَيْحَةَ لِلْجَبِينِ مُجَدَّلَا
📖 تذكرة الطالب النَّبيه بِمَن نُسِب لأمّه دونَ أبيه ، ابن اللَّبُّودي، ص ١٢٧
در لابهلای عبارات ابن اللَّبُّودي در مدح مولا عبارت "باب مدينة العلم" نیز وجود دارد؛ اگر این کتاب دستیابِ مرحوم میر حامد حسین رضواناللهعلیه شده بود، حتما ایشان، مؤلّفِ آن را در عدادِ آن دسته از علمای عامّه ذکر میکرد که امیر المؤمنین علیهالسلام را به تعبیر "باب مدينة العلم" ستودهاند.
یقیناً این دسته از علمای عامه _برخلاف غرضورزانی همچون ابن الجوزي و ابن تيمية و ..._ روایت مدينة العلم را جعلی نمیدانند؛ و گرنه این لقبِ مستفادِ از روایت را به طور حتم و جزم در حقّ مولا این چنین ثابت نمیکردند.
مرحوم صاحب عبقات در تقسیم بندی مجلد حدیث مدینه ، این افراد را فائده سابعه قرار داده است:
فائده سابعه: در افراد اسمای علمای افاخم و کبرای اعاظم سنّیه که اصلاً یا نقلاً عن غیرهم من العلماء، جناب اميرالمؤمنين علیهالسلام را به وصف " باب مدینة العلم " و ما يماثله یا جناب رسالتمآب صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم را به "مدینه علم" ستوده یا آنکه این دو وصف جلیل را در اسماء و القاب این دو جناب ذکر فرموده، تحتّم این حدیث شریف بر اهل نقد و بصیرت و صاحبان توقّد و خبرت واضح نمودهاند....
📜عبقات _حدیث مدینه _ بخش سند، ص ۱۳
@rasullib
@mir_hamedhoseyn_110
نسبت دادن فردی به مادرش علل مختلفی دارد؛
مثلا حضرت عیسی بن مریم علیهماالسلام به جهت عدم وجود پدر و افرادی مثل "ابن مرجانه" و "ابن هند" و "ابن نابغه" و "ابن صهاک" به جهت طعن و گاهی اوقات هم به جهت یادکرد از مادر جلیل القدرِ آن فرد چنین نسبتی صورت میگیرد؛ همچون تعابیری که در میان شیعیان متداول است: "حسین فاطمه"، "یابن الزهراء" ، "يا بن خديجة الكبرى" و ...
از اشعار مهمّ به یادگار مانده از صدر اسلام ابیاتی است كه حَجّاجُ بن عِلاط السُّلَميّ در مدح امیر المؤمنین علیهالسلام سروده است.
در جنگ احُد، زمانی که حضرت امیر علیهالسلام یکی از پهلوانان قریش به نام طلحة بن أبي طلحة را به هلاکت رساند، حجّاج بن عِلاط، حضرت را مدح کرد و از حضرت با تعبیر ابن فاطمة [بنت اسد] یاد کرد که احتمالا به جهت رعایت وزن شعر بوده است.
أبو العبّاس شهاب الدين أحمد بن خليل معروف به ابن اللَّبُّودي (٨٩٦ هـ) تصنیفی نگاشته با عنوان: " تذكرة الطالب النَّبيه بِمَن نُسِب لأمّه دونَ أبيه" و در آن لیستی از افرادی که به مادرانشان نسبت داده شدهاند، جمع کرده است. (خواه این لقب عَلَم برای او شده باشد یا به مناسبتی خاص، او را منسوب به مادرش کرده باشند)
(برای اطلاع از تصانیف دیگر در این موضوع رک: مقدمه تحقیق تذكرة الطالب النبيه، ص ٢٤)
این کتاب در سال ١٤٣٨ هـ توسط الدار المالكية _ تونس چاپ شد و مكتبة نفس الرسول المصطفى آن را امسال از نمایشگاه کتاب تهران خریداری کرد.
مؤلّف در مدخل حرف الفاء "ابن فاطمة" امیر المؤمنین علیهالسلام را ذکر کرده و ابیات حَجّاجُ بن عِلاط را در مدح ایشان میآورد و البته قبل از ذکر شعر _بر خلاف سایر موارد کتابش _ به تفصیلِ تمام، با القاب متعدّده، مولا را میستاید :
۱۱۵ . ابن فاطمة
أبو القُصَم بالقاف، وأبو الفَصم بالفاء، وأبو تُراب وَأبو الحسن عَليُّ بنُ أبي طالِب، يَعسوبُ الدين، بابُ مدينةِ العِلمِ، فاروقُ الأمّةِ، وليُّ المُؤمنينَ وَأبوهُم، وَذو الأذُنِ الواعِيةِ وَدَيّان هذِه الأمَّةِ
وأبو الرَّيحانَتَين وَأخو سَيِّدِ المُرسَلينَ صلّیاللهعلیه[وآله]وسلّم
نَسَبه إلى أمِِّه الحَجّاجُ بن عِلاط السُّلَميّ، لمّا قَتَلَ طلحة بن أبي طلحَةَ يوم أحُد فقال:
لِلهِ أَيُّ مُذَبِّبٍ عَنْ حُرْمَةٍ
أَعْنِي ابْنَ فَاطِمَةَ الْمُعَمَّ الْمُخْوِلَا
سَبَقَتْ يَدَاكَ لَهُ بِعَاجِلِ طَعْنَةٍ
تَرَكَتْ طُلَيْحَةَ لِلْجَبِينِ مُجَدَّلَا
📖 تذكرة الطالب النَّبيه بِمَن نُسِب لأمّه دونَ أبيه ، ابن اللَّبُّودي، ص ١٢٧
در لابهلای عبارات ابن اللَّبُّودي در مدح مولا عبارت "باب مدينة العلم" نیز وجود دارد؛ اگر این کتاب دستیابِ مرحوم میر حامد حسین رضواناللهعلیه شده بود، حتما ایشان، مؤلّفِ آن را در عدادِ آن دسته از علمای عامّه ذکر میکرد که امیر المؤمنین علیهالسلام را به تعبیر "باب مدينة العلم" ستودهاند.
یقیناً این دسته از علمای عامه _برخلاف غرضورزانی همچون ابن الجوزي و ابن تيمية و ..._ روایت مدينة العلم را جعلی نمیدانند؛ و گرنه این لقبِ مستفادِ از روایت را به طور حتم و جزم در حقّ مولا این چنین ثابت نمیکردند.
مرحوم صاحب عبقات در تقسیم بندی مجلد حدیث مدینه ، این افراد را فائده سابعه قرار داده است:
فائده سابعه: در افراد اسمای علمای افاخم و کبرای اعاظم سنّیه که اصلاً یا نقلاً عن غیرهم من العلماء، جناب اميرالمؤمنين علیهالسلام را به وصف " باب مدینة العلم " و ما يماثله یا جناب رسالتمآب صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم را به "مدینه علم" ستوده یا آنکه این دو وصف جلیل را در اسماء و القاب این دو جناب ذکر فرموده، تحتّم این حدیث شریف بر اهل نقد و بصیرت و صاحبان توقّد و خبرت واضح نمودهاند....
📜عبقات _حدیث مدینه _ بخش سند، ص ۱۳
@rasullib
@mir_hamedhoseyn_110
❤3
سفینه_الجامعه_لانواع_العلوم_جلد_پنجم.pdf
48.3 MB
کتاب بسیار مهم و پنج مجلدی سفینهی حاکم جشمی (السفينة الجامعة لأنواع العلوم للحاكم الجشمي)
به زحمت یکی از دوستان و بانیان کتابخانه نفس الرسول از بیروت خریداری شد.
فایل pdf این کتاب به پیوست، خدمت محققان و مخاطبان گرامی تقدیم میگردد.
https://t.iss.one/rasullib
به زحمت یکی از دوستان و بانیان کتابخانه نفس الرسول از بیروت خریداری شد.
فایل pdf این کتاب به پیوست، خدمت محققان و مخاطبان گرامی تقدیم میگردد.
https://t.iss.one/rasullib
❤4
مکتبة نفس الرسول المصطفی
سفینه_الجامعه_لانواع_العلوم_جلد_سوم.pdf
معرفی و مروری کوتاه بر کتاب فوق در پیوند زیر:
https://t.iss.one/rasullib/846
https://t.iss.one/rasullib/846
❤6