دل باخته
818 subscribers
2.83K photos
2.92K videos
22 files
544 links
این کانال در راستای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و پیشبرد اهداف و آرمان های والای انقلاب اسلامی و پاسداری از حریم ولایت و رهبری فعالیت می کند.
بسیجی دل باخته حق و اهل ولایت است .

از وبلاگ دل باخته دیدن فرمائید
🅱 Pcdr.parsiblog.com
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💢 #والفجر_هشت

🔸#مدرسه_عشق

🖌خاطره ای شنیدنی از #غواصان خط شکن #استان_زنجان در عملیات غرورآفرین #والفجر_هشت

🔹🔸 اواخر آذر ماه ۱۳۶۴ #گردان_حضرت_علی_اصغر_ع #لشگر_۳۱_عاشورا که غالباً رزمندگان #استان_زنجان بودند،برای گذراندن آموزش های غواصی و دوره های عملیات آبی خاکی از دزفول به منطقه ای در کنار رودخانه کارون منتقل شده و بلافاصله هم کلاس های آموزشی برگزار شد .

روزهای نخستین آموزش غواصی بود و داشتیم در رودخانه کارون تازه تازه با لباس و لوازمات غواصی آشنا می شدیم و هر روز برای طریقه استفاده از آنها حکایتهای عجیب و غریبی داشتیم .

یک روز برایمان فین (پا قورباغه ای) آورده و هر کدام یه جفت به کف پاهایمان بسته و وارد آب شدیم ، جنجالی عجیب خنده دار به پا شد و با هر ضربه ای که با فین به آب زدیم ، پشتکی هم کنارش زده و موجبات خنده و شادی همدیگر را فراهم نمودیم .
داشتیم پشتک زنان و خنده کنان از ساحل فاصله می گرفتیم که یکدفعه سر و کله چندتا تویوتا لندکروز فرماندهی کنار آب پیدا شد و تعدادی درجه دار ارتشی و نیروی دریایی لب آب به صف شده و با دیدن شنا و فین زدن و کله و پا شدن ما شروع کردن به خندیدن و صدای قهقهه های بلندشان فضای رودخانه را پر کرد .

درست وسط رودخانه بودیم و فرماندهی نیروها با سردار بسیجی #شهید_یعقوبعلی_محمدی بود ، دیدن و شنیدن خنده های تمسخر آمیز ارتشی ها موجب خشم و ناراحتی همه بچه ها شد و یعقوبعلی هم که همیشه روحیه آزاده گی و مردانگی داشت ، ناگهان قاطی کرد و از همان جا وسط آب شروع به گفتن بد و بیراه کرد و سریع تمرین را متوقف و دستور برگشت به ساحل را داد .

پشتک زنان و عصبانی برگشتیم و همینکه از آب خارج شدیم ، یعقوبعلی با صدای بلند و عصبی شروع به نکوهش و مذامت آقایان کرد و گفت : شماها مگه آمدید ، باغ وحش تماشای میمون که دارید اینجوری می خندید ، ما داریم داخل آب سرد و پرخطر از جان مایه می گذاریم تا شاید بتوانیم خدمتی به کشور و انقلاب بکنیم و شما حضرات دارید به چشم دلقک به ما نگاه می کنید و قهقهه می زنید ، سیرک دیگه تعطیله آقایان ، بفرمایید و تشریف تان را ببرید .

فرماندهان ارتشی و نیروی دریایی که عصبانیت یعقوبعلی و بقیه بچه‌ها را دیدند ، تازه فهمیدن چه کار بد و زشتی انجام دادند و همگی شروع به معذرت خواهی کرده و از بچه‌ها دلجویی کردند و در توجیح کارشان شروع به سخن کردند .

یکی شأن که از درجه هاش معلوم بود ، ارشد بقیه است ، صورت یعقوبعلی را بوسید و گفت : شما بسیجی ها ، عزیزان ما هستید و ما هرگز به خود اجازه نمی دهیم که به شما بخندیم ، شما جان خود را بدست گرفته و مخلصانه مشغول خدمت به اسلام و کشور هستید ، ما به کسانی می خندیم که قصد دارند چندماهه از شماها غواص تربیت کنند ، ما در نیروی دریایی برای آموزش غواصان آماتور چند سال وقت می گذاریم و برای غواص حرفه ای و عمل کننده ده ها سال تمرین می دهیم و آموزش داده و مانور اجرا می کنیم تا نیرویی آماده عملیات می شود ، حالا فرماندهان شما چطوری می خواهند به شما عزیزان که بعضی هاتون در شنا کردن هم مشکل دارید ، غواصی آموخته و برای عملیات آماده تان بکنند ، جای بسی سوال است و خنده ما هم از این جهت است و قصد توهین به شما دلاوران را نداشتیم ‌.

خلاصه آنروز کلاس تعطیل شد و فرماندهان ارتشی هم رفتند و درست ۴۵ روز بعد پانزدهم بهمن ماه ۱۳۶۴ دوباره برگشتن و از ساحل به تماشای کار بچه ها نشستند ، بچه ها دیگر بچه های روز اول نبودند و حالا بعد از تمرین های جان فرسا و سخت به غواصان ماهری تبدیل شده بودند که یک نفسه و یکسره عرض کارون را پانزده و شانزده بار شنا می کردند و چنان هم حرفه ای و باسرعت و نظم خاصی اینکار را انجام می دادند که تمام فرماندهان ارتشی انگشت به دهان مانده و از تعجب و شگفتی توان سخن گفتن نداشتند .
همگی ساکت و بی‌حرکت فقط نظاره گر حرکت بچه ها در عرض رودخانه بودند و با هر رفت و برگشت با صدای بلند تحسین کرده و آفرین می گفتند ، درجه دار ارشدی که روز نخست غواص شدن بچه ها را زیر سوال برده و به نقشه فرماندهان می خندید ،حالا با هیجانی خاص از بچه‌ها می پرسید که آخه ، در این مدت کوتاه چه بلایی سر شما آورده اند و با چه تاکتیک و تکنیکی شما را آموزش دادند که اینقدر حرفه ای و کاربلد شدید ، این با هیچ یک از تمرینات و آموزش های نظامی که در دانشگاه های نظامی آموخته ایم قابل توجیح نیست و یک امر بسیار عجیب و غریب است که نظیرشو تا حالا ندیدم .

یکی از بچه ها جواب خوبی بهش داد و گفت : برادر! اینجا #مدرسه_عشق است و بچه ها همه چیز را با عشق آموخته و هر کاری را با عشق انجام می دهند .

🌸 یاد باد آن روزگاران یاد باد

🖌 خاطره از #بسیجی_جانباز_عباس_لشگری

#دفاع_مقدس
#عملیات_والفجر_۸
#فرماندهان_شهید_زنجان
#کنگره_ملی_۳۵۳۵_شهید_استان_زنجان
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💢 #والفجر_هشت

📽 مستند زیبا و دیدنی #نبرد_فاو

⭕️ هر آنچه می خواهید در باره عملیات افتخار آفرین #والفجر_هشت و تصرف شهر بندری #فاو_عراق بدانید را در این مستند پرمحتوا تماشا کنید .

⭕️ این مستند زیبا از اسرار عجیب رودخانه #اروند_رود و ناگفته ها و نقاط مهم #عملیات_والفجر_۸ سخن می گوید.

👌بسیار عالی و دیدنی #حتما_ببینید

🌼 یاد باد آن روزگاران یاد باد

#دفاع_مقدس
#عملیات_والفجر_۸
#فرماندهان_شهید_زنجان
#کنگره_ملی_۳۵۳۵_شهید_استان_زنجان
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
💢 #والفجر_هشت

✒️دست نوشته ای خواندنی از بسیجی غواص #شهيد_علی_اکبر_یگانه_فرد

🔹🔸يارب ! مرا بيامرز كه چه بسيار شوخی هايی كه باعث كم عقلی می گردد را انجام دادم .

يارب ! مرا بيامرز كه چه بسيار موجب ناراحتی ديگران شده ام .

يارب ! مرا بيامرز كه چه بسيار وقت پر ارزش خود را در جاهليت گذرانده ام .

يارب ! از گناهان ما در گذر ، عاقبتمان را ختم به خير گردان .

🌺 روحش شاد و نامش جاوید

📸🌹شیر مرد زنجانی ، بسیجی غواص #شهيد_علی_اکبر_یگانه_فرد از رزمندگان سلحشور و حماسه ساز #استان_زنجان در دوران دفاع مقدس بود که بعد از شرکت در چند عملیات کوچک و بزرگ ، عاقبت در بهمن ماه ۱۳۶۴ در عملیات پیروزمند #والفجر_هشت در منطقه عملیاتی #اروندرود در کسوت غواص خط شکن #گردان_حضرت_علی_اصغرع #لشگر_۳۱_عاشورا به آرزوی دیرینه خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کرد .

#دفاع_مقدس
#عملیات_والفجر_۸
#غواصان_شهید_زنجان
#کنگره_ملی_۳۵۳۵_شهید_استان_زنجان
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
نوای شهدایی_حاج مهدی سلحشور
هیئت فاطمیون
🎙یه دل ِ جا مونده..
دل ِ تنها مونده..

📣 مداحی زیبا در فراق #شهدا با صدای گرم
#حاج_مهدی_سلحشور

🌸 بسیار #عالی حتماً #گوش بدید

کانال #دل_باخته
🇮🇷 t.iss.one/pcdrab
💢 #پک_استیکر

📸 در آستانه سالگرد عملیات غرورآفرین #والفجر_هشت کانال #دل_باخته تقدیم می کند :
مجموعه زیبای استیکر های #غواصان_شهید_زنجان مشتمل بر استیکر غواصان شهید عملیات های #والفجر_۸ ، #کربلای_۴ و #کربلای_۵ و دهها استیکر زیبای دیگر در خصوص دفاع مقدس

🌺 روحشان شاد و یادشان گرامی

🌐 لینک مجموعه استیکر های #غواصان_شهید_زنجان
https://t.iss.one/addstickers/Pcdrabbas

👌 پیشنهاد دانلود

#دفاع_مقدس
#عملیات_والفجر_۸
#غواصان_شهید_زنجان
#کنگره_ملی_۳۵۳۵_شهید_استان_زنجان
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💢 می شود یاد تو را کرد
و کمی گریه نکرد !؟

به خدا بعدِ تو این دل
به کسی تکیه نکرد....

💔 تا انتقام خونت گرفته نشود این دل آرام نخواهد شد .
داغت همیشه تازه است...

🌸 روحش شاد و یادش گرامی

#محور_مقاومت
#شهید_قاسم_سلیمانی
#انتقام_سخت
#کنگره_ملی_۳۵۳۵_شهید_استان_زنجان
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
💢 #والفجر_هشت

💢 #راز_داری !

✒️ #خاطره_ای زیبا و شنیدنی از بسیجی غواص #شهید_حسین_شاکری در عملیات غرور آفرین #والفجر_۸ :

#قسمت_اول

🔸🔹بامداد روز هیجدم بهمن ماه ۱۳۶۴ بعد از اقامه نماز صبح ، پیک گردان به تمامی گروهان‌ها خبر داد که وقت رفتنه و نیروها باید بعد صبحانه مشغول جمع آوری پتوها و وسایل چادرها شوند ، حدود ۴۵ روزی میشد که در کناریه رودخانه کارون ( نقطه نامعلوم ) اردو زده و در نهایت پنهان کاری و حفاظت ، بطور شبانه و روزی مشغول آموزش شنا و غواصی و فراگرفتن تاکتیک های حملات آبی و خاکی بودیم و در این مدت بجز فرماندگان گردان و چند نفر دیگری که مسئولیت حمل آذوقه و تدارکات گردان را برعهده داشتن ، کسی اجازه خروج از مقر را نداشت .

نیروهای دلیر و جان برکف #گردان_حضرت_علی_اصغر_ع استان زنجان و #گردان_حضرت_سید_الشهدا_ع استان آذربایجان شرقی #لشگر_۳۱_عاشورا بعد از طی دوره های بسیار سخت و طاقت فرسا همگی به رزمندگان آماده و غواصان کاربلدی تبدیل شده بودند که با سرعتی باورنکردنی و بدون کوچکترین استراحتی عرض ۷۰۰ و ۸۰۰ متری #رودخانه_کارون را دهها بار رفته و برمیگشتند و همگی هم بی صبرانه منتظر فرمان حرکت و آغاز عملیات بودند .

هیچکدام نمی‌دانستیم ، منطقه عملیاتی کجاست و گردان قرار است که کجا عمل کنه ، اما با توجه به تعلیمات و آموزش هائی که می‌دیدیم ، همگی در حد اطمینان حدس میزدیم که منطقه عملیاتی باید آبهای گرم و کم عمق هورالعظیم و یا باتلاق های پوشیده از نیزار جزایر مجنون باشد .

بعد از خوردن صبحانه و جمع شدن سفره ، خبر جمع آوری وسایل چادر و تحویل ساک و لوازمات شخصی به تعاون گردان را به نیروهای دسته دادم و ناگهان چنان همهمه ای از خنده و صلوات داخل چادر برپا شد که نگو و این موضوع فقط اختصاص به چادر ما نداشت و چادرهای دیگر گردان هم با شنیدن این خبر به حال و روز چادر ما افتاده و برای دقایقی همه جای گردان پر از خوشحالی و شادمانی و صدای خنده و صلوات رزمندگان شد .

نیروهای دلاور گردان که برای آغاز عملیات و رویاروئی با مزدوران متجاوز بعثی واقعاً ثانیه شماری می کردند . شتابان پتوها و فانوس ها و وسایل پذیرائی چادرها را جمع کرده و جلوی چادر گذاشته و برای تحویل ساک خود جلوی چادر تعاون به خط شدند و بعد هم چند نفر و چندنفر در اطراف چادرها نشسته و با شوخی و تفریح مشغول نظافت سلاح و آماده کردن تجهیزات خود شدند .

راستش در آن لحظات با اینکه می‌دونستم منطقه عملیاتی از اسرار طبقه بندی شده است و امکان ندارد کسی در موردش چیزی بهم بگه ! اما با این وجود بدجور دلم میخواست ، یجوری از محل عمل کردن گردان باخبر شده و سر در بیارم و چون با بسیجی غواص #شهید_حسین_شاکری رفیق قدیمی و صمیمی بودیم و میدونستم چندهفته قبل واسه شناسایی منطقه عملیاتی رفته و قشنگ با موقعیت جعرافیائی اش آشناست ، به سرم زد که برم پیداش کنم و با خواهش و تمنا و التماس هر جوریه اسم منطقه را از زیر زبانش بیرون بکشم ! خلاصه با همین نیت راه افتادم و حسین را جلوی چادر فرماندهی گردان دیدم و یه کم باهاش خوش و بش کردم و حسین هم سریع پیشنهاد داد تا واسه آخرین بار بریم کنار ساحل کارون و یه کم روی پل شناور بشینیم ، منم که از خدا همین را میخواستم تا باهاش خلوت کنم ، سریع قبول کرده و گپ زنان راهی لب کارون شدیم .

مسافت تا ساحل رودخانه طولانی بود و اواسط راه حرف هامون حسابی گل انداخته و مدام از اینطرف و اونطرف و خاطرات تلخ و شیرین گذشته صبحت کرده و از بچه های سفرکرده گفتیم تا اینکه یهوی حسین برگشت و گفت : عباس خدا کنه ! اینبار دیگه شهید شم ! عباس ! خدایش برام دعا کن ! تو حرفهاش بقدری سوز و بغض و اخلاص و صادقت موج میزد که چشام بی اختیار پر از اشگ شد.

ایستادم و مستقیم تو چشاش خیره شده و خواستم چیزی بگم که دیدیم قطرات اشگ قطره و قطره از گوشه چشمانش سرازیره ، دیگه نتونستم چیزی بگم و ساکت شدم ، برای لحظاتی هر دو آروم و بیصدا اشگ ریختیم و بعدش کم کم به احساساتم مسلط شده و با لگنت زبون، خیلی آروم و یواش گفتم : حسین جون ! امام و انقلاب هنوز به وجود دلاوران و پهلوانانی مثل تو نیاز داره و جنگ هم که هنوز ادامه داره !

لبخند تلخی زد و گفت : تو بدر ( #عملیات_بدر ـ اسفندماه ۱۳۶۳ ـ شرق دجله عراق ) باید میرفتم ! راستش موقع زخمی شدن تا آخرهاش هم رفتم ! اما یهوی نمیدونم چی شد که قبولم نکردن و دست رد به سینه ام زدند ! راستش از اون موقع از دست خودم حسابی دلگیر و ناراحتم !

🌺 روحش شاد و یادش گرامی

🌀 #ادامه_دارد

🖌 #خاطره از #بسیجی_جانباز_عباس_لشگری

#دفاع_مقدس
#عملیات_والفجر_۸
#غواصان_شهید_زنجان
#کنگره_ملی_۳۵۳۵_شهید_استان_زنجان
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💢 #والفجر_هشت

📽 مصاحبه شیرین بسیجی غواص #شهید_حسین_شاکری قبل از آغاز عملیات #والفجر_۸

💔 خنده تو خلاصه ی خوبی هاست
لختی بخند ، خنده ی گل زیباست..

🌹 شیر مرد زنجانی ، بسیجی غواص #شهید_حسین_شاکری_نوری از نیروهای جسور و نترس بسیجی #استان_زنجان در دوران دفاع مقدس بود که با دستکاری شناسنامه و بالا بردن سن ، از اوائل جنگ پا به میادین نبرد حق علیه باطل گزارده و بعد از شرکت در چند عملیات کوچک و بزرگ و چندین بار مجروحیت ، عاقبت در بهمن ماه ۱۳۶۴ در کسوت مسئول اطلاعات و عملیات و هدایتگر یکی از دسته های خط شکن غواص #گردان_حضرت_علی_اصغر_ع #لشگر_۳۱_عاشورا در عملیات پیروزمند #والفجر_هشت در سن ۱۹ سالگی به آرزوی دیرینه خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کرد .

🌸 روحش شاد و یادش گرامی

#دفاع_مقدس
#عملیات_والفجر_۸
#غواصان_شهید_زنجان
#کنگره_ملی_۳۵۳۵_شهید_استان_زنجان
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💢 #والفجر_هشت

📽 آلبوم تصویری از عکس های سرداران و غواصان شهید #استان_زنجان در عملیات افتخار آفرین #والفجر_هشت ، بهمن ماه ۱۳۶۴ ، اروند رود ، شهر بندری فاو عراق

🌸 روحشان شاد و یادشان گرامی

#دفاع_مقدس
#عملیات_والفجر_۸
#غواصان_شهید_زنجان
#کنگره_ملی_۳۵۳۵_شهید_استان_زنجان
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
💢 #والفجر_هشت

🖍فرازی زیبا از #وصیتنامه گهربار بسیجی غواص #شهید_علی_اکبر_یگانه_فرد :

🔸🔹خدايا ! كاش هزاران جان در بدن داشتم و فدای اين دين انسان ساز می كردم...

🔹بدانيد كه اين انقلاب مجانی بدست ما نيامده با خون هزاران شهيد توانسته ايم آن را حفظ كنيم . پس نگذاريد كه در آن خدشه ای وارد شود و آن را تا ظهور صاحب اصلی حفظ كنيد.

🌺 روحش شاد و نامش جاوید

📸🌹شیر مرد زنجانی ، بسیجی غواص #شهيد_علی_اکبر_یگانه_فرد از رزمندگان سلحشور و حماسه ساز #استان_زنجان در دوران دفاع مقدس بود که بعد از شرکت در چند عملیات کوچک و بزرگ ، عاقبت در بهمن ماه ۱۳۶۴ در عملیات پیروزمند #والفجر_هشت در منطقه عملیاتی #اروندرود در کسوت غواص خط شکن #گردان_حضرت_علی_اصغرع #لشگر_۳۱_عاشورا به آرزوی دیرینه خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کرد .

#دفاع_مقدس
#عملیات_والفجر_۸
#غواصان_شهید_زنجان
#کنگره_ملی_۳۵۳۵_شهید_استان_زنجان
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
💢 #والفجر_هشت

💢 #راز_داری !

✒️ #خاطره_ای زیبا و شنیدنی از بسیجی غواص #شهید_حسین_شاکری در عملیات غرور آفرین #والفجر_۸ :

💠 #قسمت_دوم

🔸🔹 زدم زیر خنده و گفتم : واقعا که موجی و دیوانه شدی ! مگه دکترا بهت نگفتن نباید افسرده و ناراحت باشی ! بعدش هم این مسائل دست خداست و خودش خوب میدونه ببره یا نبره ! حسین وقتی دید دارم فضا را عوض میکنم و بحث را به شوخی و خنده کشیدم ، فوری بخودش اومد و یکدفعه زد زیر خنده و شروع کرد به شوخی کردن ، خلاصه بقیه مسیر را گفتیم و خندیدیم تا اینکه به اسکله کنار کارون رسیده و روی پل شنارو نشستیم و هردو ساکت و بیحرکت مشغول تماشای حرکت آب و تلاتم زیبای آن شدیم .

نگاههای خیره و خیره و پر از تفکر حسین به رودخانه ، دوباره حس کنجکاوی را تو وجودم تحریک کرد و برای فهمیدن محل دقیق عملیات ، شروع کردم از عملیات حرف زدن و یواش و یواش حرف را به محل عملیات کشیده و ازش پرسیدم : حسین ! هدف تو مجنونه!یا هورالعظیم !
برگشت و یه کم مشکوک نگام کرد و با لبخند بانمکی گفت: ای کلک ! پس میخوای ازم حرف بکشی !؟
خندیدیم و گفتم : خب الان که داریم میریم واسه عملیات و تو هم رفتی و منطقه را دیدی ! اگه یه کم از اوضاع منطقه برام بگی و ذهنمو روشن کنی ، مثلا چی میشه !؟
خنده بلندی کرد و گفت : این از اسرار عظیم هستش و با من هم قول و قرار گذاشتند که هیچی در موردش نگم !دستمو رو شونه اش گذاشته و با لحنی التماس گونه گفتم :حسین ! غریبه که نیستم ! بهم اعتماد نداری !؟ اینجا هم جز من و تو کسی نیست که حرفها تو بشنوه !

دستهاشو روشونه هام انداخت و با خنده معنا داری گفت : تو عزیزی ! اما اولش که قول مردانه دادم و دوم هم اینکه خدا حاضره و نمیخوام شاهد بعد عهدی و پیمان شکنیم باشه !
نگاه و حرفهاش بحدی جدی بود که دیگه جرات اینکه دوباره چیزی در مورد محل عملیات ازش بپرسم ، پیدا نکردم و دلگیر و ناراحت مشغول تماشای رودخانه شدم .

حسین که پسر بامعرفت و مهربانی بود، سریع از حال و روزم فهمید که بدجور ضدحال خوردم و برای اینکه حال و هوا را عوض کنه ، شروع کرد به شوخی کردن و خندیدن ، منم اولش یه کم براش ناز کردم و بعدش باهاش همراه شدم و حسابی دم آب سروکله هم پریدیم و خندیدیم تا اینکه حسین برگشت وگفت: واسه اینکه ازم دلخور نشی! نگی حسین بی معرفته! اسم و محل منطقه را نمیگم، اما از اوضاع و موقعیت اش همینقدر برات بگم که شکستن خط اول عراقها تو عملیات خیبر و بدر پیش این عملیات کاری بسیار آسان و سهل و کوچک بود، حجم و عمق آب چند برابر این رودخانه (کارون) و سرعت حرکتش دو برابر اینجاست ( اون وقتها میگفتند که رودخانه کارون پنجاه کیلومتر در ساعت سرعت داره)، سنگرهای خطوط اول تماما از بتون مسلح شده و غیر قابل انهدام ! عباس ! فقط خدا و دعای امام و مردم میتونه تو این عملیات و شکستن خط فولادین دشمن کمکمون کنه ! اینبار با تموم حمله ها که دیدی کاملا فرق داره ! بچه های گردان ایندفعه واقعا کاری سخت و دشوار و خطرناک پیش رو دارند!

گرم گفتگو بودیم که یهوی حسین گفت: پسر پاشو بریم که الان دارن دنبالمون میگردند ! تا حالا حتما باید اتوبوسها رسیده باشند !؟
سریع برخاسته و شتابان سمت مقر رفتیم و همینکه کنار چادرها رسیدیم، دیدیم نیروها دسته به دسته مشغول سوارشدن به اتوبوسها هستند، سریع سلاح و تجهیزات خود را برداشته و آروم قاطی بچه ها شدیم .

🌺 روحش شاد و یادش گرامی

🌀 #پایان

🖌 #خاطره از #بسیجی_جانباز_عباس_لشگری

#دفاع_مقدس
#عملیات_والفجر_۸
#غواصان_شهید_زنجان
#کنگره_ملی_۳۵۳۵_شهید_استان_زنجان
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💢 #والفجر_هشت

📽 مصاحبه شیرین و شنیدنی بسیجی غواص #شهید_مجید_آهومند قبل از آغاز عملیات #والفجر_۸

🎙 بسیجی ها آغشته به عشقی هستند که جایشان در این دنیا نیست...

🌹 شیر مرد زنجانی ، بسیجی غواص #شهید_مجید_آهومند از رزمندگان سلحشور و فرماندهان حماسه ساز #استان_زنجان در دوران دفاع مقدس بود که در بهمن ماه ۱۳۶۴ در کسوت مسئول دسته غواصان خط شکن #گردان_حضرت_علی_اصغر_ع #لشگر_۳۱_عاشورا در عملیات پیروزمند #والفجر_هشت در منطقه عملیاتی #اروندرود به آرزوی دیرینه خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کرد .

🌸 روحش شاد و یادش گرامی

#دفاع_مقدس
#عملیات_والفجر_۸
#غواصان_شهید_زنجان
#کنگره_ملی_۳۵۳۵_شهید_استان_زنجان
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
💢 #والفجر_هشت

🖍فرازی زیبا از #وصیتنامه گهربار بسیجی غواص #شهید_جعفر_بیات :

🔹🔸هيچ چيز در زندگی جز شهادت آرزوی من نيست .

🔸آرزو دارم هزاران بار كشته و زنده می شدم فقط به خاطر اين كه راه حسين و هدف او پايدار باشد .

🌺 روحش شاد و نامش جاوید

📸🌹شیر مرد زنجانی ، بسیجی غواص #شهید_جعفر_بیات از رزمندگان سلحشور و حماسه ساز #استان_زنجان در دوران دفاع مقدس بود که در بهمن ماه ۱۳۶۴ در عملیات پیروزمند #والفجر_هشت در منطقه عملیاتی #اروندرود در کسوت غواص خط شکن #گردان_حضرت_علی_اصغرع #لشگر_۳۱_عاشورا به آرزوی دیرینه خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کرد .

#دفاع_مقدس
#عملیات_والفجر_۸
#غواصان_شهید_زنجان
#کنگره_ملی_۳۵۳۵_شهید_استان_زنجان
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM