دل باخته
837 subscribers
2.83K photos
2.96K videos
22 files
544 links
این کانال در راستای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و پیشبرد اهداف و آرمان های والای انقلاب اسلامی و پاسداری از حریم ولایت و رهبری فعالیت می کند.
بسیجی دل باخته حق و اهل ولایت است .

از وبلاگ دل باخته دیدن فرمائید
🅱 Pcdr.parsiblog.com
Download Telegram
💢 #هفت_پست بسیار مهم در مورد پیشگیری و مقابله با ویروس #کرونا

🙏 لطفاً با توجه به انتشار وسیع شایعات در مورد این بیماری این هفت پست مفید و کاربردی را در فضای مجازی نشر دهید.

👌 #توصیه_مهم : خود را به خالق یکتا بسپار...

🔹 یا مَنْ اِسْمُهُ دَوآءٌ وَ ذِکْرُهُ شِفآءٌ یا مَنْ یَجْعَلُ الشِّفاءَ فیما یَشاءُ مِنَ الاَْشْیاءِ

اى که نامش دوا و ذکرش شفا است
اى که بنهد شفا را در هر چیزى که خواهد
ای مرهم درد همه دردمندان
لباس عافیت برتن همه بیماران بپوشان

🤲 آمین یا رب العالمین

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺 🇺🇸 #قاتل #سردار_سلیمانی را #شاد_نکنید!

🔺 #رای_ندادن ، یعنی اجازه دادن به افرادی نالایق برای قانون گذاری ، اون هم از نوع کلانش که تقریبا تمام شئون زندگی ما را تحت تاثیر قرار خواهد داد .

🔺 #رای_ندادن ، یعنی تضعیف اقتدار ملی و امنیت و آرامش کشور

🔺 #رای_ندادن ، یعنی قاتلان خونخوار #سردار_شهید_قاسم_سلیمانی ، آمریکا و اسرائیل و عربستان وهابی را شاد کردن و به خون پاک ۲۰۰ هزار #شهید خیانت کردن ..

🔺 #رای_ندادن ، یعنی پشت پا زدن به چهل و یک سال مقاومت و ایستادگی و استقامت انقلاب اسلامی ..

🔺 #رای_ندادن ، یعنی تنها گذاشتن حسین ابن علی (ع) در کربلا و بیعت با کوفیان پیمان شکن و مهمان کش

و...

🔹 پس حتما #رای_خواهیم_داد : به
#افراد_مؤمن ، #شجاع ، #وظیفه‌شناس ، #پرانگیزه ، #وفادار_به_مردم ، #وفادار_به_انقلاب

🇮🇷 هموطن : برای رای خودت ارزش زیادی قائل باش و بدان هر رأی یک موشک به قلب دشمن قسم خورده انقلاب شیطان بزرگ آمریکا خواهد بود .

#انتخابات
#انتخاب_اصلح
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab.
https://s7.picofile.com/file/8388824084/IMG_20180318_200814_314.jpg

📝 #خاطراتی مستند و میدانی از عملیات عاشورایی #بدر :

💢 #خط_همایون روز اول

📌 #قسمت_هفتم

بسم الله الرحمن الرحیم

با عقب کشیدن کماندوهای عراقی از داخل حوضچه ها ، تانک های مهاجم دشمن نیز عقب گرد کرده و شتابان صحنه نبرد را ترک نموده و بار دیگر با کمک امدادهای غيبی خداوند متعال و پایداری و فداکاری نیروهای جان برکف گردان ، فتح و پيروزی نصيب جبهه توحید گردیده و صدای تکبیر و شادی و خنده دلاورمردان فضای کانال را در برگرفت .  

به همراه #سردار_شهید_رضا_زلفخانی و یاران دلاورش به این سوی پل بتونی آمده و بنا به دستور ایشان دو تن از رزمندگان برای حفاظت از انتهای کانال کنارم مانده و سردار هم برای سرکشی به سنگرهای بقیه رزمندگان سمت پایین کانال رفت .

آفتاب سوزان و زيبای جنوب آرام و آرام داشت می رفت تا غروب  سرخ فام خود را آغاز کند و اين غروب با تمامی غروب های که در طول حياتم ديده بودم فرق داشت ، خورشيد کاملاً سرخ سرخ شده و کل زمین و آسمان را به رنگ قرمز مبدل کرده بود ، انگاری زمین و آسمان از خجالت لاله های پرپر همچون شقايقی داغدار شده بودند ، رنگ سرخ آسمان با سرخی خاک منطقه درآميخته و ترکيبی کاملآ خونرنگ به همه جا بخشيده بود و هر طرف نگاه می کردی سرخ و سرخ بود .

همانطور مبهوت تماشای سرخی زمین و آسمان ‌بودم‌ که خورشيد اندک اندک از نظرها پنهان و نوای دلنشين اذان مغرب در فضای خسته کانال پیچیده و آرامش دلپذيری را به خط بخشید ، همسنگران یک به یک تیمم کرده و بصورت نشسته در داخل سنگرها به نماز عشق ايستاده و صدای راز و نياز عاشقانه شأن از هر گوشه ای از کانال به آسمان برخاست .

بعد از اقامه نماز اندکی نان خشک و کنسرو خورده و با آماده کردن تجهیزات انفرادی آماده تحویل خط و برگشت به عقب شدیم ، چند ساعتی منتظر رسیدن نیروهای تازه نفس ماندیم اما هیچ خبری از‌ گردان های پشتیبان نشد ، حوالی ساعت ۹ شب بود که پیک دلاور گردان #پاسدار_شهید_احد_اسکندری به تک به تک سنگرها اعلام کرد که گردان در خط مانده گار است و دستور تنظیم برنامه نگهبانی شبانه را به فرماندهان ابلاغ نمود .

رزمندگان گردان از لحظه ورود به منطقه عملیاتی یکسره و یک نفس در حال حرکت و جنگ و نبرد بودند و هیچکدام استراحت و خوابی نداشتند و حالا بعد از یک شب پر حادثه و سراسر خون و خطر و یک عملیات ناموفق و پر شهید که چارچوب گردان را کاملاً به هم ریخته بود و یک روز تماماً درگیری و دفع چند تک بسیار قوی دشمن ، به اینگونه ای خسته و بی رمق و بی‌خواب بودند که بی هوا سرپا خوابشان می برد و باتوجه به کمی نفرات اکثراً توقع تحویل خط و برگشت به عقبه را داشتند و با شنیدن خبر ماندن گردان چند دقیقه ایی داخل کانال همهمه ای به پا شد و صدای اعتراض بعضی ها بلند شد . اما بعد کم کم همه جا را سکوت گرفت و بچه هایی که هنوز توانی در بدن داشتند به نگهبانی پرداخته و بقیه هم خیلی سریع بصورت نشسته در داخل سنگرهای کوچک و روباز خود به خواب شیرینی فرو رفته و داخل کانال کاملاً سوت و کور شد .

با برادر پاسدار رضا رسولی و بسیجی آقا محمد در سنگری به ابعاد یک متر در یک متر بودیم ، برادر رسولی و آقا محمد کف سنگر دراز کشیده و پاهایشان را به سمت ‌بالا بلند کرده بودند و من هم بر روی یک گونی پر از خاک کنار لبه کانال نشسته و در حال نگهبانی بودم .

شب از نيمه گذشته بود و کانال و اطراف آن بطرز عجیبی خلوت و ساکت بود ، منطقه در آرامشی خوف ناک و بی سر و صدا فرو رفته و هیچ تبادل آتشی در خطوط نبرد دیده نمی شد و فقط هر از گاهی چند گلوله منور در آسمان منطقه روشن و با صدای دلخراش جيرجير سوخته و خاموش می شدند .

اتفاقات ناگواری که بعدازظهر در مقابل حوضچه ها داشتم ، تاثیر بدی روی ذهنم گذاشته بود و یکسره به نفوذ کماندوهای عراقی با چاقوی سربری و سیم اسرائیلی به داخل کانال فکر می کردم و از دلهره و نگرانی فقط و فقط سمت حوضچه ها را زیر نظر گرفته و با دقت به لبه حوضچه سوم نگاه می کردم که قابل رویت بود و دید خوبی بهش داشتم .

مدت زمان نگهبانیم تموم شده و باید طبق برنامه یکی از هم‌رزمان را برای تحویل پست بیدار می کردم ، اما راستش بقدری نگران نفوذ عراقی ها از داخل حوضچه ها بودم که اصلاً دلم نمی خواست در خواب غافلگیر و اسیر دشمن شوم و برای همین هم با تمام خستگی و بیخوابی که واقعاً آزارم می داد ‌، هوشیار نشسته و چنان گوش هایم را تیز کرده بودم که با کوچکترین صدایی سریع واکنش نشان داده ‌و آماده درگیری و شلیک می شدیم .

خلاصه شبی وحشتناک و سراسر ترس و دلهره بود ، عدم شناخت کافی از منطقه و ندانستن موقعیت خط هراس عجیبی در دلم انداخته بود و برای همین هم به نگهبانی ‌ادامه داده و از بیدار کردن رفقا صرف نظر کردم ‌.

❇️ #ادامه_دارد

🖍 خاطره از #بسیجی_جانباز_عباس_لشگری

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
💢 #وصیت_شهدا

📝 فرازی زیبا از #وصیتنامه گهربار فرمانده دلاور اطلاعات و عملیات تیپ انصار المهدی #استان_زنجان #سردار_شهید_منصور_سودی :

🔸بدانيد كه حاصل خون و تلاش اين ملت است كه شما به اين مرتبه رسيده‌ايد
و بدانيد برادرم شمايى كه اكنون در پشت ميز نشسته اى .
بدان كه اين ميز ، ميز رياست نيست .

مواظب باش كه يادت نرود اين ميز حاصل خون اين جوانان عزيز و برومند است.

🌺 روحش شاد و یادش گرامی

🌸 #سردار_شهید_منصور_سودی
شیرمرد زنجانی از رزمندگان سلحشور و فرماندهان حماسه ساز #استان_زنجان در دوران دفاع مقدس که مردادماه ۱۳۶۶ در #عملیات_نصر_۷ در ارتفاعات #سلیمانیه_عراق به شهادت رسید و پیکر مطهرش بعداز ۲۷ سال به وطن بازگشت .

#دفاع_مقدس
#سرداران_شهید_زنجان
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
https://s6.picofile.com/file/8388896368/IMG_20180317_184603_836.jpg

📝 #خاطراتی مستند و میدانی از عملیات عاشورایی #بدر :

💢 #خط_همایون روز اول

📌 #قسمت_هشتم

بسم الله الرحمن الرحیم

در سکوتی وهم انگیز و‌ تاريکی دلهره آور شب ، مشغول بازنگری و بررسی اتفاقات تلخ و شيرين ديشب و امروز گردان و نیروهای جانبرکف و عاشقش بودم ، به حوضچه ها خیره بودم و به شهدا و زخمی های لشگر هشت نجف فکر می کردم که هنگام عقب نشینی با ما نیامده و در داخل حوضچه پنجم جا موندن ، مقابلم صحرائی پر از ستاره های درخشان و نورانی بود که از گوشه به گوشه اش بوی عطر دلنشين عشق و وفا می آمد ، آنطرف خاکریز ناشناس و کوچک مان پيکرهای قطعه قطعه شده ياران بود ، بدنهای له شده ، آن سو مکانی پاک و مقدس بود ، که يادآور واقعة روز عاشورا و بيانگر مظلوميت سيد و سالار شهيدان و جانبازی هفتاد و دو يار وفادار ايشان بود ‌.

آسمان داشت کم کم تغییر رنگ میداد و به نیلی می زد که نم نم نسیم سرد و استخوان سوز جنوب شروع به وزیدن کرد ، یکدفعه چنان احساس سرمای شدیدی کردم که سریع بادگیر را از کوله پشتی در آورده و مشغول پوشیدنش شدم ، درست در همین لحظه ، صدایی مشکوک از داخل حوضچه ها به گوشم رسید ، شتابان چندتا خشاب پر کلاش کمرم گذاشته و چندتا نارنجک هم به فانوسقه انداخته و با احتیاط کامل از لبه کانال بصورت سینه خیز سمت بالای حوضچه ها رفتم .

چون شب و تاریکی بود و دشمن دیدی روی کانال و خاکریز نداشت ، دیگه از داخل پل بتونی رد نشده و از بالای پل گذاشته و با احتیاط فراوان خود را به سنگری رسانیدم که بعدازظهر ساخته بودم ، سنگر درست مقابل حوضچه ها بود و دید خوبی بر روی تمامی حوضچه ها و اطراف شأن داشت ، نیمی از حوضچه ها و دور و برشأن قشنگ دیده می شد ، اما بقیه به دلیل تاریکی شب قابل رویت نبودند ، چند دقیقه ای از داخل سنگر با دقت فراوان مشغول وارسی حوضچه‌ها شده و در زیر نور منورهایی که در آسمان روشن می شدند ، گوشه و کنار و اطراف شأن را بخوبی دید زدم ، اما خوشبختانه هیچ چیز مشکوکی به چشمم نخورد و خبری هم از نیروهای نفوذی دشمن نبود .

خیالم راحت شد و عزم برگشت نمودم که دوباره صدایی از داخل حوضچه اول شنیدم ، مابین کانال و لبه حوضچه اول چندمتری فاصله بود که باید از کانال خارج و خود را به آن می رساندم ، دیواره بلند حوضچه ها محل خوبی برای پنهان شدن عراقی ها بود و برای دیدن کامل فضای داخلی حوضچه ها حتماً باید به کنار لبه آنها می رفتم ، کار بسیار خطرناکی بود از سنگر خارج شدن و در دشت صاف سمت حوضچه ها رفتن ، اما هیچ چاره ای نبود و باید هر طوری بود از وضعیت داخلی حوضچه اول و خالی بودن آن از کماندوهای عراقی مطلع می شدم ، تنها جان خودم مطرح نبود و در صورت ورود کماندوهای عراقی جان تمام بچه‌های رزمنده در داخل کانال به خطر می افتاد .

پس از بررسی دقیق اطراف با احتیاط کامل از سنگر خارج و سینه خیز از خاکریز پایین آمده و نیم خیز و بی سر و صدا سمت لبه حوضچه اول رفته و بالای حوضچه جان پناهی یافته و یواشکی و با دقت مشغول وارسی داخل حوضچه و کنار و گوشه آن شدم ، بجز چندتا موش چاق و چله که بین جنازه های عراقی در حال رفت و آمد و خوش گذرانی بودند ، چیز دیگری ندیدم و برای اطمینان خاطر چندتا نارنجک هم داخل حوضچه اول و دوم انداخته ‌و سریع به داخل کانال برگشته و در داخل سنگر نظاره گر اوضاع حوضچه ها شدم .

چند دقیقه ایی صبر کرده و وقتی دیدم وضعیت عادی است و هیچ خبری از واکنش و عکس العمل عراقی ها نیست ، خیالم آسوده شد و به سمت سنگرم در آنطرف پل راه افتادم . صدای انفجار نارنجک ها موجب بیداری برادر رسولی و آقا محمد شده و هر دو از خواب پریده و به دنبال علت حادثه بودند ، ماجرا را شرح دادم و بعد هم برادر رسولی پست نگهبانی را تحویل گرفت و ماهم کف سنگر دراز کشیدیم که بخوابیم ، فضای داخلی سنگر بسیار تنگ و کوچک بود و یا باید نشسته می خوابیدی و یا پشت را کف سنگر گذاشته و پاها را بلند کرده و بالا نگه می داشتی ، خلاصه اصلأ جای راحتی نبود و هر چه هم تلاش کردم خوابم نبرد، تا اینکه سحر دمید و صدای دلنشین اذان صبح فضای کانال را عطرآگین کرد .

سریع برخاسته و تیمم کرده و نماز را بصورت نشسته در بیرون سنگر خواندم ، هوا داشت دیگه روشن می شد که به داخل سنگر برگشته و نشسته و پشتم را به گونی های سنگر تکیه داده و زانوهایم را بغل کرده و به همان صورت خوابم برد .

❇️ #ادامه_دارد

🖍 خاطره از #بسیجی_جانباز_عباس_لشگری

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💢 #طرح_لبیک_یا_خمینی

📽 #ببینید / اعزام گسترده و پرشور رزمندگان خط شکن و حماسه ساز #استان_زنجان برای شرکت در عملیات غرور آفرین #خیبر ، #جزایر_مجنون ، اسفند ماه ۱۳۶۲

💔 یاد باد آن روزگاران ، یاد باد

✌️ سوم اسفند ماه سالروز آغاز #عملیات_خیبر را گرامی داشته و یاد و نام شهدای پاکباز #گردان_حضرت_ولیعصر_عج و #گردان_حضرت_امام_حسین_ع #استان_زنجان در این عملیات مهم و سرنوشت ساز را پاس می داریم .

#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#عملیات_خیبر
#جزایر_مجنون_عراق
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💢 #ببینید / سخنرانی زیبا و عرفانی #سردار_شهید_مهدی_زین_الدین فرمانده دلاور و مخلص #لشگر_۱۷_علی_ابن_ابیطالب_ع
قبل از آغاز #عملیات_خیبر برای رزمندگان آماده عملیات در حسینیه لشگر

📽 رزمندگان خط شکن و حماسه ساز #استان_زنجان هم در این جلسه فراموش نشدنی حضور دارند .

💔 یاد باد آن روزگاران ، یاد باد

✌️ #گرامی_باد سوم اسفند ماه سالروز آغاز #عملیات_خیبر و سالگشت رشادت ها و حماسه ها و دلاورمردی های فرماندهان و رزمندگان و شهدای پاکباز #گردان_حضرت_ولیعصر_عج و #گردان_حضرت_امام_حسین_ع #استان_زنجان در این عملیات افتخار آفرین

#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#عملیات_خیبر
#جزایر_مجنون_عراق
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
https://s7.picofile.com/file/8388996992/IMG_20180417_142846_788.jpg

📝 #خاطراتی مستند و میدانی از عملیات عاشورایی #بدر :

💢 #خط_همایون روز دوم

📌 #قسمت_نهم

بسم الله الرحمن الرحیم

با صدای وحشتناکی از خواب پریده و دیدم که چند فروند هواپیمای جنگنده عراقی در ارتفاع بسیار پایین در حال عبور از بالای کانال هستند ، دشمن عقبه را زیر آتش گرفته و با هواپیما و توپخانه دورزن بطور مستمر آبراه ها و خطوط مواصلاتی و پدهای پشتیبانی و تدارکاتی لشگرها را می زد ، صدای انفجارات قوی بصورت متوالی از عقبه به گوش می رسید و لحظه ای هم قطع نمی شد ، اما با این وجود خط ما کاملاً ساکت و آرام بود . عراقی ها با چند دستگاه لودر بزرگ در حال ایجاد معبر و خاکریز کنار کانال بدبو بودند و بچه های ما هم عده ای مشغول جمع آوری مهمات در کنار سنگرشأن ‌بودند و عده ای هم تند تند گونی های پراز خاک را جابجا کرده و خرابی های سنگرهای خود را ترمیم می کردند .‌

خلاصه همه چیز آرام بود و از تیر و ترکش هنوز خبری نبود ، آقا محمد چندمتری پائین تر مشغول ساخت سنگر بود و از برادر رسولی هم خبری نبود ، برایم صبحانه کنار گذاشته بودند ، کمی نان و پنیر خورده و بلند شده و مثل سایر هم‌رزمان شروع به رفع اشکالات سنگر کرده و از گوشه و کنار کانال موشک آر پی جی جمع کرده و کنار سنگر چیدم .

فرشی از ترکش های ریز و درشت کف کانال را پوشانده بود و گلوله های منفجر نشده توپ و خمپاره و موشکهای آرپی جی و مينی کاتيوشا هر طرف دیده می شد ، در حال گشت زنی و بررسی موقعیت خط بودم که برادر بسيجی مصطفی جلدی چند گونی موشک آرپی جی برایم آورده و پیغام سردار زلفخانی معاونت دلاور گردان مبنی بر حفاظت شدید از حوضچه ها و جلوگیری از نفوذ نیروهای دشمن را ابلاغ نموده و رفت . تعداد زیادی موشک کنار سنگرم جمع کرده بودم و گونی های پراز موشک برادر جلدی هم به تعداد شأن افزوده و خیالم از بابت مهمات کلی راحت شد .

مشغول بستن خرج به زیر موشک ها و کشیدن ضامن شأن بودم که یکدفعه بارانی از گلوله های خمپاره ۶۰ و موشک های مینی کاتیوشا به روی کانال باریدن گرفت و در عرض چند لحظه ‌بقدری گلوله خمپاره و موشک مینی کاتیوشا به اطراف و داخل کانال اصابت کرد که همه جا را دود و آتش و خاکستر فرا گرفت و روز روشن مثال شب تیره و تار شد ، شتابان داخل سنگر پریده و در گوشه ای پناه گرفته و دست هایم را روی سرم گذاشته و منتظر پایان آتش باری دشمن شدم .

آتش سنگين و پرحجم ادوات سبک عراقی ها ، دقيقأ روی کانال و اطراف آن ریخته می شد و‌ چنان حجم سنگین و گسترده ای داشت که صدای انفجارات لحظه ای قطع نمی شد و ترکشهای ریز و درشت و سنگ و کلوخ همچون نقل و نبات به روی سنگرها می ریخت .

گلوله باران دشمن چنان گسترده و پر تعداد بود که همه رزمندگان در داخل سنگرهای کوچک و ناامن خود زمین گیر و میخکوب شده بودند و در محوطه داخلی کانال هیچ کس دیده نمی شد . حدود نیم ساعتی هرچه داشتند و از دستشان بر آمد ، روی کانال ریخته و باعث انهدام چند سنگر و شهادت و مجروحیت تعدادی از رزمندگان شدند .

بعد از کوبیدن شدید کانال ، عراقی ها دست از آتشباری برداشته و غرش تانک ها خبر از آغاز هجوم دشمن داد . برای آشنایی با اوضاع منطقه ، با احتیاط به لبه خاکریز کشیده و سریع و یواشکی نگاهی به دور و اطراف انداختم ، تعداد زیادی تانک از کانال بدبو گذشته و در سه ستون افقی به صف شده بودند و نیروهای پیاده و کماندوهای گارد ریاست جمهوری عراق فوج فوج از راه رسیده و در پشت تانکها موضع می گرفتند .

باور کردنی نبود ، تعداد تانک‌های دشمن چندین برابر رزمندگان داخل کانال بود ، صدها دستگاه تانک و نفربر زرهی و ده ها گردان کماندو و پیاده دشمن مقابل مان صف کشیده و آماده یورش به سمت کانال بودند ‌.

نبردی نابرابر و ناجوانمردانه پیش رو داشتیم ، پنجاه یا شصت نفر نیروی خسته و بی خواب در مقابل یک قشون عظیم با تجهیزات مدرن روز و تعدادی زیاد نیروی تعلیم دیده کماندو و پیاده ...

❇️ #ادامه_دارد

🖍 خاطره از #بسیجی_جانباز_عباس_لشگری

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💢 امشب #شهادت_نامه عشاق امضاء می شود

📽 #ببینید / تجهیز و اعزام رزمندگان خط شکن و حماسه ساز #استان_زنجان به منطقه عملیاتی #خیبر ، اسفند ماه ۱۳۶۲ ، انرژی اتمی اهواز ، مقر فرماندهی #لشگر_۱۷_علی_ابن_ابیطالب_ع

💔 یاد باد آن روزگاران ، یاد باد

✌️ #گرامی_باد سوم اسفند ماه سالروز آغاز #عملیات_خیبر و سالگشت رشادت ها و حماسه ها و دلاورمردی های فرماندهان و رزمندگان و شهدای پاکباز #گردان_حضرت_ولیعصر_عج و #گردان_حضرت_امام_حسین_ع #استان_زنجان در این عملیات افتخار آفرین

#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#عملیات_خیبر
#جزایر_مجنون_عراق
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💢 #حتما_ببینید

📽 توصیه‌های بسیار مهم وزیر بهداشت کشور #سنگاپور درباره مقابله با ویروس #کرونا با دوبله فارسی

🔺دست به صورتتون نزنید.

🔺عمده ترین راه انتقال ویروس از طریق ریز قطره ها و ترشحات در فواصل کوتاه است. از طریق عطسه و سرفه. تماس این ریز قطره ها با چشم ها، بینی و دهان (مخاطات باز) چه بصورت مستقیم و چه به صورت غیرمستقیم ناشی از تماس دست با سطوح الوده است.

🔺تاکنون هیچ دلیلی بر انتشار ویروس از طریق هوا دیده نشده است.

🔺#دستکش برای افراد سالم بهتر از #ماسک است .

#ویروس_کرونا
#فتنه_شیطان

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💢 #ببینید / چگونه با #ویروس_کرونا مقابله کنیم ؟

📽 توصیه های مهم و عملی پزشک متخصص برای پیشگیری از آلودگی به ویروس کرونا

#ویروس_کرونا
#فتنه_شیطان

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💢 #شهدا و #اسرای #عملیات_خیبر

📽 #ببینید / فیلمی یافت شده از اداره استخبارات عراق ، شهدای والامقام و آزادگان سرافراز عملیات غرور آفرین #خیبر در اسفند ماه ۱۳۶۲ را نشان می دهد ،که در مناطق عملیاتی #طلائیه #جزایر_مجنون به دست مزدوران بعثی افتاده اند .

👌 به طرز نگاه و رفتار اسیران ایرانی خوب نگاه کنید ، انگاری آنها عراقی ها را به اسارت گرفته اند..

💔 دل شیر نداری ، سفر عشق مرو

✌️ خجسته باد ، یاد و نام شهدای پاکباز و آزادگان سرافراز #استان_زنجان در #عملیات_خیبر ، اسفند ماه ۱۳۶۲ منطقه عملیاتی #طلائیه #جزایر_مجنون عراق

#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#عملیات_خیبر
#جزایر_مجنون_عراق
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
https://s6.picofile.com/file/8389107750/IMG_20200223_224308_859.jpg

📝 #خاطراتی مستند و میدانی از عملیات عاشورایی #بدر :

💢 #خط_همایون روز دوم ، پاتک اول

📌 #قسمت_دهم

بسم الله الرحمن الرحیم

صدای غرش و خش خش خشن زنجیر تانکها خبر از آغاز تک عراقی ها داده و قشون عظیم دشمن گام به گام به کانال نزدیک و نزدیک تر می شود ، تانک ها تا اواسط میدان با سرعت جلو آمده و یکدفعه همگی توقف کرده و با تیربار سنگین خود شروع به زدن تک تک سنگرهای کانال نمودند .

هر کجا در تاج خاکریز ، گونی پر از خاک دیده می شد ، مورد هدف متوالی گلوله های تیربار تانکها قرار گرفته و سوراخ سوراخ و منهدم می شد ، گلوله ها یکسره به دیواره کانال و تاج خاکریز و گونی سنگرها اصابت می کرد و موجب پریدن و متلاشی شدن گونی های پر از خاک می شد ، فضای داخلی کانال مملو از گرد و خاک و خاکستر و دود شده و رگبار گلوله های سنگین تانکها با صدای وحشتناک شاق و شوق از بالای سنگر می گذشتند ، اوضاع بقدری خطری بود که از ترس رگبار گلوله ها جرات بلند کردن سر و نگاه به اطراف را نداشتم و برای همین هم به شدت نگران نفوذ نیروهای دشمن از داخل حوضچه ها بودم .

تانک ها مدتی سنگرها را تیرباران کردند و بعد حرکت نموده و کمی جلوتر آمده و با گلوله مستقیم توپ شروع به زدن دیواره کانال و سنگرها کردند ، گلوله های مستقیم توپ ، یکی پس از دیگری به دیواره کانال و تاج خاکریز میخورد و از شدت انفجارات کانال و سنگر می لرزید و گونی های پراز خاک یکی پس از دیگری از بالای خاکریز سقوط کرده و داخل سنگر می ریخت .

همسنگران کم تعداد گردان ، خسته و بيخواب ، در زير بارانی از گلوله ها و ترکشهائی که همچون سيل بروی سنگرهايشان فرو می ريخت ، با روحيه ای بسيار قوی و محکم و با دل هائی آرام و پراميد ، خود را مهيای جنگيدن با قشون پياده دشمن و مقابله با تک تانک های دشمن می کردند ، ذره ای ضعف و وحشت در چهره هايشان ديده نمی شد و بی توجه به آتشباران سنگين و سهمگين عراقها ، با ايمانی قوی و چشمانی باز چشم انتظار فرارسيدن زمان روياروئی با مزدوران بعثی بودند .

تانکها چند دقیقه ایی کانال و سنگرهای روی خاکریز را زیر آتش توپ های خود قرار داده و سپس ستون اول تانکها از قشون جدا شده و با سرعت تمام بطرف کانال آمده و در نزدیکی کانال شروع به انجام مانور و ایجاد دود نمودند . انگاری داشتند دنبال نقطه ضعف خط پدافندی می گشتند تا از آنجا کانال را مورد هجمه قرار دهند ، تانکهای پیش‌رو با حرکات مارپیچ از چپ و راست به خاکریز نزدیک شده و تا به تیررس می رسیدند ، شتابان دور زده و عقب می کشیدند .

تانکها چندباری این حرکت را تکرار کردند تا اینکه دفعه آخر ، دیگه دور نزده و با سرعت تمام از چند نقطه به طرف کانال هجوم آوردند ، نزدیک و نزدیک تر شدند تا اینکه به تیررس موشک‌های آر پی جی رسیده و با فریاد الله اکبر یکی از رزمندگان دلاور و جان برکف نبرد و تیراندازی آغاز و از هر سمت و سوی کانال گلوله و موشک همچون سیل روانه میدان شد ‌.

اولین موشک را با ذکر مقدس ( سبحان الله) به سمت تانکها شلیک کرده و سریع جایم را عوض کرده و دومی را زدم و بعدش سومی و چهارمی تا اینکه دیگه گوش هایم چیزی را نشنیده و کاملآ کر شدم ، دیگه ‌حتی صدای انفجار گلوله های توپ و خمپاره های ۱۲۰ را که به اطراف کانال می خورد را هم نمی شنیدم و برای همین هم هیچ توجه ای به ترکش های ریز و درشتی که مثل باران به داخل کانال می بارید نمی کردم و فقط موشک بود که داخل لوله آر پی جی گذاشته و شلیک می کردم .

بقيه دلاور مردان گردان نيز وضعيتی بهتر از من نداشتند و در سرتاسر کانال مردانه و عاشقانه داخل سنگرها ايستاده و با چنگ و دندان از خط پدافندی دفاع و از سقوط کانال جلوگیری ميکردند و در این میان هرازگاهی سنگری منهدم می شد و عزيزی از جمع ياران کم شده و توسط برادران امدادگر به عقبه منتقل می شد و خبر مجروحیت و شهادتش سنگر به سنگر می گشت تا در نهایت به انتهای کانال و سنگر ما می رسید .

حدود دوساعتی درگيری با شدت تمام ادامه پیدا کرد تا اینکه قشون عظیم دشمن ، از حمله های مکرر و ناکامی های پی در پی خسته شده و‌ بدون گرفتن کوچکترین نتیجه ای ، شروع به عقب کشیدن تانکها و نفرات پیاده خود نمود ، صدای صلوات و فریاد های الله اکبر در کانال پیچیده و بار دیگر قدرت ايمان بر قدرت نظامی و تجهیزات مدرن پیروز شده و دشمن زبون در مقابل غیرت و استقامت رزمندگان کم تعداد داخل کانال کم آورده و سر تسليم فرود آورد.

❇️ #ادامه_دارد

🖍 خاطره از #بسیجی_جانباز_عباس_لشگری

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💢 #ببینید / آلبومی زیبا و دیدنی از عکسهای به یادگار مانده رزمندگان خط شکن و حماسه ساز #استان_زنجان در عملیات غرور آفرین #خیبر با نوحه ای شنیدنی و خاطره انگیز از بلبل خمینی ره #حاج_صادق_آهنگران

🔹 یا رسول الله دعا کن خیبری دیگر رسید
کربلا آماده شو بهر حسین یاور رسید

💔 نامشان جاوید و یادشان گرامی

✌️گرامی باد ، یاد و نام شهدای پاکباز و فرماندهان حماسه ساز #استان_زنجان در #عملیات_خیبر ، اسفند ماه ۱۳۶۲ منطقه عملیاتی #طلائیه #جزایر_مجنون عراق

#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#عملیات_خیبر
#جزایر_مجنون_عراق
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
https://s7.picofile.com/file/8389202550/IMG_20180314_215512_448.jpg

📝 #خاطراتی مستند و میدانی از عملیات عاشورایی #بدر :

💢 #خط_همایون روز دوم

📌 #قسمت_۱۱

بسم الله الرحمن الرحیم

مقاومت جانانه همسنگران و ناتوانی نيروهای بعثی در بازپس گيری کانال ، دشمن زبون را حسابی خشمگین کرده و برای در هم شکستن مقاومت رزمندگان ، نیروی هوایی خود را نیز وارد معرکه نبرد کرد ، هنوز گرد و خاک یورش تانکها در داخل کانال نخوابیده بود که یکدفعه چند فروند هواپیمای میگ عراقی بر فراز آسمان ظاهر شدند و با توجه به عدم وجود پدافند هوايی در منطقه از ارتفاعی بسيار پائين به خط نزدیک و از دو سمت بالا و پائین ، داخل کانال و‌ اطراف خط را به رگبار گلوله مسلسل خود بسته و با خیالی آسوده بمب هایشان را بر روی سرمان ریخته و از آسمان منطقه دور شدند .

با رفتن ميگ های عراقی ، سر و کله چند فروند هواپیمای قدیمی با صدای عجیب قارقار بالای سرمان پیدا شد و چند دور در اطراف کانال زده و سپس با صدای عجیب تری شروع به راکت باران کانال از ارتفاع بسیار بالا کردند ، بارانی از راکت های کوچک ، اما ویرانگر به روی مواضع گردان باریدن گرفت و در هر عرض چند ثانیه خط به جهمنی سوزان و آتشین تبدیل شد و در لحظات اولیه چندین سنگر در داخل کانال مورد اصابت راکت قرار گرفته و تعدادی هم از رزمندگان مجروح و شهید شدند .

هواپيمای پی سی هفت که آن وقت‌ها رزمندگان نام قارقارک برآن نهاده بودند ، یکی از مدرن ترین هواپیماهای روزجهان بود که از سوی قدرت های غربی ناجوانمردانه در اختیار صدام قرار گرفته بود و عراق هم از سال ۱۳۶۳ این نوع هواپیما را وارد معرکه های نبرد کرده و در طول جنگ هم استفاده  گسترده ای از آنها می نمود . هواپيمای پی سی هفت صدای همچون صدای هواپيماهای دو موتوره قديمی داشت و چون آن روزها هیچ شناختی ازش نداشتیم ، اول فکر کردیم که متعلق به جنگ جهانی دوم هستند و عراقی ها برای عملیات شناسایی و عکس برداری از آنها استفاده میکنند و برای همین هم زیاد به پرواز شأن در بالای سرمان توجه نکرده و پناه نگرفتیم ، اما بعداً با دیدن قدرت مانور و آتش دقیق و راکت های فراوانش ، تازه فهمیدیم که با چه سلاح پیشرفته و خطرناکی ‌مواجه هستیم و شتابان در داخل سنگرها پناه گرفتیم ، لامذهب در ارتفاع بسیار بسیار بالا ، یکدفعه ترمز می کرد و درجا می ایستاد و با صدایی بسیار عجیب و خنده دار شروع به پرتاب پی در پی راکت می کرد .

کانال و اطراف خط بطور متوالی داشت با چهار فروند هواپيمای پی سی هفت راکت باران می شد که یکدفعه چند فروند هلیکوپتر هجومی دشمن نيز در آسمان منطقه ظاهر و از سمت مقابل شروع به زدن سنگرها نمودند ، همه جای کانال را دود و آتش فرا گرفته بود و گلوله های مسلسل سنگین هلیکوپترها بصورت متوالی به تاج خاکریز و دیواره کانال و گونی های خاک اصابت می کرد و موجب گرد و خاک عظیمی در داخل کانال شده بود ‌، هلیکوپترها مدتی با مسلسل سنگین خط پدافندی و سنگرهایی بالای خاکریز را زدند و بعدش کمی جلوتر آمده و با موشک و راکت شروع به زدن سنگرها کرده و در هر سنگری کوچکترین حرکتی دیدند ، بلافاصله با موشک و راکت مورد هدف قرارش دادند .

برای دقایقی اوضاع خط کاملاً به هم ریخت و سنگرهای بالای خاکریز یکی پس دیگری مورد اصابت راکت یا موشک قرار گرفت و مهندم شد . هلی‌کوپترهای دشمن که می دانستند هیچ گونه سلاح پدافند هوایی درخط وجود ندارد با خیالی آسوده به کانال نزدیک می شدند و با دقت تمام سنگرهای فعال را می زنند ، ببینید چه جنگ نابرابر و ناجوانمردانه ای بود ، آنطرف تا بن دندان مسلح به سلاح های جدید و مدرن و اینطرف بدون کوچکترین پشتیبانی زمینی و هوایی ، با سلاح های سبک و انفرادی ، بدون داشتن حتی یک قبضه تیربار دوشکا که سمت هلیکوپترها شلیک کنه و باعث ترس و فرارشان شود ، وضعيت داشت لحظه به لحظه خطيرتر و بحرانی تر می شد و اگراوضاع به همين منوال ادامه پیدا می کرد ، سنگری سالم در کانال باقی نمی‌ماند . با ترس و نگرانی هيکل خود را جمع کرده و کف سنگر بصورت چمباته زده  پناه گرفته بودم و مدام با خداوند متعال راز و نياز کرده و التماس می کردم که از این وضعیت خطرناک نجات مان دهد .

خلاصه هواپيماها و هلیکوپترها آنقدر خط را زدند که عاقبت مهمات شأن تمام شد و مجبور به ترک آسمان منطقه شدند ، با اتمام آتشباران هوایی دشمن منطقه آرام شد و سکوت و آرامش به داخل کانال برگشت ، اما کلی خرابی در سنگرها داشتیم و اکثر سنگرهای دفاعی بالای خاکریز منهدم شده و باید بازسازی می شدند ، می‌دانستیم که این پایان حملات عراقی ها نیست و خیلی زود دوباره سمت کانال یورش خواهند آورد و برای همین هم  بدون کوچکترین استراحتی همگی برخاسته و با سرعت مشغول ترميم سنگرها و تکمیل مهمات خود شدیم ....

❇️ #ادامه_دارد

🖍 خاطره از #بسیجی_جانباز_عباس_لشگری

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
💢 #توجه / #هفت آیه مبارک که انسان را از شر #امراض ایمن نگاه می دارد .

💠 #آیات_سبعه

🔹در قرآن عظیم الشان هفت آیه است که هرکس اگرهر روز بخواند و یا آنها را حرز و تعویذ نموده و با خود دارد ، اگر از آسمان بلا بارد و یا از زمین بیرون آید در امان باشد ، باذن خدایتعالی و از تمام امراض ایمن گردد .

و آن آیات شریف اینها هستند :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

🔸1 ـ  از سوره توبه آیه  51 :
( قُلْ لَنْ يُصِيبَنَا إِلا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَنَا هُوَ مَوْلانَا وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ (٥١) )

🔸2 ـ  از سوره یونس آیه  107 :
( وَإِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلا كَاشِفَ لَهُ إِلا هُوَ وَإِنْ يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلا رَادَّ لِفَضْلِهِ يُصِيبُ بِهِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ (١٠٧) )

🔸3 ـ  از سوره هود آیه  6 :
( وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الأرْضِ إِلا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَيَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُبِينٍ (٦) )

🔸4 ـ  از سوره هود آیه  56 :
( إِنِّي تَوَكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ رَبِّي وَرَبِّكُمْ مَا مِنْ دَابَّةٍ إِلا هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا إِنَّ رَبِّي عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ (٥٦) )

🔸5 ـ  از سوره العنکبوت آیه  60 :
( وَكَأَيِّنْ مِنْ دَابَّةٍ لا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ يَرْزُقُهَا وَإِيَّاكُمْ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ (٦٠) )

🔸6 ـ  از سوره فاطر آیه  2 :
( مَا يَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِنْ رَحْمَةٍ فَلا مُمْسِكَ لَهَا وَمَا يُمْسِكْ فَلا مُرْسِلَ لَهُ مِنْ بَعْدِهِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ (٢)  )

🔸7 ـ  از سوره الزمر آیه  38 :
( وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلْ أَفَرَأَيْتُمْ مَا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ أَرَادَنِيَ اللَّهُ بِضُرٍّ هَلْ هُنَّ كَاشِفَاتُ ضُرِّهِ أَوْ أَرَادَنِي بِرَحْمَةٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِكَاتُ رَحْمَتِهِ قُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ عَلَيْهِ يَتَوَكَّلُ الْمُتَوَكِّلُونَ (٣٨) )


📕 برگرفته شده از کتاب #دعای_مستجاب
تالیف : ملا محمد مهدی دامغانی معروف به ملای جن گیر دامغانی

#ویروس_کرونا
#فتنه_شیطان

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💢 #ببینید / قدرت ایران اسلامی را...

📽 سرلشکر #تامیر_هایمن ، فرمانده اداره امان ( اداره اطلاعات ارتش رژیم صهیونیستی )

🔹ایرانی ها به دنبال تسلط بر محورهای ارزشمند و راهبردی در خاورمیانه هستند....!

🔹 قدرت محور مقاومت در منطقه

#انتقام_سخت
#جبهه_مقاومت
#سردار_شهید_قاسم_سلیمانی
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab