Forwarded from حامیان جامعه مدنی (حجم)
✅ در جلسه کمیسیون حقوق بشر کانون وکلا و کنشگران مدنی محیط زیست مطرح شد:
وکلای سراسر کشور در دادخواهی های محیط زیستی فعال باشند
🔰جنبش دادخواهی محیط زیستی در کانون های وکلای کشور شکل گیرد
جلسه مجازی کارگروه حقوقی شبکه تشکل های مردم نهاد محیط زیست و منابع طبیعی کشور با کمیسیون حقوق بشر کانون وکلای دادگستری مرکز به صورت مجازی برگزار شد .
🔰در این جلسه با اشاره به اولویت های محیط زیستی کشور ضمن ابراز نگرانی نسبت به مصادیق تضیع حقوق محیط زیست و اسیب خزینه ملی و ذخایر طبیعی کشور، فراخوان وکلای دادگستری کانون های ٢٥ گانه جهت جریان سازی حمایت از حقوق محیط زیست مورد تاکید قرار گرفت.
🔰در ادامه بسیج همگانی و فعالیت اجتماعی همبسته همه کنشگران و دغدغه مندان محیط زیست خصوصا وکلا و حقوقدانان ، قضات و دادستان ها را لازمه عبور از شرایط بحرانی محیط زیست دانستند.همچنین با انتقاد از انفعال و بی عملی کنشگران که زمینه ساز نسیان اولویت حکمرانی محیط زیست گرا بوده خواستار حمایت سازمان مند کانون های وکلا از حقوق محیط زیست در فرایند دادخواهی ذیل ماده ٦٦ قانون ایین دادرسی کیفری شدند.
همچنین با اشاره به ضرورت نگارش تفاهم نامه کانون های وکلا با تشکل های محیط زیستی سراسر کشور ، سازماندهی و برنامه ریزی کانون های وکلا و تشکل های محیط زیستی ضمن تعامل با دادستان های سراسر مورد بررسی قرار گرفت.
🔰بازنگری و اسیب شناسی قوانین و مقررات و نقد اقدامات نهادهای عمومی صاحب قدرت ضروری دانسته شده و از دستگاه قضایی بعنوان احیاگر حقوق عامه خواسته شد از اقتدار تامینی دادستان ها راجع به ترک فعل های مخرب محیطی خصوصا ارزیابی های زیستی مورد توجه قرار گرفت.ممانعت از تاسیس قوانین تسهیل کننده تخریب محیط زیست همچون قانون معدن که دست مخرب محیط زیست را باز گذاشته مورد بحث قرار گرفت.
🔰در ادامه تاکید شد که عدم رعایت قوانین و دور زدن موازین محیط زیستی با عدول از ضوابط حفظ سرزمین و طبیعت رویه ای شده که باید تبدیل امر محیط زیستی به دادخواهی قضایی گردد.مثلا سد سازی هایی که ارزیابی ناقص داشته و پیرامون جنکل های هیرکانی و پهنه سبز ان شکل گرفته باید مورد بررسی حقوقی قرار گرفته و موضع کنشگران از ساحت حقوقی و قضایی تقویت گردد.
همچنین با اشاره به مصادیق دادخواهی های قضایی از طریق وکلا که پناهگاه اجتماع هستند خواستار همکاری بیشتر و منسجم تر مردم نهادها و کانون وکلا در زمینه شناسایی مصادیق نقض حقوق محیط زیست شدند.
🔰پایش قوانین و نقض حقوق عمومی و طرح دادرسی در محاکم و همبستگی وکلای سراسر کشور در کانون های ٢٥ گانه مورد بررسی قرار گرفته و از سازمان محیط زیست و سازمان جنگل ها و مراتع کشورو دادستان ها خواسته شد با نگاه همکارانه و مشارکت پذیرانه ظرفیت نهادهای مدنی مستقل را در خدمت حفظ محیط زیست بکار گیرند.
🔰شفافیت و گردش ازاد اطلاعات و حمایت از کنشگران مدنی محیط زیست و محیط بانان و فعالان مدنی و یا عمومی محیط زیست در حوزه اب و زیست بوم و جنگل ها و منابع طبیعی مورد بحث قرار گرفت و از دادستان ها خواسته شد از اقتدار تامینی و تعقیبی خود بیش از پیش در خدمت محیط زیست استفاده کنند.
@Haajm
Telegram
وکلای سراسر کشور در دادخواهی های محیط زیستی فعال باشند
🔰جنبش دادخواهی محیط زیستی در کانون های وکلای کشور شکل گیرد
جلسه مجازی کارگروه حقوقی شبکه تشکل های مردم نهاد محیط زیست و منابع طبیعی کشور با کمیسیون حقوق بشر کانون وکلای دادگستری مرکز به صورت مجازی برگزار شد .
🔰در این جلسه با اشاره به اولویت های محیط زیستی کشور ضمن ابراز نگرانی نسبت به مصادیق تضیع حقوق محیط زیست و اسیب خزینه ملی و ذخایر طبیعی کشور، فراخوان وکلای دادگستری کانون های ٢٥ گانه جهت جریان سازی حمایت از حقوق محیط زیست مورد تاکید قرار گرفت.
🔰در ادامه بسیج همگانی و فعالیت اجتماعی همبسته همه کنشگران و دغدغه مندان محیط زیست خصوصا وکلا و حقوقدانان ، قضات و دادستان ها را لازمه عبور از شرایط بحرانی محیط زیست دانستند.همچنین با انتقاد از انفعال و بی عملی کنشگران که زمینه ساز نسیان اولویت حکمرانی محیط زیست گرا بوده خواستار حمایت سازمان مند کانون های وکلا از حقوق محیط زیست در فرایند دادخواهی ذیل ماده ٦٦ قانون ایین دادرسی کیفری شدند.
همچنین با اشاره به ضرورت نگارش تفاهم نامه کانون های وکلا با تشکل های محیط زیستی سراسر کشور ، سازماندهی و برنامه ریزی کانون های وکلا و تشکل های محیط زیستی ضمن تعامل با دادستان های سراسر مورد بررسی قرار گرفت.
🔰بازنگری و اسیب شناسی قوانین و مقررات و نقد اقدامات نهادهای عمومی صاحب قدرت ضروری دانسته شده و از دستگاه قضایی بعنوان احیاگر حقوق عامه خواسته شد از اقتدار تامینی دادستان ها راجع به ترک فعل های مخرب محیطی خصوصا ارزیابی های زیستی مورد توجه قرار گرفت.ممانعت از تاسیس قوانین تسهیل کننده تخریب محیط زیست همچون قانون معدن که دست مخرب محیط زیست را باز گذاشته مورد بحث قرار گرفت.
🔰در ادامه تاکید شد که عدم رعایت قوانین و دور زدن موازین محیط زیستی با عدول از ضوابط حفظ سرزمین و طبیعت رویه ای شده که باید تبدیل امر محیط زیستی به دادخواهی قضایی گردد.مثلا سد سازی هایی که ارزیابی ناقص داشته و پیرامون جنکل های هیرکانی و پهنه سبز ان شکل گرفته باید مورد بررسی حقوقی قرار گرفته و موضع کنشگران از ساحت حقوقی و قضایی تقویت گردد.
همچنین با اشاره به مصادیق دادخواهی های قضایی از طریق وکلا که پناهگاه اجتماع هستند خواستار همکاری بیشتر و منسجم تر مردم نهادها و کانون وکلا در زمینه شناسایی مصادیق نقض حقوق محیط زیست شدند.
🔰پایش قوانین و نقض حقوق عمومی و طرح دادرسی در محاکم و همبستگی وکلای سراسر کشور در کانون های ٢٥ گانه مورد بررسی قرار گرفته و از سازمان محیط زیست و سازمان جنگل ها و مراتع کشورو دادستان ها خواسته شد با نگاه همکارانه و مشارکت پذیرانه ظرفیت نهادهای مدنی مستقل را در خدمت حفظ محیط زیست بکار گیرند.
🔰شفافیت و گردش ازاد اطلاعات و حمایت از کنشگران مدنی محیط زیست و محیط بانان و فعالان مدنی و یا عمومی محیط زیست در حوزه اب و زیست بوم و جنگل ها و منابع طبیعی مورد بحث قرار گرفت و از دادستان ها خواسته شد از اقتدار تامینی و تعقیبی خود بیش از پیش در خدمت محیط زیست استفاده کنند.
@Haajm
Telegram
Telegram
attach 📎
همزمانی حضور رییس سازمان جنگل و مراتع
و
حریق پایین دست شهر میراباد سردشت
سه شنبه بیست و پنجم خرداد با تلاش وپی گیری های نماینده ی کوشای شهرستان سردشت در مجلس شورای اسلامی، جناب مسعود منصور، رییس سازمان جنگل ها و مراتع کشور در سردشت حضور یافتند...
حضور ایشان، همزمان بود با حریقی در پایین دست شهر میرآباد در حوزه استحفاظی شهرستان سردشت..
گرچه، گزارش تصویری و نوشتاری کانال نماینده محترم بر شور و هم اندیشی حول حفاظت از جنگل های نود هزار هکتاری و البته پاره ای مسایل حول تداخلات ارضی، نشانگانی از اهمیت سفر مذکور و سفرهای مشابه دارد اما واقعیت اینست که این نوع دعوت ها و سفرها در صورتی که از قبل توسط دفتر نماینده در شهرستان(که متأسفانه هم در انتخاب نماینده -رییس یک اداره دولتی!!!- و هم در محل استقرار دفتر-داخل در ساختمان یک اداره دولتی-، دقت لازم معمول نشده است) برنامه ریزی منسجم با حضور و شور و مشورت متولیان مسئول، کنشگران سبز و البته نمایندگان شوراهای شهر و روستا و دهیاران، و نیز نمایندگان دامداران و کشاورزان و گردشگران و سایر اقشار ذی نفع و ذیربط، انجام می شد در میزان آورده و جذب امکانات و نیز حل ریشه ای معضلات و آسیب ها، مفید فایده تر می بود..
بلوطبانان پا به رکاب و فعالان حفاظت واحیاء جنگل ها، که خود در خط مقدم مواجهه با آسیب ها و حریق ها و تخریب ها هستند، قطع یقین «درد شناس» تر و البته «درمان آگاه» تر از تکیه زنندگان بر میز مسئولیت در اداره ای خاص هستند.
اگر دعوت کنندگان و مدیران در حواشی جلسات کم بازده یا به زعم خودشان پربازده، مهمان روز را با کنشگران سبز و فعالان همواره در میدان، مواجهه می کردند و یا در حین اطفاء، در محل حریق، حاضر می کردند، قطع یقین، نگرش مهمان وهمراهان به نسبت بیشتری آماده تر از قبل می شد و جلب و جذب منابع بهینه تر می شد، نمی شد؟!
آنچه نیاز امروز سردشت و پروژه های حفاظتی جنگل ها و مراتع است، نه تسهیل گری رفع و رجوع اختلافات دستگاه ها، مردم ومنابع طبیعی به نام تداخلات ارضی، بلکه تمهید اصلاح قوانین، همکاری بین بخشی و جسارت و اقتدار در جلوگیری از تعرضات قدرت های در سایه به منابع ملی و سوء استفاده گران بومی است واز طرف دیگر؛
الف) ایجاد یک پایگاه پایش، کنترل ورصد پهپادی
ب) ایجاد و احداث یک پایگاه امداد هوایی، باند فرود وصعود هلی بردی با حداقل یک چرخ بال اختصاصی
ج) تسهیل گری در صدور مجوز انجمن ها و برداشتن چتر امنیتی از میدان فعالیت های محیط زیستی و کاهش نابرابری ها و اجحاف در این حوزه
د)تسهیل گری جذب کنشگران بومی در پروژه های جذب نیروهای قراردادی و استخدامی و واگذاری پیمان ها وپروژه های احیاء و...
ه) تسهیل پاسخ به درخواست چندین باره بلوطبانان پا به رکاب، با فحوای «تولیت چند ده هکتاری جنگل های پیرامونی شهرها»ی سردشت،ربط، نلاس، میرآباد جهت حفاظت و احیاء و عمل به وعده واگذاری(فاز اول، سی بلوطبان،سی دوچرخه برقی، سی هکتار جنگل بلوط)
و) کمک به تجهیز تیم های پنج گانه ی اطفاء بلوطبانان پا به رکاب و البته حمایت مادی و معنوی از پروژه اختصاصی بلوطبانان پا به رکاب( هر روستا یک پایگاه حفاظتی جنگل)
ز) کمک به ایجاد یک مرکز تحقیقاتی جنگل در سردشت
ح)کمک به شکل گیری تیم منسجم مدیریت بحران متشکل از متولیان، کنشگران سبز و بخشداران، شهرداران و دهیاران
و
مهم تر از همه؛
ط) حمایت مادی، بیمه ای، قانونی، اخلاقی و معنوی از مدیران ادارات ذیربط و یگان های حفاظتی و کنشگران سبز
و...
که امید است با هم اندیشی و هموندی ها، شاهد تحول در پروژه های حفاظتی جنگل های باقی منطقه سردشت باشیم که اگر امروز، تمام قد و تمام ظرفیت، ورود و اقدام نکنیم، بدون شک، در چند سال آتی، روزنه ی نگاه های مان در چند ده صد متری هم، چنددرخت کنار هم نخواهد یافت!
#بلوطبانان_پا_به_رکاب
#حریق_های_سریالی_سردشت
#جنگل_های_بلوط
#سفرها_دستاوردها
#نماینده_مردم_در_مجلس_شورا
#کمال_حسین_پور
#رییس_سازمان_جنگل_ها
#مسعود_منصور
#سردشت
@oaktreeloverbiker
---
https://www.instagram.com/p/CQNo0OWL77c/?utm_medium=copy_link
و
حریق پایین دست شهر میراباد سردشت
سه شنبه بیست و پنجم خرداد با تلاش وپی گیری های نماینده ی کوشای شهرستان سردشت در مجلس شورای اسلامی، جناب مسعود منصور، رییس سازمان جنگل ها و مراتع کشور در سردشت حضور یافتند...
حضور ایشان، همزمان بود با حریقی در پایین دست شهر میرآباد در حوزه استحفاظی شهرستان سردشت..
گرچه، گزارش تصویری و نوشتاری کانال نماینده محترم بر شور و هم اندیشی حول حفاظت از جنگل های نود هزار هکتاری و البته پاره ای مسایل حول تداخلات ارضی، نشانگانی از اهمیت سفر مذکور و سفرهای مشابه دارد اما واقعیت اینست که این نوع دعوت ها و سفرها در صورتی که از قبل توسط دفتر نماینده در شهرستان(که متأسفانه هم در انتخاب نماینده -رییس یک اداره دولتی!!!- و هم در محل استقرار دفتر-داخل در ساختمان یک اداره دولتی-، دقت لازم معمول نشده است) برنامه ریزی منسجم با حضور و شور و مشورت متولیان مسئول، کنشگران سبز و البته نمایندگان شوراهای شهر و روستا و دهیاران، و نیز نمایندگان دامداران و کشاورزان و گردشگران و سایر اقشار ذی نفع و ذیربط، انجام می شد در میزان آورده و جذب امکانات و نیز حل ریشه ای معضلات و آسیب ها، مفید فایده تر می بود..
بلوطبانان پا به رکاب و فعالان حفاظت واحیاء جنگل ها، که خود در خط مقدم مواجهه با آسیب ها و حریق ها و تخریب ها هستند، قطع یقین «درد شناس» تر و البته «درمان آگاه» تر از تکیه زنندگان بر میز مسئولیت در اداره ای خاص هستند.
اگر دعوت کنندگان و مدیران در حواشی جلسات کم بازده یا به زعم خودشان پربازده، مهمان روز را با کنشگران سبز و فعالان همواره در میدان، مواجهه می کردند و یا در حین اطفاء، در محل حریق، حاضر می کردند، قطع یقین، نگرش مهمان وهمراهان به نسبت بیشتری آماده تر از قبل می شد و جلب و جذب منابع بهینه تر می شد، نمی شد؟!
آنچه نیاز امروز سردشت و پروژه های حفاظتی جنگل ها و مراتع است، نه تسهیل گری رفع و رجوع اختلافات دستگاه ها، مردم ومنابع طبیعی به نام تداخلات ارضی، بلکه تمهید اصلاح قوانین، همکاری بین بخشی و جسارت و اقتدار در جلوگیری از تعرضات قدرت های در سایه به منابع ملی و سوء استفاده گران بومی است واز طرف دیگر؛
الف) ایجاد یک پایگاه پایش، کنترل ورصد پهپادی
ب) ایجاد و احداث یک پایگاه امداد هوایی، باند فرود وصعود هلی بردی با حداقل یک چرخ بال اختصاصی
ج) تسهیل گری در صدور مجوز انجمن ها و برداشتن چتر امنیتی از میدان فعالیت های محیط زیستی و کاهش نابرابری ها و اجحاف در این حوزه
د)تسهیل گری جذب کنشگران بومی در پروژه های جذب نیروهای قراردادی و استخدامی و واگذاری پیمان ها وپروژه های احیاء و...
ه) تسهیل پاسخ به درخواست چندین باره بلوطبانان پا به رکاب، با فحوای «تولیت چند ده هکتاری جنگل های پیرامونی شهرها»ی سردشت،ربط، نلاس، میرآباد جهت حفاظت و احیاء و عمل به وعده واگذاری(فاز اول، سی بلوطبان،سی دوچرخه برقی، سی هکتار جنگل بلوط)
و) کمک به تجهیز تیم های پنج گانه ی اطفاء بلوطبانان پا به رکاب و البته حمایت مادی و معنوی از پروژه اختصاصی بلوطبانان پا به رکاب( هر روستا یک پایگاه حفاظتی جنگل)
ز) کمک به ایجاد یک مرکز تحقیقاتی جنگل در سردشت
ح)کمک به شکل گیری تیم منسجم مدیریت بحران متشکل از متولیان، کنشگران سبز و بخشداران، شهرداران و دهیاران
و
مهم تر از همه؛
ط) حمایت مادی، بیمه ای، قانونی، اخلاقی و معنوی از مدیران ادارات ذیربط و یگان های حفاظتی و کنشگران سبز
و...
که امید است با هم اندیشی و هموندی ها، شاهد تحول در پروژه های حفاظتی جنگل های باقی منطقه سردشت باشیم که اگر امروز، تمام قد و تمام ظرفیت، ورود و اقدام نکنیم، بدون شک، در چند سال آتی، روزنه ی نگاه های مان در چند ده صد متری هم، چنددرخت کنار هم نخواهد یافت!
#بلوطبانان_پا_به_رکاب
#حریق_های_سریالی_سردشت
#جنگل_های_بلوط
#سفرها_دستاوردها
#نماینده_مردم_در_مجلس_شورا
#کمال_حسین_پور
#رییس_سازمان_جنگل_ها
#مسعود_منصور
#سردشت
@oaktreeloverbiker
---
https://www.instagram.com/p/CQNo0OWL77c/?utm_medium=copy_link
Instagram
سلام و هزاران درود
به مناسبت ۲۷ خرداد (۱۷ ژوئیه)
روز جهانی مقابله با بیابانزایی
در سال ۱۹۹۲ در کنفرانس سازمان ملل برای محیط زیست و توسعه United Nations Conference on Environment and Development که در شهر ریودوژانیرو برگزار گردید، بحث جلوگیری از بیابانزایی به صورت جدی مطرح و از سازمان ملل متحد خواسته شد که تا با موضوعات بیابانزایی و خشکسالی به عنوان یک از معضلات جهانی برخورد جدی به عمل آید.
به این ترتیب 17 ژوئیه هر سال به عنوان روز جهانی مقابله با بیابانزایی نام گذاری شد و این روز در کشورهای مختلف در جهت عمومیت بخشی به راهبردهای مقابله با بیابانزایی مورد توجه ویژه قرار می گیرد.
بیابانزایی بعد از دو چالش تغییر اقلیم و کمبود آب شیرین به عنوان سومین چالش مهم جامعه جهانی درقرن 21 محسوب میشود.
ویژگی نواحی بیابانی:
به بخشی از سطح زمین که از نظر پوشش گیاهی فقیر است و در عین حال با موضوعات مبتلابه چون خشکی هوا، وزش بادهای شدید و بارندگی کم، به همراه تبخیر فراوان روبه روست، بیابان می گویند. شاخص اصلی اقلیمی درجه حرارت در این نقاط در دورههای مختلف روزانه، ماهانه، فصلی و سالانه نوسان شدیدی را از خود نشان می دهد. تپههای ماسهای که محصول عدم وجود پوشش گیاهی و بوته ای بودن آن و در عین حال حرکت مداوم بادهای شدید و نسبتا شدید است، از مهمترین چالشهای طبیعی حفظ کننده و همچنین توسعه دهنده مناطقی بیابانی به شمار می آید.
بیابانزایی (Desertification):
بیابانزایی یا بیابانی شدن پدیدهای است که در اکثر قریب به اتفاق موارد، حاصل عملکرد نادرست انسان در زمین است. بیابانزایی یکی از شیوه های تخریب خاک کشاورزی و فرسایش بادی آن (گاها در شروع فرسایش آبی عامل است)، در مناطق خشک، نیمهخشک و کم رطوبت است که بر اثر عوامل مختلف از جمله تغییرات آب و هوایی و اقلیمی و فعالیتهای انسانی حاد پدیدار می شود. این پدیده نامیمون یک ششم جمعیت جهان، ۷۰% اراضی خشک که بیش از ۶/۳ میلیارد هکتار از سطح زمین کره بدون یخ و در حدود یک چهارم مساحت آن را شامل است تحت تاثیر اثرات مخرب منفی قرار می دهد.
اعمالی اکثراً انسانی که منجر به بیابانزایی می شود:
از اعمالی که منجر به بیابانزایی می شود میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
√ شخم اراضی در جهت شیب
√ بهره برداری نادرست از زمینهای کشاورزی
√ استفادهی افراطی از کود و سموم شیمیایی
√ چرای مفرط و بیش از ظرفیت از مراتع
√ بهره برداریهای بیرویه از جنگلها و جنگلتراشی
√ بهره برداری بیرویه از سفرههای آب زیرزمینی
√ تغییر کاربری و تبدیل نابخردانه اراضی مرتعی و جنگلی به کشاورزی، و کشاورزی به صنعتی و شهری و ...
دلایل اهمیت مقابله با بیابانزایی و وضعیت فعلی آن:
بیابانزایی به منظور حفظ بیشتر حاصلخیزی و حفظ بهره وری و حتی افزایش ان در مناطق کشاورزی خشک و نیمه خشک و حتی نیمه کوهستانی ضروری است. متاسفانه تلاشهایی که در راستای بیابانزایی در سالیان اخیر صورت پذیرفته عمدتا به شکست انجامیده و معضل فرسایش آبی و بادی زمین در سراسر نقاط دنیا رو به وخامت رفته است. همین وضعیت بود که به دنبال نیاز به یافتن راهکاری تازه و نو برای مقابله با بیابانزایی، 170 کشور جهان، در ماه مارس سال ۱۹۹۲ میلادی به کنوانسیون بیابانزایی سازمان ملل متحد پیوسته اند.
هدف از انعقاد کنوانسیون بیابانزایی ارتقاء اقدامات موثر از طریق برنامههای های محلی مبتکرانه و نیز همکاریهای حمایتی بین المللی است.
به موجب کنوانسیون بیابانزایی کشورهای عضو باید تلاش خود را در جهت محافظت از زمینهای مناطق خشک و نیمه خشک در طی برنامههای حساب شده طویل مدت افزایش دهند، چرا که عوامل دخیل در پیدایش این فرآیند، متعدد و در عین حال بسیار پیچیده می باشد و پهنه گسترده ای را در بر می گیرد که مسائلی نظیر الگوهای تجارت جهانی و روشهای ناپایدار مدیریت اراضی را در خود جای داده است. در این راستا تغییراتی بس شگرف و به معنای واقعی کلمه چه در سطح محلی و چه در سطح بین المللی می بایست صورت پذیرد.
تغییراتی که هر چه سریعتر باید که عملی شود، قبل از آنکه خیلی دیر شود. از بیابانزایی می شود جلوگیری کرد، اما تبدیل کردن اراضی بیابانی به اراضی حتی متوسط از نظر پوشش گیاهی، فعالیتی است که اگر محال نباشد به منابع آبی و مالی متنابه جدید و هنگفتی نیازمند است.
خیلی زود دیر میشود و خردمندانه باید که فرصت ها را غنیمت شمرد
علیرضا محبعلی
۲۷ خرداد ماه ۱۴۰۰
به مناسبت ۲۷ خرداد (۱۷ ژوئیه)
روز جهانی مقابله با بیابانزایی
در سال ۱۹۹۲ در کنفرانس سازمان ملل برای محیط زیست و توسعه United Nations Conference on Environment and Development که در شهر ریودوژانیرو برگزار گردید، بحث جلوگیری از بیابانزایی به صورت جدی مطرح و از سازمان ملل متحد خواسته شد که تا با موضوعات بیابانزایی و خشکسالی به عنوان یک از معضلات جهانی برخورد جدی به عمل آید.
به این ترتیب 17 ژوئیه هر سال به عنوان روز جهانی مقابله با بیابانزایی نام گذاری شد و این روز در کشورهای مختلف در جهت عمومیت بخشی به راهبردهای مقابله با بیابانزایی مورد توجه ویژه قرار می گیرد.
بیابانزایی بعد از دو چالش تغییر اقلیم و کمبود آب شیرین به عنوان سومین چالش مهم جامعه جهانی درقرن 21 محسوب میشود.
ویژگی نواحی بیابانی:
به بخشی از سطح زمین که از نظر پوشش گیاهی فقیر است و در عین حال با موضوعات مبتلابه چون خشکی هوا، وزش بادهای شدید و بارندگی کم، به همراه تبخیر فراوان روبه روست، بیابان می گویند. شاخص اصلی اقلیمی درجه حرارت در این نقاط در دورههای مختلف روزانه، ماهانه، فصلی و سالانه نوسان شدیدی را از خود نشان می دهد. تپههای ماسهای که محصول عدم وجود پوشش گیاهی و بوته ای بودن آن و در عین حال حرکت مداوم بادهای شدید و نسبتا شدید است، از مهمترین چالشهای طبیعی حفظ کننده و همچنین توسعه دهنده مناطقی بیابانی به شمار می آید.
بیابانزایی (Desertification):
بیابانزایی یا بیابانی شدن پدیدهای است که در اکثر قریب به اتفاق موارد، حاصل عملکرد نادرست انسان در زمین است. بیابانزایی یکی از شیوه های تخریب خاک کشاورزی و فرسایش بادی آن (گاها در شروع فرسایش آبی عامل است)، در مناطق خشک، نیمهخشک و کم رطوبت است که بر اثر عوامل مختلف از جمله تغییرات آب و هوایی و اقلیمی و فعالیتهای انسانی حاد پدیدار می شود. این پدیده نامیمون یک ششم جمعیت جهان، ۷۰% اراضی خشک که بیش از ۶/۳ میلیارد هکتار از سطح زمین کره بدون یخ و در حدود یک چهارم مساحت آن را شامل است تحت تاثیر اثرات مخرب منفی قرار می دهد.
اعمالی اکثراً انسانی که منجر به بیابانزایی می شود:
از اعمالی که منجر به بیابانزایی می شود میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
√ شخم اراضی در جهت شیب
√ بهره برداری نادرست از زمینهای کشاورزی
√ استفادهی افراطی از کود و سموم شیمیایی
√ چرای مفرط و بیش از ظرفیت از مراتع
√ بهره برداریهای بیرویه از جنگلها و جنگلتراشی
√ بهره برداری بیرویه از سفرههای آب زیرزمینی
√ تغییر کاربری و تبدیل نابخردانه اراضی مرتعی و جنگلی به کشاورزی، و کشاورزی به صنعتی و شهری و ...
دلایل اهمیت مقابله با بیابانزایی و وضعیت فعلی آن:
بیابانزایی به منظور حفظ بیشتر حاصلخیزی و حفظ بهره وری و حتی افزایش ان در مناطق کشاورزی خشک و نیمه خشک و حتی نیمه کوهستانی ضروری است. متاسفانه تلاشهایی که در راستای بیابانزایی در سالیان اخیر صورت پذیرفته عمدتا به شکست انجامیده و معضل فرسایش آبی و بادی زمین در سراسر نقاط دنیا رو به وخامت رفته است. همین وضعیت بود که به دنبال نیاز به یافتن راهکاری تازه و نو برای مقابله با بیابانزایی، 170 کشور جهان، در ماه مارس سال ۱۹۹۲ میلادی به کنوانسیون بیابانزایی سازمان ملل متحد پیوسته اند.
هدف از انعقاد کنوانسیون بیابانزایی ارتقاء اقدامات موثر از طریق برنامههای های محلی مبتکرانه و نیز همکاریهای حمایتی بین المللی است.
به موجب کنوانسیون بیابانزایی کشورهای عضو باید تلاش خود را در جهت محافظت از زمینهای مناطق خشک و نیمه خشک در طی برنامههای حساب شده طویل مدت افزایش دهند، چرا که عوامل دخیل در پیدایش این فرآیند، متعدد و در عین حال بسیار پیچیده می باشد و پهنه گسترده ای را در بر می گیرد که مسائلی نظیر الگوهای تجارت جهانی و روشهای ناپایدار مدیریت اراضی را در خود جای داده است. در این راستا تغییراتی بس شگرف و به معنای واقعی کلمه چه در سطح محلی و چه در سطح بین المللی می بایست صورت پذیرد.
تغییراتی که هر چه سریعتر باید که عملی شود، قبل از آنکه خیلی دیر شود. از بیابانزایی می شود جلوگیری کرد، اما تبدیل کردن اراضی بیابانی به اراضی حتی متوسط از نظر پوشش گیاهی، فعالیتی است که اگر محال نباشد به منابع آبی و مالی متنابه جدید و هنگفتی نیازمند است.
خیلی زود دیر میشود و خردمندانه باید که فرصت ها را غنیمت شمرد
علیرضا محبعلی
۲۷ خرداد ماه ۱۴۰۰
مسیل های سیلابی و فاجعه ی تجارت دره ای؟!
سردشت، به تبع کوهپایه ای بودن و کوهستانی بودن، از سه طرف در معرض سیلاب و آب های روان سطحی است که اگر دبی مسیل های خروجی نباشد، قطع یقین در فصل های بارانی با بحران سیلاب روبه رو خواهیم شد!
با کمال تأسف، اگر در بالادست یعنی در قله ی مشرف به شهر ومعروف به گرده سور و نیز مسیر منتهی به سه راه ماراغان و کولسه با تخریب پوشش جنگلی درختچه های پایین دست قله و درختان تنومند اطراف کمربندی جدیدالاحداث حلقه وصل گرده سور و سه راه ماراغان مواجهیم در ضلع های شمال غرب و غرب و نیز جنوب شرق شهر سردشت نیز با پدیده یا اصطلاح عاریتی بهتر پاندمی دره خواری و تجارت دره ای روبه روییم..
از ضل شمال غربی پارک ئاشتی(مه لا پیره-سه راه ملاشیخ) تا دره مشهور به شیوه برایمه و منتهی به پارک مشاهیر(قطع می شود تا بعد از پارک گولان) و تداوم آن در پایین دست پارک گولان تا روستاهای باسکدو و باغی و شیواشان و از آن سوی از دره که وه نه تا خیابان حافظ، خرید و فروش مسیل های سیلابی و حریم دره ها، جلوی چشم متولیان و در سکوت معنادارشان، سیر صعودی گرفته که نمونه ی بارز آن دره شیوه برایمه تا پارک مشاهیر و این اواخر از پایین دست فلکه ۷ تیر و پارک گولان به پایین دست استادیوم و منتهی به شاخ جو و خیابان حافظ، و حتی بالادست ره زی جولا، مشهود و بحران ساز می نمایاند!
حریق های با عامل انسانی گاه و بیگاه در این دره ها(آخرین امروز پنج شنبه بیست وهفتم خرداد)، و نیز ساخت وسازهای بی رویه و خارج از روال قانونی در حاشیه بلوار ورودی منتهی به پمپ بنزین معروفزاده و آن سوی نیز جاده خروجی به سمت دریاچه سد و که وه نه، کولسه، ماراغان و ... نشانگاني بارز بر اين پاندمي بحران ساز اند كه انتطار مي رود، مديريت بحران شهرستان( البته اگر وجود خارجي داشته باشد) در راستاي پيشگيري از بحران يا حداقل كاهش آسيب بحران سيلاب هاي آينده(به ويژه با توجه به حجم پاك تراشي ها در بالادست شيوه برايمه و گرده سور و ماراغان و ..)، تمهيدات مقتضي و اقدامات فورس ماژور را در بازگردندان حريم دره ها و پاكسازي مسيل هاي سيلابي و البته راهداري نيز در بازستاندن حريم قانوني جاده هاي ورودي شهر، وصدالبته مسکن وشهرسازی در تجدیدنظر جدی در کارشناسی ها، و دادستانی محترم در استیفای حقوق عمومی معمول دارند كه امروز و فردا مسئوليت شان، در وجدان عموم متناسب با قوانين مرتبط، قضاوت خواهد شد..
#بلوطبانان_پا_به_ركاب
#پاندمي_تجارت_دره_اي
#انسداد_مسيل_هاي_سيلابي
#مسئوليت_اجتماعي
#رسالت_قانوني
#مديريت_بحران
@oaktreeloverbiker
---
https://www.instagram.com/p/CQOxaWArXFi/?utm_medium=copy_link
سردشت، به تبع کوهپایه ای بودن و کوهستانی بودن، از سه طرف در معرض سیلاب و آب های روان سطحی است که اگر دبی مسیل های خروجی نباشد، قطع یقین در فصل های بارانی با بحران سیلاب روبه رو خواهیم شد!
با کمال تأسف، اگر در بالادست یعنی در قله ی مشرف به شهر ومعروف به گرده سور و نیز مسیر منتهی به سه راه ماراغان و کولسه با تخریب پوشش جنگلی درختچه های پایین دست قله و درختان تنومند اطراف کمربندی جدیدالاحداث حلقه وصل گرده سور و سه راه ماراغان مواجهیم در ضلع های شمال غرب و غرب و نیز جنوب شرق شهر سردشت نیز با پدیده یا اصطلاح عاریتی بهتر پاندمی دره خواری و تجارت دره ای روبه روییم..
از ضل شمال غربی پارک ئاشتی(مه لا پیره-سه راه ملاشیخ) تا دره مشهور به شیوه برایمه و منتهی به پارک مشاهیر(قطع می شود تا بعد از پارک گولان) و تداوم آن در پایین دست پارک گولان تا روستاهای باسکدو و باغی و شیواشان و از آن سوی از دره که وه نه تا خیابان حافظ، خرید و فروش مسیل های سیلابی و حریم دره ها، جلوی چشم متولیان و در سکوت معنادارشان، سیر صعودی گرفته که نمونه ی بارز آن دره شیوه برایمه تا پارک مشاهیر و این اواخر از پایین دست فلکه ۷ تیر و پارک گولان به پایین دست استادیوم و منتهی به شاخ جو و خیابان حافظ، و حتی بالادست ره زی جولا، مشهود و بحران ساز می نمایاند!
حریق های با عامل انسانی گاه و بیگاه در این دره ها(آخرین امروز پنج شنبه بیست وهفتم خرداد)، و نیز ساخت وسازهای بی رویه و خارج از روال قانونی در حاشیه بلوار ورودی منتهی به پمپ بنزین معروفزاده و آن سوی نیز جاده خروجی به سمت دریاچه سد و که وه نه، کولسه، ماراغان و ... نشانگاني بارز بر اين پاندمي بحران ساز اند كه انتطار مي رود، مديريت بحران شهرستان( البته اگر وجود خارجي داشته باشد) در راستاي پيشگيري از بحران يا حداقل كاهش آسيب بحران سيلاب هاي آينده(به ويژه با توجه به حجم پاك تراشي ها در بالادست شيوه برايمه و گرده سور و ماراغان و ..)، تمهيدات مقتضي و اقدامات فورس ماژور را در بازگردندان حريم دره ها و پاكسازي مسيل هاي سيلابي و البته راهداري نيز در بازستاندن حريم قانوني جاده هاي ورودي شهر، وصدالبته مسکن وشهرسازی در تجدیدنظر جدی در کارشناسی ها، و دادستانی محترم در استیفای حقوق عمومی معمول دارند كه امروز و فردا مسئوليت شان، در وجدان عموم متناسب با قوانين مرتبط، قضاوت خواهد شد..
#بلوطبانان_پا_به_ركاب
#پاندمي_تجارت_دره_اي
#انسداد_مسيل_هاي_سيلابي
#مسئوليت_اجتماعي
#رسالت_قانوني
#مديريت_بحران
@oaktreeloverbiker
---
https://www.instagram.com/p/CQOxaWArXFi/?utm_medium=copy_link
Instagram
Forwarded from شبکه تشکلهای محیط زیست، منابع طبیعی و توسعه پایدار کشور
نامه_به_رئیس_جمهور_آینده_ویرایش_خلاصهشده.pdf
807 KB
🔴⛔️📣 توجه فوری 📣⛔️🔴
✳️ نامه به رئیسجمهور آینده؛ خلاصهای از مطالبات از دولت سیزدهم
✳️ پیرو درخواست مکرر اعضاء محترم و مدیران تشکلهای مردمنهاد از سراسر کشور، به پیوست، متن خلاصهشده نامهی شبکه تشکلهای محیط زیست و منابع طبیعی کشور به رئیس جمهور آینده و رئیس دولت سیزدهم که حاوی برخی از مهمترین مطالبات موجود در حوزه محیط زیست، منابع طبیعی، مدیریت منابع آب و توسعه پایدار است، جهت اطلاع همه عزیزان فعال و علاقمند، از نظرتان میگذرد.
🔸 همانگونه که در متن نامه نیز آمده، نسخه تفصیلی این نامه در آغاز فعالیت رسمی دولت محترم آینده، در مرداد ۱۴۰۰ منتشر خواهد شد.
🔹 پیروز و سربلند باشید
🔹 شورای هماهنگی شبکه تشکلهای محیط زیست و منابع طبیعی کشور - بیست و هفتم خرداد هزار و چهارصد شمسی
🆔 @IranENGOs
✳️ نامه به رئیسجمهور آینده؛ خلاصهای از مطالبات از دولت سیزدهم
✳️ پیرو درخواست مکرر اعضاء محترم و مدیران تشکلهای مردمنهاد از سراسر کشور، به پیوست، متن خلاصهشده نامهی شبکه تشکلهای محیط زیست و منابع طبیعی کشور به رئیس جمهور آینده و رئیس دولت سیزدهم که حاوی برخی از مهمترین مطالبات موجود در حوزه محیط زیست، منابع طبیعی، مدیریت منابع آب و توسعه پایدار است، جهت اطلاع همه عزیزان فعال و علاقمند، از نظرتان میگذرد.
🔸 همانگونه که در متن نامه نیز آمده، نسخه تفصیلی این نامه در آغاز فعالیت رسمی دولت محترم آینده، در مرداد ۱۴۰۰ منتشر خواهد شد.
🔹 پیروز و سربلند باشید
🔹 شورای هماهنگی شبکه تشکلهای محیط زیست و منابع طبیعی کشور - بیست و هفتم خرداد هزار و چهارصد شمسی
🆔 @IranENGOs
پایان انتخابات و تداوم حریق های سریالی سردشت
دل خوش بودیم که پایان کارزار انتخاباتی، شاید ختم فاجعه تخریب های سریالی زاگرس را رقم زند اما زهی خیال باطل که اولین روز پساانتخاباتی و دقیقاً زمانی که جمع کثیری از مجریان، هنوز در خواب پسا یک شبانه روز سخت کاری بودند، جرقه زنان شعله های حریق سریالی، مجدد بر شمع امید کنشگران سبز، خاکستر ناامیدی پاشیدند و مجدد عرصه را برای مانور کاندیداهای دوره های بعدی کارزارهای انتخاباتی مهیا ساختند تا شاید پازلی از فیلم تبلیغاتی شان را برای نمایش در شوی تبلیغات، مورد استفاده قرار دهند!
بله، امروز فقط در سردشت، شاهد دو حریق دیگر جنگل های بلوط منطقه بودیم، یکی در بالادست روستای شیواشان و پایین دست شهر سردشت و مشرف به دریاچه سد ملی کولسه!
و
دیگری در منطقه دوهزار و پایین دست روستای شینوه، یکی از پایگاه های اصلی جناح اصولگرا!
شیواشان، گرچه به لطف احداث سد و جاده ی دسترسی، از تنور فراموشی به بهشت توجه، نایل آمده، اما گویا روستاییان، سقف انتظارات شان، تمام ناشدنی است و همچنان پیشتاز در پیش روی به سمت شهر و قلع و قمع سرمایه های نمادین ملی هستند!
در این میان اما، آنچه باقیست شوی کارزار حریق های سریالی و مواجهه ی بی امان یگان های حفاظتی وآتس نشانان و نیز استمرار حضور داوطلبانه کنشگران سبز و بلوطبانان پا به رکاب در عملیات اطفاء حریق، آن هم با حداقل های تجهیزات..
روز سه شنبه هفته قبل بود که رییس سازمان جنگل ها به دعوت
نماینده مردم در مجلس شورا، بازدیدی از سردشت و جنگل های ۹۰ هزارهکتاری داشتند و همان روز، دغدغه ی بلوطبانان پا به رکاب، تفوق نقش جهادگری جناب منصور، بر یاری گری جنگل ها بود، شاید دغدغه مان بیجا نبوده، به جا نبود؟!
#بلوطبان_پا_به_ركاب
#حریق_های_سریالی
#کارزار_انتخاباتی
#_فرجام_نافرجام_سریال_ها
#حریق_با_عامل_انسانی
#سردشت
#جنگل_های_سوخته
#اقدامات_بایسته
@oaktreeloverbiker
---
https://www.instagram.com/p/CQVmF1JrIgf/?utm_medium=copy_link
دل خوش بودیم که پایان کارزار انتخاباتی، شاید ختم فاجعه تخریب های سریالی زاگرس را رقم زند اما زهی خیال باطل که اولین روز پساانتخاباتی و دقیقاً زمانی که جمع کثیری از مجریان، هنوز در خواب پسا یک شبانه روز سخت کاری بودند، جرقه زنان شعله های حریق سریالی، مجدد بر شمع امید کنشگران سبز، خاکستر ناامیدی پاشیدند و مجدد عرصه را برای مانور کاندیداهای دوره های بعدی کارزارهای انتخاباتی مهیا ساختند تا شاید پازلی از فیلم تبلیغاتی شان را برای نمایش در شوی تبلیغات، مورد استفاده قرار دهند!
بله، امروز فقط در سردشت، شاهد دو حریق دیگر جنگل های بلوط منطقه بودیم، یکی در بالادست روستای شیواشان و پایین دست شهر سردشت و مشرف به دریاچه سد ملی کولسه!
و
دیگری در منطقه دوهزار و پایین دست روستای شینوه، یکی از پایگاه های اصلی جناح اصولگرا!
شیواشان، گرچه به لطف احداث سد و جاده ی دسترسی، از تنور فراموشی به بهشت توجه، نایل آمده، اما گویا روستاییان، سقف انتظارات شان، تمام ناشدنی است و همچنان پیشتاز در پیش روی به سمت شهر و قلع و قمع سرمایه های نمادین ملی هستند!
در این میان اما، آنچه باقیست شوی کارزار حریق های سریالی و مواجهه ی بی امان یگان های حفاظتی وآتس نشانان و نیز استمرار حضور داوطلبانه کنشگران سبز و بلوطبانان پا به رکاب در عملیات اطفاء حریق، آن هم با حداقل های تجهیزات..
روز سه شنبه هفته قبل بود که رییس سازمان جنگل ها به دعوت
نماینده مردم در مجلس شورا، بازدیدی از سردشت و جنگل های ۹۰ هزارهکتاری داشتند و همان روز، دغدغه ی بلوطبانان پا به رکاب، تفوق نقش جهادگری جناب منصور، بر یاری گری جنگل ها بود، شاید دغدغه مان بیجا نبوده، به جا نبود؟!
#بلوطبان_پا_به_ركاب
#حریق_های_سریالی
#کارزار_انتخاباتی
#_فرجام_نافرجام_سریال_ها
#حریق_با_عامل_انسانی
#سردشت
#جنگل_های_سوخته
#اقدامات_بایسته
@oaktreeloverbiker
---
https://www.instagram.com/p/CQVmF1JrIgf/?utm_medium=copy_link
Instagram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سەرگۆڕان، سەرووی دایرەی ئیرشاد...
پێوەندیم گرت،فەرمانبەران و ئاگربڕان،گەیشتوون و منیش لە ڕێگا دام
پێوەندیم گرت،فەرمانبەران و ئاگربڕان،گەیشتوون و منیش لە ڕێگا دام
Forwarded from شبکه تشکلهای محیط زیست، منابع طبیعی و توسعه پایدار کشور
⛔️📣خـــــــــــبــــــــــردار📣⛔️
#چالش
#زاگرس_در_آتش
✳️ در اتاق گفتگوی شبکه تشکلهای مردمنهاد محیط زیست و منابع طبیعی کشور در کلابهاوس، با افتخار، در خدمت شما هستیم؛
🔹 در کنار اتحادیه انجمنهای علمی-دانشجویی محیط زیست دانشگاههای ایران و باشگاه دانشجویان حامی محیط زیست و منابع طبیعی و تشکلهای مردمنهاد سراسر کشور، سلسله گفتگوهایی با موضوع:
🔸 دولتها و چالشهای توسعه پایدار 🔸
را برگزار میکنیم:
🔹گفتگوی تشکلها، فعالان، کنشگران و کارشناسان محیط زیست و منابع طبیعی کشور
🔹نقد عملکرد بخشهای مختلف جامعه، در حوزه محیط زیست، منابع طبیعی و مدیریت منابع آب و انرژی
🔹دولت سیزدهم و مهمترین مطالبات و پیشنهادها
🔴📛 این نشست: با محوریت چالش آتشسوزی در زاگرس
✳️ سهشنبه، ۱ تیر ۱۴۰۰ - ساعت ۲۱:۳۰
✳️⛔️ برای پیوستن و عضویت در کلاب شبکه ملی و دسترسی راحتتر به اتاق باشگاه و حضور در گفتگوها، لطفا روی نشانی زیر ضربه بزنید و عضو باشگاه شوید:
https://www.clubhouse.com/club/iranengos
🆔 @IranENGOs
#چالش
#زاگرس_در_آتش
✳️ در اتاق گفتگوی شبکه تشکلهای مردمنهاد محیط زیست و منابع طبیعی کشور در کلابهاوس، با افتخار، در خدمت شما هستیم؛
🔹 در کنار اتحادیه انجمنهای علمی-دانشجویی محیط زیست دانشگاههای ایران و باشگاه دانشجویان حامی محیط زیست و منابع طبیعی و تشکلهای مردمنهاد سراسر کشور، سلسله گفتگوهایی با موضوع:
🔸 دولتها و چالشهای توسعه پایدار 🔸
را برگزار میکنیم:
🔹گفتگوی تشکلها، فعالان، کنشگران و کارشناسان محیط زیست و منابع طبیعی کشور
🔹نقد عملکرد بخشهای مختلف جامعه، در حوزه محیط زیست، منابع طبیعی و مدیریت منابع آب و انرژی
🔹دولت سیزدهم و مهمترین مطالبات و پیشنهادها
🔴📛 این نشست: با محوریت چالش آتشسوزی در زاگرس
✳️ سهشنبه، ۱ تیر ۱۴۰۰ - ساعت ۲۱:۳۰
✳️⛔️ برای پیوستن و عضویت در کلاب شبکه ملی و دسترسی راحتتر به اتاق باشگاه و حضور در گفتگوها، لطفا روی نشانی زیر ضربه بزنید و عضو باشگاه شوید:
https://www.clubhouse.com/club/iranengos
🆔 @IranENGOs
Forwarded from قرار سبز (قرار سبز گرافیک)
#من_هم_یک_محیط_بانم
✅ محیط بان، ایثار و محیط زیست
در اقصی نقاط جهان، #محیط_بان ها بعنوان آخرین و مهمترین حلقه #حفاظت_از_محیط_زیست فعالیت می کنند. حلقه ای که اتصال درستش با جوامع محلی می تواند سبب بالا رفتن کیفیت حفاظت شود. بدیهی است که #دولت ها نیز باید با وضع #قوانین_حمایتی برای اصلاح شرایط کار و معیشت محیط بانان اقدامات لازم را انجام دهند.
در #قرار_سبز ، #مانیز_مردمی_هستیم که دانش و قدرت کافی برای رسیدن به #ایرانشهرسبز را داریم. ما #نسل_احیا_کننده ، #نسل_بازگرداننده و #بخشی_از_راه_حل هستیم. پس👇
🔷 یکصدا برای وضع #قوانین_حمایتی_از_محیط_بان ها تلاش می کنیم.
🔷 در قالب نیروی #داوطلب و #همیار_طبیعت در شرایط بحرانی مثل #آتشسوزی_در_طبیعت و... به کمک محیط بانان می شتابیم.
🔷 اقدام به #آموزش_جوامع_محلی برای یاری #محیط_بانان در حفاظت از محیط زیست می کنیم.
🖼 #پوسترمشترک #روز_محیط_بان با #مشارکت بیش از ۱۲۰ گروه داوطلب و مردمی حامی محیط زیست ، گردشگری و رسانه به کوشش کارگروه #قرارسبزگرافیک گروه مردمی #قرارسبز
https://t.iss.one/gharaaresabz
#هر_روز_یک_پیام #ما_بخشی_از_راه_حل_هستیم
🔻شما هم به این مشارکت دعوتید.😊🙏
✅ محیط بان، ایثار و محیط زیست
در اقصی نقاط جهان، #محیط_بان ها بعنوان آخرین و مهمترین حلقه #حفاظت_از_محیط_زیست فعالیت می کنند. حلقه ای که اتصال درستش با جوامع محلی می تواند سبب بالا رفتن کیفیت حفاظت شود. بدیهی است که #دولت ها نیز باید با وضع #قوانین_حمایتی برای اصلاح شرایط کار و معیشت محیط بانان اقدامات لازم را انجام دهند.
در #قرار_سبز ، #مانیز_مردمی_هستیم که دانش و قدرت کافی برای رسیدن به #ایرانشهرسبز را داریم. ما #نسل_احیا_کننده ، #نسل_بازگرداننده و #بخشی_از_راه_حل هستیم. پس👇
🔷 یکصدا برای وضع #قوانین_حمایتی_از_محیط_بان ها تلاش می کنیم.
🔷 در قالب نیروی #داوطلب و #همیار_طبیعت در شرایط بحرانی مثل #آتشسوزی_در_طبیعت و... به کمک محیط بانان می شتابیم.
🔷 اقدام به #آموزش_جوامع_محلی برای یاری #محیط_بانان در حفاظت از محیط زیست می کنیم.
🖼 #پوسترمشترک #روز_محیط_بان با #مشارکت بیش از ۱۲۰ گروه داوطلب و مردمی حامی محیط زیست ، گردشگری و رسانه به کوشش کارگروه #قرارسبزگرافیک گروه مردمی #قرارسبز
https://t.iss.one/gharaaresabz
#هر_روز_یک_پیام #ما_بخشی_از_راه_حل_هستیم
🔻شما هم به این مشارکت دعوتید.😊🙏
Forwarded from باڵــوێـــزانی ژیــــنگە🐿
قربانیان ستاد احیاء
و
زیاده خواهی های هیأت امحاء!
اوایل دهه هشتاد بود که احداث ده ها سد، هزاران حلقه چاه عمیق غیرمجاز، اجرایی شدن پروژه ی میانگذر و البته تکثیر قارچی باغات سیب و انگور و گیلاس و... حول دریاچه در کنار بارش های نامنظم و کاهش سطح نزولات آسمانی، هشدار کارشناسان محیط زیست را در پی داشت و همان شد که چندسال بعد، ستاد احیاء با نیت خیر بازگردندان حیات به یغما رفته ی دریاچه، شکل گرفت و خیزشی به قصد احیاء جان گرفت..
در این میان اما، چندی صاحب تجربه، ذیفن و کارکشته، باانحراف از هدف اصلی و سوق دادن ستاد در باتلاق فن بودجه ستانی ، عملاً احیاء جیب هیأتی را بر کیفیت احیاء دریاچه ملی، تفوق بخشیدند و همان آغازین توجیه و تقلا، سبب ساز چرخشی اساسی شد که متأسفانه ماحصلش آنی شد که امروز هست و همه شاهدیم!
ترسالی ها نیز به مدد آمد و توجیه لازم برای بازی با تراز و اعداد و ارقام میسور گرداند و صدالبته شعار محیط زیستی دولت محیط نیستی هم قوز بالا قوز شد تا بودجه ستانان و بودجه ریزان، هم کاسه شوند و کیسه ها به نفع كيسه دوزها، سركيسه شوند!
شوي هاي رسانه اي يكي از ابزار توجيه هيأت چندنفره شد و هر ازگاهی با هشدارها و بالاکشیدن بادبان ها، طوفان های نمکی را بهانه کردند تا با فن هژمونی مطالبه گری زرد، بودجه ریزان مخالف تزریق را در مقابل مردم قرار داده و به زانو درآورند!
در این بین، ابزار قدرت و تحریک تعصبات کور نیز، اهرم هایی شد تا احساسات را به مدد خواست و اغراض خود بشورانند و همان نیز یار شد تا میلیاردها، بودجه به سمت کوچه هیأت سرازیر شود و روغن آش نپخته، استخر شنای بودجه ستانان گردد!
اینک بعد از یک دهه، آثار شوم اقدامات نسجیده ی دولت نهم و دهم با شوی های رسانه ای ستاد احیاء، تنها دستاوردی که برای احیاء داشته، امید به حقابه ی ده ها سداحداثی توسط اعوان ستاد و نیز هدایت آب در کانال وتونل های انحرافی است که نتیجه آن متعاقب اقدامات نابخردانه گذشته، تلنبار شدن بیخردی ها و ندانم کاری ها و اثرنابخشودنی آن، در نابودی طبیعت مبدأ انتقال آب وحوضه آبریز آنهاست به نحوی که هزاران میلیارد سرمایه گذاری در سد ملی سردشت و نیروگاه برقابی و نیز سیستم آبیاری تحت فشار زمین های اطراف، در کنار ده ها سرمایه نمادین،انسانی و مادی دگر مورد تهدید جدی قرار گرفته و علی رغم آن، تنش های قومی ومحلی نیز بر سرآب، حتمی می نمایاد🙏
از فحوای اتفاقات روز، چنین پیداست که مرگ دو خبرنگار ایسنا و ایرنا در مسیر تهیه گزارش از توفیقات ادعایی ستاد احیاء و آسیب دیدگی بسیار دگر، نه اولین و نه آخرین قربانی ستاد احیاء خواهد بود و بلکه هیأت امحا با توری که پهن کرده اند، سوای از موارد مشهود روز، ده ها و صدها قربانی دگر را نیز روی دست ملت و دولت خواهد گذاشت و فقط کافیست منتظر بمانیم تا صدای اره ای که قفل امنیت را در این سرای بُرش زده است، فردا روزها به گوش برسد و شنیده شود..
آن روز برای آنانی که توان شنیدن دارند،شروع شده ولی افسوس که هیچگاه مجال بازگشت به گذشته وجبران هزینه های تحمیلی گزافی که هیأت امحاء بر روح خسته ی این مملکت وسرزمین تحمیل کردند، نیست و نخواهد بود..
کاش می بودیم و قضاوت نسل فردا را در مورد اقدامات هیأت امحاء و عادت مألوف سکوت مدعیان را می دیدیم، بلکه در سایر موارد مشابه، عبرتی می گرفتیم و چنین نمی بودیم که بودیم و اجازه نمی دادیم چنین کنند که کردند!
#محیط_زیست_ایران
#دریاچه_ارومیه
#ستاد_احیاء
#شوی_رسانه_ای
#امحاء_سرمایه_ها
#اتوبوس_مرگ
#خبرنگاران_محیط_زیست
@balvezani_jinga
---
https://www.instagram.com/p/CQgOT23rjWz/?utm_medium=copy_link
و
زیاده خواهی های هیأت امحاء!
اوایل دهه هشتاد بود که احداث ده ها سد، هزاران حلقه چاه عمیق غیرمجاز، اجرایی شدن پروژه ی میانگذر و البته تکثیر قارچی باغات سیب و انگور و گیلاس و... حول دریاچه در کنار بارش های نامنظم و کاهش سطح نزولات آسمانی، هشدار کارشناسان محیط زیست را در پی داشت و همان شد که چندسال بعد، ستاد احیاء با نیت خیر بازگردندان حیات به یغما رفته ی دریاچه، شکل گرفت و خیزشی به قصد احیاء جان گرفت..
در این میان اما، چندی صاحب تجربه، ذیفن و کارکشته، باانحراف از هدف اصلی و سوق دادن ستاد در باتلاق فن بودجه ستانی ، عملاً احیاء جیب هیأتی را بر کیفیت احیاء دریاچه ملی، تفوق بخشیدند و همان آغازین توجیه و تقلا، سبب ساز چرخشی اساسی شد که متأسفانه ماحصلش آنی شد که امروز هست و همه شاهدیم!
ترسالی ها نیز به مدد آمد و توجیه لازم برای بازی با تراز و اعداد و ارقام میسور گرداند و صدالبته شعار محیط زیستی دولت محیط نیستی هم قوز بالا قوز شد تا بودجه ستانان و بودجه ریزان، هم کاسه شوند و کیسه ها به نفع كيسه دوزها، سركيسه شوند!
شوي هاي رسانه اي يكي از ابزار توجيه هيأت چندنفره شد و هر ازگاهی با هشدارها و بالاکشیدن بادبان ها، طوفان های نمکی را بهانه کردند تا با فن هژمونی مطالبه گری زرد، بودجه ریزان مخالف تزریق را در مقابل مردم قرار داده و به زانو درآورند!
در این بین، ابزار قدرت و تحریک تعصبات کور نیز، اهرم هایی شد تا احساسات را به مدد خواست و اغراض خود بشورانند و همان نیز یار شد تا میلیاردها، بودجه به سمت کوچه هیأت سرازیر شود و روغن آش نپخته، استخر شنای بودجه ستانان گردد!
اینک بعد از یک دهه، آثار شوم اقدامات نسجیده ی دولت نهم و دهم با شوی های رسانه ای ستاد احیاء، تنها دستاوردی که برای احیاء داشته، امید به حقابه ی ده ها سداحداثی توسط اعوان ستاد و نیز هدایت آب در کانال وتونل های انحرافی است که نتیجه آن متعاقب اقدامات نابخردانه گذشته، تلنبار شدن بیخردی ها و ندانم کاری ها و اثرنابخشودنی آن، در نابودی طبیعت مبدأ انتقال آب وحوضه آبریز آنهاست به نحوی که هزاران میلیارد سرمایه گذاری در سد ملی سردشت و نیروگاه برقابی و نیز سیستم آبیاری تحت فشار زمین های اطراف، در کنار ده ها سرمایه نمادین،انسانی و مادی دگر مورد تهدید جدی قرار گرفته و علی رغم آن، تنش های قومی ومحلی نیز بر سرآب، حتمی می نمایاد🙏
از فحوای اتفاقات روز، چنین پیداست که مرگ دو خبرنگار ایسنا و ایرنا در مسیر تهیه گزارش از توفیقات ادعایی ستاد احیاء و آسیب دیدگی بسیار دگر، نه اولین و نه آخرین قربانی ستاد احیاء خواهد بود و بلکه هیأت امحا با توری که پهن کرده اند، سوای از موارد مشهود روز، ده ها و صدها قربانی دگر را نیز روی دست ملت و دولت خواهد گذاشت و فقط کافیست منتظر بمانیم تا صدای اره ای که قفل امنیت را در این سرای بُرش زده است، فردا روزها به گوش برسد و شنیده شود..
آن روز برای آنانی که توان شنیدن دارند،شروع شده ولی افسوس که هیچگاه مجال بازگشت به گذشته وجبران هزینه های تحمیلی گزافی که هیأت امحاء بر روح خسته ی این مملکت وسرزمین تحمیل کردند، نیست و نخواهد بود..
کاش می بودیم و قضاوت نسل فردا را در مورد اقدامات هیأت امحاء و عادت مألوف سکوت مدعیان را می دیدیم، بلکه در سایر موارد مشابه، عبرتی می گرفتیم و چنین نمی بودیم که بودیم و اجازه نمی دادیم چنین کنند که کردند!
#محیط_زیست_ایران
#دریاچه_ارومیه
#ستاد_احیاء
#شوی_رسانه_ای
#امحاء_سرمایه_ها
#اتوبوس_مرگ
#خبرنگاران_محیط_زیست
@balvezani_jinga
---
https://www.instagram.com/p/CQgOT23rjWz/?utm_medium=copy_link
Instagram
Forwarded from بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک (Raouf Azari)
گەشتی پاسکیڵ سوارانی ژینگەپارێز و بەڕووپارێز بە دەوری شارە شەھیدەکەی سەردەشت،
سەرلەبەیانی ٧ی پووشپەڕی ٢٧٢١ی کوردی بۆ ڕێزگرتن لە مەقامی شەھید و زامدارەکانی کیمیابارانی سەردەشت و گەیاندنی پەیامی؛
« بە چارەسەری ئاشتی، بەرەنگاری برینە مێژووییەکان مان دەبینەوە»
https://t.iss.one/Sopskf/5141
-----
تور دوچرخەسواران حافظ محیط زیست و بلوطبان به دور شهرشهید سردشت در صبحگاه هفتم تیرماه ۱۴۰۰ به منظور ارج نهادن مقام شهدا و جانبازان شیمیایی شهر سردشت و رساندن پیام
«با مرهم ئاشتی، به درمان زخم های کهن مان خواهیم شتافت»
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#بلوطبانان_پا_به_ركاب
#مهربانی_های_کوچک
#بمباران_شیمیایی_سردشت
#سالیاد
#مقام_شهدا_و_جانبازان
#مسئولیت_ما
#رکابزنی_مسئولانه
#پیام_دوچرخه_سواران
#مرهم_صلح
@sopskf
سەرلەبەیانی ٧ی پووشپەڕی ٢٧٢١ی کوردی بۆ ڕێزگرتن لە مەقامی شەھید و زامدارەکانی کیمیابارانی سەردەشت و گەیاندنی پەیامی؛
« بە چارەسەری ئاشتی، بەرەنگاری برینە مێژووییەکان مان دەبینەوە»
https://t.iss.one/Sopskf/5141
-----
تور دوچرخەسواران حافظ محیط زیست و بلوطبان به دور شهرشهید سردشت در صبحگاه هفتم تیرماه ۱۴۰۰ به منظور ارج نهادن مقام شهدا و جانبازان شیمیایی شهر سردشت و رساندن پیام
«با مرهم ئاشتی، به درمان زخم های کهن مان خواهیم شتافت»
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#بلوطبانان_پا_به_ركاب
#مهربانی_های_کوچک
#بمباران_شیمیایی_سردشت
#سالیاد
#مقام_شهدا_و_جانبازان
#مسئولیت_ما
#رکابزنی_مسئولانه
#پیام_دوچرخه_سواران
#مرهم_صلح
@sopskf
Telegram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
Forwarded from محمد درویش
🌳هر آمدنی یه رفتنی داره ...🌳
🇮🇷 @darvishnameh
1️⃣ یکی از خاطرات حضورم در موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور برمیگردد به بیش از سه دههی پیش، زمانی که کاملاً جوان و بیتجربه بودم و از یک ماموریت دشوار پانزدهروزه به منطقه بدلند در فیلهخاصه میانه برگشته بودم؛ ماموریتی که هدفش پروفیلبرداری از آبراهههای متعدد آن هزاردره ی بیانتها با دوربین تئودولیت بود. یکی از پیشکسوتانِ آن روز در بخش تحقیقات مرتع، وقتی ظاهرِ خاکآلود اما خندانم را دید، گفت: درویش! چند روز پیش نوهام یقه مرا گرفته و میگوید: بابابزرگ! پس تو در طول این همه سال چه کردی که همچنان وضعیت مراتع ما خوب نیست و گرد و خاک بیشتر شده؟! او ادامه داد: الان وقتی به گذشته مینگرم، هیچ پاسخی برای نوهام ندارم و عملاً نمیتوانم از عملکردم دفاع کنم ... چون او راست میگفت و من نتوانستم چراغی را روشن کنم که اینک به آن بیاویزم و در نهایت با لحنی پدرانه از من خواهش کرد از این تجربه تلخ عبرت گرفته و به نحوی خدمت کنم که وقتی نوبت به بازنشستگیام رسید، این احساس تلخِ بیمصرفبودن را دوباره تجربه نکنم ...
2️⃣ و خوشحالم که اینک وقتی به همهی آن سالها مینگرم، با افتخار درمییابم که من برای فرزندِ اروند خاطرات فراوانی از میاندشت در سرخچشمه تا تنگزندان در ناغان؛ از میلکی در هرمزگان تا سقالکسار در گیلان؛ از کمجان در فارس تا کانیبرازان در مهاباد؛ از الگن در کهگیلویه تا سردشت در آذربایجان غربی؛ از پاقلات در لامرد تا دیزباد بالا در خراسان؛ از کلمرز در کهنوج تا منصورآباد در رفسنجان؛ از بندر دیر در بوشهر تا باغشهر زنوز در مرند؛ از کلات نادری در خراسان تا بورالان در ماکو و ... دارم تا تعریف کنم؛ برایش خواهم گفت که اگر نبودم احتمالاً حال چند محیطبان، چند فعال محیطزیست، چند درخت و چند حیوان به خوبی امروز نبود ... و اینها همه بهانههایی است برای آفرینش لذتی غیرقابل ارزشگذاری که آن را رضایت قلبی مینامم ...
3️⃣ از نخستین روز امردادماه ظاهراً بازنشسته خواهم شد، اما تا روزی که زنده باشم و تا روزی که بتوانم با یادداشتهایم با شما در ارتباط بمانم، به تلاشم ادامه داده و تا لحظهی اخراج از زمین بازنشسته نخواهم شد! تازه چه کسی گفته که کنشگران، نویسندگان، شعرا، دانشمندان و پژوهشگران بازنشسته میشوند؟ آنها حتی پس از پایان ماموریتشان در زمین همچنان زنده و فعال و پرنفس به تابآوری زمینیان ادامه میدهند تا وقتی که همچنان به یادداشتها و نشانزدهاشان ارجاع داده میشود ...
#بازنشستگی_محمد_درویش
https://www.instagram.com/p/CQscPYfBz9B/?utm_medium=copy_link
🇮🇷 @darvishnameh
1️⃣ یکی از خاطرات حضورم در موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور برمیگردد به بیش از سه دههی پیش، زمانی که کاملاً جوان و بیتجربه بودم و از یک ماموریت دشوار پانزدهروزه به منطقه بدلند در فیلهخاصه میانه برگشته بودم؛ ماموریتی که هدفش پروفیلبرداری از آبراهههای متعدد آن هزاردره ی بیانتها با دوربین تئودولیت بود. یکی از پیشکسوتانِ آن روز در بخش تحقیقات مرتع، وقتی ظاهرِ خاکآلود اما خندانم را دید، گفت: درویش! چند روز پیش نوهام یقه مرا گرفته و میگوید: بابابزرگ! پس تو در طول این همه سال چه کردی که همچنان وضعیت مراتع ما خوب نیست و گرد و خاک بیشتر شده؟! او ادامه داد: الان وقتی به گذشته مینگرم، هیچ پاسخی برای نوهام ندارم و عملاً نمیتوانم از عملکردم دفاع کنم ... چون او راست میگفت و من نتوانستم چراغی را روشن کنم که اینک به آن بیاویزم و در نهایت با لحنی پدرانه از من خواهش کرد از این تجربه تلخ عبرت گرفته و به نحوی خدمت کنم که وقتی نوبت به بازنشستگیام رسید، این احساس تلخِ بیمصرفبودن را دوباره تجربه نکنم ...
2️⃣ و خوشحالم که اینک وقتی به همهی آن سالها مینگرم، با افتخار درمییابم که من برای فرزندِ اروند خاطرات فراوانی از میاندشت در سرخچشمه تا تنگزندان در ناغان؛ از میلکی در هرمزگان تا سقالکسار در گیلان؛ از کمجان در فارس تا کانیبرازان در مهاباد؛ از الگن در کهگیلویه تا سردشت در آذربایجان غربی؛ از پاقلات در لامرد تا دیزباد بالا در خراسان؛ از کلمرز در کهنوج تا منصورآباد در رفسنجان؛ از بندر دیر در بوشهر تا باغشهر زنوز در مرند؛ از کلات نادری در خراسان تا بورالان در ماکو و ... دارم تا تعریف کنم؛ برایش خواهم گفت که اگر نبودم احتمالاً حال چند محیطبان، چند فعال محیطزیست، چند درخت و چند حیوان به خوبی امروز نبود ... و اینها همه بهانههایی است برای آفرینش لذتی غیرقابل ارزشگذاری که آن را رضایت قلبی مینامم ...
3️⃣ از نخستین روز امردادماه ظاهراً بازنشسته خواهم شد، اما تا روزی که زنده باشم و تا روزی که بتوانم با یادداشتهایم با شما در ارتباط بمانم، به تلاشم ادامه داده و تا لحظهی اخراج از زمین بازنشسته نخواهم شد! تازه چه کسی گفته که کنشگران، نویسندگان، شعرا، دانشمندان و پژوهشگران بازنشسته میشوند؟ آنها حتی پس از پایان ماموریتشان در زمین همچنان زنده و فعال و پرنفس به تابآوری زمینیان ادامه میدهند تا وقتی که همچنان به یادداشتها و نشانزدهاشان ارجاع داده میشود ...
#بازنشستگی_محمد_درویش
https://www.instagram.com/p/CQscPYfBz9B/?utm_medium=copy_link
Forwarded from شبکه تشکلهای محیط زیست، منابع طبیعی و توسعه پایدار کشور
⛔️📣 خــــــبــــــرداااار 📣⛔️
✳️ یک ماه مانده به آغاز به کار رسمی دولت سیزدهم، مشتاق و منتظر حضورتان هستیم در باشگاه شبکه تشکلهای محیط زیست و منابع طبیعی کشور در کلابهاوس، تا از دیدگاههای ارزشمندتان در خصوص:
🔸 شاخصهای مورد نیاز برای ریاست سازمان حفاظت محیط زیست 🔸
بهرهمند شویم.
✳️ محورهای گفتگو:
🔹 چارچوبها و معیارهای موفقیت سازمان حفاظت محیط زیست
🔹 بررسی شاخصهای فردی و عملکردی لازم برای مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست، بدون ورود به مصادیق
🔹 گفتگو درباره عوامل قوت و ضعف سازمان
⬅️ زمان: چهارشنبه، ۹ تیر ۱۴۰۰، ساعت ۲۱
⬅️ نشانی باشگاه شبکه در کلابهاوس:
www.clubhouse.com/club/iranengos
✳️ لطفا پس از ورود به نشانی بالا، باشگاه را follow کنید و در زمان جلسه، بر روی عنوان بحث، ضربه بزنید و وارد اتاق شوید.
🔸 با تشکر و احترام دوباره
🆔 @IranENGOs
✳️ یک ماه مانده به آغاز به کار رسمی دولت سیزدهم، مشتاق و منتظر حضورتان هستیم در باشگاه شبکه تشکلهای محیط زیست و منابع طبیعی کشور در کلابهاوس، تا از دیدگاههای ارزشمندتان در خصوص:
🔸 شاخصهای مورد نیاز برای ریاست سازمان حفاظت محیط زیست 🔸
بهرهمند شویم.
✳️ محورهای گفتگو:
🔹 چارچوبها و معیارهای موفقیت سازمان حفاظت محیط زیست
🔹 بررسی شاخصهای فردی و عملکردی لازم برای مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست، بدون ورود به مصادیق
🔹 گفتگو درباره عوامل قوت و ضعف سازمان
⬅️ زمان: چهارشنبه، ۹ تیر ۱۴۰۰، ساعت ۲۱
⬅️ نشانی باشگاه شبکه در کلابهاوس:
www.clubhouse.com/club/iranengos
✳️ لطفا پس از ورود به نشانی بالا، باشگاه را follow کنید و در زمان جلسه، بر روی عنوان بحث، ضربه بزنید و وارد اتاق شوید.
🔸 با تشکر و احترام دوباره
🆔 @IranENGOs
🔻بزها یا آدمها؛ مساله این نیست!🔻
🇮🇷 @darvishnameh
1️⃣ اینجا در جوار جاده منتهی به روستای دلی - از توابع باغملک - است. عکس را #سمیه_علیدشت از فعالان محیطزیستی قلعهتُل ظهر امروز - ۱۲ تیر ۱۴۰۰ - گرفته و برایم ارسال کرده است. بیش از ۱۰۰ راس بز زیر سایه این درخت بلوط از شر گرما ماوا گرفتهاند؛ خدمتی که این تکدرخت، این هموطنِ نجیب و سبزِ ما به بزها ارایه میدهد، چقدر میارزد؟ آیا در نظام ارزشگذاری اقتصادی ما، این خدمتِ درختان محاسبه میشود؟ اصلاً آیا چوپانان و دامهاشان، همانهایی نیستند که با چرای بیرویه، امکان زادآوری طبیعی بلوطها، بنهها و ارژنهای زاگرس را از میان بردهاند! راستی بزها مقصرند یا آدمها؟
2️⃣ دوباره به عکس دقت کنید: اینجا ظاهراً یک زمین زراعی است؛ اما واقعیت را همان تکدرخت بلوط افشاء کرده است! چرا که اینجا بخشی از رویشگاه زاگرس بوده که آرام آرام با شخم در زیراشکوب جنگل و حضور دام مازاد بر ظرفیت و نیز کتزنی و آتشسوزیهای عمدی و غیرعمدی، از تعداد درختان کاستهاند تا آفتاب بیشتری به زمین خورده، غذا برای دام و تولید زراعی افزایش یابد. اما آیا این روش پایدار است؟ تا کی میتوان اینگونه روزگار گذراند؟
3️⃣ واقعیت ماجرا این است که نه بزها مقصرند و نه جامعه محلی. مقصر دولتها هستند که از فهم لازم برای طراحی چیدمان توسعه متناسب با توانمندیهای بومشناختی منطقه به تفکیک سی و یک استان کشور برخوردار نیستند. مقصر آنهایی هستند که به جای استفاده از کلنگ مدیریتی با مدیریت کلنگی مملکت را اداره میکنند. قصه تلخ خفگی میلیونها قطعه ماهی در جوار دیوار مرزی هورالعظیم هم ناشی از همین بیخردی و آزمندی است که همه کشورهای منطقه، یعنی ایران، عراق، سوریه و ترکیه در آن مقصرند. نباید توپ را در زمین مردم بینوایی اندازیم که هیچ راهی برای تامین معیشت خود، جز بریدنِ همان شاخهای که رویش نشستهاند، ندارند.
#سمیه_علیدشت
#انجمن_محیط_زیستی_قلعه_تل
#باغملک
#فاجعه_در_هورالعظیم
#بزها_مقصرند_یا_آدمها
#مدیریت_کلنگی
#کلنگ_مدیریتی
#زاگرس
#فشار_دام
https://www.instagram.com/p/CQ3GWrSlgdi/?utm_medium=copy_link
🇮🇷 @darvishnameh
1️⃣ اینجا در جوار جاده منتهی به روستای دلی - از توابع باغملک - است. عکس را #سمیه_علیدشت از فعالان محیطزیستی قلعهتُل ظهر امروز - ۱۲ تیر ۱۴۰۰ - گرفته و برایم ارسال کرده است. بیش از ۱۰۰ راس بز زیر سایه این درخت بلوط از شر گرما ماوا گرفتهاند؛ خدمتی که این تکدرخت، این هموطنِ نجیب و سبزِ ما به بزها ارایه میدهد، چقدر میارزد؟ آیا در نظام ارزشگذاری اقتصادی ما، این خدمتِ درختان محاسبه میشود؟ اصلاً آیا چوپانان و دامهاشان، همانهایی نیستند که با چرای بیرویه، امکان زادآوری طبیعی بلوطها، بنهها و ارژنهای زاگرس را از میان بردهاند! راستی بزها مقصرند یا آدمها؟
2️⃣ دوباره به عکس دقت کنید: اینجا ظاهراً یک زمین زراعی است؛ اما واقعیت را همان تکدرخت بلوط افشاء کرده است! چرا که اینجا بخشی از رویشگاه زاگرس بوده که آرام آرام با شخم در زیراشکوب جنگل و حضور دام مازاد بر ظرفیت و نیز کتزنی و آتشسوزیهای عمدی و غیرعمدی، از تعداد درختان کاستهاند تا آفتاب بیشتری به زمین خورده، غذا برای دام و تولید زراعی افزایش یابد. اما آیا این روش پایدار است؟ تا کی میتوان اینگونه روزگار گذراند؟
3️⃣ واقعیت ماجرا این است که نه بزها مقصرند و نه جامعه محلی. مقصر دولتها هستند که از فهم لازم برای طراحی چیدمان توسعه متناسب با توانمندیهای بومشناختی منطقه به تفکیک سی و یک استان کشور برخوردار نیستند. مقصر آنهایی هستند که به جای استفاده از کلنگ مدیریتی با مدیریت کلنگی مملکت را اداره میکنند. قصه تلخ خفگی میلیونها قطعه ماهی در جوار دیوار مرزی هورالعظیم هم ناشی از همین بیخردی و آزمندی است که همه کشورهای منطقه، یعنی ایران، عراق، سوریه و ترکیه در آن مقصرند. نباید توپ را در زمین مردم بینوایی اندازیم که هیچ راهی برای تامین معیشت خود، جز بریدنِ همان شاخهای که رویش نشستهاند، ندارند.
#سمیه_علیدشت
#انجمن_محیط_زیستی_قلعه_تل
#باغملک
#فاجعه_در_هورالعظیم
#بزها_مقصرند_یا_آدمها
#مدیریت_کلنگی
#کلنگ_مدیریتی
#زاگرس
#فشار_دام
https://www.instagram.com/p/CQ3GWrSlgdi/?utm_medium=copy_link
Instagram
سردشت،استمرار سیطره ی چتر سیاه خردل و ضرورت بازیافت مسئولیت!
اگر ۳۴ سال قبل(هفتم تیرماه ۱۳۶۶) شهر سردشت و شهروندانش، قربانی گاز خردل با عاملیت دشمن شدند، هم اکنون نیز همان شهر وشهروندان جانبازش، قربانی مسئولیت نشناسی مسئولانی هستند که جز زبان زور و هتهدید و ارعاب کنشگران مدنی و فعالان محیط زیستی، رسالتی برای خود قایل نیستند!
امنیت فقط در آسمان بدون پرنده ی آهنین بمب افکن و قفل مرزها نیست بلکه آسمان بی پرنده، رودخانه از جریان افتاده ، بلوط در حصر شعله ها، محیط زیستی ناسالم، آب آلوده، هوای ناپاک و فضای ارعاب کنشگری اجتماعی نیز خردلی است که جرعه جرعه سلامتی و امید را می زداید..
امروز سیزدهم تیرماه(فقط پنج روز پس از سالیاد بمباران شیمیایی و حضور پرشور معاون اول رییس مجلس شورا در مزار شهدا)، آسمان سردشت ذیل سایه چتر سیاه ناشی از تحریق محل دپوی پسماند شهر، به نفس های آخر رسیده و از بلوط ها(کپسول اکسیژن ساز) و آب زاب( پرستار تاول زدای جانبازان شیمیایی) هم خبری نیست چه اینکه اولی با تخریب های گونه گون و دومی نیز با انتقال ناجوانمردانه، موهبت شان از جغرافیای سردشت زدوده شد و اینک خیل جانبازان بازمانده از بمباران شیمیایی اند و تحمل دردهای کلیوی ناشی از آب شرب آلوده یا دودغلیظ ناشی از تحریق دپوی زباله ی شهر در دل جنگل هال بلوط!
امروز و چند روز دگر نیز مردم سردشت از تصویر دل انگیز طلوع خورشید محروم شده و خواهند شد و به جایش؛
غروب بسیاری از رؤیاها و آرزوهای خود را به سوگ نشسته وخواهند نشست!
خیل جوانان فراری داده شده ی مستأصل ایستاده در جنگل های مرزی ترکیه، یونان، صربستان و برگشته با قامتی افتاده و در تابوت مرگ، کولبران قطع نخاعی و سفره های خالی از طعام، واز همه مهم تر در دل جنگل و کوهستان، حسرت هوای پاک و جریان زاب، دستاورد بی مسئولیتی مسئولانی است که به جای برافروختن شمع امید، دیوانه وار به شلیک در تاریکی عادت کرده اند...
از مسئول مسئولیت نشناس ملولیم و مسئول مسئولیت پذیر، مسئولیت شناس و رافع این حجم از نامرادی سردشت و مردمان مرزدار سردشت مان ،آرزوست... اگر نیکزاد(معاون اول رییس مجلس)و رییسی(رییس دولت سیزدهم) مددی رسانند...
گرچه شایستگان بر صندلی و دورنگه داشته شده از صندلی مسئولیت نیز در این سرای کم نداریم اما حتمن جایی از کار عیبی دارد که در پس ۳۴ سال پساشیمیایی، همچنان شعله دپوی زباله، زبانه می کشد و نفس جانبازان شیمیایی را و کنشگران سبزاندیش این دیار را می بُرد و می مکد!
عیبی هست و اگر هست چرا درمان، چنان ناکارآمد شده است؟!
چه زود دیر می شود اگر، همین امروز وفردا، برای #بازیافت_مسئولیت، کاری نکنید و نکنیم...
___
•کلیپ پیوست را ملاحظه بفرمایید، شاید که رسالت بازیافت مسئولیت، با همت شما، تحقق یابد...
👇👇👇
https://t.iss.one/oaktreeloverbiker/497
🚴🏻♂️♻️🔥
#بلوطبانان_پا_به_رکاب
#سردشت
#بمباران_شیمیایی
#مسئولیت_نشناسی
#دپوی_زباله
#تبخیر_رسالت
#تحریق_جان
#وعده_نیکزاد
#دولت_رییسی
#همت_کنشگری
#بازیافت_مسئولیت
_
اگر ۳۴ سال قبل(هفتم تیرماه ۱۳۶۶) شهر سردشت و شهروندانش، قربانی گاز خردل با عاملیت دشمن شدند، هم اکنون نیز همان شهر وشهروندان جانبازش، قربانی مسئولیت نشناسی مسئولانی هستند که جز زبان زور و هتهدید و ارعاب کنشگران مدنی و فعالان محیط زیستی، رسالتی برای خود قایل نیستند!
امنیت فقط در آسمان بدون پرنده ی آهنین بمب افکن و قفل مرزها نیست بلکه آسمان بی پرنده، رودخانه از جریان افتاده ، بلوط در حصر شعله ها، محیط زیستی ناسالم، آب آلوده، هوای ناپاک و فضای ارعاب کنشگری اجتماعی نیز خردلی است که جرعه جرعه سلامتی و امید را می زداید..
امروز سیزدهم تیرماه(فقط پنج روز پس از سالیاد بمباران شیمیایی و حضور پرشور معاون اول رییس مجلس شورا در مزار شهدا)، آسمان سردشت ذیل سایه چتر سیاه ناشی از تحریق محل دپوی پسماند شهر، به نفس های آخر رسیده و از بلوط ها(کپسول اکسیژن ساز) و آب زاب( پرستار تاول زدای جانبازان شیمیایی) هم خبری نیست چه اینکه اولی با تخریب های گونه گون و دومی نیز با انتقال ناجوانمردانه، موهبت شان از جغرافیای سردشت زدوده شد و اینک خیل جانبازان بازمانده از بمباران شیمیایی اند و تحمل دردهای کلیوی ناشی از آب شرب آلوده یا دودغلیظ ناشی از تحریق دپوی زباله ی شهر در دل جنگل هال بلوط!
امروز و چند روز دگر نیز مردم سردشت از تصویر دل انگیز طلوع خورشید محروم شده و خواهند شد و به جایش؛
غروب بسیاری از رؤیاها و آرزوهای خود را به سوگ نشسته وخواهند نشست!
خیل جوانان فراری داده شده ی مستأصل ایستاده در جنگل های مرزی ترکیه، یونان، صربستان و برگشته با قامتی افتاده و در تابوت مرگ، کولبران قطع نخاعی و سفره های خالی از طعام، واز همه مهم تر در دل جنگل و کوهستان، حسرت هوای پاک و جریان زاب، دستاورد بی مسئولیتی مسئولانی است که به جای برافروختن شمع امید، دیوانه وار به شلیک در تاریکی عادت کرده اند...
از مسئول مسئولیت نشناس ملولیم و مسئول مسئولیت پذیر، مسئولیت شناس و رافع این حجم از نامرادی سردشت و مردمان مرزدار سردشت مان ،آرزوست... اگر نیکزاد(معاون اول رییس مجلس)و رییسی(رییس دولت سیزدهم) مددی رسانند...
گرچه شایستگان بر صندلی و دورنگه داشته شده از صندلی مسئولیت نیز در این سرای کم نداریم اما حتمن جایی از کار عیبی دارد که در پس ۳۴ سال پساشیمیایی، همچنان شعله دپوی زباله، زبانه می کشد و نفس جانبازان شیمیایی را و کنشگران سبزاندیش این دیار را می بُرد و می مکد!
عیبی هست و اگر هست چرا درمان، چنان ناکارآمد شده است؟!
چه زود دیر می شود اگر، همین امروز وفردا، برای #بازیافت_مسئولیت، کاری نکنید و نکنیم...
___
•کلیپ پیوست را ملاحظه بفرمایید، شاید که رسالت بازیافت مسئولیت، با همت شما، تحقق یابد...
👇👇👇
https://t.iss.one/oaktreeloverbiker/497
🚴🏻♂️♻️🔥
#بلوطبانان_پا_به_رکاب
#سردشت
#بمباران_شیمیایی
#مسئولیت_نشناسی
#دپوی_زباله
#تبخیر_رسالت
#تحریق_جان
#وعده_نیکزاد
#دولت_رییسی
#همت_کنشگری
#بازیافت_مسئولیت
_
Telegram
بلوطبانان پا به ركاب
Forwarded from 💠 روژنامه❤️رۆژنامه rojnama 📰
🌳 دارستان، شوان و بزنەگەڵ، ئاوڕدانەوەیەک
📝 حەسەن ڕەوش ( پارێزەر )
دارستان مەڵبەندێکە پڕ لە بنکەی تەندوروستی، دارستان دەروێکە بەرەو بەختەوەری و کامەرانی، دارستان سفرەیەکە بۆ ماڵی هەژاری سک قەپیو، دارستان ناسنامەیەکە بۆ نەتەوەی بێ ناو و نیشان، دارستان خەزێنەیەکی بێ منەتی خوای هەموو زیندەوەرێکە، دارستان هەناسەی مرۆڤایەتییە......
⬅️ بۆ خوێندنەوەی درێژەی بابەت، کرتە له وێنەی خوارێ بکه
📝 حەسەن ڕەوش ( پارێزەر )
دارستان مەڵبەندێکە پڕ لە بنکەی تەندوروستی، دارستان دەروێکە بەرەو بەختەوەری و کامەرانی، دارستان سفرەیەکە بۆ ماڵی هەژاری سک قەپیو، دارستان ناسنامەیەکە بۆ نەتەوەی بێ ناو و نیشان، دارستان خەزێنەیەکی بێ منەتی خوای هەموو زیندەوەرێکە، دارستان هەناسەی مرۆڤایەتییە......
⬅️ بۆ خوێندنەوەی درێژەی بابەت، کرتە له وێنەی خوارێ بکه
Telegraph
دارستان، شوان و بزنەگەڵ، ئاوڕدانەوەیەک
دارستان مەڵبەندێکە پڕ لە بنکەی تەندوروستی، دارستان دەروێکە بەرەو بەختەوەری و کامەرانی، دارستان سفرەیەکە بۆ ماڵی هەژاری سک قەپیو، دارستان ناسنامەیەکە بۆ نەتەوەی بێ ناو و نیشان، دارستان خەزێنەیەکی بێ منەتی خوای هەموو زیندەوەرێکە، دارستان هەناسەی مرۆڤایەتییە.…
Forwarded from 🐿️ئاسۆی_سەردەشت🌳
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کاولکردنی دارستان لە پشت
مزگەوتی حەزرەتی عائیشە
تکایە ڕای خۆتان
لە ژێر ئەو ڤیدیۆیە بنووسن
ڕشتنی زەبل و پاشماوە خانوو لە ناو دارستان بە مەبەستی کاولکردنی دارستان هیوادارین بەرپرسانی شار رێگری ئەو کارەساتانە بگرن
کەناڵی کوردی #ئاسۆی_سەردەشت
@asoisardasht
بەستەری #ئێنستاگرام
https://www.instagram.com/asoisardasht
مزگەوتی حەزرەتی عائیشە
تکایە ڕای خۆتان
لە ژێر ئەو ڤیدیۆیە بنووسن
ڕشتنی زەبل و پاشماوە خانوو لە ناو دارستان بە مەبەستی کاولکردنی دارستان هیوادارین بەرپرسانی شار رێگری ئەو کارەساتانە بگرن
کەناڵی کوردی #ئاسۆی_سەردەشت
@asoisardasht
بەستەری #ئێنستاگرام
https://www.instagram.com/asoisardasht
دیوانگی علی وار، ضرورت امروز وطن
#رئوف_آذری
https://t.iss.one/oaktreeloverbiker/501
#علی را اکثریت شهروندان سردشت می شناسند. به ویژه که بذله گویی هایش، دامن کودک ونوجوان، بزرگسال ومیانسال را گرفته و گاه زن و مرد نمی شناسد وصد البته ساکنان محله مسجد بلال حبشي ونیزه رو(مشرف به میدان یادمان شهدای هفتم تیر بمباران شیمیایی)، با نام ویژه کودکانش ادیسون و ... بیشتر از بقیه!
البته که همان اكثریت نیز، در غیاب و گاه حضر، او را #عەلیە_شێت، معادل #علی_دیوانە، خطاب كرده و مي شناسند!
قبل از او هم بوده اند امثال "علي"، با نام هاي فرهاد، سعيد، عزيزآغا و ملاباقي و... كه با پسوندي مشابه، خطاب شان كرده و صدالبته همكي در يك صفت، شباهتي وصف ناپذير باهم داشته اند و آن؛
"ذهني دور منطر و چشماني آينده بين و شامه اي با بوي فردا" و در يك كلام #عاقل تر از همه ي آنان كه ديوانه شان مي پنداشتند!
نگارنده براي هريك شاهدي مستدل سراغ دارد اما اين آخري، قهرمان يادداشت حاضر، "علي" چنين شاهدي شد بر فرضيه قبلي نويسنده سطور؛
•خبر رسيد كه جنگل هاي ملاپيره*، مشرف به فلكه يادمان شهداي هفتم تير سردشت، در پي آتش سوزي عمدي شنبه دوازدهم تيرماه، امروز پنج شنبه هفدهم، نيز زير تيغ بي انصاف لودر و بيل مكانيكي زنجيري رفته و در شرف قتل و عام، قرار گرفته است!
هرچند كودك پنج ساله ام همراه بود اما بدون فوت وقت، خود را به محل رساندم تا اولين بلوطبان پا به ركابي باشم كه به مواجهه ي تخريب گران شتافته باشم!
نقطه صفر سربالايي مشرف به بلوار هفتم تير كه رسيدم، سرم را بالا گرفتم و به ناگاه، چشمم در چشم علي، گره خورد كه انگشت اشاره بالاآورده، كف از دهان مي پراكند و رودررو با خريدار، بلوط هاي بالادست ضربه خورده را نشانه مي رود!
كودك در آغوش،خود را رساندم تا اگر ضرورت يافت دونفري جلوي زنجير چرخ دستگاه ها، بخوابيم ولي تناژ صداي علي، داستان و البته درس ها داشت؛
قبل از من مدعي رسيده بود و رُك و شفاف و بي ملاحظه، تقبيح مي كرد و برحذر مي نمود!
از نقش بلوط ها و حرمت قبور و ضرورت رعايت حداقل ها، سخن مي راند. تا مرا ديد، سكوتي موقت اختيار كرد و وقتي پرسيدم چرا آنجاست، صاحب كار، پاسخ داد، براي اعتراض و تقبيح ما آمده است و...
آن وقت بود كه شايد براي معدود دفعاتي، عرق شرم بر پيشاني ام غلتيد و اتقان يافتم، "علي" هاي زمانه ي خود، پيش قراولان كنشگري سبز و مدني بوده اند و ما دير فهم كرده ايم!
دقيق حين غروب پنج شنبه روز هفدهم تيرماه و در مواجهه با تخريب آرامستان مشهور و تاريخي شهر شهيدم بود كه دريافتم، وطن امروزمان، بيش از هر زماني، نيازمند ديوانگي علي وارِ علي هاي زمانه است..
آنان كه فارغ از قيود و حصار و ديوار، شجاع و در لحظه، پيش قراول مواجهه با تخريب گران و اختلاسگران و جنگ سالاران در طبيعت هستند..
كاش، تعداد ديوانگان شهرم به توان علي ها، افزوده مي شد تا ملاپيره ها و تاريخ و يادمان و سرمايه هاي نمادين وطن مان، ذیل سایه مهربانی چتر مسئولیت اجتماعی، محفوظ مي ماند و با توجيه و بي توجيه، قرباني زياده خواهي ها نمي شد!
---
*فعال صلح و مهزباني، كنشگر سواد رسانه اي
** MOLLAPIRAH
---
#بلوطبانان_پا_به_رکاب
#مهربانی_های_کوچک
#تخریب_های_سریالی
#رسالت_انسانی
#مسئولیت_اجتماعي
#ديوانگي_علي
#ضرورت_وطن
@oaktreeloverbiker
#رئوف_آذری
https://t.iss.one/oaktreeloverbiker/501
#علی را اکثریت شهروندان سردشت می شناسند. به ویژه که بذله گویی هایش، دامن کودک ونوجوان، بزرگسال ومیانسال را گرفته و گاه زن و مرد نمی شناسد وصد البته ساکنان محله مسجد بلال حبشي ونیزه رو(مشرف به میدان یادمان شهدای هفتم تیر بمباران شیمیایی)، با نام ویژه کودکانش ادیسون و ... بیشتر از بقیه!
البته که همان اكثریت نیز، در غیاب و گاه حضر، او را #عەلیە_شێت، معادل #علی_دیوانە، خطاب كرده و مي شناسند!
قبل از او هم بوده اند امثال "علي"، با نام هاي فرهاد، سعيد، عزيزآغا و ملاباقي و... كه با پسوندي مشابه، خطاب شان كرده و صدالبته همكي در يك صفت، شباهتي وصف ناپذير باهم داشته اند و آن؛
"ذهني دور منطر و چشماني آينده بين و شامه اي با بوي فردا" و در يك كلام #عاقل تر از همه ي آنان كه ديوانه شان مي پنداشتند!
نگارنده براي هريك شاهدي مستدل سراغ دارد اما اين آخري، قهرمان يادداشت حاضر، "علي" چنين شاهدي شد بر فرضيه قبلي نويسنده سطور؛
•خبر رسيد كه جنگل هاي ملاپيره*، مشرف به فلكه يادمان شهداي هفتم تير سردشت، در پي آتش سوزي عمدي شنبه دوازدهم تيرماه، امروز پنج شنبه هفدهم، نيز زير تيغ بي انصاف لودر و بيل مكانيكي زنجيري رفته و در شرف قتل و عام، قرار گرفته است!
هرچند كودك پنج ساله ام همراه بود اما بدون فوت وقت، خود را به محل رساندم تا اولين بلوطبان پا به ركابي باشم كه به مواجهه ي تخريب گران شتافته باشم!
نقطه صفر سربالايي مشرف به بلوار هفتم تير كه رسيدم، سرم را بالا گرفتم و به ناگاه، چشمم در چشم علي، گره خورد كه انگشت اشاره بالاآورده، كف از دهان مي پراكند و رودررو با خريدار، بلوط هاي بالادست ضربه خورده را نشانه مي رود!
كودك در آغوش،خود را رساندم تا اگر ضرورت يافت دونفري جلوي زنجير چرخ دستگاه ها، بخوابيم ولي تناژ صداي علي، داستان و البته درس ها داشت؛
قبل از من مدعي رسيده بود و رُك و شفاف و بي ملاحظه، تقبيح مي كرد و برحذر مي نمود!
از نقش بلوط ها و حرمت قبور و ضرورت رعايت حداقل ها، سخن مي راند. تا مرا ديد، سكوتي موقت اختيار كرد و وقتي پرسيدم چرا آنجاست، صاحب كار، پاسخ داد، براي اعتراض و تقبيح ما آمده است و...
آن وقت بود كه شايد براي معدود دفعاتي، عرق شرم بر پيشاني ام غلتيد و اتقان يافتم، "علي" هاي زمانه ي خود، پيش قراولان كنشگري سبز و مدني بوده اند و ما دير فهم كرده ايم!
دقيق حين غروب پنج شنبه روز هفدهم تيرماه و در مواجهه با تخريب آرامستان مشهور و تاريخي شهر شهيدم بود كه دريافتم، وطن امروزمان، بيش از هر زماني، نيازمند ديوانگي علي وارِ علي هاي زمانه است..
آنان كه فارغ از قيود و حصار و ديوار، شجاع و در لحظه، پيش قراول مواجهه با تخريب گران و اختلاسگران و جنگ سالاران در طبيعت هستند..
كاش، تعداد ديوانگان شهرم به توان علي ها، افزوده مي شد تا ملاپيره ها و تاريخ و يادمان و سرمايه هاي نمادين وطن مان، ذیل سایه مهربانی چتر مسئولیت اجتماعی، محفوظ مي ماند و با توجيه و بي توجيه، قرباني زياده خواهي ها نمي شد!
---
*فعال صلح و مهزباني، كنشگر سواد رسانه اي
** MOLLAPIRAH
---
#بلوطبانان_پا_به_رکاب
#مهربانی_های_کوچک
#تخریب_های_سریالی
#رسالت_انسانی
#مسئولیت_اجتماعي
#ديوانگي_علي
#ضرورت_وطن
@oaktreeloverbiker
Telegram
بلوطبانان پا به ركاب
Forwarded from اتچ بات
واگذاری زمین های ورودی شهر(ملاپیره)
کشمشی داغ بین واقعیت و ماجراجویی!
عثمان عباسی
به دنبال خاک برداری چند قطعه زمین در ورودی شهر سردشت مشهور به ملاپیره بازار کامنت های فضای مجازی داغ شد.
آتش سوزی همزمان درختان مماس به زمین خاکبرداری شده درست هنگام کار دستگاه های خاکبرداری هیجان فضای واکنش ها را متفاوت، گرم تر و داغ تر نمود.
جهت پی بردن به واقعیت ماجرا و روشنگری با چند مسؤول مرتبط تماس گرفته شد و ضمن تأکید بر اهمیت و حساسیت موضوع، درخواست توضیح و روشنگری لازم شد. مخلص گفتگوها را در ذیل ذکر می کنیم لازم است گفته شود نگارنده قصد دفاع یا رد این مسایل را ندارد و صحت و سقم موارد به خودشان ارتباط دارد و ان شا الله تحلیل موضوع به یاداشت دیگری موکول می گردد؛
مهندس کامل رسولی شهردار سردشت:« این زمین سال ۸۲طبق طرح توسعه یعنی طرح هادی شهر کاربری مسکونی داشته است یعنی شهرداری مدارک داشته ولی سند ثبتی به نام خود نداشته است بنابراین برای دریافت سند اقدام نموده است. سرانجام شهرداری موفق به دریافت سند ثبتی ۷هزار متر از حدود ۱۴ هزار متر به نام شهرداری می شود و با ارائه مدارک می توان برای ثبت کردن باقی مانده آن هم به نام شهرداری اقدام نمود.
حدود هشتصد متر از زمین ها ورودی اصلی شهر که دارای سند ثبتی می باشند واین قسمت در حال حاضر فاقد پوشش جنگلی بوده است. تمام استعلام ها و مراحل قانونی را طی کرده اند و اسناد هم در شهرداری موجود می باشد، سال۹۸ جهت تسویه بدیهی شهرداری به پیمانکاران شاکی، مزایده عمومی شده و اسناد هم موجود می باشد. بنابراین زمین های مذکور با طی مراحل در اختیار شرکت ها همچون اطلس راه کردستان،الماس راه آذربایجان،کیاناسازه مهاباد،نژیار قان کردستان
جهت تسویه بدیهی ها قرار گرفتند.»
مهندس عثمان محمود پوری رئیس شورای سردشت«ابتدا قرار بر این بود که زمین های مذکور به عمق حدودی ۳۰متری خاکبرداری و طی مزایده جهت تسویه بدیهی ها واگذار شوند امًا پس از بررسی دقیق تر متوجه شدیم که این حجم به زمین ها بالا دستی و حتی بخشی که هنوز دارای درختان جنگلی است کشیده می شود. لذا عمق خاکبرداری را به حدود ۱۲متر کاهش دادیم و طبق مصوبه شورا باقی مانده زمین که سند آن به نام شهرداری است قرار بر این شد که به فضای سبز تبدیل شود.لازم به ذکر است اگر شهرداری اقدام به ثبت این زمین ها به نفع شهر و اموال عمومی نمی کرد همانند سایر زمین ها حواشی شهر زمین خواران خیلی وقت بود راحت آن را تصرف می کردند چند بار هم برای تصرف همین زمین توسط زمین خواران اقدام شده است.»
مهندس رحمانی رئیس اداره منابع طبیعی سردشت«طبق قانون مالک قبرستان ها داخل شهر، شهرداری است و زمین های این منطقه مشهور به ملاپیره بخش زیادی از آن که در اصل قبرستان قدیمی متروکه داخل محدوده شهر بوده و شهرداری سردشت طی مراحل قانونی قسمت خاک برداری شده را ثبت نموده است لذا منابع طبیعی در مورد زمین دارای سند ثبتی تنها در صورتی که دارای اشجار باشد و درختان آن قطع شوند طبق ماده قطع اشجار حق جریمه متصرف را دارد. محل خاکبرداری شده فعلاً به قطع درختان نرسیده است بنابراین ورود منابع طبیعی بلاموضوع است. البته در مورد آتش سوزی چند روز پیش درختان این منطقه بالاتر از زمین در حال خاکبرداری وارد عمل شدیم و اقدام نمودیم.»
رسول ابراهیمی رئیس سابق ثبت اسناد و املاک سردشت« شهرداری سردشت چیزی حدود ۹۰۰۰متر اگر دقیق حضور ذهن داشته باشم طبق مراحل قانونی و طی نمودن مسیر قانونی سند گرفته است و برای بقیه زمین هم در صورت داشتن مدارک قانونی می تواند اقدام کند.»
در پاسخ به این واکنش ها که چرا شهرداری اقدام به فروش این زمین ها کرده است ابراز شد. شهرداری با انبوهی از طلب ها انباشته شده از دورهای قبل مواجه بوده و حتی تعدادی از دستگاه های ماشین آلات در قبال طلب به گروگان گرفته شده بودند پرونده شکایت های زیادی برای شهرداری باز بود و دست شهرداری برای تسویه بدیهی ها خالی بوده بنابراین واگذاری این زمین ها از روی طوع و رغبت نبوده است بلکه ناچاری و در اوج فشار مادی رخ داده است.نکته دیگر اینکه شهرداری یا هر ارگان دیگری طبق روال قانونی می تواند از اموال و تملک و دارایی ها خود جهت تسویه بدهی استفاده نماید و ما کار غیر قانونی انجام ندادیم و در دورهای قبل هم این روال وجود داشته است.
لازم به ذکر است جهت تنویر موضوع برای فرماندار محترم هم به عنوان مدیریت کلان شهری پیام فرستاده شد که از ایشان پاسخی دریافت نگردید.
کشمشی داغ بین واقعیت و ماجراجویی!
عثمان عباسی
به دنبال خاک برداری چند قطعه زمین در ورودی شهر سردشت مشهور به ملاپیره بازار کامنت های فضای مجازی داغ شد.
آتش سوزی همزمان درختان مماس به زمین خاکبرداری شده درست هنگام کار دستگاه های خاکبرداری هیجان فضای واکنش ها را متفاوت، گرم تر و داغ تر نمود.
جهت پی بردن به واقعیت ماجرا و روشنگری با چند مسؤول مرتبط تماس گرفته شد و ضمن تأکید بر اهمیت و حساسیت موضوع، درخواست توضیح و روشنگری لازم شد. مخلص گفتگوها را در ذیل ذکر می کنیم لازم است گفته شود نگارنده قصد دفاع یا رد این مسایل را ندارد و صحت و سقم موارد به خودشان ارتباط دارد و ان شا الله تحلیل موضوع به یاداشت دیگری موکول می گردد؛
مهندس کامل رسولی شهردار سردشت:« این زمین سال ۸۲طبق طرح توسعه یعنی طرح هادی شهر کاربری مسکونی داشته است یعنی شهرداری مدارک داشته ولی سند ثبتی به نام خود نداشته است بنابراین برای دریافت سند اقدام نموده است. سرانجام شهرداری موفق به دریافت سند ثبتی ۷هزار متر از حدود ۱۴ هزار متر به نام شهرداری می شود و با ارائه مدارک می توان برای ثبت کردن باقی مانده آن هم به نام شهرداری اقدام نمود.
حدود هشتصد متر از زمین ها ورودی اصلی شهر که دارای سند ثبتی می باشند واین قسمت در حال حاضر فاقد پوشش جنگلی بوده است. تمام استعلام ها و مراحل قانونی را طی کرده اند و اسناد هم در شهرداری موجود می باشد، سال۹۸ جهت تسویه بدیهی شهرداری به پیمانکاران شاکی، مزایده عمومی شده و اسناد هم موجود می باشد. بنابراین زمین های مذکور با طی مراحل در اختیار شرکت ها همچون اطلس راه کردستان،الماس راه آذربایجان،کیاناسازه مهاباد،نژیار قان کردستان
جهت تسویه بدیهی ها قرار گرفتند.»
مهندس عثمان محمود پوری رئیس شورای سردشت«ابتدا قرار بر این بود که زمین های مذکور به عمق حدودی ۳۰متری خاکبرداری و طی مزایده جهت تسویه بدیهی ها واگذار شوند امًا پس از بررسی دقیق تر متوجه شدیم که این حجم به زمین ها بالا دستی و حتی بخشی که هنوز دارای درختان جنگلی است کشیده می شود. لذا عمق خاکبرداری را به حدود ۱۲متر کاهش دادیم و طبق مصوبه شورا باقی مانده زمین که سند آن به نام شهرداری است قرار بر این شد که به فضای سبز تبدیل شود.لازم به ذکر است اگر شهرداری اقدام به ثبت این زمین ها به نفع شهر و اموال عمومی نمی کرد همانند سایر زمین ها حواشی شهر زمین خواران خیلی وقت بود راحت آن را تصرف می کردند چند بار هم برای تصرف همین زمین توسط زمین خواران اقدام شده است.»
مهندس رحمانی رئیس اداره منابع طبیعی سردشت«طبق قانون مالک قبرستان ها داخل شهر، شهرداری است و زمین های این منطقه مشهور به ملاپیره بخش زیادی از آن که در اصل قبرستان قدیمی متروکه داخل محدوده شهر بوده و شهرداری سردشت طی مراحل قانونی قسمت خاک برداری شده را ثبت نموده است لذا منابع طبیعی در مورد زمین دارای سند ثبتی تنها در صورتی که دارای اشجار باشد و درختان آن قطع شوند طبق ماده قطع اشجار حق جریمه متصرف را دارد. محل خاکبرداری شده فعلاً به قطع درختان نرسیده است بنابراین ورود منابع طبیعی بلاموضوع است. البته در مورد آتش سوزی چند روز پیش درختان این منطقه بالاتر از زمین در حال خاکبرداری وارد عمل شدیم و اقدام نمودیم.»
رسول ابراهیمی رئیس سابق ثبت اسناد و املاک سردشت« شهرداری سردشت چیزی حدود ۹۰۰۰متر اگر دقیق حضور ذهن داشته باشم طبق مراحل قانونی و طی نمودن مسیر قانونی سند گرفته است و برای بقیه زمین هم در صورت داشتن مدارک قانونی می تواند اقدام کند.»
در پاسخ به این واکنش ها که چرا شهرداری اقدام به فروش این زمین ها کرده است ابراز شد. شهرداری با انبوهی از طلب ها انباشته شده از دورهای قبل مواجه بوده و حتی تعدادی از دستگاه های ماشین آلات در قبال طلب به گروگان گرفته شده بودند پرونده شکایت های زیادی برای شهرداری باز بود و دست شهرداری برای تسویه بدیهی ها خالی بوده بنابراین واگذاری این زمین ها از روی طوع و رغبت نبوده است بلکه ناچاری و در اوج فشار مادی رخ داده است.نکته دیگر اینکه شهرداری یا هر ارگان دیگری طبق روال قانونی می تواند از اموال و تملک و دارایی ها خود جهت تسویه بدهی استفاده نماید و ما کار غیر قانونی انجام ندادیم و در دورهای قبل هم این روال وجود داشته است.
لازم به ذکر است جهت تنویر موضوع برای فرماندار محترم هم به عنوان مدیریت کلان شهری پیام فرستاده شد که از ایشان پاسخی دریافت نگردید.
Telegram
attach 📎