پلاک ۴۴
پیام عبدالله #محیسنی تروریست سعودی به ایران و #احمدی نژاد! ما نوادگان خالدبن ولید هستیم و شما نمیتوانید #سوریه را بگیرید. @pelak_44
#سوریه
در این روزها افرادی مثل عبدالله #محیسنی به شدت فعال شده و با تجمعات و مراسمات مختلف در حال تبلیغ و جا انداختن تشکل جدید "تحریرالشام" هستند.
روز گذشته هم انتشار این فیلم با عنوان تجمع بزرگ مردم سوریه در تأیید تحریرالشام در همین راستا انجام شد.
البته مساله به اینجا ختم نشده و در روزهای گذشته شاهد اعتراض #احرارالشام به عبدالله محیسنی بودیم. که طی آن به بازدیدهای محیسنی از مقرات احرارالشام که به قصد جدا کردن نیروهای آنها و پیوستن به تحریرالشام انجام می گیرد اعتراض شده بود.
آنچه در فیلم مشاهده می کنید تجمعی است که در أطمه برگزار شده که عنوان مراسم، تجمع تأیید هیات #تحریرالشام است. أطمه شهرکی در شمال غرب #حلب، و مجاور مرز #ترکیه است که در سالهای اخیر یکی از نقاط تجمع آوارگان سوری است و حتی در بخش هایی از فیلم خیمه های آوارگان در کنار محل برگزاری مراسم به چشم می خورد.
جالب آنکه، محیسنی که خود یک سعودی است در این سخنرانی از زبان مردم سوریه به #ایران و #احمدی_نژاد! پیام می دهد که سوریه را #خالدبن_ولید آزاد کرد و ما هم فرزندان او هستیم و شما نمی توانید سوریه را بگیرید.
و جالب تر آن است که محیسنی در این سخنرانی و مشابه آن، دائما سعی دارد تشکیل هیأت #تحریرالشام را پاسخی به درخواست های مکرر جوانان سوری! در مورد اتحاد گروه ها عنوان کند. و در مواقعی حتی عنوان میکند که با تشکیل تحریرالشام بهانه ها از بین رفته و با متحد شدن فصائل ( گروه ها ) همه چیز آماده پیوستن عمومی جوانان برای مبارزه و جهاد است!
در حالی که بر احدی پوشیده نیست که تشکیل تحریرالشام به دنبال درگیری های خونین بین معارضین و النصره اتفاق افتاد و نه پاسخی به اتحاد بود و نه اینکه چیزی از کینه های بین آنها و سایر مسلحین کم می کند.
هر چند که برای مشاهده نتیجه آن و قضاوت در مورد سرنوشتش باید نظاره گر تحولات آینده بود ...
#جهاد_رضا
@pelak_44
در این روزها افرادی مثل عبدالله #محیسنی به شدت فعال شده و با تجمعات و مراسمات مختلف در حال تبلیغ و جا انداختن تشکل جدید "تحریرالشام" هستند.
روز گذشته هم انتشار این فیلم با عنوان تجمع بزرگ مردم سوریه در تأیید تحریرالشام در همین راستا انجام شد.
البته مساله به اینجا ختم نشده و در روزهای گذشته شاهد اعتراض #احرارالشام به عبدالله محیسنی بودیم. که طی آن به بازدیدهای محیسنی از مقرات احرارالشام که به قصد جدا کردن نیروهای آنها و پیوستن به تحریرالشام انجام می گیرد اعتراض شده بود.
آنچه در فیلم مشاهده می کنید تجمعی است که در أطمه برگزار شده که عنوان مراسم، تجمع تأیید هیات #تحریرالشام است. أطمه شهرکی در شمال غرب #حلب، و مجاور مرز #ترکیه است که در سالهای اخیر یکی از نقاط تجمع آوارگان سوری است و حتی در بخش هایی از فیلم خیمه های آوارگان در کنار محل برگزاری مراسم به چشم می خورد.
جالب آنکه، محیسنی که خود یک سعودی است در این سخنرانی از زبان مردم سوریه به #ایران و #احمدی_نژاد! پیام می دهد که سوریه را #خالدبن_ولید آزاد کرد و ما هم فرزندان او هستیم و شما نمی توانید سوریه را بگیرید.
و جالب تر آن است که محیسنی در این سخنرانی و مشابه آن، دائما سعی دارد تشکیل هیأت #تحریرالشام را پاسخی به درخواست های مکرر جوانان سوری! در مورد اتحاد گروه ها عنوان کند. و در مواقعی حتی عنوان میکند که با تشکیل تحریرالشام بهانه ها از بین رفته و با متحد شدن فصائل ( گروه ها ) همه چیز آماده پیوستن عمومی جوانان برای مبارزه و جهاد است!
در حالی که بر احدی پوشیده نیست که تشکیل تحریرالشام به دنبال درگیری های خونین بین معارضین و النصره اتفاق افتاد و نه پاسخی به اتحاد بود و نه اینکه چیزی از کینه های بین آنها و سایر مسلحین کم می کند.
هر چند که برای مشاهده نتیجه آن و قضاوت در مورد سرنوشتش باید نظاره گر تحولات آینده بود ...
#جهاد_رضا
@pelak_44
#ایران
#سیاسی
اسفند 1395 و ما بعد از "هاشمی"!
طبق احکام صادره سال 90 برای اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام که پنج ساله بود، در اسفند ماه جاری باید احکام اعضای دوره جدید صادر شود که طبق اعلام رسمی، اعضای جدید در 6 اسفند ماه جاری انتخاب خواهند شد.
اتفاق بسیار اثرگذاری که در این مدت واقع شده، فوت آقای هاشمی رفسنجانی بود. و بدلیل نزدیکی موعد دوره جدید، جانشینی برای ریاست مجمع معرفی نشد.
به نظر، مسأله انتخاب رئیس جدید #مجمع_تشخیص از آن جهت اهمیت دارد که جایگاه حقیقی رئیس قبلی، یعنی مرحوم آقای #هاشمی در روند اداره قریب به 4 دهه نظام جمهوری اسلامی نقش بی بدیلی داشته است.
و البته همانطور که میدانید نیروهای سیاسی درون انقلاب دچار خوانش های مختلفی نسبت به عملکرد و رویکردهای هاشمی رفسنجانی در برهه های مختلف بوده اند. به خصوص در برهه 84 و 88 به بعد؛ و می بینیم که این خوانش های مختلف درباره جانشینی ایشان هم ادامه دارد.
موضوعی که مدتها ذهن من را به خود درگیر کرده است، مسأله ای است به نام شکاف "بین نسلی" در بین مسئولین ارشد نظام جمهوری اسلامی. این مسأله از نظر من چندان مبنای سیاسی ندارد.
و به همین دلیل است که می بینیم شخصی مثل احمد توکلی که سخت ترین مخالف هاشمی بود، در فوت ایشان، آنگونه اشک میریزد و یک رابطه عاطفی ناگسستنی را به نمایش می گذارد. و نوع اظهارات و قضاوت های امثال ایشان بعد از فوت هاشمی، اینگونه تلقی می شود که گویا از بعضی مخالفت های خود هم برگشته اند!
و اصولگرایانی را دیدیم که زمانی با #احمدی_نژاد هم جهت و همفکر به حساب می آمدند، و حداقل از 84 تا 87 دوره شیرین ماه عسل خود را طی می کردند، اما در دلشان او را در قد و قواره ریاست جمهوری به حساب نمی آوردند و در استیضاح ها و در خطابه های مجلس شدیدترین حملات را به او روا می داشتند؛ حتی سخن را به رابطه نزدیکانش با منافقین کشاندند...!
و چند سال بعد مجلسی با اکثریت اصولگرا با "روحانیِ" اصلاح طلب همکاری بیشتری می کند به نسبت با "احمدی نژاد".
صرف نظر از اینکه عملکردها چه بود و مصادیق آن را بررسی کنیم، حق بدهید که لااقل این تلقی پیش بیاید که همه ماجرا سیاسی نیست. خصوصا آنکه امروز می بینیم، امثال زنگنه ها و آخوندی ها و نعمت زاده ها و ... که از اول انقلاب در رده مدیریتی بوده اند، دقیقا بازه 84 تا 92 جایی در مناصب مدیریتی نداشتند و حالا دوباره به این مسئولیت ها بازگشته اند.
این نمونه ای از همان شکاف بین نسلی است که عرض شد چندان سیاسی نیست؛ نسل اول پیش آهنگان انقلاب که هاشمی از محورهای آن بوده است، عمدتا سکان ریاست جمهوری را در دست داشتند و یا کسانی بر سر کار آمدند که تعهدی معنادار به این نسل، طبقه یا هرچه که اسمش را بگذارید داشتند.
و حالا دیگر هاشمی رفته است؛ و طبیعی است کسانی که بزرگتری و شیخوخیت او را فرض مسلم همه سناریوهای سیاسی شان می دانستند، دچار خلأ شوند.
اما مساله مهم این است که قضاوت و رویکرد مورد نظر #رهبر انقلاب چیست؟
کما اینکه بعد از فوت آقای هاشمی عده ای بر سر جانشینی ایشان گزینه هایی مثل ناطق نوری، ولایتی و امثالهم را پیشنهاد میکنند. و این یعنی ادامه رویکرد هاشمی رفسنجانی. به زبان ساده یعنی کسی که همه طرف ها او را تا حدودی قبول کنند و مرضی الطرفین باشد. این دسته علنا مخالفتی با مبانی گفتمان #انقلاب اسلامی ندارند، اما در بسیاری از موارد طریقه و منش آنها برخواسته از مبانی سیاست است و نه ایدئولوژی ...
و قائل به آن هستند که در شرایطی باید از پیگیری گفتمان انقلاب اسلامی هم تنازل کرد.
و در مقابل، دیدگاه دیگری نزد افراد مخالف رویکرد هاشمی در سالهای اخیر وجود دارد. رویکردی که اعتقادی به حرکت بینابینی یا تنازل کردن برای اقناع ( آنطور که خود مرحوم هاشمی نام می برد ) همه جناح ها ندارد. و تشخیص مصلحت را لزوما نیازمند تنازل از اصول نمی داند.
و همچنین اولویت اصلی را در تبیین گفتمان انقلاب اسلامی در همه عرصه ها بدون تنازل میداند.
به همین دلیل است که معتقدم نوع انتخاب جانشین مرحوم هاشمی در آخرین منصب مهم او یعنی ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام، می تواند موشرات و نشانه هایی باشد از عمق رویکرد و عقیده رهبر معظم انقلاب در مورد مبانی حرکت آینده نیروهای انقلاب و نظام جمهوری اسلامی.
و صد البته ایجاد هر تغییری نیازمند آمادگی جامعه و فضای سیاسی کشور است، که ممکن است در این مورد هم موثر واقع شود.
و البته این یادداشت خبر نیست، بلکه تحلیل بنده است؛ کما اینکه رهبر انقلاب هم تاکید بر تحلیل کردن جریان ها و اشخاص داشتند...
#جهاد_رضا
@pelak_44
#سیاسی
اسفند 1395 و ما بعد از "هاشمی"!
طبق احکام صادره سال 90 برای اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام که پنج ساله بود، در اسفند ماه جاری باید احکام اعضای دوره جدید صادر شود که طبق اعلام رسمی، اعضای جدید در 6 اسفند ماه جاری انتخاب خواهند شد.
اتفاق بسیار اثرگذاری که در این مدت واقع شده، فوت آقای هاشمی رفسنجانی بود. و بدلیل نزدیکی موعد دوره جدید، جانشینی برای ریاست مجمع معرفی نشد.
به نظر، مسأله انتخاب رئیس جدید #مجمع_تشخیص از آن جهت اهمیت دارد که جایگاه حقیقی رئیس قبلی، یعنی مرحوم آقای #هاشمی در روند اداره قریب به 4 دهه نظام جمهوری اسلامی نقش بی بدیلی داشته است.
و البته همانطور که میدانید نیروهای سیاسی درون انقلاب دچار خوانش های مختلفی نسبت به عملکرد و رویکردهای هاشمی رفسنجانی در برهه های مختلف بوده اند. به خصوص در برهه 84 و 88 به بعد؛ و می بینیم که این خوانش های مختلف درباره جانشینی ایشان هم ادامه دارد.
موضوعی که مدتها ذهن من را به خود درگیر کرده است، مسأله ای است به نام شکاف "بین نسلی" در بین مسئولین ارشد نظام جمهوری اسلامی. این مسأله از نظر من چندان مبنای سیاسی ندارد.
و به همین دلیل است که می بینیم شخصی مثل احمد توکلی که سخت ترین مخالف هاشمی بود، در فوت ایشان، آنگونه اشک میریزد و یک رابطه عاطفی ناگسستنی را به نمایش می گذارد. و نوع اظهارات و قضاوت های امثال ایشان بعد از فوت هاشمی، اینگونه تلقی می شود که گویا از بعضی مخالفت های خود هم برگشته اند!
و اصولگرایانی را دیدیم که زمانی با #احمدی_نژاد هم جهت و همفکر به حساب می آمدند، و حداقل از 84 تا 87 دوره شیرین ماه عسل خود را طی می کردند، اما در دلشان او را در قد و قواره ریاست جمهوری به حساب نمی آوردند و در استیضاح ها و در خطابه های مجلس شدیدترین حملات را به او روا می داشتند؛ حتی سخن را به رابطه نزدیکانش با منافقین کشاندند...!
و چند سال بعد مجلسی با اکثریت اصولگرا با "روحانیِ" اصلاح طلب همکاری بیشتری می کند به نسبت با "احمدی نژاد".
صرف نظر از اینکه عملکردها چه بود و مصادیق آن را بررسی کنیم، حق بدهید که لااقل این تلقی پیش بیاید که همه ماجرا سیاسی نیست. خصوصا آنکه امروز می بینیم، امثال زنگنه ها و آخوندی ها و نعمت زاده ها و ... که از اول انقلاب در رده مدیریتی بوده اند، دقیقا بازه 84 تا 92 جایی در مناصب مدیریتی نداشتند و حالا دوباره به این مسئولیت ها بازگشته اند.
این نمونه ای از همان شکاف بین نسلی است که عرض شد چندان سیاسی نیست؛ نسل اول پیش آهنگان انقلاب که هاشمی از محورهای آن بوده است، عمدتا سکان ریاست جمهوری را در دست داشتند و یا کسانی بر سر کار آمدند که تعهدی معنادار به این نسل، طبقه یا هرچه که اسمش را بگذارید داشتند.
و حالا دیگر هاشمی رفته است؛ و طبیعی است کسانی که بزرگتری و شیخوخیت او را فرض مسلم همه سناریوهای سیاسی شان می دانستند، دچار خلأ شوند.
اما مساله مهم این است که قضاوت و رویکرد مورد نظر #رهبر انقلاب چیست؟
کما اینکه بعد از فوت آقای هاشمی عده ای بر سر جانشینی ایشان گزینه هایی مثل ناطق نوری، ولایتی و امثالهم را پیشنهاد میکنند. و این یعنی ادامه رویکرد هاشمی رفسنجانی. به زبان ساده یعنی کسی که همه طرف ها او را تا حدودی قبول کنند و مرضی الطرفین باشد. این دسته علنا مخالفتی با مبانی گفتمان #انقلاب اسلامی ندارند، اما در بسیاری از موارد طریقه و منش آنها برخواسته از مبانی سیاست است و نه ایدئولوژی ...
و قائل به آن هستند که در شرایطی باید از پیگیری گفتمان انقلاب اسلامی هم تنازل کرد.
و در مقابل، دیدگاه دیگری نزد افراد مخالف رویکرد هاشمی در سالهای اخیر وجود دارد. رویکردی که اعتقادی به حرکت بینابینی یا تنازل کردن برای اقناع ( آنطور که خود مرحوم هاشمی نام می برد ) همه جناح ها ندارد. و تشخیص مصلحت را لزوما نیازمند تنازل از اصول نمی داند.
و همچنین اولویت اصلی را در تبیین گفتمان انقلاب اسلامی در همه عرصه ها بدون تنازل میداند.
به همین دلیل است که معتقدم نوع انتخاب جانشین مرحوم هاشمی در آخرین منصب مهم او یعنی ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام، می تواند موشرات و نشانه هایی باشد از عمق رویکرد و عقیده رهبر معظم انقلاب در مورد مبانی حرکت آینده نیروهای انقلاب و نظام جمهوری اسلامی.
و صد البته ایجاد هر تغییری نیازمند آمادگی جامعه و فضای سیاسی کشور است، که ممکن است در این مورد هم موثر واقع شود.
و البته این یادداشت خبر نیست، بلکه تحلیل بنده است؛ کما اینکه رهبر انقلاب هم تاکید بر تحلیل کردن جریان ها و اشخاص داشتند...
#جهاد_رضا
@pelak_44