🔎 #سرکتاب با احضار موکل رحمانی 🔍
#تضمین_شده و #دقیق

📣میخوای بدونی آیا طلسم داری ؟
📣میخوای بدونی ایا چشم زخم خورده ای؟
📣ایا همزاد بد داری؟
📣ایا جن زده شدی ؟
📣ایا جن عاشق  داری؟
📣میخوای بدونی ایا جادو سحر و دعا داری؟
📣ایا نحسی داری؟
📣ایا رزقت بسته شده است؟
📣ایا بختت بسته شده؟
📣ایابختت بازه؟
📣ایا چله داری؟
📣ایا بستگی داری؟

🤚بیا اینجا تا کمکت کنم👇👇
@moshkelgosha114 🟥
💯❌برای مشاوره رایگان به من پیام بده👇👇👇👇
@gosha42 @gosha42
0933 320 4745

🔴امروز، روز جهانی چشم قشنگاست؛ بفرست واسه اونی که میدونی.

لیست برتر کانال های ادبی👇🏻
  @rashidkakavand ✍
@sookhanbozoorgan ✍
@arameeshbakhooda ✍
@shariiati_ir ✍
@shagareean ✍
@delltangyy ✍

ما خسته ایم! خسته به معنای واقعی 
دل های ما شکسته به معنای واقعی

ما لشکریم! لشکر پخش و پلا که دید؟
خیل ز هم گسسته به معنای واقعی

این زخم سجده نیست به پیشانی ام رفیق
جای دری ست بسته به معنای واقعی

از بادبان نخیزد و از نا خدا، بخار
کشتی به گل نشسته به معنای واقعی

تنگ است جای ما و چنین است حال ما
باغی درون هسته به معنای واقعی 


🖌"حسین جنتی"

لیست برتر کانال های ادبی👇🏻
  @rashidkakavand ✍
@sookhanbozoorgan ✍
@arameeshbakhooda ✍
@shariiati_ir ✍
@shagareean ✍
@delltangyy ✍

یادمان باشدکه: "حق الناس " همیشه پول نیست!

گاهی "دل" است
دلی که:
باید بدست می آوردیم و نیاوردیم!
دلی که:
شکستیم و رها کردیم!
دلهای غمگینی که…
بی تفاوت از کنارشان گذشتیم!
خدا…از هرچه بگذرد
ازحق الناس نمی گذرد!!! حواسمان باشد…
ﺑﺎ "ﺯباﻥ" ﻣﯿﺸود ﻣﺴﺨﺮﻩ ﮐﺮﺩ!
ﺑﺎ "ﺯباﻥ" ﻣﯿﺸود ﺭﻭﺣﯿﻪ ﺩﺍﺩ!
ﺑﺎ "ﺯباﻥ" ﻣﯿﺸود ﺍﯾﺮﺍﺩﮔﺮﻓﺖ
با "ﺯباﻥ" ﻣﯿﺸود ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﺮﺩ!
با "ﺯباﻥ" ﻣﯿﺸود ﺩﻝ ﺷﮑﺴﺖ!
با "ﺯباﻥ" ﻣﯿﺸود ﺩﻟﺪﺍﺭﯼ ﺩﺍﺩ!
با "ﺯباﻥ" ﻣﯿﺸود ﺁﺑﺮﻭ ﺑﺮﺩ!
ﺑﺎ "ﺯباﻥ" ﻣﯿﺸود ﺁﺑﺮﻭ ﺧﺮﯾﺪ!
ﺑﺎ "ﺯباﻥ" ﻣﯿﺸود جدایی انداخت!
با "زبان" میشود آتش زد!
با "زبان" میشود آتش راخاموش کرد!
حواسمان به دلهایمان باشد: "آلوده اش نکنی"
#تلنگر


لیست برتر کانال های ادبی👇🏻
  @rashidkakavand ✍
@sookhanbozoorgan ✍
@arameeshbakhooda ✍
@shariiati_ir ✍
@shagareean ✍
@delltangyy ✍

وقتی جان یک بیمار به برق وصله، استخراج غیرقانونی رمز‌ارز فقط یه جرم نیست؛ یه جنایته!
⛔ برق رو نمی‌دزدن، زندگی رو به خطر می‌ندازن

با ارسال گزارش مردمی به سامانه ۳۰۰۰۵۱۲۱ جایزه دریافت نمایید
25#_درجه

🛂 اگر دارای پاسپورت دومینیکا هستید،
تنها تا ۲ ماه آینده فرصت دارید تا برای دریافت اقامت دیجیتال نومد اسپانیا اقدام کنید.

این فرصت شامل مزایای ویژه‌ای‌ست از جمله:
✔️ بدون نیاز به سرمایه‌گذاری
🎓 امکان تحصیل رایگان برای فرزندان
💼 اجازه کار برای اعضای خانواده

🖥 برای دریافت اطلاعات کامل و مشاوره تخصصی:
🔗 B2n.ir/benidos-DMV

خط زدی از دفترت ای سُفله نامم را
چطور از یادِ مردم می‌بری #ابله کلامم را؟!
هنوز از هستی‌ات رنگی نمی‌دیدند و می‌دیدند
که بر اوراقِ هستی ثبت می‌کردم دوامم را
هنوز از گُل‌گُلِ پیراهنِ خود ذوق می‌کردی
که عاری کردم از سودای پرچم پشت‌بامم را
هنوز از گوشه‌ی قنداقه بوی شیر می‌دادی
که من طی کرده بودم سال‌ها ایامِ کامم را
زدی، رفتی... برو با مایه‌ی بی‌مایگی خوش باش
نمی‌گیرم پس از زخم از ضعیفان انتقامم



لیست برتر کانال های ادبی👇🏻
  @rashidkakavand ✍
@sookhanbozoorgan ✍
@arameeshbakhooda ✍
@shariiati_ir ✍
@shagareean ✍
@delltangyy ✍

«کامی روشن کولرو زده روی دور تند، خونه شده طوفان!
پرده، گلدون، حتی پنگوئن بیچاره رو هم باد برد 😅❄️
یاد بگیریم خنک بمونیم، بدون اینکه خونه رو بفرستیم تو دل گردباد!
دور آروم، دمای ۲۵ درجه = حال خوب + قبض سبک 💡✌️»
#بابابرقی
#بابا_برقی
۲۵#_درجه

⛔️🔴داستان تنها دختری که وارد حجله فتحعلیشاه شد و باکره بیرون آمد


❌🔞تعداد همسران فتحعلیشاه قاجار و زنان حرم وی را بیش از هزارتن دانسته اند بطوریکه او را ابوالبشر سوم میگفتند عجیب و غیرقابل باور است که دختری وارد حجله فردی چون فتحعلیشاه بشود و سالم و دست نخورده بیرون بیاید داستان ازین قرار است که:👇🏻👇🏻

💯خواندن این ماجرای تاریخی

https://t.iss.one/+k8QAqNLsNLJjOGU0

داستانهای زیبا و آموزنده

در روزگارهای قدیم جزیره ای دور افتاده بود که همه احساسات در آن زندگی می کردند: شادی، غم، دانش عشق و باقی احساسات.
روزی به همه آنها اعلام شد که جزیره در حال غرق شدن است. بنابراین هر یک شروع به تعمیر قایقهایشان کردند.
اما عشق تصمیم گرفت که تا لحظه آخر در جزیره بماند. زمانیکه دیگر چیزی از جزیره روی آب نمانده بود عشق تصمیم گرفت تا برای نجات خود از دیگران کمک بخواهد.در همین زمان او از ثروت با کشتی با شکوهش در حال گذشتن از آنجا بود کمک خواست.
ثروت، مرا هم با خود می بری؟
ثروت جواب داد:
نه نمی توانم، مفدار زیادی طلا و نقره در این قایق هست، من هیچ جایی برای تو ندارم.عشق تصمیم گرفت از غرور که با قایقی زیبا در حال رد شدن از جزیره بود کمک بخواهد.
غرور لطفاً به من کمک کن.
نمی توانم عشق. تو خیس شده ای و ممکن است قایقم را خراب کنی.
پس عشق از غم که در همان نزدیکی بود درخواست کمک کرد.
“غم لطفاً مرا با خود ببر.
آه عشق. آن قدر ناراحتم که دلم می خواهد تنها باشم.
شادی هم از کنار عشق گذشت اما آنچنان غرق در خوشحالی بود که اصلاً متوجه عشق نشد.
ناگهان صدایی شنید:
“بیا اینجا عشق. من تو را با خود می برم.”
صدای یک بزرگتر بود. عشق آن قدر خوشحال شد که حتی فراموش کرد اسم ناجی خود را بپرسد. هنگامیکه به خشکی رسیدند، ناجی به راه خود رفت.
عشق که تازه متوجه شده بود که چقدر به ناجی خود مدیون است از دانش که او هم از عشق بزرگتر بود پرسید:
چه کسی به من کمک کرد؟
دانش جواب داد: او زمان بود.
زمان؟! اما چرا به من کمک کرد؟
دانش لبخندی زد و با دانایی جواب داد:
چون تنها زمان،بزرگی عشق را درک می‌کند


لیست برتر کانال های ادبی👇🏻
  @rashidkakavand ✍
@sookhanbozoorgan ✍
@arameeshbakhooda ✍
@shariiati_ir ✍
@shagareean ✍
@delltangyy ✍

#ادبیات

داستان رام و سامان
حکایتی پندآموز از کلیله و دمنه




❤️ری اکشن فراموش نشهلیست برتر کانال های ادبی👇🏻
  @rashidkakavand ✍
@sookhanbozoorgan ✍
@arameeshbakhooda ✍
@shariiati_ir ✍
@shagareean ✍
@delltangyy ✍