https://www.instagram.com/p/Bj2r4v-lKBa/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=ckrl3dr2vja8
🌺 بسیجی شهید یداله ندرلو

🔵 از کودکی آزاده بار اومده و بسیار هم بزن بهادر بود و در گرفتن حق مظلومی اصلأ کوتاهی نمی‌کرد و مقابل هیچکس هم کم نمی آورد ، مقتضای فضای باز رژیم پهلوی اهل کاباره و قمارخانه شده و در تهران هم اسم و رسمی به هم زده بود و دیگه همه به اسم #یدی_ووروم_و_اولدورم اور را می شناختند و جز داش و مشتی ها و لوطی های سرشناس شهرستان زنجان شده بود .
یداله بااینکه غرق منجلاب بود ،اما به مقدسات دینی احترام زیادی می‌گذاشت و ماه های محرم و صفر و رمضان دنبال هیچ گناهی هم نمی رفت ، بدجوری هم عاشق امام حسین (ع) بود و واسه اسمش جون میداد ، همین عشق هم باعث آن شد که با انقلاب پیر جماران به خیل عاشقان خمینی (ره) پیوسته و مدتی صادقانه و بی ادعا خدمتگزاری انقلاب اسلامی نماید .
با پیروزی انقلاب و سروسامان یافتن اوضاع ، عوارض اسم بزرگ داشتن دوباره پاپیج اش شده و دوباره قاطی لات بازی و خلاف شده و طولی هم نکشید که معتاد مواد شده و اوضاع و احوالش کاملاً بهم ریخته و خاک نشین این زندان و اون زندان می‌گردد .
با آغاز جنگ تحمیلی یداله حالی دیگر پیدا کرده و مشتاقانه طالب حضور در جبهه میشود ، اما گذشته تاریک جلوی راه شو بسته و اجازه اقدامی را بهش نمیده . یه روز تازه از زندان آزاد و دم کوچه ائی با چندتا از دوستاش ایستاده بود که ناگهان سردار نجم الدین تقیلو جلوشان در اومده و با لحن سرزنش باری به یداله میگه که آخه دم کوچه ایستادن و تسبیح تکون دادن ، شد مردانگی ! راست میگید بیاید و بریم جبهه و با دشمنان ملت و کشور بجنگیم ! یداله هم بی درنگ میگه که آخه ماهارو چی به جبهه راه میده !؟ ، سردار لبخندی زده و میگه ، شما پاپیش بگذارید، بردنش با من !
چند روز بعد آقا یداله به همراه رزمندگان دلاور گردان حضرت ولیعصر عج استان زنجان راهی منطقه عملیاتی جنوب شده و در عرض چند ماه چنان عوض شده و تغییر می‌کند که به عابدی عارف و عاشق تبدیل می‌شود ، عبادات طولانی و راز و نیاز های شبانه، چنان نورانی و خدایی اش می کند که دیگر شباهتی به خاک نشینان زمین نداشت .
در اسفندماه ۱۳۶۲ ، #عملیات_خیبر #جزایر_مجنون ، #کانال_مرگ ، یداله و همرزمانش از صبح زود چند بار تا نزدیکی تانک های عراقی پیش رفته و با شلیک آر. پی.جی و تیراندازی، دشمن را عقب رانده بودند.
یداله قمقمه را به دهانش نزدیک کرده و می‌گوید : «سلام اولسون سنه یا حسین(ع)»، «سلام اولسون سنه یا ابوالفضل(ع)» و جرعه ای آب مینوشد ، صدای انفجار خمپاره ۶۰ و بلند شدن گردوخاک به هوا، پیکر یداله غرق در خون و صدای ضعیفی که میگفت: اَشهَدُ اَن لااِله اِلّا الله. ..
🌸 روحش شاد و نامش جاوید

✅ کانال دل باخته
🇮🇷 @pcdrab