This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📽 #آخرین_تصاویر فرمانده دل ها #سردار_شهید_مهدی_باکری فرمانده مخلص و دلاور #لشگر_۳۱_عاشورا در عملیات عاشورایی #بدر
🌹 شهادت : ۱۳۶۳/۱۲/۲۵ ، #عملیات_بدر ، منطقه عملیاتی #شرق_دجله_عراق ، روستای #حریبه
🌸 نامش جاوید و یادش گرامی
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
🌹 شهادت : ۱۳۶۳/۱۲/۲۵ ، #عملیات_بدر ، منطقه عملیاتی #شرق_دجله_عراق ، روستای #حریبه
🌸 نامش جاوید و یادش گرامی
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💢 سلام بر فرمانده دل ها
⭕️ #ببینید / #آخرین_تصاویر بجا مانده از فرمانده مخلص و بی ادعا #سردار_شهید_مهدی_باکری فرمانده دلاور و غیور #لشگر_۳۱_عاشورا در عملیات عاشورایی #بدر
📽 تصاویری زیبا و پرخاطره از نقطه رهایی نیروهای خط شکن با حضور سردار باکری
📽 تصاویر زیبا از رودخانه دجله قسمت کسیه ای و نخلستانهای روستای حریبه محل مجروحیت و شهادت سردار باکری
🌹 شهادت : ۱۳۶۳/۱۲/۲۵ ، #عملیات_بدر ، منطقه عملیاتی #شرق_دجله_عراق ، روستای #حریبه
🌸 نامش جاوید و یادش گرامی
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#عملیات_بدر
#شرق_دجله_عراق
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
⭕️ #ببینید / #آخرین_تصاویر بجا مانده از فرمانده مخلص و بی ادعا #سردار_شهید_مهدی_باکری فرمانده دلاور و غیور #لشگر_۳۱_عاشورا در عملیات عاشورایی #بدر
📽 تصاویری زیبا و پرخاطره از نقطه رهایی نیروهای خط شکن با حضور سردار باکری
📽 تصاویر زیبا از رودخانه دجله قسمت کسیه ای و نخلستانهای روستای حریبه محل مجروحیت و شهادت سردار باکری
🌹 شهادت : ۱۳۶۳/۱۲/۲۵ ، #عملیات_بدر ، منطقه عملیاتی #شرق_دجله_عراق ، روستای #حریبه
🌸 نامش جاوید و یادش گرامی
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#عملیات_بدر
#شرق_دجله_عراق
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
https://t.iss.one/pcdrab/5193
📝 #خاطراتی مستند و میدانی از عملیات عاشورایی #بدر :
💢 روز پنجم ، شنبه ۲۵ اسفند ماه ۱۳۶۳ ، آخرین روز عملیات ، آنسوی دجله ، روستای حریبه ، دومین پاتک
📌 #قسمت_۵۱
بسم الله الرحمن الرحیم
کماندوهای بالا آمده از دیواره سیل بند با دیدن رگبار های متوالی برادر باکری و یاران دلاورش و شنیدن فریادهای بلند و دشمن شکن الله اکبر آنان ، اصلأ جرات و تاب مقاومت نیاورده و سراسیمه از بالای سیل بند پایین پریده و افتان و خیزان شروع به فرار کردند ، آقا مهدی و همراهانش هم پشت سیل بند موضع گرفته و مشغول نبرد با کماندوهای پنهان شده در گوشه و کنار نخلستان و ساحل رودخانه شدند .
نبرد بی باکانه و شجاعانه آقا مهدی و همراهان دلاورش و فرار بزدلانه کماندوهای عراقی چنان بچه ها را سر شوق و شور آورد که همگی دلاورانه برخاسته و بی پروا از باران تیر و ترکش ها ، با قامتی استوار و الله اکبر گویان شروع به شلیک موشک و تیراندازی سمت تانکها و نیروهای عراقی در سمت مقابل سیل بند کردند ، سمت بالا و حوالی ورودی سیل بند مشغول شلیک آخرین موشک های آر پی جی بودم که یکدفعه دیدم قشون تانکها و نیروهای عراقی دوباره از سمت چپ منطقه دارند به سمت سیل بند می آیند ، نمی دانم چه بلایی بر سر فرمانده دلاور تیپ اول لشگر برادر میرزاعلی رستم خانی و یاران پاکبازش آمده بود ، اما هر اتفاقی برایشان افتاده بود ، اینک قشون دشمن از خط دفاعی آنان گذشته و در حال پیشروی به سمت سیل بند بود ، در صورت دستیابی نیروهای عراقی به ساحل رودخانه و قسمت کیسه ای ، تنها مسیر رفت و آمد به پل شناور هم قطع می شد و دیگر راهی برای عقب نشینی جز آب خروشان دجله برایمان باقی نمی ماند .
وضعیت بسیار حساس و خطرناکی بود و باید هر چه سریعتر از پیشروی قشون دشمن جلوگیری و مانع تصرف ساحل رودخانه در سمت چپ منطقه می شدیم ، اما افسوس که نه دیگر نیروی برای اینکار باقی مانده بود و نه مهماتی برای پیکار ، در مجموع با برادر باکری و یارانش فقط ۱۴ یا ۱۵ نفری سالم و سرپا پشت سیل بند باقی مانده بودیم که اکثریت هم مهمات مان ته کشیده و دیگر چیزی برای ادامه نبرد نداشتیم . خلاصه با اوضاع و احوال موجود و شرایط حاکم بر میدان نبرد ، سقوط خط و اشغال سیل بند امری بسیار حتمی و قطعی می نمود و برای همین هم نم نم سایه شوم وحشت بر وجودم مستولی شده و دچار چنان اضطراب و دلهره ای شدم که ذهنم دیگر فقط درگیر اتفاقات دقایق آینده و مرور حوادث تلخ و ناگوار بعد از شکست شد ، غرق افکار پریشان و مضطرب بودم و عرض رودخانه را برای فرار احتمالی بررسی می کردم که ناگهان فریاد های بلند یا حسین (ع) و یا ابوالفضل (س) در سیل بند طنین انداز شده و خبر مجروحیت برادر باکری همچون پتکی سنگین بر روح و جان خسته ام فرود آمد ، اشک ریزان و سراسیمه خود را به انتهای سیل بند رسانبده و دیدم که جسم نحیف و نیمه جانش در دست یاران گریان و حسین گویانش در حال انتقال به سمت قایق است ، تیر مستقیم تک تیراندازان عراقی درست به پیشانی بلندش اصابت و باعث آسیب جدی به سر و جمجمه اش شده بود ، شدت جراحت بحدی بود که کاملاً از هوش رفته و سر و صورت زیبا و خاک گرفته اش غرق در سرخی خون بود ، در میان دیدگان اشک بار یاران و بهت عظیم رزمندگان ، پیکر زخم خورده برادر باکری و بقیه مجروحان به داخل قایق منتقل و سکاندار باسرعت تمام به سمت ورودی جزیره مجنون حرکت کرد .
مجروحیت آقا مهدی همچون بمبی قوی سیل بند را به هم ریخته و اراده و روحیه رزمندگان را طوری در هم شکست که دیگر دل و دماغ جنگیدن برای کسی باقی نماند و همه سردرگم و بلاتکلیف منتظر شنیدن دستورات بعدی فرماندهان شدیم ، وضعیت بسیار دلهره آوری بود و نیروهای پیاده و کماندوی دشمن از هر سمت و سوی به طرف سیل بند می آمدند ، هنوز نه خبری از گردان های پشتیبان بود و نه از مهمات ، فاصله چندانی هم با سقوط خط و ورود نیروهای دشمن به سیل بند نداشتیم و باید سریعاً چاره ای اندیشیده و از آن اوضاع وخیم و وحشتناک خود را نجات می دادیم .
💠 #ادامه_دارد
🖍 خاطره از #بسیجی_جانباز_عباس_لشگری
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
📝 #خاطراتی مستند و میدانی از عملیات عاشورایی #بدر :
💢 روز پنجم ، شنبه ۲۵ اسفند ماه ۱۳۶۳ ، آخرین روز عملیات ، آنسوی دجله ، روستای حریبه ، دومین پاتک
📌 #قسمت_۵۱
بسم الله الرحمن الرحیم
کماندوهای بالا آمده از دیواره سیل بند با دیدن رگبار های متوالی برادر باکری و یاران دلاورش و شنیدن فریادهای بلند و دشمن شکن الله اکبر آنان ، اصلأ جرات و تاب مقاومت نیاورده و سراسیمه از بالای سیل بند پایین پریده و افتان و خیزان شروع به فرار کردند ، آقا مهدی و همراهانش هم پشت سیل بند موضع گرفته و مشغول نبرد با کماندوهای پنهان شده در گوشه و کنار نخلستان و ساحل رودخانه شدند .
نبرد بی باکانه و شجاعانه آقا مهدی و همراهان دلاورش و فرار بزدلانه کماندوهای عراقی چنان بچه ها را سر شوق و شور آورد که همگی دلاورانه برخاسته و بی پروا از باران تیر و ترکش ها ، با قامتی استوار و الله اکبر گویان شروع به شلیک موشک و تیراندازی سمت تانکها و نیروهای عراقی در سمت مقابل سیل بند کردند ، سمت بالا و حوالی ورودی سیل بند مشغول شلیک آخرین موشک های آر پی جی بودم که یکدفعه دیدم قشون تانکها و نیروهای عراقی دوباره از سمت چپ منطقه دارند به سمت سیل بند می آیند ، نمی دانم چه بلایی بر سر فرمانده دلاور تیپ اول لشگر برادر میرزاعلی رستم خانی و یاران پاکبازش آمده بود ، اما هر اتفاقی برایشان افتاده بود ، اینک قشون دشمن از خط دفاعی آنان گذشته و در حال پیشروی به سمت سیل بند بود ، در صورت دستیابی نیروهای عراقی به ساحل رودخانه و قسمت کیسه ای ، تنها مسیر رفت و آمد به پل شناور هم قطع می شد و دیگر راهی برای عقب نشینی جز آب خروشان دجله برایمان باقی نمی ماند .
وضعیت بسیار حساس و خطرناکی بود و باید هر چه سریعتر از پیشروی قشون دشمن جلوگیری و مانع تصرف ساحل رودخانه در سمت چپ منطقه می شدیم ، اما افسوس که نه دیگر نیروی برای اینکار باقی مانده بود و نه مهماتی برای پیکار ، در مجموع با برادر باکری و یارانش فقط ۱۴ یا ۱۵ نفری سالم و سرپا پشت سیل بند باقی مانده بودیم که اکثریت هم مهمات مان ته کشیده و دیگر چیزی برای ادامه نبرد نداشتیم . خلاصه با اوضاع و احوال موجود و شرایط حاکم بر میدان نبرد ، سقوط خط و اشغال سیل بند امری بسیار حتمی و قطعی می نمود و برای همین هم نم نم سایه شوم وحشت بر وجودم مستولی شده و دچار چنان اضطراب و دلهره ای شدم که ذهنم دیگر فقط درگیر اتفاقات دقایق آینده و مرور حوادث تلخ و ناگوار بعد از شکست شد ، غرق افکار پریشان و مضطرب بودم و عرض رودخانه را برای فرار احتمالی بررسی می کردم که ناگهان فریاد های بلند یا حسین (ع) و یا ابوالفضل (س) در سیل بند طنین انداز شده و خبر مجروحیت برادر باکری همچون پتکی سنگین بر روح و جان خسته ام فرود آمد ، اشک ریزان و سراسیمه خود را به انتهای سیل بند رسانبده و دیدم که جسم نحیف و نیمه جانش در دست یاران گریان و حسین گویانش در حال انتقال به سمت قایق است ، تیر مستقیم تک تیراندازان عراقی درست به پیشانی بلندش اصابت و باعث آسیب جدی به سر و جمجمه اش شده بود ، شدت جراحت بحدی بود که کاملاً از هوش رفته و سر و صورت زیبا و خاک گرفته اش غرق در سرخی خون بود ، در میان دیدگان اشک بار یاران و بهت عظیم رزمندگان ، پیکر زخم خورده برادر باکری و بقیه مجروحان به داخل قایق منتقل و سکاندار باسرعت تمام به سمت ورودی جزیره مجنون حرکت کرد .
مجروحیت آقا مهدی همچون بمبی قوی سیل بند را به هم ریخته و اراده و روحیه رزمندگان را طوری در هم شکست که دیگر دل و دماغ جنگیدن برای کسی باقی نماند و همه سردرگم و بلاتکلیف منتظر شنیدن دستورات بعدی فرماندهان شدیم ، وضعیت بسیار دلهره آوری بود و نیروهای پیاده و کماندوی دشمن از هر سمت و سوی به طرف سیل بند می آمدند ، هنوز نه خبری از گردان های پشتیبان بود و نه از مهمات ، فاصله چندانی هم با سقوط خط و ورود نیروهای دشمن به سیل بند نداشتیم و باید سریعاً چاره ای اندیشیده و از آن اوضاع وخیم و وحشتناک خود را نجات می دادیم .
💠 #ادامه_دارد
🖍 خاطره از #بسیجی_جانباز_عباس_لشگری
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
Telegram
دل باخته
💢 سلام بر فرمانده دل ها
⭕️ #ببینید / #آخرین_تصاویر بجا مانده از فرمانده مخلص و بی ادعا #سردار_شهید_مهدی_باکری فرمانده دلاور و غیور #لشگر_۳۱_عاشورا در عملیات عاشورایی #بدر
📽 تصاویری زیبا و پرخاطره از نقطه رهایی نیروهای خط شکن با حضور سردار باکری
…
⭕️ #ببینید / #آخرین_تصاویر بجا مانده از فرمانده مخلص و بی ادعا #سردار_شهید_مهدی_باکری فرمانده دلاور و غیور #لشگر_۳۱_عاشورا در عملیات عاشورایی #بدر
📽 تصاویری زیبا و پرخاطره از نقطه رهایی نیروهای خط شکن با حضور سردار باکری
…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💢 #آخرین_تصاویر
📽 فیلمی دیدنی و خاطره برانگیز از جزایر مجنون عراق و مراحل آمادهسازی رزمندگان لشگر ۳۱ عاشورا برای آغاز #عملیات_بدر
🌹 آخرین تصاویر بجامانده از سرداران سرافراز #استان_زنجان قبل از شهادت ، سرتیپ پاسدار #شهید_میرزاعلی_رستمخانی فرمانده تیپ اول و سرتیپ پاسدار #شهید_محمدناصر_اشتری فرمانده تیپ دوم #لشگر_۳۱_عاشورا
🌸 یاد باد یاد مردان مرد...
🇮🇷 عملیات بدر ، ۱۹ اسفند ماه ۱۳۶۳ در منطقه عملیاتی شرق دجله عراق انجام شد. رزمندگان اسلام در اولین روزهای عملیات موفق به شکست دشمن و تصرف مناطق زیادی شدند ، اما متاسفانه بعداً به دلیل برخی ناهماهنگی ها و سست کاریها ، مهمات و نیروهای پشتیبانی به خطوط نبرد نرسیده و باعث پیشروی عراقیها و شکست عملیات گردید و رزمندگان بعد از هفت روز نبرد سنگین و تن به تن مجبور به عقب نشینی و ترک منطقه عملیاتی شدند .
🌺 یاد باد آن روزگاران یاد باد...
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_اسلام
#فرماندهان_شهید_زنجان
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
📽 فیلمی دیدنی و خاطره برانگیز از جزایر مجنون عراق و مراحل آمادهسازی رزمندگان لشگر ۳۱ عاشورا برای آغاز #عملیات_بدر
🌹 آخرین تصاویر بجامانده از سرداران سرافراز #استان_زنجان قبل از شهادت ، سرتیپ پاسدار #شهید_میرزاعلی_رستمخانی فرمانده تیپ اول و سرتیپ پاسدار #شهید_محمدناصر_اشتری فرمانده تیپ دوم #لشگر_۳۱_عاشورا
🌸 یاد باد یاد مردان مرد...
🇮🇷 عملیات بدر ، ۱۹ اسفند ماه ۱۳۶۳ در منطقه عملیاتی شرق دجله عراق انجام شد. رزمندگان اسلام در اولین روزهای عملیات موفق به شکست دشمن و تصرف مناطق زیادی شدند ، اما متاسفانه بعداً به دلیل برخی ناهماهنگی ها و سست کاریها ، مهمات و نیروهای پشتیبانی به خطوط نبرد نرسیده و باعث پیشروی عراقیها و شکست عملیات گردید و رزمندگان بعد از هفت روز نبرد سنگین و تن به تن مجبور به عقب نشینی و ترک منطقه عملیاتی شدند .
🌺 یاد باد آن روزگاران یاد باد...
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_اسلام
#فرماندهان_شهید_زنجان
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💢 #آخرین_تصاویر
📽 فیلمی دیدنی از آخرین تصاویر بجامانده از سردار #شهید_مهدی_باکری فرمانده دلاور لشگر ۳۱ عاشورا در کنار سرداران شهید حاج احمد کاظمی ، محمود کاوه ، احمد سوداگر و محمدعلی شاهمرادی در #عملیات_بدر
⏳این فیلم حوالی ۲۳ اسفند ۱۳۶۳ در ساحل غربی هورالهویزه (شرق رودخانه دجله) و در حوالی یکی از پاسگاههای عراق مشهور به «روطه» یا «مدرسه» ضبط شده که جلسه قرارگاه فرماندهی عملیات را در یک گودال نشان می دهد که فرماندهان در حال بررسی نقشه منطقه عملیاتی می باشند.
🌸 یاد باد یاد مردان مرد
🇮🇷 عملیات بدر ، ۱۹ اسفند ماه ۱۳۶۳ در منطقه عملیاتی #شرق_دجله_عراق انجام شد. رزمندگان اسلام در اولین روزهای عملیات موفق به شکست دشمن و تصرف مناطق زیادی شدند ، اما متاسفانه بعداً به دلیل برخی ناهماهنگی ها و سست کاریها ، مهمات و نیروهای پشتیبانی به خطوط نبرد نرسیده و باعث پیشروی عراقیها و شکست عملیات گردید و رزمندگان بعد از هفت روز نبرد سنگین مجبور به عقب نشینی و ترک منطقه عملیاتی شدند .
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_اسلام
#سرداران_شهید
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
📽 فیلمی دیدنی از آخرین تصاویر بجامانده از سردار #شهید_مهدی_باکری فرمانده دلاور لشگر ۳۱ عاشورا در کنار سرداران شهید حاج احمد کاظمی ، محمود کاوه ، احمد سوداگر و محمدعلی شاهمرادی در #عملیات_بدر
⏳این فیلم حوالی ۲۳ اسفند ۱۳۶۳ در ساحل غربی هورالهویزه (شرق رودخانه دجله) و در حوالی یکی از پاسگاههای عراق مشهور به «روطه» یا «مدرسه» ضبط شده که جلسه قرارگاه فرماندهی عملیات را در یک گودال نشان می دهد که فرماندهان در حال بررسی نقشه منطقه عملیاتی می باشند.
🌸 یاد باد یاد مردان مرد
🇮🇷 عملیات بدر ، ۱۹ اسفند ماه ۱۳۶۳ در منطقه عملیاتی #شرق_دجله_عراق انجام شد. رزمندگان اسلام در اولین روزهای عملیات موفق به شکست دشمن و تصرف مناطق زیادی شدند ، اما متاسفانه بعداً به دلیل برخی ناهماهنگی ها و سست کاریها ، مهمات و نیروهای پشتیبانی به خطوط نبرد نرسیده و باعث پیشروی عراقیها و شکست عملیات گردید و رزمندگان بعد از هفت روز نبرد سنگین مجبور به عقب نشینی و ترک منطقه عملیاتی شدند .
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_اسلام
#سرداران_شهید
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab