A Thousand Years
Sting
📽️حس هزار ساله
📽️در روی زمین هیچ چیز قطعی نیست و معنای چیزها با وزیدن بادی تغییر میکند،
و «باد»، دائما میوزد...
میلان کوندرا
@r_dorost
📽️در روی زمین هیچ چیز قطعی نیست و معنای چیزها با وزیدن بادی تغییر میکند،
و «باد»، دائما میوزد...
میلان کوندرا
@r_dorost
گفتوگوی آخر سالی خبرآنلاین/
📽همیشه کیفیت فیلم است که به آن رسمیت میبخشد
📽مهسا بهادری - حسین قره:
«رضا درستکار یکی از شخصیتهایی است که همواره بهعنوان یک منتقد و تحلیلگر سینما، به مسائل سینمایی پرداخته است. او پس از سالها قهر با چهلوسومین جشنواره فیلم فجر به سینما برگشت.»
✔️چند فراز از این گفتوگو:
باید معنای "بودن" را نشان داد؛ اگر که اثر دارم و هستم.
بله، من پیشنهاد کرده بودم که جشنواره آن سال تعطیل شود. هیچ اتفاقی نمیافتاد. میتوانستیم همدردی کنیم با کسانی که در آن شرایط آسیب دیده بودند. هنرمندان هم که نبودند و به جشنواره نیامدند.
اگرچه برگزاری جشنواره مهم است، اما در شرایط خاص، ممکن است زمان آن برسد که کمی تأمل کنیم و اولویتها را تغییر دهیم. هیچ چیز وحی مُنزل نیست. فرهنگ و هنر نباید از مردم و جامعه دور باشند، چون معنایشان را از دست میدهند. سینما باید همواره در کنار مردم باشد.
این مدت فرصتی برای تغییرات مثبت در سینمای کشور بهوجود آمد و من هم در نهایت احساس کردم که باید در کنار این موج باشم. به جشنواره رفتم تا نشان دهم که با تغییرات موجود، باید به سینمای ایران کمک کرد.
جشنوارهها نمیتوانند فقط یک رویداد سرگرمکننده باشند. آنها باید در نسبت با سینمای واقعی، هنر اصیل و همدردی با مردم تعریف شوند.
فیلمهای این دوره بیشتر نشاندهنده وضعیت سینمای ایران در دو سه سال گذشته بودند؛ که نشان میدادند نقش زنان در سینما بسیار کمرنگ شده است.
من به هیچوجه با فیلم جنگی مخالفتی ندارم (برخی میخواهند پاسخ سوال خودشان را از قول ما بدهند!)، اما این تعداد فیلم جنگی را، آنهم در یک سبد درک نمیکنم! برخی از این فیلمها به حدی ضعیف بودند که واقعا قابل دیدن نبودند.
برگزاری جشنواره آنهم در این وسعت، قطعا اشکالاتی دارد، مثلا عدم پافشاری برای نمایش «قاتل و وحشی» به نظر من یک ضعف بود، اما در عین حال، دهها کار خوب دیگر هم انجام دادند که نشاندهنده مدیریت خوب جشنواره بود.
هیچ کدام از روشهای قبلی مانند پولپاشی، ساخت خبرنگارهای بیربط یا چینش داوران خاص در این دوره وجود نداشت.
«قاتل و وحشی» میتواند اکران شود. فیلمی که در جشنوارههای خارجی حضور دارد و در حال نمایش است، قطعاً قابلیت نمایش در داخل ایران را هم دارد.
من ممنوع کردن فیلمها را در این دوره و زمانه بیشتر شبیه به شوخی میدانم. ممنوعیت، تنها باعث محدودیتهای غیرضروری میشود. به نظرم، نیاز نبوده که اینهمه محدودیتهای بیمورد ایجاد شود. اگر سینمای زیرزمینی در ایران وجود دارد، نتیجه مدیران فرهنگی ناتوان است. وقتی فشار ممیزی زیاد باشد، هنرمندان به سمت ساخت فیلمهای زیرزمینی میروند.
اگرچه جشنواره در مجموع خوب بود، اما یکی دو لکهی منفی هم داشت. یکی همین داستان عدم حضور "پیرپسر" در بخش مسابقه بود. تصمیمات اینچنینی معمولاً تحت تاثیر فشارهای بیرونی یا سیاستهای کلی برگزارکنندگان است. نباید این فشارها، به جایی برسد که جشنواره مجبور به مماشات بیش از حد شود و یا از برخی اقدامات صرفنظر کند.
بعضی از عزیزان صرفا فیلم خود را بهترین میدانند و هیچ فیلم دیگری را نمیبینند، این دیدگاهی مناسب نیست. اگر شما فقط فیلم خودتان را دیده باشید و باقی فیلمها را نادیده بگیرید، طبیعتاً نمیتوانید بهدرستی قضاوت کنید.
بهطور کلی مخالف این نظر هستم که جوایز به دلیل وابستگی به نهادهای خاص به فیلمها داده شود یا نشود! منطق درستی پشت این حرف نیست.
داوران جشنواره باید به کیفیت و محتوای فیلمها توجه کنید، نه به اینکه چه نهادی پشت آن است. بهعنوان مثال، من فیلم "پیروزی اراده" را که توسط خانم لنی ریفنشتال، فیلمساز محبوب هیتلر ساخته شده، خیلی دوست دارم. از نظر من همیشه این کیفیت فیلم است که به آن رسمیت میبخشد.
ممکن است برخی فیلمها سالها بعد کشف شوند. «کندو»ی فریدون گُله سالها بعد شناخته شد.
بگذارید یک چیزی بگویم و راحت کنم همه را، کسی که فقط برای جایزه فیلم میسازد، فیلمساز واقعی نیست. جایزه، همیشه موضوعی ثانوی بوده است.
@r_dorost
📽همیشه کیفیت فیلم است که به آن رسمیت میبخشد
📽مهسا بهادری - حسین قره:
«رضا درستکار یکی از شخصیتهایی است که همواره بهعنوان یک منتقد و تحلیلگر سینما، به مسائل سینمایی پرداخته است. او پس از سالها قهر با چهلوسومین جشنواره فیلم فجر به سینما برگشت.»
✔️چند فراز از این گفتوگو:
باید معنای "بودن" را نشان داد؛ اگر که اثر دارم و هستم.
بله، من پیشنهاد کرده بودم که جشنواره آن سال تعطیل شود. هیچ اتفاقی نمیافتاد. میتوانستیم همدردی کنیم با کسانی که در آن شرایط آسیب دیده بودند. هنرمندان هم که نبودند و به جشنواره نیامدند.
اگرچه برگزاری جشنواره مهم است، اما در شرایط خاص، ممکن است زمان آن برسد که کمی تأمل کنیم و اولویتها را تغییر دهیم. هیچ چیز وحی مُنزل نیست. فرهنگ و هنر نباید از مردم و جامعه دور باشند، چون معنایشان را از دست میدهند. سینما باید همواره در کنار مردم باشد.
این مدت فرصتی برای تغییرات مثبت در سینمای کشور بهوجود آمد و من هم در نهایت احساس کردم که باید در کنار این موج باشم. به جشنواره رفتم تا نشان دهم که با تغییرات موجود، باید به سینمای ایران کمک کرد.
جشنوارهها نمیتوانند فقط یک رویداد سرگرمکننده باشند. آنها باید در نسبت با سینمای واقعی، هنر اصیل و همدردی با مردم تعریف شوند.
فیلمهای این دوره بیشتر نشاندهنده وضعیت سینمای ایران در دو سه سال گذشته بودند؛ که نشان میدادند نقش زنان در سینما بسیار کمرنگ شده است.
من به هیچوجه با فیلم جنگی مخالفتی ندارم (برخی میخواهند پاسخ سوال خودشان را از قول ما بدهند!)، اما این تعداد فیلم جنگی را، آنهم در یک سبد درک نمیکنم! برخی از این فیلمها به حدی ضعیف بودند که واقعا قابل دیدن نبودند.
برگزاری جشنواره آنهم در این وسعت، قطعا اشکالاتی دارد، مثلا عدم پافشاری برای نمایش «قاتل و وحشی» به نظر من یک ضعف بود، اما در عین حال، دهها کار خوب دیگر هم انجام دادند که نشاندهنده مدیریت خوب جشنواره بود.
هیچ کدام از روشهای قبلی مانند پولپاشی، ساخت خبرنگارهای بیربط یا چینش داوران خاص در این دوره وجود نداشت.
«قاتل و وحشی» میتواند اکران شود. فیلمی که در جشنوارههای خارجی حضور دارد و در حال نمایش است، قطعاً قابلیت نمایش در داخل ایران را هم دارد.
من ممنوع کردن فیلمها را در این دوره و زمانه بیشتر شبیه به شوخی میدانم. ممنوعیت، تنها باعث محدودیتهای غیرضروری میشود. به نظرم، نیاز نبوده که اینهمه محدودیتهای بیمورد ایجاد شود. اگر سینمای زیرزمینی در ایران وجود دارد، نتیجه مدیران فرهنگی ناتوان است. وقتی فشار ممیزی زیاد باشد، هنرمندان به سمت ساخت فیلمهای زیرزمینی میروند.
اگرچه جشنواره در مجموع خوب بود، اما یکی دو لکهی منفی هم داشت. یکی همین داستان عدم حضور "پیرپسر" در بخش مسابقه بود. تصمیمات اینچنینی معمولاً تحت تاثیر فشارهای بیرونی یا سیاستهای کلی برگزارکنندگان است. نباید این فشارها، به جایی برسد که جشنواره مجبور به مماشات بیش از حد شود و یا از برخی اقدامات صرفنظر کند.
بعضی از عزیزان صرفا فیلم خود را بهترین میدانند و هیچ فیلم دیگری را نمیبینند، این دیدگاهی مناسب نیست. اگر شما فقط فیلم خودتان را دیده باشید و باقی فیلمها را نادیده بگیرید، طبیعتاً نمیتوانید بهدرستی قضاوت کنید.
بهطور کلی مخالف این نظر هستم که جوایز به دلیل وابستگی به نهادهای خاص به فیلمها داده شود یا نشود! منطق درستی پشت این حرف نیست.
داوران جشنواره باید به کیفیت و محتوای فیلمها توجه کنید، نه به اینکه چه نهادی پشت آن است. بهعنوان مثال، من فیلم "پیروزی اراده" را که توسط خانم لنی ریفنشتال، فیلمساز محبوب هیتلر ساخته شده، خیلی دوست دارم. از نظر من همیشه این کیفیت فیلم است که به آن رسمیت میبخشد.
ممکن است برخی فیلمها سالها بعد کشف شوند. «کندو»ی فریدون گُله سالها بعد شناخته شد.
بگذارید یک چیزی بگویم و راحت کنم همه را، کسی که فقط برای جایزه فیلم میسازد، فیلمساز واقعی نیست. جایزه، همیشه موضوعی ثانوی بوده است.
@r_dorost
Forwarded from فنسالاران صنعت داروی کشور
سال نو مهنا..................................
🟦🟧روزگارانی پر بار و مملو از موفقیت برای ایران عزیزمان در سال ۱۴۰۴ آرزومندیم.
☘️فنسالاران صنعت داروی کشور
🟧@fansalaran
🟦@fansalaranclub
🟦🟧روزگارانی پر بار و مملو از موفقیت برای ایران عزیزمان در سال ۱۴۰۴ آرزومندیم.
☘️فنسالاران صنعت داروی کشور
🟧@fansalaran
🟦@fansalaranclub
Forwarded from قلمرو نقد (Reza Dorostkar)
📽️طوری دیگر...
📽️ماهی سیاه گفت:
هر چیزی به آخر میرسد،
شب به آخر میرسد، روز به آخر میرسد، هفته، ماه، سال ...
من می خواهم بدانم که راستی راستی زندگی یعنی اینکه تو یک تکه جا هی بروی و برگردی تا پیر بشوی و دیگر هیچ، یا طوری دیگر هم توی دنیا میتوان زندگی کرد ...؟
ماهی سیاه کوچولو
@r_dorost
📽️ماهی سیاه گفت:
هر چیزی به آخر میرسد،
شب به آخر میرسد، روز به آخر میرسد، هفته، ماه، سال ...
من می خواهم بدانم که راستی راستی زندگی یعنی اینکه تو یک تکه جا هی بروی و برگردی تا پیر بشوی و دیگر هیچ، یا طوری دیگر هم توی دنیا میتوان زندگی کرد ...؟
ماهی سیاه کوچولو
@r_dorost
The Revenant Main Title
@Cinemaee | Ryūichi Sakamoto
📽️بیرونریزهای زندگی ...
🌱موسیقی از گور بازگشته
The Revenant ۲۰۱۵
اثر: ریوئیچی ساکاموتو
بهمحض اینکه شروع به بیرون پرت کردن چیزها میکنی، تازه متوجه میشوی دوست داری از شر همه چیز خلاص شوی ...
سال اسپاگتی-هاروکی موراکامی
@r_dorost
🌱موسیقی از گور بازگشته
The Revenant ۲۰۱۵
اثر: ریوئیچی ساکاموتو
بهمحض اینکه شروع به بیرون پرت کردن چیزها میکنی، تازه متوجه میشوی دوست داری از شر همه چیز خلاص شوی ...
سال اسپاگتی-هاروکی موراکامی
@r_dorost
گفتوگویی از خبرآنلاین/
📽جهان تغییر میکند، شما هم...
📽مهسا بهادری - حسین قره:
رضا درستکار منتقد و تحلیلگر سینما، به خبرآنلاین میگوید:
ما از تلویزیون فرار کردیم و در برنامههایش شرکت نمیکنیم، اما جالب اینجاست که تلویزیون مجبور میشود درباره برنامههایی که ما در پلتفرمها حضور داریم، صحبت کند و حتی نقد بنویسد!
خب اگر تلویزیون بلد است، اول مشکل خودش را حل کند. اگر واقعاً رسانه خوبی است، چرا مردم و هنرمندان از آن فرار میکنند؟
بهجای اینکه محتوای خوب تولید کنند، فقط به این فکر میکنند که چطور جلوی دیگران را بگیرند!
این رفتار، کاملاً بر اساس ترس از دست دادن مخاطب است.
در طول زندگیام یک چیز را خوب درک کردهام: زمانه به جلو میرود و جهان تغییر میکند. شما هم دو راه بیشتر ندارید؛ یا با آن تغییر میکنید، یا تغییر شما را از بین میبرد!
@r_dorost
📽جهان تغییر میکند، شما هم...
📽مهسا بهادری - حسین قره:
رضا درستکار منتقد و تحلیلگر سینما، به خبرآنلاین میگوید:
ما از تلویزیون فرار کردیم و در برنامههایش شرکت نمیکنیم، اما جالب اینجاست که تلویزیون مجبور میشود درباره برنامههایی که ما در پلتفرمها حضور داریم، صحبت کند و حتی نقد بنویسد!
خب اگر تلویزیون بلد است، اول مشکل خودش را حل کند. اگر واقعاً رسانه خوبی است، چرا مردم و هنرمندان از آن فرار میکنند؟
بهجای اینکه محتوای خوب تولید کنند، فقط به این فکر میکنند که چطور جلوی دیگران را بگیرند!
این رفتار، کاملاً بر اساس ترس از دست دادن مخاطب است.
در طول زندگیام یک چیز را خوب درک کردهام: زمانه به جلو میرود و جهان تغییر میکند. شما هم دو راه بیشتر ندارید؛ یا با آن تغییر میکنید، یا تغییر شما را از بین میبرد!
@r_dorost
Swiss Army Man-Finale
@cinemaee
📽️انسان چیست؟
📽️موسیقی "مرد سوئیسی ارتش"
Swiss Army Man (۲۰۱۶)
اثر: اندی هال و رابرت مکداول
آندره مالرو یکبار از یک کشیش محلی که ۵۰ سال تمام به اعترافات مردم گوش سپرده بود، پرسید از بشریت چه آموختهای؟
👈کشیش گفت: نخست آنکه مردم بیش از آنچه انسان تصور میکند، ناشادند... و واقعیت این است که چیزی بهنام «انسان رشد یافته» وجود ندارد.
رواندرمانی اگزیستانسیال
اروین یالوم
@r_dorost
📽️موسیقی "مرد سوئیسی ارتش"
Swiss Army Man (۲۰۱۶)
اثر: اندی هال و رابرت مکداول
آندره مالرو یکبار از یک کشیش محلی که ۵۰ سال تمام به اعترافات مردم گوش سپرده بود، پرسید از بشریت چه آموختهای؟
👈کشیش گفت: نخست آنکه مردم بیش از آنچه انسان تصور میکند، ناشادند... و واقعیت این است که چیزی بهنام «انسان رشد یافته» وجود ندارد.
رواندرمانی اگزیستانسیال
اروین یالوم
@r_dorost
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
موسی کلیمالله/
📽️گرفتار آنتاگونیست!
📽️مهمان روزنامه آسیا و جناب محمود ابراهیمزاده شدم تا نگاهی مختصر به موسی کلیمالله بیندازیم.
🌱رضا درستکار:
خطر بازخوانی تاریخی داستانهای قدیمی و پرتکرار (شخصیتهای مهم دینی، بیشتر) همواره میتواند پاشنهآشیل یک فیلم جدید از همان داستان باشد.
چرا؟ چون یک مقاومت قبلی از چهرهها و تصاویر آثار قبلی نزد بیننده موجود است و اگر دست فیلمساز پُر نباشد، باختاش صد در صد خواهد بود.
نوح (دارن آرنوفسکی) پس زده شد. ده فرمان (ریدلی اسکات) از ۷ نامزدی اسکار، فقط یکی، جلوههای ویژهاش را برد و همین.
فیلم مجیدی در برابر الرساله (مصطفی عقاد) بهشدت کم آورد و قس علی هذا...
فیلمهای تاریخی/ دینی، شخصیتهایی مشخص هم دارند، عوض کردن و اضافه کردنها هم که کلا باخت است؛ باز هم شاهد مثالش فیلم مجیدی.
موسی کلیمالله در بخش فرعوناش، راه اغراق و یکطرفهنگری قابل انتظار دمدهی این سالها را برگزیده، و در نزدیک شدن به خانواده موسی هم، بازی را به قافلههای قبلیاش...
وقتی کُمیت آنتاگونیست شما میلنگد، شک نکنید که پروتاگونیستتان شکل نمیگیرد. گو آنکه مطلقا درامی هم ...
@r_dorost
📽️گرفتار آنتاگونیست!
📽️مهمان روزنامه آسیا و جناب محمود ابراهیمزاده شدم تا نگاهی مختصر به موسی کلیمالله بیندازیم.
🌱رضا درستکار:
خطر بازخوانی تاریخی داستانهای قدیمی و پرتکرار (شخصیتهای مهم دینی، بیشتر) همواره میتواند پاشنهآشیل یک فیلم جدید از همان داستان باشد.
چرا؟ چون یک مقاومت قبلی از چهرهها و تصاویر آثار قبلی نزد بیننده موجود است و اگر دست فیلمساز پُر نباشد، باختاش صد در صد خواهد بود.
نوح (دارن آرنوفسکی) پس زده شد. ده فرمان (ریدلی اسکات) از ۷ نامزدی اسکار، فقط یکی، جلوههای ویژهاش را برد و همین.
فیلم مجیدی در برابر الرساله (مصطفی عقاد) بهشدت کم آورد و قس علی هذا...
فیلمهای تاریخی/ دینی، شخصیتهایی مشخص هم دارند، عوض کردن و اضافه کردنها هم که کلا باخت است؛ باز هم شاهد مثالش فیلم مجیدی.
موسی کلیمالله در بخش فرعوناش، راه اغراق و یکطرفهنگری قابل انتظار دمدهی این سالها را برگزیده، و در نزدیک شدن به خانواده موسی هم، بازی را به قافلههای قبلیاش...
وقتی کُمیت آنتاگونیست شما میلنگد، شک نکنید که پروتاگونیستتان شکل نمیگیرد. گو آنکه مطلقا درامی هم ...
@r_dorost
📽صداوسیما و مرجعیتی که از دست رفت...
📽خبرآنلاین؛ حسین قره و مهسا بهادری:
رضا درستکار در این گفتوگو از وضعیت بحرانی صداوسیما میگوید؛ سازمانی که به دلیل سیاستهای مدیریتی بسته، بسیاری از چهرههای فرهنگی و رسانهای را حذف کرده است.
🌱درستکار:
بر اساس روندهای تلویزیون در ۳ سال گذشته، این رسانه در یک مسیر نزولی قرار دارد.
مهمتر از همه، مسئله اعتماد است، که از دست رفته. اعتماد چیزی نیست که یکشبه به دست بیاید، سالها زمان میبرد.
دیگر چیزی بهعنوان تولید محتوای فکری و فرهنگی ندارد.
اقبال عمومی از بین رفته و مرجعیت رسانهای آن هم از دست رفته است. آنها حتی مخاطبان سنتی خود را هم از دست دادهاند.
یکی از وظایف تلویزیون ارتقای سطح سلیقه عمومی است. اگر قرار باشد هر محتوای سطح پایینی را پخش کند، دیگر چه ارزشی دارد؟ بعضی از برنامهها رسما نفرتانگیز هستند.
از بودجهی تخصیصیافتهاش، ۶۰ تا ۷۰ درصد صرف نگهداری ساختمانها، پرداخت حقوق کارمندان، بیمه و سایر مسائل معیشتی میشود.
البته که نباید با تنگنظری به این قضیه نگاه کرد. مشکل آنجاست که مدیرانش بهروز نیستند و رسانه هم ملی نیست. مدیران اصرار دارند که خود را «رسانه ملی» معرفی کنند، اما در عمل...
این نگاهها، اشخاص با استعداد را حذف کرده و افرادی بدون صلاحیت را جایگزین کردهاند؛ و ما با رسانهای بیکیفیت و بیمخاطب مواجه هستیم.
شما ببینید، برای شب یلدا یا نوروز، دکورهای عظیم، لباسهای فاخر، گلآراییهای پرهزینه و زرقوبرق زیاد دارند، اما محتوا ندارند. وقتی محتوایی تولید نمیشود، همه اینها بیفایده است.
من به دوربین تلویزیون اعتماد ندارم که جلوی آن صحبت کنم، چون میدانم که حرفهایم را تقطیع میکنند، جملههایم را جابهجا میکنند و از آن چیزی میسازند که باب میل خودشان باشد. همین کار را در جشنواره فجر کردند؛ صحبتهای مرا تغییر دادند و یک منتقد همسو با خودشان را آوردند تا علیه من حرف بزند.
با میز و صندلی و دکور بزرگ، صاحب محتوا نمیشوید. شاید با دعوت از بعضی چهرهها بتوانید کمی وضعیت را بهتر کنید، اما وقتی حتی آنها هم مجبور باشند با محدودیت و سانسور صحبت کنند، نتیجه همان میشود که امروز میبینیم؛ یک تلویزیون بیمخاطب و بیاثر.
اصلا مسئلهای به نام تعادل در برنامهسازی صداوسیما وجود ندارد. خب اگر برنامه مناسبتی خوب است، چرا در طول سال چنین برنامههایی نداریم؟ چرا یکباره در یک مقطع زمانی خاص کلی برنامه موازی میسازند، اما بعد دوباره همان سکوت و بیمحتوایی ادامه پیدا میکند؟
آنچه که در این سالها اتفاق افتاده، یک برنامه هدفمند برای حذف چهرهها و برنامههای تأثیرگذار بوده است. اما جدیدالورودها فاقد بنیه فکری و هنری لازم برای موفقیت بودند.
نتیجه چه شد؟ هیچ! استعدادی شکوفا نشد، برنامههای مهم تعطیل شدند و سطح برنامههای سرگرمکننده هم بهشدت پایین آمد.
جهان تغییر میکند. تلویزیون ایران هم محکوم به تغییر و پیشرفت است. حتی اگر با زجر دادن نسل ما باشد! بله، مدیران فعلی تلویزیون نگاههایی بسته دارند، ولی تاریخ به ما ثابت کرده که مسیر تحول اجتنابناپذیر است.
شما اگر کیفیت تولیدات را بالا ببرید، یعنی کار را به آدمهای کاربلد بسپارید، ایران میتواند همچنان نقش اصلی را در این میدان ایفا کند؛ و مرکز ثقل فرهنگی منطقه باقی میماند.
حتی در سختترین شرایط، وقتی تمام درها بسته است، برای ایران ما یک روزنه از جایی باز میشود. مثلاً انیمیشن «در سایه سرو» را ببینید. یک روز از خواب بیدار شدیم و دیدیم که در اسکار جایزه گرفته، و خورشید ایران در نقطهای از دنیا طلوع کرده است؛ فرهنگ اینطوری کار خودش را انجام میدهد.
تلویزیون بعد از هر فشاری، دچار استیصال میشود، عقبگرد میکند و دوباره سراغ همان قبلیهایش میرود؛ مثلاً بعد از فشارها دوباره «پایتخت» را ساختند، یا آقای طهماسب را برگرداندند، اما نکته مهم اینجاست که همین چهرهها در بازگشت دوباره، چقدر موفق میشوند.
@r_dorost
📽خبرآنلاین؛ حسین قره و مهسا بهادری:
رضا درستکار در این گفتوگو از وضعیت بحرانی صداوسیما میگوید؛ سازمانی که به دلیل سیاستهای مدیریتی بسته، بسیاری از چهرههای فرهنگی و رسانهای را حذف کرده است.
🌱درستکار:
بر اساس روندهای تلویزیون در ۳ سال گذشته، این رسانه در یک مسیر نزولی قرار دارد.
مهمتر از همه، مسئله اعتماد است، که از دست رفته. اعتماد چیزی نیست که یکشبه به دست بیاید، سالها زمان میبرد.
دیگر چیزی بهعنوان تولید محتوای فکری و فرهنگی ندارد.
اقبال عمومی از بین رفته و مرجعیت رسانهای آن هم از دست رفته است. آنها حتی مخاطبان سنتی خود را هم از دست دادهاند.
یکی از وظایف تلویزیون ارتقای سطح سلیقه عمومی است. اگر قرار باشد هر محتوای سطح پایینی را پخش کند، دیگر چه ارزشی دارد؟ بعضی از برنامهها رسما نفرتانگیز هستند.
از بودجهی تخصیصیافتهاش، ۶۰ تا ۷۰ درصد صرف نگهداری ساختمانها، پرداخت حقوق کارمندان، بیمه و سایر مسائل معیشتی میشود.
البته که نباید با تنگنظری به این قضیه نگاه کرد. مشکل آنجاست که مدیرانش بهروز نیستند و رسانه هم ملی نیست. مدیران اصرار دارند که خود را «رسانه ملی» معرفی کنند، اما در عمل...
این نگاهها، اشخاص با استعداد را حذف کرده و افرادی بدون صلاحیت را جایگزین کردهاند؛ و ما با رسانهای بیکیفیت و بیمخاطب مواجه هستیم.
شما ببینید، برای شب یلدا یا نوروز، دکورهای عظیم، لباسهای فاخر، گلآراییهای پرهزینه و زرقوبرق زیاد دارند، اما محتوا ندارند. وقتی محتوایی تولید نمیشود، همه اینها بیفایده است.
من به دوربین تلویزیون اعتماد ندارم که جلوی آن صحبت کنم، چون میدانم که حرفهایم را تقطیع میکنند، جملههایم را جابهجا میکنند و از آن چیزی میسازند که باب میل خودشان باشد. همین کار را در جشنواره فجر کردند؛ صحبتهای مرا تغییر دادند و یک منتقد همسو با خودشان را آوردند تا علیه من حرف بزند.
با میز و صندلی و دکور بزرگ، صاحب محتوا نمیشوید. شاید با دعوت از بعضی چهرهها بتوانید کمی وضعیت را بهتر کنید، اما وقتی حتی آنها هم مجبور باشند با محدودیت و سانسور صحبت کنند، نتیجه همان میشود که امروز میبینیم؛ یک تلویزیون بیمخاطب و بیاثر.
اصلا مسئلهای به نام تعادل در برنامهسازی صداوسیما وجود ندارد. خب اگر برنامه مناسبتی خوب است، چرا در طول سال چنین برنامههایی نداریم؟ چرا یکباره در یک مقطع زمانی خاص کلی برنامه موازی میسازند، اما بعد دوباره همان سکوت و بیمحتوایی ادامه پیدا میکند؟
آنچه که در این سالها اتفاق افتاده، یک برنامه هدفمند برای حذف چهرهها و برنامههای تأثیرگذار بوده است. اما جدیدالورودها فاقد بنیه فکری و هنری لازم برای موفقیت بودند.
نتیجه چه شد؟ هیچ! استعدادی شکوفا نشد، برنامههای مهم تعطیل شدند و سطح برنامههای سرگرمکننده هم بهشدت پایین آمد.
جهان تغییر میکند. تلویزیون ایران هم محکوم به تغییر و پیشرفت است. حتی اگر با زجر دادن نسل ما باشد! بله، مدیران فعلی تلویزیون نگاههایی بسته دارند، ولی تاریخ به ما ثابت کرده که مسیر تحول اجتنابناپذیر است.
شما اگر کیفیت تولیدات را بالا ببرید، یعنی کار را به آدمهای کاربلد بسپارید، ایران میتواند همچنان نقش اصلی را در این میدان ایفا کند؛ و مرکز ثقل فرهنگی منطقه باقی میماند.
حتی در سختترین شرایط، وقتی تمام درها بسته است، برای ایران ما یک روزنه از جایی باز میشود. مثلاً انیمیشن «در سایه سرو» را ببینید. یک روز از خواب بیدار شدیم و دیدیم که در اسکار جایزه گرفته، و خورشید ایران در نقطهای از دنیا طلوع کرده است؛ فرهنگ اینطوری کار خودش را انجام میدهد.
تلویزیون بعد از هر فشاری، دچار استیصال میشود، عقبگرد میکند و دوباره سراغ همان قبلیهایش میرود؛ مثلاً بعد از فشارها دوباره «پایتخت» را ساختند، یا آقای طهماسب را برگرداندند، اما نکته مهم اینجاست که همین چهرهها در بازگشت دوباره، چقدر موفق میشوند.
@r_dorost
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
درباره پسر دلفینی۲/
📽تکنیک و گیشه؛ حرف اصلی!
📽مهمان روزنامه آسیا و جناب محمود ابراهیمزاده شدم تا نگاهی مختصر به پسر دلفینی۲ بیندازیم.
🌱رضا درستکار:
خب راستش! انیمیشنهای ایرانی را کمتر میبینم، دقیقا چیزی برای مخاطبان بزرگسال خود ندارند.
غالبا این جدیدترهایشان میکوشند خیلی مفرح و جذاب برای گروه سنی هدف باشند، و چون در ایران ساخته میشوند، دقیقا روی «ریل» حرکت میکنند و هرگز هم از آن خارج نمیشوند.
چرا؟ چون این، یک صنعت گران است؛ و کسی حوصله ندارد با نهادهای ملانقطی سر شاخ شود لابد!؟
این یکی را هم در جشنواره دیدم، بیتعارف خودبسنده نبود، هرچند که در نوع خودش کاری مهم هم بهحساب میآمد.
چند تا انیمیشن نسبتا جدید هالیوودی که یادم هست؛ مثل کوکو، soul (روح)، درون و برون و... واقعا در یک قدمی یک شاهکارند؛ و ما با آنها خیلی فاصله داریم.
اینجایی که الان ما هستیم؛ در صنعت انیمیشن ایران؛ فاصلههای معنایی با گذشتهمان خیلی خیلی زیاد شده است. از روح انیمیشهای گذشتهمان دیگر هیچ خبری نیست و این جدیدساختههایمان هم خیلی تکنیکیتر و کارتونتر شدهاند! پیش رفتهایم، اما...
@r_dorost
📽تکنیک و گیشه؛ حرف اصلی!
📽مهمان روزنامه آسیا و جناب محمود ابراهیمزاده شدم تا نگاهی مختصر به پسر دلفینی۲ بیندازیم.
🌱رضا درستکار:
خب راستش! انیمیشنهای ایرانی را کمتر میبینم، دقیقا چیزی برای مخاطبان بزرگسال خود ندارند.
غالبا این جدیدترهایشان میکوشند خیلی مفرح و جذاب برای گروه سنی هدف باشند، و چون در ایران ساخته میشوند، دقیقا روی «ریل» حرکت میکنند و هرگز هم از آن خارج نمیشوند.
چرا؟ چون این، یک صنعت گران است؛ و کسی حوصله ندارد با نهادهای ملانقطی سر شاخ شود لابد!؟
این یکی را هم در جشنواره دیدم، بیتعارف خودبسنده نبود، هرچند که در نوع خودش کاری مهم هم بهحساب میآمد.
چند تا انیمیشن نسبتا جدید هالیوودی که یادم هست؛ مثل کوکو، soul (روح)، درون و برون و... واقعا در یک قدمی یک شاهکارند؛ و ما با آنها خیلی فاصله داریم.
اینجایی که الان ما هستیم؛ در صنعت انیمیشن ایران؛ فاصلههای معنایی با گذشتهمان خیلی خیلی زیاد شده است. از روح انیمیشهای گذشتهمان دیگر هیچ خبری نیست و این جدیدساختههایمان هم خیلی تکنیکیتر و کارتونتر شدهاند! پیش رفتهایم، اما...
@r_dorost
Spirited Away
@Cinemaee | Joe Hisaishi
📽️خوبها و ...
🌱موسیقی "شهر اشباح"
Spirited Away اثر:جو هیسایشی
📽️بهم بگو کدومشون مسلمونه کدوم هندو؟
👈هر دو شبيه هماند.
اوهوم! يه چيزی بگم...، توی اين دنيا، فقط دو نوع آدم وجود داره؛ آدمای خوب که کارهای خوب انجام میدن و آدمای بد که کارهای بد...؛ اين فرق اصلی بين آدمهاست...
My Name is Khan (۲۰۱۰)
Karan Johar
@r_dorost
🌱موسیقی "شهر اشباح"
Spirited Away اثر:جو هیسایشی
📽️بهم بگو کدومشون مسلمونه کدوم هندو؟
👈هر دو شبيه هماند.
اوهوم! يه چيزی بگم...، توی اين دنيا، فقط دو نوع آدم وجود داره؛ آدمای خوب که کارهای خوب انجام میدن و آدمای بد که کارهای بد...؛ اين فرق اصلی بين آدمهاست...
My Name is Khan (۲۰۱۰)
Karan Johar
@r_dorost
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📽️نتیجهی سالهای مدیریتی که از اصل موضوع، تحلیلی نادرست داشت!
📽️رضا درستکار، کارشناس و منتقد سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرآنلاین:
آنچه که در این سالها اتفاق افتاده، یک برنامه هدفمند برای حذف چهرهها و برنامههای اثرگذار بوده است.
نتیجه عمل!؟
هیچ چهرهی جدیدی در تلویزیون متولد نشد، هیچ استعدادی شکوفا نشد، برنامههای مهم تعطیل شدند و سطح برنامههای سرگرمکننده هم بهشدت پایین آمد.
@r_dorost
📽️رضا درستکار، کارشناس و منتقد سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرآنلاین:
آنچه که در این سالها اتفاق افتاده، یک برنامه هدفمند برای حذف چهرهها و برنامههای اثرگذار بوده است.
نتیجه عمل!؟
هیچ چهرهی جدیدی در تلویزیون متولد نشد، هیچ استعدادی شکوفا نشد، برنامههای مهم تعطیل شدند و سطح برنامههای سرگرمکننده هم بهشدت پایین آمد.
@r_dorost
Forwarded from اخبار فوری / مهم 🔖
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کارشناس سینما: ساترا قانونی نیست، تلویزیون صلاحیت نظارت ندارد
🔹 رضا درستکار معتقد است که تلویزیون به هر دلیلی تصمیم گرفته فضایش را بسته نگه دارد، هیچ روزنهای را باز نکند و از ورود چهرههای جدید جلوگیری کند. از آن طرف، پلتفرمهای خصوصی آمدهاند و یک فضای نسبتاً بازتر را تجربه میکنند. حالا تلویزیون که خودش در این کار شکست خورده، آمده و میخواهد ناظر بر پلتفرمها باشد، این در حالی است که خود ساترا غیر قانونی است.
✅️ @akhbare_fouri
🔹 رضا درستکار معتقد است که تلویزیون به هر دلیلی تصمیم گرفته فضایش را بسته نگه دارد، هیچ روزنهای را باز نکند و از ورود چهرههای جدید جلوگیری کند. از آن طرف، پلتفرمهای خصوصی آمدهاند و یک فضای نسبتاً بازتر را تجربه میکنند. حالا تلویزیون که خودش در این کار شکست خورده، آمده و میخواهد ناظر بر پلتفرمها باشد، این در حالی است که خود ساترا غیر قانونی است.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
موسیقی متن فیلم جرم (مسعود کیمیایی) - کارن همایونفر
@GetMediaBot
📽️تو پیش نرو...!
🌱موسیقی «جرم»:
کارن همایونفر
📽️برخی چنین هستند که بلندی خود را در پستیِ دیگران میجویند. به هزار زبان فریاد میزنند که: تو نرو تا ایستادهی من، بر تو پیشی بگیرد!
این گونه آدمها، از آن رو که در نقطهای جامد شده و ماندهاند، چشمِ دیدن هیچ رونده و هیچ راهی را ندارند؛ کینهتوز، کینهتوز، مارِ سر راه!
🌱جای خالی سلوچ
@r_dorost
🌱موسیقی «جرم»:
کارن همایونفر
📽️برخی چنین هستند که بلندی خود را در پستیِ دیگران میجویند. به هزار زبان فریاد میزنند که: تو نرو تا ایستادهی من، بر تو پیشی بگیرد!
این گونه آدمها، از آن رو که در نقطهای جامد شده و ماندهاند، چشمِ دیدن هیچ رونده و هیچ راهی را ندارند؛ کینهتوز، کینهتوز، مارِ سر راه!
🌱جای خالی سلوچ
@r_dorost
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📽️پیرپسر بازتابی از وضعیت اجتماعی
📽️رضا درستکار، منتقد:
پیرپسر یک اتفاق ویژه است، و میتواند یک نقطه عطف باشد.
فضاسازی در پیرپسر یکی از ویژگیهای برجسته، و همان حلقه گمشده سینمای ایران است. معمولاً در فیلمهای ایرانی، به دلیل ضعف فضاسازی، داستان از دست میرود. فیلم توانسته فضایی را فراهم کند که بازیگران و داستان در آن جا بیفتند؛ و مخاطب ایرانی با یک تجربه جدید آشنا شود.
آن حس «به دست آوردن» در فیلم، بازتابی از وضعیت اجتماعی ماست؛ فارغ از اینکه چه بهایی را باید پرداخت، میتواند هشداری برای جامعه ما باشد، که افراد حاضرند به هر قیمتی به اهدافشان برسند.
یاد داستانی از حضرت مولانا میافتم؛ پیلی را آوردند بر سرِ چشمهای که آب خورد، خود را در آب میدید و میرمید. او میپنداشت که از دیگری میرمد، نمیدانست که از خود میرمد!
این در مورد انسان امروز صدق میکند. اغلب از آنچه که هستیم آگاهی نداریم، وقتی در آینه یا آب تصویر خود را میبینیم، از آن وحشتزده میشویم. پیرپسر مانند آینهای است که جامعه را به خودش نشان میدهد، که پلیدیها و مشکلات، ایبسا از درونش نشأت میگیرند و...
/خبرآنلاین
@r_dorost
📽️رضا درستکار، منتقد:
پیرپسر یک اتفاق ویژه است، و میتواند یک نقطه عطف باشد.
فضاسازی در پیرپسر یکی از ویژگیهای برجسته، و همان حلقه گمشده سینمای ایران است. معمولاً در فیلمهای ایرانی، به دلیل ضعف فضاسازی، داستان از دست میرود. فیلم توانسته فضایی را فراهم کند که بازیگران و داستان در آن جا بیفتند؛ و مخاطب ایرانی با یک تجربه جدید آشنا شود.
آن حس «به دست آوردن» در فیلم، بازتابی از وضعیت اجتماعی ماست؛ فارغ از اینکه چه بهایی را باید پرداخت، میتواند هشداری برای جامعه ما باشد، که افراد حاضرند به هر قیمتی به اهدافشان برسند.
یاد داستانی از حضرت مولانا میافتم؛ پیلی را آوردند بر سرِ چشمهای که آب خورد، خود را در آب میدید و میرمید. او میپنداشت که از دیگری میرمد، نمیدانست که از خود میرمد!
این در مورد انسان امروز صدق میکند. اغلب از آنچه که هستیم آگاهی نداریم، وقتی در آینه یا آب تصویر خود را میبینیم، از آن وحشتزده میشویم. پیرپسر مانند آینهای است که جامعه را به خودش نشان میدهد، که پلیدیها و مشکلات، ایبسا از درونش نشأت میگیرند و...
/خبرآنلاین
@r_dorost
📽️شب فراق شیخ سینمای ایران، از مرگ حرف نزنید...
📽️رضا درستکار:
سال آخر حیاتاش، شب ولادت استاد بود، استاد جمشید مشایخی عزیز؛ و برایش مراسمی در خانه هنرمندان گرفته بودیم، و از زبان شاملوی بزرگ که سروده بود:
هزار کاکُلی شاد/ در چشمان توست
هزار قناری خاموش/ در گلوی من
عشق را ای کاش/ زبانِ سخن بود...، شعر و کلامی از دل و جان را هدیه کرده و گفته بودم:
مشایخی در تمام این سالها نقش پدران ما را بازی کرد؛ پدرانی متین که بار سنگین زندگی را به دوش میکشند و میکشیدند و با تمام جهاتِ مسئولیت، و تمام پیچ و خمهای مسیر، زندگی را با همه مشکلاتاش ساختهاند و...
گفته بودم؛ او زیباست؛ مثل تمام پدران و مادران ما که انسانهایی معمولی و اما زیبا بودند، هستند و ساختگی نبودند و نیستند.
گفته بودم؛ آقای استاد مشایخی نازنین! همه عمر دیر رسیدیم...
و اکنون میگویم، سفر آخرتت بهخیر باد، که تو در دل و جان مخاطبان و حافظه تاریخی زندهای.
۱۷ فروردین بود که این دنیا را ترک کرد.
@r_dorost
📽️رضا درستکار:
سال آخر حیاتاش، شب ولادت استاد بود، استاد جمشید مشایخی عزیز؛ و برایش مراسمی در خانه هنرمندان گرفته بودیم، و از زبان شاملوی بزرگ که سروده بود:
هزار کاکُلی شاد/ در چشمان توست
هزار قناری خاموش/ در گلوی من
عشق را ای کاش/ زبانِ سخن بود...، شعر و کلامی از دل و جان را هدیه کرده و گفته بودم:
مشایخی در تمام این سالها نقش پدران ما را بازی کرد؛ پدرانی متین که بار سنگین زندگی را به دوش میکشند و میکشیدند و با تمام جهاتِ مسئولیت، و تمام پیچ و خمهای مسیر، زندگی را با همه مشکلاتاش ساختهاند و...
گفته بودم؛ او زیباست؛ مثل تمام پدران و مادران ما که انسانهایی معمولی و اما زیبا بودند، هستند و ساختگی نبودند و نیستند.
گفته بودم؛ آقای استاد مشایخی نازنین! همه عمر دیر رسیدیم...
و اکنون میگویم، سفر آخرتت بهخیر باد، که تو در دل و جان مخاطبان و حافظه تاریخی زندهای.
۱۷ فروردین بود که این دنیا را ترک کرد.
@r_dorost
📽️نمایش کمدی جذاب و ساده
📽️هفته قبل بعد از مدتها به دعوت دوستی به دیدن یک نمایش رفتم، اما دیدن تئاتر بیانیه کمیسیون صندلی (آریا گازر) است که این هفته میروم و راضیام میکند، ضعفهای آن قبلی، عملا به مقبولیت بیشتر این یکی افزوده است.
داستان این یکی، البته یکی از امتیازات آن بهحساب میآید؛
دولت در یک بیانیه اعلام کرده؛ از این پس هیچکس «اجازه نشستن روی صندلی را ندارد»؛ و حالا شخصیتهای این نمایش نسبتا شلوغ کمدی، با خصیصههای اجتماعی متنوع روزگار از راه میرسند و در یک کیوسک پلیس، آینهای بهسمت جامعه میگیرند و بُرشی میشوند از راهحلهای بینتیجه، اما جذاب و...
وسط کاراکترها، یک آپارتچی سینما هم هست که رفته رفته در صحنه حل میشود، و تماشاچیان از ایده کارگردان در سالن ریسه میروند و صدای خندههاشان قطع نمیشود.
با مسائل شوخی میکنیم، در موقعیتها حل میشویم، و فرمانده این کیوسک هم که یک سرهنگ است، در محل نیست که چیزی را سر و شکل ببخشد! سر نخ این ماجراها همه به دست یک سربازِ است که بهجای او پاسخ مراجعان را میدهد، و او هم سالن را با حاضرجوابیهایش منفجر میکند.
@r_dorost
📽️هفته قبل بعد از مدتها به دعوت دوستی به دیدن یک نمایش رفتم، اما دیدن تئاتر بیانیه کمیسیون صندلی (آریا گازر) است که این هفته میروم و راضیام میکند، ضعفهای آن قبلی، عملا به مقبولیت بیشتر این یکی افزوده است.
داستان این یکی، البته یکی از امتیازات آن بهحساب میآید؛
دولت در یک بیانیه اعلام کرده؛ از این پس هیچکس «اجازه نشستن روی صندلی را ندارد»؛ و حالا شخصیتهای این نمایش نسبتا شلوغ کمدی، با خصیصههای اجتماعی متنوع روزگار از راه میرسند و در یک کیوسک پلیس، آینهای بهسمت جامعه میگیرند و بُرشی میشوند از راهحلهای بینتیجه، اما جذاب و...
وسط کاراکترها، یک آپارتچی سینما هم هست که رفته رفته در صحنه حل میشود، و تماشاچیان از ایده کارگردان در سالن ریسه میروند و صدای خندههاشان قطع نمیشود.
با مسائل شوخی میکنیم، در موقعیتها حل میشویم، و فرمانده این کیوسک هم که یک سرهنگ است، در محل نیست که چیزی را سر و شکل ببخشد! سر نخ این ماجراها همه به دست یک سربازِ است که بهجای او پاسخ مراجعان را میدهد، و او هم سالن را با حاضرجوابیهایش منفجر میکند.
@r_dorost