کانال وحید احسانی
1.07K subscribers
83 photos
18 videos
26 files
551 links
فعّال فرهنگی-اجتماعی، دکتری توسعه کشاورزی، تولید و فروش روغن حیوانی کرمانشاهی و عسل طبیعی، ارسال برای تمام شهرها

@vahidehsani_vh

ارسال پیام به‌صورت ناشناس:

https://t.iss.one/HidenChat_Bot?start=128610692
Download Telegram
حجاب و انتخابات (قسمت دوّم)

در قسمت اوّل، اشاره کردم که طرفداران حجاب اجباری معمولا با گفتن اینکه «حُکم شرع است» یا «قانون است» توقع دارند مخالفشان متقاعد شود و تمکین کند امّا در برخی مواقع خاص (مانند روزهای نزدیک انتخابات) به‌گونه‌ای تغییر رویه می‌دهند که گویی دربارۀ حجاب نه قانونی داریم و نه در شرع اشاره‌ای آمده است!

به‌نظرم، این افراد را می‌توان به 3 دستۀ کلّی زیر تقسیم کرد.

1. منافقان منفعت‌طلب

کسانی که اصولاً عقیده و باور برایشان هیچ معنا و موضوعیّتی ندارد؛ فقط یادگرفته‌اند که برای تأمین منافع شخصی (ارتقاء شغلی، سهم بیشتر از رانت‌ها و ...) در هر زمانی باید همان حرفی را بزنند که منبع قدرت و ثروت (رانت) می‌زند. هر وقت قدرت گفت «سکوت و انفعال در برابر بی‌حجابی دشمنی با خداست» رگ گردنشان بیرون بزند و همین را فریاد بکشند و هر وقت هم که منبع قدرت و ثروت سکوت اختیار کرد، آنها هم سکومت و انفعال در پیش بگیرند. برای این دسته اصولاً تناقض در دیدگاه‌ها و رفتارها موضوعیتی ندارد و ارزش آن را هم ندارند که بیش‌ازاین درباره‌شان قلم بزنم!

2. مقلّدان فاقد استقلال فکری

کسانی که منفعت‌طلب نیستند (و چه‌بسا خیلی ازخودگذشته و ایثارگر هم باشند) بلکه باور و عقیده‌شان به‌گونه‌ایست که در هر لحظه‌ای، هرچه را حکومت بگوید صحیح می‌‌دانند. به‌بیان دیگر، در ساختار فکری آنها، ملاک «صحّت و صدق» هر گزاره‌ای «میزان مطابقت یا عدم مطابقت آن با نظر حکومت» است. اعضای این دسته را نباید با دستۀ بالا یکی بدانیم، امّا برای اینها هم «تناقض در رفتار، موضع‌گیری و گفتار» موضوعیتی ندارد زیرا اگر حکومت رفتار و مواجهه متناقضی از خود بروز دهد، از دیدگاه آنها «حقیقت» همین تناقض است و هر کس عیناً همین تناقض را دارا نباشد یا نمی‌خواهد حق را بپذیرد یا در بهترین حالت نادان است.

اعضای این گروه اصولاً از خودشان فکر، تحلیل و اندیشۀ اصیل و مستقل ندارند ولو اینکه خودشان باورشان شده باشد که موضع‌گیری‌هایشان و استدلال‌هایی که می‌آورند محصول اندیشه‌ورزی خودشان است.

این افراد، اگر بافرض اینکه نظر حکومت در حال حاضر روی گزینۀ الف است در حال استدلال آوردن برای اثبات صحّت و ارجحیت گزینۀ الف باشند امّا در همان حین متوجه شوند که نظر حکومت روی گزینۀ ب بوده است، از همان استدلال‌هایی که برای اثبات گزینۀ الف آغاز کرده بودند، گزینۀ الف را حذف و صحّت و ارجحیت گزینۀ ب را اثبات می‌کنند و کک‌شان هم نمی‌گزد!

به‌نظرم، این افراد اگر در موقعیت‌های گفتگو بگویند «راستش ما به این معتقدیم که نباید خودمان فکر کنیم بلکه باید مقلّد محض حکومت باشیم، لذا از خودمان نظر و تحلیلی نداریم، هر چه حکومت بگوید و تا وقتی هم که نظر حکومت را ندانیم نمی‌توانیم موضع‌گیری داشته باشیم» لااقل از این جنبه می‌توانند «صادق» محسوب می‌شوند. به‌بیان دیگر، تلاش آنها برای اینکه وانمود کنند موضع‌گیری‌ها، تفسیرها و تحلیل‌هایشان محصول اندیشه‌ورزی خودشان است دروغی بزرگ و مستمر است.

به نظرم، این افراد، بنا به تفسیر اولیای دین، مصداق آیۀ شریفۀ «اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اللهِ» (دانشمندان و راهبان خويش را معبودهايى در برابر خدا قرار دادند) قرار می‌گیرند.

از امامان (ع) در تفسیر این آیه نقل شده است که: «عالمان دینی از مردمِ اشاره‌شده در این آیه نمی‌خواستند که آنها را عبادت کنند و اگر هم می‌خواستند، مردم نمی‌پذیرفتند، بلکه هر چیزی را که ‌به‌عنوان حکم شرع به مردم امر و نهی می‌کردند، مردم بدون اینکه با آیات الهی، فطرت و عقل مطابقت دهند و اگر ناسازگاری داشت سئوال کنند و توضیح بخواهند، کورکورانه اطاعت می‌کردند و این همان شرکت عملی و به‌مثابه عبادت‌کردن غیرخداست» (نقل به مضمون).

جهت مشاهدۀ عین عباراتی که در این رابطه از برخی امامان (ع) نقل شده است به پیوند (لینک) زیر مراجعه کنید:
آیۀ 31 سورۀ توبه

3. کسانی که منافق و منفعت‌طلب نیستند و استقلال فکری هم دارند

به نظرم، نشانۀ اینکه آیا شخصی استقلال فکری دارد یا مقلّد محض شخص یا منبع دیگری است این است که ببیند آیا تا کنون پیش آمده است که ولو یکبار هم که شده یا در خصوص یک موضوع جزئی هم که شده با شخص یا منبع مورد نظر اختلاف دیدگاه داشته باشد؛ لازم نیست این اختلاف را علنی کرده باشد، همین که درون خودش این اختلاف دیدگاه را تجربه کرده باشد کافی است).

البته در مورد دو شخص که با هم هیچ اختلاف دیدگاهی نداشته باشند، با قطعیت تمام نمی‌توان گفت که یکی از آنها استقلال فکری ندارد و مقلّد محض دیگری است امّا چنین مطابقت کاملی، اگر محال نباشد، لااقل خیلی بعید است و هر کس آن را در مورد خودش تجربه کرد، باید در دادگاه درونی خودش به اینکه آیا واقعا استقلال فکری دارد یا نه شک کند.

ادامۀ یادداشت

کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://telegram.me/notesofvahidehsani
👍2
اوّلین نقد دکتر پزشکیان! (برای ایران)

در یادداشت «برای بعد از انتخابات؛ برای ایران» گفتم:

«اعتراف می‌کنم در دوره‌های پیشین وقتی جناح مورد حمایت من دولت را در دست می‌گرفت، به دفاع یکجانبه از آنان می‌پرداختم؛ به‌جای نقد خطاهایشان سعی می‌کردم آنها را توجیه کنم یا با بزرگنمایی خطاهای مشابه جناح مقابل، کم‌اهمّیت جلوه دهم. اکنون امّا درصورت پیروزی دکتر پزشکیان ذرّه‌بین به‌دست می‌گیرم و به نقد کوچترین خطاهایش خواهم پرداخت. حتّی اگر خطایی یکسان را از جناب دولت دکتر پزشکیان و عیناً از جانب جناح مقابل ببینم، خطای دولت مورد حمایتم را زودتر و بیشتر نقد خواهم کرد».

در همین راستا، به‌عنوان یکی از طرفداران ایشان، می‌خواهم همین الان اوّلین نقدم را به ایشان منتشر کنم.

دقایق پایانی مناظرۀ انتخاباتی دیشب (مورخ ۱۴۰۳/۴/۱۲) که نامزدها وسط حرف همدیگر می‌آمدند بسیار نامناسب بود.

به‌هیچ‌وجه از دکتر پزشکیان چنین انتظاری نداشتم. به‌ویژه ایشان که با شعار «تشکیل دولت ملّی» آمده است و روی مقوله‌هایی مانند «آزادی بیان»، «تحمّل دیگری»، «لحاظ کردن طیف‌های متنوّع‌تری از جامعه»، «تعامل بیشتر با خارج و داخل» و ... تأکید دارد، باید صبر، حوصله، تحمّل و مدارای خیلی بیشتری از خود نشان دهد.

باید برای «شنیدن» آمادگی خیلی بیشتری داشته باشد تا برای «گفتن».

توجیه نکنیم! نگوییم تقصیر دکتر جلیلی است که حتّی صبر شخص صبور و مبادی آدابی مانند دکتر پزشکیان را لبریز می‌کند.

دکتر پزشکیان، در صورت پیروزی، می‌خواهد در جامعه‌ای رئیس‌جمهور شود که ۶۰ درصد واجدان شرایط در انتخابات شرکت نکرده‌اند، این ۶۰ درصد حتماً حرف‌های تلنبارشدۀ زیادی دارند که بر سر رئیس‌جمهور فریاد بکشند، اگر دکتر پزشکیان می‌خواهد شکاف‌ها را کم کند (و من نیز با همین فرض حامی‌اش هستم)، باید برای «شنیدن» آمادگی خیلی بیشتری از خود نشان دهد.

کار بسیار سختی است، امّا اگر می‌خواهیم در این مسیر گام بگذاریم، باید از همین حالا به استلزاماتش پایبند باشیم.

به‌عنوان یکی از حامیان ایشان، اگر برای رأی‌آوردن هیچ راهی نداشته باشد جز اینکه از آرامش، رعایت ادب (شامل آداب گفتگو) و اخلاق فاصله بگیرد، ترجیح می‌دهم به همان‌ها پایبند بماند و رأی نیاورد.

اگر مانند من، «برای ایران» می‌خواهید به دکتر پزشکیان رأی بدهید، «برای ایران» او را نقد هم بکنید، تا آن کسی که «برای ایران» آمده است، به‌مرور به ضرری برای ایران تبدیل نشود.

امیدوارم ایشان که به گفتار حضرت امیر (ع) زیاد استناد می‌کنند، در زمینۀ استقبال از نقدها، رعایت آزادی‌بیان مخالفان و نقدپذیری نیز آن بزرگوار را الگوی خود قرار دهند.

حضرت امیر (ع): «من ناخوش دارم كه در پندار شما چنين آيد كه من خواهان ثنا و ستايشم ... آنسان كه با جباران سخن مى‌گويند، با من سخن مگوييد و از من پنهان مداريد آنچه را از مردم خشمگين به هنگام خشمشان پنهان مى‌دارند. نيز به چاپلوسى و تملق با من مواجهه مكنيد. و مپنداريد كه گفتن حق بر من گران مى‌آيد. و نخواهم كه مرا بزرگ انگاريد، زيرا هر كه شنيدن حق بر او گران آيد، يا نتواند اندرز كسى را در باب عدالت بشنود، عمل‌كردن به حق و عدالت بر او دشوارتر است. پس با من از گفتن حق يا رأى زدن به عدل باز نايستيد، زيرا من در نظر خود بزرگتر از آن نيستم كه مرتكب خطا نشوم و در اعمال خود از خطا ايمن باشم» (نهج‌البلاغه، خطبۀ ۲۱۶).

به‌عنوان یکی از حامیان دکتر پزشکیان، امیدوارم نقد من به سمع و نظرشان برسد، بپذیرند و رفتار خود را اصلاح کنند.

به‌نظرم، همۀ ما باید تمرین کنیم و یاد بگیریم که:

۱. نقدکردن به معنای مخالفت و تخریب نیست

۲. هیچ‌کس منزّه از نقد نیست؛ اگر حامی کسی هستیم، قرار نیست ایرادهایش را نبینیم و نقدش نکنیم

۳. اگر در برابر ایرادهای کوچک سکوت (یا بدتر از آن، توجیه) کنیم، احتمالاً این اشکالات کوچک بزرگ می‌شوند؛ چنانچه که آسیب‌شان به خود ما هم می‌رسد و آن‎وقت دیگر اصلاح خیلی مشکل می‌شود و ما نیز در این روند مخرّب سهیم بوده‌ایم

به‌امید اینکه موارد بالا در جامعه نهادینه شوند
به‌امید فردایی بهتر
به‌امید ایرانی آباد

#برای_ایران
#دکتر_پزشکیان

کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://telegram.me/notesofvahidehsani
👍9👎2
کارزار درخواست شفاف‌سازی مجموع آرای ثبت‌شده در تمامی صندوق‌های اخذ رأی

(لطفاً متن زیر را مطالعه و چنانچه مفید دانستید، امضا کنید)

جناب آقای محمّد مخبر، سرپرست محترم ریاست جمهوری
جناب آقای احمد وحیدی، وزیر محترم کشور
جناب آقای سیّد محمّدتقی شاهچراغی، رئیس محترم ستاد انتخابات کشور

سلام و درود

متأسفانه، با وجود حضور نمایندگان طیف‌های گسترده‌تری از مردم در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳، باز هم میزان مشارکت مانند چند انتخابات پیشین پایین بود.

رصد مطالب کسانی که در انتخابات شرکت نکردند نشان می‌دهد یکی از دلایل اصلی، «بدبینی بخشی از جامعه نسبت به صحّت شمارش آراء و نتیجۀ نهایی اعلام‌شده» بوده است که خود معلول عوامل داخلی و خارجی مختلفی است شامل سیاه‌نمایی رسانه‌های بیگانه ازیک‌سو و عمل‌نکردن به دستور حضرت امیر (ع) در رابطه با بدگمانی‌های احتمالی مردم، ازسوی‌دیگر.

حضرت امیر (ع) در نامۀ مشهور به «عهدنامۀ مالک‌اشتر» می‌فرماید: «اگر رعیت بر تو به ستمگری [شامل فساد و سوءاستفاده از قدرت] گمان برد، عذر خود را به آشکارا با آنان در میانه نه و با این کار از بدگمانیشان بکاه، که چون چنین کنی، خود را به عدالت پروده‌ای و با رعیت مدارا نموده‌ای. عذری که می‌آوری سبب می‌شود که تو به مقصود خود رسی و آنان نیز به حق راه یابند».

طی دهه‌های اخیر متأسفانه مطالب نگران‌کننده و اعتمادسوز زیادی (اعم از راست، دروغ یا ترکیب راست‌ودروغ) در مورد مفاسد و تخلّفات برخی مسئولان در فضای مجازی منتشر شد امّا عدم‌شفاف‌سازی مناسب (شامل مواردی که با خاطیان برخورد شده بود) موجب تشدید سوءظن‌ها گردید و چنین اخباری به بهترین خوراک برای رسانه‌‌های مغرض و معاند تبدیل شد.

کاربرد قاعدۀ اصحار در مورد بدگمانی بخشی از مردم نسبت به صحّت شمارش آراء و اعلام نتایج انتخابات به این معناست که فهرست کامل مجموع آراء تمام صندوق‌های رأی‌گیری در قالب جدول اکسل در معرض دیدعموم قرار گیرد.

بدین‌وسیله درخواست داریم که تحقق این مهم تصویب، ابلاغ و اعلام شود.

امیدواریم این شفاف‌سازی (عمل به توصیۀ حضرت امیر (ع)) سوءظن بخش بزرگی از قهرکنندگان با صندوق رأی را برطرف و میزان مشارکت در انتخابات را به سطحی که برازندۀ نظام جمهوری اسلامی است نزدیک کند.

پیشاپیش از توجه شما و تحقق این درخواست (یا در غیراین‌صورت، شفاف‌سازی دلایل آن) سپاسگزاریم.

لینک امضای کارزار:
https://www.karzar.net/131853


#شفاف‌سازی_آرا

کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://telegram.me/notesofvahidehsani
👍9👎3
سلام و درود

به‌خاطر استقبال خوب صورت‌گرفته در زمان اندک، کارزار "مطالبه شفافیت آرای انتخابات" با برچسب "ویژه" روی سایت کارزار قرار گرفت.

با رسیدن تعداد امضاها به ۲ هزار، این مطالبه توسط پلتفرم کارزار طی نامه رسمی در دبیرخانه نهادهای مخاطب ثبت و برای پیگیری و مطالبه‌گری امکان‌های بیشتری فراهم می‌آید.

باتوجه به زمان اندک باقیمانده تا برگزاری انتخابات و اعلام نتایج آن، لطفاً به جمع‌آوری امضا کمک کنید.

به امید فردایی بهتر
به امید ایرانی آباد

کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://telegram.me/notesofvahidehsani
کانال وحید احسانی pinned «برای بعد از انتخابات؛ برای ایران! مسلّماً تا نتیجه نهایی انتخابات به‌صورت رسمی اعلام نشود، باید منتظر باشیم امّا دوست دارم همین حالا، برخی نکات مهمّ (لااقل به زعم خودم) را تا جایی که صدایم می‌رسد با سایرین در میان بگذارم، به‌ویژه با کسانی که همراه یکدیگر…»
Forwarded from کانال وحید احسانی (وحید احسانی)
🏴 یادداشت‌های مرتبط با محرّم

فهرست یادداشت‌های مرتبط با محرم منتشرشده در کانال

سلام بر حسین!

کربلا؛ تقابل دو معنای متفاوت از "خط قرمز"

درس‌های اصلی عاشورا!

ثواب گریه بر اباعبدالله!

حادثه کربلا به مثابه موقعیت مرزی (فایل صوتی سخنرانی)

حسین (ع)؛ شهید حجاب یا حکمرانی؟!

«زیارت عاشورا»ی دروغین ما!

اسلام و شرایط حسّاس کنونی!

حکایت آن عاشقان شرزه که با شب نزیستند (بازخوانی فرازهایی از خطبه منا - سعید رضادوست)

حاج حسین محمّدی! (کربلا به روایت امروز - دکتر افشین احمدپور)

گناه حسین (ع)! (فایل صوتی سخنرای شب تاسوعا، مسجد صاحب‌الزمان کرمانشاه، سال ۱۴۰۲)

تأمّلی در آثار عزاداری ما

حرف یزید را در مجلس امام حسین (ع) می‌زنند! (محمّدحسن حائری شیرازی)

خدا را شکر که حسین (ع) نیست!

شباهت‌های مراسم چهارشنبه‌سوی و محرّم!

مواجهۀ صحیح با مراسم پرخطای محرّم؛ تضعیف یا اصلاح؟!

آزاده هستیم یا ستم‌پذیر؟!

آزاده و صدای آزادگان باشیم!

در سیره معصومین (ع) کدام اصل بوده است: انقلاب یا اصلاحات مدنی؟

چگونه در مسیر اصلاح جامعه گام برداریم؟! (فایل صوتی سخنرانی شب اوّل محرّم، سال 1398) + پرسش و پاسخ
فایل صوتی بخش پرسش و پاسخ نشست

تحلیل و نقد یکی از فقرات نسخۀ رایج زیارت عاشورا (مقاله‌ای از مهدی ایزدی و اسلام ملکی‌معاف)

امام حسین (ع)، گفتگوهای روزانه و مطالعه!


کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://telegram.me/notesofvahidehsani
👍1
Forwarded from مسجد صاحب الزمان (عج) (Amir hossein Khashman)
مراسم شب دوم محرم
با سخنرانی جناب دکتر احسانی
زمان : یکشنبه ۱۷ تیرماه ، ساعت ۲۱:۳۰
مکان : مسجد صاحب الزمان (عج)
Forwarded from کامبیز نوروزی-حقوق و جامعه (Kambiz Norouzi)
🔴حکم یا تحکم؟
#دکتر_محسن_برهانی چرا به زندان اعزام شدهاست؟

وقتی #خبرگزاری_رسمی_قوه_قضائیه در انتشار خبر زندان رفتن یک #حقوقدان آگاه و منتقد و متعهد از بیان کمترین جزئیات بسیار مهم خودداری می‌کند، می‌توان نتیجه گرفت که "فرآیند رسیدگی" قابل دفاع نبوده و از انتشار آن و نقد ایرادهای آن ببمناکند.

اگر در شیوه خبررسانی در مورد بازداشت #محسن_برهانی دقت شود این گمان قویا حاصل می‌شود که در این خبر اصلا قصد نبوده که خواننده مجاب و اقناع به اجرای قانون و عدالت شود:

"خبرگزاری میزان- محسن برهانی که پیشتر در فرآیند رسیدگی به یک پرونده قضایی در محاکم قضایی محکوم و حکم وی قطعی شده بود برای اجرای حکم قانونی دادگاه، احضار و به زندان معرفی شد.
انتهای پیام/"

🖌اتهام برهانی چه بوده؟
🖌کی و چگونه تحقیقات مقدماتی انجام 🖌شده است؟
🖌در کدام محکمه قضایی محاکمه شده است؟
🖌محاکمه وی با چه شرایطی انجام شده است؟
🖌دفاعیاتش چگونه بوده است؟
🖌رای بدوی و سپس رأی تجدید نظر  چه و مستند به کدام مواد قانونی بوده است و مدت زندان چقدر است؟

در این خبر که توسط خبرگزاری قوه قضائیه منتشر شده است پاسخی، حتی به اشاره، برای هیچ‌یک از این پرسش‌ها وجود ندارد.

این خبر فقط از محبوس شدن دکتر محسن برهانی گزارش می‌دهد نه از اجرای قانون و اجرای عدالت.
بیشتر بوی تحکم می‌دهد تا حکم.

اگر القای ترس و انتقام جای قانون و دادگری را بگیرد، عدالت کیفری محقق می‌شود، نه جامعه بوی عدالت می‌شنود. شاید هم مقصود همین باشد.

#محسن_از معدود حقوقدانان است که با قبول مسئولیت اجتماعی دانش خود را در عرصه عمومی در خدمت جامعه گذاشته است.

زندان‌ رفتن او و کسان دیگری مانند او، با هر تخصص و گرایش، از اعتبار وی کم نمی‌کند. به اعتبار زندان می‌افزاید.
https://t.iss.one/kambiznourooz
👍13👌1
«بیو»ی پیامبر!

اگر پیامبر اکنون زنده بود، در شبکه‌های اجتماعی حضور داشت و می‌خواست رویکرد، منش، خط‌مشی و اولویت‌‌هایش را در قسمت «بیوگرافی» اکانت خود معرّفی کند، احتمالا آنجا چه می‌نوشت؟!

اگر بخواهیم بر اساس گفتار و عملکرد مدّعیان رسمی ادامۀ راه پیامبر در طول تاریخ و در گسترۀ جهان کنونی به این پرسش پاسخ دهیم، احتمالاً به عبارت‌های زیر می‌رسیم:

بسم الله القاصم الجبارین [۱]
من منتقم خون ... ام
لعن الله الکافرین و المنافقین
الفتنه اشدّ من‌القتل
انتقام؛ فنتظروا انّا معکم من‌المنتظرین
الا انّ حزب‌الله هم الغالبون
اشرف مخلوقات
ولیّ امر
نماز بی‌ولایت بی‌نمازیست
و اطیعوا اولی‌الامر منکم
این العمّار؟!
اشدّا علی الکفّار
می‌کُشم، می‌کُشم، آنکه برادرم کشت
و ...

برای حدس‌زدن «بیو»ی احتمالی پیامبر، راه دیگری هم وجود دارد؛ در آن زمان، اشخاص «بیو»ی خود را در جاهای دیگری می‌نوشتند، مثل غلاف شمشیر.

پیامبر (ص) بر غلاف شمشیر خود سه جمله نوشته بود:

صِلْ مَنْ قَطَعَكَ

(پیوند کن با کسی که با تو قطع رابطه کرده)

أحْسِنْ بِمَنْ أسَاءَ إلیْکَ

(خوبی کن به کسی که به تو بدی کرده) [یا أَعْطِ مَنْ حَرَمَكَ (عطا کن به کسی که تو را محروم کرده)]

قُلِ اَلْحَقَّ وَ لَوْ عَلَى نَفْسِكَ

(حق را بگو حتّی اگر به زیانت باشد) [۲]

میان مسلمانان جهان و به‌ویژه در جامعۀ ما خلاء چنین گفتمانی چقدر احساس می‌شود!

جهان امروز چقدر نیازمند چنین رویکردی است!

سلام و صلوات پروردگار مهربان بر محمّد و خاندان پاکش

پانویس‌‌ها

[۱] این عبارت هیچ‌گاه توسّط پیامبر و امامان به‌کار برده نشده است، اولیای دین فقط از «بسم الله الرحمن الرحیم» استفاده می‌کردند.

[۲] میزان الحکمه، ج. ۵، ص. ۳۴۷، مشکاة الأنوار في غرر الأخبار، ج ۱، ص ۳۵۱ و ...

کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://telegram.me/notesofvahidehsani
👍16👎1👌1
مسجد صاحب الزمان (عج)
مراسم شب دوم محرم با سخنرانی جناب دکتر احسانی زمان : یکشنبه ۱۷ تیرماه ، ساعت ۲۱:۳۰ مکان : مسجد صاحب الزمان (عج)
Audio
چالش حسین (ع) در کربلا

سخنرانی شب دوم محرم، مسجد صاحب‌الزمان، سال ۱۴۰۳

مقایسه چالش و تجربه‌زیسته امام حسین (ع) در کربلا بر اساس دو دیدگاه متفاوت نسبت به علم و سایر ویژگی‌های امام

مقایسه جایگاه "ایمان" و "توکل" در این دو دیدگاه

در چارچوب کدام دیدگاه می‌توانیم از امام حسین (ع) و سایر اولیای دین الگو بگیریم؟

کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://telegram.me/notesofvahidehsani
👌1
سندرُم منصوریِ بیقرار

محمد علی دستمالی

این یک پست انتخاباتی نیست. صرفا می خواهم به مصداق نمونه بارزی اشاره کنم که به زعم من، می‌تواند در فهم مسائل و مشکلات سیستمی ایران، یاری دهنده باشد. می خواهم درباره نقش «محسن منصوری» معاون اجرایی رییس جمهور و رییس ستاد سعید جلیلی حرف بزنم. چرا امثال او، برای ایران، «مساله» و «سندروم» هستند.

🔗در سال 1363 به دنیا آمده و در دانشگاه تربیت دبیر رجایی لیسانس مکانیک خوانده است. تخته پرش او عضویت در «شورای مرکزی جامعه اسلامی» دانشگاه بود و بدو ن تجربه و تخصص، در سال 89 یعنی در 26 سالگی، فرماندار ورامین شد و مدرک کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی را دریافت کرد!

بنگریم به پست های بعدی منصوری جوان:

مدیرعامل و عضو هیأت مدیره بنیاد کرامت آستان قدس رضوی
معاونت سازمان بنیاد مستضعفان و جانبازان
مدیرعامل و نایب رئیس هیات مدیره بنیاد علوی
عضویت در شورای عالی جمعیت هلال احمر
مشاور نایب رئیس کمیسیون آموزش مجلس
استاندار تهران (37 سالگی)
معاونت اجرایی رئیس جمهور (38 سالگی)

چرا روی سن تاکید کرده ام؟ واضح است. در شرایط طبیعی و در یک بروکراسی سالم، فردی که پس از اخذ مدرک لیسانس و سربازی یعنی در 24 سالگی کارمند فرمانداری و دو سال بعد از آن دهدار یا بخشدار شود، برای رسیدن به پست استانداری پایتخت، دست کم باید بیست سال تلاش کند. یا باید از نخبگان برجسته کشور باشد که بتواند در یک مسیر ده ساله، چندین پست مهم بگیرد.

حالا بنگرید به برخی از اظهارات و شُوهای منصوری:

«بعضی از این کافه ها، منتسب به دشمن و استکبار جهانی هستند».
عکس گرفتن با سرُم در جریان بازدید از مناطق سیلزده
موتورسواری با موتور پلیس به منظور بازدید از مناطق سیلزده
اظهارات عجیب در پست معاونت ریاست جمهوری
به راه انداختن کارناوال دعوت از خودش برای نامزد شدن
عوض کردن چند تیم سیاسی و حزبی در عرض 5 روز و حمایت از اسماعیلی در انتخابات
پس از رد صلاحیت اسماعیلی؛ مسئول ستاد جلیلی شد
در ستاد جلیلی، هواداران پزشکیان را جبهه کفر و پسماند و زباله دانست
با توزیع صدها میلیارد تومان مواد غذایی و وجه نقد، به دنبال جذب رای فقرا و روستاییان بود
همایش های غیرقانونی برگزار کرد
در تخلفی آشکار، از برگ رای خود عکس گرفت

و اما آخرین تیر او که واقعا باعث می شود خطرات سندرم منصوری بیقرار ایران را درک کنیم؛ این بود که پس از آن که مشخص شد جلیلی شکست خورده، پیامی خطاب به رهبر انقلاب منتشر کرده و گفت: «چون پرچم در دست توست، خاطرم جمع است». یعنی چه؟ دقیقا یعنی این که از دید منصوری، رییس مجریه در جمهوری اسلامی هیچکاره است و همه چیز رد دست رهبری است! یکی نیست بگوید خوب اگر چنین است؛ چرا خودت را جنحه جنحه کردی که جلیلی رییس مجریه شود؟

یک سوال: آیا «منصوری» ها، فقط در جناح راست هستند؟ اختیار دارید! تا دلت بخواهد، منصوری اصلاح طلب هم داریم! در دوران پهلوی هم تعداد آنها خیلی زیاد بود. این نورچشمی های سفارشی که خیلی زود برکشیده می شوند و پر و بال داده می شوند، در همه جناح های سیاسی ایران یافت می شوند. ویژگی های بارز آنان: پررو و جسور هستند، عجول و جاه طلبند، خود را به عنوان مطلع و موثق نظام جا می دهند، سراغ پست های خالی از رانت مالی نمی روند، بسیار تندرو و تندخو هستند و تلاش می کنند زود بار خود را ببندند.

اگر نظام سیاسی و اجرایی ایران زمین، شایسته سالار نشود و از دست این منصوری های خطرناک نجات نیابد، توسعه و رستگاری در کار نخواهد بود.

کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://telegram.me/notesofvahidehsani
👍14
جامعه و دولت پزشکیان؛ گذار از فرصت‌سوزی تاریخی!

روزنامه اعتماد (۱۴۰۳/۴/۲۳)

آیا جامعه ایران می‌تواند از آزادی و گشایش نسبی در دولت مسعود پزشکیان بهره ببرد یا مانند دوره‌های مشابه پیشین، صرفاً به واکنش‌های هیجانی، عجولانه، آرمان‌گرا و ذرّه‌وار و زمینه‌سازی آغاز دوران جدیدی از فروبستگی و محدودیت می‌پردازد؟!

جامعۀ ایران در طول تاریخش همواره با فشار، تهدید و مانع‌تراشی حکومت در راه آزادی، رشد و بالندگی خود مواجه و به‌حق از این بابت گلایه‌مند بوده است.

البته در این تاریخ آکنده از کنترل و محدودیت، فرصت‌هایی نیز نصیب جامعه شده است؛ دوره‌هایی که به‌هردلیل، سلطه و سیطرۀ حکومت بر جامعه برداشته شده (یا کاهش یافته) و جامعه امکان نمود، بروز، کنشگری و اثرگذاری پیدا کرده است مانند ... [در متن کامل یادداشت، نمونه‌ای ارائه شده است].

در این دوره‌ها که در مقام مقایسه با سایر اوقات، آزادی‌‎بیان نسبتاً بیشتر و رسانه‌ها نیز گسترده‌تر، متنوّع‌تر، فعّال‌تر و پررونق‌تر بوده‌اند، جامعه مانند فنری که پس‌از سال‌ها فشردگی رها شده باشد، برای طی‌کردن ره صدساله در یک شب خیز برداشته است.

از ویژگی‌های تکرارشوندۀ این دوره‌ها می‌توان به شکل‌گیری تعداد بی‌شمار رسانه و به‌راه‌افتادن مسابقۀ «سیخونک‌زنی به اژدهای خفتۀ قدرت و سنّت» (طرح مطالب بسیار انتقادی، حسّاسیت‌زا، نگران‌کننده و بعضاً توهین‌آمیز نسبت به حکومت و حاکمانی که به‌هردلیل عقب نشسته یا نشانده شده بودند و نیز نسبت به اعتقادات بخش سنّتی جامعه) اشاره کرد که شاید بیش‌از هر چیز دیگری در احساس خطر، یورش و سخت‌گیری دوبارۀ آنها مؤثّر بودند.

دولت مسعود پزشکیان می‌تواند یکی دیگر از فرصت‌های جامعه باشد؛ یا بگذرد یا بشکند کشتی در این گرداب‌ها!

باوجود شواهدی دال بر حالت اوّل، خوشبختانه شواهد امیدبخشی نیز از تحقق حالت دوّم مشاهده می‌شود شامل تأکیدهای فراوان و استقبال‌شونده بر مقوله‌هایی مانند عدم تندروی (در جامعه)، راه میانه، دالان باریک آزادی، تعامل، کاستن از شکاف و قطبیت، لحاظ‌کردن اقتضائات قدرت، وفاق و ... ؛ گویی ازیک‌سو، بخشی از جامعه را مطالعۀ آثار اندیشمندان و تأمّل در تجربیات تاریخی به این رویکرد رسانده و ازسوی‌دیگر، اصحاب قدرت را نیز «هم‌آیندی بحران‌ها» و اضطرار شرایط.

درمقابل، از «مجاهدان شنبه» که بگذریم، انفجار توصیه‌ها، کارزارها، ایده‌پردازی‌ها و انتظارات ذرّه‌وار توسّط خیرخواهان اتمیزه خطاب به رئیس‌جمهور جدید زنگ‌خطر نوعی هرج‌ومرج را به‌صدا در آورده است.

در این میان، ناامیدی و انفعال بخش بزرگی از جامعه که با تحریم انتخابات پیام و احساس خود را نشان دادند، اگر چه ذاتاً اتّفاقی نامیمون، دردناک و خسارت‌بار است، امّا با توجه به ظرفیت اندک ایران برای مدیریت مطالبات و توقّعات میلیونی ذرّه‌وار و استعداد عجیبش برای غلتیدن در امواج سیل‌آسای هرج‌ومرج در نبود احزاب، تشکل‌ها و هرنوع سازمان‌یافتگی دیگر (که این خواسته‌های بسیار متنوّع و متکثّر را به معدودی مطالبۀ خردمندانه، واقع‌بینانه و موردتوافق تبدیل کنند)، می‌تواند سبب خیر باشد، مشروط به اینکه استمرار نیابد بلکه پس‌از دوره‌ای کوتاه و فراهم‌آمدن بسترها و ظرفیت لازم، این بخش‌از جامعه نیز دوباره امیدوار و مطالبه‌گر شوند و به کنشگری مدنی بپردازند.

به نظرم، در چنین شرایطی، یکی از مهم‌ترین مسائل دولت مردمی جدید این است که در نبود احزاب و تشکّل‌های کارآمد، برای «تبدیل انتظارات و خواسته‌های ذرّه‌وار به معدودی مطالبۀ پخته و مورد توافق» فکری کند.

نسبت به فرصت‌های گذشتۀ تاریخ ایران، اکنون فضای مجازی، هم امکان‌های بیشتری برای هرج‌ومرج و هم درعین‌حال، امکان‌هایی برای مدیریت مطالبات ذرّه‌وار فراهم آورده است.

شاید یکی از راحت‌ترین و دردسترس‌ترین اقدامات در این شرایط استفاده از سایت کارزار باشد؛ پلتفرمی قانونی که به‌راحتی مشخص می‌کند کدام مطالبات مورد توافق بخش گسترده‌تری از مردم هستند؛ کافی است برای واکنش مناسب به آنها به‌تناسب تعداد امضاها، قانون (یا لااقل دستورالعملی در داخل دولت) تصویب شود.

چنانچه درمورد توصیف موقعیت (آنچه پیش‌ازاین بیان شد) درمجموع با نگارنده موافقید، خودمان نیز نباید تماشاچی باقی بمانیم و به دعاکردن اکتفا کنیم.

شاید یکی از بهترین کارها این باشد که به‌جای همراه‌شدن با سایرین در روانه‌ساختن جویی از توصیه و مطالبه به سمت رئیس‌جمهور جدید (که نهایتاً او را با سیلی خروشان از توصیه‌ها و مطالبات متنوّع و غیرقابل کنترل و مدیریت مواجه می‌کند)، از محدودۀ خودمان آغاز کنیم.

بیشتر ما اگر عضو هیچ حزب، تشکّل یا سازمان مردم‌نهادی نباشیم، به‌هرحال عضو یک اتّحادیه یا صنف شغلی-حرفه‌ای محسوب می‌شویم؛ چرا تلاش نکنیم که ...

ادامۀ یادداشت

کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://telegram.me/notesofvahidehsani
👍3👌2
Forwarded from کانال وحید احسانی (وحید احسانی)
✔️ حاج حسین محمدی! (کربلا به روایت امروز)
🖌👤افشین احمدپور

در شام، معاویه، ریق رحمت را سر کشیده است!! صحابی چاچول باز ، مسلمان رنگ کن و شکم گنده‌ی پیامبر(ص) و پسر ابوسفیان!!

حالا یزید با آن ریش بزی ادکلن زده و آن کبد چرب الکلی ، بر مسند خلافت نشسته و در نخستین اقدام ، قلم و دوات را بر می دارد و به «ولید بن عتبة» ، حاکم مدینه می نویسد که از پسر علی(ع) بیعت بگیرد!!

بیعت یعنی چه؟!! یعنی حسین(ع) ، فرزند پنجاه و هفت ساله ی علی(ع) و زهرا(س) ، بیاید و پای قباله نامچه ی خلافت یک جوان ریش بزی بوزینه باز را امضاء کند که بله!! جانشینی پیامبر نوش جانتان حضرت یزید!! موقع عرق خوری و بوزینه بازی ، ما را از دعای خیر فراموش نفرمایید!! ....

ایضا ، در قبال این خوش خدمتی ، نظر لطفی هم به ما و باقی مانده ی اولاد علی(ع) داشته باشید و حتی المقدور ، گاهی چند همیان زر سرخ و چهار پنج تا جاریه مغنیه و کنیز خوش بر و رو نیز عنایت بفرمایید!! ما هم چشممان را روی این همه بی عدالتی ، ظلم ، جنایت ، فساد و کثافت کاری که در پوشش دین انجام می شود می بندیم و ظهر به ظهر ، صدقه ی سر ولی امر مسلمین و به شکر آرامش و آسایش حاکم بر مدینه ، دو کف دست گوشت گوسفندی را با یک بند انگشت دنبه داخل دیزی سنگی می ریزیم و نان سبوس دار را داخل آن ترید می کنیم و با یک کوزه دوغ شتر ، دور هم می خوریم و به جان خلیفه ی مسلمین دعا می کنیم!!!...

کل ماه صفر هم به خاطر سالگرد وفات پیامبر(ص) ، تمام کوچه های متعلق به بنی هاشم را سیاه پوش می کنیم و دسته ی سینه زنی و زنجیرزنی راه می اندازیم و علم و کتل به دوش به تعظیم شعائرالله مشغول می شویم!! ... و کل ماه رمضان را هم با گوشت و برنج مرحمتی خلیفه و پولدارهای مدینه ، روزی دو پاتیل قیمه پلو بار می گذاریم و در ظرف یک بار مصرف بین روزه داران «هیأت علی بن ابی طالب مدینه!» پخش می کنیم!! چند پارچ شربت بیدمشک هم با دو قالب یخ ، می زنیم تنگش تا فرآیند هضم و جذب بهتر صورت بگیرد!! بیعت دقیقا یعنی این! نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد!!

بیعت یعنی اینکه حسین(ع) بنشیند و نابود شدن اسلام را ببیند ولی از ترس جان خودش و خویشاوندان سببی و نسبی اش و به هم نخوردن آرامش زندگی اش ، سکوت کند و به جای آگاهانیدن عوام غفلت زده و چرت آلود که کاری است طاقت فرسا و خطرناک ، سراغ مقدس بازی برود که هم راحت است و هم بی درد سر!!

حسین(ع) می تواند بیعت کند و در کمال آرامش و آسایش هر روز روزه بگیرد و هر سال به حج برود و اسم خودش را هم بگذارد «حاج حسین محمدی!!». درست مثل این حاج حسین های دور و بر ما که برای رسیدن به نان و نام و پست و مقام ، له له می زنند و از هیچ رذالتی چشم پوشی نمی کنند اما جلسات روضه ی محرم و صفر و ایام فاطمیه و ایام زینبیه و ایام محسنیه و سایر ایامشان قضا نمی شود!!! و در حالی که لباس سیاه پوشیده اند ، بیخ گوششان می خورند و می برند و می درند و این ها ککشان هم نمی گزد!! نه به خاطر نادانی و نابینایی!! بلکه به خاطر ترس و به خاطر طمع!!

حسین(ع) می تواند با یزید بیعت کند و هر روز در مسجد مدینه به جهت اقامه ی نماز جماعت حضور یابد و همان جا هم برای تنگدستانی که به علت فساد سیستماتیک اموی و صحابه خور کردن بیت المال به خاک سیاه نشسته و به عمق سیاه چال اختلاف طبقاتی سقوط کرده اند سفارش نامه بنویسد به جهت کمک بلاعوض!! به چه کسی!؟ به حاکمان منصوب از سوی خلیفه ی دائم الخمر اموی!!

اما هیهات که حسین(ع) ، فرزند شکوهمند علی(ع) و زهرا(س) که خون پیامبر(ص) در رگ های او جاری است اسلام را مثل ما عوام بفهمد!! و حاشا که زنده باشد و به حاکمیت پلیدی همچون یزید بر قلمرو حکومت اسلامی تن در دهد!!

منبع: کانال علم، دین، خرافه (دکتر افشین احمدپور)

کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://telegram.me/notesofvahidehsani
👍5
Forwarded from کانال وحید احسانی (وحید احسانی)
زیارت عاشورای دروغین ما!

بیشتر ما ایرانیان در مراسم عزاداری سالار آزادگان عالم شرکت کرده و زیارت عاشورا می‌خوانیم، امّا در عین حال، ویژگی‌هایی داریم که نه‌تنها با سیره‌وسنّت امام حسین (ع) سازگاری ندارند، بلکه با بارزترین ویژگی‌های زندگی سیّدالشّهدا یعنی آزادگی، اصلاح‌گری و هزینه‌دادن برای حق، در تضاد هستند.

در زیارت عاشورا با اباعبدالله (ع) تجدیدپیمان کرده و می‌گوییم «ما دوستِ ادامه‌دهندگان راه تو (آزادگان اصلاح‌گر) و دشمن کسانی هستیم که در مقابل آزادگی و اصلاح‌گری قرار می‌گیرند. ما با ظالمان میانه‌ای نداشته و طرفدار و حامی مظلومان هستیم»، امّا در عمل چقدر اینگونه‌ایم؟! آیا می‌شود زیارت عاشورا را صادقانه خواند و از اصلاح‌گران مظلوم‌واقع‌شده حمایت نکرد؟!

دکتر نعمت‌اله فاضلی از رواج «فرهنگ احتیاط‌گری» (درمقابل کنشگری) در میان دانشگاهیان ما سخن می‌گوید و دکتر حسین اسکندری معتقد است بیشتر دانشگاهیان ما به‌جای اینکه «کنشگر» باشند، «کرنشگر» شده‌اند. البته عافیت‌طلبی، محافظه‌کاری و کرنشگری محدود به دانشگاهیان نبوده و عمومیت دارد، چنانکه مهندس بازرگان از «سازگاری» (به‌معنای منفی آن) و «پفیوزی» ایرانیان سخن می‌گوید.

بیشتر ما ایرانیان در خفا نسبت به بسیاری چیزها اعتراض می‌کنیم، امّا در فرصت‌هایی که می‌توانیم صحبت، نقد یا موضع‌گیری کرده و اثرگذاری داشته‌باشیم (ولو اندک)، ترجیح می‌دهیم سکوت اختیار کنیم که گربه شاخ‌مان نزند! بارها دیده می‌شود که وقتی در جمع (حضوری یا مجازی) نقدهایی مطرح می‌کنید، هیچ‌کس از شما حمایت نمی‌کند امّا بعد برخی به‌شکل خصوصی به شما می‌گویند: «آفرین، ما هم با تو موافقیم، خوب کردی این حرف‌ها را مطرح کردی»!

در جامعۀ ما، مانند عموم کشورهای توسعه‌نیافته (بخوانید جهان‌سوّم، عقب‌مانده، بلاتکلیف، سردرگم)، «نظام پاداش‌دهی اقتصادی و اجتماعی» با «منافع جمعی و ملّی» هم‌راستا نیست. دکتر پاپلی‌یزدی این مسئله را با اندکی مبالغه این‌گونه بیان می‌کند: «جهان‌سوّم جایی است که هرکس بخواهد مملکتش را آباد کند، خانه‌اش خراب می‌شود و هرکس که بخواهد خانه‌اش آباد باشد، باید در تخریب مملکتش بکوشد!». در چنین شرایطی، بیشتر ما در انتخاب رشته، انتخاب شغل، انتخاب موضوع پایان‌نامه و مقاله، هنگام تصمیم‌گیری در مورد اینکه در مقابل افراد مختلف چه بگوییم و چگونه رفتار کنیم و به‌طور کلّی در عموم موقعیت‌ها، خیلی دقیق و هوشمندانه براساس «مسیر رشد و پیشرفت شخصی» (مسیری که در راستای اصلاح جامعه نیست) تصمیم‌گرفته و عمل می‌کنیم.

وقتی به افراد می‌گویید «تو که با فلان مسئله مخالفی، چرا در جلسه حرف نزدی؟ چرا پای فلان بیانیه، پویش یا کارزار را امضا نکردی؟ و غیره» به شما پاسخ می‌دهند که «این کار هزینه دارد» بعد همین افراد در زیارت عاشورا خطاب به سرور آزادگان عالم می‌گویند: «پدر، مادر، زندگی، فرزند، خانواده و دارایی‌ام به فدای تو باد ای اباعبدالله»!

مسلّماً وجود این ویژگی‌های متضاد با سیره و منش امام حسین (ع)، ژنتیکی نیستند؛ هر یک از ما از همین الان می‌توانیم در مسیر «آزادگی و اصلاح‌گری جامعه» قرار بگیریم. لازم نیست «جوگیر» شده و زندگی شخصی خود را تعطیل کنیم؛ کافیست در مواقع تصمیم‌گیری، خیر و صلاح جامعه را نیز در نظر داشته و از فرصت‌های موجود برای برداشتن گام‌هایی هر چند کوچک در این راستا استفاده کنیم. همچنین، لازم نیست خود را به‌هلاکت بیندازیم، کافیست مبنای تصمیم‌گیری‌هایمان صِرفِ پیشی‌گرفتن از سایرین در مسابقه‌هایی نباشد که برنده‌شدن در آنها در بهترین حالت، ارتباطی با «مفیدتر بودن برای جامعه» ندارد (اگر به‌مثابه مضرتر بودن برای جامعه نباشد).

کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://telegram.me/notesofvahidehsani
👌6👍4
یادداشت حذف شده

این فرسته (پست) حاوی یادداشتی از دکتر علی مرادی مراغه‌ای و ناظر به این بود که نوعی از عزاداری امام حسین (ع) به جای اینکه روحیۀ آزادگی و مقاومت را تقویت کند، عزاداران را به مناسک و ثواب اخروی آن مشغول و از آن صفات عالی دور می‌کند.

نگارنده یادداشت (دکتر مرادی مراغه‌ای) برای بیان این مطلب به واقعه خاصّی اشاره کرده بودند که بر اساس دیدگاه برخی اعضای محترم کانال و خوانندگان گرامی دو اشکال بر آن وارد بود.

اوّلاً، توصیف واقعه صحیح نبود و ثانیاً، به‌صورت ناخواسته به‌مثابه سرزنش هم‌وطنان عزیز محل رخداد واقعه تلقّی می‌گردید.

بنابراین، بهتر دیدم آن را حذف کنم.

کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://telegram.me/notesofvahidehsani
👍27👎2🤔1
کانال وحید احسانی pinned «جامعه و دولت پزشکیان؛ گذار از فرصت‌سوزی تاریخی! روزنامه اعتماد (۱۴۰۳/۴/۲۳) آیا جامعه ایران می‌تواند از آزادی و گشایش نسبی در دولت مسعود پزشکیان بهره ببرد یا مانند دوره‌های مشابه پیشین، صرفاً به واکنش‌های هیجانی، عجولانه، آرمان‌گرا و ذرّه‌وار و زمینه‌سازی…»
عزاداری اباعبدالله؛ مرهم یا نمک بر زخم‌هایش!

آهای عاشقان و عزاداران اباعبدالله!

حسین (ع) به‌شدّت زخمی است و خونریزی شدیدی دارد!

بی‌تفاوت و تماشاچی نباشیم، بیایید تاجایی که می‌توانیم، بر زخم‌های حسین (ع) مرهمی بگذاریم!

زخم‌های حسین (ع):

فاصله طبقاتی!
تبعیض! [1]
زندگی تجمّلاتی برخی مسئولان!
فقری که حرمت بسیاری را خدشه‌دار کرده است!
انسان‌هایی که به زباله‌گردی روی آورده‌اند!
سوء استفاده از دین!
در بند بودن عدالت‌خواهان و فسادستیزانی مانند وحید اشتری، یاشار سلطانی و صبا آذرپیک!
عدم شفاف‌سازی دربارۀ مسائلی که مردم به‌حق نسبت به آنها بدگمان شده‌اند! [2]
زندانی‌بودن برخی آزادگان منتقد!
آزادبودن برخی مفسدان!
پارتی‌بازی!
حفظ نشدن کرامت انسان‌ها!
نسل‌کشی مردم مظلوم فلسطین!
تنزّل حیا و عفت!
مهاجرت نخبگان!
رشد سفلگان!
مدیریت ضعیف و سرمایه‌سوز!
هدررفت منابع و امکانات!
آسیب‌های محیط زیست!
و ...

اگر برای مرهم گذاشتن روی زخم‌های حسین (ع) هیچ اقدامی (حتّی در حدّ امضاکردن یک کارزار) نکرده‌ایم، چگونه می‌توانیم خود را عزادار و شیعۀ حسین (ع) بدانیم؟!

در مجالس عزایی شرکت کنیم که به‌مثابه «مرهمی کوچک بر زخم‌های حسین (ع)» هستند و نه آنهایی که «نمک بر زخم‌هایش»!

صرف رونق و شکوه ظاهری برخی مجالس گولمان نزند؛ نسبت به اینکه در این تنگنای اقتصادی و رواج رانت‌خواری، هزینۀ هیئت‌ها و مجالس از کجاها و توسط چه کسانی تأمین می‌شود حساس باشیم!

در هر هیئت و مجلس عزاداری که می‌خواهیم شرکت کنیم، بپرسیم هزینه‌های آن از کجا و توسط چه کسانی تأمی می‌شود، حواسمان جمع باشد که زیر علم چه کسانی سینه می‌زنیم!

نکند همان سینه‌زنی و رنجیرزنی‌هایمان هم نمکی بر زخم‌های حسین (ع) باشد!

منبرها و مجالسی مرهم بر زخم‌های حسین (ع) هستند که سوءاستفاده‌کنندگان از دین، رانت‌خواران و ظالمان از آن مجالس و منبرها احساس خطر کنند و نه آنهایی که توسّط زخم‌زنندگان بر حسین (ع) برگزار یا حمایت می‌شوند!

به عمق دلمان نگاهی بیندازیم! اگر می‌خواهیم به مجالس عزایی برویم که شرکت در آنها برایمان امتیازاتی داشته باشد، اصحاب قدرت ما را ببینند، به مراکز توزیع رانت نزدیک‌ترمان کنند و ... بدانیم که خنجری به دست گرفته‌ایم و در زخم‌های حسین (ع) فرو می‌کنیم!

در مجالس عزایی شرکت کنیم و پای منبرهایی بنشینیم که نفس شرکت‌کردن در آنها به‌مثابه «امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر حاکمان و مسئولان» و «طلب اصلاح» جامعه باشد، یعنی همان چیزهایی که امام حسین (ع) به‌عنوان اهداف حرکت خود بیان فرمود.

عمر بن سعد، امام حسین (ع) را به حکومت ری فروخت، نکند ما به یک پرس غذای چرب یا مدّاح خوش‌صداتر بفروشیم!

نفس شرکت‌کردن در برخی مجالس به‌مثابه سلام‌دادن، زیارت‌کردن و تجدید عهد با حسین (ع) است و زیارت‌عاشورا خواندن و اشک‌ریختن در برخی مجالس، به‌مثابه نمک‌پاشیدن بر زخم‌هایش!

امام حسین و تمام اولیای دین (ع) نسبت به حق‌الناس بسیار حساس بودند، آیا هیئت، دسته و مجلسی که شرکت می‌کنیم، حقوق مردم و به‌ویژه همسایگان (سروصدا، سد معبر و ...) را رعایت می‌کنند؟!

اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیاىَ مَحْیا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتى مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ (ص)

پانویس

[1] اوّلین اقدام حضرت امیر (ع) پس از پذیرش حکومت، الغای تمام سهیمه‌ها و رانت‌هایی بود که با عناوین به‌ظاهر اسلامی نهادینه شده بود، مانند سابقه در اسلام، شرکت کردن در جنگ‌ها و ... . امام (ع) همگان (حتّی منتقدان و مخالفانش مانند خوارج) را در بیت‌المال مساوی قرار داد.

[2] حضرت امیر (ع) در نامۀ مشهور به «عهدنامۀ مالک‌اشتر» می‌فرماید: «اگر مردم بر تو به ستمگری [شامل فساد و سوءاستفاده از قدرت] گمان بردند، عذر خود را به آشکارا با آنان در میانه نه و با این کار از بدگمانیشان بکاه، که چون چنین کنی، خود را به عدالت پروده‌ای و با رعیت مدارا نموده‌ای. عذری که می‌آوری سبب می‌شود که تو به مقصود خود رسی و آنان نیز به حق راه یابند». طی سالیان اخیر مردم به‌حق نسبت به مسائل زیادی بدگمان شدند مانند چای دبش، حواشی آقای قالیباف، حواشی آقای صدیقی، واریزهای مالی موسسه مصاف آقای رائفی‌پور و ... امّا متأسفانه توصیۀ حضرت امیر (ع) مبنی بر «اصحار» (شفاف‌سازی) درمورد هیچ‌یک از آنها عملی نشد.

عاشورای حسینی، سال ۱۴۰۳

سایر یادداشت‌هایم درباره محرم

کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://telegram.me/notesofvahidehsani
👍15
فراوان گفته‌اند ای مرد! آنَت کُشت... اینَت کُشت...
سخن بی‌پرده می‌گویم: امیرالمومنینَت کُشت!

تو آن‌شمعی که در تاریکجایِ هستیِ انسان،
به‌نامِ فتنه در اسلام، بادِ آستینَت کُشت!

نه در میدانِ تیغ و تیر و آهن، راویان گیج‌اند...
که در آن حُجره‌های مرتجع، تفسیرِ دینَت کُشت!

الا ای "بیش‌از این‌ها" شرم می‌آید مرا کان‌شب،
به بویِ گندمِ رِی، کمترینی از کمینَت کَشت!

از آن ساعت به خیلِ مومنانِ قوم شک‌دارم،
که در آن ظُهر، هرکس کُشت درحالِ یقینَت کُشت!

به قولِ روضه‌خوانان اعتباری ‌نیست، چون اینان،
یکی در گوشه‌ی گودال، وآن‌یک پُشتِ زینَت کُشت!

تورا ای تخمه‌ی پاکِ شرافت! دوست می‌دارم...
سخن سربسته می‌گویم که؛ اینَت کُشت! اینَت کُشت!

سراینده: شاعر آزاده؛ حسین جنتی

منبع: کانال تلگرام حسین جنتی

کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://telegram.me/notesofvahidehsani
👌4👍2