خط رهبری
4.59K subscribers
3.68K photos
2.21K videos
271 files
312 links
🔰«خط رهبری»: بخش ویژه تولیدات مربوط به رهبر انقلاب در خبرگزاری #فارس

✔️ تبیینِ شخصیت، مواضع، مطالبات و نظام فکری حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای
Download Telegram
خط رهبری
🔰 #روایت | قرار اویس‌های آذربایجان در طبقه بالای بیت رهبری - ٢ * اشک‌ها فرق دارند 🔸 مادر که دیگر تاب گریه های دخترش را ندارد، دست دخترک را گرفته و با خواهش و تمناکردن از این و آن، او را به قسمت جلو و مشرف به صحن #حسینیه می‌برد. 🔹 یکی از دختران #نوجوان دم…
🔰 #روایت | قرار اویس‌های آذربایجان در طبقه بالای بیت رهبری - ۳

* سخن دوست

🔹 جمعیت حسینیه در هم فشرده شده‌اند. ضرب ‌المثل «جا برای سوزن انداختن نیست» دقیقا در همین موقعیت عینیت می یابد. نوبت به سخنان ولی امر مسلمین می‌رسد. سکوت حسینیه را فرا گرفته است. ایشان در همان ابتدای امر یادی از شهید آل هاشم و شهید رحمتی می‌کنند؛ دو شهیدی که در دیدار سال قبل حضور داشتند. رهبر معظم انقلاب همچنین در ادامه حضور دکتر پزشکیان، رییس جمهور محترم در جمع حاضران را به اقتضای #خوی_مردمی ایشان عنوان می‌کنند.

🔸 ایشان در ادامه سخنانشان از آذربایجان و تبریز به عنوان #سد_مستحکم ایران در مقابل تعرض بیگانگان یاد کرده و اشاره‌ای به جمله ای از ستارخان با مضمون «زیر هیچ بیرقی جز بیرق #ابالفضل العباس نمی‌روم» دارند. وقتی این جملات را می‌گویند، گویی غیرت و غرور ملّی یکجا بر روح و تن حاضران دمیده می شود. این را به سادگی می‌توان از چهره‌ها خواند.

🔹 رهبر معظم انقلاب همچنین در سخنان خود از تهدیدات سخت‌افزاری و نرم‌افزاری دشمنان و از عدم کارسازی این تهدیدات در این کشور و در این ملت سخن می‌گویند.

🔸 توصیه مهم دیگر ایشان به همه رسانه‌ها، صاحبان اندیشه و بیان و قلم، اصحاب هنر و دانش و آموزش و آحاد جوانان فعال در فضای مجازی است. افرادی که باید تمام توانشان را به کار گیرند تا شاهد دفاع موفق #نرم‌افزاری ملت در مقابل طرح‌های پیچیده دشمن باشیم. صدای شعارها در بزنگاه فرمایشات ایشان، فضای سالن را پر کرده و فریاد مرگ بر اسرائیل، حسینیه را تکان می دهد.

* چیزی مثل یک رویا

فرمایشات آقا تمام که می‌شود، مشت حاضران گره می ‌شود در هم و شعار «ما اهل #کوفه نیستیم، علی تنها بماند»، اوج می‌گیرد. حالا دیدار تمام شده و در حال حرکت به سمت در خروجی هستیم.

زمانی که داشتیم وارد حسینیه‌ می‌شدیم، همه یکسره شوق و انتظار بودند و حالا بیرون آمدنی، همه آکنده هستند از #امید. سر راه، صحبت‌های یکی از دختران جوان به دوستش جالب است برایم. «دیدن آقا از نزدیک، چیزی شبیه رویا بود»!

@rahbari_plus
🔰 #تحلیل | آیت‌الله میرباقری: باید درباره شهادت سیدحسن نصرالله روایتی از منظر قواعد نصرت الهی ارائه دهیم

🔸 تلقی من این است که ما شهادت سید حسن #نصرالله را تبیین نکردیم و حتی روضۀ درستی برای ایشان نخواندیم که از دلِ آن، یک حماسه بیرون بیاید.

🔹 ما باید یک #روایت صحیح با مختصات الهیاتی و از منظر قواعد نصرت خدا، از این صحنه‌ها ارائه کنیم.

🔸 روایت #شهادت سید حسن نصرالله روایت پیروزی است. این شهادت یک مظلومیتی است که اگر آن را خوب توضیح ندهیم، ایجاد افسردگی در جامعه می‌کند، در حالی که همین را می‌شود به یک پیروزی تبدیل کرد. یک روایت از شهادت سید حسن نصرالله می‌شود پیروزی. یک نوع روایت دیگر می‌شود افسردگی و عقب‌نشینی.

🔹 باید از منظر الهیاتی بگوییم این نزاع برای چیست و چه کسی پیروز می‌شود؟ پیروزی چه زمانی فرا می‌رسد؟ قواعد نصرت خدا و سنت‌های شکست و #فتح چیست؟ این همه سختی در راه خدا برای چیست؟ این شهادت‌ها به چه دلیل است؟ اصلاً آیا می‌ارزد انسان در راه خدا #مقاومت کند و به شهادت برسد؟

🔸 واقعاً اگر مسئلۀ مقاومت در مسیر #دفاع_از_حق و دین خدا و دفاع از کلمه توحید در بین نباشد، قیمت یک قطره از این خون‌ها از همۀ دنیای دنیاخواهان بیشتر است.

#انا_علی_العهد

@rahbari_plus
🔰 #روایت | یک دیدار امیدآفرین...

📝 حمید داوودآبادی نویسنده دفاع مقدس روز گذشته، همزمان با تشییع سید حسن #نصرالله دیداری با رهبر معظم انقلاب داشته و گزارشی از آن دیدار نوشته است که در ادامه می‌خوانید:

🔸 ششم مهر ۱۴۰۳ که خبر شهادت سیدحسن نصرالله را شنیدم، همه احوال داغونم، صد برابر شد. هیچ‌وقت حتی در خواب هم باور نمی‌کردم خبر #شهادت سید را بشنوم.

🔹 چند روز پیش گفتند:
روز یک‌شنبه ۵ اسفند، تو و مسعود #ده‌نمکی، بیایید برای نماز خدمت حضرت آقا. خدا را شکر. خیلی خوشحال شدم.

🔸 صبح یک‌شنبه، باران عالم و آدم را طراوت و زیبایی بخشده بود که مسعود آمد دنبالم، نیم ساعت قبل از اذان ظهر وارد اتاقی شدیم که قرار بود آقا بیایند.

🔹 جمعی شاید حدود صدنفر صفوف #نماز را تشکیل دادند که چندین بچه کوچک، شاد و بی‌توجه به همه،‌ میان صفوف می‌دوبدند و محافظین برایشان بیسکوئیت و سرگرمی می‌آوردند.

🔸 اذان که دادند، آقا تشریف آوردند و نماز به امامت ایشان اقامه شد.‌ همه‌ش با خودم می‌گفتم:
- حتما الان امروز که #تشییع سیدعزیز است، آقا مثل من، بدجوری حالشان گرفته است، خسته‌اند و عزادار.

🔹 نماز که به پایان رسید، برخلاف تصور من، آقا صحبت نکردند و آمدند به حال‌واحوال با حاضرین.
به ما که رسیدند، نگاهی محبت‌آمیز به من انداختند ‌و با لبخندی زیبا فرمودند:
- باز که چاق شدی...
و زدیم زیر خنده.

🔸 رو در رو که شدم با آقا،‌ چشم در چشم، نگاه انداختیم و خندیدیم. وقتی فرمودند:
- شما چطورید؟ چیکار می‌کنید؟
سر دلم باز شد. بغضم داشت می‌ترکید. شروع کردم به نالیدن:
- آقا، خسته‌ام، حالم خوب نیست، دارم کم‌ میارم...

🔹 آقا چشمانشان را در نگاهم دوختند و با تعجب گفتند: چیزی نشده که، شما دیگر چرا کم می‌آوردید، خبری نیست، الحمدلله همه چیز خوب است...

🔸 نالیدم: آقا، سید رفت، #بغض دارم، دعا کنید خدا این‌ آرامش قلب شما را به من هم بدهد...
گفتند: همه چیز خوب است و همه‌ی ‌کارها به روال خودش دارد پیش می‌رود. امیدت به خدا باشد...

🔹 می‌خندیدند و می‌خندیدم. وقتی از #امید گفتند، قربانشان رفتم ‌و ناخواسته می‌گفتم: ای جانم... جانم... خدا همین امید و اطمینان قلبی شما را‌ به من هم عطا کند...

🔸 واقعا از آرامش و #اطمینان_قلبی ایشان، همه‌ی ناامیدی و خستگی‌ام به یکباره فرو ریخت و بر فنا رفت و همه‌ی آن اطمینان قلب که همواره از خدا طلب می‌کردم،‌ همچون‌خورشیدی بر قلبم تابیدن گرفت و آرامم کرد.

@rahbari_plus
🔰 #یادداشت | راهبردهای اصلی دشمن در تهدیدات نرم‌افزاری چیست؟ - ۱

✏️ نویسنده: «زینب نجیب»

📝 «خط رهبری» به مناسبت تأکید اخیر رهبر انقلاب بر تهدیدات نرم‌افزاری دشمن، بمباران تبلیغاتی علیه ملت ایران و #جنگ_رسانه‌ای، در این گزارش با استناد به بیانات ایشان، به بررسی و تحلیل مفهوم جنگ روایت‌ها و ابعاد و پیامدهای آن پرداخته و راهکارهای مقابله با این پدیده را تبیین می‌کند.

🔸 در بیش از دو دهه قبل، در اسناد اندیشکده رند آمده است که: "در جنگ‌های فردا کسی برنده نیست که بزرگترین بمب‌ها را دارد، بلکه کسی پیروز‌ است که بهترین #روایت را دارد."

🔹 این همان کلام رهبر انقلاب اسلامی است که فرمودند: «امروز مؤثرترین سلاح بین‌المللی علیه دشمنان و مخالفین، سلاح تبلیغات است؛ سلاح ارتباطات رسانه‌ای است. امروز این قویترینِ سلاح است و از بمب اتم هم بدتر و خطرناکتر است.» ۱۳۸۸/۰۷/۰۲ از اینرو «امروز قدرت ابرقدرتها بیش از آنچه که در بمب هسته‌ایشان باشد، در ثروتهای انباشته‌ی در بانکهاشان باشد، در #قدرت_تبلیغاتی آنهاست، در صدای بلند آنهاست که به همه جا میرسد.» ۱۳۸۹/۰۸/۰۴

* پیروزی بدون جنگ

🔸 اما چرا؟ مگر پیام، خبر یا به‌عبارتی روایت چه ظرفیتی دارد که از آن به پیروزی بدون جنگ تعبیر می‌کنند؟

🔹 شاید بتوان این موضوع را با مفهومی به نام «#استعمار_ذهن» پاسخ داد. در پدیده‌ی استعمار ذهن ما با رخنه‌ و مداخله یک کنشگر خارجی (استعمارگر) در قلمرو ذهن‌ها (استعمار شونده) مواجهیم. این مداخله بر ساختار ذهن، نحوه عملکرد و محتویات آن تأثیر می‌گذارد و اثرات آن طولانی و بلندمدت است و به راحتی قابل حذف نیست. قدرت‌های استعماری، که در گذشته برای تحقق اهداف استعماری خود متحمل هزینه‌های سنگین اقتصادی، تلفات نیروی انسانی و همچنین الزام به پاسخگویی در برابر نهادهای بین‌المللی می‌شدند، اکنون به این نتیجه رسیده‌اند که با استعمار اذهان می‌توانند راحت‌تر به اهداف خود نزدیک شوند و حتی در هنگامه‌ی شکست، نتیجه را به نفع خود تغییر دهند. در این میان پیام، خبر و #روایت‌سازی به انحاء گوناگون در بستر رسانه‌ها و فضای مجازی مهم‌ترین سلاح آنها خواهد بود. البته «نه این‌که در گذشته، جهانگیران و جهانخواهان و جهانخواران از نقش پیام و تبلیغ غافل بودند؛ آن وقت هم توجّه بود و اقدام میشد؛ اما امروز امکانات فراوان شده و پیشرفتِ دانش در این زمینه کارهای شگفت‌آور و حیرت‌انگیزی انجام میدهد. لذا شما میبینید مراکز استکباری و قدرت‌طلب دنیا بر روی نقش #پیام کار میکنند؛ یعنی حقیقتاً سرمایه‌گذاری میکنند و درواقع به جای این‌که برای تصرّف یک صحنه پول خرج کنند یا نیروی نظامی بسیج کنند، کاری میکنند که عوامل موجود در آن صحنه به سود آنها کار کنند.» ۱۳۸۱/۱۱/۱۵

🔸 لذا «امروز بیشترین تحرّک دشمنان ما علیه ما بیش از تحرّکات امنیّتی و اقتصادی، تحرّکات تبلیغاتی و #جنگ_نرم و تبلیغات رسانه‌ای است؛ برای اینکه بر افکار عمومی مردم مسلّط بشوند مبالغ هنگفت هزینه میکنند، کارهای بسیار انجام میدهند؛ فکرهای بسیاری را در مجموعه‌های فکری برای این کار استخدام میکنند تا بتوانند با جنگ روانی، با تبلیغات گوناگون، افکار عمومی کشورها را -از جمله بیشتر از همه امروز کشور ما را که هدف سوء‌نیّت قدرتهای بزرگ است- قبضه کنند و در اختیار بگیرند. وقتی #افکار_عمومی یک ملّت در اختیار بیگانه قرار گرفت، حرکت آن ملّت هم طبعاً طبق میل آن بیگانه پیش خواهد رفت.» ۱۴۰۰/۰۵/۱۲

🔹 از طرف دیگر، روایت علاوه بر تصرف ذهنِ استعمارشونده در اقناع #جامعه‌ی_جهانی نیز بسیار موثر است.‌ مثلا یکی از نمونه‌های معروف روایت دروغ در جنگ روایت‌ها برای اقناع جامعه‌ی جهانی، داستان "نوزادان کویتی در انکوباتورها" است. در سال ۱۹۹۰، در جریان حمله عراق به کویت، یک دختر جوان کویتی به نام "نایره" در مقابل کنگره #آمریکا شهادت داد که سربازان عراقی به بیمارستانی در کویت حمله کرده و نوزادان را از انکوباتورها بیرون کشیده و آنها را به حال خود رها کرده‌اند تا بمیرند. این داستان به شدت احساسات عمومی را برانگیخت و به عنوان یکی از دلایل اصلی برای حمایت از مداخله نظامی آمریکا در جنگ خلیج فارس استفاده شد. اما بعداً مشخص شد که این داستان ساختگی بوده و نایره در واقع دختر سفیر کویت در آمریکا بوده و سخنانِ او توسط یک شرکت #روابط_عمومی به نام "هیل اند نولتون" سازماندهی شده بود تا حمایت عمومی برای جنگ را جلب کند.

راهبردهای اصلیِ دشمن در تهدیدات نرم‌افزاری

🔸 از سوی دیگر اما وظیفه‌ی ما در جنگی که به جنگ رسانه‌ها و #جنگ_روایت‌ها تعبیر می‌شود، ابتدا شناخت ترفندهای دشمن است. ابتدا باید باور کنیم که «دشمن در رأس نقشه‌هایش #تبلیغات است؛ ‌به قول خودشان پروپاگاندا است.» ۱۴۰۱/۱۰/۱۹ اما او برای این تبلیغات شیوه‌های گوناگونی دارد که به اهم این موارد اشاره می‌شود...

@rahbari_plus
خط رهبری
🔰 #یادداشت | راهبردهای اصلی دشمن در تهدیدات نرم‌افزاری چیست؟ - ۳ #ادامه_یادداشت 7⃣ ایجاد یأس و ناامیدی: 🔸 یکی از راهبردهای اساسی در جنگ رسانه‌ای، القای یأس و ناامیدی در جامعه است. این رویکرد با هدف تضعیف روحیه عمومی، کاهش اعتماد به نهادهای داخلی و ایجاد…
🔰 #یادداشت | راهبردهای اصلی دشمن در تهدیدات نرم‌افزاری چیست؟ - ۴

#ادامه_یادداشت

* تبیین، سلاحی راهبردی در جنگ روایت‌ها

🔸 در همه‌ی آنچه گفته شد باید سه اصل را در نظر گرفت یکی اینکه «سلاح تبیین یک بخش نرم‌افزاری مهمّی دارد؛ در اینجا بایستی #نوآوری صورت بگیرد، بایستی سخن نو گفته بشود و شیوه‌ی نو در بیان ذکر بشود.» ۱۴۰۰/۱۲/۱۹

🔹 دیگر اینکه «سعی کنید در تبیین، عنصر اتقان مطلقاً به دست فراموشی سپرده نشود... گاهی اوقات انسان خیال میکند برای شیرین کردن یک قضیه در چشم مخاطبین، باید آن را با پیرایه‌ها و اغراق‌هائی بیامیزد؛ بعد که از یک افق بالاتری نگاه میکند، میبیند نه، این پیرایه‌ها – چون مصنوع ما بود - نه فقط بر ارزش آن عنصر حقیقی نیفزود، بلکه گاهی از آن کاست. #اتقان را در نظر بگیرید و روایت را روایت صحیح قرار بدهید.» ۱۳۸۹/۰۴/۱۴

🔸 و سوم اینکه زبان هنر مهم‌ترین ابزار روایت است: «ما باید #روایت کنیم. این کارِ هنرمندان عزیز ماست؛ کار نویسندگان است؛ کار سینماگران است؛ کار شاعران است؛ کار نقّاشان است؛ کار اصحاب فرهنگ و هنر است.» ۱۳۷۹/۰۷/۰۶

🔹 کلام آخر اینکه، در عصر #رسانه و اینترنت، روایت غالب تعیین می‌کند پیروز نهایی یک نبرد کیست. در واقع جریانی در عرصه فکری و ذهنی پیروز است که بتواند روایت بسازد، کنترل روایت را به‌دست بگیرد و روایت خود را تثبیت کند؛ چراکه در جنگ اراده‌ها، نبرد روایت‌ها تعیین‌کننده است.

🔸 ظرفیت #روایت‌سازی به حدی گسترده و تأثیرگذار است که حتی در شرایط شکست، دشمن می‌تواند با بهره‌گیری از ابزارهای رسانه‌ای و جنگ شناختی، خود را پیروز میدان جلوه دهد. از همین‌رو رهبر معظم انقلاب تأکید می‌کنند: «شما روایت کنید حقایق جامعه‌ی خودتان و کشور خودتان و انقلابتان را. شما اگر روایت نکنید، دشمن روایت میکند؛... هر جور دلش میخواهد؛ توجیه میکند، دروغ میگوید [آن هم]۱۸۰ درجه خلاف واقع» ۱۴۰۰/۰۹/۲۱

@rahbari_plus
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📹 #روایت | خاطره تولیت آستان قدس از حق‌گویی و شجاعت در کلام رهبر معظم انقلاب در جلسۀ تصویب عدم کفایت بنی‌صدر

@rahbari_plus
🔰 #روایت | نسل جدید، قلب تپنده‌ انقلاب؛ دیداری که حکایت از اقتدار داشت

📝 روایتی از دیدار رمضانی دانشجویان با رهبر معظم انقلاب اسلامی ۱۴۰۳/۱۲/۲۲

✏️ نویسنده: «سهیلا کثیر»

🔸 در میان شوق و اشتیاق دانشجویانی از سراسر ایران، #حسینیه_امام خمینی شاهد لحظاتی بود که فراتر از یک دیدار معمولی، تجلی پیوند عمیق نسل جدید با آرمان‌های انقلاب بود. رهبر معظم انقلاب با صراحت، عمق و دقتی بی‌نظیر، هم به دغدغه‌های دانشجویان پاسخ داد و هم مسیر آینده را ترسیم کرد. آنچه در این دیدار رخ داد، نه‌فقط گفت‌وگویی سیاسی، بلکه اثباتی دوباره بر استحکام #گفتمان_انقلاب_اسلامی در میان جوانان بود.

🔹 ساعت‌ها در حسینیه امام خمینی گذشت، اما زمان انگار متوقف شده بود. فضایی سرشار از #صمیمیت و نشاط، اما درعین‌حال سرشار از جدیت و مسئولیت. دانشجویانی که با نگاهی دقیق و زبانی بی‌پرده سخن می‌گفتند، و رهبری که با متانت و عمقی کم‌نظیر، پاسخ‌هایی محکم و مستدل ارائه می‌داد. برخلاف تصویرسازی‌های سطحی رسانه‌های غربی که همواره #نسل_جدید را از انقلاب گسسته و بی‌اعتنا به مسائل کلان کشور نشان می‌دهند، این دیدار جلوه‌ای روشن از حقیقتی دیگر بود: نسل جدید نه‌تنها از گذشته انقلاب فاصله نگرفته، بلکه با شور، شعور و آگاهی، آماده ایستادن در صفوف مقدم است.

* دانشگاه، خط مقدم است؛ نه عقب‌نشینی، نه تردید

🔸 رهبر انقلاب در حالی سخن می‌گفت که دانشجویان، با نگاهی سراسر تمرکز و اشتیاق، کلمه‌به‌کلمه سخنان ایشان را دنبال می‌کردند. تأکید ویژه ایشان بر نقش #دانشگاه، نقطه عطف این دیدار بود. دانشگاهی که در گذشته #سنگر_انقلاب بوده، امروز نیز پیشرفته‌تر، آگاه‌تر و مصمم‌تر از قبل ایستاده است. برخلاف تبلیغات بدخواهان که از کاهش انگیزه نسل جدید سخن می‌گویند، این جلسه نشان داد که فهم عمیق، روحیه ایستادگی و آرمان‌خواهی هنوز در دانشگاه‌های ایران زنده است.

* شهادت، پایان نیست؛ آغاز است

🔹 رهبر معظم انقلاب با یادآوری نام شهیدان مقاومت، از سید حسن نصرالله تا یحیی سنوار و اسماعیل هنیه پیامی روشن داشت: از دست دادن شخصیت‌های بزرگ، هرچند خسارت‌بار است، اما مسیر مقاومت متوقف نمی‌شود. همان‌طور که پس از جنگ احد، پیامبر اسلام (ص) با فقدان یارانش نه‌تنها دچار عقب‌گرد نشد، بلکه پایه‌های اسلام را مستحکم‌تر ساخت، امروز نیز شهادت رهبران مقاومت نه‌تنها ضربه‌ای به حرکت کلی جبهه مقاومت نزده، بلکه #اراده آن را مستحکم‌تر کرده است.

* مذاکره یا بازی در میدان دشمن؟

🔸 سخنان قاطع رهبر انقلاب درباره مذاکره با آمریکا، پاسخی روشن به جریان‌هایی بود که همچنان در پی تکرار تجربه‌های شکست‌خورده‌اند. ایشان با نگاهی واقع‌بینانه و مستدل، نشان دادند که مذاکره با دولت فعلی آمریکا نه‌تنها مشکلی را حل نخواهد کرد، بلکه مسیر تحریم‌ها را پیچیده‌تر و فشارها را بیشتر خواهد کرد. حقیقتی که تاریخ نیز آن را تأیید می‌کند؛ توافقی که یک‌بار امضا شد و همان دولت آمریکایی که امضا کرده بود، آن را #بی‌اعتبار کرد.

* تحریم‌ها، تیغی که کند شده است

🔹 یکی از مهم‌ترین بخش‌های سخنان رهبر انقلاب، تحلیل ایشان از تأثیر تحریم‌ها بود. برخلاف آنچه که برخی ادعا می‌کنند، تحریم‌ها عامل تمام #مشکلات_اقتصادی نیستند. به‌گفته ایشان، بخش بزرگی از مشکلات ناشی از #بی‌توجهی‌های_داخلی است، اما آنچه مهم‌تر است، این است که تحریم‌ها به‌تدریج در حال از دست دادن اثرگذاری خود هستند. این سخن نه‌فقط یک تحلیل اقتصادی، بلکه یک پیام راهبردی بود: ایران در مسیر استقلال اقتصادی پیش می‌رود و دشمن دیگر توان اعمال فشار حداکثری را ندارد.

* پایان یک دیدار، آغاز یک مسیر

🔸 نماز به امامت رهبر معظم انقلاب، پایان‌بخش این دیدار بود. لحظاتی که در آن، صمیمیت و خلوص موج می‌زد. جوانانی که با عشق و ایمان، در کنار رهبرشان ایستادند و آرمان‌های خود را در قامت یک نماز، تجدید کردند. این دیدار، نه‌تنها یک جلسه دانشجویی، بلکه یک #پیمان دوباره بود؛ پیمانی میان نسل جدید و انقلاب، برای ادامه راه، بدون تردید، بدون عقب‌نشینی، و با قدرتی دوچندان.

🔹 حسینیه امام خمینی، امروز گواه عهدی دیگر بود؛ عهدی که نه بر مبنای شعار، که بر پایه #آگاهی، #تعهد و #ایمان استوار شده است.

@rahbari_plus
🔰 #روایت | شبی شاعرانه با رهبر انقلاب در انتهای خیابان کشوردوست - ۱

✏️ نویسنده: «محمد مهدی اسماعیلی»

📝 شب شاعران در #حسینیه_امام خمینی، شبی که شعر و احساس در هم تنیدند. از اضطراب ورود تا لحظات دیدار با رهبر، اشک و خنده شاعران، صله‌های دست‌به‌نقد و نکاتی که مسیر شعر انقلاب را ترسیم کرد.

🔹اسم‌تان در لیست نیست! وقتی که مامور گیت این را گفت انگار سطلی آب یخ رویم ریختند. چند قدمی از گیت فاصله گرفتم و در سالن انتظار نشستم، بلاتکلیف. دقایقی نگذشته بود که همان مأمور نامم را خواند. اسم شما در لیست دوم بود، بفرمایید رد شوید. نفس عمیقی کشیدم و با دیگر خبرنگاران به سوی حسینیه امام خمینی رهسپار شدیم.

* در انتظارِ ورود…

🔸 حدود ساعت چهار و نیم عصر به حسینیه رسیدیم. دو صف از پیش پر شده بود و ما صف سوم را از سمت چپ می‌ساختیم. آن‌سوتر، کتاب‌های اهدایی #شاعران را پس از بازرسی، با نظمی خاص روی میزها می‌چیدند.

🔹 زمان می‌گذشت و کم‌کم فضای حسینیه از جنب‌وجوش ها پر شد. همه در گوش هم زمزمه می‌کردند: الان آقا می‌آیند! و سرانجام، ساعت ۱۸، با ورود آیت‌الله خامنه‌ای این اتفاق افتاد.

🔸 رهبر انقلاب طبق عادت همیشگی، فرید (قادر طهماسبی) را که دید، احوالش را جویا شدند. پس از خوش‌وبش با شعرا و مسئولانی که حضور داشتند، بر صندلی خود نشستند. میلاد عرفان‌پور اسامی شاعران را یکی‌یکی می‌خواند تا کتاب‌هایشان را #هدیه کنند. برخی اما از این قاعده بیرون بودند، همچون سید علی موسوی گرمارودی که بی‌توجه به نوبت به صف زد و نزد رهبر زانو زد و دستانشان را به قصد بوسه بالا آورد، که آقا بر سرش بوسه‌ای زدند.

* شعر و اشک و شوق

🔹 یکی از شاعران جوان، بانویی با کتابی در دست، چشمانی درخشان و دستانی لرزان، با شوقی کودکانه، حسی خفیف از ذوق بر پاهایش نقش بست. لحظه‌ای ناب، که بازگشتنش به جمع دوستانش را با لبخندی وصف‌ناپذیر همراه کرد.

🔸 دیگری اما، نامش که خوانده شد، از شدت #شوق زد زیر گریه. زانو زد کنار صندلی رهبر، بی‌اعتنا به تذکرات پی‌درپی عرفان‌پور که وقت اندک است!. او، بی‌واهمه از زمان و بی‌توجه به تذکر عرفان‌پور، کتابش را تقدیم کرد.

🔹 به لحظات نماز نزدیک شدیم. پیرمردی با لباس #خادمان_حرم امام رضا و کلاهی سیاه، همان صدایی که همیشه پیش‌نمازی رهبر را همراهی می‌کرد، آغاز به تکبیر گفتن کرد. از دیگران پرس‌وجو کردم. گفتند که او از خادمان نزدیک آقاست.

🔸 نماز که خواندیم، به سوی بخش افطار که همان ورودی حسینه بود، هدایت شدیم. یکی از دوستان صدایم زد: اینجا بنشین، آقا آن طرف می‌نشیند، خوب می‌توانی ببینی. سر بی‌تجربگی داشتیم این فرصت هم از دست می‌دادیم! چای گرم، لقمه‌ای نان، زرشک‌پلویی در دیسی آلومینیومی افطارمان بود.

🔹 جوانی با لباسی سفید بلوچی، خط اتویش شکسته، برخاست که به نزد رهبر رود، ابتدا ناکام ماند اما در نهایت به مقصود خود رسید.

* حیاط دخان

🔸 #افطار که تمام شد، کنجکاو شدم بدانم کجاست آن پناه شاعران، آن گوشه‌ای که سیگارهایشان دود می‌شود؟ با همان دوستی که جای خوب افطار را نشانم داده بود، به آن سو رفتیم. کسی تعارفمان نکرد، اما ناگهان سکانسی از «پایتخت ۴» در ذهنم نقش بست: حلقه‌ای از دوستان، نشسته بر پله‌های خانه ارسطو، سیگار به دست.

🔹 ما که اهل دخان نبودیم برگشتیم سرسفره چای بخوریم و برویم طبقه بالای حسینیه برای بخش شعرخوانی. ورودی مجلس کمی شلوغ بود و همین ورود را مشکل کرده بود. سرآخر، اما با کمی جسارت، راهی به درون یافتیم و بر صندلی‌ای نشستیم که نمی‌دانستیم از آنِ کیست. دقیقاً همان ساعتی که گفته بودند، مراسم #آغاز شد.

* وقت چای است!

🔸 اجرا نخست با مرتضی امیری اسفندقه آغاز شد. اسفندقه نیز از گرمارودی دعوت کرد تا شعری بخواند. گرمارودی غزلی خواند و سپس از حسینیه خارج شد. اما دومین شاعر، محمدعلی مجاهد بود که رباعی‌ای برگرفته از حدیثی از حضرت امیرالمؤمنین (ع) خواند. پس از پایان رباعی او، رهبری با لبخندی خاطره‌ای را از او بازگو کردند: من آقای مجاهدی را از زمانی که در قم دبیرستان می‌رفتند، می‌شناسم. پدرشان نیز از مدرسان قم بود.

@rahbari_plus
خط رهبری
🔰 #روایت | شبی شاعرانه با رهبر انقلاب در انتهای خیابان کشوردوست - ۱ ✏️ نویسنده: «محمد مهدی اسماعیلی» 📝 شب شاعران در #حسینیه_امام خمینی، شبی که شعر و احساس در هم تنیدند. از اضطراب ورود تا لحظات دیدار با رهبر، اشک و خنده شاعران، صله‌های دست‌به‌نقد و نکاتی…
🔰 #روایت | شبی شاعرانه با رهبر انقلاب در انتهای خیابان کشوردوست - ۲

🔸 سیدسلمان علوی نیز گلچینی از منظومه سیصد بیتی خود را خواند و آقا ابیاتش را «شیرین و خوش‌خوان» توصیف کردند. در سمت چپ من، محسن عرب‌خالقی، شاعر و مداح، نشسته بود و بی‌صدا ایرادی محتوایی به #شعر یکی از شاعران گرفت.

🔹 سیدمحمد بهشتی، که هم حافظ قرآن بود و هم شاعر، شعرش را خواند و پس از او، علیرضا قزوه نیز فرصت را مغتنم شمرد و قطعه‌ای از سروده‌های خود را ارائه داد.

🔸 پذیرایی جلسه با چای و فنجان‌های چینی بود. راضیه مظفری، با کلامی دلنشین، شعری برای مادران شهدا خواند؛ شاعران دیگر را به ابیات خود مجذوب کرد و اشک را از چشمان مخاطبان جاری ساخت.

🔹 زمان از هشت و بیست دقیقه گذشته بود اما هنوز هم از بیرون، صندلی می‌آوردند. طبقه دوم حسینیه پر شده بود و مسئولان حوزه هنری، برای جای دادن شاعران، روی زمین می‌نشستند یا نشستن روی صندلی را شیفتی میان خود تقسیم کرده بودند.

🔸 پس از شعرخوانی مظفری، علیرضا قزوه اجرای جلسه را بر عهده گرفت و علی‌اصغر حیدری را از هند معرفی کرد. حیدری، که شعری برای امام خمینی (ره) سروده بود، آن را خواند و رهبری درباره او گفتند: مهم این است که زبان مادری‌اش نیست و به این شسته رفتگی شعر می‌گوید.

🔹 سعید بابایی برجک‌نامه خود را خواند و آقا از #ایده‌پردازی او تقدیر کردند. علیرضا قزوه نیز شعری را که از مکالمات شهیدان احمد کاظمی و مهدی باکری الهام گرفته بود، خواند و چشمان رهبری تر شد. محمد رسولی نیز خواسته مادر شهید علیرضا شهبازی را رساند که بیردنه انگشتر و بیردنه هم #چفیه بود( یعنی یک انگشتر و یک چفیه) و رهبری در پاسخ شعر رسولی گفتند: «هر بیت، آفرین داشت.»

🔸 مجری برنامه، که همچنان قزوه بود، از خوابی که چند شب پیش درباره سیدحسن حسینی دیده بود، سخن گفت و سپس سعید حدادیان را برای خواندن شعر دعوت کرد. حدادیان نیز از شاعران برگزیده جلسه بود و شعری بلند خواند. نزدیک به ساعت ۹ بود که یوسفعلی میرشکاک با همان ژولیدگی خاص خود و کلاهش وارد جلسه شد و بردند جلو نشاندند از او چندباری خواستند شعری بخواند که زیر بار نرفت . البته رهبری هم با مطایبه به میرشکاک گفتند که گاهی اوقات هم طولانی میخواند.

🔹 سرم را که بالا گرفتم، دیدم آقا با همان استکان شیشه‌ای معروفشان چای می‌نوشند و بی‌اختیار، آن جمله معروف در ذهنم مرور شد: «الان وقت چای است.»

🔸 محمد قریشی، #شاعر_جنوبی، شعری طنز درباره فرزندآوری خواند؛ در حالی که خود نه همسری داشت و نه فرزندی. شعرش حال و هوای استندآپ کمدی داشت و خنده حضار را چندین بار به اوج رساند. رهبری خلاقیت شاعر را ستودند و بر اهمیت ترویج #فرهنگ_فرزندآوری تأکید کردند.

* بازار صله، داغِ داغ!

🔹 بازار #صله گرفتن نیز داغ شده بود. شاعری برای تولدش انگشتری گرفت، دیگری برای همسرش که دوقلو زاییده بود، هدیه‌ای دریافت کرد و شاعری پس از هجده سال که دوباره نوبتش شده بود، صله‌ای برای خود و همسرش خواست. اینجا، تنها جایی بود که صله‌ها دست‌به‌نقد اهدا می‌شدند؛ چنان‌که شاعری که از آذربایجان آمده بود، فاصله درخواست تا دریافت انگشترش تنها چند دقیقه بود. پدری نیز برای چهار فرزندش چفیه گرفت.

* چرا چپ‌چپ نگاه می‌کنید؟

🔸 کم‌کم عقربه‌های ساعت به ۱۰:۳۰ نزدیک می‌شد. قزوه تعداد شاعران باقی‌مانده را اعلام کرد و رهبری نگاهی به او انداختند. قزوه، که نگاه آقا را خوانده بود، با خنده گفت: «آقا چرا چپ‌چپ نگاه می‌کنید؟» سیدحسین شهرستانی نیز با شوخی گفت: «چون شهرستانی هستیم، سلام بقیه شهرستان‌ها را می‌رسانیم!» و باز هم خنده حضار طنین‌انداز شد.

🔹 قزوه پس از آخرین شعرخوانی،در لفافه با نام بردن وحید جلیلی به عنوان شاعر (که خنده حضار پرواز کرد) و علی‌محمد مؤدب از رهبری خواست که اجازه دهند چند شاعر دیگر نیز بخوانند، اما آقا با لبخند گفتند: «بماند برای جلسه دیگر». خستگی، #لذت_شنیدن شعر را از بین می‌برد.

🔸 سپس، نکات خود را در سه محور بیان کردند: دوره ما می‌تواند سعدی‌آفرین باشد، گسترش #شاعران_متعهد و انقلابی جوان، امیدبخش است . ایشان همچنین تأکید کردند: سرودن شعر عاشقانه هیچ اشکالی ندارد، اما نباید از نجابت و عفت خارج شود. با اینکه در جلسه شعر عاشقانه خوانده نشد!

🔹 در پایان، رهبری درباره تلویزیون نیز اظهار نظر کردند. ایشان برخی برنامه‌های تلویزیونی را که شاعران برجسته را وادار به شنیدن و نقد اشعار شاعران جوان می‌کنند، مورد انتقاد قرار دادند و گفتند: «این شیوه باعث #تنزل سطح و اعتبار شعر و بازاری شدن شاعران خوب است. البته شعر باید از رسانه‌ها پخش شود، اما به شیوه‌ای که شأن شاعر در آن حفظ شود و شعر نباید بازاری شود.»

🔸 جلسه به پایان رسید و حلقه‌ای اطراف آقا شکل گرفت. دیدار آقا با شعرا بیش از ۵ ساعت طول کشیده بود. ۵ ساعت که بیشتر به شنیدن و قدری به گفتن گذشت.

@rahbari_plus
🔰 #روایت | قاب‌های حاشیه‌ای از دیدار نوروزی رهبر انقلاب - ۱

میثم رشیدی مهرآبادی

📝 روایتی از سخنرانی نوروزی رهبر انقلاب در دیدار اقشار مختلف مردم

🔸 سال‌ها بود می‌ترسیدم سمت #بیت_رهبری آفتابی بشوم. چند باری که کارت ملاقات به نامم صادر شده بودم همه تلاشم را کردم تا کارت را به نام کسی صادر کنند که لایق‌تر است. نه این که از خودگذشتگی کنم و دلم نخواهد یکی دو ساعت توی صف خیابان فلسطین بایستم تا برسم به کفشداری حسینیه و چشمانم قلبی بشود با دیدن شبستان باصفای حسینیه؛ من از رفتن به این نقطه خاص در شهرم تهران، هراس داشتم!

🔹 بیشتر از چهل بهار را دیده بودم اما این ترس در دلم ریشه دوانده بود. خانه‌مان چند کوچه آنطرفتر از بیت رهبری بود و مسیر ترددمان طوری که هر چند شب با خانواده مجبور می‌شدیم تا انتهای خیابان #فلسطین بیاییم، سلامی از دور عرض کنیم و از خیابان باریک، خودمان را به کوچه و خانه‌مان برسانیم. اما هیچوقت این ترس رهایم نکرد. با خودم می‌گفتم اگر بروی داخل حسینیه و حضرت آقا صدایت کنند و بپرسند «اینجا چه کار می‌کنی؟» جوابت چیست؟ من برای کشورم و انقلاب چه کاری کرده بودم که راهم را بکشم و راست راست بروم قاطی چند هزار نفری که هر کدامشان قدمی برای ایران و انقلاب برداشته بودند؟!

🔸 آقای سردبیر پیام گذاشت: «برای دیدار نوروزی با حضرت آقا آمادگی داری؟ اول فروردین، ۶ و نیم صبح... » دلم شور افتاد. برای من که شبهای #رمضان تا سحر بیدارم، بیرون رفتن از خانه در آن ساعت، کار راحتی نبود. با ترسی که سالها در وجودم لانه کرده بود چه می‌کردم؟! دلم را به دریا زدم و پذیرفتم. بعد از سحری و نماز صبح کمی خوابیدم. امید داشتم خوابم ببرد و توجیهی داشته باشم برای نرفتن، اما هنوز شش و نیم نشده بود که خودم را در کوچه شهید صالحی و در کنار جمعی از خبرنگاران دیدم که آمده بودند تا حاشیه‌هایی بر دیدار نوروزی رهبر بنویسند.

🔹 اسامی خبرنگاران و بروبچه‌های رسانه‌ای را به نگهبانی درگاهی داده بودند که بیست و پنج سال پیش، برای شرکت در مراسم شب‌های فاطمیه از آن رد شده بودم. جلوی اسم‌مان نشانکی می‌زنند و راهی می‌شویم. بقیه مسیر هم با همیشه فرق دارد. برای این که چشم‌مان بگردد و هر چه به نظرمان می‌آید را بنویسیم، ردیف جلو را برای اهالی #رسانه انتخاب کرده‌اند. مرد میانسال با قامت بلند، کت و شلوار طوسی‌رنگ که قد و قواره‌اش را خواستنی‌تر می‌کند، آنقدر با نیروهای تحت امرش هماهنگ است که با نگاه، کارها را چک می‌کند و به آنها می‌گوید جای فلان مهمان کجای مجلس است. آنها هم با دست‌هایشان مناسک تعارف و احترام را انجام می‌دهند تا صدایشان مزاحم مراسم نباشد.

🔸 ساعت ۷ جای نشستن‌مان نهایی می‌شود. لااقل دو ساعت به شروع مراسم و سه ساعت به آغاز سخنرانی آقا باقی مانده. تعدادی از ائمه جماعت و محلات تهران روی صندلی‌های ضلع شرقی حسینیه می‌نشینند. خوش به حالشان است که از جایی برایشان #قرآن می‌آورند تا وقتشان بهتر و مفیدتر بگذرد. مشغول نوشتن چیزهایی که می‌بینم بر روی کاغذهای کوچکی هستم که با منگنه آنها را به هم وصل کرده‌ام. در بین انواع و اقسام دفترچه یادداشت به همین چند برگ مربع کاهی که با سوزن منگنه به هم وصل شده‌اند رضایت می‌دهم و امیدوارم برای رد کردنشان از گیت بازرسی به مشکلی نخورم. همه وسائلم جز کارت ملی را در دفتر نشر آثار آقا گذاشته‌ام و حتی روان‌نویسم را هم نیاوردم که مشکلی ایجاد نشود. خودکار ذخیره خبرنگار روزنامه جام‌جم را که می‌گیرم، برادری که هماهنگی ورودمان را انجام داده، کاغذ و خودکار می‌آورد برای خبرنگاران؛ به داشته‌هایم اکتفا می‌کنم و مدام به چپ و راست چشم می‌چرخانم که چیزی از نگاهم جا نماند.

🔹 روحانی جوان، دو پسرش را همراه آورده است. یاد دخترم می‌افتم که شب قبل می‌خواست او را هم به #دیدار آقا ببرم اما گویا برخی توفیق پیدا می‌کنند با پدر یا مادرشان راهی حسینیه شوند. یکی از پسرها خواب‌آلود است و روحانی جوان سرش را روی پا می‌گذارد و می‌گوید بخواب تا وقتی آقا می‌آیند، سر حال باشی! آن عقب‌ها هنوز فضای حسینیه آنقدر جا دارد که جمعی ۱۰-۱۵ نفره با لباس‌های اقوام مختلف کنار هم بایستند، دست در دست هم بدهند و جلو دوربین‌ها شعری در منقبت مولا علی بخوانند و یکصدا بگویند «الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه علی ابن ابیطالب(ع)»... بلند بگو یا علی. . . نوجوانی چفیه به گردن هم می‌ایستد و شعری بلند را در توصیف مولا علی می‌خواند.

🔸 یک ساعت است از باز شدن درب‌های ورود به #حسینیه می‌گذرد اما هنوز هیچ چهره شناخته‌شده‌ای از مسئولان وارد نشده است. حس خوبی دارم که دیدار امروز کاملا مردمی است. مسئول هماهنگی امور رسانه که برای خبرنگاران کاغذ و خودکار می‌آورد چند نفر از مردم صدایش می‌زنند تا برگه بگیرند. کنجکاو می‌شوم علتش را بدانم. گویا می‌خواهند شعاری روی آن بنویسند و بالا ببرند.

@rahbari_plus