This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📹 #نماهنگ | انقلابی علیه ذلت
🔸 مروری بر کار بزرگ امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی برای #پیشرفت_ایران و غلبه بر عقبماندگیها در کلیپ جدید «خط رهبری»
#بهمن_پیروز
@rahbari_plus
🔸 مروری بر کار بزرگ امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی برای #پیشرفت_ایران و غلبه بر عقبماندگیها در کلیپ جدید «خط رهبری»
#بهمن_پیروز
@rahbari_plus
🔰 #خاطره | از امام پرسیدم شما از کِی به فکر ایجاد حکومت اسلامی افتادید؟
«ما بارها از امام عزیز و معلّم دین و اخلاقمان این جمله را شنیدیم. بارها امام گفتند که ما برای نتیجه اقدام نمیکنیم، ما برای #وظیفه اقدام میکنیم. ما اقدام میکنیم برای اینکه وظیفهمان را انجام داده باشیم. البته خدای متعال اگر از روی اخلاص باشد ما را به نتیجه هم خواهد رساند. همچنانی که دیدیم در بزرگترین آزمایش این ملّت - یعنی حادثهی واژگون کردن نظام دوهزاروپانصد سالهی ستمشاهی - خود این امام عزیز و لشکر عظیم او که همین تودهی امت حزب اللَّه بودند با دست خالی به نتیجه هم رسیدند. من یک وقتی از امام سؤال کردم - همین چند ماه قبل از این -گفتم شما از کِی به فکر ایجاد حکومت اسلامی افتادید؟ چون درسهای #حکومت_اسلامی امام سال چهلوهفت در نجف ایراد شد و نوارهایش آمد اینجا و تعبیر حکومت اسلامی را ما در کلمات ایشان ندیده بودیم. من گفتم مبدأش کِی بود؟ ایشان گفتند که من دقیقاً یادم نیست که مبداء کِی بود، اما آن نقطهی مورد توجه این است، گفتند هر وقتی که من هر چیزی را احساس کردم وظیفه است آن را انجام دادم، خدای متعال خودش جور آورد. یعنی خاصیت «من کان اللَّه له، من کان للَّه کان اللَّه له» همین است. وقتی انسان احساس میکند وظیفهاش است این کار را انجام میدهد، و مجموع این کارهایی که بر طبق تشخیص وظیفه - آن هم بوسیلهی یک فقیه، یک #فقیه عظیمالشأن - انجام میشود یک تسلسلی از یک کارهای منظّم در میآید که منتهی میشود به حکومت اسلامی و نظام اسلامی و یک چنین انقلابی.» ۱۳۶۴/۰۷/۰۲
➕ مروری بر خاطراتِ حضرت آیتالله خامنهای از دوران مبارزات و پیروزی انقلاب
#بهمن_پیروز
@rahbari_plus
«ما بارها از امام عزیز و معلّم دین و اخلاقمان این جمله را شنیدیم. بارها امام گفتند که ما برای نتیجه اقدام نمیکنیم، ما برای #وظیفه اقدام میکنیم. ما اقدام میکنیم برای اینکه وظیفهمان را انجام داده باشیم. البته خدای متعال اگر از روی اخلاص باشد ما را به نتیجه هم خواهد رساند. همچنانی که دیدیم در بزرگترین آزمایش این ملّت - یعنی حادثهی واژگون کردن نظام دوهزاروپانصد سالهی ستمشاهی - خود این امام عزیز و لشکر عظیم او که همین تودهی امت حزب اللَّه بودند با دست خالی به نتیجه هم رسیدند. من یک وقتی از امام سؤال کردم - همین چند ماه قبل از این -گفتم شما از کِی به فکر ایجاد حکومت اسلامی افتادید؟ چون درسهای #حکومت_اسلامی امام سال چهلوهفت در نجف ایراد شد و نوارهایش آمد اینجا و تعبیر حکومت اسلامی را ما در کلمات ایشان ندیده بودیم. من گفتم مبدأش کِی بود؟ ایشان گفتند که من دقیقاً یادم نیست که مبداء کِی بود، اما آن نقطهی مورد توجه این است، گفتند هر وقتی که من هر چیزی را احساس کردم وظیفه است آن را انجام دادم، خدای متعال خودش جور آورد. یعنی خاصیت «من کان اللَّه له، من کان للَّه کان اللَّه له» همین است. وقتی انسان احساس میکند وظیفهاش است این کار را انجام میدهد، و مجموع این کارهایی که بر طبق تشخیص وظیفه - آن هم بوسیلهی یک فقیه، یک #فقیه عظیمالشأن - انجام میشود یک تسلسلی از یک کارهای منظّم در میآید که منتهی میشود به حکومت اسلامی و نظام اسلامی و یک چنین انقلابی.» ۱۳۶۴/۰۷/۰۲
➕ مروری بر خاطراتِ حضرت آیتالله خامنهای از دوران مبارزات و پیروزی انقلاب
#بهمن_پیروز
@rahbari_plus
🔰 #بازخوانی | ریشه کنی نظام دیکتاتور با بنای عقلانیت اسلامی
📝 «کار اصلى امام، بناى یک نظم مدنى - سیاسى براساس #عقلانیت_اسلامى بود؛ مقدمهى لازم این کار، این بود که نظام پادشاهی... [ریشهکن شود]؛ مقدمهى آن کار بزرگى که امام میخواست انجام بدهد، ریشهکن کردن این نظام فاسدِ وابستهى دیکتاتور بود؛ همت را بر این گماشت و نظام ریشهکن شد. در کشور ما مسئله این نیست که نظام پادشاهى برود، به جاى او #نظام_پادشاهى یا شبهپادشاهىِ دیگرى بنشیند؛ مسئله این است که آن خصوصیاتى که نظام پادشاهى داشت باید ریشهکن میشد و امام بزرگوار ریشهکن کرد؛ سخنان امام، رهنمودهاى امام، رفتار امام همه در اینجهت است.» ۱۳۹۳/۰۳/۱۴
#بهمن_پیروز
@rahbari_plus
📝 «کار اصلى امام، بناى یک نظم مدنى - سیاسى براساس #عقلانیت_اسلامى بود؛ مقدمهى لازم این کار، این بود که نظام پادشاهی... [ریشهکن شود]؛ مقدمهى آن کار بزرگى که امام میخواست انجام بدهد، ریشهکن کردن این نظام فاسدِ وابستهى دیکتاتور بود؛ همت را بر این گماشت و نظام ریشهکن شد. در کشور ما مسئله این نیست که نظام پادشاهى برود، به جاى او #نظام_پادشاهى یا شبهپادشاهىِ دیگرى بنشیند؛ مسئله این است که آن خصوصیاتى که نظام پادشاهى داشت باید ریشهکن میشد و امام بزرگوار ریشهکن کرد؛ سخنان امام، رهنمودهاى امام، رفتار امام همه در اینجهت است.» ۱۳۹۳/۰۳/۱۴
#بهمن_پیروز
@rahbari_plus
🔰 #خاطره | من با مردم کار دارم
📝 «رهبر و امام ما با آن قدرت الهی بزرگ و با عظمتش مردم را همیشه به حساب آورد. در روزهای اوّلی که امام از #پاریس به تهران وارد شده بودند_یعنی در حساسترین لحظات این تاریخ، در آن لحظاتی که تمام نگرندگان جهانی، همهی ناظران سیاسی ایران را به عنوان کانون بزرگترین حوادث قرن به حساب می آوردند و همه نگران بودند که در ایران چه خواهد شد و چه به وقوع خواهد پیوست._در آن لحظات حسّاس وقتی وارد شد از اولین لحظات رفت میان مردم. پیرمرد هشتاد ساله استراحت و خواب و آسایش خود را گذاشت به حساب مردم و در اختیار #مردم. ساستمداران آمدند گفتند به آقا بگوئید اینقدر وقتش را صرف مردم نکند، اجازه بدهد سیاستمداران، متفکران، هوشمندان بیایند بنشیند با آقا صحبت کنند در زمینهی مسائل بزرگ سیاسی. امام در جواب همهی اینها گفت من با سیاستمداران و مغزها و کلهگنده ها کاری ندارم من با مردم کار دارم. می آیند، بیایند توی مردم و او درست فهمید، و او درست تشخیص داد و اگر قرار بود پای صحبت سیاستمداران بنشیند هنوز که هنوز است ما بایستی از مجلس شورای غیر ملّی نطق آقای بختیار را بشنویم. آمد با مردم رو برو شد، بین او و مردم حفاظ و حجابی نبود، صد بار هزاربار گفتند آقا جان شما در خطر است، گفت بگذارید در خطر باشد من اگر کشته هم بشوم برای این #ملت نافع خواهد بود. بدون حفاظ، ... در مقابل هزارها هزار مردم ایستاد با آنها صحبت کرد؛ زن ها، مردها، کودکان آمدند بچه ها را از بغل ها گرفت بوسید، نوازش کرد، به مادرهایشان به پدرهایشان برگرداند، میان مردم آمد، با مردم کار خود و تلاش خود را ادامه داد، روی مردم حساب کرد و دیدید که #پیروز شد.» ۱۳۵۸/۰۵/۲۴
➕ مروری بر خاطراتِ حضرت آیتالله خامنهای از دوران مبارزات و پیروزی انقلاب
#بهمن_پیروز
@rahbari_plus
📝 «رهبر و امام ما با آن قدرت الهی بزرگ و با عظمتش مردم را همیشه به حساب آورد. در روزهای اوّلی که امام از #پاریس به تهران وارد شده بودند_یعنی در حساسترین لحظات این تاریخ، در آن لحظاتی که تمام نگرندگان جهانی، همهی ناظران سیاسی ایران را به عنوان کانون بزرگترین حوادث قرن به حساب می آوردند و همه نگران بودند که در ایران چه خواهد شد و چه به وقوع خواهد پیوست._در آن لحظات حسّاس وقتی وارد شد از اولین لحظات رفت میان مردم. پیرمرد هشتاد ساله استراحت و خواب و آسایش خود را گذاشت به حساب مردم و در اختیار #مردم. ساستمداران آمدند گفتند به آقا بگوئید اینقدر وقتش را صرف مردم نکند، اجازه بدهد سیاستمداران، متفکران، هوشمندان بیایند بنشیند با آقا صحبت کنند در زمینهی مسائل بزرگ سیاسی. امام در جواب همهی اینها گفت من با سیاستمداران و مغزها و کلهگنده ها کاری ندارم من با مردم کار دارم. می آیند، بیایند توی مردم و او درست فهمید، و او درست تشخیص داد و اگر قرار بود پای صحبت سیاستمداران بنشیند هنوز که هنوز است ما بایستی از مجلس شورای غیر ملّی نطق آقای بختیار را بشنویم. آمد با مردم رو برو شد، بین او و مردم حفاظ و حجابی نبود، صد بار هزاربار گفتند آقا جان شما در خطر است، گفت بگذارید در خطر باشد من اگر کشته هم بشوم برای این #ملت نافع خواهد بود. بدون حفاظ، ... در مقابل هزارها هزار مردم ایستاد با آنها صحبت کرد؛ زن ها، مردها، کودکان آمدند بچه ها را از بغل ها گرفت بوسید، نوازش کرد، به مادرهایشان به پدرهایشان برگرداند، میان مردم آمد، با مردم کار خود و تلاش خود را ادامه داد، روی مردم حساب کرد و دیدید که #پیروز شد.» ۱۳۵۸/۰۵/۲۴
➕ مروری بر خاطراتِ حضرت آیتالله خامنهای از دوران مبارزات و پیروزی انقلاب
#بهمن_پیروز
@rahbari_plus
🔰 #خاطره | بارها به این فکر میافتادم که ما خوابیم یا بیدار
📝 «در آن روزها [ایام پیروزی انقلاب] ما در یک حالت بُهت بودیم. در حالی که در همهی فعالیتهای آن روزها ما طبعاً داخل بودیم. همانطور که میدانید ما عضو #شورای_انقلاب بودیم و یک حضور دائمی تقریباً وجود داشت. لکن یک حالت ناباوری و بهت بر همهی ما حاکم بود. من یک چیزی بگویم که شاید شما تعجب بکنید. من تا مدتی بعد از ۲۲ بهمن هم که گذشته بود بارها به این فکر میافتادم که ما خوابیم یا بیدار. و تلاش میکردم که از خواب بیدار شوم. یعنی اگر خواب هستم، این رؤیای طلائی که بعدش لابد اگر آدم بیدار شود هر چه قدر خواهد بود خیلی ادامه پیدا نکند، اینقدر برای ما شگفتآور بود مسأله. آن ساعتی که #رادیو برای اول بار گفت #صدای_انقلاب_اسلامی، یک همچی تعبیری. من تو ماشین داشتم از یک کارخانهای میآمدم طرف مقرّ امام. یک کارخانهای بود که عوامل اخلالگرِ فرصتطلب آنجا جمع شده بودند و شلوغی راه انداخته بودند و در بحبوحهی انقلاب که هنوز شاید بختیار هم بود، آن روزهای مثلاً شاید هفدهم، هجدهم و مشکلات هنوز در نهایت شدت وجود داشت و هنوز هیچ کار انجام نشده بود اینها به فکر باجخواهی و باجگیری بودند. توی یک کارخانهای راه افتاده بودند، تحریکات درست کرده بودند و اینها، ما رفتیم آنجا که یک مقداری سروسامان بدهیم. در مراجعت بود که رادیو اعلان کرد که صدای انقلاب اسلامی. من ماشین را نگه داشتم آمدم پائین روی زمین افتادم و #سجده کردم. یعنی اینقدر برای ما غیر قابل تصور و غیر قابل باور بود. هر لحظهای از آن لحظات یک مسأله داشت، به طوری که اگر من بخواهم خاطرات ذهنی خودم را در آن مثلاً بیست روزِ حول و حوش انقلاب بیان کنم یقیناً نمیتوانم همهی آن چه را که در ذهن و زندگی آن روزِ ما میگذشت را بیان کنم.» ۱۳۶۲/۱۰/۲۴
➕ مروری بر خاطراتِ حضرت آیتالله خامنهای از دوران مبارزات و پیروزی انقلاب
#بهمن_پیروز
@rahbari_plus
📝 «در آن روزها [ایام پیروزی انقلاب] ما در یک حالت بُهت بودیم. در حالی که در همهی فعالیتهای آن روزها ما طبعاً داخل بودیم. همانطور که میدانید ما عضو #شورای_انقلاب بودیم و یک حضور دائمی تقریباً وجود داشت. لکن یک حالت ناباوری و بهت بر همهی ما حاکم بود. من یک چیزی بگویم که شاید شما تعجب بکنید. من تا مدتی بعد از ۲۲ بهمن هم که گذشته بود بارها به این فکر میافتادم که ما خوابیم یا بیدار. و تلاش میکردم که از خواب بیدار شوم. یعنی اگر خواب هستم، این رؤیای طلائی که بعدش لابد اگر آدم بیدار شود هر چه قدر خواهد بود خیلی ادامه پیدا نکند، اینقدر برای ما شگفتآور بود مسأله. آن ساعتی که #رادیو برای اول بار گفت #صدای_انقلاب_اسلامی، یک همچی تعبیری. من تو ماشین داشتم از یک کارخانهای میآمدم طرف مقرّ امام. یک کارخانهای بود که عوامل اخلالگرِ فرصتطلب آنجا جمع شده بودند و شلوغی راه انداخته بودند و در بحبوحهی انقلاب که هنوز شاید بختیار هم بود، آن روزهای مثلاً شاید هفدهم، هجدهم و مشکلات هنوز در نهایت شدت وجود داشت و هنوز هیچ کار انجام نشده بود اینها به فکر باجخواهی و باجگیری بودند. توی یک کارخانهای راه افتاده بودند، تحریکات درست کرده بودند و اینها، ما رفتیم آنجا که یک مقداری سروسامان بدهیم. در مراجعت بود که رادیو اعلان کرد که صدای انقلاب اسلامی. من ماشین را نگه داشتم آمدم پائین روی زمین افتادم و #سجده کردم. یعنی اینقدر برای ما غیر قابل تصور و غیر قابل باور بود. هر لحظهای از آن لحظات یک مسأله داشت، به طوری که اگر من بخواهم خاطرات ذهنی خودم را در آن مثلاً بیست روزِ حول و حوش انقلاب بیان کنم یقیناً نمیتوانم همهی آن چه را که در ذهن و زندگی آن روزِ ما میگذشت را بیان کنم.» ۱۳۶۲/۱۰/۲۴
➕ مروری بر خاطراتِ حضرت آیتالله خامنهای از دوران مبارزات و پیروزی انقلاب
#بهمن_پیروز
@rahbari_plus