مطبوعات قدیمی
آذر ماه 1341 و به دنبال مخالفت کوبنده و قاطع #امام_خمینی با تصویب نامه #انجمن_های_ایالتی_و_ولایتی #اسدالله_علم نخست وزیر لغو این مصوبه را اعلام می کند telegram.me/oldnewspaper
در سال ۱۳۴۱ همزمان با نخستوزیری #اسدالله_علم لایحهای دیگر با عنوان #انجمن_های_ایالتی_و_ولایتی در کابینه مطرح شد. این لایحه که شامل ۹۲ ماده و هفت تبصره بود در هیات دولت به تصویب رسید و تصویب آن به بحثهای دامنهداری منجر شد. به موجب این مصوبه که در غیاب مجلس ، حکم قانون داشت، از شرایط انتخابشوندگان و انتخابکنندگان، قید سوگند به #قرآن حذف میشد و افراد میتوانستند با هر کتاب آسمانی مراسم تحلیف را به جای آورند. همین مورد و موارد مشابه کافی بود تا صدای اعتراض حوزه علمیه قم بلند شود. فردای آن روز علما و مراجع قم طی تلگرافی برای شاه به این مصوبه اعتراض کردند.
روز ۱۷ مهرماه بود که #امام_خمینی به حکومت #شاه به دلیل تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی اعتراض کرد و آن را مقدمهای برای علنی ساختن #اسلام_زدایی در کشور دانست. شاه در پاسخ به نامه اعتراضی علما و مراجع قم درباره لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی مدعی احترام به اسلام شد اما این ادعا کافی نبود چرا که با ارسال نامه رسمی اعتراض امام خمینی به امیر اسدالله علم، نخستوزیر در مخالفت با مصوبه انجمنهای ایالتی و ولایتی، مبارزه با این مصوبه تشدید شد و چند روز بعد ماجرا به خیابانها کشید و مردم خشمگین تهران با اجتماع در مسجد سیدعزیزالله خواستار لغو لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی شدند.
در پی این اتفاقات شاه در فرمانی که بیستم آبان ماه همان سال منتشر شد، دولت، نخستوزیر و کابینه را موظف به تهیه و تصویب قوانینی درباره انجمنهای ایالتی و ولایتی، #اصلاحات_ارضی و تحدید مالکیت زمینها کرد. این موضوع مخالفتها را گستردهتر کرد، به همین جهت اسدالله علم برای پرهیز از بحرانیتر شدن اوضاع، در تاریخ ۲۲ آبان در نامهای به علمای قم به دلیل تصویب قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی از آنان دلجویی کرد اما علما تنها به لغو این مصوبه راضی میشدند. آنچنان که در روزهای بعد آیتالله اراکی و آیتالله فلسفی با نامهها و سخنرانیهایشان به جمع معترضان پیوستند و بر لغو قانون مذکور تاکید کردند.
اینچنین بود که روز هفتم آذر سال ۱۳۴۱ امیر اسدالله علم در تلگرامی به علمای قم، لغو مصوبه انجمنهای ایالتی و ولایتی را اعلام کرد. در پی تماس علم با علمای قم و اعلام لغو تصویبنامه انجمنهای ایالتی و ولایتی، بعضی مراجع منازل خود را چراغانی کرده، جشن گرفتند، ولی امام خمینی اعلام نظر تلگرافی علم را بیارزش خواند و تأکید کرد مبارزه روحانیت با دولت ادامه خواهد یافت. امام خمینی فرمودند: «باز اگر دیدیم شیطانی از خارج متوجه مملکت ما شد، ما همین هستیم، دولت همان و ملت همان.»
۲۸ بهمنماه همان سال مراجع تقلید و علمای طراز اول قم در بیانیه مشترکی که به امضای مرتضی حسینی لنگرودی، سیداحمد زنجانی، محمدحسین طباطبائی، محمد موسوی یزدی، سیدکاظم شریعتمداری، محمدرضا گلپایگانی، روحالله الموسوی الخمینی، هاشم آملی و مرتضی حائری رسیده بود، آنچه توطئههای شاه در موضوع انجمنهای ایالتی، و ولایتی و انقلاب سفید مینامیدند را برای مردم تشریح کردند.
telegram.me/oldnewspaper
روز ۱۷ مهرماه بود که #امام_خمینی به حکومت #شاه به دلیل تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی اعتراض کرد و آن را مقدمهای برای علنی ساختن #اسلام_زدایی در کشور دانست. شاه در پاسخ به نامه اعتراضی علما و مراجع قم درباره لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی مدعی احترام به اسلام شد اما این ادعا کافی نبود چرا که با ارسال نامه رسمی اعتراض امام خمینی به امیر اسدالله علم، نخستوزیر در مخالفت با مصوبه انجمنهای ایالتی و ولایتی، مبارزه با این مصوبه تشدید شد و چند روز بعد ماجرا به خیابانها کشید و مردم خشمگین تهران با اجتماع در مسجد سیدعزیزالله خواستار لغو لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی شدند.
در پی این اتفاقات شاه در فرمانی که بیستم آبان ماه همان سال منتشر شد، دولت، نخستوزیر و کابینه را موظف به تهیه و تصویب قوانینی درباره انجمنهای ایالتی و ولایتی، #اصلاحات_ارضی و تحدید مالکیت زمینها کرد. این موضوع مخالفتها را گستردهتر کرد، به همین جهت اسدالله علم برای پرهیز از بحرانیتر شدن اوضاع، در تاریخ ۲۲ آبان در نامهای به علمای قم به دلیل تصویب قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی از آنان دلجویی کرد اما علما تنها به لغو این مصوبه راضی میشدند. آنچنان که در روزهای بعد آیتالله اراکی و آیتالله فلسفی با نامهها و سخنرانیهایشان به جمع معترضان پیوستند و بر لغو قانون مذکور تاکید کردند.
اینچنین بود که روز هفتم آذر سال ۱۳۴۱ امیر اسدالله علم در تلگرامی به علمای قم، لغو مصوبه انجمنهای ایالتی و ولایتی را اعلام کرد. در پی تماس علم با علمای قم و اعلام لغو تصویبنامه انجمنهای ایالتی و ولایتی، بعضی مراجع منازل خود را چراغانی کرده، جشن گرفتند، ولی امام خمینی اعلام نظر تلگرافی علم را بیارزش خواند و تأکید کرد مبارزه روحانیت با دولت ادامه خواهد یافت. امام خمینی فرمودند: «باز اگر دیدیم شیطانی از خارج متوجه مملکت ما شد، ما همین هستیم، دولت همان و ملت همان.»
۲۸ بهمنماه همان سال مراجع تقلید و علمای طراز اول قم در بیانیه مشترکی که به امضای مرتضی حسینی لنگرودی، سیداحمد زنجانی، محمدحسین طباطبائی، محمد موسوی یزدی، سیدکاظم شریعتمداری، محمدرضا گلپایگانی، روحالله الموسوی الخمینی، هاشم آملی و مرتضی حائری رسیده بود، آنچه توطئههای شاه در موضوع انجمنهای ایالتی، و ولایتی و انقلاب سفید مینامیدند را برای مردم تشریح کردند.
telegram.me/oldnewspaper
✳️ ای کاش مامورین مرا بگیرند تا تکلیفی نداشته باشم / با ما معامله بردگان قرون وسطی می کنند / به خدا این زندگی را نمی خواهم!
#3_بهمن_1341
بسم الله الرحمن الرحیم
مسلمین آگاه باشند که اسلام در خطر #کفر است. مراجع و علمای اسلام بعضی محصور و بعضی محبوس و مهتوک (۱) هستند. دولت امر داد حوزههای علمیه را هتک کنند، و طلاب بیپناه را کتک بزنند، و بازار مسلمین را غارت کنند و درب و پنجره مغازهها را بشکنند. در تهران حضرت #آیت_الله_خوانساری (۲) و حضرت #آیت_الله_بهبهانی (۳) را در محاصره شدید قرار دادند؛ و عدهای از علمای محترم و وعاظ معظم را محبوس نمودند. و ما از آنها به هیچ وسیله نمیتوانیم اطلاع پیدا کنیم. اراذل و اوباش را تحریک میکنند که به علما و روحانیون اهانت کنند. آقایان طلاب و مبلغین را مانع میشوند که برای تبلیغ اسلام در نواحی ایران بروند و تبلیغ احکام کنند. با ما معامله بردگان قرون وسطی میکنند. به خدای متعال من این زندگی را نمیخواهم.
إِنّی لَا ارَی المَوْتَ إِلّا سَعادةً وَ لَا الحَیَاةَ مَعَ الظَّالِمِینَ إِلّا بَرَماً (۴). کاش مأمورین بیایند و مرا بگیرند تا تکلیف نداشته باشم. فقط جرم علمای اسلام و سایر مسلمین آن است که دفاع از قرآن و ناموس اسلام و استقلال مملکت مینمایند و با استعمار مخالفت دارند. این است حال ما، تا آقای #عَلَم و #ارسنجانی (۵) چه بگویند.
روح الله الموسوی الخمینی
#پی_نوشت
(۱)- کسی که به او هتک و بیاحترامی شده است.
(۲)- آقای سید احمد خوانساری.
(۳)- آقای سید محمد موسوی بهبهانی.
(۴)- بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۱۱۷. ازفرمایشات حضرت امام حسین (ع): «مرگ راجزخوشبختی، و زندگی با ستمکاران را، مگر ننگ نمیبینم.»
(۵)- اسدالله عَلَم (نخست وزیر)؛ حسن ارسنجانی ، وزیر کشاورزی کابینه #علی_امینی که در زمان صدارت اسدالله عَلم نیز در همین پُست، ابقا شد و از گردانندگان تبلیغات #اصلاحات_ارضی بود.
#منبع : #صحیفه_امام ، جلد 1 ، صفحه 141
@oldnewspaper
#3_بهمن_1341
بسم الله الرحمن الرحیم
مسلمین آگاه باشند که اسلام در خطر #کفر است. مراجع و علمای اسلام بعضی محصور و بعضی محبوس و مهتوک (۱) هستند. دولت امر داد حوزههای علمیه را هتک کنند، و طلاب بیپناه را کتک بزنند، و بازار مسلمین را غارت کنند و درب و پنجره مغازهها را بشکنند. در تهران حضرت #آیت_الله_خوانساری (۲) و حضرت #آیت_الله_بهبهانی (۳) را در محاصره شدید قرار دادند؛ و عدهای از علمای محترم و وعاظ معظم را محبوس نمودند. و ما از آنها به هیچ وسیله نمیتوانیم اطلاع پیدا کنیم. اراذل و اوباش را تحریک میکنند که به علما و روحانیون اهانت کنند. آقایان طلاب و مبلغین را مانع میشوند که برای تبلیغ اسلام در نواحی ایران بروند و تبلیغ احکام کنند. با ما معامله بردگان قرون وسطی میکنند. به خدای متعال من این زندگی را نمیخواهم.
إِنّی لَا ارَی المَوْتَ إِلّا سَعادةً وَ لَا الحَیَاةَ مَعَ الظَّالِمِینَ إِلّا بَرَماً (۴). کاش مأمورین بیایند و مرا بگیرند تا تکلیف نداشته باشم. فقط جرم علمای اسلام و سایر مسلمین آن است که دفاع از قرآن و ناموس اسلام و استقلال مملکت مینمایند و با استعمار مخالفت دارند. این است حال ما، تا آقای #عَلَم و #ارسنجانی (۵) چه بگویند.
روح الله الموسوی الخمینی
#پی_نوشت
(۱)- کسی که به او هتک و بیاحترامی شده است.
(۲)- آقای سید احمد خوانساری.
(۳)- آقای سید محمد موسوی بهبهانی.
(۴)- بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۱۱۷. ازفرمایشات حضرت امام حسین (ع): «مرگ راجزخوشبختی، و زندگی با ستمکاران را، مگر ننگ نمیبینم.»
(۵)- اسدالله عَلَم (نخست وزیر)؛ حسن ارسنجانی ، وزیر کشاورزی کابینه #علی_امینی که در زمان صدارت اسدالله عَلم نیز در همین پُست، ابقا شد و از گردانندگان تبلیغات #اصلاحات_ارضی بود.
#منبع : #صحیفه_امام ، جلد 1 ، صفحه 141
@oldnewspaper
Forwarded from مطبوعات قدیمی
✳️ ای کاش مامورین مرا بگیرند تا تکلیفی نداشته باشم / با ما معامله بردگان قرون وسطی می کنند / به خدا این زندگی را نمی خواهم!
#3_بهمن_1341
بسم الله الرحمن الرحیم
مسلمین آگاه باشند که اسلام در خطر #کفر است. مراجع و علمای اسلام بعضی محصور و بعضی محبوس و مهتوک (۱) هستند. دولت امر داد حوزههای علمیه را هتک کنند، و طلاب بیپناه را کتک بزنند، و بازار مسلمین را غارت کنند و درب و پنجره مغازهها را بشکنند. در تهران حضرت #آیت_الله_خوانساری (۲) و حضرت #آیت_الله_بهبهانی (۳) را در محاصره شدید قرار دادند؛ و عدهای از علمای محترم و وعاظ معظم را محبوس نمودند. و ما از آنها به هیچ وسیله نمیتوانیم اطلاع پیدا کنیم. اراذل و اوباش را تحریک میکنند که به علما و روحانیون اهانت کنند. آقایان طلاب و مبلغین را مانع میشوند که برای تبلیغ اسلام در نواحی ایران بروند و تبلیغ احکام کنند. با ما معامله بردگان قرون وسطی میکنند. به خدای متعال من این زندگی را نمیخواهم.
إِنّی لَا ارَی المَوْتَ إِلّا سَعادةً وَ لَا الحَیَاةَ مَعَ الظَّالِمِینَ إِلّا بَرَماً (۴). کاش مأمورین بیایند و مرا بگیرند تا تکلیف نداشته باشم. فقط جرم علمای اسلام و سایر مسلمین آن است که دفاع از قرآن و ناموس اسلام و استقلال مملکت مینمایند و با استعمار مخالفت دارند. این است حال ما، تا آقای #عَلَم و #ارسنجانی (۵) چه بگویند.
روح الله الموسوی الخمینی
#پی_نوشت
(۱)- کسی که به او هتک و بیاحترامی شده است.
(۲)- آقای سید احمد خوانساری.
(۳)- آقای سید محمد موسوی بهبهانی.
(۴)- بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۱۱۷. ازفرمایشات حضرت امام حسین (ع): «مرگ راجزخوشبختی، و زندگی با ستمکاران را، مگر ننگ نمیبینم.»
(۵)- اسدالله عَلَم (نخست وزیر)؛ حسن ارسنجانی ، وزیر کشاورزی کابینه #علی_امینی که در زمان صدارت اسدالله عَلم نیز در همین پُست، ابقا شد و از گردانندگان تبلیغات #اصلاحات_ارضی بود.
#منبع : #صحیفه_امام ، جلد 1 ، صفحه 141
@oldnewspaper
#3_بهمن_1341
بسم الله الرحمن الرحیم
مسلمین آگاه باشند که اسلام در خطر #کفر است. مراجع و علمای اسلام بعضی محصور و بعضی محبوس و مهتوک (۱) هستند. دولت امر داد حوزههای علمیه را هتک کنند، و طلاب بیپناه را کتک بزنند، و بازار مسلمین را غارت کنند و درب و پنجره مغازهها را بشکنند. در تهران حضرت #آیت_الله_خوانساری (۲) و حضرت #آیت_الله_بهبهانی (۳) را در محاصره شدید قرار دادند؛ و عدهای از علمای محترم و وعاظ معظم را محبوس نمودند. و ما از آنها به هیچ وسیله نمیتوانیم اطلاع پیدا کنیم. اراذل و اوباش را تحریک میکنند که به علما و روحانیون اهانت کنند. آقایان طلاب و مبلغین را مانع میشوند که برای تبلیغ اسلام در نواحی ایران بروند و تبلیغ احکام کنند. با ما معامله بردگان قرون وسطی میکنند. به خدای متعال من این زندگی را نمیخواهم.
إِنّی لَا ارَی المَوْتَ إِلّا سَعادةً وَ لَا الحَیَاةَ مَعَ الظَّالِمِینَ إِلّا بَرَماً (۴). کاش مأمورین بیایند و مرا بگیرند تا تکلیف نداشته باشم. فقط جرم علمای اسلام و سایر مسلمین آن است که دفاع از قرآن و ناموس اسلام و استقلال مملکت مینمایند و با استعمار مخالفت دارند. این است حال ما، تا آقای #عَلَم و #ارسنجانی (۵) چه بگویند.
روح الله الموسوی الخمینی
#پی_نوشت
(۱)- کسی که به او هتک و بیاحترامی شده است.
(۲)- آقای سید احمد خوانساری.
(۳)- آقای سید محمد موسوی بهبهانی.
(۴)- بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۱۱۷. ازفرمایشات حضرت امام حسین (ع): «مرگ راجزخوشبختی، و زندگی با ستمکاران را، مگر ننگ نمیبینم.»
(۵)- اسدالله عَلَم (نخست وزیر)؛ حسن ارسنجانی ، وزیر کشاورزی کابینه #علی_امینی که در زمان صدارت اسدالله عَلم نیز در همین پُست، ابقا شد و از گردانندگان تبلیغات #اصلاحات_ارضی بود.
#منبع : #صحیفه_امام ، جلد 1 ، صفحه 141
@oldnewspaper
Forwarded from عکس نگار
✳️ سیاستی که قرار بود ایران را در تولیدات کشاورزی مستقل کند ولی وابسته تر کرد!
اردیبهشت 1340 با فشار #کندی رئیس جمهور آمریکا #شاه #علی_امینی را به عنوان نخست وزیر منصوب کرد و امینی نیز #حسن_ارسنجانی را به عنوان #وزیر_کشاورزی خود انتخاب کرد، #ارسنجانی #اصلاحات_ارضی را به عنوان سیاست اصلی خود در این وزارتخانه عنوان نمود.
وزیر کشاورزی دولت امینی طی سخنانی که متن آن در روزنامه های 20 اردیبهشت 1340 منتشر شده بود گفت: غالبا کسانی هستند که ۳۰ یا 40 پارچه دِه دارند و نمی توانند به همه آن ها برسند و این موجب شده که روز به روز محصول و تولید عقب رفته است و کار ما به جایی رسیده که گندم، پرتقال و حبوبات از خارج وارد می کنیم و با این طرز کار روزی می رسد که سبزی خوردن هم از خارج بیاوریم.
نتیجه #اصلاحات_ارضی که قرار بود استقلال ایران در تولید محصولات کشاورزی باشد به صورت تاسف باری به وابستگی شدید کشور و واردات گسترده مواد غذایی از خارج منتهی گردید.
به دنبال اصلاحات ارضی، بخش زیادی از کشاورزان به امید یافتن شغل به شهرها مهاجرت کردند. در این زمان مهاجرت گسترده روستایی ها به شهرها باعث شد سهم اشتغال کشاورزی در کل اشتغال کشور، از 56 درصد در سال 1335 به 46 درصد در سال 1345 سقوط کند. روند مهاجرت به شهرها در دهه 1340 به حدی بود که برای مثال سهم مهاجران به نسبت جمعیت شهر تهران به ۳۳ درصد رسید. این آمار نشان میدهد بخش زیادی از جمعیتی که تا پیش از این تولیدکننده و تأمینکننده محصولات کشاورزی بودند، در اواخر دهه 1340 به مصرفکننده مواد غذایی تبدیل شدند.
این مسئله باعث شد ایران به واردکننده مواد غذایی از سایر کشورها تبدیل شود؛ برای مثال دولت همزمان با اجرای اصلاحات ارضی مجبور شد شصتهزار تن گندم از شوروی، 25 هزار تن ذرت و چهاردههزار تن گندم از آمریکا وارد کند. آمارها نشان میدهد که بعد از اصلاحات ارضی، مدام سالبهسال بر واردات محصولات کشاورزی افزوده شده است، برای نمونه، در سال 1351، ایران 13/7میلیارد ریال محصولات کشاورزی وارد کرد و این رقم در سال 1353 به 17/3 میلیارد ریال رسید. در سال 1353 روحانی، وزیر کشاورزی وقت، اعلام کرد که ایران نمیتواند مواد غذایی مورد نیاز خود را تأمین کند و در این زمینه کاملا به واردات وابسته است.
در این زمینه برای مطالعه بیشتر به یادداشت «محمدتقی امامی خویی، «اصلاحات ارضی و نتایج آن بر اقتصاد ایران»، مسکویه، ش 4 (تابستان 1387)، ص 81 » مراجعه کنید.
@oldnewspaper
اردیبهشت 1340 با فشار #کندی رئیس جمهور آمریکا #شاه #علی_امینی را به عنوان نخست وزیر منصوب کرد و امینی نیز #حسن_ارسنجانی را به عنوان #وزیر_کشاورزی خود انتخاب کرد، #ارسنجانی #اصلاحات_ارضی را به عنوان سیاست اصلی خود در این وزارتخانه عنوان نمود.
وزیر کشاورزی دولت امینی طی سخنانی که متن آن در روزنامه های 20 اردیبهشت 1340 منتشر شده بود گفت: غالبا کسانی هستند که ۳۰ یا 40 پارچه دِه دارند و نمی توانند به همه آن ها برسند و این موجب شده که روز به روز محصول و تولید عقب رفته است و کار ما به جایی رسیده که گندم، پرتقال و حبوبات از خارج وارد می کنیم و با این طرز کار روزی می رسد که سبزی خوردن هم از خارج بیاوریم.
نتیجه #اصلاحات_ارضی که قرار بود استقلال ایران در تولید محصولات کشاورزی باشد به صورت تاسف باری به وابستگی شدید کشور و واردات گسترده مواد غذایی از خارج منتهی گردید.
به دنبال اصلاحات ارضی، بخش زیادی از کشاورزان به امید یافتن شغل به شهرها مهاجرت کردند. در این زمان مهاجرت گسترده روستایی ها به شهرها باعث شد سهم اشتغال کشاورزی در کل اشتغال کشور، از 56 درصد در سال 1335 به 46 درصد در سال 1345 سقوط کند. روند مهاجرت به شهرها در دهه 1340 به حدی بود که برای مثال سهم مهاجران به نسبت جمعیت شهر تهران به ۳۳ درصد رسید. این آمار نشان میدهد بخش زیادی از جمعیتی که تا پیش از این تولیدکننده و تأمینکننده محصولات کشاورزی بودند، در اواخر دهه 1340 به مصرفکننده مواد غذایی تبدیل شدند.
این مسئله باعث شد ایران به واردکننده مواد غذایی از سایر کشورها تبدیل شود؛ برای مثال دولت همزمان با اجرای اصلاحات ارضی مجبور شد شصتهزار تن گندم از شوروی، 25 هزار تن ذرت و چهاردههزار تن گندم از آمریکا وارد کند. آمارها نشان میدهد که بعد از اصلاحات ارضی، مدام سالبهسال بر واردات محصولات کشاورزی افزوده شده است، برای نمونه، در سال 1351، ایران 13/7میلیارد ریال محصولات کشاورزی وارد کرد و این رقم در سال 1353 به 17/3 میلیارد ریال رسید. در سال 1353 روحانی، وزیر کشاورزی وقت، اعلام کرد که ایران نمیتواند مواد غذایی مورد نیاز خود را تأمین کند و در این زمینه کاملا به واردات وابسته است.
در این زمینه برای مطالعه بیشتر به یادداشت «محمدتقی امامی خویی، «اصلاحات ارضی و نتایج آن بر اقتصاد ایران»، مسکویه، ش 4 (تابستان 1387)، ص 81 » مراجعه کنید.
@oldnewspaper
Forwarded from عکس نگار
✳️ سیاستی که قرار بود ایران را در تولیدات کشاورزی مستقل کند ولی وابسته تر کرد!
اردیبهشت 1340 با فشار #کندی رئیس جمهور آمریکا #شاه #علی_امینی را به عنوان نخست وزیر منصوب کرد و امینی نیز #حسن_ارسنجانی را به عنوان #وزیر_کشاورزی خود انتخاب کرد، #ارسنجانی #اصلاحات_ارضی را به عنوان سیاست اصلی خود در این وزارتخانه عنوان نمود.
وزیر کشاورزی دولت امینی طی سخنانی که متن آن در روزنامه های 20 اردیبهشت 1340 منتشر شده بود گفت: غالبا کسانی هستند که ۳۰ یا 40 پارچه دِه دارند و نمی توانند به همه آن ها برسند و این موجب شده که روز به روز محصول و تولید عقب رفته است و کار ما به جایی رسیده که گندم، پرتقال و حبوبات از خارج وارد می کنیم و با این طرز کار روزی می رسد که سبزی خوردن هم از خارج بیاوریم.
نتیجه #اصلاحات_ارضی که قرار بود استقلال ایران در تولید محصولات کشاورزی باشد به صورت تاسف باری به وابستگی شدید کشور و واردات گسترده مواد غذایی از خارج منتهی گردید.
به دنبال اصلاحات ارضی، بخش زیادی از کشاورزان به امید یافتن شغل به شهرها مهاجرت کردند. در این زمان مهاجرت گسترده روستایی ها به شهرها باعث شد سهم اشتغال کشاورزی در کل اشتغال کشور، از 56 درصد در سال 1335 به 46 درصد در سال 1345 سقوط کند. روند مهاجرت به شهرها در دهه 1340 به حدی بود که برای مثال سهم مهاجران به نسبت جمعیت شهر تهران به ۳۳ درصد رسید. این آمار نشان میدهد بخش زیادی از جمعیتی که تا پیش از این تولیدکننده و تأمینکننده محصولات کشاورزی بودند، در اواخر دهه 1340 به مصرفکننده مواد غذایی تبدیل شدند.
این مسئله باعث شد ایران به واردکننده مواد غذایی از سایر کشورها تبدیل شود؛ برای مثال دولت همزمان با اجرای اصلاحات ارضی مجبور شد شصتهزار تن گندم از شوروی، 25 هزار تن ذرت و چهاردههزار تن گندم از آمریکا وارد کند. آمارها نشان میدهد که بعد از اصلاحات ارضی، مدام سالبهسال بر واردات محصولات کشاورزی افزوده شده است، برای نمونه، در سال 1351، ایران 13/7میلیارد ریال محصولات کشاورزی وارد کرد و این رقم در سال 1353 به 17/3 میلیارد ریال رسید. در سال 1353 روحانی، وزیر کشاورزی وقت، اعلام کرد که ایران نمیتواند مواد غذایی مورد نیاز خود را تأمین کند و در این زمینه کاملا به واردات وابسته است.
در این زمینه برای مطالعه بیشتر به یادداشت «محمدتقی امامی خویی، «اصلاحات ارضی و نتایج آن بر اقتصاد ایران»، مسکویه، ش 4 (تابستان 1387)، ص 81 » مراجعه کنید.
@oldnewspaper
اردیبهشت 1340 با فشار #کندی رئیس جمهور آمریکا #شاه #علی_امینی را به عنوان نخست وزیر منصوب کرد و امینی نیز #حسن_ارسنجانی را به عنوان #وزیر_کشاورزی خود انتخاب کرد، #ارسنجانی #اصلاحات_ارضی را به عنوان سیاست اصلی خود در این وزارتخانه عنوان نمود.
وزیر کشاورزی دولت امینی طی سخنانی که متن آن در روزنامه های 20 اردیبهشت 1340 منتشر شده بود گفت: غالبا کسانی هستند که ۳۰ یا 40 پارچه دِه دارند و نمی توانند به همه آن ها برسند و این موجب شده که روز به روز محصول و تولید عقب رفته است و کار ما به جایی رسیده که گندم، پرتقال و حبوبات از خارج وارد می کنیم و با این طرز کار روزی می رسد که سبزی خوردن هم از خارج بیاوریم.
نتیجه #اصلاحات_ارضی که قرار بود استقلال ایران در تولید محصولات کشاورزی باشد به صورت تاسف باری به وابستگی شدید کشور و واردات گسترده مواد غذایی از خارج منتهی گردید.
به دنبال اصلاحات ارضی، بخش زیادی از کشاورزان به امید یافتن شغل به شهرها مهاجرت کردند. در این زمان مهاجرت گسترده روستایی ها به شهرها باعث شد سهم اشتغال کشاورزی در کل اشتغال کشور، از 56 درصد در سال 1335 به 46 درصد در سال 1345 سقوط کند. روند مهاجرت به شهرها در دهه 1340 به حدی بود که برای مثال سهم مهاجران به نسبت جمعیت شهر تهران به ۳۳ درصد رسید. این آمار نشان میدهد بخش زیادی از جمعیتی که تا پیش از این تولیدکننده و تأمینکننده محصولات کشاورزی بودند، در اواخر دهه 1340 به مصرفکننده مواد غذایی تبدیل شدند.
این مسئله باعث شد ایران به واردکننده مواد غذایی از سایر کشورها تبدیل شود؛ برای مثال دولت همزمان با اجرای اصلاحات ارضی مجبور شد شصتهزار تن گندم از شوروی، 25 هزار تن ذرت و چهاردههزار تن گندم از آمریکا وارد کند. آمارها نشان میدهد که بعد از اصلاحات ارضی، مدام سالبهسال بر واردات محصولات کشاورزی افزوده شده است، برای نمونه، در سال 1351، ایران 13/7میلیارد ریال محصولات کشاورزی وارد کرد و این رقم در سال 1353 به 17/3 میلیارد ریال رسید. در سال 1353 روحانی، وزیر کشاورزی وقت، اعلام کرد که ایران نمیتواند مواد غذایی مورد نیاز خود را تأمین کند و در این زمینه کاملا به واردات وابسته است.
در این زمینه برای مطالعه بیشتر به یادداشت «محمدتقی امامی خویی، «اصلاحات ارضی و نتایج آن بر اقتصاد ایران»، مسکویه، ش 4 (تابستان 1387)، ص 81 » مراجعه کنید.
@oldnewspaper
Forwarded from عکس نگار
✳️ سیاستی که قرار بود ایران را در تولیدات کشاورزی مستقل کند ولی وابسته تر کرد!
اردیبهشت 1340 با فشار #کندی رئیس جمهور آمریکا #شاه #علی_امینی را به عنوان نخست وزیر منصوب کرد و امینی نیز #حسن_ارسنجانی را به عنوان #وزیر_کشاورزی خود انتخاب کرد، #ارسنجانی #اصلاحات_ارضی را به عنوان سیاست اصلی خود در این وزارتخانه عنوان نمود.
وزیر کشاورزی دولت امینی طی سخنانی که متن آن در روزنامه های 20 اردیبهشت 1340 منتشر شده بود گفت: غالبا کسانی هستند که ۳۰ یا 40 پارچه دِه دارند و نمی توانند به همه آن ها برسند و این موجب شده که روز به روز محصول و تولید عقب رفته است و کار ما به جایی رسیده که گندم، پرتقال و حبوبات از خارج وارد می کنیم و با این طرز کار روزی می رسد که سبزی خوردن هم از خارج بیاوریم.
نتیجه #اصلاحات_ارضی که قرار بود استقلال ایران در تولید محصولات کشاورزی باشد به صورت تاسف باری به وابستگی شدید کشور و واردات گسترده مواد غذایی از خارج منتهی گردید.
به دنبال اصلاحات ارضی، بخش زیادی از کشاورزان به امید یافتن شغل به شهرها مهاجرت کردند. در این زمان مهاجرت گسترده روستایی ها به شهرها باعث شد سهم اشتغال کشاورزی در کل اشتغال کشور، از 56 درصد در سال 1335 به 46 درصد در سال 1345 سقوط کند. روند مهاجرت به شهرها در دهه 1340 به حدی بود که برای مثال سهم مهاجران به نسبت جمعیت شهر تهران به ۳۳ درصد رسید. این آمار نشان میدهد بخش زیادی از جمعیتی که تا پیش از این تولیدکننده و تأمینکننده محصولات کشاورزی بودند، در اواخر دهه 1340 به مصرفکننده مواد غذایی تبدیل شدند.
این مسئله باعث شد ایران به واردکننده مواد غذایی از سایر کشورها تبدیل شود؛ برای مثال دولت همزمان با اجرای اصلاحات ارضی مجبور شد شصتهزار تن گندم از شوروی، 25 هزار تن ذرت و چهاردههزار تن گندم از آمریکا وارد کند. آمارها نشان میدهد که بعد از اصلاحات ارضی، مدام سالبهسال بر واردات محصولات کشاورزی افزوده شده است، برای نمونه، در سال 1351، ایران 13/7میلیارد ریال محصولات کشاورزی وارد کرد و این رقم در سال 1353 به 17/3 میلیارد ریال رسید. در سال 1353 روحانی، وزیر کشاورزی وقت، اعلام کرد که ایران نمیتواند مواد غذایی مورد نیاز خود را تأمین کند و در این زمینه کاملا به واردات وابسته است.
در این زمینه برای مطالعه بیشتر به یادداشت «محمدتقی امامی خویی، «اصلاحات ارضی و نتایج آن بر اقتصاد ایران»، مسکویه، ش 4 (تابستان 1387)، ص 81 » مراجعه کنید.
@oldnewspaper
اردیبهشت 1340 با فشار #کندی رئیس جمهور آمریکا #شاه #علی_امینی را به عنوان نخست وزیر منصوب کرد و امینی نیز #حسن_ارسنجانی را به عنوان #وزیر_کشاورزی خود انتخاب کرد، #ارسنجانی #اصلاحات_ارضی را به عنوان سیاست اصلی خود در این وزارتخانه عنوان نمود.
وزیر کشاورزی دولت امینی طی سخنانی که متن آن در روزنامه های 20 اردیبهشت 1340 منتشر شده بود گفت: غالبا کسانی هستند که ۳۰ یا 40 پارچه دِه دارند و نمی توانند به همه آن ها برسند و این موجب شده که روز به روز محصول و تولید عقب رفته است و کار ما به جایی رسیده که گندم، پرتقال و حبوبات از خارج وارد می کنیم و با این طرز کار روزی می رسد که سبزی خوردن هم از خارج بیاوریم.
نتیجه #اصلاحات_ارضی که قرار بود استقلال ایران در تولید محصولات کشاورزی باشد به صورت تاسف باری به وابستگی شدید کشور و واردات گسترده مواد غذایی از خارج منتهی گردید.
به دنبال اصلاحات ارضی، بخش زیادی از کشاورزان به امید یافتن شغل به شهرها مهاجرت کردند. در این زمان مهاجرت گسترده روستایی ها به شهرها باعث شد سهم اشتغال کشاورزی در کل اشتغال کشور، از 56 درصد در سال 1335 به 46 درصد در سال 1345 سقوط کند. روند مهاجرت به شهرها در دهه 1340 به حدی بود که برای مثال سهم مهاجران به نسبت جمعیت شهر تهران به ۳۳ درصد رسید. این آمار نشان میدهد بخش زیادی از جمعیتی که تا پیش از این تولیدکننده و تأمینکننده محصولات کشاورزی بودند، در اواخر دهه 1340 به مصرفکننده مواد غذایی تبدیل شدند.
این مسئله باعث شد ایران به واردکننده مواد غذایی از سایر کشورها تبدیل شود؛ برای مثال دولت همزمان با اجرای اصلاحات ارضی مجبور شد شصتهزار تن گندم از شوروی، 25 هزار تن ذرت و چهاردههزار تن گندم از آمریکا وارد کند. آمارها نشان میدهد که بعد از اصلاحات ارضی، مدام سالبهسال بر واردات محصولات کشاورزی افزوده شده است، برای نمونه، در سال 1351، ایران 13/7میلیارد ریال محصولات کشاورزی وارد کرد و این رقم در سال 1353 به 17/3 میلیارد ریال رسید. در سال 1353 روحانی، وزیر کشاورزی وقت، اعلام کرد که ایران نمیتواند مواد غذایی مورد نیاز خود را تأمین کند و در این زمینه کاملا به واردات وابسته است.
در این زمینه برای مطالعه بیشتر به یادداشت «محمدتقی امامی خویی، «اصلاحات ارضی و نتایج آن بر اقتصاد ایران»، مسکویه، ش 4 (تابستان 1387)، ص 81 » مراجعه کنید.
@oldnewspaper
Forwarded from مطبوعات قدیمی
✳️ ای کاش مامورین مرا بگیرند تا تکلیفی نداشته باشم / با ما معامله بردگان قرون وسطی می کنند / به خدا این زندگی را نمی خواهم!
#3_بهمن_1341
بسم الله الرحمن الرحیم
مسلمین آگاه باشند که اسلام در خطر #کفر است. مراجع و علمای اسلام بعضی محصور و بعضی محبوس و مهتوک (۱) هستند. دولت امر داد حوزههای علمیه را هتک کنند، و طلاب بیپناه را کتک بزنند، و بازار مسلمین را غارت کنند و درب و پنجره مغازهها را بشکنند. در تهران حضرت #آیت_الله_خوانساری (۲) و حضرت #آیت_الله_بهبهانی (۳) را در محاصره شدید قرار دادند؛ و عدهای از علمای محترم و وعاظ معظم را محبوس نمودند. و ما از آنها به هیچ وسیله نمیتوانیم اطلاع پیدا کنیم. اراذل و اوباش را تحریک میکنند که به علما و روحانیون اهانت کنند. آقایان طلاب و مبلغین را مانع میشوند که برای تبلیغ اسلام در نواحی ایران بروند و تبلیغ احکام کنند. با ما معامله بردگان قرون وسطی میکنند. به خدای متعال من این زندگی را نمیخواهم.
إِنّی لَا ارَی المَوْتَ إِلّا سَعادةً وَ لَا الحَیَاةَ مَعَ الظَّالِمِینَ إِلّا بَرَماً (۴). کاش مأمورین بیایند و مرا بگیرند تا تکلیف نداشته باشم. فقط جرم علمای اسلام و سایر مسلمین آن است که دفاع از قرآن و ناموس اسلام و استقلال مملکت مینمایند و با استعمار مخالفت دارند. این است حال ما، تا آقای #عَلَم و #ارسنجانی (۵) چه بگویند.
روح الله الموسوی الخمینی
#پی_نوشت
(۱)- کسی که به او هتک و بیاحترامی شده است.
(۲)- آقای سید احمد خوانساری.
(۳)- آقای سید محمد موسوی بهبهانی.
(۴)- بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۱۱۷. ازفرمایشات حضرت امام حسین (ع): «مرگ راجزخوشبختی، و زندگی با ستمکاران را، مگر ننگ نمیبینم.»
(۵)- اسدالله عَلَم (نخست وزیر)؛ حسن ارسنجانی ، وزیر کشاورزی کابینه #علی_امینی که در زمان صدارت اسدالله عَلم نیز در همین پُست، ابقا شد و از گردانندگان تبلیغات #اصلاحات_ارضی بود.
#منبع : #صحیفه_امام ، جلد 1 ، صفحه 141
@oldnewspaper
#3_بهمن_1341
بسم الله الرحمن الرحیم
مسلمین آگاه باشند که اسلام در خطر #کفر است. مراجع و علمای اسلام بعضی محصور و بعضی محبوس و مهتوک (۱) هستند. دولت امر داد حوزههای علمیه را هتک کنند، و طلاب بیپناه را کتک بزنند، و بازار مسلمین را غارت کنند و درب و پنجره مغازهها را بشکنند. در تهران حضرت #آیت_الله_خوانساری (۲) و حضرت #آیت_الله_بهبهانی (۳) را در محاصره شدید قرار دادند؛ و عدهای از علمای محترم و وعاظ معظم را محبوس نمودند. و ما از آنها به هیچ وسیله نمیتوانیم اطلاع پیدا کنیم. اراذل و اوباش را تحریک میکنند که به علما و روحانیون اهانت کنند. آقایان طلاب و مبلغین را مانع میشوند که برای تبلیغ اسلام در نواحی ایران بروند و تبلیغ احکام کنند. با ما معامله بردگان قرون وسطی میکنند. به خدای متعال من این زندگی را نمیخواهم.
إِنّی لَا ارَی المَوْتَ إِلّا سَعادةً وَ لَا الحَیَاةَ مَعَ الظَّالِمِینَ إِلّا بَرَماً (۴). کاش مأمورین بیایند و مرا بگیرند تا تکلیف نداشته باشم. فقط جرم علمای اسلام و سایر مسلمین آن است که دفاع از قرآن و ناموس اسلام و استقلال مملکت مینمایند و با استعمار مخالفت دارند. این است حال ما، تا آقای #عَلَم و #ارسنجانی (۵) چه بگویند.
روح الله الموسوی الخمینی
#پی_نوشت
(۱)- کسی که به او هتک و بیاحترامی شده است.
(۲)- آقای سید احمد خوانساری.
(۳)- آقای سید محمد موسوی بهبهانی.
(۴)- بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۱۱۷. ازفرمایشات حضرت امام حسین (ع): «مرگ راجزخوشبختی، و زندگی با ستمکاران را، مگر ننگ نمیبینم.»
(۵)- اسدالله عَلَم (نخست وزیر)؛ حسن ارسنجانی ، وزیر کشاورزی کابینه #علی_امینی که در زمان صدارت اسدالله عَلم نیز در همین پُست، ابقا شد و از گردانندگان تبلیغات #اصلاحات_ارضی بود.
#منبع : #صحیفه_امام ، جلد 1 ، صفحه 141
@oldnewspaper
✳️ سیاستی که قرار بود ایران را در تولیدات کشاورزی مستقل کند ولی وابسته تر کرد!
اردیبهشت 1340 با فشار #کندی رئیس جمهور آمریکا #شاه #علی_امینی را به عنوان نخست وزیر منصوب کرد و امینی نیز #حسن_ارسنجانی را به عنوان #وزیر_کشاورزی خود انتخاب کرد، #ارسنجانی #اصلاحات_ارضی را به عنوان سیاست اصلی خود در این وزارتخانه عنوان نمود.
وزیر کشاورزی دولت امینی طی سخنانی که متن آن در روزنامه های 20 اردیبهشت 1340 منتشر شده بود گفت: غالبا کسانی هستند که ۳۰ یا 40 پارچه دِه دارند و نمی توانند به همه آن ها برسند و این موجب شده که روز به روز محصول و تولید عقب رفته است و کار ما به جایی رسیده که گندم، پرتقال و حبوبات از خارج وارد می کنیم و با این طرز کار روزی می رسد که سبزی خوردن هم از خارج بیاوریم.
نتیجه #اصلاحات_ارضی که قرار بود استقلال ایران در تولید محصولات کشاورزی باشد به صورت تاسف باری به وابستگی شدید کشور و واردات گسترده مواد غذایی از خارج منتهی گردید.
به دنبال اصلاحات ارضی، بخش زیادی از کشاورزان به امید یافتن شغل به شهرها مهاجرت کردند. در این زمان مهاجرت گسترده روستایی ها به شهرها باعث شد سهم اشتغال کشاورزی در کل اشتغال کشور، از 56 درصد در سال 1335 به 46 درصد در سال 1345 سقوط کند. روند مهاجرت به شهرها در دهه 1340 به حدی بود که برای مثال سهم مهاجران به نسبت جمعیت شهر تهران به ۳۳ درصد رسید. این آمار نشان میدهد بخش زیادی از جمعیتی که تا پیش از این تولیدکننده و تأمینکننده محصولات کشاورزی بودند، در اواخر دهه 1340 به مصرفکننده مواد غذایی تبدیل شدند.
این مسئله باعث شد ایران به واردکننده مواد غذایی از سایر کشورها تبدیل شود؛ برای مثال دولت همزمان با اجرای اصلاحات ارضی مجبور شد شصتهزار تن گندم از شوروی، 25 هزار تن ذرت و چهاردههزار تن گندم از آمریکا وارد کند. آمارها نشان میدهد که بعد از اصلاحات ارضی، مدام سالبهسال بر واردات محصولات کشاورزی افزوده شده است، برای نمونه، در سال 1351، ایران 13/7میلیارد ریال محصولات کشاورزی وارد کرد و این رقم در سال 1353 به 17/3 میلیارد ریال رسید. در سال 1353 روحانی، وزیر کشاورزی وقت، اعلام کرد که ایران نمیتواند مواد غذایی مورد نیاز خود را تأمین کند و در این زمینه کاملا به واردات وابسته است.
در این زمینه برای مطالعه بیشتر به یادداشت «محمدتقی امامی خویی، «اصلاحات ارضی و نتایج آن بر اقتصاد ایران»، مسکویه، ش 4 (تابستان 1387)، ص 81 » مراجعه کنید.
@oldnewspaper
اردیبهشت 1340 با فشار #کندی رئیس جمهور آمریکا #شاه #علی_امینی را به عنوان نخست وزیر منصوب کرد و امینی نیز #حسن_ارسنجانی را به عنوان #وزیر_کشاورزی خود انتخاب کرد، #ارسنجانی #اصلاحات_ارضی را به عنوان سیاست اصلی خود در این وزارتخانه عنوان نمود.
وزیر کشاورزی دولت امینی طی سخنانی که متن آن در روزنامه های 20 اردیبهشت 1340 منتشر شده بود گفت: غالبا کسانی هستند که ۳۰ یا 40 پارچه دِه دارند و نمی توانند به همه آن ها برسند و این موجب شده که روز به روز محصول و تولید عقب رفته است و کار ما به جایی رسیده که گندم، پرتقال و حبوبات از خارج وارد می کنیم و با این طرز کار روزی می رسد که سبزی خوردن هم از خارج بیاوریم.
نتیجه #اصلاحات_ارضی که قرار بود استقلال ایران در تولید محصولات کشاورزی باشد به صورت تاسف باری به وابستگی شدید کشور و واردات گسترده مواد غذایی از خارج منتهی گردید.
به دنبال اصلاحات ارضی، بخش زیادی از کشاورزان به امید یافتن شغل به شهرها مهاجرت کردند. در این زمان مهاجرت گسترده روستایی ها به شهرها باعث شد سهم اشتغال کشاورزی در کل اشتغال کشور، از 56 درصد در سال 1335 به 46 درصد در سال 1345 سقوط کند. روند مهاجرت به شهرها در دهه 1340 به حدی بود که برای مثال سهم مهاجران به نسبت جمعیت شهر تهران به ۳۳ درصد رسید. این آمار نشان میدهد بخش زیادی از جمعیتی که تا پیش از این تولیدکننده و تأمینکننده محصولات کشاورزی بودند، در اواخر دهه 1340 به مصرفکننده مواد غذایی تبدیل شدند.
این مسئله باعث شد ایران به واردکننده مواد غذایی از سایر کشورها تبدیل شود؛ برای مثال دولت همزمان با اجرای اصلاحات ارضی مجبور شد شصتهزار تن گندم از شوروی، 25 هزار تن ذرت و چهاردههزار تن گندم از آمریکا وارد کند. آمارها نشان میدهد که بعد از اصلاحات ارضی، مدام سالبهسال بر واردات محصولات کشاورزی افزوده شده است، برای نمونه، در سال 1351، ایران 13/7میلیارد ریال محصولات کشاورزی وارد کرد و این رقم در سال 1353 به 17/3 میلیارد ریال رسید. در سال 1353 روحانی، وزیر کشاورزی وقت، اعلام کرد که ایران نمیتواند مواد غذایی مورد نیاز خود را تأمین کند و در این زمینه کاملا به واردات وابسته است.
در این زمینه برای مطالعه بیشتر به یادداشت «محمدتقی امامی خویی، «اصلاحات ارضی و نتایج آن بر اقتصاد ایران»، مسکویه، ش 4 (تابستان 1387)، ص 81 » مراجعه کنید.
@oldnewspaper
Forwarded from کافه تاریخ
✳️ خودکشی که بر اثر #اصلاحات_ارضی رخ داد!!
از آنجا که اصلاحات ارضی با هدف تمرکز قدرت سیاسی مرکز و از بین بردن قدرت خوانین و مالکین بزرگ صورت گرفت، عواقب بسیار ناگواری از نظر فرهنگی، اقتصادی و حتی سیاسی بر روستائیان و حتی مردم کشور تحمیل کرد. این اصلاحات باعث مشکلات اقتصادی فزایندهای بر برخی از مالکین و کشاورزان شد که در مواردی خودکشی آنان را هم به همراه داشت:
«به مسجد مجد که صبح رفتم برای شرکت در ختم حاج محمدتقی شمس بود از محترمین فارس که سردار فاخر و محترمین شیراز مقیم تهران که همه از دوستانم بودند آگهی کرده بودند به علاوه با خود شمس از ۱۵ سال پیش دوست بودم، زیرا او دوست مرحوم لسانی بود، پسرش عبدالحسین شمسزاده هم وارد سیاست بود، روزنامهای هم داشت و گاهی مینوشت. من به یاد دوستیاش به ختم رفتم. سرتیپ ثابتی هم پهلویم نشسته بود که خود صاحب عزا بود. پرسیدم چطور مرد؟ گفت خودش را کشت. خیلی تعجب کردم که او مردی ۷۰ سال، چطور و برای چه خود را کشت؟ جواب داد از فشاری که کشاورزی وارد آمد. او اراضی وسیعی را در اصطهبانات آباد کرده بود که کارهایش بیش از یکصدهزار درختی بود که غرس نموده بود. برای همین کارهای عمران و آبادی مبالغی مقروض شده بود، موضوع اصلاحات ارضی هم مانع برداشت عوایدش از املاک مزروعیاش شد، عاقبت خود را کشت.»1
#منبع
1.ابوالحسن عمیدی نوری، یادداشتهای یک روزنامهنگار، جلد 6، تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1397، ص 598
cafetarikh.com
@cafetarikhcom
از آنجا که اصلاحات ارضی با هدف تمرکز قدرت سیاسی مرکز و از بین بردن قدرت خوانین و مالکین بزرگ صورت گرفت، عواقب بسیار ناگواری از نظر فرهنگی، اقتصادی و حتی سیاسی بر روستائیان و حتی مردم کشور تحمیل کرد. این اصلاحات باعث مشکلات اقتصادی فزایندهای بر برخی از مالکین و کشاورزان شد که در مواردی خودکشی آنان را هم به همراه داشت:
«به مسجد مجد که صبح رفتم برای شرکت در ختم حاج محمدتقی شمس بود از محترمین فارس که سردار فاخر و محترمین شیراز مقیم تهران که همه از دوستانم بودند آگهی کرده بودند به علاوه با خود شمس از ۱۵ سال پیش دوست بودم، زیرا او دوست مرحوم لسانی بود، پسرش عبدالحسین شمسزاده هم وارد سیاست بود، روزنامهای هم داشت و گاهی مینوشت. من به یاد دوستیاش به ختم رفتم. سرتیپ ثابتی هم پهلویم نشسته بود که خود صاحب عزا بود. پرسیدم چطور مرد؟ گفت خودش را کشت. خیلی تعجب کردم که او مردی ۷۰ سال، چطور و برای چه خود را کشت؟ جواب داد از فشاری که کشاورزی وارد آمد. او اراضی وسیعی را در اصطهبانات آباد کرده بود که کارهایش بیش از یکصدهزار درختی بود که غرس نموده بود. برای همین کارهای عمران و آبادی مبالغی مقروض شده بود، موضوع اصلاحات ارضی هم مانع برداشت عوایدش از املاک مزروعیاش شد، عاقبت خود را کشت.»1
#منبع
1.ابوالحسن عمیدی نوری، یادداشتهای یک روزنامهنگار، جلد 6، تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1397، ص 598
cafetarikh.com
@cafetarikhcom
✳️ سه نکته جالب در یک مصاحبه پهلوی!
امروز بیش از دو ساعت زمان صرف این کردم که مصاحبه شاه با «هفتهنامه بیلیتز» چاپ هند در 31 خرداد 1350 را مطالعه و برای #روزشمار_پهلوی از آن استفاده کنم، نکات بسیار مهمی در این مصاحبه وجود داشت که تنها به سه بند این مصاحبه بسنده می کنم و می گذرم ، نخست آن که شاه می گوید در خلیج فارس مشکل اصلی بر سر #بحرین بود که برای صلح آن را هم دادیم رفت، دوم آن که در پاسخ به سوالی درباره مخالفین خود می گوید: در ایران دلیلی برای مخالفت وجود نداد و سوم آن که برنامه #اصلاحات_ارضی آن چنان موفقیت آمیز بوده که کشورهای کمونیستی از ما راهنمایی خواسته اند!
⁉️ در خلیج فارس اختلاف اصلی ما بر سر بحرین بود. ما مدعی مالکیت این سرزمین بودیم، اما به خاطر منافع بزرگتر و دوستی با این سرزمین و سراسر منطقه خلیج فارس از آن گذشتیم. این فداکاری اکنون ثمرات نیکو به بار آورده و روابط بحرین با ایران هرگز بهتر از امروز نبوده است.
⁉️ البته ما از شنیدن صدای مخالف رویگردان نیستیم، ما به صف مخالف هم نیازمندیم، ما مخالفانی را که نیت سازندگی دارند تشویق میکنیم، ما در صف مخالف احزابی مانند مردم داریم، اما نکته جالب این است که در کشور ما امری برای مخالفت وجود ندارد.
⁉️برنامه اصلاحات ارضی در ایران به قدری با موفقیت قرین بوده است که حتی بعضی از کشورهای کمونیست نسبت به آنچه ما انجام دادهایم ابراز علاقه کردهاند.
و سه نکته
1️⃣ شاه درباره بحرین از همان استدلال #امیرعباس_هویدا بهره می گیرد که این منطقه دختری بود که به سن ازدواج رسیده بود و شوهرش دادیم رفت!
شاه مسئله جزایر سه گانه را پیش می کشد و می گوید ما از بحرین گذشتیم که این جزایر را به دست بیاوریم و در این باره سکوت نخواهیم کرد، مثل آن که کسی بگوید من کل خانه شما را می خواهم و شما بگوئید این بخش را بردارید و ما بقی را به ما واگذارید!
کل این خانه متعلق به مردم ایران بوده نه بخشی از آن و شاه به چه اجازه و مشروعیتی خود را مجاز به هبه آن می دید مشخص نیست!
2️⃣ درباره وجود مخالف در کشور، شاه دچار توهمی بزرگ بود، توهمی که با سخنرانی 14 آبان 1357 او که گفت« من صدای انقلاب شما را شنیدم» شکست ولی نتیجه ای نبخشید، او به وجود احزاب دست سازی مانند «حزب مردم» اشاره می کند و می گوید این حزب در صف مخالف قرار دارد ولی 11 اسفند 1353 با تاسیس #حزب_رستاخیز این مخالفت ظاهری و صوری را هم به زباله دان پهلوی حواله می دهد که دیگر کسی را یارای انتقاد فرمایشی هم نباشد!
3️⃣ شاه درباره #اصلاحات_ارضی نیز دچار توهم بود، اولین هدف اصلاحات ارضی این بود که دهقانان از زیر بار خوانین آزاد شده و به کشت و کار بپردازند و در نتیجه محصول زیاد شده و ایران از واردات مواد غذایی بی نیاز باشد ولی به رغم تبلیغات پهلوی شیوه اشتباه اجرای این اصلاحات باعث شد درآمد بسیاری از خانوارهای روستایی کاهش یابد و آنها برای تأمین هزینه زندگی مجبور شوند به شهرها مهاجرت کنند؛ اصلاحات ارضی در عمل بهجای اینکه به توسعه کشاورزی در کشور کمک کند ایران را به کشوری وابسته به واردات مواد غذایی تبدیل کرد.
به دنبال اصلاحات ارضی، بخش زیادی از کشاورزان به امید یافتن شغل به شهرها مهاجرت کردند. در این زمان مهاجرت گسترده روستاییها به شهرها باعث شد سهم اشتغال کشاورزی در کل اشتغال کشور، از 56 درصد در سال 1335 به 46 درصد در سال 1345 سقوط کند. روند مهاجرت به شهرها در دهه 1340 به حدی بود که برای مثال سهم مهاجران به نسبت جمعیت شهر تهران به ۳۳ درصد رسید. این آمار نشان میدهد بخش زیادی از جمعیتی که تا پیش از این تولیدکننده و تأمینکننده محصولات کشاورزی بودند، در اواخر دهه 1340 به مصرفکننده مواد غذایی تبدیل شدند.
این مسئله باعث شد ایران به واردکننده مواد غذایی از سایر کشورها تبدیل شود؛ برای مثال دولت همزمان با اجرای اصلاحات ارضی مجبور شد 60 هزار تن گندم از شوروی، 25 هزار تن ذرت و چهاردههزار تن گندم از آمریکا وارد کند. آمارها نشان میدهد که بعد از اصلاحات ارضی، مدام سالبهسال بر واردات محصولات کشاورزی افزوده شده است، برای نمونه، در سال 1351، ایران 13/7میلیارد ریال محصولات کشاورزی وارد کرد و این رقم در سال 1353 به 17/3 میلیارد ریال رسید.
البته مصاحبه تفصیلی شاه در سال 1350 نکات فراوان دیگری نیز داشت که بررسی آن نیازمند وقت و زمان بیشتری است که به زمان دیگر وا می گذاریم، وقتی مقامات یک کشور در تحلیل شرایط جاری دچار توهم شوند انقلاب ملت روزی آنان را بیدار می کند که دیگر سودی نمی بخشد.
@oldnewspaper
امروز بیش از دو ساعت زمان صرف این کردم که مصاحبه شاه با «هفتهنامه بیلیتز» چاپ هند در 31 خرداد 1350 را مطالعه و برای #روزشمار_پهلوی از آن استفاده کنم، نکات بسیار مهمی در این مصاحبه وجود داشت که تنها به سه بند این مصاحبه بسنده می کنم و می گذرم ، نخست آن که شاه می گوید در خلیج فارس مشکل اصلی بر سر #بحرین بود که برای صلح آن را هم دادیم رفت، دوم آن که در پاسخ به سوالی درباره مخالفین خود می گوید: در ایران دلیلی برای مخالفت وجود نداد و سوم آن که برنامه #اصلاحات_ارضی آن چنان موفقیت آمیز بوده که کشورهای کمونیستی از ما راهنمایی خواسته اند!
⁉️ در خلیج فارس اختلاف اصلی ما بر سر بحرین بود. ما مدعی مالکیت این سرزمین بودیم، اما به خاطر منافع بزرگتر و دوستی با این سرزمین و سراسر منطقه خلیج فارس از آن گذشتیم. این فداکاری اکنون ثمرات نیکو به بار آورده و روابط بحرین با ایران هرگز بهتر از امروز نبوده است.
⁉️ البته ما از شنیدن صدای مخالف رویگردان نیستیم، ما به صف مخالف هم نیازمندیم، ما مخالفانی را که نیت سازندگی دارند تشویق میکنیم، ما در صف مخالف احزابی مانند مردم داریم، اما نکته جالب این است که در کشور ما امری برای مخالفت وجود ندارد.
⁉️برنامه اصلاحات ارضی در ایران به قدری با موفقیت قرین بوده است که حتی بعضی از کشورهای کمونیست نسبت به آنچه ما انجام دادهایم ابراز علاقه کردهاند.
و سه نکته
1️⃣ شاه درباره بحرین از همان استدلال #امیرعباس_هویدا بهره می گیرد که این منطقه دختری بود که به سن ازدواج رسیده بود و شوهرش دادیم رفت!
شاه مسئله جزایر سه گانه را پیش می کشد و می گوید ما از بحرین گذشتیم که این جزایر را به دست بیاوریم و در این باره سکوت نخواهیم کرد، مثل آن که کسی بگوید من کل خانه شما را می خواهم و شما بگوئید این بخش را بردارید و ما بقی را به ما واگذارید!
کل این خانه متعلق به مردم ایران بوده نه بخشی از آن و شاه به چه اجازه و مشروعیتی خود را مجاز به هبه آن می دید مشخص نیست!
2️⃣ درباره وجود مخالف در کشور، شاه دچار توهمی بزرگ بود، توهمی که با سخنرانی 14 آبان 1357 او که گفت« من صدای انقلاب شما را شنیدم» شکست ولی نتیجه ای نبخشید، او به وجود احزاب دست سازی مانند «حزب مردم» اشاره می کند و می گوید این حزب در صف مخالف قرار دارد ولی 11 اسفند 1353 با تاسیس #حزب_رستاخیز این مخالفت ظاهری و صوری را هم به زباله دان پهلوی حواله می دهد که دیگر کسی را یارای انتقاد فرمایشی هم نباشد!
3️⃣ شاه درباره #اصلاحات_ارضی نیز دچار توهم بود، اولین هدف اصلاحات ارضی این بود که دهقانان از زیر بار خوانین آزاد شده و به کشت و کار بپردازند و در نتیجه محصول زیاد شده و ایران از واردات مواد غذایی بی نیاز باشد ولی به رغم تبلیغات پهلوی شیوه اشتباه اجرای این اصلاحات باعث شد درآمد بسیاری از خانوارهای روستایی کاهش یابد و آنها برای تأمین هزینه زندگی مجبور شوند به شهرها مهاجرت کنند؛ اصلاحات ارضی در عمل بهجای اینکه به توسعه کشاورزی در کشور کمک کند ایران را به کشوری وابسته به واردات مواد غذایی تبدیل کرد.
به دنبال اصلاحات ارضی، بخش زیادی از کشاورزان به امید یافتن شغل به شهرها مهاجرت کردند. در این زمان مهاجرت گسترده روستاییها به شهرها باعث شد سهم اشتغال کشاورزی در کل اشتغال کشور، از 56 درصد در سال 1335 به 46 درصد در سال 1345 سقوط کند. روند مهاجرت به شهرها در دهه 1340 به حدی بود که برای مثال سهم مهاجران به نسبت جمعیت شهر تهران به ۳۳ درصد رسید. این آمار نشان میدهد بخش زیادی از جمعیتی که تا پیش از این تولیدکننده و تأمینکننده محصولات کشاورزی بودند، در اواخر دهه 1340 به مصرفکننده مواد غذایی تبدیل شدند.
این مسئله باعث شد ایران به واردکننده مواد غذایی از سایر کشورها تبدیل شود؛ برای مثال دولت همزمان با اجرای اصلاحات ارضی مجبور شد 60 هزار تن گندم از شوروی، 25 هزار تن ذرت و چهاردههزار تن گندم از آمریکا وارد کند. آمارها نشان میدهد که بعد از اصلاحات ارضی، مدام سالبهسال بر واردات محصولات کشاورزی افزوده شده است، برای نمونه، در سال 1351، ایران 13/7میلیارد ریال محصولات کشاورزی وارد کرد و این رقم در سال 1353 به 17/3 میلیارد ریال رسید.
البته مصاحبه تفصیلی شاه در سال 1350 نکات فراوان دیگری نیز داشت که بررسی آن نیازمند وقت و زمان بیشتری است که به زمان دیگر وا می گذاریم، وقتی مقامات یک کشور در تحلیل شرایط جاری دچار توهم شوند انقلاب ملت روزی آنان را بیدار می کند که دیگر سودی نمی بخشد.
@oldnewspaper