https://s8.picofile.com/file/8322097150/IMG_20180318_183552.jpg
۲۱ اسفندماه سال ۶۳ ، حوالی ساعت دو بامداد ٬ داشتیم تندوسریع به سمت نقطه رهایی حرکت میکردیم تا مرحله دوم #عملیات_بدر را شروع کنیم که اواسط راه یکدفعه آتشباری و منور زدن عراقیها شدت گرفته و طوری مسیر حرکت مان زیر آتش رفت که #سردار_رسول_وزیری فرمانده دلاور #گردان_حضرت_حر_استان_زنجان مجبور به زمین گیر نمودن نیروها شده و همگی به ستون یک در پشت خاکریزی کوتاه پناه گرفته و منتظر دستورات بعدی شدیم .
دسته ما سرستون گردان بود و اکثر فرماندهان کنارم نشسته و یکسره با بی سیم اوضاع را برای قرارگاه تشریح و به فرماندهان گروهانها دستورات لازم را میدادند و من هم که برای آغاز عملیات ثانیه شماری میکردم با اشتیاق فراوانی مکالمات را شنود میکردم که یهوی چشام به #شهید_طاهر_اسدی افتاد که با آرامش خاصی گوشه ای نشسته و زیر نور منورها قرآن میخونه.!
انگاری اصلا تو این عالم نبود و جای دیگه ای سیر میکرد! چهره زیبا و معصومش بقدری نورانی و زیبا شده بود که تاآنروز چنان ندیده بودمش، احوالات روحانی و آرامش خاص طاهر کهدر زیر بارانی از آتش و ترکش بیخیال نشسته بود ، طوری تحت تأثیرم قرار داد که زمان و مکان را فراموش کرده و محو تماشاش شدم ، باور کنید ! اصلا شباهتی به آدم های خاکی نداشت و با نگاه کردنش چنان حس خوبی بهم دست میداد که درآن همه شلوغی و اضطراب ، واقعااحساس آرامش و امنیت میکردم، یهوی تو دلم افتاد که حتماً زمان پرکشیدن و رفتنش فرارسیده و داره واسه عروج به درگاه معشوق آماده میشه و همانگونه هم شد و ساعتی بعد در عین عملیات و شکستن خط عراقیها به شهادت رسید و صبح هم پیکر مطهرشو با چندتا زخمی و شهید دیگه تو آمبولانس گذاشتند و ماشین راه نیفتاده مورد اصابت خمپاره ۱۲۰ قرار گرفته و کاملا منهدم شد .
📝خاطره از #بسیجی_جانباز_عباس_لشگری
🌸 #پاسدار_شهید_طاهر_اسدی از دلباختگان صادق انقلاب و پیر جماران بود که از برای به ثمر نشستن حکومت اسلامی بسیار کوشیده و فداکاری نمود و در نهایت ۲۲ اسفندماه ۶۳ در #شرق_دجله عراق #خط_پدافندی_همایون در مرحله دوم #عملیات_بدر به #شهادت رسید.
🌺 نامش جاوید و یادش گرامی
✅به کانال #دل_باخته بپیوندید.
🇮🇷 https://telegram.me/pcdrab
🆔 وبلاگ #دل_باخته
🅱 Pcdr.parsiblog.com
۲۱ اسفندماه سال ۶۳ ، حوالی ساعت دو بامداد ٬ داشتیم تندوسریع به سمت نقطه رهایی حرکت میکردیم تا مرحله دوم #عملیات_بدر را شروع کنیم که اواسط راه یکدفعه آتشباری و منور زدن عراقیها شدت گرفته و طوری مسیر حرکت مان زیر آتش رفت که #سردار_رسول_وزیری فرمانده دلاور #گردان_حضرت_حر_استان_زنجان مجبور به زمین گیر نمودن نیروها شده و همگی به ستون یک در پشت خاکریزی کوتاه پناه گرفته و منتظر دستورات بعدی شدیم .
دسته ما سرستون گردان بود و اکثر فرماندهان کنارم نشسته و یکسره با بی سیم اوضاع را برای قرارگاه تشریح و به فرماندهان گروهانها دستورات لازم را میدادند و من هم که برای آغاز عملیات ثانیه شماری میکردم با اشتیاق فراوانی مکالمات را شنود میکردم که یهوی چشام به #شهید_طاهر_اسدی افتاد که با آرامش خاصی گوشه ای نشسته و زیر نور منورها قرآن میخونه.!
انگاری اصلا تو این عالم نبود و جای دیگه ای سیر میکرد! چهره زیبا و معصومش بقدری نورانی و زیبا شده بود که تاآنروز چنان ندیده بودمش، احوالات روحانی و آرامش خاص طاهر کهدر زیر بارانی از آتش و ترکش بیخیال نشسته بود ، طوری تحت تأثیرم قرار داد که زمان و مکان را فراموش کرده و محو تماشاش شدم ، باور کنید ! اصلا شباهتی به آدم های خاکی نداشت و با نگاه کردنش چنان حس خوبی بهم دست میداد که درآن همه شلوغی و اضطراب ، واقعااحساس آرامش و امنیت میکردم، یهوی تو دلم افتاد که حتماً زمان پرکشیدن و رفتنش فرارسیده و داره واسه عروج به درگاه معشوق آماده میشه و همانگونه هم شد و ساعتی بعد در عین عملیات و شکستن خط عراقیها به شهادت رسید و صبح هم پیکر مطهرشو با چندتا زخمی و شهید دیگه تو آمبولانس گذاشتند و ماشین راه نیفتاده مورد اصابت خمپاره ۱۲۰ قرار گرفته و کاملا منهدم شد .
📝خاطره از #بسیجی_جانباز_عباس_لشگری
🌸 #پاسدار_شهید_طاهر_اسدی از دلباختگان صادق انقلاب و پیر جماران بود که از برای به ثمر نشستن حکومت اسلامی بسیار کوشیده و فداکاری نمود و در نهایت ۲۲ اسفندماه ۶۳ در #شرق_دجله عراق #خط_پدافندی_همایون در مرحله دوم #عملیات_بدر به #شهادت رسید.
🌺 نامش جاوید و یادش گرامی
✅به کانال #دل_باخته بپیوندید.
🇮🇷 https://telegram.me/pcdrab
🆔 وبلاگ #دل_باخته
🅱 Pcdr.parsiblog.com
https://s8.picofile.com/file/8322097150/IMG_20180318_183552.jpg
📕 خاطره ای کوتاه از عملیات عاشورایی بدر
🔵 ۲۱ اسفندماه سال ۶۳ ، حوالی ساعت دو بامداد ٬ داشتیم تندوسریع به سمت نقطه رهایی حرکت میکردیم تا مرحله دوم #عملیات_بدر را شروع کنیم که اواسط راه یکدفعه آتشباری و منور زدن عراقیها شدت گرفته و طوری مسیر حرکت مان زیر آتش رفت که #سردار_رسول_وزیری فرمانده دلاور #گردان_حضرت_حر_استان_زنجان مجبور به زمین گیر نمودن نیروها شده و همگی به ستون یک در پشت خاکریزی کوتاه پناه گرفته و منتظر دستورات بعدی شدیم .
دسته ما سرستون گردان بود و اکثر فرماندهان کنارم نشسته و یکسره با بی سیم اوضاع را برای قرارگاه تشریح و به فرماندهان گروهانها دستورات لازم را میدادند و من هم که برای آغاز عملیات ثانیه شماری میکردم با اشتیاق فراوانی مکالمات را شنود میکردم که یهوی چشام به #شهید_طاهر_اسدی افتاد که با آرامش خاصی گوشه ای نشسته و زیر نور منورها قرآن میخونه.!
انگاری اصلا تو این عالم نبود و جای دیگه ای سیر میکرد! چهره زیبا و معصومش بقدری نورانی و زیبا شده بود که تاآنروز چنان ندیده بودمش، احوالات روحانی و آرامش خاص طاهر کهدر زیر بارانی از آتش و ترکش بیخیال نشسته بود ، طوری تحت تأثیرم قرار داد که زمان و مکان را فراموش کرده و محو تماشاش شدم ، باور کنید ! اصلا شباهتی به آدم های خاکی نداشت و با نگاه کردنش چنان حس خوبی بهم دست میداد که درآن همه شلوغی و اضطراب ، واقعااحساس آرامش و امنیت میکردم، یهوی تو دلم افتاد که حتماً زمان پرکشیدن و رفتنش فرارسیده و داره واسه عروج به درگاه معشوق آماده میشه و همانگونه هم شد و ساعتی بعد در عین عملیات و شکستن خط عراقیها به شهادت رسید و صبح هم پیکر مطهرشو با چندتا زخمی و شهید دیگه تو آمبولانس گذاشتند و ماشین راه نیفتاده مورد اصابت خمپاره ۱۲۰ قرار گرفته و کاملا منهدم شد .
📝خاطره از #بسیجی_جانباز_عباس_لشگری
🌸 #پاسدار_شهید_طاهر_اسدی از دلباختگان صادق انقلاب و پیر جماران بود که از برای به ثمر نشستن حکومت اسلامی بسیار کوشیده و فداکاری نمود و در نهایت ۲۲ اسفندماه ۶۳ در #شرق_دجله عراق #خط_پدافندی_همایون در مرحله دوم #عملیات_بدر به #شهادت رسید.
🌺 نامش جاوید و یادش گرامی
✅ کانال دل باخته
🇮🇷 @pcdrab
📕 خاطره ای کوتاه از عملیات عاشورایی بدر
🔵 ۲۱ اسفندماه سال ۶۳ ، حوالی ساعت دو بامداد ٬ داشتیم تندوسریع به سمت نقطه رهایی حرکت میکردیم تا مرحله دوم #عملیات_بدر را شروع کنیم که اواسط راه یکدفعه آتشباری و منور زدن عراقیها شدت گرفته و طوری مسیر حرکت مان زیر آتش رفت که #سردار_رسول_وزیری فرمانده دلاور #گردان_حضرت_حر_استان_زنجان مجبور به زمین گیر نمودن نیروها شده و همگی به ستون یک در پشت خاکریزی کوتاه پناه گرفته و منتظر دستورات بعدی شدیم .
دسته ما سرستون گردان بود و اکثر فرماندهان کنارم نشسته و یکسره با بی سیم اوضاع را برای قرارگاه تشریح و به فرماندهان گروهانها دستورات لازم را میدادند و من هم که برای آغاز عملیات ثانیه شماری میکردم با اشتیاق فراوانی مکالمات را شنود میکردم که یهوی چشام به #شهید_طاهر_اسدی افتاد که با آرامش خاصی گوشه ای نشسته و زیر نور منورها قرآن میخونه.!
انگاری اصلا تو این عالم نبود و جای دیگه ای سیر میکرد! چهره زیبا و معصومش بقدری نورانی و زیبا شده بود که تاآنروز چنان ندیده بودمش، احوالات روحانی و آرامش خاص طاهر کهدر زیر بارانی از آتش و ترکش بیخیال نشسته بود ، طوری تحت تأثیرم قرار داد که زمان و مکان را فراموش کرده و محو تماشاش شدم ، باور کنید ! اصلا شباهتی به آدم های خاکی نداشت و با نگاه کردنش چنان حس خوبی بهم دست میداد که درآن همه شلوغی و اضطراب ، واقعااحساس آرامش و امنیت میکردم، یهوی تو دلم افتاد که حتماً زمان پرکشیدن و رفتنش فرارسیده و داره واسه عروج به درگاه معشوق آماده میشه و همانگونه هم شد و ساعتی بعد در عین عملیات و شکستن خط عراقیها به شهادت رسید و صبح هم پیکر مطهرشو با چندتا زخمی و شهید دیگه تو آمبولانس گذاشتند و ماشین راه نیفتاده مورد اصابت خمپاره ۱۲۰ قرار گرفته و کاملا منهدم شد .
📝خاطره از #بسیجی_جانباز_عباس_لشگری
🌸 #پاسدار_شهید_طاهر_اسدی از دلباختگان صادق انقلاب و پیر جماران بود که از برای به ثمر نشستن حکومت اسلامی بسیار کوشیده و فداکاری نمود و در نهایت ۲۲ اسفندماه ۶۳ در #شرق_دجله عراق #خط_پدافندی_همایون در مرحله دوم #عملیات_بدر به #شهادت رسید.
🌺 نامش جاوید و یادش گرامی
✅ کانال دل باخته
🇮🇷 @pcdrab