دل باخته
817 subscribers
2.83K photos
2.91K videos
22 files
544 links
این کانال در راستای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و پیشبرد اهداف و آرمان های والای انقلاب اسلامی و پاسداری از حریم ولایت و رهبری فعالیت می کند.
بسیجی دل باخته حق و اهل ولایت است .

از وبلاگ دل باخته دیدن فرمائید
🅱 Pcdr.parsiblog.com
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📸 دسته عزاداری رزمندگان سلحشور و غواصان خط شکن #گردان_حضرت_ولیعصر_عج #استان_زنجان و #گردان_حبیب_ابن_مظاهر استان آذربایجان شرقی قبل از آغاز عملیات عاشورایی #کربلای_چهار

🔹 آذر ماه ۱۳۶۵ , کناریه رودخانه کارون ، موقعیت سردار شهید ناصر اجاقلو ، مقر آموزش غواصی لشگر ۳۱عاشورا

💐 نامشان جاوید و یادشان گرامی

#رزمندگان_زنجان
#غواصان_زنجان
#کربلای_۴_۵
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
Forwarded from دل باخته
https://s8.picofile.com/file/8361792718/IMG_20171227_120245_373_Copy.jpg

📝 سردار بسیجی #غواص_شهید_ابوالفضل_خدامرادی دلاوری که از محل شهادتش آگاه بود :

🔸نام ابوالفضل که می آید ناخودآگاه یاد سقا می افتیم و عطر ناب ابوالفضل العباس به مشام می رسد ، دوباره عطش عشق و معرفت ما را هم لب تشنه می کند ، عطش روز عاشورا و نیامدن علمدار ، امان از دلها می گیرد و بغضی سنگین را میهمان گلو میکند ..
#ابوالفضل_خدامرادی از بچه های اصیل و حلال لقمه #حسینیه_اعظم_زنجان بود که از کودکی سرخوان اربابش امام حسین(ع) و قمر بنی هاشم (ع) بزرگ شده بود .
با آغاز انقلاب اسلامی به جمع دل باختگان مسلک پیرجماران پیوست و با شروع جنگ تحمیلی ، دلاورانه کوله و بار جهاد برداشته و بصورت نیروی داوطلب روانه جبهه های حق علیه باطل شد تا خدا نکرده علم خمینی (ره) روی زمین نماند.
در عملیات عاشورایی کربلای پنج فرمانده گروهان غواصان خط شکن بود . دلاور بعداز مجروحیت دچار بیماری قند شده و باید هراز گاهی انسولین تزریق میکرد .
سردار محمد اوصانلو فرمانده گردانش بود . به خاطر مراعات حالش او را به فرماندهی گروهان رزمندگان ساحل شکن منتقل کرد.
خبر به گوش ابوالفضل رسید و شتابان برای اعتراض پیش فرمانده آمد و گفت آقا محمد اگه اینکار را بکنی ، حلالت نمیکنم ! تو نمی دونی ! من در این عملیات شهید خواهم شد و از محل شهادتم هم بخوبی خبر دارم و با انگشت نقطه ای را نشان داده و می گوید ، فردای عملیات جنازه مرا آنجا خواهید یافت..!
دلاور ! جنگجویی بی باک و نترس بود و واقعاً دوست داشت که بعنوان نیروی خط شکن و رزمنده غواص در عملیات حضور داشته باشد و برای همین هم بقدری به سردار اوصانلو گیر داده و التماس کرد تا اینکه عاقبت فرمانده تسلیم اصرار فراوانش شد و از دستور خود عقب نشینی کرد .
شب کربلای پنج ابوالفضل با گروهان غواصی به راه افتاد و در نبردی نزدیک و سنگین موفق به شکستن خط اول دشمن شد .
صبح عملیات ، پیکر مطهر شهدا را یکی یکی از آب جمع می کردند ، فرمانده هم به دنبال پیکر شهدا بود ، وجب به وجب آب را با دقت فراوان وارسی می‌کرد، انگاری که داشت از دل دریا مروارید زیبا صید می کرد.
در میان آب ها به سیم خاردار سوم بعثی ها رسیده و ناگهان دست زیبای غواصی نمایان می‌شود ، جنازه را که از آب بیرون می‌کشند، می بینند که پیکر پاک و مطهر ابوالفضل است ، درست همان محلی که خودش وعده دیدار داده بود.‌‌...!

🔸بعد شهادتش ، یکی از دوستانش خواب دید که ابوالفضل با لباس جبهه داره خانه خدا را طواف می کنه و مثل همیشه با حالتی آرام و نگاه معصومانه به او هم می گوید که لباس جبهه همان لباس احرام است ، تو هم بیا و با لباس جبهه طواف کن..

🌸 روحش شاد و یادش گرامی

💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐
 
🌺 #سردار_غواص_شهید_ابوالفضل_خدامرادی

🔸 شیرمرد زنجانی از رزمندگان سلحشور و فرماندهان حماسه ساز #استان_زنجان در دوران دفاع مقدس
فرمانده گروهان غواصان خط شکن گردان حضرت ولیعصر عج استان زنجان در عملیات های عاشورایی #کربلای_۴_۵

🌺 شهادت : دی ماه ۱۳۶۵ ، #عملیات_کربلای_پنج ، منطقه عملیاتی #شلمچه

🌸 روحش شاد و نامش جاوید

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
Forwarded from دل باخته
دوستان رفته من خسته جگر جا ماندم
 آه و صد آه کز آن قافله تنها ماندم
 آخر انصاف نه این است رفیقان مددی        
با شما بودم و از جمع شما وا ماندم
ای شهیدان به من خفته نظر اندازید         
که در این دایره من بس تک و تنها ماندم
 
🌺 #سردار_غواص_شهید_ابوالفضل_خدامرادی

🔸 شیرمرد زنجانی از رزمندگان سلحشور و فرماندهان حماسه ساز #استان_زنجان در دوران دفاع مقدس
فرمانده گروهان غواصان خط شکن گردان حضرت ولیعصر عج استان زنجان در عملیات های عاشورایی #کربلای_۴_۵

🌺 شهادت : دی ماه ۱۳۶۵ ، #عملیات_کربلای_پنج ، منطقه عملیاتی #شلمچه

🌸 روحش شاد و نامش جاوید

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💢 #یاد_ایام

📽 آلبومی زیبا از عکس های دیدنی و خاطره انگیز #غواصان خط شکن و حماسه ساز #استان_زنجان و #آذربایجان_شرقی در عملیات های عاشورایی #کربلای_۴_۵

🔸 گردان حضرت ولیعصر (عج) و گردان حبیب ابن مظاهر (ره) لشگر ۳۱ عاشورا

🌸 نامشان جاوید و یادشان گرامی

#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#غواصان_شهید_زنجان
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💢 #کربلای_پنج

📽 فیلمی ناب و دیدنی از #غواصان خط شکن و حماسه ساز #لشگر_۳۱_عاشورا در عملیات های عاشورایی #کربلای_۴_۵ ، از مقر آموزشی تا نقطه رهایی

💢 رزمندگان دلاور و حماسه ساز #گردان_حضرت_ولیعصر_عج
#استان_زنجان و #گردان_حبیب_ابن_مظاهر (ره)
#آذربایجان_شرقی

🌸 نامشان جاوید و یادشان گرامی

💔 ما برای پرسیدن نامِ گلی ناشناس ؛
چه سفرها کرده ایم!
ما برای بوسیدنِ خاکِ سرِ قله ها ؛
چه خطرها کرده ایم!
ما برای آن که ایران ؛ خانه ی خوبان شود…
رنجِ دوران برده ایم…
ما برای آن که ایران ؛ گوهری تابان شود…
خونِ دل ها ؛ خورده ایم…

#دفاع_مقدس
#عملیات_کربلای_پنج
#غواصان_شهید_زنجان
#رزمندگان_زنجان
#کنگره_ملی_۳۵۳۵_شهید_استان_زنجان
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💢بعد من قافله سالار تویی خواهر من ...

📽 آلبوم عکس رزمندگان و غواصان شهید #گردان_حضرت_ولیعصر_عج #استان_زنجان در عملیات های عاشورایی #کربلای_۴_۵ به همراه نوحه ای قدیمی و بیاد ماندنی از مداح اهل بیت (ع) حسین فخری

🎙بنشین تا به تو گویم زینب
غم دل با تو بگویم زینب
بعد من قافله سالار تویی خواهر من
خولی و شمر به ما دشمن جان خواهد شد خواهر من.....

🔹 عملیات های کربلای چهار و پنج ، دیماه ۱۳۶۵ ، منطقه عملیاتی اروندرود و شلمچه

😔 روحشان شاد و یادشان گرامی

🏴 #ما_ملت_امام_حسینیم
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

#محرم
#ماه_خون
#رزمندگان_زنجان
#غواصان_شهید_زنجان
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💢 #کربلای_۴_۵

📽 آلبومی زیبا و دیدنی از عکس های تماشایی و خاطره انگیز غواصان خط شکن و حماسه ساز #گردان_حضرت_ولیعصر_عج #استان_زنجان در عملیات های عاشورایی #کربلای_۴_۵

😔 لازم به ذکر است که بسیاری از رزمندگان و غواصان حاضر در عکس ها در طی عملیات های کربلای چهار و پنج و در طول جنگ تحمیلی به درجه والای شهادت نائل آمدند .

🌸 نامشان جاوید و یادشان گرامی

#دفاع_مقدس
#کربلای_چهار_پنج
#غواصان_زنجان
#رزمندگان_زنجان
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
💢️ #شب_حمله

خاطره ای شنیدنی از غواص بسیجی #شهید_عباس_محمدی از شب خونبار عملیات #کربلای_چهار :

🌀 #قسمت_اول

🖌... قبل از اذان مغرب همه لباس پوشـیده و آماده بودند. وقت اذان راز و نیازها شـروع شـد. در تمام عمرم چنین نماز باشـکوهی ندیده بودم. بدون استثناء همه برادران در حال نماز خواندن ، به شـدت می گریسـتند. مسـئول دسـته چند بار به برادران گفت که یواش گریه کنید. دشمن متوجه حضورتان می شود. حضور قلـب و نمـاز رزمنده هـا ، انسـان را بـه گریـه می انداخـت. نماز که تمام شـد ، به چهارده معصـوم توسـل کردیـم و در انتهـا ، پیروزی رزمندگان و سلامتی امـام را از خداونـد متعال خواسـتیم. در حین دعا چند خمپاره سـنگر را به لرزه درآورد. در یکی از انفجارها برادر سـیدرحیم ( بسیجی غواص سید رحیم صفوی ) ، مسـئول دسته زخمی شد و او را به عقب فرستادند.

سـاعت هفت شـب نیروها آرایش گرفته بودند. با یاد خدا به طرف کانالی کـه تا سـیل بند ادامه داشـت به راه افتادیم. از جلوی سـنگری کـه قبلاً یکی دو شب را در آن گذرانده بودیم رد شدیم. چنـد نفـر از بیسـیم چی های گـردان را دیـدم ؛ از جملـه جـواد و ناصـر که جلوی سـنگر نشسـته بودند. با آنها خداحافظی کردم. به دسـته دو که رسـیدم قاسم را دیدم. یک بیسیم پشتش بود. او را هم به عنوان بیسیم چی به گروهان داده بودند. آخرین نفر دسته دوم بود. به سیل بند اول خودمان رسیدیم. در دلمان اضطراب داشتیم که چه خواهد شد. آیا به آنطرف میرسیم؟

دقیقه به دقیقه تیربارهای دشمن سکوت شب را می شکستند. پولیکا را باز کردیم و گره ها را به دسـت برادران دادیم. دسـته دوم لوله های پولیکا از سیل بند به طرف آب سرازیر شدند. از سیل بند تا لبه آب ، کمتر از صد متر و پوشش تا لبه آب از نوع چولان بود.

نیروهای دسـته سـه هم دو به دو از سـیل بند گذشـتند و در آن طرف سیل بند روی زمین نشستند. از دست چپ صدای خش خش حرکت بر روی چولان ها  و حتـی صـدای پای آنها کـه در آب حرکت می کردند، به گوش می رسـید.

مسـئله سـکوت ، امر مهمی در عملیات اسـت. بی توجهی به آن ممکن اسـت به شکست هر عملیاتی منجر شود. از سـیل بند کـه رد شـدیم ، اضطرابمـان از بین رفت و جایش را سـکینه و وقار گرفت. مثل اینکه برای شنا و آب تنی و تفریح به رودخانه می رفتیم. از سیل بند تا لبه آب را بهُ کندی طی کردیم. به لبه آب که رسیدیم ، فین ها را به پا کردیم و وارد آب شدیم. دسته سه آخرین دسته از نیروهای لشگر بود که وارد آب میشد. طنابی بـه طول پنج متر بین دسـته ها ارتبـاط برقرار می کرد تا هر گروهان در یک سـتون حرکت کند.

ساعت ۸:۳۰ در آب نشسته بودیم و فقط سرمان بیرون بود. ابتدا مـد بـود و آب ارونـد به شـمال بصره جریان داشـت. بعضاً آسـمان روشـن می شـد و دوبـاره تاریکی همه جـا را فرا می گرفت. آسـمان صاف ، صاف بود. ستاره ها در آسمان چشمک میزدند و نگاه شان به خط شکنان غواص بود.هـوا کاملا آرام بـود و حتی نسـیم هم نمی وزیـد. موجی در آب مشـاهده نمی شـد ؛ مثل اینکه آب راکد اسـت و هیچگونه حرکتی ندارد. چند لحظه ای از نشسـتن مـا در آب نمی گذشـت کـه یـک دسـته را در وسـط رود دیدم که صدایی شـنیدم. همراه با جریان آب ، به طرف شـمال در حرکت بودند. متعاقباً درسـت یادم نیسـت ؛ اما فکر می کنم که یک نفر به فرد دیگری می گفت، اگر نمیتوانی بکش کنار...

شـاید یکـی از آنهـا زخمـی شـده یـا پایش گرفتـه بـود و مسـئولش از او می خواست که به عقب برگردد . صدایی که در وسط آب می خواست همراهش به ساحل خودی برگردد. به گوش ما می رسید حتماً به گوش دشمن هم خواهد رسید.

بعد از چند لحظه دشمن با خمپاره و منور و کلت منور ، آسمان را چراغانی کرد. برای این نوع چراغانی بایـد منتظـر نالـه خفاشـان و جیـغ کرکس هـا و لاشخورها هم بود. خفاشـان و لاشخور صفتان این کمبود را هم برآورده ساختند و با تیربار ، آر پی جی۷ و ۱۱ و خمپاره هـای ۶۰ ، به طـرف ملائکه خدا در روی زمین چنـگ انداختند. آنان نمی دانستند که خداوند سدی بین ما و آنها قرار داده و عاقبت ، چنگ شان خرد و ناله و جیغ شوم شـان در گلو خفه خواهد شـد. تیرها و ترکش ها از روی سـر بچه ها رد می شـد. گاهی تیرها نزدیک آنها به آب می خورد و کمانه می کرد یا به آب فرو میرفت ...

💠 #ادامه_دارد

🇮🇷 شیرمرد زنجانی ، بسیجی غواص #شهید_عباس_محمدی از رزمندگان دلاور و حماسه ساز #استان_زنجان در دوران دفاع مقدس ، از غواصان خط شکن و حماسه ساز عملیات های عاشورایی #کربلای_۴_۵ بود که مردادماه ۱۳۶۶ در #عملیات_نصر_هفت ، منطقه عملیاتی #سلیمانه_عراق به آرزوی دیرینه خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کرد.

🌸 روحش شاد و یادش گرامی

#دفاع_مقدس
#عملیات_کربلای_۴
#رزمندگان_زنجان
#غواصان_زنجان
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
💢️ #شب_حمله

خاطره ای شنیدنی از غواص بسیجی #شهید_عباس_محمدی از شب خونبار عملیات #کربلای_چهار :

🌀 #قسمت_دوم

🖌... آبی که چند دقیقه پیش راکد و ساکت و آرام بود ، حالا موج برداشته بود و از همه جا بوی باروت می آمد.آسمان به وسیله کرکس های آهنی روشن تر شد تا لاشخورها بتوانند طعمه خود را بهتر ببینند. هنوز خوشه ای به خاموشی نگراییده ، خوشه دیگری روشن می شـد. دیگر شـب نبود. هوا مثل روز روشـن شـده بود و سـاحل دشمن دیده می شد ؛ به طوری که می توانستیم تک تک سنگرهای دشمن را از روی سیل بند بشماریم. گاهـی صـدای بچه لاشـخورها به گوش میرسـید که فریاد می کشـیدند و چیزهایی به هم میگفتند.

به ما دستور حرکت دادند. با عمیق ترشدن آب ، پاها از زمین کنده شد. در هـر دسـته ای ، به غیـر از چهار نفر ، سـر بقیه زیر آب بـود ؛ دو نفر از اول و دو نفر از آخر ستون. سرهای بقیه زیر آب بود. از اشنوگر استفاده میکردند.

من و برادر عباس راشـاد در اول سـتون بودیم و برادر حسـین یوسـفی هم از کنـار سـتون حرکـت میکـرد. از گونی کلاه اسـتتار دوخته بودنـد. به علت هم رنگ بـودن بـا آب رودخانـه ، دید دشـمن را به مقدار زیـادی از بین می برد. اشـنوگرها هم با گونی اسـتتار شده بودند. حرکت به طرف وسط رود به کندی انجـام می شـد و اگـر همین طور پیش می رفتیم ، از میـان جزیره بوارین و ماهی سـر درمی آوردیم و همان سـر را هم باید دودسـتی تقدیم منقار بچه لاشخورها می کردیم.

معاون گردان ، برادر مجید بربری ( سردار رشید اسلام حاج مجید ارجمندفر ) از دسـته سـه می خواست طناب ارتباطی را قطع و به طرف جزیره ام الرصاص برود. به حسین گفتم طناب را ببرد. حسین طنـاب را بریـد و از آن لحظـه به بعد او را ندیدم. با شـدت تمام به طرف جزیره ام الرصـاص فین میزدیم. آتش دشـمن از سـه جهـت روی آب متمرکز بود و هر لحظه شدت می گرفت. از طرف مقابل ام الرصاص ، از سمت راست جزیره ماهی و از پشت جزیره بوارین قرار داشت. 

دسته اول و دوم گروهان به طرف ساحل خودمان فین میزدند. به نزدیکی نهـر خیـن و بواریـن رسـیده بودنـد. هیچ گونـه تـرس و رعبـی در نیروهـا دیده نمی شـد. حتـی بعضی ها شـوخی هـم می کردنـد.

برادر راشـاد به مـن میگفت عباس آقا ، مثل اینکه فیلم سینمایی است. هر لحظه منتظر بودیم که تیر یا ترکشی به پیشوازمان بیاید و ما را تا آسمان اوج دهد. برادر مجید بربری هم به کمک ما آمد تا سه نفره دسته را سریعتر بکشیم. به بچه ها گفتم که وزنه های اضافی را باز کنند و به روی آب بیایند. همه وزنه ها را باز و در آب رها کردند و سرها را از آب بیرون آوردند. یکـی از فین هـای بـرادر راشـاد از پایـش درآمد و او مجبور شـد که جایش را بـا یکـی از برادران تخریبچی به نام محسـن اقدمی عوض کند.

کم کم به تنگه بین جزیـره ماهـی و ام الرصاص نزدیک میشـدیم. رو به روی ما یـک دکل دیدبانی به ارتفاع تقریبی پانزده متر دیده می شد که اتاقک هم نداشت. در سمت چپ دکل ، یک سـنگر دوشـکا بود که مرتب کار می کرد. یک دسـته نیرو در سـمت چپ و موازی ما به طرف آن سنگر در حرکت بودند. آتش در سمت تنگه خیلی کم بود ؛ به همین دلیل تصمیم گرفتیم که خود را به طرف شمال جزیره ام الرصاص بکشیم. یک لحظه سوزشی در بازوی راستم احساس کردم. فکر کردم شاید ترکش خورده و رد شده است و زیاد هم مهم نیست ؛ اما چند متر بیشتر نتوانستم طناب را بکشم. به تخریبچی دسته ، برادر حبیب هاتف گفتم که طناب را بکشد و خودم چندصد متر به انتهای تنگه نمانده بود که از کنار دسـته حرکت کردم. تقریباً به سیم خاردارها رسیدیم. چند متر مانده به سیم خاردار ، برادر حسن پام از ناحیه دهان مورد اصابت تیر قرار گرفت و تعادل خود را از دسـت داد.

حسـن دو دسـتش را بلنـد می کـرد و بی اختیـار به شـانه بچه ها می گذاشـت و باعث می شـد که طناب پیچ بخورد و بچه ها کنترل خود را از دسـت بدهند. به حسـن گفتم طناب را رها کن. او هم گره ها را از دستش درآورد و به طرفم آمد. یک لحظه سرش در آب فرورفت و بیرون آمد. همان لحظه شـهید شـد. بچه ها او را به طرف سـیم خاردار کشیدند تا شاید لباسش به سیم خاردار گیر کند و آب او را از آنجا دور نسازد....

💠 #ادامه_دارد

🇮🇷 شیرمرد زنجانی ، بسیجی غواص #شهید_عباس_محمدی از رزمندگان دلاور و حماسه ساز #استان_زنجان در دوران دفاع مقدس ، از غواصان خط شکن و حماسه ساز عملیات های عاشورایی #کربلای_۴_۵ بود که مردادماه ۱۳۶۶ در #عملیات_نصر_هفت ، منطقه عملیاتی منطقه عمومی #سلیمانیه عراق به آرزوی دیرینه خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کرد.

🌸 روحش شاد و یادش گرامی

#دفاع_مقدس
#عملیات_کربلای_۴
#رزمندگان_زنجان
#غواصان_زنجان
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab