دل باخته
837 subscribers
2.83K photos
2.96K videos
22 files
544 links
این کانال در راستای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و پیشبرد اهداف و آرمان های والای انقلاب اسلامی و پاسداری از حریم ولایت و رهبری فعالیت می کند.
بسیجی دل باخته حق و اهل ولایت است .

از وبلاگ دل باخته دیدن فرمائید
🅱 Pcdr.parsiblog.com
Download Telegram
💢 #پیش_بینی دقیق #سردار_شهید_حمید_باکری قائم مقام #لشگر_۳۱_عاشورا از آینده رزمندگان :

🔹دعا کنید که خداوند #شهادت را نصیب شما کند که در غیر اینصورت زمانی فرا میرسد که جنگ تمام میشود و رزمندگان سه دسته میشوند:

۱- دسته ای به مخالفت با گذشته خود برمی خیزند و از گذشته خود پشیمان می شوند

۲- دسته ای راه بی تفاوتی را بر می گزینند و در زندگی مادی غرق میشوند و همه چیز را فراموش می کنند

۳- دسته سوم به گذشته خود وفادار می مانند و احساس مسئولیت می کنند که از شدت مصائب و غصه ها دق خواهند کرد.

پس از خدا بخواهید که با وصال شهادت از عواقب زندگی بعد از جنگ در امان بمانید

چون عاقبت دو دسته اول ختم به خیر نخواهد شد و جزء دسته سوم ماندن بسیار دشوار خواهد بود .

🌸 روحش شاد و یادش گرامی

💔 سالگرد عملیات افتخار آفرین #خیبر و سالروز شهادت #سردار_حمید_باکری گرامی باد .

#دفاع_مقدس
#عملیات_خیبر
#جزایر_مجنون_عراق
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
💢 #سردار_شهید_قاسم_سلیمانی :
فرزندانتان را با نام #شهدا و تصاویر آنها آشنا کنید. 

📸 فرماندهان شهید #استان_زنجان در #عمليات_خيبر که در پیروزی و نگهداری #جزایر_مجنون_عراق نقش برجسته و تاثیر گذاری داشتند .

🥀 #سردار_شهید_طاهر_اجاقلو
🥀 #سردار_شهید_حسن_باقری
🥀 #سردار_شهید_مهدی_پیرمحمدی
🥀 #سردار_شهید_میکائیل_کریمی
🥀 #سردار_شهید_بهرام_حیدری

🌸 روحشان شاد و یادشان گرامی

💔 سالگرد عملیات افتخار آفرین #خیبر گرامی باد .

#دفاع_مقدس
#سرداران_شهید_زنجان
#عملیات_خیبر
#جزایر_مجنون_عراق
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
https://s6.picofile.com/file/8389289268/IMG_20170314_183259_175.jpg

📝 #خاطراتی مستند و میدانی از عملیات عاشورایی #بدر :

💢 #خط_همایون روز دوم

📌 #قسمت_۱۲

بسم الله الرحمن الرحیم

گلوله تانکها و راکت هلیکوپترها سنگرم را در بالای خاکریز بکلی درب و داغون کرده و گونی های پراز خاک را تکه و پاره کرده بودند ، با جابجایی چند گونی پراز خاک ، دوبار سنگر را سرپا کرده و نشسته و با احتیاط و دقت  از لبه خاکریز مشغول تماشای میدان نبرد و اطراف خط شدم . عراقی ها تا کنار کانال بدبو عقب کشیده و همانجا مشغول سازماندهی مجدد و جابجایی نیروها و ادوات زرهی خود بودند و در داخل و اطراف حوضچه ها هم هیچ‌ تحرکاتی دیده نمی شد ، خط کاملاً آرام بود و فقط صدای انفجارات متعددی از عقبه به گوش می رسید .

از فرصت بدست آمده استفاده کرده و کمی داخل سنگر استراحت کردم و بعد هم برخاسته و مشغول جمع آوری موشک آرپی جی از گوشه و کنار کانال شدم ، اما هر چه اینطرف و آنطرف را گشتم هیچ موشکی پیدا نکردم و به ناچار برای آوردن موشک به طرف پائین کانال و سمت جاده خاکی حرکت کردم .

کانالی که در آن مستقر بودیم ، کانال انتقال آب بود و ارتفاع  بلندی نداشت و برای در امان ماندن از تیر قناسه داران عراقی حتماً باید خمیده و نیم خیز داخل آن حرکت می کردی ، داشتم با احتیاط سمت جاده خاکی می رفتم و با تک تک بچه های دلاور گردان خوش و بش می کردم که یکدفعه معاون دلير گردان #سردار_شهید_رضا_زلفخانی را دیدم که چند گونی پر از موشک را به پشت گرفته و داره خمیده و نیم خیز سمت انتهای کانال می آيد ، با خوشحالی فراوان به استقبال اش رفته و سلام داده و خنده کنان پرسیدم آقا رضا ! این گونی ها صاحب داره ؟

سردار لبخندی زد و گفت : بله ! و با انگشت انتهای کانال را نشان داد و گفت : واسه اون سنگر آخری می برم . 

بوسه ای به صورت خاک آلوده و سیاه شده از دود و باروتش زدم و گونی ها را از دستش گرفته و گفتم : آخه شما چرا !؟ خودم داشتم می آمدم پایین که بیارم .

دستی به سرم کشید و گفت : خودم آوردم ‌که اولش ازت تشکر کنم و دوم اینکه دوتایی بریم و یه سری به حوضچه ها بزنیم .

گپ زنان آمدیم انتهای کانال و گونی های موشک را کنار سنگرم گذاشته و رفتیم سمت پل بتونی و سینه خیز از داخل لوله گذشته و روبروی حوضچه ها داخل سنگر مستقر و سردار با دوربین مشغول وارسی حوضچه ها شد و بعد از دقایقی هم دوربین را به دستم داده و با اشاره انگشت انتهای حوضچه ها را نشانم داد و گفت آنجا را نگاه کن .

در حوضچه آخری که چسبیده به خط عراقی‌ها بود ، تحرکات مشکوکی دیده می شد ، انگار خبرهایی آنجا بود ، تعدادی از نیروهای پیاده و کماندوهای عراقی خیلی یواشکی در حال رفت و آمد به داخل حوضچه بودند و تعدادی هم با دوربین از لبه حوضچه داشتن خط پدافندی ما را تماشا می کردند .

داشتم با دوربین حرکات عراقی ها را نگاه می کردم که سردار دستی به سر و گوشم کشید و انگشت خونی شو نشانم داد و با خنده گفت : شلیک اون همه موشک باید هم این بلا را سر گوش آدم بیاره ! هنوز حرفش تمام نشده بود که یکدفعه آتش باران هوایی و زمینی دشمن شروع و بارانی از گلوله توپ و خمپاره و کاتیوشا و موشک بر روی کانال باریدن گرفت و خبر از آغاز هجوم دوباره عراقی ها داد .

سریع به اینطرف پل برگشته و در داخل سنگر مشغول بستن خرج موشک ها شدم ، سردار هم کنارم نشست و گفت : عباس جان ! حوضچه ها بهترين معبر و راحت ترين گذرگاه برای نفوذ نیروهای عراقی به داخل کانال و غافلگير کردن بچه هاست ، خیلی حواست به آنها باشه و چشم ازشان برندار ، دیدی که دقايقی قبل داشتن با دوربين راه های نفوذ را بررسی می کردند ، احتمال داره اینبار دشمن از حوضچه ها برای نفوذ استفاده کنه و جلو بیاد ، باید خیلی مراقب اوضاع باشی تا یکدفعه خدای ناکرده خودت و بچه های گردان از این نقطه غافلگیر نشوند .

به سردار قول دادم که چهار چشمی مواظب حوضچه ها باشم و سردار هم بوسه ای به پیشانی ام زد و زیر اون آتش سنگین و بارانی از ترکش های مختلف که زوزه کشان از بالای سرمان می گذشت ، از سنگر خارج و نیم خیز راهی پایین کانال و سنگر فرماندهی گردان شد .

داشتم موشک های آماده را کنار دستم می چیدم که سردار زلفخانی دوباره به همراه برادر بسیجی حسن محمدی وارد سنگر شدند و سردار لبخند زنان گفت : حسن آقا را آوردم واسه کمک ، قراره موشک این سنگر را تامین کنه ، چندبار دیگر هم به برادر محمدی سفارش و تاکيد کرد که در هر شرایطی نباید بگذارد این سنگر بدون موشک بمونه ، بعد هم دوباره خدا حافظی کردیم و سردار به همراه برادر محمدی راهی پایین کانال شدند .

کم کم داشت صدای غرش تانک ها منطقه را فرا می گرفت که برادر محمدی خسته و نفس زنان از راه رسیده و چند گونی پر از موشک را کنار سنگر گذاشت...

❇️ #ادامه_دارد

🖍 خاطره از #بسیجی_جانباز_عباس_لشگری

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💢 #ببینید / #فداکاری در ذات مردم #ایران است

📽 عده ای انسان باوجدان و درست کردار با پول خود ، دستکش ‌و ماسک خریده و مجانی در بین مردم توزیع می کنند .

😡 عده ای آدم انسان نما هم دستکش و ‌ماسک را جمع آوری و احتکار می کنند تا با فشار به مردم سود بیشتری ببرند ..

🤔 به نظر شما کدام شأن زرنگ اند!؟

🇮🇷 مردم شریف ایران زمین در ذاتشان فداکاری و گذشت است ، این را من نمیگویم ، این موضوع را در طول تاریخ ثابت کرده‌اند.
۸ سال فداکاری در جبهه‌های جنگ و حماسه‌های متعدد در کارنامه این مردم است .
حساب مردم غیور ایران از سودجویان و محتکرین جداست...

#کرونا_بازی
#ویروس_کرونا
#فتنه_شیطان

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
💢 #توجه / #دو_آیه مبارکه از قرآن کریم برای #شفای هرگونه مرض و بیماری

🔹 در کتاب #قطب_الارشاد آورده اند ، این دو آیه متبرکه را در هنگام طلوع آفتاب و هنگام غروب آن بر هیچ مرض و هرگونه علت خوانده نشوند ، مگر آنکه زائل گرداند آن علت و مرض را خدای تبارک و تعالی به فضل و رحمت خود و آن دو آیه شریفه این است :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم

🔸1 ـ  از سوره الرعد آیه  31 :
( وَلَوْ أَنَّ قُرْآنًا سُيِّرَتْ بِهِ الْجِبَالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الأرْضُ أَوْ كُلِّمَ بِهِ الْمَوْتَى بَلْ لِلَّهِ الأمْرُ جَمِيعًا أَفَلَمْ يَيْأَسِ الَّذِينَ آمَنُوا أَنْ لَوْ يَشَاءُ اللَّهُ لَهَدَى النَّاسَ جَمِيعًا وَلا يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُوا تُصِيبُهُمْ بِمَا صَنَعُوا قَارِعَةٌ أَوْ تَحُلُّ قَرِيبًا مِنْ دَارِهِمْ حَتَّى يَأْتِيَ وَعْدُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لا يُخْلِفُ الْمِيعَادَ (٣١) )

🔸2 ـ  از سوره طه آیه  105 - 106 :
( وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْجِبَالِ فَقُلْ يَنْسِفُهَا رَبِّي نَسْفًا (١٠٥) فَيَذَرُهَا قَاعًا صَفْصَفًا (١٠٦)

📕 برگرفته شده از کتاب #دعای_مستجاب
تالیف : ملا محمد مهدی دامغانی معروف به ملای جن گیر دامغانی

#کرونا_بازی
#ویروس_کرونا
#فتنه_شیطان

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💢 #توجه / دعایی عظیم و سفارش شده از #آیت_الله_بهجت_ره برای جلوگیری از ابتلا به #بلاهای دنیوی از جمله #کرونا

♦️ایشان فرموده اند :
این دعا از امام صادق علیه السلام رسیده است و بسیار مهم است و برای در امان ماندن از هرگونه بلا و سختی و برای حفظ انسان باید صبح و شام ۳سه بار خوانده شود .

♦️دعا این است:

🔸 « اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِي دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ الَّتِي تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ تُرِيدُ ».

🔹« خداوندا ! من را در آن پوششى كه از هر بلا و آفتى حفظ مى‏ كند و هر كسى را كه بخواهى در آن قرار مى ‏دهى، قرار بده».

📚الكافي، ج‏2، ص: 534


🔺 یکی از #بلاها بیماری #کروناست پس هم خودتان را و هم خانواده عزیز خود را ملزم به خواندن هر روزه این دعا نمائید .

#کرونا_بازی
#ویروس_کرونا
#فتنه_شیطان

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
💢 #ببینید / ۳ فیلم کوتاه از اتفاقات عجیب امروز
چهارشنبه هفتم اسفند ماه ۹۸

۱ _ وضعیت خطرناک اتوبان #زنجان به قزوین

۲ _ سیل در #لرستان و فرار مردم به پشت بام خانه ها

۳ _ ورود سیلاب به داخل #تهران

😅 از #کرونا_بازی هم دیگه چی بگم که بیچاره مردم در فشار را از کار و زندگی انداخته ..

#فتنه_های_آخرالزمان
#کرونا_بازی
#ویروس_کرونا
#فتنه_شیطان

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
https://s6.picofile.com/file/8389449626/IMG_20180310_204153_188.jpg

📝 #خاطراتی مستند و میدانی از عملیات عاشورایی #بدر :

💢 #خط_همایون روز دوم ، پاتک دوم

📌 #قسمت_۱۳

بسم الله الرحمن الرحیم

کانال و اطراف آن یکسره و بی وقفه زیر گلوله باران و موشک باران دشمن است و تانکهای عراقی که تعدادشان چند برابر تک قبلی شده ، سرتاسر دشت مقابل را پوشانیده و آماده یورش به سمت کانال می شوند ، داخل کانال و بالای سرمان را دودی غلیظ از خاک و خاکستر فرا گرفته و گلوله های خمپاره شصت بدون کوچکترين صدائی چند تا چندتا و پشت سرهم به اطراف و داخل کانال اصابت کرده و ترکش های ريز و درشت زوزه کشان از بالای سرمان رد می شوند . 

طولی نمی کشد که سر و کله هواپیمای های عراقی هم بالای سرمان پیدا شده و از چندین جهت مختلف شروع به بمباران خط می کنند ، انواع مختلفی از هواپيماهای شکاری و بمب افکن هر چند دقيقه يکبار برفراز آسمان ظاهر گشته و بصورت گسترده و بی هدف راکت ها و بمب های خود را روی خط و اطراف آن خالی می کردند ، با شنیده شدن صدای قارقار از تشریف فرمایی هواپیماهای پی سی هفت هم آگاه شده و طولی هم نمی کشد که بارانی از راکت روی کانال باریدن می گیرد ، اوضاع داخلی کانال هیچ خوب نیست و از شدت انفجارات همه رزمندگان به داخل سنگرها خزیده و از ترس ترکش هایی که مثل نقل و نبات به روی کانال می ریزد ، احدی جرأت سربلند کردن ندارد ، صدای فرياد های دلخراش و دردآلود چند تن ازهمقطاران که سنگرشأن هدف راکت قرار گرفته و زخمی در وسط کانال افتاده اند از دور به گوش می رسد ، اوضاع  دارد وخيم و وخيم تر می شود و حجم آتشباران هم دقيقه به دقیقه بیشتر و بیشتر می شود .

حدود نیم ساعتی متر به متر منطقه را با انواع تسلیحات سبک و سنگین و انواع مختلف هواپیما شخم زدند و سپس یکدفعه آتشباران را قطع کرده و تانکها به حرکت در آمده و قشون عظیم دشمن به سمت کانال شروع به پیشروی کرد .

با خاموش شدن آتش باران دشمن ، امدادگران به داد رزمندگان مجروح رسیده و سریع پیکر مجروحان و شهدا‌ را به سمت جاده خاکی انتقال دادند ، تانکها که اینبار تعداد شأن به شمارش نمی آمد ، در چندین ستون افقی و غرش کنان به خط نزدیک و نزدیک تر شدند و چندصد متر به کانال مانده ، چند فروند هلیکوپتر هم بالای سرشان ظاهر شد و شروع به زدن سنگرهای بالای خاکریز کردند.

هلیکوپترها که خیالشان از بابت نبود پدافند هوایی راحت بود ، درجا بالای سر تانکها جلو می آمدند و در کانال و در هر سنگری کوچکترین فعالیتی را می دیدند ، بلافاصله با رگبار گلوله مسلسل خود سوراخ سوراخش می کردند و سپس با پرتاب چند راکت و موشک سنگر را کاملاً منهدم می کردند . وضعیت بقدری خطیر و بحرانی بود که همه در کف سنگرها میخکوب شده بودیم ، احدی از بچه‌ها داخل محوطه کانال و بالای خاکریز دیده نمی شد ، همه در داخل سنگرها پناه گرفته و کسی جرات سر بلند کردن نداشت .

از فاصله قشون دشمن با کانال بی خبر بودم ، اما صدای خش خش زنجیر تانکها لحظه به لحظه نزدیک و نزدیکتر می شد ، ناگهان فریاد الله اکبر در کانال طنین انداز شد و صدای شلیک موشک آر پی جی خبر از آغاز نبرد داد ، دیگر جای ترسیدن و پنهان شدن در سنگر نبود و باید برخاسته و وارد کارزار می شدم ، قبضه آر پی جی را برداشته و شتابان داخل سنگرم در روی خاکریز پریده و ضمن پناه گرفتن خیلی سریع از مابین گونی ها نگاهی به میدان نبرد انداختم ، چندتا تانک از قشون جدا و با سرعت تمام داشتن به طرف کانال می آمدند ، انگاری زنجیر پاره کرده بودند و هیچ ترس و واهمه ای هم از موشک و شکار شدن نداشتند .

تانک‌های پیشرو به پنجاه یا شصت متری خط رسیده بودند که فريادهای رعد آسای الله اکبر و سبحان الله رزمندگان با صدای تيراندازی و شلیک موشک آمیخته شد و سیلی از گلوله و موشک بطرف تانکهای مهاجم روانه شد ، در لحظات اولیه یکی از تانک ها مورد اصابت موشک قرار گرفته و آتش گرفت ، اما در کمال ناباوری و شگفتی بدون کوچکترين خسارت و توفیقی به راه خود ادامه داد . تازه فهمیدیم این تانک‌ها که اینگونه بی باکانه و نترس سمت کانال يورش آورده اند ، از نوع تانک‌های پیشرفته تی ۷۲ روسی می باشند که موشک آر پی جی هفت به زره فولادین آنان تاثیر گذار نمی باشد ، تنها سـلاح ضد زره موجود در خط آر پی جی هفت بود و‌ هر چه هم زدیم به تانکها هیچ کارگر نیفتاد تا اینکه بالاخره به چند متری خط رسیدند و یکی شأن مستقیم به خط زد و غرش کنان از دیواره خاکریز بالا آمد و نیمی از هیکل گنده شو داخل کانال انداخت و با رگبار مسلسل اتوماتیک خود شروع به زدن سنگرها کرد .

❇️ #ادامه_دارد

🖍 خاطره از #بسیجی_جانباز_عباس_لشگری

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💢 انیمشین پیشگیری از #کرونا

📽 🦠 آموزش راه‌های مقابله با ویروس کرونا برای بچه ها ..

⭕️ #توجه این کلیپ زیبا و دیدنی رو برای بچه‌هاتون پخش کنید و برای کسانی که فرزند دارند، بفرستید.
خیلی مهمه که بچه‌های کوچک ‌، راه‌های پیشگیری از ابتلا به #کرونا رو یاد بگیرند .

#فتنه_های_آخرالزمان
#کرونا_بازی
#ویروس_کرونا
#فتنه_شیطان

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
💢 #هشدار_شهدا

⭕️ #سردار_شهید_حسین_خرازی : هرچه که می کشیم و هر چه که بر سرمان می آید ، از نافرمانی خداست و همه ریشه در عدم ‌رعایت حلال و حرام خدا دارد...

🌸 روحش شاد و یادش گرامی

🔸 فرمانده بی ادعا ، جانباز سرافراز #سردار_شهید_حسین_خرازی فرمانده لشگر ۱۴ امام‌حسین(ع) از فرماندهان مؤثر و‌ حماسه ساز عملیات‌های رمضان ، والفجر مقدماتی ، والفجر ۴، خیبر ، والفجر ۸ و کربلای ۵ بود که در تاریخ ۸ اسفندماه سال ۱۳۶۵ در منطقه عملیاتی شلمچه به شهادت رسید .

#وصیت_شهدا
#دفاع_مقدس
#سرداران_شهید
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💢 #ببینید / نسخه کامل گفتگوی #سردار_شهید_اصغر_پاشاپور با سپهبد پاسدار #سردار_شهید_قاسم_سلیمانی در خطوط اول نبرد با داعش خونخوار

⭕️ آقای اصغر ! منو از چند تا گلوله می ترسونی....

🌺 سلام و درود بر شهیدان پاکباز و دلاور وطن ...

#انتقام_سخت
#جبهه_مقاومت
#سردار_شهید_قاسم_سلیمانی
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💢 #ببینید / فیلم منتشر شده از سوی #سازمان_بهداشت_جهانی در خصوص #ویروس_کرونا

📽 پاسخ این سوالات مهم در رابطه با #کرونا را در این فیلم پیدا می کنید .

🦠 ویروس کرونا چیست؟
🦠 ویروس کرونا از کجا می‌آید؟
🦠 چطور خود را در مقابل کرونا حفاظت کنم؟
🦠 آیا درمانی وجود دارد؟

👌 اطلاعات با ارزشی در مورد کرونا ارائه می دهد / #حتما_ببینید

#فتنه_های_آخرالزمان
#کرونا_بازی
#ویروس_کرونا
#فتنه_شیطان

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
https://s6.picofile.com/file/8389582118/IMG_20180312_180204_182.jpg

📝 #خاطراتی مستند و میدانی از عملیات عاشورایی #بدر :

💢 #خط_همایون روز دوم ، پاتک دوم

📌 #قسمت_۱۴

بسم الله الرحمن الرحیم

خط شکسته و کانال در آستانه سقوط بود با کوچکترین درنگی بقیه تانکها هم وارد کانال می شدند ، همه رزمندگان بخوبی می دانستند که دست يابی دشمن به کانال ، یعنی شکست کل عملیات ، یعنی اسارت ، یعنی برباد رفتن زحمات شبانه و روزی شهدا و رزمندگان حاضر در منطقه ، برای همین هم شجاعانه از هر طرف ، سمت تانک متجاوز که حالا نصف بیشترش داخل کانال بود ، با گلوله و موشک و نارنجک حمله ور شدند .

فاصله چندانی با تانک خط شکن نداشتم و مسلسل تانک هم مشغول زدن سنگرهای طرف چپ کانال بود ، بهترین فرصت برای شکار تانک بود ، برخاسته و تمام قد داخل سنگر ایستاده و آماده شلیک شدم ، برای انهدام و از کار انداختن تانک ، فقط و فقط باید ناحیه انتهایی برجک ، درست ناحیه اتصال به بدنه را می زدم تا موشک آر پی جی اثر می کرد و این کار ملتزم هدف گیری دقیق بود ، در حال نشانه گیری بودم که یکدفعه رگباری از گلوله به اطراف سنگر اصابت کرد، یکی از هلی‌کوپترها متوجه ام شده و مسلسلش را سمت سنگرم گرفته و تند تند رگبار می زد ، دیگر فرصتی برای دقت نبود و واسه همین هم بی مطلعی ماشه را کشیدم ، موشک به زره سمت راست تانک اصابت کرده و منفجر شد ، اما هیچ تاثیری برعملکرد آن نگذاشت و مسلسل اتوماتیک تانک هم سریعاً به طرف راست کانال چرخیده و شروع به زدن سنگرم کرد .

از آسمان رگبار گلوله های هلیکوپتر به روی سنگرم می بارید و از زمین هم گلوله های تانک یکی پس از دیگری به دیواره بیرونی سنگر اصابت می کردند ، فاصله آنچنانی با تانک نداشتم و گلوله های مسلسل سنگین با شدت و قدرت بیشتری به سنگر می خورند و باعث تکه و پاره شدن گونی ها پرازخاک می شدند ، چمپاته زده کف سنگر افتاده بودم و جرات تکون خوردن نداشتم و فقط به خدا التماس می کردم که سریعاً از این وضعیت خطرناک نجاتم دهد .

لحظات بسیار بد و وحشتناکی بود ، از آسمان گلوله های سبز و قرمز رسام مثل بارون روی سنگر می بارید و از سمت مقابل هم گلوله های مسلسل سنگین تانک یکی پس از دیگری به دیواره بیرونی سنگر می خورند و گونی های پر از خاک را چنان می لرزاند که یک به یک داخل سنگر سقوط می کردند ، خلاصه تیرباران بحدی شدید بود که اصلاً باورم نمی شد که بتوانم سالم و سلامت از سنگر خارج بشم ، دیگه داشتم غزل خداحافظی را می خواندم که به ناگهان صدای انفجار مهیبی امد و پشت سرش رگبار مسلسل تانک و هلیکوپتر متوقف شد و بعد هم صدای تکيبر و صلوات رزمندگان در فضای کانال پيچيد .

سریع برخاسته و دیدم که تانک مهاجم در حال سوختن است ، برجک تانک به گوشه ای پرت شده و خدمه بیچاره اش هم خیلی دلخراش در حال سوختن هستند ، شیرمرد زنجانی ، پیک مخلص و دلاور گردان ، برادر پاسدار (شهید) احـد اسکندری با تغییر جهت مسلسل تانک ، فرصت را غنیمت شمرده و در عملی جسورانه از سنگر خارج و در زیر باران تیر و ترکش و موشک ، از سمت پایین کانال خودشو به  تانک رسانیده و از فاصله بسیار نزدیک برجک شو هدف قرار داده و باعث پریدن برجک و انهدام تانک شده بود ، خدا را بابت نجاتم شکر کرده و با خوشحالی فراوان قاطی همهمه و شادی همقطاران شده و صدای خنده و تکبیر و صلوات فضای کانال را در برگرفت .

با انهدام تانک مهاجم ، بقيه تانکهای تی ۷۲ که در چندمتری کانال مشغول مانور بودند ، چنان وحشت زده و هراسان شدن که فوراً فرار را بر قرار ترجیح داده و شتابان دور زده و پا به فرار گذاشتند ، قشون اصلی دشمن که در سه رديف موازی و درحدفاصل پانصد متری کانال ایستاده بود ، با ديدن انهدام تانک و عقب گرد و فرار بقیه تانکهای تی ۷۲ از مقابل خط ، احساس خطر کرده و همگی شروع به فرار کردند ، تانکها و نفربرها بی درنگ دور زده و با سرعت تمام پا به فرار گذاشته و نيروهای پياده و کماندوهای گارد رياست جمهوری که پشت آنها پناه گرفته بودند ، بدون هیچ جان پناهی در وسط ميدان جا مانده و با اوضاع خنده دار و فریادهای عجیب و غریبی شروع به فرار کردند .

بار ديگر نصرت و امدادهای غيبی خداوند متعال شامل حال رزمندگان اسلام گردیده و نوای فتح و پيروزی ، غلغله شورانگيزی را در داخل کانال برپا نمود ‌. همه در حال بگو و بخند بودند و صدای خنده و شادی و تکبیر و صلوات رزمندگان از هر گوشه ای از خط به گوش می رسید . اما این جشن و شادی دوام زیادی نیاورد و با حمله هواپیمای عراقی دوباره همه جا را دود و انفجار و ترکش فرا گرفت و دوباره به داخل سنگرها پریده و همگی پناه گرفتیم ، حملات هوایی بصورت پیوسته ادامه یافت تا اینکه دوباره قشون عظیم تانکها و نیروهای عراقی آرایش هجومی گرفته و شروع به حرکت به سمت کانال نمودند .

❇️ #ادامه_دارد

🖍 خاطره از #بسیجی_جانباز_عباس_لشگری

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
💢 #حتما_بخوانید / #پیشگویی عجیب امیر المومنین علی علیه السلام از اوضاع #آخرالزمان و یک بلای کشنده بنام #بیماری_مرگ

⭕️ اصبغ بن نباته گويد: اميرالمؤمنين عليه السّلام فرمود:

🔸زمانى بر مردم مى آيد كه عمل زشت برترى (كامل ) پيدا كند و خودسازى نموده ، جلوه گرى نمايد.

🔸 پرده از روى محرمات برداشته شود، زنا آشكار مى گردد و مال يتيمان را حلال دانسته مى خورند، كم فروشى نمايند و شراب را به جاى آب انگور حلال دانند و رشوه را به عنوان هديه حلال شمرند. خيانت در امانت را جايز مى دانند، مردها شبيه به زنها و زنها شبيه به مردها شوند.
به حدود و احكام نماز اعتنا نمى كنند، در آن زمان براى غير خدا (سياحت ،تجارت ، ريا، سياست و غيره ) حج كنند.

🔸در آن زمان گاهى ماه شب اول آنقدر بزرگ (ديده ) شود كه به نظر دو شب آيد و گاهى در شب اول ديده نشود، پس چون ماه ديده نشود روز اول ماه رمضان را روزه نگيرند و روز عيدفطر را روزه بگيرند.

🔸 در آن زمان #مراقب_باشيد ، #مراقب_باشيد ، مبادا خداوند ناگهان انتقام گيرد .

🔸 همانا در پس آن زمان مرگ سريع و عجيبى خواهد بود به گونه اى كه مرد ، هنگام صبح سالم است و شب به خاك سپرده مى شود ، شب زنده است و صبح مرده .

🔸در آن زمان پيش از آنكه به #بيمارى_مرگ مبتلا شوند واجب است وصيت خود را بكنند و نماز را در اول وقت به جا آورند مبادا تا آخر وقت اجل مهلت ندهد.

🔸هر كدام از شما كه آن زمان را درك كند شب نخوابد مگر با طهارت (وضو) و اگر بتواند در تمام احوال با طهارت باشد ، زيرا نمى داند ملك الموت چه وقت به سراغ او مى آيد.

🔸من شما را ترساندم اگر بترسيد و فهماندم اگر بفهميد و پند دادم اگر پند بگيريد، در نهان و آشكار از #خدا_بترسيد و (سعى كنيد) #مسلمان_بميرد چه هر كس غير از اسلام ، دينى قبول كند از او پذيرفته نخواهد شد و در آخرت از زيانكاران است .

📚 منبع : بحار انوار ، ج 96.
📕پیشگویی‌های امیرالمؤمنین ع‍ل‍ی‌ ب‍ن‌ اب‍ی‌ طال‍ب‌ (ع) به قلم سید محمد نجفی یزدی

#فتنه_های_آخرالزمان
#کرونا_بازی
#ویروس_کرونا
#فتنه_شیطان

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
https://www.upsara.com/images/e259370_IMG_20171009_212849_832_-_Copy.jpg

📝 #خاطراتی مستند و میدانی از عملیات عاشورایی #بدر :

💢 #خط_همایون روز دوم ، پاتک سوم

📌 #قسمت_۱۵

بسم الله الرحمن الرحیم

دوباره زمین زیر پایمان می لرزید و صدای وحشتناک انفجارات و غرش رعب آور تانکها ، فضای منطقه را در برگرفته بود . قشون عظیم دشمن که شامل صدها دستگاه تانک و تعداد بیشماری نیروی پیاده و کماندو است ، گام به گام به خط پدافندی گردان نزدیک و نزدیکتر می شوند .

همسنگران خسته و بيخواب اما با دل هایی آرام و چشمانی باز در سنگرها پناه گرفته وآماده رویارویی با لشگر دشمن هستند ، آتش پرحجم دشمن درست روی کانال و اطراف آن متمرکز شده و ابری سیاه از دود و خاکستر سرتاسر خط را پوشانیده است ، گلوله و ترکش همچون باران به روی سنگرها فرو می ريزد و از سمت مقابل هم تانک ها دیواره کانال و سینه خاکریز را آماج گلوله توپ قرار داده و با تاکتیک آتش و حرکت جلو می آیند .

نحوه آرايش رزمی عراقی ها ، اينبار با دفعات گذشته کاملآ فرق می کنه ، تعداد تانک ها و نفربرهای زرهی بقدری زیاد شده که واقعاً به شمارش نمی آید ، آن همه تانک از کجا می آمدند و برای چه درآن نقطه از منطقه عملیاتی تجمع می کردند ، شده بود برایمان یک سوال اساسی ، تانکها که کل دشت مقابل را پوشانیده بودند ، درچند ستون افقی و عمودی حرکت ميکردند و پشت سر هر کدام تعداد زیادی از نيروهای پياده و کماندو عراقی در حال حرکت بودند .

قشون پرتعداد دشمن دوباره تا نیمه های میدان آمده و سپس همچون دفعه قبل دهها دستگاه تانک از قشون جدا و با سرعت سمت کانال آمدند . به صد متری کانال نرسیده بودند که درگیری شروع و اولین موشک ها به بدنه تانک ها اصابت و کمانه کرد ، همه تانک‌های پیش قراول از نوع تی ۷۲ و ضد موشک بودند ، چاره ای نبود باید با هر چه داشتیم از شکستن خط جلوگیری می کردیم ، نبردی نابرابر شروع و با موشک و گلوله و نارنجک به استقبال تانک ها رفتیم ، اما هرچه شلیک کردیم به زره فولادین شأن برخورد و کمانه کرد ، تا اینکه به چندمتری کانال رسیده و چندتاشون مستقیم به دل خط زده و شروع به بالا آمدن از خاکریز کردند ، درست در این زمان چند فروند هلیکوپتر عراقی هم از فراز آسمان شروع به زدن سنگرها کردند . 

مسلسل هلیکوپترها اجازه تکون خوردن به کسی نمی داد و تانکها هم غرش کنان مشغول بالا آمدن از دیواره خاکریز بودند ، لحظات خوف آور و وحشتناکی بود ، سایه تلخ و شوم شکست بر کانال افتاده و با شکستن خط و از دست دادن کانال چند قدمی بيشتر فاصله نداشتیم ‌، دگرباره باید دلاوری برخاسته و کاری می کرد ‌.

یکی از تانک ها که معلوم بود از بقیه پر دل و جرات تره ، غرش کنان خودشو از خاکریز بالا کشیده و قصد سرازیر شدن به داخل کانال را داشت که یکدفعه صدای بلند الله اکبر در کانال پیچیده  و بسیجی ( غواص شهید ) يوسف قربانی ، بی توجه به رگبار گلوله مسلسل تانکها و هلیکوپترها با شهامت و شجاعت دوان دوان خود را به تانک مهاجم رسانیده و خیلی تند و تيز از دیواره تانک بالا رفته و با سرعت تمام نارنجکی به داخل کابين تانک انداخته و بعد هم با چابکی خاصی از بالای تانک به داخل سنگری در داخل کانال پريده و خود را از نظرها پنهان نمود .

با انفجار نارنجک ، تانک مهاجم که تا بالای خاکریز بالا آمده بود ، عقب عقب برگشته و چندمتری از خاکریز فاصله گرفت و سپس درب برجک باز شده و خدمه زخمی و وحشت زده اش از داخل کابین تانک بيرون پريده و در کنار تانک ، دست ها را به عنوان تسليم بالای سرشان گرفته و ناله زنان و التماس کنان به سمت کانال آمدند .

بقیه تانک های پیشرو تی ۷۲ که مشغول بالا آمدن از دیواره خاکریز بودند با دیدن حال و روز تانک منهدم شده و خدمه مجروح و اسیرش ، چنان دچار وحشت و سردرگمی شدند که بی مطلعی عقب کشیده و دور زده و شتابان از کانال دور شدند و هنوز به قشون اصلی نرسیده بودند که تمام تانک ها و نیروهای پیاده حاضر در میانه میدان عقب گرد نموده و شروع به عقب نشینی کردند .

به اين ترتيب ، تک سنگين و نفس گير عراقی ها ، اينبار نيز با عنايت و رحمت بی انتهای خداوند متعال و ايثار و از خودگذشتگی و روحيه شهادت طلبی رزمندگان پاکباز دفع گرديد و نوای پیروزی بار دیگر در کانال طنین انداز شده و صدای بلند فریادهای الله اکبر و صلوات فضای منطقه را پرکرد . مشغول بگو و بخند با دوستان همرزم بودم که صدای دلنشین اذان يکی از همسنگران ، جانی تازه در کالبد خسته و کوفته مان دمید ، یک به یک تیمم کرده و سجاده رضا و تسليم در سنگر عشق پهن کرده و رو بسوی قبله دلدار ، به نماز عشق ایستادیم .

❇️ #ادامه_دارد

🖍 خاطره از #بسیجی_جانباز_عباس_لشگری

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab