💢 #خیبر
⭕️ #سردار_مظلوم
💠 فرمانده گردانی که سردار دلها #شهید_مهدی_زین_الدین فرمانده دلاور #لشگر_۱۷_علی_ابن_ابیطالب_ع برای مظلومیت اش گریه کرد :
🔹🔸در عملیات عاشورایی #خیبر گردان حضرت ولیعصر عج استان زنجان که آنروزها در لشگر ۱۷ حضرت علی ابن ابیطالب ع معروف به گردان ضدزره بود ، بسیار شجاعانه حاضر شده و چندبار بطور کامل منهدم و اکثر فرماندگان و رزمندگان اش شهید و مفقود و اسیر شدند ، اما با این وجود بدلیل شرایط بحرانی منطقه و شجاعت و ایثار مثال زدنی بچه های زنجان ، دوباره با نیروهای تازه نفس سازماندهی شده و بدون کوچکترین استراحتی به خطوط مقدم نبرد اعزام شد .
در یکی از این رفت و برگشت ها ، ۳۰۰ نفر از نیروهای تازه نفس زنجانی که با طرح لبیک به منطقه اعزام و در قالب گردان سلمان سازماندهی شده اند ، برای جایگزینی رزمندگان گردان تحویل سردار مهدی پیر محمدی میشوند . سردار پیرمحمدی بدلیل شرایط سخت و بحرانی منطقه ، بدون معرفی و دیدار با نیروهای جدید ، بلافاصله برای شناسائی محور عملیاتی و محل ماموریت گردان راهی جزایر مجنون میشود .
نیروهای طرح لیبک را تعدادی از پاسداران ستادی و میدان ندیده سپاه زنجان فرماندهی میکردند که تجربه آنچنانی در انجام ماموریت های جنگی نداشتند و برای همین هم سردار زین الدین مجبور به جایگزین کردن فرمانده های میدانی بجای ایشان شده و این خبر که قرار است سردار پیر محمدی بعنوان فرمانده گردان معرفی شود ، بین نیروهای زنجان پخش و باعث حرف و حدیث های زیادی می شود .
تعدادی از همون پاسداران گندم نمای جوفروش با شنیدن خبر فرماندهی سردار پیرمحمدی ، سراسیمه به دست و پا افتاده و برای ارضای نفس دنیاپرست خود مشغول بدگوئی از سردار پیر محمدی جلوی فرماندگان ستادی لشگر میشوند و با پرروئی تمام لیاقت و اخلاص و وفاداری ایشان را زیر سوال برده و بی شرمانه خواستار عدم معرفی ایشان بعنوان فرمانده گردان میشوند .
کار از این هم بالاتر گرفته و در یکی از کانکس های لشگر ، جلسه ای با حضور امام جمعه و نماینده مجلس زنجان برگزار کرده و سردار زین الدین را هم به جلسه دعوت می کنند و تا آنجا جا دارد پشت سر مهدی پیرمحمدی حرف زده و صلاحیت اخلاقی ایشان را زیر سوال برده و از سردار زین الدین می خواهند که از تصمیم خود منصرف شوند ، اما سردار زین الدین که خود گوهر شناس قابل و ماهری بود و از شجاعت و اخلاص مهدی پیرمحمدی هم آگاهی کامل و کافی داشت زیر بار حرف این خناسان نرفته و بر تصمیم خود استوار می ماند .
فردای آنروز هم برای اینکه به این حرف های بی اساس و نغمههای شوم پایان دهد . فوری دستور برگزاری مراسم معارفه ایشان را می دهد ، در حالی که سردار پیرمحمدی هنوز در جزیره بود و داشت برای حرکت گردان محور عملیاتی و خط مقدم را شناسایی می کرد .
رزمندگان زنجانی گردان سلمان به صف شده و زمان معرفی فرمانده گردان فرا میرسد . سردار مهدی زین الدین که از مدتها قبل با ایثار و فداکاریهای خلصانه و مخلصانه مهدی پیرمحمدی آشنا بود و یجوریهای هم از امیال نفسانی بدگویان آگاهی داشت ، شخصاً در مراسم معارفه حضور یافته و مشغول سخن میشود ، اما هنوز مقدمه حرفهاش تموم نشده که پیک موتور سواری از راه رسیده و پشت تریبون زیرگوشی چیزی به سردار میگه ! سردار زین الدین ناگهان رنگش عوض شده و بدون اینکه بتواند چیزی بگوید ، قطرات اشگ بی اختیار از چشمان زیبایش سرازیر میشود . رزمندگان هم بدون اینکه بدانند چه اتفاقی افتاده با دیدن گریه مظلومانه فرمانده لشگر شروع به گریستن میکنند .
بعد از لحظاتی سردار زین الدین به خود آمده و خیلی با افسوس و ناراحتی خبر شهادت فرمانده جدید #گردان_حضرت_ولیعصر_عج #شهید_مهدی_پیرمحمدی را به بچه های زنجانی میدهد و بدگویان زشت کردار آنچنان از عمل نادرست و سخنان نیش دار خود پشیمان میشوند که نگو...
🌸 روحشان شاد و یادشان گرامی
#دفاع_مقدس
#عملیات_خیبر
#رزمندگان_زنجان
#فرماندهان_شهید_زنجان
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
⭕️ #سردار_مظلوم
💠 فرمانده گردانی که سردار دلها #شهید_مهدی_زین_الدین فرمانده دلاور #لشگر_۱۷_علی_ابن_ابیطالب_ع برای مظلومیت اش گریه کرد :
🔹🔸در عملیات عاشورایی #خیبر گردان حضرت ولیعصر عج استان زنجان که آنروزها در لشگر ۱۷ حضرت علی ابن ابیطالب ع معروف به گردان ضدزره بود ، بسیار شجاعانه حاضر شده و چندبار بطور کامل منهدم و اکثر فرماندگان و رزمندگان اش شهید و مفقود و اسیر شدند ، اما با این وجود بدلیل شرایط بحرانی منطقه و شجاعت و ایثار مثال زدنی بچه های زنجان ، دوباره با نیروهای تازه نفس سازماندهی شده و بدون کوچکترین استراحتی به خطوط مقدم نبرد اعزام شد .
در یکی از این رفت و برگشت ها ، ۳۰۰ نفر از نیروهای تازه نفس زنجانی که با طرح لبیک به منطقه اعزام و در قالب گردان سلمان سازماندهی شده اند ، برای جایگزینی رزمندگان گردان تحویل سردار مهدی پیر محمدی میشوند . سردار پیرمحمدی بدلیل شرایط سخت و بحرانی منطقه ، بدون معرفی و دیدار با نیروهای جدید ، بلافاصله برای شناسائی محور عملیاتی و محل ماموریت گردان راهی جزایر مجنون میشود .
نیروهای طرح لیبک را تعدادی از پاسداران ستادی و میدان ندیده سپاه زنجان فرماندهی میکردند که تجربه آنچنانی در انجام ماموریت های جنگی نداشتند و برای همین هم سردار زین الدین مجبور به جایگزین کردن فرمانده های میدانی بجای ایشان شده و این خبر که قرار است سردار پیر محمدی بعنوان فرمانده گردان معرفی شود ، بین نیروهای زنجان پخش و باعث حرف و حدیث های زیادی می شود .
تعدادی از همون پاسداران گندم نمای جوفروش با شنیدن خبر فرماندهی سردار پیرمحمدی ، سراسیمه به دست و پا افتاده و برای ارضای نفس دنیاپرست خود مشغول بدگوئی از سردار پیر محمدی جلوی فرماندگان ستادی لشگر میشوند و با پرروئی تمام لیاقت و اخلاص و وفاداری ایشان را زیر سوال برده و بی شرمانه خواستار عدم معرفی ایشان بعنوان فرمانده گردان میشوند .
کار از این هم بالاتر گرفته و در یکی از کانکس های لشگر ، جلسه ای با حضور امام جمعه و نماینده مجلس زنجان برگزار کرده و سردار زین الدین را هم به جلسه دعوت می کنند و تا آنجا جا دارد پشت سر مهدی پیرمحمدی حرف زده و صلاحیت اخلاقی ایشان را زیر سوال برده و از سردار زین الدین می خواهند که از تصمیم خود منصرف شوند ، اما سردار زین الدین که خود گوهر شناس قابل و ماهری بود و از شجاعت و اخلاص مهدی پیرمحمدی هم آگاهی کامل و کافی داشت زیر بار حرف این خناسان نرفته و بر تصمیم خود استوار می ماند .
فردای آنروز هم برای اینکه به این حرف های بی اساس و نغمههای شوم پایان دهد . فوری دستور برگزاری مراسم معارفه ایشان را می دهد ، در حالی که سردار پیرمحمدی هنوز در جزیره بود و داشت برای حرکت گردان محور عملیاتی و خط مقدم را شناسایی می کرد .
رزمندگان زنجانی گردان سلمان به صف شده و زمان معرفی فرمانده گردان فرا میرسد . سردار مهدی زین الدین که از مدتها قبل با ایثار و فداکاریهای خلصانه و مخلصانه مهدی پیرمحمدی آشنا بود و یجوریهای هم از امیال نفسانی بدگویان آگاهی داشت ، شخصاً در مراسم معارفه حضور یافته و مشغول سخن میشود ، اما هنوز مقدمه حرفهاش تموم نشده که پیک موتور سواری از راه رسیده و پشت تریبون زیرگوشی چیزی به سردار میگه ! سردار زین الدین ناگهان رنگش عوض شده و بدون اینکه بتواند چیزی بگوید ، قطرات اشگ بی اختیار از چشمان زیبایش سرازیر میشود . رزمندگان هم بدون اینکه بدانند چه اتفاقی افتاده با دیدن گریه مظلومانه فرمانده لشگر شروع به گریستن میکنند .
بعد از لحظاتی سردار زین الدین به خود آمده و خیلی با افسوس و ناراحتی خبر شهادت فرمانده جدید #گردان_حضرت_ولیعصر_عج #شهید_مهدی_پیرمحمدی را به بچه های زنجانی میدهد و بدگویان زشت کردار آنچنان از عمل نادرست و سخنان نیش دار خود پشیمان میشوند که نگو...
🌸 روحشان شاد و یادشان گرامی
#دفاع_مقدس
#عملیات_خیبر
#رزمندگان_زنجان
#فرماندهان_شهید_زنجان
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab