قبلا، چند تا توییت بوکمارک کرده بودم که امروز دوباره نگاهشون کردم و جالب بودن. اینجا هم میذارم.
کامنتهای توییت زیر رو هم بخونید. خودمم قبلا اینجا درباره Jina گفته بودم.
توییت زیر از شایان هست که قبلا توی توییتر کار میکرده:
آقای مهدی اللهیاری:
این هم از نیما:
کامنتهای توییت زیر رو هم بخونید. خودمم قبلا اینجا درباره Jina گفته بودم.
بهترین مدل Embedding که برای تسک های فارسی استفاده کردید چی بوده؟
اینجا اگر خواستید بنویسید تا بقیه هم استفاده کنن.
تو open-source ها qwen و Jina و Gemma Embedding تا اینجا برای من خوب کار کردن
لینک
توییت زیر از شایان هست که قبلا توی توییتر کار میکرده:
اگه میخواین بدونین ترند استارتآپهای هوش مصنوعی امسال چی بوده و ایده بگیرین که چه نوع استارتآپی خوبه و کجا جای کار داره و به چه سمتی داریم میریم این ویدئو رو از دست ندین:
لینک
لینک توییت
آقای مهدی اللهیاری:
این به نظر میاد اومده از روی گیت هاب من درست کرده اینو. من اینجا ورژن جدیدتر با حدود ۴۵۰ تا use case: لینک
لینک توییت
این هم از نیما:
تو دیتاساینس اکثرا فقط بخش توسعه مدل رو یادمیگیرن. ولی نه تو دانشگاه، نه از kaggle یا کتابا پیاده سازی و پروداکشن کردن رو یادنمیگیرن. Databricks Free Edition به نظرم بهترین ابزار برای یادگیریه این مهارته. پروژه cloud based باهاش انجام بدین و پروداکت پیاده کنید، کاملا رایگانه!
لینک توییت
وقتی میگم پروژههای جوندار انجام بدید تا رزومه وزن پیدا کنه، منظورم چنین پروژههایی هست.
این پروژه هیچ ارتباطی به به من نداره، من فقط از لینکدین نقل قول کردم. لینک پست رو هم گذاشتم.
این کلاستر محاسباتی کوچک و زیبا، کارِ درخشانِ آقای محمدمتین ناصری، دانشجوی کارشناسی مهندسی کامپیوتر، در درس «اینترنت اشیا» است!
با استفاده از چند برد Raspberry Pi 4 که بهصورت عمودی استک شدهاند، محمدمتین موفق شده یک کلاستر واقعی کوبرنتیز (Kubernetes)+ OpenMPi راهاندازی کند که:
کاملاً کاربردی و مدیریتشده با k3s است
قابلیت اجرای محاسبات ماتریسی بزرگ و موازی را دارد
حدود ۳۰ گیگافلاپس توان محاسباتی ارائه میدهد (معادل یک کامپیوتر رومیزی قدرتمند چند سال پیش!)
همهی اینها در فضای کمتر از یک جعبه کوچک و با مصرف برق بسیار پایین
این پروژه نهتنها نشاندهنده درک عمیق از مفاهیم توزیعشده و orchestration است، بلکه یک نمونه عالی از این حقیقت است که برای شروع کارهای بزرگ، لزوماً به سرورهای چندصدهزاردلاری نیاز نیست؛ گاهی چند برد کوچک و ذهن خلاق کافی است!
افتخار میکنم که چنین دانشجوی باانگیزه و توانمندی در کلاس درسمان داریم 👏
منبع پست در لینکدین
این پروژه هیچ ارتباطی به به من نداره، من فقط از لینکدین نقل قول کردم. لینک پست رو هم گذاشتم.
Linkedin
#گروه #دانشگاه #محمدمتین | Mahmood Ahmadi | 48 comments
این کلاستر محاسباتی کوچک و زیبا، کارِ درخشانِ آقای محمدمتین ناصری، دانشجوی کارشناسی مهندسی کامپیوتر، در درس «اینترنت اشیا» است!
با استفاده از چند برد Raspberry Pi 4 که بهصورت عمودی استک شدهاند، محمدمتین موفق شده یک کلاستر واقعی کوبرنتیز (Kubernetes)+ OpenMPi…
با استفاده از چند برد Raspberry Pi 4 که بهصورت عمودی استک شدهاند، محمدمتین موفق شده یک کلاستر واقعی کوبرنتیز (Kubernetes)+ OpenMPi…
یکجایی توی مکالمه با جمنای، عبارت زیر رو به کار برد:
منظورش که واضحه؛ من هم نسبت به یکسری پستهای لینکدینی همین حس زرد بودن رو دارم. اما از خود جمنای خواستم که بیشتر درباره این عبارتی که نوشته بهم توضیح بده. خلاصه توضیحش رو در آوردم.
یک مورد هم من بگم:
توی این نوع پستهای لینکدینی، هر جمله یک اموجی داره. خصوصا اینها: 🎯⛳️💯👌
لحن زرد و "لینکدینی" به جای لحن علمی
منظورش که واضحه؛ من هم نسبت به یکسری پستهای لینکدینی همین حس زرد بودن رو دارم. اما از خود جمنای خواستم که بیشتر درباره این عبارتی که نوشته بهم توضیح بده. خلاصه توضیحش رو در آوردم.
وقتی میگوییم یک متن «لحن لینکدینی» دارد، منظورمان اشاره به یک سبک خاص و کلیشهای از نوشتار است که در چند سال اخیر در شبکه اجتماعی لینکدین (LinkedIn) بسیار شایع شده و حتی اصطلاح طنزآمیز «Broetry» (ترکیب Bro + Poetry) را برایش ساختهاند.
در اینجا ویژگیهای این «لحن لینکدینی» را باز میکنم:
۱. دراماتیکسازی مصنوعی (The Artificial Drama)
در سبک لینکدینی، نویسنده سعی میکند معمولیترین اتفاقات را به یک داستان حماسی تبدیل کند.
۲. جملات قصار و بریدهبریده (Broetry Style)
اگر دقت کنید، متنهای لینکدینی معمولاً پاراگرافهای طولانی ندارند. هر جمله یک خط است و بین آنها فاصله زیادی میگذارند تا در موبایل راحت خوانده شود (و کاربر بیشتر اسکرول کند که برای الگوریتم خوب است).
۳. تبدیل همه چیز به «درس موفقیت» (Toxic Positivity)
یکی از آزاردهندهترین ویژگیهای لحن لینکدینی این است که به زور میخواهد از هر چیزی «۵ درس برای زندگی» یا «فرمول طلایی موفقیت» بیرون بکشد.
۴. استفاده از کلمات پرطمطراق و توخالی (Buzzwords)
نویسندگان این سبک عاشق کلماتی هستند که هوشمندانه به نظر برسند اما بار معنایی خاصی نداشته باشند.
۵. اعتماد به نفس کاذب (False Authority)
در پستهای لینکدینی، نویسنده (یا راوی) طوری صحبت میکند که انگار دانای کل است و حقایق مطلق را کشف کرده.
نمونه مثال:
لحن علمی/ژورنالیستی: "ایلیا سوتسکیور در سخنرانی خود اشاره کرد که با توجه به ساختار بیولوژیک مغز، احتمالاً هوش مصنوعی محدودیتی در یادگیری نخواهد داشت." (سندیت دارد، بیطرف است).
لحن لینکدینی/زرد: "آیا فکر میکنید مغزتان جادویی است؟ اشتباه میکنید! ایلیا سوتسکیور آب پاکی را روی دست همه ریخت. مغز شما فقط یک کامپیوتر است. برای شوکهکننده ترین حقیقت آماده باشید... 👇" (هیجانی، تهاجمی، کممایه).
یک مورد هم من بگم:
توی این نوع پستهای لینکدینی، هر جمله یک اموجی داره. خصوصا اینها: 🎯⛳️💯👌