Forwarded from اقلیم چهارم | محمد محبوبی
🔸راز گل سرخ
بدون هیچ اغراق و مبالغهای، «سایه سرخ: سرگذشت تشکیلات مخفی حزب توده ایران (۱۳۵۳-۱۳۶۲)» را باید یکی از مهمترین و جدیترین آثار درباره حزب توده دانست. جدیدترین اثر موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی به قلم محمدامین فرجالهی اگرچه نیمنگاهی به تاریخچه حزب توده در دوره پهلوی دارد، اما تمرکز خود را بر عملکرد حزب توده در سالهای پس از پیروزی انقلاب و سرانجام ضربه به حزب و انحلال آن قرار داده است.
کتاب در ابتدا یکی از نظریات مبارزاتی لنین را مرور میکند: «تلفیق کار علنی و کار مخفی». مطابق این اصل اساسی لنین که پس از کنگره چهارم حزب سوسیالدمکرات کارگری روسیه در اوایل ۱۹۰۶ مبنای کار بلشویکها شد، تشکیلاتی مخفی در نیروهای مسلح امپراتوری روسیه شکل گرفت. این شبکه نظامی مخفی ابتدا زیر نظر «دبیرخانه موقت سازمانهای نظامی حزب سوسیالدمکرات کارگری روسیه» و سپس تحت نظر «دبیرخانه نظامی مرکزی» فعالیت میکرد. در ژوئن ۱۹۱۷ وقتی انقلابیون کمونیست دستور حمله به سنپترزبورگ را صادر کردند، ۳۷ گروه نظامی مخفی در پایتخت غافلگیرانه فعال شدند و پیروزی کودتاگونه کمونیستها را رقم زدند.
نویسنده توضیح میدهد این اصل لنین الهامبخش مخفیکاری حزب کمونیست ایران و سپس حزب توده ایران بود و سازمانهای مخفیانهای مانند شبکه نظامیان حزب کمونیست ایران و سازمان افسران حزب توده ریشه در این اصل دارند. کتاب سپس به شکلگیری «سازمان نوید» در سال ۱۳۵۳ میپردازد؛ سازمانی پنهانی متشکل از هواداران حزب توده که موفق شد با کمیته مرکزی حزب در لایپزیک ارتباط برقرار کند و تحت هدایت تودهایها به جمعآوری اطلاعات و انتشار نشریه بپردازد. ساواک تا زمان پیروزی انقلاب هیچگاه نتوانست سازمان نوید را کشف کند.
سازمان نوید سنگ بنای «تشکیلات مخفی حزب توده» پس از پیروزی انقلاب بود. حزب توده همزمان با حمایت و همکاری آشکار و علنی با جمهوری اسلامی، در لایه پنهان خود مشغول گسترش تشکیلات مخفی بود؛ تا جایی که در طول پنج سال شبکه بزرگی را در ارتش، دولت، صداوسیما، مطبوعات و حتی احزاب دیگر مانند حزب جمهوری اسلامی ایجاد کرده بود. این در حالی بود که طبق نوشته روزنامه مردم، ارگان رسمی حزب، «ما صریحا اعلام میکنیم که در هیچ مقام دولتی جمهوری اسلامی ایران «رسوخ» نکردهایم، نمیکنیم و نخواهیم کرد.»
یکی از نوآوریهای کتاب، معرفی «منبع اقبال» است. منبع اقبال یکی از افسران کاگب در ایران بود که اوایل سال ۱۳۵۷ حاضر به همکاری با ساواک شد و فعالیت افسران کاگب را به ساواک و پس از انقلاب به دفتر اطلاعات نخستوزیری گزارش میکرد. جالب آن که این منبع اقبال بود که جلسه محمدرضا سعادتی از مجاهدین خلق با ولادیمیر فیسنکو از کاگب در اردیبهشت ۱۳۵۸ را به مقامات اطلاعاتی وقت گزارش کرد.
از دیگر بخشهای بسیار مهم کتاب، ضربه به حزب توده در سالهای ۱۳۶۱ و ۱۳۶۲ است. نویسنده ضمن بررسی روایتهای موجود مانند «تاثیرپذیری از انگلیس» یا «حذف رقیب»، به بررسی این موضوع میپردازد که ضربه به حزب توده پروژه بود یا پروسه. پس از بررسی اسناد و کتابهای متعددی از آرشیوهای ایرانی و غیرایرانی، نویسنده روایت مستندی از فرایند ضربه به حزب توده و نحوه کشف تشکیلات مخفی ارائه میدهد.
#مسائل_ایران #حزب_توده #معرفی_کتاب
📝به اقلیم چهارم بپیوندید
بدون هیچ اغراق و مبالغهای، «سایه سرخ: سرگذشت تشکیلات مخفی حزب توده ایران (۱۳۵۳-۱۳۶۲)» را باید یکی از مهمترین و جدیترین آثار درباره حزب توده دانست. جدیدترین اثر موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی به قلم محمدامین فرجالهی اگرچه نیمنگاهی به تاریخچه حزب توده در دوره پهلوی دارد، اما تمرکز خود را بر عملکرد حزب توده در سالهای پس از پیروزی انقلاب و سرانجام ضربه به حزب و انحلال آن قرار داده است.
کتاب در ابتدا یکی از نظریات مبارزاتی لنین را مرور میکند: «تلفیق کار علنی و کار مخفی». مطابق این اصل اساسی لنین که پس از کنگره چهارم حزب سوسیالدمکرات کارگری روسیه در اوایل ۱۹۰۶ مبنای کار بلشویکها شد، تشکیلاتی مخفی در نیروهای مسلح امپراتوری روسیه شکل گرفت. این شبکه نظامی مخفی ابتدا زیر نظر «دبیرخانه موقت سازمانهای نظامی حزب سوسیالدمکرات کارگری روسیه» و سپس تحت نظر «دبیرخانه نظامی مرکزی» فعالیت میکرد. در ژوئن ۱۹۱۷ وقتی انقلابیون کمونیست دستور حمله به سنپترزبورگ را صادر کردند، ۳۷ گروه نظامی مخفی در پایتخت غافلگیرانه فعال شدند و پیروزی کودتاگونه کمونیستها را رقم زدند.
نویسنده توضیح میدهد این اصل لنین الهامبخش مخفیکاری حزب کمونیست ایران و سپس حزب توده ایران بود و سازمانهای مخفیانهای مانند شبکه نظامیان حزب کمونیست ایران و سازمان افسران حزب توده ریشه در این اصل دارند. کتاب سپس به شکلگیری «سازمان نوید» در سال ۱۳۵۳ میپردازد؛ سازمانی پنهانی متشکل از هواداران حزب توده که موفق شد با کمیته مرکزی حزب در لایپزیک ارتباط برقرار کند و تحت هدایت تودهایها به جمعآوری اطلاعات و انتشار نشریه بپردازد. ساواک تا زمان پیروزی انقلاب هیچگاه نتوانست سازمان نوید را کشف کند.
سازمان نوید سنگ بنای «تشکیلات مخفی حزب توده» پس از پیروزی انقلاب بود. حزب توده همزمان با حمایت و همکاری آشکار و علنی با جمهوری اسلامی، در لایه پنهان خود مشغول گسترش تشکیلات مخفی بود؛ تا جایی که در طول پنج سال شبکه بزرگی را در ارتش، دولت، صداوسیما، مطبوعات و حتی احزاب دیگر مانند حزب جمهوری اسلامی ایجاد کرده بود. این در حالی بود که طبق نوشته روزنامه مردم، ارگان رسمی حزب، «ما صریحا اعلام میکنیم که در هیچ مقام دولتی جمهوری اسلامی ایران «رسوخ» نکردهایم، نمیکنیم و نخواهیم کرد.»
یکی از نوآوریهای کتاب، معرفی «منبع اقبال» است. منبع اقبال یکی از افسران کاگب در ایران بود که اوایل سال ۱۳۵۷ حاضر به همکاری با ساواک شد و فعالیت افسران کاگب را به ساواک و پس از انقلاب به دفتر اطلاعات نخستوزیری گزارش میکرد. جالب آن که این منبع اقبال بود که جلسه محمدرضا سعادتی از مجاهدین خلق با ولادیمیر فیسنکو از کاگب در اردیبهشت ۱۳۵۸ را به مقامات اطلاعاتی وقت گزارش کرد.
از دیگر بخشهای بسیار مهم کتاب، ضربه به حزب توده در سالهای ۱۳۶۱ و ۱۳۶۲ است. نویسنده ضمن بررسی روایتهای موجود مانند «تاثیرپذیری از انگلیس» یا «حذف رقیب»، به بررسی این موضوع میپردازد که ضربه به حزب توده پروژه بود یا پروسه. پس از بررسی اسناد و کتابهای متعددی از آرشیوهای ایرانی و غیرایرانی، نویسنده روایت مستندی از فرایند ضربه به حزب توده و نحوه کشف تشکیلات مخفی ارائه میدهد.
#مسائل_ایران #حزب_توده #معرفی_کتاب
📝به اقلیم چهارم بپیوندید
Telegram
آرشیو اقلیم چهارم
👍4❤1
Forwarded from مجله میدان آزادی
◽ بیست عکس سعید صادقی از خرمشهر ۱۳۵۹
👤 #سعید_صادقی، از مهمترین عکاسان جنگ، از جمله کسانی است که هم در روزهای سقوط خرمشهر و هم در روزهای آزادی خرمشهر در این شهر حضور داشته است و بخش مهمی از میراث تاریخی جنگ خرمشهر با دوربین او برای تاریخ ایران ثبت شده است؛ به همین دلیل ما برای قرار مصاحبه پرونده، روز سوم خرمشهر امسال را انتخاب کردیم. صادقی به تبع حضور خود در این دو برههٔ زمانی در خرمشهر، دو آلبوم مفصل از هر دو فصل تاریک و روشن خرمشهر در آرشیو شخصی خود دارد.
📷 فهرست عکسهایی که در ادامه تماشا میکنید، ۲۰ عکس برگزیده به انتخاب تحریریه مجله میدان آزادی از آلبوم «خرمشهر ۱۳۵۹» سعید صادقی عکاس سرشناس ایرانی است. یادآوری میشود بخشی از این عکسها برای نخستینبار و بهطور اختصاصی توسط مجله میدان آزادی منتشر میشود. فهرست دوم عکسهای خرمشهر استاد سعید صادقی (مربوط به سال ۱۳۶۱ و روزگار آزادی) نیز فردا در همین رسانه منتشر خواهد شد.
🔗 فهرست بیست عکس سعید صادقی از وضعیت جنگی خرمشهر ۱۳۵۹ را در پرونده پرتره سعید صادقی بخوانید.
#مجله_میدان_آزادی
#فهرست_آثار
1️⃣1️⃣7⃣8⃣
@azadisqart
👤 #سعید_صادقی، از مهمترین عکاسان جنگ، از جمله کسانی است که هم در روزهای سقوط خرمشهر و هم در روزهای آزادی خرمشهر در این شهر حضور داشته است و بخش مهمی از میراث تاریخی جنگ خرمشهر با دوربین او برای تاریخ ایران ثبت شده است؛ به همین دلیل ما برای قرار مصاحبه پرونده، روز سوم خرمشهر امسال را انتخاب کردیم. صادقی به تبع حضور خود در این دو برههٔ زمانی در خرمشهر، دو آلبوم مفصل از هر دو فصل تاریک و روشن خرمشهر در آرشیو شخصی خود دارد.
📷 فهرست عکسهایی که در ادامه تماشا میکنید، ۲۰ عکس برگزیده به انتخاب تحریریه مجله میدان آزادی از آلبوم «خرمشهر ۱۳۵۹» سعید صادقی عکاس سرشناس ایرانی است. یادآوری میشود بخشی از این عکسها برای نخستینبار و بهطور اختصاصی توسط مجله میدان آزادی منتشر میشود. فهرست دوم عکسهای خرمشهر استاد سعید صادقی (مربوط به سال ۱۳۶۱ و روزگار آزادی) نیز فردا در همین رسانه منتشر خواهد شد.
🔗 فهرست بیست عکس سعید صادقی از وضعیت جنگی خرمشهر ۱۳۵۹ را در پرونده پرتره سعید صادقی بخوانید.
#مجله_میدان_آزادی
#فهرست_آثار
1️⃣1️⃣7⃣8⃣
@azadisqart
❤9👍1
Forwarded from اقلیم چهارم | محمد محبوبی
🔸صلح تحمیلی نام دیگر قرارداد تسلیم است
آنچه باید در دومین پیام رهبر انقلاب درباره جنگ تحمیلی اسرائیل بر ایران مورد توجه قرار داد، این جمله است که "ملت ایران در مقابل جنگ تحمیلی محکم میایستد همانگونه که در مقابل صلح تحمیلی نیز محکم خواهد ایستاد و این ملت در مقابل تحمیل، تسلیم هیچکس نخواهد شد." از این جمله میتوان دریافت ایالات متحده به دنبال برقراری "صلح تحمیلی" است.
اما صلح تحمیلی چیست؟ صلح تحمیلی سازوکاری است که بارها در تاریخ روابط بینالملل، به ویژه در اروپا تکرار شده و نظم کنونی جهان را شکل داده است. در حالت طبیعی، صلح وضعیت مطلوب ملتهاست که در آن حقوق انسانها و در وهله نخست حق حیات، از جانب دولتها محترم شمرده شده و نقض نمیشود. به همین دلیل وضعیت صلح به این معنا، در شرایط اعمال خشونت منعقد نمیشود و صلح تحت اعمال خشونت عبارتی پارادوکسیکال فهمیده میشود.
"صلح تحمیلی" اما اساسا صلح نیست. به عبارت خیلی ساده، صلح تحمیلی همان تسلیم است. طبق تعریفی که نیکلای تیماشف، جامعهشناس و حقوقدان روس، از این مفهوم ارائه میدهد، صلح تحمیلی فرایند برقراری صلح در پایان جنگ است که طی آن، بندهای پیمان صلح از طریق مذاکره بهدست نمیآیند، بلکه به یکی از طرفین دیکته میشوند. صلح تحمیلی منجر به یک بیثباتی، و نارضایتی بلندمدت میشود، نه یک صلح واقعی و پایدار. در واقع پیامدهای صلح تحمیلی برای طرف تحمیلکننده دستیابی به نظم مطلوب است و برای طرف تحمیلشونده، سالها هرج و مرج، ناامنی و وابستگی.
نپذیرفتن صلح تحمیلی یک اصل عقلایی است و حتی دولتهای غربی هم میکوشند زیر بار چنین صلحهایی نروند. یکی از آخرین نمونههای آن، جنگ اوکراین است: اولاف شولتز، صدراعظم آلمان، درباره جنگ روسیه و اوکراین گفت در اوکراین نباید صلح تحمیلی برقرار شود. این بدان معنا بود که اروپاییها حاضر نیستند زیر بار صلح تحمیلی روسیه بر اوکراین و دستیابی به نظم مطلوب پوتین در شرق اروپا بروند.
آنچه باید در دومین پیام رهبر انقلاب درباره جنگ تحمیلی اسرائیل بر ایران مورد توجه قرار داد، این جمله است که "ملت ایران در مقابل جنگ تحمیلی محکم میایستد همانگونه که در مقابل صلح تحمیلی نیز محکم خواهد ایستاد و این ملت در مقابل تحمیل، تسلیم هیچکس نخواهد شد." از این جمله میتوان دریافت ایالات متحده به دنبال برقراری "صلح تحمیلی" است.
اما صلح تحمیلی چیست؟ صلح تحمیلی سازوکاری است که بارها در تاریخ روابط بینالملل، به ویژه در اروپا تکرار شده و نظم کنونی جهان را شکل داده است. در حالت طبیعی، صلح وضعیت مطلوب ملتهاست که در آن حقوق انسانها و در وهله نخست حق حیات، از جانب دولتها محترم شمرده شده و نقض نمیشود. به همین دلیل وضعیت صلح به این معنا، در شرایط اعمال خشونت منعقد نمیشود و صلح تحت اعمال خشونت عبارتی پارادوکسیکال فهمیده میشود.
"صلح تحمیلی" اما اساسا صلح نیست. به عبارت خیلی ساده، صلح تحمیلی همان تسلیم است. طبق تعریفی که نیکلای تیماشف، جامعهشناس و حقوقدان روس، از این مفهوم ارائه میدهد، صلح تحمیلی فرایند برقراری صلح در پایان جنگ است که طی آن، بندهای پیمان صلح از طریق مذاکره بهدست نمیآیند، بلکه به یکی از طرفین دیکته میشوند. صلح تحمیلی منجر به یک بیثباتی، و نارضایتی بلندمدت میشود، نه یک صلح واقعی و پایدار. در واقع پیامدهای صلح تحمیلی برای طرف تحمیلکننده دستیابی به نظم مطلوب است و برای طرف تحمیلشونده، سالها هرج و مرج، ناامنی و وابستگی.
نپذیرفتن صلح تحمیلی یک اصل عقلایی است و حتی دولتهای غربی هم میکوشند زیر بار چنین صلحهایی نروند. یکی از آخرین نمونههای آن، جنگ اوکراین است: اولاف شولتز، صدراعظم آلمان، درباره جنگ روسیه و اوکراین گفت در اوکراین نباید صلح تحمیلی برقرار شود. این بدان معنا بود که اروپاییها حاضر نیستند زیر بار صلح تحمیلی روسیه بر اوکراین و دستیابی به نظم مطلوب پوتین در شرق اروپا بروند.
👍11❤1
جنگ، وطن، شرافت
🔹وطن، مفهومی فراتر و کلانتر از نظام سیاسی است. چه صفویه، چه زندیه و قاجاریه و پهلوی و چه جمهوری اسلامی؛ هرکدام بر سر کار باشند، ایران ایران است. مردم فارغ از نظام سیاسی مستقر، وطن و سرزمین و تمامیت ارضی ایران را دوست دارند و متجاوز به خاک یک کشور همیشه برای مردم منفور است.
🔹در این بین، کثیفترین افراد کسانی هستند که حاضرند به خاطر ضدیت با نظام سیاسی، از متجاوزین به خاک و میهن حمایت یا با او همکاری کنند. کاری که مسعود رجوی در دهه شصت و حالا رضا پهلوی کردهاند. اولی وسط جنگ کل تشکیلاتش را ورداشت برد در خاک عراق و مشغول نوکریشان شد، این دومی هم که به عکس یادگاری با نتانیاهو افتخار میکند از حمله به ایران دفاع میکند. غافل از اینکه قربانیان تانک و توپخانه صدام در جبهه و موشکهایش در شهرها، مردم ایران بودند. حالا هم موشکهای اسرائیل از مردم ایران تلفات میگیرد. چه وقتی وسط میدان تجریش تهران و فلان بلوک مسکونی را میزند و چه وقتی فلان پادگان و پدافند را؛ هردوجا بچههای همین مردم شهید میشوند.
🔹این وسط، نباید از بی شرف های وطن فروشی مثل مجریهای شبکه ایران اینترنشنال و امثال حمید فرخنژاد و مسیح علینژاد هم غافل شد. کسانی که رسما از تجاوز اسرائیل به ایران حمایت میکنند و سعی میکنند با آدرس غلطهایی مثل "این جنگ جمهوری اسلامی است، نه مردم" از مفهوم "تجاوز به وطن" قبح زدایی کنند. .
🔹این جنگ تحمیلی میگذرد، همانطور که جنگ هشتساله گذشت. روسیاهی و ننگ و بدنامی هم میماند برای آنهایی که نه در کنار ایران و مردمش، بلکه کنار دشمن متجاوز ایستادند. امروز سالگرد شهادت چمران بود. چقدر دقیق گفته بود: وقتی شیپور جنگ نواخته میشود، مرد از نامرد شناخته میشود.
🔹وطن، مفهومی فراتر و کلانتر از نظام سیاسی است. چه صفویه، چه زندیه و قاجاریه و پهلوی و چه جمهوری اسلامی؛ هرکدام بر سر کار باشند، ایران ایران است. مردم فارغ از نظام سیاسی مستقر، وطن و سرزمین و تمامیت ارضی ایران را دوست دارند و متجاوز به خاک یک کشور همیشه برای مردم منفور است.
🔹در این بین، کثیفترین افراد کسانی هستند که حاضرند به خاطر ضدیت با نظام سیاسی، از متجاوزین به خاک و میهن حمایت یا با او همکاری کنند. کاری که مسعود رجوی در دهه شصت و حالا رضا پهلوی کردهاند. اولی وسط جنگ کل تشکیلاتش را ورداشت برد در خاک عراق و مشغول نوکریشان شد، این دومی هم که به عکس یادگاری با نتانیاهو افتخار میکند از حمله به ایران دفاع میکند. غافل از اینکه قربانیان تانک و توپخانه صدام در جبهه و موشکهایش در شهرها، مردم ایران بودند. حالا هم موشکهای اسرائیل از مردم ایران تلفات میگیرد. چه وقتی وسط میدان تجریش تهران و فلان بلوک مسکونی را میزند و چه وقتی فلان پادگان و پدافند را؛ هردوجا بچههای همین مردم شهید میشوند.
🔹این وسط، نباید از بی شرف های وطن فروشی مثل مجریهای شبکه ایران اینترنشنال و امثال حمید فرخنژاد و مسیح علینژاد هم غافل شد. کسانی که رسما از تجاوز اسرائیل به ایران حمایت میکنند و سعی میکنند با آدرس غلطهایی مثل "این جنگ جمهوری اسلامی است، نه مردم" از مفهوم "تجاوز به وطن" قبح زدایی کنند. .
🔹این جنگ تحمیلی میگذرد، همانطور که جنگ هشتساله گذشت. روسیاهی و ننگ و بدنامی هم میماند برای آنهایی که نه در کنار ایران و مردمش، بلکه کنار دشمن متجاوز ایستادند. امروز سالگرد شهادت چمران بود. چقدر دقیق گفته بود: وقتی شیپور جنگ نواخته میشود، مرد از نامرد شناخته میشود.
Telegram
آرشیو پیامِ شهید
❤9👍2
براندازی و شرافت، از خمینی تا رضا پهلوی
🔹مبارزه با دینداری و مظاهر و شعائر دینی، یکی از مهمترین اقدامات رضاشاه در سالهای سلطنتش بود. ممنوعیت عزاداری برای امامحسین(ع) و کشف حجاب اجباری و لباس متحدالشکل معروفترینهایش است که همه شنیدهایم. حوزه علمیه تازه تاسیس قم و نهاد روحانیت در ایران هم به سختی سعی کرد زیر چماق و چکمه رضاشاه، دوام بیاورد. خلاصه اینکه روحانیت زخمخورده ترین گروه از تیغ رضاشاه بود.
🔹فرض محال که محال نیست. تصور کنید شهریور ۱۳۲۰ وقتی انگلیس و شوروی به ایران حمله کردند، نه مراجع و علمای درجه اول ایران، بلکه یک آخوندی در یک گوشهای از مملکت میگفت این جنگ، جنگ مردم ایران نیست و نتیجه سیاست غلط رضاشاه در نزدیکی به آلمان است. حرفی که خیلی هم غلط و دور از واقعیت نبود. انصافا اگر چنین موضعی از روحانیت در تاریخ ثبت شده بود، سلطنتطلبان تا همین امروز مارک و انگ بیوطنی و بی شرفی به نهاد روحانیت نمیزدند؟ روحانیت را بی غیرت در برابر تجاوز دشمن خارجی به خاک ایران و مام میهن لقب نمیدادند؟
🔹اصلیترین اپوزیسیون رژیم پهلوی، امامخمینی بود. او از سال ۴٣ تا ۵۷ در عراق و در تبعید زندگی کرد. بارها رژیم صدام که با حکومت شاهنشاهی ایران روابط خوبی نداشت به او پیشنهاد همکاری و همراهی علیه شاه را داد، ولی امام نپذیرفت. میتوانست بپذیرد تا پول و امکانات بی حد و حصر بعثیها به سویش سرازیر شود. تازه آن زمان ایران شاهنشاهی و عراق بعثی در جنگ با هم نبودند، ولی خمینی اینقدر دیانت و شرافت و حریت داشت که دست در دست خارجی و بیگانه نگذارد. .
🔹حالا چندین دهه بعد، وسط جنگ اسرائیل و ایران و در حالی که موشک و بمب دارد روی سر مردم ایران ریخته میشود و مرد و زن و بچههای ایرانی وسط شهرها شهید میشوند، رضا پهلوی با وقاحت تمام، تجاوز به ایران را سفیدشویی میکند و هیچ انتقادی را هم متوجه اسرائیل نمیکند! تازه دلگرم به حمایت و مواضع آنها از مناسب بودن اوضاع برای تغییر رژیم حرف میزند! باز به آن براندازان دهه شصت که خودشان میخواستند زحمت بکشند کودتا کنند. این یکی اینقدر وقیح است رسما دل به حملهی خارجی بسته است. اپوزیسیون بودن هم شرافتی میخواهد که این شازده ناکام بر آن چوب حراج زده است.
🔹مبارزه با دینداری و مظاهر و شعائر دینی، یکی از مهمترین اقدامات رضاشاه در سالهای سلطنتش بود. ممنوعیت عزاداری برای امامحسین(ع) و کشف حجاب اجباری و لباس متحدالشکل معروفترینهایش است که همه شنیدهایم. حوزه علمیه تازه تاسیس قم و نهاد روحانیت در ایران هم به سختی سعی کرد زیر چماق و چکمه رضاشاه، دوام بیاورد. خلاصه اینکه روحانیت زخمخورده ترین گروه از تیغ رضاشاه بود.
🔹فرض محال که محال نیست. تصور کنید شهریور ۱۳۲۰ وقتی انگلیس و شوروی به ایران حمله کردند، نه مراجع و علمای درجه اول ایران، بلکه یک آخوندی در یک گوشهای از مملکت میگفت این جنگ، جنگ مردم ایران نیست و نتیجه سیاست غلط رضاشاه در نزدیکی به آلمان است. حرفی که خیلی هم غلط و دور از واقعیت نبود. انصافا اگر چنین موضعی از روحانیت در تاریخ ثبت شده بود، سلطنتطلبان تا همین امروز مارک و انگ بیوطنی و بی شرفی به نهاد روحانیت نمیزدند؟ روحانیت را بی غیرت در برابر تجاوز دشمن خارجی به خاک ایران و مام میهن لقب نمیدادند؟
🔹اصلیترین اپوزیسیون رژیم پهلوی، امامخمینی بود. او از سال ۴٣ تا ۵۷ در عراق و در تبعید زندگی کرد. بارها رژیم صدام که با حکومت شاهنشاهی ایران روابط خوبی نداشت به او پیشنهاد همکاری و همراهی علیه شاه را داد، ولی امام نپذیرفت. میتوانست بپذیرد تا پول و امکانات بی حد و حصر بعثیها به سویش سرازیر شود. تازه آن زمان ایران شاهنشاهی و عراق بعثی در جنگ با هم نبودند، ولی خمینی اینقدر دیانت و شرافت و حریت داشت که دست در دست خارجی و بیگانه نگذارد. .
🔹حالا چندین دهه بعد، وسط جنگ اسرائیل و ایران و در حالی که موشک و بمب دارد روی سر مردم ایران ریخته میشود و مرد و زن و بچههای ایرانی وسط شهرها شهید میشوند، رضا پهلوی با وقاحت تمام، تجاوز به ایران را سفیدشویی میکند و هیچ انتقادی را هم متوجه اسرائیل نمیکند! تازه دلگرم به حمایت و مواضع آنها از مناسب بودن اوضاع برای تغییر رژیم حرف میزند! باز به آن براندازان دهه شصت که خودشان میخواستند زحمت بکشند کودتا کنند. این یکی اینقدر وقیح است رسما دل به حملهی خارجی بسته است. اپوزیسیون بودن هم شرافتی میخواهد که این شازده ناکام بر آن چوب حراج زده است.
Telegram
آرشیو پیامِ شهید
👍12❤3👎2
Forwarded from عمادالدین باقی
✍️اعدام ستون پنجم موساد آسان ترین کار است، جلوگیری از تولید آنها را در دستورکار بگذارید. ببینید چه شرایطی سبب شده، جوانی که عمرش نصف عمر جمهوری اسلامی است به جایی برسد که طبق گزارش صدا و سیما می گوید: "خودم تو پیج اسرائیل به فارسی درخواست دادم که میخوام تو عملیات هاتون شرکت کنم نه پول میخوام نه چیزی..از تَهِ وجــودم میجنگم"
📡 کانال گفتارهای باقی
https://t.iss.one/emadbaghi
وبسایت
www.emadbaghi.com
📡 کانال گفتارهای باقی
https://t.iss.one/emadbaghi
وبسایت
www.emadbaghi.com
👍21👎9❤3
e S.pdf
144.5 KB
چه شد که «اطلاعات سپاه» گرفتار «دشمنشناسی وارونه» شد؟
🔹نفوذ، یکی از دغدغههای پررنگ و مهم نهادهای اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی در چند دهه اخیر بوده است. این مساله به خصوص در ده پانزده سال گذشته توسط سازمان اطلاعات سپاه و به مدد تریبونهای رسانهای آن، بیش از پیش مورد توجه افکارعمومی قرار گرفت. در سالهای اخیر، اطلاعات سپاه مستقیم و غیرمستقیم مدعی پرچمداری و پیشروبودن در برخورد با پدیده نفوذ در کشور بود.
🔹اما چه شد که در ماجرای حمله اسرائیل به کشور، ضربات سخت و شدیدی حتی در حد شهادت فرمانده خود را متحمل شد؟ این نوشته، در تلاش است تکوین و تولد مفهوم نفوذ در اطلاعات سپاه را روایت و آن را ارزیابی کند.
@payamshaheed
🔹نفوذ، یکی از دغدغههای پررنگ و مهم نهادهای اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی در چند دهه اخیر بوده است. این مساله به خصوص در ده پانزده سال گذشته توسط سازمان اطلاعات سپاه و به مدد تریبونهای رسانهای آن، بیش از پیش مورد توجه افکارعمومی قرار گرفت. در سالهای اخیر، اطلاعات سپاه مستقیم و غیرمستقیم مدعی پرچمداری و پیشروبودن در برخورد با پدیده نفوذ در کشور بود.
🔹اما چه شد که در ماجرای حمله اسرائیل به کشور، ضربات سخت و شدیدی حتی در حد شهادت فرمانده خود را متحمل شد؟ این نوشته، در تلاش است تکوین و تولد مفهوم نفوذ در اطلاعات سپاه را روایت و آن را ارزیابی کند.
@payamshaheed
👍85👎36❤3
Forwarded from اقلیم چهارم | محمد محبوبی
🔸چارچوبی برای فهم انگیزههای نفوذ (قسمت اول)
با آغاز جنگ اسرائیل علیه ایران که دوازده روز به طول انجامید، به وضوح مشخص شد صهیونیستها نفوذ قابلتوجهی در سازمانهای مختلف کشور، به ویژه نهادهای نظامی و صنایع دفاعی کشور، پیدا کردهاند. ضرباتی که عوامل و همکارهای سرویسهای خارجی به کشور وارد کردهاند، پدیده تازهای نیست و در دهههای گذشته، حتی در دوره پهلوی نیز این آسیب وجود داشته است. سرلشکر احمد مقربی، جانشین اداره پنجم ستاد بزرگارتشتاران، و فریدون هویدا، برادر نخستوزیر و نماینده ایران در سازمان ملل، عالیرتبهترین نفوذیهای نظامی و سیاسی در حکومت پهلوی بودند و مراتب پایینتر از آنها هم در دوره جمهوری اسلامی وجود داشت.
اما پرسش اساسی اینجاست که علل و انگیزههای همکاری و عاملیت کارگزاران یک دولت برای دولتهای خارجی چیست؟ و چگونه میتوان از این پدیده پیشگیری کرد؟ اگرچه در این باره مطالعات نظری اندکی در دسترس قرار دارد، اما دستکم دو چارچوب تحلیلی برای بررسی انگیزههای نفوذ وجود دارد: یکی نفوذ کلاسیک و دیگری کمی بهروزتر. چارچوب تحلیلی نخست، "مایس" (MICE) نام دارد. نیروهای اطلاعاتی آمریکا برای نخستین بار این چارچوب را در جنگ جهانی دوم ابداع کردند و پس از آن، سازمان سیا در دوره جنگ سرد مبتنی بر همان عمل میکرد. عبارت مایس در واقع از حروف اول چهار انگیزه برای همکاری با دولت بیگانه گرفته شده است: پول (Money)، ایدئولوژی (Ideology)، اجبار (Coercion) و انگیزههای نفسانی (Ego).
۱- انگیزه اول برای همکاری با دولت متخاصم، زبان مشترک جهان است: پول یا هرآنچه پول میتواند فراهم آورد مانند رفاه، امنیت یا حتی پاسپورت و بلیتی برای زندگی بهتر. طبق یک پژوهش آماری، از ۱۰۴ آمریکاییای که در دوره جنگ سرد (۱۹۴۷-۱۹۸۹) از کشورشان جاسوسی کردند، اکثر جمعیت صرفا بخاطر پول چنین کاری کردند. این انگیزه در زمان مشکلات اقتصادی، گرانی و افزایش سرسامآور هزینههای زندگی میتواند پررنگتر شود.
۲- دومین انگیزه ایدئولوژی است. انگیزه ایدئولوژی اگرچه به فراوانی انگیزه پول نیست، ولی بیتردید مستحکمتر و استوارتر است. نمونه روشن این انگیزه را میتوان فعالیت سمپاتها و نفوذیهای سازمان مجاهدین خلق و حزب توده در سالهای نخست انقلاب دانست. ناخدا بهرام افضلی، سرهنگ بیژن کبیری و سرهنگ هوشنگ عطاریان که همگی اعضای تشکیلات مخفی حزب توده ایران بودند، با انگیزه ايدئولوژيک به سود حزب توده و از مسیر آن برای اتحاد جماهیر شوروی جاسوسی نظامی کردند.
۳- طبق چارچوب تحلیلی مایس، افرادی به اجبار تن به همکاری با دولتهای خارجی میدهند. اگر مسئولی مرتکب خطایی، معمولا جنسی، شود و برای فرار از مجازات، راهی جز پناه بردن به سرویس خارجی نیابد، اجبارا و کراهتا به عامل آنها تبدیل میشود.
۴- آخرین انگیزه جاسوسی و همکاری با دولت خارجی، انگیزه نفسانی و شخصی است مثل حس انتقام، تلافی، کمبود توجه یا حقارتهای شخصیتی. این عامل روانشناختی اگرچه به تنهایی چندان قدرتمند نیست اما در ترکیب با انگیزههای دیگر مانند پول، میتواند بسیار قدرتمند شود.
این چارچوب تحلیلی اگر حتی در دوره جنگ سرد هم توان توضیح پدیده جاسوسی را داشته باشد، ولی نمیتواند پیچیدگیهای روانشناختی و اجتماعی و انگیزههای ترکیبی انسان را توضیح دهد. از این رو، چارچوبهای تحلیلی جدیدتری برای فهم پدیده مورد نیاز است. چنین چارچوبهایی در دهههای بعد از جنگ سرد ظهور پیدا کردند.
📝به اقلیم چهارم بپیوندید
با آغاز جنگ اسرائیل علیه ایران که دوازده روز به طول انجامید، به وضوح مشخص شد صهیونیستها نفوذ قابلتوجهی در سازمانهای مختلف کشور، به ویژه نهادهای نظامی و صنایع دفاعی کشور، پیدا کردهاند. ضرباتی که عوامل و همکارهای سرویسهای خارجی به کشور وارد کردهاند، پدیده تازهای نیست و در دهههای گذشته، حتی در دوره پهلوی نیز این آسیب وجود داشته است. سرلشکر احمد مقربی، جانشین اداره پنجم ستاد بزرگارتشتاران، و فریدون هویدا، برادر نخستوزیر و نماینده ایران در سازمان ملل، عالیرتبهترین نفوذیهای نظامی و سیاسی در حکومت پهلوی بودند و مراتب پایینتر از آنها هم در دوره جمهوری اسلامی وجود داشت.
اما پرسش اساسی اینجاست که علل و انگیزههای همکاری و عاملیت کارگزاران یک دولت برای دولتهای خارجی چیست؟ و چگونه میتوان از این پدیده پیشگیری کرد؟ اگرچه در این باره مطالعات نظری اندکی در دسترس قرار دارد، اما دستکم دو چارچوب تحلیلی برای بررسی انگیزههای نفوذ وجود دارد: یکی نفوذ کلاسیک و دیگری کمی بهروزتر. چارچوب تحلیلی نخست، "مایس" (MICE) نام دارد. نیروهای اطلاعاتی آمریکا برای نخستین بار این چارچوب را در جنگ جهانی دوم ابداع کردند و پس از آن، سازمان سیا در دوره جنگ سرد مبتنی بر همان عمل میکرد. عبارت مایس در واقع از حروف اول چهار انگیزه برای همکاری با دولت بیگانه گرفته شده است: پول (Money)، ایدئولوژی (Ideology)، اجبار (Coercion) و انگیزههای نفسانی (Ego).
۱- انگیزه اول برای همکاری با دولت متخاصم، زبان مشترک جهان است: پول یا هرآنچه پول میتواند فراهم آورد مانند رفاه، امنیت یا حتی پاسپورت و بلیتی برای زندگی بهتر. طبق یک پژوهش آماری، از ۱۰۴ آمریکاییای که در دوره جنگ سرد (۱۹۴۷-۱۹۸۹) از کشورشان جاسوسی کردند، اکثر جمعیت صرفا بخاطر پول چنین کاری کردند. این انگیزه در زمان مشکلات اقتصادی، گرانی و افزایش سرسامآور هزینههای زندگی میتواند پررنگتر شود.
۲- دومین انگیزه ایدئولوژی است. انگیزه ایدئولوژی اگرچه به فراوانی انگیزه پول نیست، ولی بیتردید مستحکمتر و استوارتر است. نمونه روشن این انگیزه را میتوان فعالیت سمپاتها و نفوذیهای سازمان مجاهدین خلق و حزب توده در سالهای نخست انقلاب دانست. ناخدا بهرام افضلی، سرهنگ بیژن کبیری و سرهنگ هوشنگ عطاریان که همگی اعضای تشکیلات مخفی حزب توده ایران بودند، با انگیزه ايدئولوژيک به سود حزب توده و از مسیر آن برای اتحاد جماهیر شوروی جاسوسی نظامی کردند.
۳- طبق چارچوب تحلیلی مایس، افرادی به اجبار تن به همکاری با دولتهای خارجی میدهند. اگر مسئولی مرتکب خطایی، معمولا جنسی، شود و برای فرار از مجازات، راهی جز پناه بردن به سرویس خارجی نیابد، اجبارا و کراهتا به عامل آنها تبدیل میشود.
۴- آخرین انگیزه جاسوسی و همکاری با دولت خارجی، انگیزه نفسانی و شخصی است مثل حس انتقام، تلافی، کمبود توجه یا حقارتهای شخصیتی. این عامل روانشناختی اگرچه به تنهایی چندان قدرتمند نیست اما در ترکیب با انگیزههای دیگر مانند پول، میتواند بسیار قدرتمند شود.
این چارچوب تحلیلی اگر حتی در دوره جنگ سرد هم توان توضیح پدیده جاسوسی را داشته باشد، ولی نمیتواند پیچیدگیهای روانشناختی و اجتماعی و انگیزههای ترکیبی انسان را توضیح دهد. از این رو، چارچوبهای تحلیلی جدیدتری برای فهم پدیده مورد نیاز است. چنین چارچوبهایی در دهههای بعد از جنگ سرد ظهور پیدا کردند.
📝به اقلیم چهارم بپیوندید
👍18❤3
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تأملاتی درباره نفوذ
🔹نفوذ چیست؟ تفاوت نفوذی، منبع، عامل و مزدور چیست؟
🔹آیا همه چیز در نفوذی ها خلاصه میشود؟
🔹هدف سرویسهای اطلاعاتی در کشورهای هدف چیست؟
🔹نفوذ فردی و نفوذ جریانی چه تفاوتهایی با هم دارند؟
🔹نفوذ چیست؟ تفاوت نفوذی، منبع، عامل و مزدور چیست؟
🔹آیا همه چیز در نفوذی ها خلاصه میشود؟
🔹هدف سرویسهای اطلاعاتی در کشورهای هدف چیست؟
🔹نفوذ فردی و نفوذ جریانی چه تفاوتهایی با هم دارند؟
❤16
Forwarded from اقلیم چهارم | محمد محبوبی
🔸تردستیهای تاسیان: وقتی همه چیز تقصیر «پنجاهوهفتی»هاست
سرانجام انتشار مجموعه تاسیان به پایان رسید و سیل نظرات مثبت و منفی در تأیید و رد این سریال به راه افتاد. گروهی آن را روایت غلبه تندروی بر عقلانیت و «داستان آتش زدن ثروت و مرگ عشق» با پیروزی انقلاب ایران دانستند و گروهی دیگر، سفیدشویی پهلوی و تطهیر ساواک. در کنار تمام این داوریها، به نظر میرسد تاسیان یک وارونهنمایی هوشمندانه و حسابشده بود: سریالهایی که ماجراهایشان در لابهلای حوادث تاریخی رخ میدهند، متعهد به حفظ استناد و صحت تاریخی نیستند، اما در عین حال از این حوادث «تصویرسازی» هم میکنند. لذا بینندهای که معلومات سیاسی و تاریخی چندانی ندارد، درام عاشقانه را یک مستند پژوهشی میپندارد و به تدریج ذهنیتی از وقایع آن دوره پیدا میکند.
سرانجام انتشار مجموعه تاسیان به پایان رسید و سیل نظرات مثبت و منفی در تأیید و رد این سریال به راه افتاد. گروهی آن را روایت غلبه تندروی بر عقلانیت و «داستان آتش زدن ثروت و مرگ عشق» با پیروزی انقلاب ایران دانستند و گروهی دیگر، سفیدشویی پهلوی و تطهیر ساواک. در کنار تمام این داوریها، به نظر میرسد تاسیان یک وارونهنمایی هوشمندانه و حسابشده بود: سریالهایی که ماجراهایشان در لابهلای حوادث تاریخی رخ میدهند، متعهد به حفظ استناد و صحت تاریخی نیستند، اما در عین حال از این حوادث «تصویرسازی» هم میکنند. لذا بینندهای که معلومات سیاسی و تاریخی چندانی ندارد، درام عاشقانه را یک مستند پژوهشی میپندارد و به تدریج ذهنیتی از وقایع آن دوره پیدا میکند.
Telegraph
تردستیهای تاسیان: وقتی همه چیز تقصیر «پنجاهوهفتی»هاست
سرانجام انتشار مجموعه تاسیان به پایان رسید و سیل نظرات مثبت و منفی در تأیید و رد این سریال به راه افتاد. گروهی آن را روایت غلبه تندروی بر عقلانیت و «داستان آتش زدن ثروت و مرگ عشق» با پیروزی انقلاب ایران دانستند و گروهی دیگر، سفیدشویی پهلوی و تطهیر ساواک.…
👍26❤2👎1