https://s9.picofile.com/file/8361603200/IMG_20180122_163725_547.jpg
💢 #راز_داری و #خوش_عهدی...!
📝 #خاطره_ای زیبا و شنیدنی از بسیجی مخلص #غواص_شهید_حسین_شاکری_نوری در عملیات غرور آفرین #والفجر_۸ :
💠 #قسمت_دوم
🔹زدم زیر خنده و گفتم : واقعا که موجی و دیوانه شدی ! مگه دکترا بهت نگفتن نباید افسرده و ناراحت باشی ! بعدش هم این مسائل دست خداست و خودش خوب میدونه ببره یا نبره ! حسین وقتی دید دارم فضا را عوض میکنم و بحث را به شوخی و خنده کشیدم ، فوری بخودش اومد و یکدفعه زد زیر خنده و شروع کرد به شوخی کردن ، خلاصه بقیه مسیر را گفتیم و خندیدیم تا اینکه به اسکله کنار کارون رسیده و روی پل شنارو نشستیم و هردو ساکت و بیحرکت مشغول تماشای حرکت آب و تلاتم زیبای موجهاش شدیم .
نگاههای خیره و خیره و پر از تفکر حسین به رودخانه ، دوباره حس کنجکاوی را تو وجودم تحریک کرد و برای فهمیدن محل دقیق عملیات ، شروع کردم از عملیات حرف زدن و یواش و یواش حرف را به محل عملیات کشیده و ازش پرسیدم : حسین ! هدف تو مجنونه!یا هورالعظیم !
برگشت و یه کم مشکوک نگام کرد و با لبخند بانمکی گفت: ای کلک ! پس میخوای ازم حرف بکشی !؟
خندیدیم و گفتم : خب الان که داریم میریم واسه عملیات و تو هم رفتی و منطقه را دیدی ! اگه یه کم از اوضاع منطقه برام بگی و ذهنمو روشن کنی ، مثلا چی میشه !؟
خنده بلندی کرد و گفت : این از اسرار عظیم هستش و بامن هم قول و قرار گذاشتند که هیچی در موردش نگم !دستمو رو شونه اش گذاشته و با لحنی التماس گونه گفتم :حسین ! غریبه که نیستم ! بهم اعتماد نداری !؟ اینجا هم جز من و تو کسی نیست که حرفها تو بشنوه !
دستهاشو روشونه هام انداخت و با خنده معنا داری گفت : تو عزیزی ! اما اولش که قول مردانه دادم و دوم هم اینکه خدا حاضره و نمیخوام شاهد بعد عهدی و پیمان شکنیم باشه !
نگاه و حرفهاش بحدی جدی بود که دیگه جرات اینکه دوباره چیزی در مورد محل عملیات ازش بپرسم ، پیدا نکردم و دلگیر و ناراحت مشغول تماشای رودخانه شدم .
حسین که پسر بامعرفت و مهربانی بود، سریع از حال و روزم فهمید که بدجور ضدحال خوردم و برای اینکه حال و هوا را عوض کنه ، شروع کرد به شوخی کردن وخندیدن ، منم اولش یه کم براش ناز کردم و بعدش باهاش همراه شدم و حسابی دم آب سروکله هم پریدیم و خندیدیم تا اینکه حسین برگشت وگفت: واسه اینکه ازم دلخور نشی! نگی حسین بی معرفته! اسم و محل منطقه را نمیگم، اما از اوضاع و موقعیت اش همینقدر برات بگم که شکستن خط اول عراقها تو عملیات خیبر و بدر پیش این عملیات کاری بسیار آسان و سهل و کوچک بود، حجم و عمق آب چند برابر این رودخانه و سرعت حرکتش دو برابر اینجاست ( اون وقتها میگفتند که رودخانه کارون پنجاه کیلومتر در ساعت سرعت داره)، سنگرهای خطوط اول تماما از بتون مسلح شده و غیر قابل انهدام ! عباس ! فقط خدا و دعای امام و مردم میتونه تو این عملیات و شکستن خط فولادین دشمن کمکمون کنه ! اینبار با تموم حمله ها که دیدی کاملا فرق داره ! بچه های گردان ایندفعه واقعا کاری سخت ودشوار وخطرناک پیش رو دارند!
گرم گفتگو بودیم که یهوی حسین گفت: پسر پاشو بریم که الان دارن دنبالمون میگردند ! تا حالا حتما باید اتوبوسها رسیده باشند !؟
سریع برخاسته و شتابان سمت مقر رفتیم و همینکه کنار چادرها رسیدیم، دیدیم نیروها دسته به دسته مشغول سوارشدن به اتوبوسها هستند، سریع سلاح و تجهیزات خود را برداشته و آروم قاطی بچه ها شدیم .
🌺 روحش شاد و یادش گرامی
🖌 #خاطره از #بسیجی_جانباز_عباس_لشگری
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🥀 #غواص_شهید_حسین_شاکری شیرمرد زنجانی از غواصان خط شکن و حماسه ساز گردان حضرت علی اصغر (ع) #استان_زنجان در عملیات افتخار آفرین #والفجر_هشت
🌹 شهادت : بهمن ماه ۱۳۶۴ ، #عملیات_والفجر_۸ ، منطقه عملیاتی #اروند_رود ، #اسکله_چهار_چراغه
🌺 نامش جاوید و یادش گرامی
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
💢 #راز_داری و #خوش_عهدی...!
📝 #خاطره_ای زیبا و شنیدنی از بسیجی مخلص #غواص_شهید_حسین_شاکری_نوری در عملیات غرور آفرین #والفجر_۸ :
💠 #قسمت_دوم
🔹زدم زیر خنده و گفتم : واقعا که موجی و دیوانه شدی ! مگه دکترا بهت نگفتن نباید افسرده و ناراحت باشی ! بعدش هم این مسائل دست خداست و خودش خوب میدونه ببره یا نبره ! حسین وقتی دید دارم فضا را عوض میکنم و بحث را به شوخی و خنده کشیدم ، فوری بخودش اومد و یکدفعه زد زیر خنده و شروع کرد به شوخی کردن ، خلاصه بقیه مسیر را گفتیم و خندیدیم تا اینکه به اسکله کنار کارون رسیده و روی پل شنارو نشستیم و هردو ساکت و بیحرکت مشغول تماشای حرکت آب و تلاتم زیبای موجهاش شدیم .
نگاههای خیره و خیره و پر از تفکر حسین به رودخانه ، دوباره حس کنجکاوی را تو وجودم تحریک کرد و برای فهمیدن محل دقیق عملیات ، شروع کردم از عملیات حرف زدن و یواش و یواش حرف را به محل عملیات کشیده و ازش پرسیدم : حسین ! هدف تو مجنونه!یا هورالعظیم !
برگشت و یه کم مشکوک نگام کرد و با لبخند بانمکی گفت: ای کلک ! پس میخوای ازم حرف بکشی !؟
خندیدیم و گفتم : خب الان که داریم میریم واسه عملیات و تو هم رفتی و منطقه را دیدی ! اگه یه کم از اوضاع منطقه برام بگی و ذهنمو روشن کنی ، مثلا چی میشه !؟
خنده بلندی کرد و گفت : این از اسرار عظیم هستش و بامن هم قول و قرار گذاشتند که هیچی در موردش نگم !دستمو رو شونه اش گذاشته و با لحنی التماس گونه گفتم :حسین ! غریبه که نیستم ! بهم اعتماد نداری !؟ اینجا هم جز من و تو کسی نیست که حرفها تو بشنوه !
دستهاشو روشونه هام انداخت و با خنده معنا داری گفت : تو عزیزی ! اما اولش که قول مردانه دادم و دوم هم اینکه خدا حاضره و نمیخوام شاهد بعد عهدی و پیمان شکنیم باشه !
نگاه و حرفهاش بحدی جدی بود که دیگه جرات اینکه دوباره چیزی در مورد محل عملیات ازش بپرسم ، پیدا نکردم و دلگیر و ناراحت مشغول تماشای رودخانه شدم .
حسین که پسر بامعرفت و مهربانی بود، سریع از حال و روزم فهمید که بدجور ضدحال خوردم و برای اینکه حال و هوا را عوض کنه ، شروع کرد به شوخی کردن وخندیدن ، منم اولش یه کم براش ناز کردم و بعدش باهاش همراه شدم و حسابی دم آب سروکله هم پریدیم و خندیدیم تا اینکه حسین برگشت وگفت: واسه اینکه ازم دلخور نشی! نگی حسین بی معرفته! اسم و محل منطقه را نمیگم، اما از اوضاع و موقعیت اش همینقدر برات بگم که شکستن خط اول عراقها تو عملیات خیبر و بدر پیش این عملیات کاری بسیار آسان و سهل و کوچک بود، حجم و عمق آب چند برابر این رودخانه و سرعت حرکتش دو برابر اینجاست ( اون وقتها میگفتند که رودخانه کارون پنجاه کیلومتر در ساعت سرعت داره)، سنگرهای خطوط اول تماما از بتون مسلح شده و غیر قابل انهدام ! عباس ! فقط خدا و دعای امام و مردم میتونه تو این عملیات و شکستن خط فولادین دشمن کمکمون کنه ! اینبار با تموم حمله ها که دیدی کاملا فرق داره ! بچه های گردان ایندفعه واقعا کاری سخت ودشوار وخطرناک پیش رو دارند!
گرم گفتگو بودیم که یهوی حسین گفت: پسر پاشو بریم که الان دارن دنبالمون میگردند ! تا حالا حتما باید اتوبوسها رسیده باشند !؟
سریع برخاسته و شتابان سمت مقر رفتیم و همینکه کنار چادرها رسیدیم، دیدیم نیروها دسته به دسته مشغول سوارشدن به اتوبوسها هستند، سریع سلاح و تجهیزات خود را برداشته و آروم قاطی بچه ها شدیم .
🌺 روحش شاد و یادش گرامی
🖌 #خاطره از #بسیجی_جانباز_عباس_لشگری
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🥀 #غواص_شهید_حسین_شاکری شیرمرد زنجانی از غواصان خط شکن و حماسه ساز گردان حضرت علی اصغر (ع) #استان_زنجان در عملیات افتخار آفرین #والفجر_هشت
🌹 شهادت : بهمن ماه ۱۳۶۴ ، #عملیات_والفجر_۸ ، منطقه عملیاتی #اروند_رود ، #اسکله_چهار_چراغه
🌺 نامش جاوید و یادش گرامی
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
📸 رزمندگان سلحشور و غواصان حماسه ساز #گردان_حضرت_علی_اصغر_ع #استان_زنجان در عملیات #والفجر_هشت ، بهمن ماه ۱۳۶۴ ، #اروند_رود ، #فاو_عراق
💐 نامشان جاوید و یادشان گرامی
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
💐 نامشان جاوید و یادشان گرامی
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
💢 فرازی زیبا از مناجات عاشقانه #سردار_پاسدار_شهید_ناصر_اجاقلو :
🖍شاید در این عملیات به آرزوی خود برسم .
خدایا ! خودت می دانی که چند وقت و چند سال است که از تو یک آرزو دارم و آن هم رسیدن به تو است .
خدایا ! ما را هم بخوان هر چند که لیاقت نداریم .
خدایا ! شهیدان مظلوم و گمنام ما به آرزوی خود رسیدند ,کسانی که با تو عهد و پیمان بسته بودند, به تو رسیدند. کسانی که به ما قول شفاعت داده بودند حالا نزد تو روزی می خورند .
خدایا ! ما هنوز اندر خم یک کوچه هستیم .
خدایا ! ما را از این فیض عظیم محروم نفرما چون که خودت فرمودی بخوانید مرا تا استجابت کنم شما را...
🌷 شهادت : بهمن ماه ۱۳۶۴ ، #عملیات_والفجر_هشت ، منطقه عملیاتی #اروند_رود ، #فاو_عراق
💐 روحش شاد و یادش گرامی
#رزمندگان_زنجان
#سرداران_شهید_زنجان
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
🖍شاید در این عملیات به آرزوی خود برسم .
خدایا ! خودت می دانی که چند وقت و چند سال است که از تو یک آرزو دارم و آن هم رسیدن به تو است .
خدایا ! ما را هم بخوان هر چند که لیاقت نداریم .
خدایا ! شهیدان مظلوم و گمنام ما به آرزوی خود رسیدند ,کسانی که با تو عهد و پیمان بسته بودند, به تو رسیدند. کسانی که به ما قول شفاعت داده بودند حالا نزد تو روزی می خورند .
خدایا ! ما هنوز اندر خم یک کوچه هستیم .
خدایا ! ما را از این فیض عظیم محروم نفرما چون که خودت فرمودی بخوانید مرا تا استجابت کنم شما را...
🌷 شهادت : بهمن ماه ۱۳۶۴ ، #عملیات_والفجر_هشت ، منطقه عملیاتی #اروند_رود ، #فاو_عراق
💐 روحش شاد و یادش گرامی
#رزمندگان_زنجان
#سرداران_شهید_زنجان
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
رقص و جولان بر سر میدان کنند
رقص اندر خون خود مردان کنند
چون رهند از دست خود دستی زنند
چون جهند از نقص خود رقصی کنند
💢 فرماندهان سلحشور و حماسه ساز #استان_زنجان در دوران دفاع مقدس
📸 شیرمرد زنجانی ، بسیجی دلاور #غواص_شهید_رضا_بیگدلی از فرماندهان غواصان خط شکن #گردان_حضرت_ولیعصر_عج لشگر ۳۱ عاشورا در عملیات عاشورایی #کربلای_۴ ، از رزمندگان سلحشور و فرماندهان حماسه ساز #استان_زنجان در جبهه های حق علیه باطل بود که دی ماه ۱۳۶۵ در #عملیات_کربلای_چهار ، درمنطقه عملیاتی #اروند_رود به آرزوی دیرین خود رسیده و سبکبال و خشنود تا محضر دوست پرواز کرد ، پیکر مطهرش در منطقه مفقود گردید و تاکنون هم یافت نشده است .
🌸 نامش جاوید و یادش گرامی
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#فرماندهان_شهید_زنجان
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
رقص اندر خون خود مردان کنند
چون رهند از دست خود دستی زنند
چون جهند از نقص خود رقصی کنند
💢 فرماندهان سلحشور و حماسه ساز #استان_زنجان در دوران دفاع مقدس
📸 شیرمرد زنجانی ، بسیجی دلاور #غواص_شهید_رضا_بیگدلی از فرماندهان غواصان خط شکن #گردان_حضرت_ولیعصر_عج لشگر ۳۱ عاشورا در عملیات عاشورایی #کربلای_۴ ، از رزمندگان سلحشور و فرماندهان حماسه ساز #استان_زنجان در جبهه های حق علیه باطل بود که دی ماه ۱۳۶۵ در #عملیات_کربلای_چهار ، درمنطقه عملیاتی #اروند_رود به آرزوی دیرین خود رسیده و سبکبال و خشنود تا محضر دوست پرواز کرد ، پیکر مطهرش در منطقه مفقود گردید و تاکنون هم یافت نشده است .
🌸 نامش جاوید و یادش گرامی
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#فرماندهان_شهید_زنجان
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
💢 در سیزدهم مهر ماه #روز_نیروی_انتظامی یادی کنیم از دو شیرمرد دلاور نیروی انتظامی #استان_زنجان در دوران دفاع مقدس
📸 بسیجی غواص #شهید_جعفر_محمدی و بسیجی غواص #شهید_سعید_شمس هر دو از نیروهای کادر انتظامی زنجان بودند که داوطلبانه بعنوان بسیجی ساده در جبهه های حق علیه باطل حضور می یافتند و گمنام خدمت می کردند و در نهایت هم ۲۰ بهمن ماه ۱۳۶۴ در #عملیات_والفجر_هشت بعنوان غواصان خط شکن گردان حضرت علی اصغر (ع) لشگر ۳۱ عاشورا ( گردان حضرت ولیعصر عج زنجان ) به خط دشمن زده و در آنسوی #اروند_رود به آرزوی دیرینه خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کردند .
🌸 نامشان جاوید و یادشان گرامی
🇮🇷 ۱۳ مهرماه روز نیروی انتظامی بر حماسه آفرینان عرصه عشق و ایثار و امنیت مبارک باد 🍂🍃
❥☆҉‿➹⁀🌷☆҉‿➹⁀☆
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#غواصان_شهید_زنجان
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
📸 بسیجی غواص #شهید_جعفر_محمدی و بسیجی غواص #شهید_سعید_شمس هر دو از نیروهای کادر انتظامی زنجان بودند که داوطلبانه بعنوان بسیجی ساده در جبهه های حق علیه باطل حضور می یافتند و گمنام خدمت می کردند و در نهایت هم ۲۰ بهمن ماه ۱۳۶۴ در #عملیات_والفجر_هشت بعنوان غواصان خط شکن گردان حضرت علی اصغر (ع) لشگر ۳۱ عاشورا ( گردان حضرت ولیعصر عج زنجان ) به خط دشمن زده و در آنسوی #اروند_رود به آرزوی دیرینه خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کردند .
🌸 نامشان جاوید و یادشان گرامی
🇮🇷 ۱۳ مهرماه روز نیروی انتظامی بر حماسه آفرینان عرصه عشق و ایثار و امنیت مبارک باد 🍂🍃
❥☆҉‿➹⁀🌷☆҉‿➹⁀☆
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#غواصان_شهید_زنجان
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
💢 #والفجر_هشت
💠 خاطره ای زیبا و شنیدنی از بسیجی غواص #شهید_حسین_شاکری در عملیات غرور آفرین #والفجر_۸ :
#قسمت_اول
🔸🔹بهمن ماه ۱۳۶۴ بود و چند روزی بیشتر به آغاز #عملیات_والفجر_هشت نمانده بود . داخل نخلستان های کناریه رودخانه #اروند_رود در سنگر اطلاعات و عملیات #لشگر_۳۱_عاشورا مشغول بررسی دوباره نقشه های منطقه و معبرهای عملیاتی لشگر بودیم که یکدفعه #حسین_شاکری با سه دست لباس غواصی از راه رسید و خیلی شاد و خرامان گفت : تو و کمال سریع لباس عوض کنید که قراره باهم بریم جلو و بفهمیم برادران مزدور عراقی مان امروزها چیکار میکنند !؟
حسین اسلحه برنداشت و فقط یک دوربین عکس برداری گردنش انداخت و به سمت نهر رفت . ما هم سریع لباس های غواصی را پوشیده و هرکدام یک کلاشینکف و چندتا خشاب برداشتیم و پشت سرش راه افتادیم . نزدیک های ظهر بود و عبور از اروند کاری بس سخت و دشوار می نمود . خلاصه زدیم به آب سرد نهر و نم نم و با احتیاط از داخل نیزارها وارد رودخانه اروند شده و به سمت خطوط عراقی ها رفتیم .
آب اروند بوی بسیار بدی می داد که انگار بوی زهم ماهی مرده بود و بقدری هم حال به هم زن و تهوع آور بود که واقعا حالم خراب میشد. با دور شدن از ساحل بوی بد آب هم برطرف شده و با خیال راحت به راه خود ادامه داده ایم . اولش خیلی آرام و با احتیاط در یک ستون جلو میرفتیم اما بعد وقتی به اواسط رودخانه رسیدیم و دیدیم که هیچ خبری از نیروهای دشمن در خطوط اول شان نیست و ساحل هم کاملا امن و امان است . دست به دست هم داده و همچون ماهی داخل آب سر خورده و با خنده و شوخی شروع به خواندن سرود کردیم .
حسین میخواند :
پشت سنگر گشته پنچر
ماشین فرمانده لشگر
پشت سنگر گشته پنچر
ای برادر/ای برادر
جک نداریم زاپاس شو
زیر ماشینش بذاریم
میخوره بر بام سنگر
خمپاره شصت پشت سرهم
ای برادر/ ای برادر/
باید به شط خون شنا کنیم
شالاپ شلوپ شالاپ شلوپ
باید که با قطار سفر کنیم
تالاپ تلوپ تالاپ تلوپ
ماهم باهاش همخوانی می کردیم و می خندیدم .
خلاصه با کلی خنده و شادی از عرض اروند گذشته و به موانع عراقی ها رسیدیم . از کنار انبواهی از سیم خاردارها و خورشیدی ها و مین های منور و بشکه های انفجاری عبور کرده و وارد نهری شدیم که به داخل خطوط عراقی ها می رفت . با احتیاط کامل و بدون کوچکترین سر و صدایی به سمت بالای نهر و پشت خطوط دفاعی دشمن رفتیم و در موقعیتی مناسب ، حسین شروع به عکس برداری از سنگرها و تجهیزات عراقی ها کرد و ما هم از دو طرف هواشو نگه داشتیم تا اینکه به مقری رسیدیم که در شناسایی های قبلی وجود نداشت .
عراقی ها مقری با خاکریزهای بلند و محکم ساخته بودند که داخلش تعداد زیادی ماشین فرماندهی و نفربر زرهی دیده می شد . حسین خنده نازی کرده و گفت : این هم از روزی امروز ما و سریع هم تقسیم کار کرد و با کمال از آب خارج شده و برای بررسی اوضاع و جمع آوری اطلاعات لازم به سمت مقر عراقی ها رفت . قرار بر آن بود که سریع دوری اطراف مقر زده و بدون توقف برگردند و من هم همانجا داخل آب موضع گرفته و تا برگشتن شأن مواظب تحرکات نیروهای دشمن باشم .
چهار چشمی اطراف را زیر نظر گرفته و بی صبرانه منتظر بازگشت بچه ها بودم . انتظار به درازا انجامید و دقایق با سرعت باور نکردنی تبدیل به ساعت شده و در سکوتی خوف ناک چند ساعتی پشت سر هم گذشت و هیچ خبری هم از همراهان نشد . آب خیلی سرد بود و بدنم کم کم کرخ می شد و احساس بی حسی در دست ها و پاهام می کردم . ناگهان صدای قایقی از دور آمده و گشتی عراقی ها را دیدیم که با سرعت به سمتم می آیند . شتابان داخل نیزارهای کنار نهر پریده و خود را میان نی ها پنهان کردم. قایق دشمن به کنارم رسیده و بدون هیچ واکنشی عبور کرده و دور شد....
🌀 #ادامه_دارد
🌹 شیر مرد زنجانی ، بسیجی غواص #شهید_حسین_شاکری_نوری از نیروهای جسور و نترس بسیجی #استان_زنجان در دوران دفاع مقدس بود که با دستکاری شناسنامه و بالا بردن سن ، از اوائل جنگ پا به میادین نبرد حق علیه باطل گزارده و بعد از شرکت در چند عملیات کوچک و بزرگ و چندین بار مجروحیت ، عاقبت در بهمن ماه ۱۳۶۴ در کسوت مسئول اطلاعات و عملیات و هدایتگر یکی از دسته های خط شکن غواص #گردان_حضرت_علی_اصغر_ع #لشگر_۳۱_عاشورا در عملیات پیروزمند #والفجر_هشت در سن ۱۹ سالگی به آرزوی دیرینه خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کرد .
🌸 روحش شاد و یادش گرامی
#دفاع_مقدس
#عملیات_والفجر_۸
#غواصان_شهید_زنجان
#کنگره_ملی_۳۵۳۵_شهید_استان_زنجان
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
💠 خاطره ای زیبا و شنیدنی از بسیجی غواص #شهید_حسین_شاکری در عملیات غرور آفرین #والفجر_۸ :
#قسمت_اول
🔸🔹بهمن ماه ۱۳۶۴ بود و چند روزی بیشتر به آغاز #عملیات_والفجر_هشت نمانده بود . داخل نخلستان های کناریه رودخانه #اروند_رود در سنگر اطلاعات و عملیات #لشگر_۳۱_عاشورا مشغول بررسی دوباره نقشه های منطقه و معبرهای عملیاتی لشگر بودیم که یکدفعه #حسین_شاکری با سه دست لباس غواصی از راه رسید و خیلی شاد و خرامان گفت : تو و کمال سریع لباس عوض کنید که قراره باهم بریم جلو و بفهمیم برادران مزدور عراقی مان امروزها چیکار میکنند !؟
حسین اسلحه برنداشت و فقط یک دوربین عکس برداری گردنش انداخت و به سمت نهر رفت . ما هم سریع لباس های غواصی را پوشیده و هرکدام یک کلاشینکف و چندتا خشاب برداشتیم و پشت سرش راه افتادیم . نزدیک های ظهر بود و عبور از اروند کاری بس سخت و دشوار می نمود . خلاصه زدیم به آب سرد نهر و نم نم و با احتیاط از داخل نیزارها وارد رودخانه اروند شده و به سمت خطوط عراقی ها رفتیم .
آب اروند بوی بسیار بدی می داد که انگار بوی زهم ماهی مرده بود و بقدری هم حال به هم زن و تهوع آور بود که واقعا حالم خراب میشد. با دور شدن از ساحل بوی بد آب هم برطرف شده و با خیال راحت به راه خود ادامه داده ایم . اولش خیلی آرام و با احتیاط در یک ستون جلو میرفتیم اما بعد وقتی به اواسط رودخانه رسیدیم و دیدیم که هیچ خبری از نیروهای دشمن در خطوط اول شان نیست و ساحل هم کاملا امن و امان است . دست به دست هم داده و همچون ماهی داخل آب سر خورده و با خنده و شوخی شروع به خواندن سرود کردیم .
حسین میخواند :
پشت سنگر گشته پنچر
ماشین فرمانده لشگر
پشت سنگر گشته پنچر
ای برادر/ای برادر
جک نداریم زاپاس شو
زیر ماشینش بذاریم
میخوره بر بام سنگر
خمپاره شصت پشت سرهم
ای برادر/ ای برادر/
باید به شط خون شنا کنیم
شالاپ شلوپ شالاپ شلوپ
باید که با قطار سفر کنیم
تالاپ تلوپ تالاپ تلوپ
ماهم باهاش همخوانی می کردیم و می خندیدم .
خلاصه با کلی خنده و شادی از عرض اروند گذشته و به موانع عراقی ها رسیدیم . از کنار انبواهی از سیم خاردارها و خورشیدی ها و مین های منور و بشکه های انفجاری عبور کرده و وارد نهری شدیم که به داخل خطوط عراقی ها می رفت . با احتیاط کامل و بدون کوچکترین سر و صدایی به سمت بالای نهر و پشت خطوط دفاعی دشمن رفتیم و در موقعیتی مناسب ، حسین شروع به عکس برداری از سنگرها و تجهیزات عراقی ها کرد و ما هم از دو طرف هواشو نگه داشتیم تا اینکه به مقری رسیدیم که در شناسایی های قبلی وجود نداشت .
عراقی ها مقری با خاکریزهای بلند و محکم ساخته بودند که داخلش تعداد زیادی ماشین فرماندهی و نفربر زرهی دیده می شد . حسین خنده نازی کرده و گفت : این هم از روزی امروز ما و سریع هم تقسیم کار کرد و با کمال از آب خارج شده و برای بررسی اوضاع و جمع آوری اطلاعات لازم به سمت مقر عراقی ها رفت . قرار بر آن بود که سریع دوری اطراف مقر زده و بدون توقف برگردند و من هم همانجا داخل آب موضع گرفته و تا برگشتن شأن مواظب تحرکات نیروهای دشمن باشم .
چهار چشمی اطراف را زیر نظر گرفته و بی صبرانه منتظر بازگشت بچه ها بودم . انتظار به درازا انجامید و دقایق با سرعت باور نکردنی تبدیل به ساعت شده و در سکوتی خوف ناک چند ساعتی پشت سر هم گذشت و هیچ خبری هم از همراهان نشد . آب خیلی سرد بود و بدنم کم کم کرخ می شد و احساس بی حسی در دست ها و پاهام می کردم . ناگهان صدای قایقی از دور آمده و گشتی عراقی ها را دیدیم که با سرعت به سمتم می آیند . شتابان داخل نیزارهای کنار نهر پریده و خود را میان نی ها پنهان کردم. قایق دشمن به کنارم رسیده و بدون هیچ واکنشی عبور کرده و دور شد....
🌀 #ادامه_دارد
🌹 شیر مرد زنجانی ، بسیجی غواص #شهید_حسین_شاکری_نوری از نیروهای جسور و نترس بسیجی #استان_زنجان در دوران دفاع مقدس بود که با دستکاری شناسنامه و بالا بردن سن ، از اوائل جنگ پا به میادین نبرد حق علیه باطل گزارده و بعد از شرکت در چند عملیات کوچک و بزرگ و چندین بار مجروحیت ، عاقبت در بهمن ماه ۱۳۶۴ در کسوت مسئول اطلاعات و عملیات و هدایتگر یکی از دسته های خط شکن غواص #گردان_حضرت_علی_اصغر_ع #لشگر_۳۱_عاشورا در عملیات پیروزمند #والفجر_هشت در سن ۱۹ سالگی به آرزوی دیرینه خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کرد .
🌸 روحش شاد و یادش گرامی
#دفاع_مقدس
#عملیات_والفجر_۸
#غواصان_شهید_زنجان
#کنگره_ملی_۳۵۳۵_شهید_استان_زنجان
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💢 #والفجر_هشت
📽 مستند زیبا و دیدنی #نبرد_فاو
⭕️ هر آنچه می خواهید در باره عملیات افتخار آفرین #والفجر_هشت و تصرف شهر بندری #فاو_عراق بدانید را در این مستند پرمحتوا تماشا کنید .
⭕️ این مستند زیبا از اسرار عجیب رودخانه #اروند_رود و ناگفته ها و نقاط مهم #عملیات_والفجر_۸ سخن می گوید.
👌بسیار عالی و دیدنی #حتما_ببینید
🌼 یاد باد آن روزگاران یاد باد
#دفاع_مقدس
#عملیات_والفجر_۸
#فرماندهان_شهید_زنجان
#کنگره_ملی_۳۵۳۵_شهید_استان_زنجان
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
📽 مستند زیبا و دیدنی #نبرد_فاو
⭕️ هر آنچه می خواهید در باره عملیات افتخار آفرین #والفجر_هشت و تصرف شهر بندری #فاو_عراق بدانید را در این مستند پرمحتوا تماشا کنید .
⭕️ این مستند زیبا از اسرار عجیب رودخانه #اروند_رود و ناگفته ها و نقاط مهم #عملیات_والفجر_۸ سخن می گوید.
👌بسیار عالی و دیدنی #حتما_ببینید
🌼 یاد باد آن روزگاران یاد باد
#دفاع_مقدس
#عملیات_والفجر_۸
#فرماندهان_شهید_زنجان
#کنگره_ملی_۳۵۳۵_شهید_استان_زنجان
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
💢 #والفجر_هشت
✒️ #خاطره_ای کوتاه و زیبا از شب آغازین عملیات #والفجر_هشت
⭕️ #دشمن_سرسخت
🔸🔹 در شب آغازین عملیات والفجر هشت رفتیم آن طرف اروندرود .در دست من یک بی سیم و یک چراغ قوه بود... برادران بسیجی #رضا_مرادی و #عباس_لشگری و چندی دیگر از کنار آب رفتیم که ببینیم با یگان جناح سمت چپ مان الحاق صورت گرفته یا نه ...ما از یک جایی رفتیم و دور زدیم به سمت بالا.
می خواهم بدانید این طور نبود که با یک الله اکبر کشیدن ۲۰ هزار نفر از دشمن دستشان را بالا ببرند . بلکه تا آخرین لحظه می ایستادند . ما از یک جایی رفتیم منور هم زده بودند و درگیری شدیدی هم بود. من دیدم یک عراقی با هیکل درشت و تنومند با سر و صورت خونی افتاده رو به سمت بالا اما چشمانش باز بود و چهار چشمی خوابیده رو به بالا ، کنارش هم مقداری خون بود . ما رد شدیم دست من یک چراغ قوه بود یک لحظه احساس کردم این ممکن است زنده باشد.
بلافاصله به بچه ها گفتم برگردیم و برگشتیم و من بالای آن جنازه عراقی ایستادم و چراغ قوه را از بالا روشن کردم و نور را انداختم روی صورت او و همینطوری از بالا آوردم پایین. همینطور که چراغ قوه را آوردم پایین دیدیم که چشمها و پلکهایش تکان می خورد و زنده است...آقای مرادی یک خشاب پر ، گلوله توی شکمش خالی کردند .
با پایم زدم تا ببینم عکس العملی دارد یا نه ، وقتی به پهلو چرخید . دیدیم یک کلاش دو خشابه چسبیده بهم پشتش گذاشته و خوابیده روی کلاش و در عین حال رو به آسمان خوابیده و چشمهایش را چهار چشمی باز گذاشته تا به اوضاع و اطرافش کاملاً مسلط باشد تا ببیند کی آمد و کی رفت که بعد یک تحرک انجام دهد ( همین عمل را در عملیات مرصاد یک دختر از سازمان منافقین انجام داده بود و یک ستون از نیروهای ما را به رگبار بسته بود که بعداً گرفته بودنش ) و بعد ما رفتیم و دیدیم که الحاق صورت گرفته است و مجدداً از همان مسیر بازگشتیم و دیدیم که آن عراقی آنجا نیست یک خشاب پر توی شکمش خالی شده بود ولی در آنجا نبود من با چراغ قوه رد خون را گرفتم و بچه ها به دنبال من آمدند و دیدیم که به حالت زخمی خود را کشیده به یک سنگر و یک آر پی جی برداشته و یک موشک را گذاشته روی آر پی جی و به سمت ما نشانه گرفته بوده اما مرگ امانش را بریده بود . می خواسته با آن همه زخم ما را از پشت با آر پی جی بزند و در همان جا مرده بود. این ها اینطوری می جنگیدند.
🖍 خاطره از سردار بسیجی غواص جانباز #حاج_غلامرضا_جعفری فرمانده دلاور گروهان اول غواصان خط_شکن #گردان_حضرت_علی_اصغر_ع #لشگر_۳۱_عاشورا
در #عملیات_والفجر۸ ( بهمن ماه ۱۳۶۴ ، #اروند_رود ، شهر بندری #فاو_عراق )
🌸 یاد باد آن روزگاران یاد باد
#دفاع_مقدس
#عملیات_والفجر_۸
#غواصان_شهید_زنجان
#کنگره_ملی_۳۵۳۵_شهید_استان_زنجان
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
✒️ #خاطره_ای کوتاه و زیبا از شب آغازین عملیات #والفجر_هشت
⭕️ #دشمن_سرسخت
🔸🔹 در شب آغازین عملیات والفجر هشت رفتیم آن طرف اروندرود .در دست من یک بی سیم و یک چراغ قوه بود... برادران بسیجی #رضا_مرادی و #عباس_لشگری و چندی دیگر از کنار آب رفتیم که ببینیم با یگان جناح سمت چپ مان الحاق صورت گرفته یا نه ...ما از یک جایی رفتیم و دور زدیم به سمت بالا.
می خواهم بدانید این طور نبود که با یک الله اکبر کشیدن ۲۰ هزار نفر از دشمن دستشان را بالا ببرند . بلکه تا آخرین لحظه می ایستادند . ما از یک جایی رفتیم منور هم زده بودند و درگیری شدیدی هم بود. من دیدم یک عراقی با هیکل درشت و تنومند با سر و صورت خونی افتاده رو به سمت بالا اما چشمانش باز بود و چهار چشمی خوابیده رو به بالا ، کنارش هم مقداری خون بود . ما رد شدیم دست من یک چراغ قوه بود یک لحظه احساس کردم این ممکن است زنده باشد.
بلافاصله به بچه ها گفتم برگردیم و برگشتیم و من بالای آن جنازه عراقی ایستادم و چراغ قوه را از بالا روشن کردم و نور را انداختم روی صورت او و همینطوری از بالا آوردم پایین. همینطور که چراغ قوه را آوردم پایین دیدیم که چشمها و پلکهایش تکان می خورد و زنده است...آقای مرادی یک خشاب پر ، گلوله توی شکمش خالی کردند .
با پایم زدم تا ببینم عکس العملی دارد یا نه ، وقتی به پهلو چرخید . دیدیم یک کلاش دو خشابه چسبیده بهم پشتش گذاشته و خوابیده روی کلاش و در عین حال رو به آسمان خوابیده و چشمهایش را چهار چشمی باز گذاشته تا به اوضاع و اطرافش کاملاً مسلط باشد تا ببیند کی آمد و کی رفت که بعد یک تحرک انجام دهد ( همین عمل را در عملیات مرصاد یک دختر از سازمان منافقین انجام داده بود و یک ستون از نیروهای ما را به رگبار بسته بود که بعداً گرفته بودنش ) و بعد ما رفتیم و دیدیم که الحاق صورت گرفته است و مجدداً از همان مسیر بازگشتیم و دیدیم که آن عراقی آنجا نیست یک خشاب پر توی شکمش خالی شده بود ولی در آنجا نبود من با چراغ قوه رد خون را گرفتم و بچه ها به دنبال من آمدند و دیدیم که به حالت زخمی خود را کشیده به یک سنگر و یک آر پی جی برداشته و یک موشک را گذاشته روی آر پی جی و به سمت ما نشانه گرفته بوده اما مرگ امانش را بریده بود . می خواسته با آن همه زخم ما را از پشت با آر پی جی بزند و در همان جا مرده بود. این ها اینطوری می جنگیدند.
🖍 خاطره از سردار بسیجی غواص جانباز #حاج_غلامرضا_جعفری فرمانده دلاور گروهان اول غواصان خط_شکن #گردان_حضرت_علی_اصغر_ع #لشگر_۳۱_عاشورا
در #عملیات_والفجر۸ ( بهمن ماه ۱۳۶۴ ، #اروند_رود ، شهر بندری #فاو_عراق )
🌸 یاد باد آن روزگاران یاد باد
#دفاع_مقدس
#عملیات_والفجر_۸
#غواصان_شهید_زنجان
#کنگره_ملی_۳۵۳۵_شهید_استان_زنجان
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💢 #والفجر_هشت
📽 کلیپ پرمحتوا و دیدنی #عملیات_والفجر۸ ، بهمن ماه ۱۳۶۴ ، #اروند_رود ، شهر بندری #فاو_عراق کاری زیبا از برادر عزیزمان آقای محمدعلی صفری خواهرزاده بسیجی غواص #شهید_سعید_شمس از غواصان خط شکن #گردان_حضرت_علی_اصغر_ع #استان_زنجان در عملیات شکوه مند #والفجر_هشت
🌺 یاد باد آن روزگاران یاد باد
👌بسیار عالی و دیدنی #حتما_ببینید
#دفاع_مقدس
#عملیات_والفجر_۸
#فرماندهان_شهید_زنجان
#کنگره_ملی_۳۵۳۵_شهید_استان_زنجان
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
📽 کلیپ پرمحتوا و دیدنی #عملیات_والفجر۸ ، بهمن ماه ۱۳۶۴ ، #اروند_رود ، شهر بندری #فاو_عراق کاری زیبا از برادر عزیزمان آقای محمدعلی صفری خواهرزاده بسیجی غواص #شهید_سعید_شمس از غواصان خط شکن #گردان_حضرت_علی_اصغر_ع #استان_زنجان در عملیات شکوه مند #والفجر_هشت
🌺 یاد باد آن روزگاران یاد باد
👌بسیار عالی و دیدنی #حتما_ببینید
#دفاع_مقدس
#عملیات_والفجر_۸
#فرماندهان_شهید_زنجان
#کنگره_ملی_۳۵۳۵_شهید_استان_زنجان
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
💢 #والفجر_هشت
🖍فرازی زیبا از #وصیتنامه گهربار بسیجی غواص #شهید_منصور_الماسی :
🔹🔸معبودم الله ، مكتبم اسلام ، كتابم قرآن ، حزبم حزب الله و رهبرم روح الله است.
🔸امام ( خمینی ) را درود می فرستم و او را از صميم قلب دوست دارم ، زيرا مرا آن چنان رهبری نمود تا به معبودم الله برسم .
🌺 روحش شاد و نامش جاوید
📸🌹شیر مرد زنجانی ، بسیجی غواص #شهید_منصور_الماسی از رزمندگان سلحشور و حماسه ساز #استان_زنجان در دوران دفاع مقدس بود که در بهمن ماه ۱۳۶۴ در عملیات پیروزمند #والفجر_هشت در منطقه عملیاتی #اروند_رود در کسوت غواص خط شکن #گردان_حضرت_علی_اصغر_ع #لشگر_۳۱_عاشورا به آرزوی دیرینه خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کرد .
#دفاع_مقدس
#عملیات_والفجر_۸
#رزمندگان_زنجان
#فرماندهان_شهید_زنجان
#کنگره_ملی_۳۵۳۵_شهید_استان_زنجان
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
🖍فرازی زیبا از #وصیتنامه گهربار بسیجی غواص #شهید_منصور_الماسی :
🔹🔸معبودم الله ، مكتبم اسلام ، كتابم قرآن ، حزبم حزب الله و رهبرم روح الله است.
🔸امام ( خمینی ) را درود می فرستم و او را از صميم قلب دوست دارم ، زيرا مرا آن چنان رهبری نمود تا به معبودم الله برسم .
🌺 روحش شاد و نامش جاوید
📸🌹شیر مرد زنجانی ، بسیجی غواص #شهید_منصور_الماسی از رزمندگان سلحشور و حماسه ساز #استان_زنجان در دوران دفاع مقدس بود که در بهمن ماه ۱۳۶۴ در عملیات پیروزمند #والفجر_هشت در منطقه عملیاتی #اروند_رود در کسوت غواص خط شکن #گردان_حضرت_علی_اصغر_ع #لشگر_۳۱_عاشورا به آرزوی دیرینه خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کرد .
#دفاع_مقدس
#عملیات_والفجر_۸
#رزمندگان_زنجان
#فرماندهان_شهید_زنجان
#کنگره_ملی_۳۵۳۵_شهید_استان_زنجان
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
💢 #کلام_شهید
✍فرازی زیبا از وصیتنامه گهربار رزمنده بسیجی ، غواص خط شکن #شهید_منصور_الماسی :
🔸🔹معبودم الله
مكتبم اسلام
كتابم قرآن
حزبم حزب الله
و رهبرم روح الله است.
امام ( #خمینی_ره ) را درود می فرستم و او را از صميم قلب دوست دارم ، زيرا مرا آن چنان رهبری نمود تا به معبودم الله برسم...
🌺 روحش شاد و نامش جاوید
📸🌹شیر مرد زنجانی ، بسیجی غواص #شهید_منصور_الماسی از رزمندگان سلحشور و حماسه ساز #استان_زنجان در دوران دفاع مقدس بود که بهمن ماه ۱۳۶۴ در عملیات پیروزمند #والفجر_هشت در منطقه عملیاتی #اروند_رود در کسوت غواص خط شکن #گردان_حضرت_علی_اصغر_ع #لشگر_۳۱_عاشورا به آرزوی دیرینه خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کرد .
#السلام_علیک_یا_روح_الله
#امام_خوبی_ها
#سالگرد_امام_ره
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
✍فرازی زیبا از وصیتنامه گهربار رزمنده بسیجی ، غواص خط شکن #شهید_منصور_الماسی :
🔸🔹معبودم الله
مكتبم اسلام
كتابم قرآن
حزبم حزب الله
و رهبرم روح الله است.
امام ( #خمینی_ره ) را درود می فرستم و او را از صميم قلب دوست دارم ، زيرا مرا آن چنان رهبری نمود تا به معبودم الله برسم...
🌺 روحش شاد و نامش جاوید
📸🌹شیر مرد زنجانی ، بسیجی غواص #شهید_منصور_الماسی از رزمندگان سلحشور و حماسه ساز #استان_زنجان در دوران دفاع مقدس بود که بهمن ماه ۱۳۶۴ در عملیات پیروزمند #والفجر_هشت در منطقه عملیاتی #اروند_رود در کسوت غواص خط شکن #گردان_حضرت_علی_اصغر_ع #لشگر_۳۱_عاشورا به آرزوی دیرینه خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کرد .
#السلام_علیک_یا_روح_الله
#امام_خوبی_ها
#سالگرد_امام_ره
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab