💢 #خواب_صادق
✍ خاطره ای بسیار زیبا و شنیدنی از رزمندگان #استان_زنجان ( شهید والامقام رحیم جوادی ) در عملیات غرورآفرین #والفجر_چهار
🖌... پاسدار رحیم جوادی نوجوان ۱۷ ساله یکی از همرزمان سپاهی من بود ، پدرش فوت کرده بود و سه بردار داشت که مادرشان خیلی به آنها حساس بود . یک دست لباس فرم سپاه کاملاً نو و دست نخورده با خود آورده بود که خیلی قشنگ بود . گفتم لباس فرمت را بده تا عکس بندازیم ، خیلی تند و صریح گفت : نمی توانم بدهم...!
حسابی دلگیر شده و دلم ازش شکست ! یک مدت از این موضوع گذشت تا اینکه یک روز برای وضو گرفتن رفتم . سمت تانکر آب ، رحیم جوادی صدایم زد و گفت که بیاید اینجا یک آب روان و بسیار زلال پیدا کرده ام که برای وضو گرفتن جون میده .
رفتم و یک کم مصاحفه کردیم . گفت راستش را بگو از من ناراحتی؟ در ظاهر گفتم نه ! اما در درون واقعاً ازش ناراحت بودم . خنده نازی کرد و گفت : علت ندادن لباس فرم این بود که من اولین شهید این گردان هستم و این لباس فرم را آوردم که هنگام شهادت تنم کنم و دلم می خواهد تا آنروز همینطور نو و تمیز و دست نخورده باقی بماند . حرف هاش خیلی عجیب و غریب بود اما بقدری جدی حرف می زد که فقط گوش می دادم ، باور کردنی نبود زمان و مکان و نحوه شهادتش را قشنگ توضیح داده و محل اصابت گلوله را هم نشانم داد و در آخر هم گفت که همه آنها را خواب دیده است .
زمان عملیات فرا رسید و رزمندگان وصیت نامه ها را نوشته و آماده حرکت شدند. ۲۷ مهر ماه ۱۳۶۲ شب هنگام عملیات والفجر چهار آغاز شد تا بتوانیم از تاریکی شب استفاده کرده و عملیات موفقیت آمیز باشد. به دلیل کمبود تجهیزات اکثر عملیات ها شب انجام می شد. شب ساعت یازده و نیم عملیات شروع شد و فرمانده گردان اجازه نداد تا با رزمندگان رفته و وارد عملیات شوم! خواهش و تمنا کرده و حتی گریه کردم! اما قبول نکرد و گفت: ماموریت شما رساندن مهمات و آب و غذا به گردان می باشد که صبح باید انجام دهید.
منطقه کوهستانی و پر از ارتفاعات کوچک و بزرگ بود و حمل و نقل و ایاب و ذهاب با قاطر انجام می شد. صبح بعد از نماز دهها قاطر را بار بسته و راهی منطقه درگیری شدیم. اما هرچه راه رفتیم ، نیروهای گردان را پیدا نکردیم. به ناچار برگشته و از یک مسیر دیگر رفتیم و بازهم بعد از ساعتی راهپیمایی راه بجایی نبرده و اثری از بچهها پیدا نکردیم. رزمندگان مسئول قاطرها خسته شده و شروع به پیاده کردن بار قاطرها نموده و دست جمعی قصد بازگشت به عقب نمودند.
هرچه خواهش و تمنا کردم قبول نکردند تا اینکه کار به جاهای باریک کشیده و در نهایت به رویشان اسلحه کشیده و گفتم نیروهای گردان الان در مقابل دشمن گشنه و تشنه و بی مهمات چشم انتظار ما هستند ، باید هر طوری هست خود را به ایشان برسانیم ، خلاصه با عنایت خداوند متعال حرفام به دلشان نشست و دوباره مشغول جستجوی اطراف شدیم تا اینکه حوالی ساعت چهار عصر بالاخره محل استقرار گردان را پیدا کرده و در زیر آتش سنگین عراقیها به خط نزدیک شدیم .
دشمن بی وقفه منطقه را می زد اما با این وجود راه می رفتیم. وقتی به خطوط پدافندی گردان رسیدم . بلافاصله به یاد حرف های رحیم جوادی افتاده و از حال و روزش پرسیدم..؟ گفتن شهید شده است . رفتم کنار پیکر پاکش نشسته و دیدم رحیم با همان لباس فرم تر و تمیز و پاکیزه اش شهید شده و همانگونه هم که گفته بود گلولهای به آرم مقدس سپاه و درست زیر قلبش اصابت کرده است...
🖍خاطره از سرهنگ پاسدار علی اصغر محمودی
🌸 یاد باد یاد مردان مرد...
🇮🇷 شیرمرد زنجانی ، پاسدار دلاور #شهید_رحیم_جوادی ، از رزمندگان سلحشور و حماسه ساز #استان_زنجان در دوران دفاع مقدس بود که مهرماه ۱۳۶۲ در عملیات #والفجر_چهار ، منطقه عملیاتی #پنجوین_عراق به آرزوی دیرینه خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کرد .
🌺 روحش شاد و یادش گرامی
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
✍ خاطره ای بسیار زیبا و شنیدنی از رزمندگان #استان_زنجان ( شهید والامقام رحیم جوادی ) در عملیات غرورآفرین #والفجر_چهار
🖌... پاسدار رحیم جوادی نوجوان ۱۷ ساله یکی از همرزمان سپاهی من بود ، پدرش فوت کرده بود و سه بردار داشت که مادرشان خیلی به آنها حساس بود . یک دست لباس فرم سپاه کاملاً نو و دست نخورده با خود آورده بود که خیلی قشنگ بود . گفتم لباس فرمت را بده تا عکس بندازیم ، خیلی تند و صریح گفت : نمی توانم بدهم...!
حسابی دلگیر شده و دلم ازش شکست ! یک مدت از این موضوع گذشت تا اینکه یک روز برای وضو گرفتن رفتم . سمت تانکر آب ، رحیم جوادی صدایم زد و گفت که بیاید اینجا یک آب روان و بسیار زلال پیدا کرده ام که برای وضو گرفتن جون میده .
رفتم و یک کم مصاحفه کردیم . گفت راستش را بگو از من ناراحتی؟ در ظاهر گفتم نه ! اما در درون واقعاً ازش ناراحت بودم . خنده نازی کرد و گفت : علت ندادن لباس فرم این بود که من اولین شهید این گردان هستم و این لباس فرم را آوردم که هنگام شهادت تنم کنم و دلم می خواهد تا آنروز همینطور نو و تمیز و دست نخورده باقی بماند . حرف هاش خیلی عجیب و غریب بود اما بقدری جدی حرف می زد که فقط گوش می دادم ، باور کردنی نبود زمان و مکان و نحوه شهادتش را قشنگ توضیح داده و محل اصابت گلوله را هم نشانم داد و در آخر هم گفت که همه آنها را خواب دیده است .
زمان عملیات فرا رسید و رزمندگان وصیت نامه ها را نوشته و آماده حرکت شدند. ۲۷ مهر ماه ۱۳۶۲ شب هنگام عملیات والفجر چهار آغاز شد تا بتوانیم از تاریکی شب استفاده کرده و عملیات موفقیت آمیز باشد. به دلیل کمبود تجهیزات اکثر عملیات ها شب انجام می شد. شب ساعت یازده و نیم عملیات شروع شد و فرمانده گردان اجازه نداد تا با رزمندگان رفته و وارد عملیات شوم! خواهش و تمنا کرده و حتی گریه کردم! اما قبول نکرد و گفت: ماموریت شما رساندن مهمات و آب و غذا به گردان می باشد که صبح باید انجام دهید.
منطقه کوهستانی و پر از ارتفاعات کوچک و بزرگ بود و حمل و نقل و ایاب و ذهاب با قاطر انجام می شد. صبح بعد از نماز دهها قاطر را بار بسته و راهی منطقه درگیری شدیم. اما هرچه راه رفتیم ، نیروهای گردان را پیدا نکردیم. به ناچار برگشته و از یک مسیر دیگر رفتیم و بازهم بعد از ساعتی راهپیمایی راه بجایی نبرده و اثری از بچهها پیدا نکردیم. رزمندگان مسئول قاطرها خسته شده و شروع به پیاده کردن بار قاطرها نموده و دست جمعی قصد بازگشت به عقب نمودند.
هرچه خواهش و تمنا کردم قبول نکردند تا اینکه کار به جاهای باریک کشیده و در نهایت به رویشان اسلحه کشیده و گفتم نیروهای گردان الان در مقابل دشمن گشنه و تشنه و بی مهمات چشم انتظار ما هستند ، باید هر طوری هست خود را به ایشان برسانیم ، خلاصه با عنایت خداوند متعال حرفام به دلشان نشست و دوباره مشغول جستجوی اطراف شدیم تا اینکه حوالی ساعت چهار عصر بالاخره محل استقرار گردان را پیدا کرده و در زیر آتش سنگین عراقیها به خط نزدیک شدیم .
دشمن بی وقفه منطقه را می زد اما با این وجود راه می رفتیم. وقتی به خطوط پدافندی گردان رسیدم . بلافاصله به یاد حرف های رحیم جوادی افتاده و از حال و روزش پرسیدم..؟ گفتن شهید شده است . رفتم کنار پیکر پاکش نشسته و دیدم رحیم با همان لباس فرم تر و تمیز و پاکیزه اش شهید شده و همانگونه هم که گفته بود گلولهای به آرم مقدس سپاه و درست زیر قلبش اصابت کرده است...
🖍خاطره از سرهنگ پاسدار علی اصغر محمودی
🌸 یاد باد یاد مردان مرد...
🇮🇷 شیرمرد زنجانی ، پاسدار دلاور #شهید_رحیم_جوادی ، از رزمندگان سلحشور و حماسه ساز #استان_زنجان در دوران دفاع مقدس بود که مهرماه ۱۳۶۲ در عملیات #والفجر_چهار ، منطقه عملیاتی #پنجوین_عراق به آرزوی دیرینه خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کرد .
🌺 روحش شاد و یادش گرامی
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💢 #یاد_یاران
📽 آلبومی بسیار دیدنی از عکس های زیبا و خاطره برانگیز فرماندهان سلحشور و رزمندگان حماسه ساز #استان_زنجان در دوران دفاع مقدس با نوایی شنیدنی از مداح باصفای جبههها #حاج_صادق_آهنگران
🎙 باز امشب ياد ياران است و من
خاطرات اين شهيدان است و من
من كيم ، جامانده از يك كاروان
من كيم ، شمشير تهمت را نشان
نيك ميدانم ، كدامم كيستم
اندرين دريا نمی هم نيستم!
پرده دل را نوایی دیگر است
ناله عاشق زجایی دیگر است
هر چه در کوبد جواب اش می دهند
هر کسی خواهد شراب اش می دهند
گرچه من از قافله جامانده ام
مانده ام تنها ، ز هرجا رانده ام
ليك عمری با شهيدان بوده ام
اندكی اين راه را پيموده ام
آری ، آری بـا تمام لاله ها
آشــنايم ، آشــنايم ، آشنا
آنچه ما گفتیم از دریا نمی ست
خاطرات این شهیدان عالمیست
عالمی مـافوق این دنیای ما
عالمی کانجا بلرزد پای ما
جای آنان ماورای آب ها
جای ما گنداب ها ، مرداب ها...
🌺 یاد باد یاد مردان مرد...
👌بسیار دیدنی و شنیدنی ، تماشای این فیلم زیبا را از دست ندهید.
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#فرماندهان_شهید_زنجان
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
📽 آلبومی بسیار دیدنی از عکس های زیبا و خاطره برانگیز فرماندهان سلحشور و رزمندگان حماسه ساز #استان_زنجان در دوران دفاع مقدس با نوایی شنیدنی از مداح باصفای جبههها #حاج_صادق_آهنگران
🎙 باز امشب ياد ياران است و من
خاطرات اين شهيدان است و من
من كيم ، جامانده از يك كاروان
من كيم ، شمشير تهمت را نشان
نيك ميدانم ، كدامم كيستم
اندرين دريا نمی هم نيستم!
پرده دل را نوایی دیگر است
ناله عاشق زجایی دیگر است
هر چه در کوبد جواب اش می دهند
هر کسی خواهد شراب اش می دهند
گرچه من از قافله جامانده ام
مانده ام تنها ، ز هرجا رانده ام
ليك عمری با شهيدان بوده ام
اندكی اين راه را پيموده ام
آری ، آری بـا تمام لاله ها
آشــنايم ، آشــنايم ، آشنا
آنچه ما گفتیم از دریا نمی ست
خاطرات این شهیدان عالمیست
عالمی مـافوق این دنیای ما
عالمی کانجا بلرزد پای ما
جای آنان ماورای آب ها
جای ما گنداب ها ، مرداب ها...
🌺 یاد باد یاد مردان مرد...
👌بسیار دیدنی و شنیدنی ، تماشای این فیلم زیبا را از دست ندهید.
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#فرماندهان_شهید_زنجان
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💢 #غواصان_خط_شکن
💠 قسمت اول
📽 در آستانه سالگرد عملیات عاشورایی #کربلای_چهار فیلمی دیدنی و خاطره برانگیز ببینید از مراحل آموزش سخت و طاقت فرسای غواصان خط شکن لشگر ۳۱ عاشورا قبل از آغاز عملیات کربلای ۴
🔹آذر ماه ۱۳۶۵ ، کناریه رودخانه کارون ، موقعیت سردار شهید ناصر اجاقلو ، مقر آموزش غواصی لشگر ۳۱عاشورا ، گردان حضرت ولیعصر(عج) #استان_زنجان و گردان حبیب ابن مظاهر #استان_آذربایجان
🌸 یاد باد آن روزگاران یاد باد
😔 لازم به ذکر است تعداد زیادی از این عزیزان در عملیات های عاشورایی کربلای چهار و پنج به درجه والای شهادت نائل آمده اند.
🌺 روحشان شاد و یادشان گرامی
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#غواصان_خط_شکن
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
💠 قسمت اول
📽 در آستانه سالگرد عملیات عاشورایی #کربلای_چهار فیلمی دیدنی و خاطره برانگیز ببینید از مراحل آموزش سخت و طاقت فرسای غواصان خط شکن لشگر ۳۱ عاشورا قبل از آغاز عملیات کربلای ۴
🔹آذر ماه ۱۳۶۵ ، کناریه رودخانه کارون ، موقعیت سردار شهید ناصر اجاقلو ، مقر آموزش غواصی لشگر ۳۱عاشورا ، گردان حضرت ولیعصر(عج) #استان_زنجان و گردان حبیب ابن مظاهر #استان_آذربایجان
🌸 یاد باد آن روزگاران یاد باد
😔 لازم به ذکر است تعداد زیادی از این عزیزان در عملیات های عاشورایی کربلای چهار و پنج به درجه والای شهادت نائل آمده اند.
🌺 روحشان شاد و یادشان گرامی
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#غواصان_خط_شکن
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
💢 #در_دل_دشمن
✍ خاطره ای عجیب و شنیدنی از سردار بسیجی ، غواص شهید #ابراهیم_اصغری در مراحل شناسایی منطقه عملیاتی #کربلای_۴ :
🖌... چند روزی به آغاز عملیات کربلای چهار مانده بود ، نگران لو رفتن معبرهای عملیاتی بود ، با تاریکی آسمان ، تک و تنها وارد رودخانه اروند شد و برخلاف جریان آب شنا کرده و برای شناسایی خطوط دشمن به سمت مواضع آنان رفت .
آرام و بی صدا معبرها و موانع و استحکامات دشمن را یک به یک وارسی و بررسی کرد تا اینکه به روبروی کارخانه پتروشیمی عراق نزدیک بصره رسید ، به سرش زد که سری هم به داخل کارخانه زده و از محل استقرار نیروهای دشمن و مواضع و تجهیزات شأن اطلاعاتی به دست آورد .
با احتیاط از آب خارج شد و تجهیزات غواصی را گوشهای پنهان کرده و آرام و بی سر و صدا وارد محوطه کارخانه شده و تا پاسی از شب ، همه جای کارخانه را حسابی گشته و با دقت به گوشه و گوشه اش سرک کشید و از محل تجمع و سنگرهای دفاعی و اجتماعی عراقی ها اطلاعات لازم را برداشت و عکس برداری کرد و نزدیکی های سحر برای بازگشت سمت ساحل رودخانه آمد .
باید پیش از روشن شدن هوا و شروع جذر آب بر میگشت ، لب رودخانه آماده حرکت می شد که یکدفعه سر و کله قایق های گشتی عراق پیدا شده و با نورافکن شروع به بازرسی ساحل و اطراف خطوط دفاعی و داخل موانع کردند .
اوضاع اصلاً خوب نبود ، اگر گیر عراقیها میافتاد ، کارش تمام بود و عملیات هم حتماً لو میرفت ، چاره ای نداشت ، باید تا رفتن نیروهای گشتی پنهان می شد ، سریع عقب کشیده و در زیر یکی از خودروهای پارک شده در داخل کارخانه پناه گرفته و با دلهره فراوان منتظر آرام شدن اوضاع شد .
عراقی ها دست بردار نبودند و یکسره داخل موانع و ساحل رودخانه را بررسی کرده و بالا و پائین می رفتند ، لحظه به لحظه رنگ آسمان در حال تغییر بود و روشنایی داشت جای تاریکی را می گرفت .
انتظار طولانی شده و کم کم هوا روشن شد و دیگر امکان به آب زدن و برگشتن کاملآ از بین رفت ، چاره ای نبود باید در همان اطراف جان پناهی امن یافته و تا فرارسیدن تاریکی شب از نظرها پنهان می شد ، به داخل محوطه پتروشیمی برگشته و با احتیاط به دنبال جایی خلوت و مطمئن برای پنهان شدن می گردد .
عراقی ها بیدار شده و در محوطه کارخانه مشغول رفت و آمد هستند ، اوضاع بسیار خطرناک است ، عراقی ها بقدری زیاد هستند که هر طرف رو می کند با تعدادی از آنها برخورد می کند ، بالاخره به یکی از دودکشهای بزرگ و بلند کارخانه رسیده و شتابان داخلش خزیده و بعد از وارسی داخل آن و بالا رفتن از پله های فلزی ، یک جای مناسب با دید کافی در اواسط دودکش پیدا کرد و مستقر شد .
تا رسیدن شب و بالا آمدن آب ، زمان زیادی باقی مانده بود و باید یجوری خودشو مشغول می کرد ، اول سوراخی در بدنه دودکش یافت که کاملاً به داخل پتروشیمی دید داشت و بخوبی می توانست تحرکات عراقی ها را ببیند ، مدتی با دوربین زوایای مختلف کارخانه و رفت و آمد نیروهای دشمن را نگاه کرد و یادداشت برداشت و عکس برداری کرد تا اینکه آروم و آروم چشم های خسته اش بسته شد و به خوابی شیرین فرو رفت .
بعداز ظهر با سر و صدای نیروهای عراقی که برای دیدن فیلم مقابل درب سینمای پتروشیمی جمع شده اند از خواب بیدار و مشغول تماشای شلوغ کاری و مسخره بازی های سربازان عراقی شد .
لوله فلزی دودکش با کوچکترین حرکتی نالان شده و صدا در محوطه کارخانه طنین انداز می شود ، بی حرکت نشسته و نماز ظهر و عصر هم را سرجایش خونده و از بیکاری و بی حوصلگی دوباره چشاشو بسته و به خواب رفت .
غروب آفتاب با نسیم خنک اروندرود بیدار و بعد از اقامه نماز مغرب آماده شده و از پناهگاه خارج و در تاریکی شب خود را به رودخانه اروند رسانیده و به آب زد .
وقتی به موقعیت خودشان برگشت با چهرههای نگران و متعجب همسنگران و همرزمانش مواجه شد و مجبور به توضیح در مورد علت برنگشتن و غیبت یک روزه اش شد...
🌺 یاد باد یاد مردان مرد....
🇮🇷 شیرمرد زنجانی ، سردار غواص #شهید_ابراهیم_اصغری از رزمندگان سلحشور و فرماندهان حماسه ساز #استان_زنجان در دوران #دفاع_مقدس ، از فرماندهان دلاور اطلاعات و عملیات #لشگر_۳۱_عاشورا در عملیات های عاشورایی کربلای چهار و پنج بود که دی ماه ۱۳۶۵ در عملیات عاشورایی #کربلای_پنج به آرزوی دیرینه خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کرد .
🌸 روحش شاد و یادش گرامی
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#غواصان_شهید_زنجان
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
✍ خاطره ای عجیب و شنیدنی از سردار بسیجی ، غواص شهید #ابراهیم_اصغری در مراحل شناسایی منطقه عملیاتی #کربلای_۴ :
🖌... چند روزی به آغاز عملیات کربلای چهار مانده بود ، نگران لو رفتن معبرهای عملیاتی بود ، با تاریکی آسمان ، تک و تنها وارد رودخانه اروند شد و برخلاف جریان آب شنا کرده و برای شناسایی خطوط دشمن به سمت مواضع آنان رفت .
آرام و بی صدا معبرها و موانع و استحکامات دشمن را یک به یک وارسی و بررسی کرد تا اینکه به روبروی کارخانه پتروشیمی عراق نزدیک بصره رسید ، به سرش زد که سری هم به داخل کارخانه زده و از محل استقرار نیروهای دشمن و مواضع و تجهیزات شأن اطلاعاتی به دست آورد .
با احتیاط از آب خارج شد و تجهیزات غواصی را گوشهای پنهان کرده و آرام و بی سر و صدا وارد محوطه کارخانه شده و تا پاسی از شب ، همه جای کارخانه را حسابی گشته و با دقت به گوشه و گوشه اش سرک کشید و از محل تجمع و سنگرهای دفاعی و اجتماعی عراقی ها اطلاعات لازم را برداشت و عکس برداری کرد و نزدیکی های سحر برای بازگشت سمت ساحل رودخانه آمد .
باید پیش از روشن شدن هوا و شروع جذر آب بر میگشت ، لب رودخانه آماده حرکت می شد که یکدفعه سر و کله قایق های گشتی عراق پیدا شده و با نورافکن شروع به بازرسی ساحل و اطراف خطوط دفاعی و داخل موانع کردند .
اوضاع اصلاً خوب نبود ، اگر گیر عراقیها میافتاد ، کارش تمام بود و عملیات هم حتماً لو میرفت ، چاره ای نداشت ، باید تا رفتن نیروهای گشتی پنهان می شد ، سریع عقب کشیده و در زیر یکی از خودروهای پارک شده در داخل کارخانه پناه گرفته و با دلهره فراوان منتظر آرام شدن اوضاع شد .
عراقی ها دست بردار نبودند و یکسره داخل موانع و ساحل رودخانه را بررسی کرده و بالا و پائین می رفتند ، لحظه به لحظه رنگ آسمان در حال تغییر بود و روشنایی داشت جای تاریکی را می گرفت .
انتظار طولانی شده و کم کم هوا روشن شد و دیگر امکان به آب زدن و برگشتن کاملآ از بین رفت ، چاره ای نبود باید در همان اطراف جان پناهی امن یافته و تا فرارسیدن تاریکی شب از نظرها پنهان می شد ، به داخل محوطه پتروشیمی برگشته و با احتیاط به دنبال جایی خلوت و مطمئن برای پنهان شدن می گردد .
عراقی ها بیدار شده و در محوطه کارخانه مشغول رفت و آمد هستند ، اوضاع بسیار خطرناک است ، عراقی ها بقدری زیاد هستند که هر طرف رو می کند با تعدادی از آنها برخورد می کند ، بالاخره به یکی از دودکشهای بزرگ و بلند کارخانه رسیده و شتابان داخلش خزیده و بعد از وارسی داخل آن و بالا رفتن از پله های فلزی ، یک جای مناسب با دید کافی در اواسط دودکش پیدا کرد و مستقر شد .
تا رسیدن شب و بالا آمدن آب ، زمان زیادی باقی مانده بود و باید یجوری خودشو مشغول می کرد ، اول سوراخی در بدنه دودکش یافت که کاملاً به داخل پتروشیمی دید داشت و بخوبی می توانست تحرکات عراقی ها را ببیند ، مدتی با دوربین زوایای مختلف کارخانه و رفت و آمد نیروهای دشمن را نگاه کرد و یادداشت برداشت و عکس برداری کرد تا اینکه آروم و آروم چشم های خسته اش بسته شد و به خوابی شیرین فرو رفت .
بعداز ظهر با سر و صدای نیروهای عراقی که برای دیدن فیلم مقابل درب سینمای پتروشیمی جمع شده اند از خواب بیدار و مشغول تماشای شلوغ کاری و مسخره بازی های سربازان عراقی شد .
لوله فلزی دودکش با کوچکترین حرکتی نالان شده و صدا در محوطه کارخانه طنین انداز می شود ، بی حرکت نشسته و نماز ظهر و عصر هم را سرجایش خونده و از بیکاری و بی حوصلگی دوباره چشاشو بسته و به خواب رفت .
غروب آفتاب با نسیم خنک اروندرود بیدار و بعد از اقامه نماز مغرب آماده شده و از پناهگاه خارج و در تاریکی شب خود را به رودخانه اروند رسانیده و به آب زد .
وقتی به موقعیت خودشان برگشت با چهرههای نگران و متعجب همسنگران و همرزمانش مواجه شد و مجبور به توضیح در مورد علت برنگشتن و غیبت یک روزه اش شد...
🌺 یاد باد یاد مردان مرد....
🇮🇷 شیرمرد زنجانی ، سردار غواص #شهید_ابراهیم_اصغری از رزمندگان سلحشور و فرماندهان حماسه ساز #استان_زنجان در دوران #دفاع_مقدس ، از فرماندهان دلاور اطلاعات و عملیات #لشگر_۳۱_عاشورا در عملیات های عاشورایی کربلای چهار و پنج بود که دی ماه ۱۳۶۵ در عملیات عاشورایی #کربلای_پنج به آرزوی دیرینه خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کرد .
🌸 روحش شاد و یادش گرامی
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#غواصان_شهید_زنجان
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💢 #دلتنگی
✍ دست نوشته ای بسیار زیبا از سردار غواص #شهید_ابراهیم_اصغری :
🖌... دلم برای آن خاکریزها و گرد و غبار ناشی از انفجار گلوله ها..
دلم برای منورها ، برای گلوله های رسام که دل تاریک شب را می شکافند و انفجارها که سکوت شب را می شکند...
دلم برای فریاد الله اکبر ، دلم برای شهدا ، برای انسانهای مخلص ، برای خاکهای خونین ، برای صدای نوحه بسیجی های عاشق حسین (ع) ، برای صدای سینه زنی ، برای خنده ها و گریه های عارفان عاشق خدا ، برای صدای قرآن ، برای زمزمه ی راهیان خط مقدم ، برای بوسه ها و خداحافظی ها تنگ شده است .....
🌸 یاد باد یاد مردان مرد...
🇮🇷 شیرمرد زنجانی ، سردار غواص #شهید_ابراهیم_اصغری از رزمندگان سلحشور و حماسه ساز #استان_زنجان در دوران دفاع مقدس ، از فرماندهان غیور و بی باک اطلاعات و عملیات #لشگر_۳۱_عاشورا بود که دیماه ۱۳۶۵ در عملیات عاشورایی #کربلای_پنج به آرزوی دیرینه خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کرد .
🌺 روحش شاد و یادش گرامی
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#غواصان_شهید_زنجان
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
✍ دست نوشته ای بسیار زیبا از سردار غواص #شهید_ابراهیم_اصغری :
🖌... دلم برای آن خاکریزها و گرد و غبار ناشی از انفجار گلوله ها..
دلم برای منورها ، برای گلوله های رسام که دل تاریک شب را می شکافند و انفجارها که سکوت شب را می شکند...
دلم برای فریاد الله اکبر ، دلم برای شهدا ، برای انسانهای مخلص ، برای خاکهای خونین ، برای صدای نوحه بسیجی های عاشق حسین (ع) ، برای صدای سینه زنی ، برای خنده ها و گریه های عارفان عاشق خدا ، برای صدای قرآن ، برای زمزمه ی راهیان خط مقدم ، برای بوسه ها و خداحافظی ها تنگ شده است .....
🌸 یاد باد یاد مردان مرد...
🇮🇷 شیرمرد زنجانی ، سردار غواص #شهید_ابراهیم_اصغری از رزمندگان سلحشور و حماسه ساز #استان_زنجان در دوران دفاع مقدس ، از فرماندهان غیور و بی باک اطلاعات و عملیات #لشگر_۳۱_عاشورا بود که دیماه ۱۳۶۵ در عملیات عاشورایی #کربلای_پنج به آرزوی دیرینه خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کرد .
🌺 روحش شاد و یادش گرامی
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#غواصان_شهید_زنجان
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💢 #غواصان_خط_شکن
💠 قسمت دوم
📽 در آستانه سالگرد عملیات عاشورایی #کربلای_چهار فیلمی دیدنی و خاطره برانگیز ببینید از مراحل آموزش سخت و طاقت فرسای غواصان خط شکن لشگر ۳۱ عاشورا قبل از آغاز عملیات کربلای۴
🔹آذر ماه ۱۳۶۵ ، کناریه رودخانه کارون ، موقعیت سردار شهید ناصر اجاقلو ، مقر آموزش غواصی لشگر ۳۱عاشورا ، گردان حضرت ولیعصر(عج) #استان_زنجان و گردان حبیب ابن مظاهر #استان_آذربایجان
🌸 یاد باد آن روزگاران یاد باد
😔 لازم به ذکر است تعداد زیادی از این عزیزان در عملیات های عاشورایی کربلای چهار و پنج به درجه والای شهادت نائل آمده اند.
🌺 روحشان شاد و یادشان گرامی
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#غواصان_خط_شکن
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
💠 قسمت دوم
📽 در آستانه سالگرد عملیات عاشورایی #کربلای_چهار فیلمی دیدنی و خاطره برانگیز ببینید از مراحل آموزش سخت و طاقت فرسای غواصان خط شکن لشگر ۳۱ عاشورا قبل از آغاز عملیات کربلای۴
🔹آذر ماه ۱۳۶۵ ، کناریه رودخانه کارون ، موقعیت سردار شهید ناصر اجاقلو ، مقر آموزش غواصی لشگر ۳۱عاشورا ، گردان حضرت ولیعصر(عج) #استان_زنجان و گردان حبیب ابن مظاهر #استان_آذربایجان
🌸 یاد باد آن روزگاران یاد باد
😔 لازم به ذکر است تعداد زیادی از این عزیزان در عملیات های عاشورایی کربلای چهار و پنج به درجه والای شهادت نائل آمده اند.
🌺 روحشان شاد و یادشان گرامی
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#غواصان_خط_شکن
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💢 #شب_شیدایی
📽 فیلمی دیدنی و خاطره انگیز از لحظات آمده شدن و وداع غواصان خط شکن لشگر ۳۱ عاشورا برای آغاز عملیات عاشورایی #کربلای_چهار
🔹سوم دیماه ماه ۱۳۶۵ ، کناریه رودخانه اروندرود ، نقطه رهایی غواصان خط شکن لشگر ۳۱ عاشورا ، رزمندگان گردان حضرت ولیعصر(عج) #استان_زنجان و گردان حبیب ابن مظاهر #استان_آذربایجان
💔 امشب شهادت نامه عشاق امضاء می شود
فردا زخون عاشقان این رود ، دریا می شود...
🌸 یاد باد آن روزگاران یاد باد
😔 لازم به ذکر است تعداد زیادی از این عزیزان در عملیات های عاشورایی کربلای چهار و پنج به درجه والای شهادت نائل آمده اند.
🌺 روحشان شاد و یادشان گرامی
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#غواصان_خط_شکن
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
📽 فیلمی دیدنی و خاطره انگیز از لحظات آمده شدن و وداع غواصان خط شکن لشگر ۳۱ عاشورا برای آغاز عملیات عاشورایی #کربلای_چهار
🔹سوم دیماه ماه ۱۳۶۵ ، کناریه رودخانه اروندرود ، نقطه رهایی غواصان خط شکن لشگر ۳۱ عاشورا ، رزمندگان گردان حضرت ولیعصر(عج) #استان_زنجان و گردان حبیب ابن مظاهر #استان_آذربایجان
💔 امشب شهادت نامه عشاق امضاء می شود
فردا زخون عاشقان این رود ، دریا می شود...
🌸 یاد باد آن روزگاران یاد باد
😔 لازم به ذکر است تعداد زیادی از این عزیزان در عملیات های عاشورایی کربلای چهار و پنج به درجه والای شهادت نائل آمده اند.
🌺 روحشان شاد و یادشان گرامی
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#غواصان_خط_شکن
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💢 #یاد_یاران
📽 آلبومی دیدنی و خاطره برانگیز از عکسهای زیبای غواصان خط شکن #استان_زنجان در عملیات های عاشورایی کربلای چهار و پنج با نوحه ای بسیار شنیدنی و بیادماندنی
🎙در خاطرم شد زنده یاد فاطمیون
یاد شلمچه یاد فکه یاد مجنون
یاد شقایقهای سرخ خفته در خون
یاد دو کوهه یاد مهران یاد کارون
یاد شهیدانی که حق را برگزیدند
با رمز یا زهرا حماسه آفریدند
رفتند یاران ، چابک سواران
آن گل ازاران ، آن غمگساران
رفتند یاران ، چابک سواران
همراه آنان ، پیر جماران
هان ای شهیدان با خدا شبها چه گفتید
جان علی با حضرت زهرا چه گفتید...
🌸 یاد باد یاد مردان مرد...
🌹لازم به ذکر است تعداد زیادی از این عزیزان در عملیات های عاشورایی کربلای چهار و پنج به درجه والای شهادت نائل آمده اند.
🌺 روحشان شاد و یادشان گرامی
🇮🇷 سوم دیماه سالروز عملیات خونین #کربلای_۴ گرامی باد
👌بسیار دیدنی و شنیدنی ، تماشای این آلبوم زیبا را از دست ندهید
#دفاع_مقدس
#غواصان_خط_شکن
#غواصان_شهید_زنجان
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
📽 آلبومی دیدنی و خاطره برانگیز از عکسهای زیبای غواصان خط شکن #استان_زنجان در عملیات های عاشورایی کربلای چهار و پنج با نوحه ای بسیار شنیدنی و بیادماندنی
🎙در خاطرم شد زنده یاد فاطمیون
یاد شلمچه یاد فکه یاد مجنون
یاد شقایقهای سرخ خفته در خون
یاد دو کوهه یاد مهران یاد کارون
یاد شهیدانی که حق را برگزیدند
با رمز یا زهرا حماسه آفریدند
رفتند یاران ، چابک سواران
آن گل ازاران ، آن غمگساران
رفتند یاران ، چابک سواران
همراه آنان ، پیر جماران
هان ای شهیدان با خدا شبها چه گفتید
جان علی با حضرت زهرا چه گفتید...
🌸 یاد باد یاد مردان مرد...
🌹لازم به ذکر است تعداد زیادی از این عزیزان در عملیات های عاشورایی کربلای چهار و پنج به درجه والای شهادت نائل آمده اند.
🌺 روحشان شاد و یادشان گرامی
🇮🇷 سوم دیماه سالروز عملیات خونین #کربلای_۴ گرامی باد
👌بسیار دیدنی و شنیدنی ، تماشای این آلبوم زیبا را از دست ندهید
#دفاع_مقدس
#غواصان_خط_شکن
#غواصان_شهید_زنجان
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💢 #در_مسیر_شهدا
📽 به یاد بسیجی غواص #شهید_اکبر_سعادتی :
🎙سردار دل ها ، سپهبد شهید #حاج_قاسم_سلیمانی :
... رقص و جولان بر سر میدان کنند
رقص اندر خون خود مردان کنند
چون جهند از دست خود دستی زنند
چون رهند از نقص خود رقصی کنند
🌸 یاد باد یاد مردان مرد...
🇮🇷 شیرمرد زنجانی ، بسیجی غواص #شهید_اکبر_سعادتی از رزمندگان سلحشور و حماسه ساز #استان_زنجان در دوران دفاع مقدس بود که سوم دیماه ۱۳۶۵ در عملیات عاشورایی #کربلای_چهار ، منطقه عملیاتی #اروندرود ، #جزیره_بوارین در کسوت غواص خط شکن گردان حضرت ولیعصر (عج) #لشگر_۳۱_عاشورا به آرزوی دیرینه خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر به محضر دوست پرواز کرد .
🌸 روحش شاد و یادش گرامی
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#غواصان_شهید_زنجان
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
📽 به یاد بسیجی غواص #شهید_اکبر_سعادتی :
🎙سردار دل ها ، سپهبد شهید #حاج_قاسم_سلیمانی :
... رقص و جولان بر سر میدان کنند
رقص اندر خون خود مردان کنند
چون جهند از دست خود دستی زنند
چون رهند از نقص خود رقصی کنند
🌸 یاد باد یاد مردان مرد...
🇮🇷 شیرمرد زنجانی ، بسیجی غواص #شهید_اکبر_سعادتی از رزمندگان سلحشور و حماسه ساز #استان_زنجان در دوران دفاع مقدس بود که سوم دیماه ۱۳۶۵ در عملیات عاشورایی #کربلای_چهار ، منطقه عملیاتی #اروندرود ، #جزیره_بوارین در کسوت غواص خط شکن گردان حضرت ولیعصر (عج) #لشگر_۳۱_عاشورا به آرزوی دیرینه خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر به محضر دوست پرواز کرد .
🌸 روحش شاد و یادش گرامی
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#غواصان_شهید_زنجان
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
💢 #استتار_با_گونی
✍ خاطره ای زیبا و شنیدنی از بسیجی غواص #شهید_اکبر_سعادتی در مراحل آموزش غواصی
🖌... آذر ماه ۱۳۶۵ در کناره رودخانه کارون مشغول آموزش غواصی بودیم و در روزهای آخر فرمانده گردان غواصان را جمع کرده و گفتند : برای اینکه نیروها و تجهیزات و وسایل شأن توسط نیروهای عراقی دیده و شناسایی نشوند ، باید هر جایی که براق به نظر میاد با رنگ خاکی و یا با گونی پوشانده بشود.
تمام نفرات موظف شدند رنگ اسنورکل خود را خاکی کنند. شیشه ماسک هایشان را مات کنند و آن را با گونی بپوشانند. گفته بودند اگر شانه هایتان هم از آب بیرون می ماند ، باید آن قسمت را هم با گونی بپوشانید . حالا مجبور بودیم چندین متر گونی هم به خودمان ببندیم.
شبی در حین تمرین شنا با اسنورکل ، اکبر سعادتی موقع افتادن در آب با شوخی گفت : مثل گاونر کور، میخوان ما رو داخل آب بندازن و معلوم نیست ما رو کجا می خواهند ببرند ! و شیرجه زد توی آب و نشنید که صدای خنده بچه ها بلند شده و ندید که فرمانده هم دنبال او میگردد.
در شب عملیات کربلای چهار به همراه غواصان دلاور جواد میانداری و میکائیل علیجانی در وقت مَد آب به جزیره بوارین رسیده و مشغول پاکسازی سنگرهای دشمن در ساحل می شوند . کارشان تا صبح طول میکشد و صبح زمانی است که آب پایین رفته و سیم خاردارها و موانع از آب بیرون زده اند. آنها دیگر نمی توانند برگردند. در آنجا با دشمن درگیر میشوند و در نبردی نزدیک و تن به تن تا آخرین فشنگ دلاورانه میجنگند.
هر سه به شدت زخمی و بیهوش میشوند. نیروهای دشمن بالای سرشان می آیند. اکبر را که اوضاع خوبی نداشت با تیر خلاص به شهادت رسانیده و جواد و میکائیل را هم به اسارت می برند.
🌺 یاد باد یاد مردان مرد...
🇮🇷 شیرمرد زنجانی ، بسیجی غواص #شهید_اکبر_سعادتی از رزمندگان سلحشور و حماسه ساز #استان_زنجان در دوران دفاع مقدس بود که سوم دیماه ۱۳۶۵ در عملیات عاشورایی #کربلای_چهار ، منطقه عملیاتی #اروندرود ، #جزیره_بوارین در کسوت غواص خط شکن گردان حضرت ولیعصر (عج) #لشگر_۳۱_عاشورا به آرزوی دیرینه خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر به محضر دوست پرواز کرد .
🌸 روحش شاد و یادش گرامی
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#غواصان_شهید_زنجان
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
✍ خاطره ای زیبا و شنیدنی از بسیجی غواص #شهید_اکبر_سعادتی در مراحل آموزش غواصی
🖌... آذر ماه ۱۳۶۵ در کناره رودخانه کارون مشغول آموزش غواصی بودیم و در روزهای آخر فرمانده گردان غواصان را جمع کرده و گفتند : برای اینکه نیروها و تجهیزات و وسایل شأن توسط نیروهای عراقی دیده و شناسایی نشوند ، باید هر جایی که براق به نظر میاد با رنگ خاکی و یا با گونی پوشانده بشود.
تمام نفرات موظف شدند رنگ اسنورکل خود را خاکی کنند. شیشه ماسک هایشان را مات کنند و آن را با گونی بپوشانند. گفته بودند اگر شانه هایتان هم از آب بیرون می ماند ، باید آن قسمت را هم با گونی بپوشانید . حالا مجبور بودیم چندین متر گونی هم به خودمان ببندیم.
شبی در حین تمرین شنا با اسنورکل ، اکبر سعادتی موقع افتادن در آب با شوخی گفت : مثل گاونر کور، میخوان ما رو داخل آب بندازن و معلوم نیست ما رو کجا می خواهند ببرند ! و شیرجه زد توی آب و نشنید که صدای خنده بچه ها بلند شده و ندید که فرمانده هم دنبال او میگردد.
در شب عملیات کربلای چهار به همراه غواصان دلاور جواد میانداری و میکائیل علیجانی در وقت مَد آب به جزیره بوارین رسیده و مشغول پاکسازی سنگرهای دشمن در ساحل می شوند . کارشان تا صبح طول میکشد و صبح زمانی است که آب پایین رفته و سیم خاردارها و موانع از آب بیرون زده اند. آنها دیگر نمی توانند برگردند. در آنجا با دشمن درگیر میشوند و در نبردی نزدیک و تن به تن تا آخرین فشنگ دلاورانه میجنگند.
هر سه به شدت زخمی و بیهوش میشوند. نیروهای دشمن بالای سرشان می آیند. اکبر را که اوضاع خوبی نداشت با تیر خلاص به شهادت رسانیده و جواد و میکائیل را هم به اسارت می برند.
🌺 یاد باد یاد مردان مرد...
🇮🇷 شیرمرد زنجانی ، بسیجی غواص #شهید_اکبر_سعادتی از رزمندگان سلحشور و حماسه ساز #استان_زنجان در دوران دفاع مقدس بود که سوم دیماه ۱۳۶۵ در عملیات عاشورایی #کربلای_چهار ، منطقه عملیاتی #اروندرود ، #جزیره_بوارین در کسوت غواص خط شکن گردان حضرت ولیعصر (عج) #لشگر_۳۱_عاشورا به آرزوی دیرینه خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر به محضر دوست پرواز کرد .
🌸 روحش شاد و یادش گرامی
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#غواصان_شهید_زنجان
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💢 #غواصان_خط_شکن
💠 قسمت سوم
📽 در ایام سالگرد عملیات عاشورایی #کربلای_چهار فیلمی دیدنی و خاطره برانگیز ببینید از مراحل آموزش سخت و طاقت فرسای غواصان خط شکن لشگر ۳۱ عاشورا قبل از آغاز عملیات کربلای۴
🔹 آذر ماه ۱۳۶۵ ، کناریه رودخانه کارون ، موقعیت سردار شهید ناصر اجاقلو ، مقر آموزش غواصی لشگر ۳۱عاشورا ، گردان حضرت ولیعصر(عج) #استان_زنجان و گردان حبیب ابن مظاهر #استان_آذربایجان
🌸 یاد باد آن روزگاران یاد باد
😔 لازم به ذکر است تعداد زیادی از این عزیزان در عملیات های عاشورایی کربلای چهار و پنج به درجه والای شهادت نائل آمده اند.
🌺 روحشان شاد و یادشان گرامی
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#غواصان_خط_شکن
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
💠 قسمت سوم
📽 در ایام سالگرد عملیات عاشورایی #کربلای_چهار فیلمی دیدنی و خاطره برانگیز ببینید از مراحل آموزش سخت و طاقت فرسای غواصان خط شکن لشگر ۳۱ عاشورا قبل از آغاز عملیات کربلای۴
🔹 آذر ماه ۱۳۶۵ ، کناریه رودخانه کارون ، موقعیت سردار شهید ناصر اجاقلو ، مقر آموزش غواصی لشگر ۳۱عاشورا ، گردان حضرت ولیعصر(عج) #استان_زنجان و گردان حبیب ابن مظاهر #استان_آذربایجان
🌸 یاد باد آن روزگاران یاد باد
😔 لازم به ذکر است تعداد زیادی از این عزیزان در عملیات های عاشورایی کربلای چهار و پنج به درجه والای شهادت نائل آمده اند.
🌺 روحشان شاد و یادشان گرامی
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#غواصان_خط_شکن
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💢 #در_مسیر_شهدا
✍ فرازی زیبا و شنیدنی از مصاحبه بسیجی غواص #شهید_مسعود_حسنی :
🎙 خبرنگار : آقا مسعود! اینبار با دفعه های قبل فرق داره و باید نیمی از مسیر را در زیر آب بروید ، چه ذکری را در زیر آب خواهید گفت ؟
مسعود : بالاخره تا حالا با ذکر خدا جلو رفته ایم . از این به بعد هم هر جا باشیم زیر آب ، روی آب ، هر جا ذکر خواهیم گفت :
لا إله إلّا اللّه ، سُبْحانَ اللَّهِ...
🌸 یاد باد یاد مردان مرد...
🇮🇷 شیرمرد زنجانی ، بسیجی غواص #شهید_مسعود_حسنی از رزمندگان سلحشور و حماسه ساز #استان_زنجان در دوران دفاع مقدس بود که از اوائل نوجوانی پای به میادین نبرد با متجاوزین بعثی گذاشته و بعد از حضور چشمگیر و حماسی در دهها عملیات بزرگ و کوچک عاقبت در کسوت غواص خط شکن گردان حضرت ولیعصر(عج) #لشگر_۳۱_عاشورا در عملیات عاشورایی #کربلای_چهار ، منطقه عملیاتی #اروندرود ، #امالرصاص_عراق به آرزوی دیرینه خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر به محضر دوست پرواز کرد .
🌺 روحش شاد و یادش گرامی
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#غواصان_شهید_زنجان
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
✍ فرازی زیبا و شنیدنی از مصاحبه بسیجی غواص #شهید_مسعود_حسنی :
🎙 خبرنگار : آقا مسعود! اینبار با دفعه های قبل فرق داره و باید نیمی از مسیر را در زیر آب بروید ، چه ذکری را در زیر آب خواهید گفت ؟
مسعود : بالاخره تا حالا با ذکر خدا جلو رفته ایم . از این به بعد هم هر جا باشیم زیر آب ، روی آب ، هر جا ذکر خواهیم گفت :
لا إله إلّا اللّه ، سُبْحانَ اللَّهِ...
🌸 یاد باد یاد مردان مرد...
🇮🇷 شیرمرد زنجانی ، بسیجی غواص #شهید_مسعود_حسنی از رزمندگان سلحشور و حماسه ساز #استان_زنجان در دوران دفاع مقدس بود که از اوائل نوجوانی پای به میادین نبرد با متجاوزین بعثی گذاشته و بعد از حضور چشمگیر و حماسی در دهها عملیات بزرگ و کوچک عاقبت در کسوت غواص خط شکن گردان حضرت ولیعصر(عج) #لشگر_۳۱_عاشورا در عملیات عاشورایی #کربلای_چهار ، منطقه عملیاتی #اروندرود ، #امالرصاص_عراق به آرزوی دیرینه خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر به محضر دوست پرواز کرد .
🌺 روحش شاد و یادش گرامی
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#غواصان_شهید_زنجان
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
💢 #پلاک_نمیخوام
✍ خاطره ای بسیار زیبا و شنیدنی از بسیجی غواص #شهید_مسعود_حسنی :
🖌... نزدیکی های عملیات کربلای چهار بود. مسعود حسنی لباس تمام بچه های غواص را جمع میکرد و با آبی که گرم می کرد ، تمام لباسها را می شست و پهن می کرد. آن شب او به شدت سرما خورده بود.
من هم به کمک او رفتم...
با اعتراض گفت: فتح اله!؟
گفتم : حالا یه بار اجازه بده منم با تو شریک بشم!
با کمک هم تمام لباس ها را شستیم ، بدون اینکه بچه ها متوجه شوند همه شون را اطراف چادرها پهن کردیم.
هر کاری که می کرد ، دوست داشت گمنام بماند. آن شب در چادر ما ماند. داروهایش را به او دادم. غذا را هم با هم خوردیم. وقتی پلاک های شناسایی را به ما می دادند ، مسعود گفت : من پلاک نمیخوام...!
اصرار و التماس بچه ها هم فایده نکرد و زیر بار نرفت که نرفت ؟ فقط یکسره گفت : من پلاک نمیخوام … نمیخوام …
حقیقت آن بود که می خواست هنگام شهادت هم گمنام و بی نشان باشد....
🌸 یاد باد یاد مردان مرد...
🇮🇷 شیرمرد زنجانی ، بسیجی غواص #شهید_مسعود_حسنی از رزمندگان سلحشور و حماسه ساز #استان_زنجان در دوران دفاع مقدس بود که در عملیات عاشورایی #کربلای_چهار ، منطقه عملیاتی #اروندرود ، #امالرصاص_عراق در کسوت غواص خط شکن گردان حضرت ولیعصر(عج) #لشگر_۳۱_عاشورا به آرزوی دیرینه خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر به محضر دوست پرواز کرد .
🌺 روحش شاد و یادش گرامی
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#غواصان_شهید_زنجان
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
✍ خاطره ای بسیار زیبا و شنیدنی از بسیجی غواص #شهید_مسعود_حسنی :
🖌... نزدیکی های عملیات کربلای چهار بود. مسعود حسنی لباس تمام بچه های غواص را جمع میکرد و با آبی که گرم می کرد ، تمام لباسها را می شست و پهن می کرد. آن شب او به شدت سرما خورده بود.
من هم به کمک او رفتم...
با اعتراض گفت: فتح اله!؟
گفتم : حالا یه بار اجازه بده منم با تو شریک بشم!
با کمک هم تمام لباس ها را شستیم ، بدون اینکه بچه ها متوجه شوند همه شون را اطراف چادرها پهن کردیم.
هر کاری که می کرد ، دوست داشت گمنام بماند. آن شب در چادر ما ماند. داروهایش را به او دادم. غذا را هم با هم خوردیم. وقتی پلاک های شناسایی را به ما می دادند ، مسعود گفت : من پلاک نمیخوام...!
اصرار و التماس بچه ها هم فایده نکرد و زیر بار نرفت که نرفت ؟ فقط یکسره گفت : من پلاک نمیخوام … نمیخوام …
حقیقت آن بود که می خواست هنگام شهادت هم گمنام و بی نشان باشد....
🌸 یاد باد یاد مردان مرد...
🇮🇷 شیرمرد زنجانی ، بسیجی غواص #شهید_مسعود_حسنی از رزمندگان سلحشور و حماسه ساز #استان_زنجان در دوران دفاع مقدس بود که در عملیات عاشورایی #کربلای_چهار ، منطقه عملیاتی #اروندرود ، #امالرصاص_عراق در کسوت غواص خط شکن گردان حضرت ولیعصر(عج) #لشگر_۳۱_عاشورا به آرزوی دیرینه خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر به محضر دوست پرواز کرد .
🌺 روحش شاد و یادش گرامی
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#غواصان_شهید_زنجان
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab