مطبوعات قدیمی
گزارش #روزنامه_رسالت در باره ضرورت #کنترل_جمعیت و اعمال سیاست های #تنظیم_خانواده به تاریخ 19 تیر 1373 این گزارش بر موارد زیر تاکید کرده بود: ❌ رشد سریع جمعیت حجم تقاضا برای کار را بالا می برد و عدم آینده نگری برای تامین مشاغل تازه جویندگان جدید کار، مسائل…
73041912.pdf
2.1 MB
فایل با کیفیت گزارش #روزنامه_رسالت در باره ضرورت #کنترل_جمعیت و اعمال سیاست های #تنظیم_خانواده منتشر شده در تاریخ 19 تیر 1373 این روزنامه
www.arshiveiran.com
@oldnewspaper
www.arshiveiran.com
@oldnewspaper
"روزنامه_اطلاعات ، 21 تیر 1372
✅ در سمینار توسعه و جمعیت عنوان شد؛ هشدار کارشناسان در مورد بحران افزایش جمعیت در کشور
❌ وزیر کار و امور اجتماعی: در ایران 23 نفر کار می کنند تا زندگی خود و 77 نفر دیگر را تامین کنند.
❌ روغنی زنجانی معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه: طی سال های 56-55 جمعیت کشور به طور نامعقولی افزایش یافت و بسیاری از شاخص های اقتصادی کشور نیز به لحاظ مسائل ناشی از انقلاب، جنگ تحمیلی و مدیریت جوان از مسیر مطلوب خارج شد/ با اجرای برنامه اول توسعه اقتصادی کشور به جمعیت و مسائل مربوط به آن توجه خاصی شد و با همسویی میان مسئولان سیاستگذاری اجرایی و قانونگذاری، به نحو چشم افزایی از آهنگ رشد سریع جمعیت کاسته شد به طوری که در طول سال های 70-65 جمعیت کشور به طور متوسط سالانه 95/2 درصد افزایش یافت که در مقایسه با رقم مشابه آن در سال های 65-55 به مراتب کمتر است.
❌ #کرباسچی شهردار تهران: امروز یکی از شرط های اولیه اعطای کمک به کشورهای در حال توسعه که رشد جمعیت آنان سریع است، کنترل سریع جمعیت است در غیر این صورت کشورها و صندوق های وام دهنده کمک به این کشورها را اتلاف وقت و سرمایه می دانند.
❌ #سعید_نمکی معاون امور بهداشتی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی: بدیهی است که استفاده از روش های ضد بارداری تنها یکی از عوامل بازدارنده رشد جمعیت به شمار می رود و باید از سایر عوامل نیز در این راه یاری جست.
#انتشار_با_ذکر_منبع
www.arshiveiran.com
@oldnewspaper
✅ در سمینار توسعه و جمعیت عنوان شد؛ هشدار کارشناسان در مورد بحران افزایش جمعیت در کشور
❌ وزیر کار و امور اجتماعی: در ایران 23 نفر کار می کنند تا زندگی خود و 77 نفر دیگر را تامین کنند.
❌ روغنی زنجانی معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه: طی سال های 56-55 جمعیت کشور به طور نامعقولی افزایش یافت و بسیاری از شاخص های اقتصادی کشور نیز به لحاظ مسائل ناشی از انقلاب، جنگ تحمیلی و مدیریت جوان از مسیر مطلوب خارج شد/ با اجرای برنامه اول توسعه اقتصادی کشور به جمعیت و مسائل مربوط به آن توجه خاصی شد و با همسویی میان مسئولان سیاستگذاری اجرایی و قانونگذاری، به نحو چشم افزایی از آهنگ رشد سریع جمعیت کاسته شد به طوری که در طول سال های 70-65 جمعیت کشور به طور متوسط سالانه 95/2 درصد افزایش یافت که در مقایسه با رقم مشابه آن در سال های 65-55 به مراتب کمتر است.
❌ #کرباسچی شهردار تهران: امروز یکی از شرط های اولیه اعطای کمک به کشورهای در حال توسعه که رشد جمعیت آنان سریع است، کنترل سریع جمعیت است در غیر این صورت کشورها و صندوق های وام دهنده کمک به این کشورها را اتلاف وقت و سرمایه می دانند.
❌ #سعید_نمکی معاون امور بهداشتی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی: بدیهی است که استفاده از روش های ضد بارداری تنها یکی از عوامل بازدارنده رشد جمعیت به شمار می رود و باید از سایر عوامل نیز در این راه یاری جست.
#انتشار_با_ذکر_منبع
www.arshiveiran.com
@oldnewspaper
حاصل جست و جوی فراوان این روزها پیدا کردن ۱۰۵ شماره از نشریه ای به نام #کوردستان بود که به مدیر مسئولی #عبدالحمید_بدیع_الزمانی_کردستانی در دوره پهلوی منتشر می شد.
عبدالحمید بدیع الزمانی کردستانی ( ۲۱ دی ۱۲۸۳ – ۵ آبان ۱۳۵۶) از استادان شناخته شده ادبیات عربی، محقق، نویسنده و استاد دانشگاه تهران بود.
بدیعالزمانی مدتی در ارتش به خدمت پرداخت ولی بعد کناره گرفت، بعد به تهران آمد و در روزنامه «اطلاعات» به مترجمی پرداخت. سپس با روزنامه «آینده ایران» و «کیهان» همکاری کرد. از ۱۳۲۱ در مدرسه #دارالفنون به تدریس زبان عربی پرداخت. در ۱۳۲۹ به دبیرستان «امیرکبیر» و بعد دبیرستان دخترانه «گوهرشاد» منتقل شد.
بدیعالزمانی در ۱۳۳۵ در دانشکده معقول و منقول مشغول تدریس شد. از ۱۳۳۸-۱۳۴۲ مدیر روزنامه «کردستان» گردید که به زبان کردی در تهران منتشر می شد.
او به زبانهای عربی، فرانسوی و انگلیسی مسلط بود. کتابها و تعلیقات مفیدی بر کتابهای برجسته دارد. بدیع الزمانی در ۵ آبان ۱۳۵۶ در تهران درگذشت.
www.arshiveiran.com
@oldnewspaper
عبدالحمید بدیع الزمانی کردستانی ( ۲۱ دی ۱۲۸۳ – ۵ آبان ۱۳۵۶) از استادان شناخته شده ادبیات عربی، محقق، نویسنده و استاد دانشگاه تهران بود.
بدیعالزمانی مدتی در ارتش به خدمت پرداخت ولی بعد کناره گرفت، بعد به تهران آمد و در روزنامه «اطلاعات» به مترجمی پرداخت. سپس با روزنامه «آینده ایران» و «کیهان» همکاری کرد. از ۱۳۲۱ در مدرسه #دارالفنون به تدریس زبان عربی پرداخت. در ۱۳۲۹ به دبیرستان «امیرکبیر» و بعد دبیرستان دخترانه «گوهرشاد» منتقل شد.
بدیعالزمانی در ۱۳۳۵ در دانشکده معقول و منقول مشغول تدریس شد. از ۱۳۳۸-۱۳۴۲ مدیر روزنامه «کردستان» گردید که به زبان کردی در تهران منتشر می شد.
او به زبانهای عربی، فرانسوی و انگلیسی مسلط بود. کتابها و تعلیقات مفیدی بر کتابهای برجسته دارد. بدیع الزمانی در ۵ آبان ۱۳۵۶ در تهران درگذشت.
www.arshiveiran.com
@oldnewspaper
✳️ پاسخ نامزدهای "دختر شایسته سال" در سال ۱۳۴۸ به یک سوال: آیا نسل جدید بی ایمان شده است؟!
مجله #زن_روز در شماره ۲۲ آذر ۱۳۴۸ به یک موضوع مهم روز در ارتباط با نسل جوان آن روز پرداخته بود و آن "دخترها، خدا و دین و ایمان"
زن روز از گروه نشریات روزنامه #کیهان در دوره پهلوی بود و به ابتکار همین نشریه بود که مراسمی به نام "انتخاب دختر شایسته" برگزار می شد. انتخاب دختر شایسته با نام دختر بهار در سال ۱۹۶۵ آغاز شد و خانم سیما ایزدجو برنده اولین مسابقه شد. این مراسم به صورت رسمی از سال ۱۳۴۵ با نام دختر شایسته ایران برگزار شد و ۱۳ دختر برگزیده در هر سال به مسابقه انتخاب دختر شایسته جهان فرستاده شدند که از بین آنان الهه عضدی و شهره نیکپور، عنوان دختر شایسته جهان را بهدست آوردند.
از این مختصر که بگذریم گزارشی که در شماره ۲۲ آذر ۱۳۴۸ «زن روز» منتشر شد جالب توجه است، این نشست حاصل گفت و گو با نامزدهای «دختر شایسته سال» در رابطه با نگاه آنان به «خدا، دین و ایمان» است.
ما بدون این که در رابطه با آن چه در این گزارش آمده قضاوتی داشته باشیم بخش هایی از آن را مرور می کنیم:
ادامه در پست بعد ...
https://t.iss.one/oldnewspaper/12161
https://t.iss.one/oldnewspaper/12163
www.arshiveiran.com
@oldnewspaper
مجله #زن_روز در شماره ۲۲ آذر ۱۳۴۸ به یک موضوع مهم روز در ارتباط با نسل جوان آن روز پرداخته بود و آن "دخترها، خدا و دین و ایمان"
زن روز از گروه نشریات روزنامه #کیهان در دوره پهلوی بود و به ابتکار همین نشریه بود که مراسمی به نام "انتخاب دختر شایسته" برگزار می شد. انتخاب دختر شایسته با نام دختر بهار در سال ۱۹۶۵ آغاز شد و خانم سیما ایزدجو برنده اولین مسابقه شد. این مراسم به صورت رسمی از سال ۱۳۴۵ با نام دختر شایسته ایران برگزار شد و ۱۳ دختر برگزیده در هر سال به مسابقه انتخاب دختر شایسته جهان فرستاده شدند که از بین آنان الهه عضدی و شهره نیکپور، عنوان دختر شایسته جهان را بهدست آوردند.
از این مختصر که بگذریم گزارشی که در شماره ۲۲ آذر ۱۳۴۸ «زن روز» منتشر شد جالب توجه است، این نشست حاصل گفت و گو با نامزدهای «دختر شایسته سال» در رابطه با نگاه آنان به «خدا، دین و ایمان» است.
ما بدون این که در رابطه با آن چه در این گزارش آمده قضاوتی داشته باشیم بخش هایی از آن را مرور می کنیم:
ادامه در پست بعد ...
https://t.iss.one/oldnewspaper/12161
https://t.iss.one/oldnewspaper/12163
www.arshiveiran.com
@oldnewspaper
مطبوعات قدیمی
✳️ پاسخ نامزدهای "دختر شایسته سال" در سال ۱۳۴۸ به یک سوال: آیا نسل جدید بی ایمان شده است؟! مجله #زن_روز در شماره ۲۲ آذر ۱۳۴۸ به یک موضوع مهم روز در ارتباط با نسل جوان آن روز پرداخته بود و آن "دخترها، خدا و دین و ایمان" زن روز از گروه نشریات روزنامه #کیهان…
✳️ پاسخ نامزدهای "دختر شایسته سال" در سال ۱۳۴۸ به یک سوال: آیا نسل جدید بی ایمان شده است؟!
بخشی از گزارش مجله «زن روز» شماره ۲۲ آذر ۱۳۴۸ درباره نگاه نامزدهای «دختر شایسته ایران» به دین و دینداری ...
"هفته گذشته اولین میهمانی چای «زن روز» برای گفت و گو و آشنایی با شرکت کنندگان مسابقه انتخاب دختر شایسته سال با حضور سی نفر از دخترها و پدر و مادرهایشان در تالار #کیهان برگزار شد. نخستین جلسه را به نام خدا آغاز کردیم و موضوعی که باری بحث برگزیدیم مسئله «نسل جوان و معتقدات مذهبی و معنوی» او بود.
می خواستیم ببینیم دختران جوان ایرانی درباره خدا چگونه می اندیشند؟ درباره چه مسائلی دعا می کنند، پایه معتقدات مذهبی آن ها بر چه اساسی استوار است و بالاخره در اذهان جوان و نورس خود، مسائلی چون ایمان به پروردگار و اعتقاد به اصول دینی و اخلاقی را چگونه تجزیه و تحلیل می کنند و به تکالیف انسانی و اجتماعی خود تا چه حد پای بندی دارند؟
یکی از اتهاماتی که به نسل جوان زده می شود، سردرگمی و بی هدفی و بی ایمانی است. این اتهام تا چه اندازه حقیقت دارد؟
یاسمن هاشمی: وزارت آموزش و پرورش به تدریس صحیح فقه و اصول دینی در مدارس، کمتر توجه میکند. برنامه های فقهی از روی کتاب و طوطی وار تدریس می شود. لغت ها همه عربی و مشکل و پیچیده است. به طور کلی روش تدریس طوری است که شوق و ذوق مطالعه و کنجکاوی درباره آن را در ذهن شاگردان از بین می برد.
الهه حسام فر: برنامه تدریس فقه در دبیرستان ما بسیار خوب و اصولی انجام میگیرد، غیر از کتاب، ما درباره مسائل مختلف فلسفی و دینی بحث می کنیم، به طوری که همه شاگردان زنگ فقه را شیرین و جالب می یابند.
اعظم مشیری: به نظر من برنامه فقه کافی است، معلم هم خوب است عیب از اینجاست که خود ما به درس فقه توجهی نداریم شاید به دلیل این که خیال می کنیم نماز و روزه و اصول و فروع دین را خوب میدانیم و احتیاج به یاد گرفتن بیشتر نداریم.
هما امامی: کتاب های فقهی که در مدارس تدریس می شود، از مسائل تکراری زیاد صحبت می کند مثلا زندگی پیامبران و یا غسل ترتیبی و ارتماسی و آداب تیمم گذشته از این معمولا برای درس فقه، دبیران امروزی انتخاب نمی شوند و چون تیپ دبیران فقه در هر حال مورد قبول و توجه شاگردان نیستند به همین علت است که زنگ فقه هم نه خود فقه برای ما خسته کننده، تکراری و عاری از هر نوع جوش و خروش و لطف است.
فرشته هاشمی: کنجکاوی های مذهبی ما در این سن، بیشتر کنجکاوی های فلسفی راجع به پیدایش خلقت، وجود پیامبران، فلسفه های مختلف زندگی آن ها و کاوش و تحقیق هر چه بیشتر درباره ذات احدیت است. متاسفانه در زنگ فقه درباره هیچ کدام از این مطالب صحبت نمی شود به طور خلاصه تمام زنگ حالت امر به معروف و نهی از منکر را دارد ما دلمان می خواهد اول با ایمان شویم و بعد متدین، در حالی که برنامه ها طوری تنظیم شده است که معکوس نتیجه می دهد، یعنی سعی دارند ما را طوطی وار و چشم بسته دیندار کنند.
مهوش دزیانی : به نظر من تقصیر خود ما جوان هاست. می دانیم که شاگرد کنجکاو و باهوش است که معلم را وادار میکند تا بهتر تدریس کند. با این که من با عقیده اکثریت موافق هستم که روش تدریس فقه در مدارس بد است، فکر می کنم بیشتر تقصیر از خود شاگردان باشد که با بی توجهی و عدم علاقه، معلم را وادار می کنند تا درس فقه را سرد و خشك و بی روح تدریس کند.
نسل قدیمی می گویند: جوان های امروز، بی دین و ایمان شده اند. شما در این باره چه می گوئید؟
الهه حسام فر : شاید این عقیده، فقط بر اثر ظواهر زندگی کنونی نسل جوان و آزادی خواهی های او به وجود آمده است در حالی که این عقیده صحت ندارد، نسل کنونی به مراتب با مطالعه تر و کنجکاوتر از هم سن و سال های خود در قدیم است و چون زندگی را از دید بزرگ تر و وسیع تری می بیند و به حقایق آن بیشتر از گذشته واقف است، به خدا و مذهب معتقدتر شده است و می داند که هر چه علم ترقی کند شگفتی های آن او را با راز آفرینش بیشتر آشنا می کند. میخواهم بگویم که حتی ایمان ما خیلی خیلی بیشتر از گذشته شده است و نباید قدیمی ها مینی ژوپ پوشیدن و تفریح و زندگی امروزی نسل جوان را به حساب بی ایمانی و بی دینی او بگذارند.
روح انگیز یاوری: معیارهای سنجش ایمان به خدا و مذهب عوض شده است نسل جوان ممکن است احیانا کاهل نماز باشد و آداب دینی را کم تر انجام دهد، اما به خدا ایمان دارد و مذهب را صرف نظر از خرافاتی که خارج از دین به آن تحمیل کرده اند قبول دارد و این مسئله، بخصوص جزء تعالیم اسلام است که می گوید: فرزندان خود را مطابق با زمان تربیت کنید. بنابراین نباید نسل جوان را به خاطر عوض شدن ظاهرش، به بی ایمانی متهم کرد.
ادامه در پست بعد ...
https://t.iss.one/oldnewspaper/12163
www.arshiveiran.com
@oldnewspaper
بخشی از گزارش مجله «زن روز» شماره ۲۲ آذر ۱۳۴۸ درباره نگاه نامزدهای «دختر شایسته ایران» به دین و دینداری ...
"هفته گذشته اولین میهمانی چای «زن روز» برای گفت و گو و آشنایی با شرکت کنندگان مسابقه انتخاب دختر شایسته سال با حضور سی نفر از دخترها و پدر و مادرهایشان در تالار #کیهان برگزار شد. نخستین جلسه را به نام خدا آغاز کردیم و موضوعی که باری بحث برگزیدیم مسئله «نسل جوان و معتقدات مذهبی و معنوی» او بود.
می خواستیم ببینیم دختران جوان ایرانی درباره خدا چگونه می اندیشند؟ درباره چه مسائلی دعا می کنند، پایه معتقدات مذهبی آن ها بر چه اساسی استوار است و بالاخره در اذهان جوان و نورس خود، مسائلی چون ایمان به پروردگار و اعتقاد به اصول دینی و اخلاقی را چگونه تجزیه و تحلیل می کنند و به تکالیف انسانی و اجتماعی خود تا چه حد پای بندی دارند؟
یکی از اتهاماتی که به نسل جوان زده می شود، سردرگمی و بی هدفی و بی ایمانی است. این اتهام تا چه اندازه حقیقت دارد؟
یاسمن هاشمی: وزارت آموزش و پرورش به تدریس صحیح فقه و اصول دینی در مدارس، کمتر توجه میکند. برنامه های فقهی از روی کتاب و طوطی وار تدریس می شود. لغت ها همه عربی و مشکل و پیچیده است. به طور کلی روش تدریس طوری است که شوق و ذوق مطالعه و کنجکاوی درباره آن را در ذهن شاگردان از بین می برد.
الهه حسام فر: برنامه تدریس فقه در دبیرستان ما بسیار خوب و اصولی انجام میگیرد، غیر از کتاب، ما درباره مسائل مختلف فلسفی و دینی بحث می کنیم، به طوری که همه شاگردان زنگ فقه را شیرین و جالب می یابند.
اعظم مشیری: به نظر من برنامه فقه کافی است، معلم هم خوب است عیب از اینجاست که خود ما به درس فقه توجهی نداریم شاید به دلیل این که خیال می کنیم نماز و روزه و اصول و فروع دین را خوب میدانیم و احتیاج به یاد گرفتن بیشتر نداریم.
هما امامی: کتاب های فقهی که در مدارس تدریس می شود، از مسائل تکراری زیاد صحبت می کند مثلا زندگی پیامبران و یا غسل ترتیبی و ارتماسی و آداب تیمم گذشته از این معمولا برای درس فقه، دبیران امروزی انتخاب نمی شوند و چون تیپ دبیران فقه در هر حال مورد قبول و توجه شاگردان نیستند به همین علت است که زنگ فقه هم نه خود فقه برای ما خسته کننده، تکراری و عاری از هر نوع جوش و خروش و لطف است.
فرشته هاشمی: کنجکاوی های مذهبی ما در این سن، بیشتر کنجکاوی های فلسفی راجع به پیدایش خلقت، وجود پیامبران، فلسفه های مختلف زندگی آن ها و کاوش و تحقیق هر چه بیشتر درباره ذات احدیت است. متاسفانه در زنگ فقه درباره هیچ کدام از این مطالب صحبت نمی شود به طور خلاصه تمام زنگ حالت امر به معروف و نهی از منکر را دارد ما دلمان می خواهد اول با ایمان شویم و بعد متدین، در حالی که برنامه ها طوری تنظیم شده است که معکوس نتیجه می دهد، یعنی سعی دارند ما را طوطی وار و چشم بسته دیندار کنند.
مهوش دزیانی : به نظر من تقصیر خود ما جوان هاست. می دانیم که شاگرد کنجکاو و باهوش است که معلم را وادار میکند تا بهتر تدریس کند. با این که من با عقیده اکثریت موافق هستم که روش تدریس فقه در مدارس بد است، فکر می کنم بیشتر تقصیر از خود شاگردان باشد که با بی توجهی و عدم علاقه، معلم را وادار می کنند تا درس فقه را سرد و خشك و بی روح تدریس کند.
نسل قدیمی می گویند: جوان های امروز، بی دین و ایمان شده اند. شما در این باره چه می گوئید؟
الهه حسام فر : شاید این عقیده، فقط بر اثر ظواهر زندگی کنونی نسل جوان و آزادی خواهی های او به وجود آمده است در حالی که این عقیده صحت ندارد، نسل کنونی به مراتب با مطالعه تر و کنجکاوتر از هم سن و سال های خود در قدیم است و چون زندگی را از دید بزرگ تر و وسیع تری می بیند و به حقایق آن بیشتر از گذشته واقف است، به خدا و مذهب معتقدتر شده است و می داند که هر چه علم ترقی کند شگفتی های آن او را با راز آفرینش بیشتر آشنا می کند. میخواهم بگویم که حتی ایمان ما خیلی خیلی بیشتر از گذشته شده است و نباید قدیمی ها مینی ژوپ پوشیدن و تفریح و زندگی امروزی نسل جوان را به حساب بی ایمانی و بی دینی او بگذارند.
روح انگیز یاوری: معیارهای سنجش ایمان به خدا و مذهب عوض شده است نسل جوان ممکن است احیانا کاهل نماز باشد و آداب دینی را کم تر انجام دهد، اما به خدا ایمان دارد و مذهب را صرف نظر از خرافاتی که خارج از دین به آن تحمیل کرده اند قبول دارد و این مسئله، بخصوص جزء تعالیم اسلام است که می گوید: فرزندان خود را مطابق با زمان تربیت کنید. بنابراین نباید نسل جوان را به خاطر عوض شدن ظاهرش، به بی ایمانی متهم کرد.
ادامه در پست بعد ...
https://t.iss.one/oldnewspaper/12163
www.arshiveiran.com
@oldnewspaper
✳️ پاسخ نامزدهای "دختر شایسته سال" در سال ۱۳۴۸ به یک سوال: آیا نسل جدید بی ایمان شده است؟!
از پست قبل بخوانید ...
https://t.iss.one/oldnewspaper/12161
هما امامی: این عقیده صحت دارد به دلیل اینکه پدر و مادران ما هم بی ایمان تر از پدران و مادران خود شده اند و این تسلسل درباره هر نسلی ادامه پیدا می کند.
پروین درکی: نسل جوان بی دین و ایمان نشده است، بلکه صراحت و صداقت او بیشتر شده و به مسائلی که توجه کمتر دارد تظاهر نمی کند در حالی که در میان قدیمی ها بودند کسانی که پشت همان چادر و روبنده هم اهل ریا و تزویر بودند. مثلا دخترهای آن زمان به روضه می رفتند در حالی که قصدشان از رفتن به مجالس روضه، تنها پیدا کردن شوهر، يك بهانه خداپسندانه برای فرار از خانه و در نتیجه ملاقات و درد دل با همسن و سال های خودشان بود. به عقيده من ایمان آن ها هم سست تر بود به علت اینکه محدود تر بودند در حالی که یک دختر امروزی که آزادی های زیادی دارد، وقتی نماز می خواند و روزه می گیرد به هیچ کدام از این ها تظاهر نمی کند بلکه از روی ایمان واقعی به خدا متوسل میشود.
حمیده مسجدی: با قدیمی ها و عقیده آنها مخالفم. نسل حاضر ایمان زیادتری دارد و به اصول مذهبی پایبندتر از گذشته است. به نظر من يك مقدار از خوبی و دیانت نسل گذشته، اتفاقی بوده است. یعنی آن ها مجبور بودند محدودتر باشند چون نه سینما وجود داشت که فکرشان را منحرف کند و نه پارتی و رقص و آزادی در معاشرت داشتند بنابراین به جزئیات امور دینی توجه می کردند، چون مجبور بودند، اما در حال حاضر با این همه عوامل مختلف که باعث انحراف فکر نسل جوان می تواند باشد، می بینم که جوان ها بازهم، به وجود خدا ایمان راسخ دارند و به هر حال به مذهب و اصول اخلاقی پایبند می باشند.
www.arshiveiran.com
@oldnewspaper
از پست قبل بخوانید ...
https://t.iss.one/oldnewspaper/12161
هما امامی: این عقیده صحت دارد به دلیل اینکه پدر و مادران ما هم بی ایمان تر از پدران و مادران خود شده اند و این تسلسل درباره هر نسلی ادامه پیدا می کند.
پروین درکی: نسل جوان بی دین و ایمان نشده است، بلکه صراحت و صداقت او بیشتر شده و به مسائلی که توجه کمتر دارد تظاهر نمی کند در حالی که در میان قدیمی ها بودند کسانی که پشت همان چادر و روبنده هم اهل ریا و تزویر بودند. مثلا دخترهای آن زمان به روضه می رفتند در حالی که قصدشان از رفتن به مجالس روضه، تنها پیدا کردن شوهر، يك بهانه خداپسندانه برای فرار از خانه و در نتیجه ملاقات و درد دل با همسن و سال های خودشان بود. به عقيده من ایمان آن ها هم سست تر بود به علت اینکه محدود تر بودند در حالی که یک دختر امروزی که آزادی های زیادی دارد، وقتی نماز می خواند و روزه می گیرد به هیچ کدام از این ها تظاهر نمی کند بلکه از روی ایمان واقعی به خدا متوسل میشود.
حمیده مسجدی: با قدیمی ها و عقیده آنها مخالفم. نسل حاضر ایمان زیادتری دارد و به اصول مذهبی پایبندتر از گذشته است. به نظر من يك مقدار از خوبی و دیانت نسل گذشته، اتفاقی بوده است. یعنی آن ها مجبور بودند محدودتر باشند چون نه سینما وجود داشت که فکرشان را منحرف کند و نه پارتی و رقص و آزادی در معاشرت داشتند بنابراین به جزئیات امور دینی توجه می کردند، چون مجبور بودند، اما در حال حاضر با این همه عوامل مختلف که باعث انحراف فکر نسل جوان می تواند باشد، می بینم که جوان ها بازهم، به وجود خدا ایمان راسخ دارند و به هر حال به مذهب و اصول اخلاقی پایبند می باشند.
www.arshiveiran.com
@oldnewspaper
Telegram
مطبوعات قدیمی
✳️ پاسخ نامزدهای "دختر شایسته سال" در سال ۱۳۴۸ به یک سوال: آیا نسل جدید بی ایمان شده است؟!
بخشی از گزارش مجله «زن روز» شماره ۲۲ آذر ۱۳۴۸ درباره نگاه نامزدهای «دختر شایسته ایران» به دین و دینداری ...
"هفته گذشته اولین میهمانی چای «زن روز» برای گفت و گو…
بخشی از گزارش مجله «زن روز» شماره ۲۲ آذر ۱۳۴۸ درباره نگاه نامزدهای «دختر شایسته ایران» به دین و دینداری ...
"هفته گذشته اولین میهمانی چای «زن روز» برای گفت و گو…
روزنامه #آرزو (صاحب امتیاز، مدیر و سردبیر: اسدالله میرسپاهی) ، ۲۲ دی ۱۳۳۴ (شماره ۲۸ ، مسلسل ۵۰۹)
"وضع بودجه مملکت خراب، دولت در بی پولی، کارهای عمرانی خوابیده، سازمان برنامه نم پس نمی دهد"
www.arshiveiran.com
@oldnewspaper
"وضع بودجه مملکت خراب، دولت در بی پولی، کارهای عمرانی خوابیده، سازمان برنامه نم پس نمی دهد"
www.arshiveiran.com
@oldnewspaper
مطبوعات قدیمی
روزنامه #آرزو (صاحب امتیاز، مدیر و سردبیر: اسدالله میرسپاهی) ، ۲۲ دی ۱۳۳۴ (شماره ۲۸ ، مسلسل ۵۰۹) "وضع بودجه مملکت خراب، دولت در بی پولی، کارهای عمرانی خوابیده، سازمان برنامه نم پس نمی دهد" www.arshiveiran.com @oldnewspaper
بیش از ۳۰۰ هزار شماره از نشریات اسکن شده اکثرا مربوط به دوره پهلوی اول و دوم وجود دارد که نیازمند تفکیک هستند، نشریاتی که هر کدام دریایی از اطلاعات را به مخاطب خود ارائه می دهند و ما سرگرم روزمرگی ها هستیم... هر انسانی باید به یک حوزه کاری و آن هم دقیق بپردازد و کارهای دیگر را به دیگرانی واگذارد که برای آن تربیت شده و یا آموزش دیده اند و یا علاقه دارند... وقت بسیار کم هست و نباید این قلیل را از دست داد ...
www.arshiveiran.com
@oldnewspaper
www.arshiveiran.com
@oldnewspaper
در مرتب سازی آرشیو نشریات پس از انقلاب به نشریه ای به نام #جرقه رسیدم که با عنوان «ارگان جنبش جوانان و دانشجویان انقلابی ایران» منتشر می شد و سیاست خود را به جای سکه رایج آن روزها یعنی ضدیت با امریکا و امپریالیسم امریکا حمله به منافع شوروی تعریف کرده بود.
پس از تسخیر سفارت امریکا در ایران توسط گروهی از دانشجویان، نامه ای سرگشاده در شماره پنج این نشریه به تاریخ آذرماه ۱۳۵۸ خطاب به امام خمینی منتشر شد که در آن آمده بود: شما همواره از مبارزه با ابرقدرت های شرق و غرب سخن رانده اید، اکنون پس از اشغال سفارت امریکا و شکست کامل امپریالیسم آمریکا در ایران چرا به ابرقدرت دیگر یعنی سوسیال امپریالیسم شوروی که در لانه جاسوسی خود و اقمارش بیش از چهار هزار کارمند، مامور و جاسوس پرورش می دهد، حمله نمی شود؟ کافی است به سفارت شوروی، ادارات و ساختمان های وابسته به آن در نقاط مختلف تهران نظری بیافکنیم. آن ها در محل اصلی سفارت شوروی واقع در خیابان حافظ به ساختن ساختمان معظم ۱۵ طبقه پرداخته اند و در درون سفارت که از بزرگترین سفارتخانه های خارجی است در پشت دیوارهای بلند و پردرخت ده ها ساختمان و عمارت پیچیده و مرموز وجود دارد. آن ها در پشت این دیوارهای بلند چه می کنند؟
فارغ از محتوای این نامه سرگشاده که نویسندگان آن رهبری انقلاب را به تسخیر سفارت شوروی و حمله به منافع آن کشور در ایران ترغیب و تحریک می کردند جالب است که بدانیم در ابتدای نامه به مرز مشترک ۲۵۰۰ کیلومتری ایران و شوروی اشاره شده بود و جالب تر این که یک ماه بعد شوروی در حمله ای برق آسا افغانستان را اشغال کرد. درگیر ساختن ایران با همسایه ای که ۲۵۰۰ کیلومتر با آن مرز مشترک وجود داشت با چه مبنا و معیار عقلی منطبق بود مشخص نیست.
به هر حال بایستی کلیه روزنامه ها، نشریات، مجلات و بولتن های آن روزها به دقت جمع آوری و دسته بندی شود تا مشخص شود که در پس فکر فعالان و جریان سازان چه می گذشته است؟!
#انتشار_با_ذکر_منبع
www.arshiveiran.com
@oldnewspaper
پس از تسخیر سفارت امریکا در ایران توسط گروهی از دانشجویان، نامه ای سرگشاده در شماره پنج این نشریه به تاریخ آذرماه ۱۳۵۸ خطاب به امام خمینی منتشر شد که در آن آمده بود: شما همواره از مبارزه با ابرقدرت های شرق و غرب سخن رانده اید، اکنون پس از اشغال سفارت امریکا و شکست کامل امپریالیسم آمریکا در ایران چرا به ابرقدرت دیگر یعنی سوسیال امپریالیسم شوروی که در لانه جاسوسی خود و اقمارش بیش از چهار هزار کارمند، مامور و جاسوس پرورش می دهد، حمله نمی شود؟ کافی است به سفارت شوروی، ادارات و ساختمان های وابسته به آن در نقاط مختلف تهران نظری بیافکنیم. آن ها در محل اصلی سفارت شوروی واقع در خیابان حافظ به ساختن ساختمان معظم ۱۵ طبقه پرداخته اند و در درون سفارت که از بزرگترین سفارتخانه های خارجی است در پشت دیوارهای بلند و پردرخت ده ها ساختمان و عمارت پیچیده و مرموز وجود دارد. آن ها در پشت این دیوارهای بلند چه می کنند؟
فارغ از محتوای این نامه سرگشاده که نویسندگان آن رهبری انقلاب را به تسخیر سفارت شوروی و حمله به منافع آن کشور در ایران ترغیب و تحریک می کردند جالب است که بدانیم در ابتدای نامه به مرز مشترک ۲۵۰۰ کیلومتری ایران و شوروی اشاره شده بود و جالب تر این که یک ماه بعد شوروی در حمله ای برق آسا افغانستان را اشغال کرد. درگیر ساختن ایران با همسایه ای که ۲۵۰۰ کیلومتر با آن مرز مشترک وجود داشت با چه مبنا و معیار عقلی منطبق بود مشخص نیست.
به هر حال بایستی کلیه روزنامه ها، نشریات، مجلات و بولتن های آن روزها به دقت جمع آوری و دسته بندی شود تا مشخص شود که در پس فکر فعالان و جریان سازان چه می گذشته است؟!
#انتشار_با_ذکر_منبع
www.arshiveiran.com
@oldnewspaper
روز شنبه ۹ تیر ۱۳۵۸ گروهی از افراد مسلح به فرماندهی #محمد_منتظری که قصد داشتند بدون گذرنامه، ایران را به مقصد لندن ترک و از آن جا به لیبی بروند، باند فرودگاه مهرآباد را بستند.
روزنامه کیهان فردای آن روز نوشت: به دنبال حمله افراد مسلح به باند فرودگاه مهرآباد که قصد داشتند به همراه محمد (با نام گذرنامهای عباس غلام محمد) فرزند #آیت_الله_منتظری و اصغر جمالیفرد دانشجو به طور غیرمجاز با هواپیما از کشور خارج شوند، گروهی از افسران - درجهداران و همافران نیروی هوایی محوطه فرودگاه مهرآباد را تحت پوشش و حفاظت قرار دادند، گروه مسلح تا ساعت ۲۲ حاضر به ترک فرودگاه نشدند و هر لحظه امکان درگیری مسلحانه بین افراد نیروی هوایی و گروه مسلح محمد منتظری وجود داشت.
بعد از گذشت ۲۰ ساعت از آغاز ماجرا، مهندس والی، سرپرست سازمان هواپیمایی ملی ایران اعلام کرد منتظری و همراهانش با نظر مقامات عالیرتبه کشور و بدون درج مهر خروج از کشور در گذرنامههایشان، ایران را به مقصد سوریه ترک کرده و پس از آن به لندن عزیمت کردند.
به دنبال این رخداد حزب جمهوری اسلامی به صورت موقت عضویت محمد منتظری در این حزب را تعلیق کرده و حتی آیت الله منتظری نیز نسبت به اقدام خلاف عرف و رویه فرزندش واکنش و آن را مورد عتاب و انتقاد قرار داد.
مجله فکاهی #حاجی_بابا در شماره ۲۱ تیر ۱۳۵۸ این رخداد را دستمایه یک کاریکاتور کرده و به نقل از مامور فرودگاه به فردی که او را «آقای غیر منتظره» خوانده بود: نوشت: گذرنامه داری؟
و آقای غیر منتظره نیز پاسخ می دهد: نه، عوضش تفنگدار دارم.
#انتشار_با_ذکر_منبع
www.arshiveiran.com
@oldnewspaper
روزنامه کیهان فردای آن روز نوشت: به دنبال حمله افراد مسلح به باند فرودگاه مهرآباد که قصد داشتند به همراه محمد (با نام گذرنامهای عباس غلام محمد) فرزند #آیت_الله_منتظری و اصغر جمالیفرد دانشجو به طور غیرمجاز با هواپیما از کشور خارج شوند، گروهی از افسران - درجهداران و همافران نیروی هوایی محوطه فرودگاه مهرآباد را تحت پوشش و حفاظت قرار دادند، گروه مسلح تا ساعت ۲۲ حاضر به ترک فرودگاه نشدند و هر لحظه امکان درگیری مسلحانه بین افراد نیروی هوایی و گروه مسلح محمد منتظری وجود داشت.
بعد از گذشت ۲۰ ساعت از آغاز ماجرا، مهندس والی، سرپرست سازمان هواپیمایی ملی ایران اعلام کرد منتظری و همراهانش با نظر مقامات عالیرتبه کشور و بدون درج مهر خروج از کشور در گذرنامههایشان، ایران را به مقصد سوریه ترک کرده و پس از آن به لندن عزیمت کردند.
به دنبال این رخداد حزب جمهوری اسلامی به صورت موقت عضویت محمد منتظری در این حزب را تعلیق کرده و حتی آیت الله منتظری نیز نسبت به اقدام خلاف عرف و رویه فرزندش واکنش و آن را مورد عتاب و انتقاد قرار داد.
مجله فکاهی #حاجی_بابا در شماره ۲۱ تیر ۱۳۵۸ این رخداد را دستمایه یک کاریکاتور کرده و به نقل از مامور فرودگاه به فردی که او را «آقای غیر منتظره» خوانده بود: نوشت: گذرنامه داری؟
و آقای غیر منتظره نیز پاسخ می دهد: نه، عوضش تفنگدار دارم.
#انتشار_با_ذکر_منبع
www.arshiveiran.com
@oldnewspaper
مطبوعات قدیمی
روز شنبه ۹ تیر ۱۳۵۸ گروهی از افراد مسلح به فرماندهی #محمد_منتظری که قصد داشتند بدون گذرنامه، ایران را به مقصد لندن ترک و از آن جا به لیبی بروند، باند فرودگاه مهرآباد را بستند. روزنامه کیهان فردای آن روز نوشت: به دنبال حمله افراد مسلح به باند فرودگاه مهرآباد…
روزنامه #اطلاعات ، ۱۰ تیر ۱۳۵۸ :
گروگان گیری در فرودگاه مهرآباد/ دهها مسافر هواپیمای سوری به گروگان گرفته شدند/ مردان مسلح با اشغال باند پرواز ب هزور اسلحه مردم را از سالن فرودگاه اخراج کردند
اطلاعات به نقل از محمد منتظری نوشت: چون دکتر متین دفتری توانست به خارج برود من هم باید بروم حتی به طور غیر قانونی و با زور!
#انتشار_با_ذکر_منبع
www.arshiveiran.com
@oldnewspaper
گروگان گیری در فرودگاه مهرآباد/ دهها مسافر هواپیمای سوری به گروگان گرفته شدند/ مردان مسلح با اشغال باند پرواز ب هزور اسلحه مردم را از سالن فرودگاه اخراج کردند
اطلاعات به نقل از محمد منتظری نوشت: چون دکتر متین دفتری توانست به خارج برود من هم باید بروم حتی به طور غیر قانونی و با زور!
#انتشار_با_ذکر_منبع
www.arshiveiran.com
@oldnewspaper
روزنامه اطلاعات، ۱۱ تیر ۱۳۵۸
آیت الله منتظری حادثه فرودگاه را محکوم کرد؛ فرزندم در کارهای خود با اینجانب مشورت نمی کند
#انتشار_با_ذکر_منبع
www.arshiveiran.com
@oldnewspaper
آیت الله منتظری حادثه فرودگاه را محکوم کرد؛ فرزندم در کارهای خود با اینجانب مشورت نمی کند
#انتشار_با_ذکر_منبع
www.arshiveiran.com
@oldnewspaper
روزنامه کیهان، ۱۱ تیر ۱۳۵۸
پس از ۲۰ ساعت دلهره در فرودگاه مهرآباد؛ محمد منتظری و همراهانش به لندن رفتند/ گروه های مسلح همان افرادی بودند که قبلا می خواستند به لیبی بروند
#انتشار_با_ذکر_منبع
www.arshiveiran.com
@oldnewspaper
پس از ۲۰ ساعت دلهره در فرودگاه مهرآباد؛ محمد منتظری و همراهانش به لندن رفتند/ گروه های مسلح همان افرادی بودند که قبلا می خواستند به لیبی بروند
#انتشار_با_ذکر_منبع
www.arshiveiran.com
@oldnewspaper
روزنامه جمهوری اسلامی، ۱۱ تیر ۱۳۵۸
اعلامیه آیت الله منتظری درباره واقعه فرودگاه مهرآباد/ آیت الله منتظری حادثه فرودگاه مهرآباد را محکوم کرد/ در همه شرایط باید تمام مرزهای زمینی و هوایی کشور دقیقا کنترل شود
#انتشار_با_ذکر_منبع
www.arshiveiran.com
@oldnewspaper
اعلامیه آیت الله منتظری درباره واقعه فرودگاه مهرآباد/ آیت الله منتظری حادثه فرودگاه مهرآباد را محکوم کرد/ در همه شرایط باید تمام مرزهای زمینی و هوایی کشور دقیقا کنترل شود
#انتشار_با_ذکر_منبع
www.arshiveiran.com
@oldnewspaper
روزنامه «اطلاعات» در شماره ۱۶ تیر ۱۳۵۸ از تعلیق عضویت حجت الاسلام محمد منتظری (فرزند آیت الله منتظری) از عضویت در حزبِ جمهوری اسلامی خبر داد و نوشت: در حالی که سخنگوی دولت ایران اعزام یک هیئت رسمی ایران به لیبی را تکذیب کرده و حزب جمهوری اسلامی از کنار گذاشتن محمد منتظری از این حزب خبر می دهد، خبرگزاری فرانسه خبر داد که در پایان سفر شیخ محمد منتظری ایران و لیبی اعلامیه مشترک امضا کردند.
در اطلاعیه حزب جمهوری اسلامی در این زمینه نیز آمده است: آقای محمد منتظری از چهره های پرسابقه انقلابی ایران است که مدت ها در زندان رژیم منفور محمدرضا بوده و فعالیت های موثری در جهت انقلاب اسلامی ایران داشته است... ایشان به دلیل سوابق مبارزاتی خود به عضویت حزب جمهوری اسلامی درآمدند و در شورای مرکزی موقت حزب شرکت داشتند ولی به دلیل آنکه انضباط حزبی را رعایت نکرده اند طبق تصمیم جلسه روز دوشنبه ۱۱ تیر ۵۸ شورای موقت حزب عضویت ایشان به حالت تعلیق درآمد تا در اولین فرصت شورای داوری حزب به کار ایشان رسیدگی کند و طبیعی است که دیدار آقای منتظری از لیبی کاملا جنبه شخصی داشته و هیچ گونه ربطی به حزب جمهوری اسلامی ندارد.
#انتشار_با_ذکر_منبع
www.arshiveiran.com
@oldnewspaper
در اطلاعیه حزب جمهوری اسلامی در این زمینه نیز آمده است: آقای محمد منتظری از چهره های پرسابقه انقلابی ایران است که مدت ها در زندان رژیم منفور محمدرضا بوده و فعالیت های موثری در جهت انقلاب اسلامی ایران داشته است... ایشان به دلیل سوابق مبارزاتی خود به عضویت حزب جمهوری اسلامی درآمدند و در شورای مرکزی موقت حزب شرکت داشتند ولی به دلیل آنکه انضباط حزبی را رعایت نکرده اند طبق تصمیم جلسه روز دوشنبه ۱۱ تیر ۵۸ شورای موقت حزب عضویت ایشان به حالت تعلیق درآمد تا در اولین فرصت شورای داوری حزب به کار ایشان رسیدگی کند و طبیعی است که دیدار آقای منتظری از لیبی کاملا جنبه شخصی داشته و هیچ گونه ربطی به حزب جمهوری اسلامی ندارد.
#انتشار_با_ذکر_منبع
www.arshiveiran.com
@oldnewspaper
✳️ تحلیل محتوای یک نشریه که در روزهای پیروزی انقلاب منتشر شد؛ مجاهدین خلق به دنبال نابودی ارتش در اولین گام برای رسیدن به قدرت!
در دسته بندی فایل های تفکیک نشده مطبوعات قدیمی به نشریه ای به نام #قیام برخورد کردم که نخستین شماره آن به تاریخ ۱۶ بهمن ۱۳۵۷ منتشر و در صفحه دوم نیز قید شده بود: نخستین شماره #قیام تقدیم به امام خمینی.
در پایان «سخنی با خواننده» نیز این عبارات به چشم می خورد: پیروز باد جنبش اسلامی تحت رهبری امام خمینی/ به پیش به سوی جمهوری دموکراتیک اسلامی.
این عبارت یعنی «جمهوری دموکراتیک اسلامی» حدس و گمان ایجاد می کند که نشریه مرتبط به جریانات چپ گرا باشد چرا که رهبری انقلاب بعد از این اصطلاح سازی ها و در جریان رفراندوم تعیین نوع نظام جدید از این عبارت بهره بردند: جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد!
در صفحات بعد از خطر کودتا در صورت حفظ ارتش سخن به میان آمده و در صفحه ده تاکید شده است: مبارزه سیاسی مردم باید به طور طبیعی به یک مبارزه مسلحانه-سیاسی تحول یابد... در صورت برقراری شورای انقلابی، ارتش باید جای خود را به ارتش انقلابی بدهد، توضیح آنکه ارتش به خاطر بافت و ماهیت وجودیش که بر مبنای مقتضیات ضد انقلابی بنا شده و تحت نظام و فرهنگی سخت استعماری که بر آن حاکم بوده، رشد و شکل یافته علی رغم این که نتواند و نخواهد رو در روی مردم قرار بگیرد و اکثریت آن به ملت بپیوندند باید کاملا تصفیه و سازمان آن در هم کوبیده شود و جای آن ارتش انقلابی از عناصر جنبش مسلحانه مسلمان نهاده شود.
مدیران این نشریه که اینک به وضوح می شود فهمید که به #مجاهدین_خلق مرتبط هستند در ادامه به صراحت نیت و هدف خود را بروز می دهند و می نویسند: دولت اسلامی نیازی به ارتشی کلاسیک که آمادگی برای نقش ژاندارمی در منطقه را بیابند و بودجه های کلان را ببلعد تا تنها وسیله حاکمیت اقلیتی بر سرنوشت ملی باشد، نیست و تنها ارتشی کوچک که از کیفیتی فکری و علمی بالایی برخوردار است و کادرهای ارتش انقلابی را آموزش می دهد و از مرزها پایداری می کند وجود دارد ...
و در پایان مانیفست این نشریه نیز جمله ای از #مجاهد_شهید_احمد_رضایی چنین نقل شده است: برای مبارزه با دشمن باید قلبی سرشار از کینه مقدس انقلابی داشت، بدون کینه مبارزه امکان ندارد.
آن چه از مرور این نشریه و نشریات مشابه که در روزهای پیش و ماه های نخستین پس از پیروزی انقلاب منتشر شدند می شود فهمید آن است که گروه هایی چون #مجاهدین_خلق در پس ظاهرسازی های روزهای نخست مبنی بر پذیرش رهبری انقلاب این رهبری را می خواستند به حاشیه رهنمون و با انحلال ارتش چون خود جزو گروه های با سابقه مبارزه مسلحانه و آشنا به مسیر مبارزات نظامی بودند جای ارتش را گرفته و در یک آن انقلاب را به نام خود مصادره و حکومت به اصطلاح #خلق_قهرمان_ایران را برقرار و #مسعود_رجوی رئیس جمهور مادام العمر حکومت جدید شود!
#انتشار_با_ذکر_منبع
www.arshiveiran.com
@oldnewspaper
در دسته بندی فایل های تفکیک نشده مطبوعات قدیمی به نشریه ای به نام #قیام برخورد کردم که نخستین شماره آن به تاریخ ۱۶ بهمن ۱۳۵۷ منتشر و در صفحه دوم نیز قید شده بود: نخستین شماره #قیام تقدیم به امام خمینی.
در پایان «سخنی با خواننده» نیز این عبارات به چشم می خورد: پیروز باد جنبش اسلامی تحت رهبری امام خمینی/ به پیش به سوی جمهوری دموکراتیک اسلامی.
این عبارت یعنی «جمهوری دموکراتیک اسلامی» حدس و گمان ایجاد می کند که نشریه مرتبط به جریانات چپ گرا باشد چرا که رهبری انقلاب بعد از این اصطلاح سازی ها و در جریان رفراندوم تعیین نوع نظام جدید از این عبارت بهره بردند: جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد!
در صفحات بعد از خطر کودتا در صورت حفظ ارتش سخن به میان آمده و در صفحه ده تاکید شده است: مبارزه سیاسی مردم باید به طور طبیعی به یک مبارزه مسلحانه-سیاسی تحول یابد... در صورت برقراری شورای انقلابی، ارتش باید جای خود را به ارتش انقلابی بدهد، توضیح آنکه ارتش به خاطر بافت و ماهیت وجودیش که بر مبنای مقتضیات ضد انقلابی بنا شده و تحت نظام و فرهنگی سخت استعماری که بر آن حاکم بوده، رشد و شکل یافته علی رغم این که نتواند و نخواهد رو در روی مردم قرار بگیرد و اکثریت آن به ملت بپیوندند باید کاملا تصفیه و سازمان آن در هم کوبیده شود و جای آن ارتش انقلابی از عناصر جنبش مسلحانه مسلمان نهاده شود.
مدیران این نشریه که اینک به وضوح می شود فهمید که به #مجاهدین_خلق مرتبط هستند در ادامه به صراحت نیت و هدف خود را بروز می دهند و می نویسند: دولت اسلامی نیازی به ارتشی کلاسیک که آمادگی برای نقش ژاندارمی در منطقه را بیابند و بودجه های کلان را ببلعد تا تنها وسیله حاکمیت اقلیتی بر سرنوشت ملی باشد، نیست و تنها ارتشی کوچک که از کیفیتی فکری و علمی بالایی برخوردار است و کادرهای ارتش انقلابی را آموزش می دهد و از مرزها پایداری می کند وجود دارد ...
و در پایان مانیفست این نشریه نیز جمله ای از #مجاهد_شهید_احمد_رضایی چنین نقل شده است: برای مبارزه با دشمن باید قلبی سرشار از کینه مقدس انقلابی داشت، بدون کینه مبارزه امکان ندارد.
آن چه از مرور این نشریه و نشریات مشابه که در روزهای پیش و ماه های نخستین پس از پیروزی انقلاب منتشر شدند می شود فهمید آن است که گروه هایی چون #مجاهدین_خلق در پس ظاهرسازی های روزهای نخست مبنی بر پذیرش رهبری انقلاب این رهبری را می خواستند به حاشیه رهنمون و با انحلال ارتش چون خود جزو گروه های با سابقه مبارزه مسلحانه و آشنا به مسیر مبارزات نظامی بودند جای ارتش را گرفته و در یک آن انقلاب را به نام خود مصادره و حکومت به اصطلاح #خلق_قهرمان_ایران را برقرار و #مسعود_رجوی رئیس جمهور مادام العمر حکومت جدید شود!
#انتشار_با_ذکر_منبع
www.arshiveiran.com
@oldnewspaper
یکی از نشریاتی که پیش از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ منتشر می شد و تاکنون بیست شماره از آن را به دست آورده ام #طوفان_نوح است که به مدیریت فردی به نام #حسنعلی_قائم_مقامی بین سال های ۱۳۲۸ تا ۱۳۳۲ منتشر می شد. شماره هایی از این نشریه به سال ۱۳۳۹ نیز در آرشیو بنده موجود هست.
صفحه یک پیوست متعلق به شماره ۱۵۲ این نشریه و به تاریخ ۶ اسفند سال ۱۳۳۱ است، در گوشه سمت چپ به این جملات از اعلامیه حقوق بشر استناد شده است: وقتی که حکومت حقوق ملت را نقض می کند شورش و انقلاب برای ملت و برای هر دسته ای از ملت مقدس ترین و ناگزیرترین وظایف است.
در گوشه سمت راست نیز به نقل از حضرت علی آمده است: پیکار کنید بگذاری به جای لکه مذلت دامن کفن شما آغشته به خون باشد پیکار کنید مرگ شرافتمندانه هزار بار از زندگی ننگین ستوده تر است.
#انتشار_با_ذکر_منبع
www.arshiveiran.com
@oldnewspaper
صفحه یک پیوست متعلق به شماره ۱۵۲ این نشریه و به تاریخ ۶ اسفند سال ۱۳۳۱ است، در گوشه سمت چپ به این جملات از اعلامیه حقوق بشر استناد شده است: وقتی که حکومت حقوق ملت را نقض می کند شورش و انقلاب برای ملت و برای هر دسته ای از ملت مقدس ترین و ناگزیرترین وظایف است.
در گوشه سمت راست نیز به نقل از حضرت علی آمده است: پیکار کنید بگذاری به جای لکه مذلت دامن کفن شما آغشته به خون باشد پیکار کنید مرگ شرافتمندانه هزار بار از زندگی ننگین ستوده تر است.
#انتشار_با_ذکر_منبع
www.arshiveiran.com
@oldnewspaper
✳️ از تلاش برای نشستن بر کرسی اولین رئیس جمهور ایران در سال 58 تا محاکمه به اتهام قتل عمد در سال 72!
جلال الدین فارسی یکی از شخصیت های عجیب تاریخ معاصر است که به زندگی او علیرغم تاثیرگذاری اش در برهه هایی چون سال 58 و جریان اولین انتخابات ریاست جمهوری کمتر پرداخته شده و تنها خبرهایی جسته و گریخته از جمله عداوت و کینه مثال زدنی او از #امام_موسی_صدر که نامبرده را به تطهیر عملکرد فردی چون #قذافی کشاند در برهه هایی تیتر یک رسانه ها شده و به سرعت نیز از یادها رفت!
این شخصیت می توانست تاثیرات شگرفی در تاریخ معاصر ایران بگذارد ولی با هوشمندی امام خمینی که فارسی را در کنار #مسعود_رجوی در انتخابات اولین دوره ریاست جمهوری رد صلاحیت کرد این امکان را از او گرفت تا بار دیگر در سال های نخستین دهه هفتاد به رسانه ها بازگردد ولی این بار نه به عنوان نامزد انتخابات ریاست جمهوری بلکه پشت میز دادگاه و پاسخگوی اتهام قتل عمد!
گفتنی است جلال الدین فارسی در سال 58 توسط امام به دلیل ایرانی الاصل نبودن از حضور در لیست پایانی نامزدها بازماند و مسعود رجوی نیز چون به قانون اساسی رای نداده بود از سوی بنیانگذار جمهوری اسلامی رد صلاحیت شد!
روزنامه «سلام» در شماره ۳۰ تیر ۱۳۷۲ از آغاز محاکمه #جلال_الدین_فارسی خبر داد و نوشت: دومین جلسه محاکمه آقای جلال الدین فارسی متهم به قتل عمدی محمدرضا رضاخانی صبح امروز در تالار جنایی کاخ دادگستری ادامه می یابد. آقای جلال الدین فارسی در پائیز سال ۱۳۷۱ در منطقه طالقان در یک مواجهه و برخورد لفظی آقای محمدرضا رضاخانی را توسط اسلحه شکاری مورد اصابت قرار داده و به قتل رسانید. پس از آن متهم خود را از محل حادثه دور ساخته لیکن توسط برادر مقتول و تعدادی از شکارچیان به دام افتاده و تحویل نیروهای انتظامی گردید و پرونده به دادسرا ارسال شد.
بر اساس این گزارش بازپرس رسیدگی کننده به پرونده پس از تکمیل تحقیقات قرار مجرمیت صادر و پرونده با صدور کیفرخواست «قتل عمد» دادستان کرج به دادگاه ارسال گردید. دادگاه کیفری کرج تاریخ محاکمه را اول اسفند سال ۱۳۷۱ قرار داد لیکن چند روز قبل از تشکیل جلسه محاکمه، متهم درخواست احاله پرونده را نموده و با قبول آقای دادستان کل کشور جهت احاله پرونده به تهران دادگاه کیفری یک شهرستان کرج پرونده به دادگستری تهران ارسال نمود. آنگاه پرونده به شعبه ۱۴۵ دادگاه کیفری یک به ریاست حجت الاسلام عروجی ارجاع گردید.
وی ابتدا با اخذ وثیقه اقدام به آزادی متهم بر خلاف نصوص صریح قوانین حاکم و رویه موجود نموده و در توجیه عمل خود این قوانین را غیر شرعی خواند.
در هر حال به نظر می رسد که دادگاه دو راه حل در پیش دارد و شق سومی مفروض نیست، یا این که دفاع مشروع را مطابق قانون و مقررات صحیح دانسته و حکم به برائت متهم صادر نماید و دوم این که مورد را از مصادیق دفاع ندانسته و حکم به قصاص صادر نماید. همچنین احتمال می رود که جلسه فردا آخرین جلسه محاکمه آقای فارسی باشد.
#انتشار_با_ذکر_منبع
www.arshiveiran.com
@oldnewspaper
جلال الدین فارسی یکی از شخصیت های عجیب تاریخ معاصر است که به زندگی او علیرغم تاثیرگذاری اش در برهه هایی چون سال 58 و جریان اولین انتخابات ریاست جمهوری کمتر پرداخته شده و تنها خبرهایی جسته و گریخته از جمله عداوت و کینه مثال زدنی او از #امام_موسی_صدر که نامبرده را به تطهیر عملکرد فردی چون #قذافی کشاند در برهه هایی تیتر یک رسانه ها شده و به سرعت نیز از یادها رفت!
این شخصیت می توانست تاثیرات شگرفی در تاریخ معاصر ایران بگذارد ولی با هوشمندی امام خمینی که فارسی را در کنار #مسعود_رجوی در انتخابات اولین دوره ریاست جمهوری رد صلاحیت کرد این امکان را از او گرفت تا بار دیگر در سال های نخستین دهه هفتاد به رسانه ها بازگردد ولی این بار نه به عنوان نامزد انتخابات ریاست جمهوری بلکه پشت میز دادگاه و پاسخگوی اتهام قتل عمد!
گفتنی است جلال الدین فارسی در سال 58 توسط امام به دلیل ایرانی الاصل نبودن از حضور در لیست پایانی نامزدها بازماند و مسعود رجوی نیز چون به قانون اساسی رای نداده بود از سوی بنیانگذار جمهوری اسلامی رد صلاحیت شد!
روزنامه «سلام» در شماره ۳۰ تیر ۱۳۷۲ از آغاز محاکمه #جلال_الدین_فارسی خبر داد و نوشت: دومین جلسه محاکمه آقای جلال الدین فارسی متهم به قتل عمدی محمدرضا رضاخانی صبح امروز در تالار جنایی کاخ دادگستری ادامه می یابد. آقای جلال الدین فارسی در پائیز سال ۱۳۷۱ در منطقه طالقان در یک مواجهه و برخورد لفظی آقای محمدرضا رضاخانی را توسط اسلحه شکاری مورد اصابت قرار داده و به قتل رسانید. پس از آن متهم خود را از محل حادثه دور ساخته لیکن توسط برادر مقتول و تعدادی از شکارچیان به دام افتاده و تحویل نیروهای انتظامی گردید و پرونده به دادسرا ارسال شد.
بر اساس این گزارش بازپرس رسیدگی کننده به پرونده پس از تکمیل تحقیقات قرار مجرمیت صادر و پرونده با صدور کیفرخواست «قتل عمد» دادستان کرج به دادگاه ارسال گردید. دادگاه کیفری کرج تاریخ محاکمه را اول اسفند سال ۱۳۷۱ قرار داد لیکن چند روز قبل از تشکیل جلسه محاکمه، متهم درخواست احاله پرونده را نموده و با قبول آقای دادستان کل کشور جهت احاله پرونده به تهران دادگاه کیفری یک شهرستان کرج پرونده به دادگستری تهران ارسال نمود. آنگاه پرونده به شعبه ۱۴۵ دادگاه کیفری یک به ریاست حجت الاسلام عروجی ارجاع گردید.
وی ابتدا با اخذ وثیقه اقدام به آزادی متهم بر خلاف نصوص صریح قوانین حاکم و رویه موجود نموده و در توجیه عمل خود این قوانین را غیر شرعی خواند.
در هر حال به نظر می رسد که دادگاه دو راه حل در پیش دارد و شق سومی مفروض نیست، یا این که دفاع مشروع را مطابق قانون و مقررات صحیح دانسته و حکم به برائت متهم صادر نماید و دوم این که مورد را از مصادیق دفاع ندانسته و حکم به قصاص صادر نماید. همچنین احتمال می رود که جلسه فردا آخرین جلسه محاکمه آقای فارسی باشد.
#انتشار_با_ذکر_منبع
www.arshiveiran.com
@oldnewspaper
✳️ شاهدان علیه متهم به قتل شهادت دادند!
روزنامه «همشهری» در صفحه یک شماره ۳۱ تیر ۱۳۷۲ با انتشار یک تصویر از جلسه محاکمه جلال الدین فارسی تیتر زد: شاهدان علیه متهم به قتل شهادت دادند.
بر اساس گزارش این روزنامه دومین جلسه محاکمه #جلال_الدین_فارسی متهم به قتل دفتر یار دفتر خانه ۲۸۴ تهران، ساعت ۹ و ۲۰ دقیقه بامداد روز گذشته در تالار عالی جنایی و با حضور تماشاگران برگزار شد.
در این جلسه پس از اظهارات متهم که خود را بی گناه و قتل را غیر عمد دانست، شهود ماجرا که دو پسر بچه و یک زن بودند، چگونگی حادثه را تشریح کردند و طی سخنان خود فارسی را قاتل رضاخانی دفتر یار دانستند و مدعی شدند که او در پی یک بگو مگوی تند مقتول را هدف گلوله قرار داده و از صحنه جنایت گریخته است.
فارسی در دفاعیات خود گفت: روز واقعه جمعه سوم مهر ماه ۱۳۷۱ از جاده ای که محل واقعه بود رد می شدم که ناگهان صدای اعتراض مرحوم رضاخانی را شنیدم ایشان با چند نفر دیگر کنار یک گودال ایستاده بودند وقتی به من اعتراض کردند من برگشتم ببینم چه کسی اعتراض می کند که دیدم مرحوم به من فحاشی می کند. برای ترسانیدن او، با تفنگ شکاری خود دو تیر زمینی در جایی که او ایستاده بود، شلیک کردم او با بیل به من حمله کرد. من چرخی زدم. افتادم عینکم شکست و دیگر نمی دانم چه اتفاقی افتاد.
بهمن رضاخانی یکی از شهود واقعه نیز گفت: در روز واقعه من در کنار مرحوم رضاخانی و نزدیک گودال ایستاده بودم که آقای فارسی از آن جا رد شد تا به کنار چشمه آب برود. عمویم وقتی او را دیده که کبک ها را شکار کرده، خطاب به او گفت چرا این پرندگان بیگناه را شکار می کنی فارسی در جواب گفت: این ها هم مثل مرغی است که می خورید، او که عصبانی شده بود به عمویم فحش داد و گفت فضولی نکن! عمویم به طرف بیل رفت ولی هنوز بیل را بلند نکرده بود که فارسی دو تیر جلوی پای عمویم شلیک کرد و تیر سوم را به پهلوی او زد. ترکش یکی از تیرها به من خورد. من با فریاد رفتم تا پدرم را صدا بزنم که فارسی پا به فرار گذاشت و عمویم بر روی زمین افتاد.
#انتشار_با_ذکر_منبع
www.arshiveiran.com
@oldnewspaper
روزنامه «همشهری» در صفحه یک شماره ۳۱ تیر ۱۳۷۲ با انتشار یک تصویر از جلسه محاکمه جلال الدین فارسی تیتر زد: شاهدان علیه متهم به قتل شهادت دادند.
بر اساس گزارش این روزنامه دومین جلسه محاکمه #جلال_الدین_فارسی متهم به قتل دفتر یار دفتر خانه ۲۸۴ تهران، ساعت ۹ و ۲۰ دقیقه بامداد روز گذشته در تالار عالی جنایی و با حضور تماشاگران برگزار شد.
در این جلسه پس از اظهارات متهم که خود را بی گناه و قتل را غیر عمد دانست، شهود ماجرا که دو پسر بچه و یک زن بودند، چگونگی حادثه را تشریح کردند و طی سخنان خود فارسی را قاتل رضاخانی دفتر یار دانستند و مدعی شدند که او در پی یک بگو مگوی تند مقتول را هدف گلوله قرار داده و از صحنه جنایت گریخته است.
فارسی در دفاعیات خود گفت: روز واقعه جمعه سوم مهر ماه ۱۳۷۱ از جاده ای که محل واقعه بود رد می شدم که ناگهان صدای اعتراض مرحوم رضاخانی را شنیدم ایشان با چند نفر دیگر کنار یک گودال ایستاده بودند وقتی به من اعتراض کردند من برگشتم ببینم چه کسی اعتراض می کند که دیدم مرحوم به من فحاشی می کند. برای ترسانیدن او، با تفنگ شکاری خود دو تیر زمینی در جایی که او ایستاده بود، شلیک کردم او با بیل به من حمله کرد. من چرخی زدم. افتادم عینکم شکست و دیگر نمی دانم چه اتفاقی افتاد.
بهمن رضاخانی یکی از شهود واقعه نیز گفت: در روز واقعه من در کنار مرحوم رضاخانی و نزدیک گودال ایستاده بودم که آقای فارسی از آن جا رد شد تا به کنار چشمه آب برود. عمویم وقتی او را دیده که کبک ها را شکار کرده، خطاب به او گفت چرا این پرندگان بیگناه را شکار می کنی فارسی در جواب گفت: این ها هم مثل مرغی است که می خورید، او که عصبانی شده بود به عمویم فحش داد و گفت فضولی نکن! عمویم به طرف بیل رفت ولی هنوز بیل را بلند نکرده بود که فارسی دو تیر جلوی پای عمویم شلیک کرد و تیر سوم را به پهلوی او زد. ترکش یکی از تیرها به من خورد. من با فریاد رفتم تا پدرم را صدا بزنم که فارسی پا به فرار گذاشت و عمویم بر روی زمین افتاد.
#انتشار_با_ذکر_منبع
www.arshiveiran.com
@oldnewspaper
روزنامه «ایران» در شماره ۲۷ فروردین ۱۳۷۴ به نقل از آیت الله محمد یزدی رئیس قوه قضائیه درباره پرونده جلال الدین فارسی نوشت: طبق قانون به رای صادره در مورد پرونده #جلال_الدین_فارسی اعتراض شد و حکم صادره از سوی دادگاه کیفری به دیوانعالی کشور ارجاع و حکم نیز نقض شد و قرار است به زودی جلال الدین فارسی در یک شعبه دیگر کیفری محاکمه مجدد شود. این محاکمه هم علنی خواهد بود و در حال حاضر دلایل و مستندات پرونده قتل رضاخانی مقتول حادثه تحت بررسی است.
#انتشار_با_ذکر_منبع
www.arshiveiran.com
@oldnewspaper
#انتشار_با_ذکر_منبع
www.arshiveiran.com
@oldnewspaper