خب خب خب، مدیریت تنظیمات با Pydantic⚙️
احتمالا اسم Pydantic به گوشتون خورده یا توی پروژه هاتون ازش استفاده کردین. ولی برای مدیریت تنظیمات پروژه از چی استفاده کردین؟ Pydantic یه کلاس به اسم BaseSettings ارائه میده که برای مدیریت تنظیمات برنامه از جمله متغیر های محیطی و پیش فرض ها استفاده میشه.
چرا از BaseSettings استفاده کنیم؟🧐
1️⃣ خواندن خودکار متغیر های محیطی:
با استفاده از BaseSettigns بدون نیاز به کتابخونه های اضافی مثل python-dotenv میتونیم به متغیر های محیطی دسترسی داشته باشیم.
2️⃣ اعتبارسنجی امن و خودکار متغیر ها:
Pydantic به صورت خودکار تایپ هارو چک میکنه و دیگه نیازی به type cast دستی نیست.
3️⃣ پشتیبانی ساده از چند محیط:
با یکم خلاقیت میتونیم چندین کلاس تنظیمات برای محیطهای مختلف مثل Dev, Prod و Test بسازیم.
4️⃣ مناسب برای پروژههای بزرگ:
میشه همهی تنظیمات پروژه مثل دیتابیس، کلیدهای API، حالت دیباگ و... رو توی یک کلاس متمرکز نگهداری کرد و راحت تو کل پروژه استفادهشون کرد.
ساختار پایه ی کلاس تنظیمات🔧
قبل از هر کاری مطمئن بشید که
و بعد میتونید با تعریف کلاس و تنظیماتی که نیاز دارین اونارو مدیریت کنین.
این یعنی:
مقدار debug به طور پیش فرض True هست و بقیه مقادیر باید توی فایل env. یا محیط سیستم تعریف بشن، در غیر این صورت ارور میگیریم. نکته جالب اینه که Pydantic از type cast خودکار پشتیبانی میکنه، مثلا اینجا مقدار "True" توی محیط رو به bool تبدیل میکنه.
و فایل env. باید به این شکل باشه:
نحوه ی استفاده از تنظیمات🛠
میتونیم یه نمونه از کلاس تنظیمات بسازیم و بعد با استفاده از اتریبیوت ها به تنظیمات دسترسی پیدا کنیم:
جمع بندی✍️
کلاس
توی پروژههای بزرگ یا اپلیکیشنهایی که چند محیط (مثل dev، test و prod) دارن، استفاده از این ساختار کمک میکنه کد تمیزتر و حرفهایتری داشته باشین.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
احتمالا اسم Pydantic به گوشتون خورده یا توی پروژه هاتون ازش استفاده کردین. ولی برای مدیریت تنظیمات پروژه از چی استفاده کردین؟ Pydantic یه کلاس به اسم BaseSettings ارائه میده که برای مدیریت تنظیمات برنامه از جمله متغیر های محیطی و پیش فرض ها استفاده میشه.
چرا از BaseSettings استفاده کنیم؟🧐
1️⃣ خواندن خودکار متغیر های محیطی:
با استفاده از BaseSettigns بدون نیاز به کتابخونه های اضافی مثل python-dotenv میتونیم به متغیر های محیطی دسترسی داشته باشیم.
2️⃣ اعتبارسنجی امن و خودکار متغیر ها:
Pydantic به صورت خودکار تایپ هارو چک میکنه و دیگه نیازی به type cast دستی نیست.
3️⃣ پشتیبانی ساده از چند محیط:
با یکم خلاقیت میتونیم چندین کلاس تنظیمات برای محیطهای مختلف مثل Dev, Prod و Test بسازیم.
4️⃣ مناسب برای پروژههای بزرگ:
میشه همهی تنظیمات پروژه مثل دیتابیس، کلیدهای API، حالت دیباگ و... رو توی یک کلاس متمرکز نگهداری کرد و راحت تو کل پروژه استفادهشون کرد.
ساختار پایه ی کلاس تنظیمات🔧
قبل از هر کاری مطمئن بشید که
pydantic
و پکیج pydantic-settings
نصب باشن:pip install pydantic pydantic-settings
و بعد میتونید با تعریف کلاس و تنظیماتی که نیاز دارین اونارو مدیریت کنین.
from pydantic import Field
from pydantic_settings import BaseSettings, SettingsConfigDict
class Settings(BaseSettings):
model_config = SettingsConfigDict(
env_file='.env', # env file location
)
debug: bool = True
database_url: str
secret_key: str
این یعنی:
مقدار debug به طور پیش فرض True هست و بقیه مقادیر باید توی فایل env. یا محیط سیستم تعریف بشن، در غیر این صورت ارور میگیریم. نکته جالب اینه که Pydantic از type cast خودکار پشتیبانی میکنه، مثلا اینجا مقدار "True" توی محیط رو به bool تبدیل میکنه.
و فایل env. باید به این شکل باشه:
DATABASE_URL=postgresql://user:pass@localhost/dbname
SECRET_KEY=s3cr3t-k3y
نحوه ی استفاده از تنظیمات🛠
میتونیم یه نمونه از کلاس تنظیمات بسازیم و بعد با استفاده از اتریبیوت ها به تنظیمات دسترسی پیدا کنیم:
settings = Settings()
print(settings.database_url)
print(settings.debug)
جمع بندی✍️
کلاس
BaseSettings
یکی از ابزارهای بسیار مهم و کاربردی در Pydantic هست که به شما اجازه میده تنظیمات پروژه رو به شکل متمرکز، امن، قابل تست و قابل توسعه مدیریت کنین.توی پروژههای بزرگ یا اپلیکیشنهایی که چند محیط (مثل dev، test و prod) دارن، استفاده از این ساختار کمک میکنه کد تمیزتر و حرفهایتری داشته باشین.
#️⃣ #programming #python
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🥷🏻 CHANNEL | GROUP
👍6❤4🔥4
خب خب خب، بهترین فریمورک ها برای توسعه مایکروسرویس🕸
تو دنیای امروز که اپلیکیشنها پیچیدهتر شدن و نیاز به مقیاسپذیری، توسعه سریع و قابلیت نگهداری بالا بیشتر از قبل حس میشه، معماری مایکروسرویس (Microservices) به یکی از محبوبترین انتخابها برای توسعه نرمافزارهای مدرن تبدیل شده.
اما انتخاب فریمورک مناسب برای پیادهسازی مایکروسرویسها خیلی مهمه؛ چون مستقیماً روی سرعت توسعه، پرفورمنس، ساختار پروژه و حتی تجربهی تیم تأثیر میذاره.
Spring Boot (Java)☕️
یکی از محبوبترین انتخابها برای توسعه سرویسهای بزرگ و سازمانی. این فریمورک با ترکیب قدرت Java و اکوسیستم Spring، ساخت سرویسهای مستقل، مقیاسپذیر و امن رو آسون میکنه.
از نقاط قوتش میشه به پشتیبانی گسترده از ابزارهای Enterprise، جامعهی کاربری بسیار بزرگ، مستندات کامل و یکپارچگی فوقالعاده با Spring Cloud اشاره کرد.
FastAPI (Python)⚡️
فریمورکی مدرن و سبک برای ساخت APIهای سریع و خوانا با زبان پایتون. طراحیشده بر پایه ASGI و Starlette و بهشدت روی سرعت و خوانایی تمرکز داره. از مزایای مهمش میتونیم به سرعت بالا، پشتیبانی عالی از Async Programming، مستندسازی خودکار با Swagger و ReDoc، استفاده از type hinting و هماهنگی کامل با استانداردهای OpenAPI اشاره کنیم.
ASP.NET Core (C#)🧱
انتخاب حرفهای برای توسعهدهندگان داتنت، مخصوصاً در پروژههایی که از زیرساختهای Microsoft استفاده میکنن. این فریمورک کاملاً cross-platform هست و روی لینوکس هم عملکرد بالایی داره. پرفورمنس عالی، امنیت بالا، پشتیبانی از WebSocket، gRPC و امکانات کامل برای تولید و دیپلوی مایکروسرویسها از مزایای مهمشه.
Go-Kit (Go)🦾
فریمورکی ساختارمند برای توسعه سرویسهای حرفهای با زبان Go. برخلاف فریمورکهای سبکتر مثل Gin، این ابزار مناسب تیمهایی هست که دنبال معماری تمیز، قابلیت تست بالا، جداسازی concerns و مقیاسپذیری بالا هستن. پشتیبانی از transportهای مختلف (HTTP، gRPC و...)، logging، tracing و monitoring باعث شده انتخاب خوبی برای سیستمهایی با ترافیک بالا باشه.
جمع بندی✍️
انتخاب فریمورک مناسب برای مایکروسرویس به زبان برنامهنویسی، تجربهی تیم، نوع پروژه و زیرساخت فنی بستگی داره. اگر به یک اکوسیستم پایدار و کامل نیاز دارید، Spring Boot یا ASP.NET Core میتونن بهترین انتخاب باشن. اما اگر هدف شما سرعت، سادگی و توسعه سریعتره، FastAPI یا Go-Kit میتونن عملکرد بسیار خوبی داشته باشن.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
تو دنیای امروز که اپلیکیشنها پیچیدهتر شدن و نیاز به مقیاسپذیری، توسعه سریع و قابلیت نگهداری بالا بیشتر از قبل حس میشه، معماری مایکروسرویس (Microservices) به یکی از محبوبترین انتخابها برای توسعه نرمافزارهای مدرن تبدیل شده.
اما انتخاب فریمورک مناسب برای پیادهسازی مایکروسرویسها خیلی مهمه؛ چون مستقیماً روی سرعت توسعه، پرفورمنس، ساختار پروژه و حتی تجربهی تیم تأثیر میذاره.
Spring Boot (Java)☕️
یکی از محبوبترین انتخابها برای توسعه سرویسهای بزرگ و سازمانی. این فریمورک با ترکیب قدرت Java و اکوسیستم Spring، ساخت سرویسهای مستقل، مقیاسپذیر و امن رو آسون میکنه.
از نقاط قوتش میشه به پشتیبانی گسترده از ابزارهای Enterprise، جامعهی کاربری بسیار بزرگ، مستندات کامل و یکپارچگی فوقالعاده با Spring Cloud اشاره کرد.
FastAPI (Python)⚡️
فریمورکی مدرن و سبک برای ساخت APIهای سریع و خوانا با زبان پایتون. طراحیشده بر پایه ASGI و Starlette و بهشدت روی سرعت و خوانایی تمرکز داره. از مزایای مهمش میتونیم به سرعت بالا، پشتیبانی عالی از Async Programming، مستندسازی خودکار با Swagger و ReDoc، استفاده از type hinting و هماهنگی کامل با استانداردهای OpenAPI اشاره کنیم.
ASP.NET Core (C#)🧱
انتخاب حرفهای برای توسعهدهندگان داتنت، مخصوصاً در پروژههایی که از زیرساختهای Microsoft استفاده میکنن. این فریمورک کاملاً cross-platform هست و روی لینوکس هم عملکرد بالایی داره. پرفورمنس عالی، امنیت بالا، پشتیبانی از WebSocket، gRPC و امکانات کامل برای تولید و دیپلوی مایکروسرویسها از مزایای مهمشه.
Go-Kit (Go)🦾
فریمورکی ساختارمند برای توسعه سرویسهای حرفهای با زبان Go. برخلاف فریمورکهای سبکتر مثل Gin، این ابزار مناسب تیمهایی هست که دنبال معماری تمیز، قابلیت تست بالا، جداسازی concerns و مقیاسپذیری بالا هستن. پشتیبانی از transportهای مختلف (HTTP، gRPC و...)، logging، tracing و monitoring باعث شده انتخاب خوبی برای سیستمهایی با ترافیک بالا باشه.
جمع بندی✍️
انتخاب فریمورک مناسب برای مایکروسرویس به زبان برنامهنویسی، تجربهی تیم، نوع پروژه و زیرساخت فنی بستگی داره. اگر به یک اکوسیستم پایدار و کامل نیاز دارید، Spring Boot یا ASP.NET Core میتونن بهترین انتخاب باشن. اما اگر هدف شما سرعت، سادگی و توسعه سریعتره، FastAPI یا Go-Kit میتونن عملکرد بسیار خوبی داشته باشن.
#️⃣ #programming #backend
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🥷🏻 CHANNEL | GROUP
❤13
خب خب خب، بهترین زبان های برنامه نویسی برای Cloud Programming☁️💻
خب برنامه نویسی ابری یعنی توسعه ی نرم افزارهایی که روی سرویس های ابری مثل AWS, Google Cloud, Azureو... اجرا میشن. توی این فضا مقیاس پذیری، سرعت اجرا، امنیت و پشتیبانی از ابزارهای ابری حرف اول رو میزنن.
Python🐍
به خاطر سادگی و سرعت توسعه، یکی از محبوبترین زبانها برای Cloud محسوب میشه. توی پروژههای مربوط به اتوماسیون، DevOps و مخصوصاً یادگیری ماشین رو سرویسهای ابری مثل AWS یا Google Cloud خیلی خوب جواب میده. اما به خاطر سرعت پایین و محدودیت در پردازشهای سنگین (مثل real-time) برای پروژههای بزرگ انتخاب اول نیست.
Go🚀
زبانیه که دقیقاً برای همین کار ساخته شده. سریع، کممصرف و با پشتیبانی قوی از concurrency، Go گزینهای ایدهآل برای میکروسرویسها، زیرساختهای cloud-native و سرویسهایی با بار بالا محسوب میشه. البته نسبت به پایتون ساده نیست و فضای توسعهش خشکتره.
JavaScript (Node.js)🪩
وقتی با جاوااسکریپت آشنایی داشته باشین، استفاده از Node.js تو Cloud مخصوصاً برای ساخت API و سرورهای سبک یا سرویسهای Serverless خیلی راحته. سرعت توسعه بالاست و پشتیبانی از async بودن ذاتی خیلی به درد میخوره. ولی برای پردازشهای سنگین یا مدیریت منابع در حد enterprise، محدودیت داره.
Java☕️
با وجود قدیمی بودن، هنوزم تو شرکتهای بزرگ برای ساخت سرویسهای پایدار و مقیاسپذیر استفاده میشه. ابزارهایی مثل Spring Boot و Spring Cloud تو فضای ابری خیلی پرکاربردن. قدرت و امنیتش عالیه، ولی کدنویسیش verbose و سنگینتر از زبانهای مدرنتره.
Rust🦀
زبانیه که سرعت و امنیت رو همزمان داره. برای سیستمهایی که performance یا امنیت حافظه خیلی مهمه، انتخاب خوبیه. تو پروژههای زیرساختی یا اپهایی که مصرف منابع براشون مهمه، Rust حرف نداره. البته یادگیریش سخته و جامعهی توسعهدهندههاش هنوز به بزرگی بقیه نیست.
جمع بندی✍️
در نهایت، انتخاب زبان برای Cloud Programming بستگی به نوع پروژه داره؛ اگه دنبال توسعه سریع و ساده هستین، Python و Node.js انتخابای خوبیان. برای سیستمهای سریع و مقیاسپذیر Go میدرخشه، Java برای اپهای پایدار سازمانی مناسبه، و Rust برای پروژههایی با نیاز بالا به performance و امنیت انتخاب آیندهمحوره. مهم اینه بدونین چی میخواین و ابزار مناسب همون رو انتخاب کنین.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
خب برنامه نویسی ابری یعنی توسعه ی نرم افزارهایی که روی سرویس های ابری مثل AWS, Google Cloud, Azureو... اجرا میشن. توی این فضا مقیاس پذیری، سرعت اجرا، امنیت و پشتیبانی از ابزارهای ابری حرف اول رو میزنن.
Python🐍
به خاطر سادگی و سرعت توسعه، یکی از محبوبترین زبانها برای Cloud محسوب میشه. توی پروژههای مربوط به اتوماسیون، DevOps و مخصوصاً یادگیری ماشین رو سرویسهای ابری مثل AWS یا Google Cloud خیلی خوب جواب میده. اما به خاطر سرعت پایین و محدودیت در پردازشهای سنگین (مثل real-time) برای پروژههای بزرگ انتخاب اول نیست.
Go🚀
زبانیه که دقیقاً برای همین کار ساخته شده. سریع، کممصرف و با پشتیبانی قوی از concurrency، Go گزینهای ایدهآل برای میکروسرویسها، زیرساختهای cloud-native و سرویسهایی با بار بالا محسوب میشه. البته نسبت به پایتون ساده نیست و فضای توسعهش خشکتره.
JavaScript (Node.js)🪩
وقتی با جاوااسکریپت آشنایی داشته باشین، استفاده از Node.js تو Cloud مخصوصاً برای ساخت API و سرورهای سبک یا سرویسهای Serverless خیلی راحته. سرعت توسعه بالاست و پشتیبانی از async بودن ذاتی خیلی به درد میخوره. ولی برای پردازشهای سنگین یا مدیریت منابع در حد enterprise، محدودیت داره.
Java☕️
با وجود قدیمی بودن، هنوزم تو شرکتهای بزرگ برای ساخت سرویسهای پایدار و مقیاسپذیر استفاده میشه. ابزارهایی مثل Spring Boot و Spring Cloud تو فضای ابری خیلی پرکاربردن. قدرت و امنیتش عالیه، ولی کدنویسیش verbose و سنگینتر از زبانهای مدرنتره.
Rust🦀
زبانیه که سرعت و امنیت رو همزمان داره. برای سیستمهایی که performance یا امنیت حافظه خیلی مهمه، انتخاب خوبیه. تو پروژههای زیرساختی یا اپهایی که مصرف منابع براشون مهمه، Rust حرف نداره. البته یادگیریش سخته و جامعهی توسعهدهندههاش هنوز به بزرگی بقیه نیست.
جمع بندی✍️
در نهایت، انتخاب زبان برای Cloud Programming بستگی به نوع پروژه داره؛ اگه دنبال توسعه سریع و ساده هستین، Python و Node.js انتخابای خوبیان. برای سیستمهای سریع و مقیاسپذیر Go میدرخشه، Java برای اپهای پایدار سازمانی مناسبه، و Rust برای پروژههایی با نیاز بالا به performance و امنیت انتخاب آیندهمحوره. مهم اینه بدونین چی میخواین و ابزار مناسب همون رو انتخاب کنین.
#️⃣ #programming #backend
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🥷🏻 CHANNEL | GROUP
❤9
یکی از چالشهایی که خیلی از برنامهنویسها باهاش روبهرو میشن، اینه که بعد از یه مدت طولانی دوری از کدنویسی، حس میکنن مهارتهاشون زنگ زده انگار یه جورایی انگشتاشون دیگه با کیبورد غریبه شده و مفاهیم برنامهنویسی تو ذهنشون غبار گرفته. اما نگران نباشین این پست برای شماست که میخواین دوباره به اوج برگردین و مهارتهای کدنویسیتون رو مثل قبل کنید. بیاین با هم یه نقشه راه بکشیم که چطور میتونیم مهارتهامون رو بازیابی کنیم و دوباره تو دنیای کد به اوج برگردیم🚀
🧠 چرا مهارتها زنگ میزنن؟
اول بذارین خیالتون رو راحت کنم: دوری از کدنویسی کاملاً طبیعیه. شاید سر یه پروژه دیگه بودین، زندگی شخصیتون شلوغ شده یا حتی فقط نیاز به یه استراحت داشتین. اما وقتی برمیگردین، ممکنه حس کنین:
اینا همه عادیان مغز ما مثل عضلهست؛ اگه یه مدت تمرین نکنه، یه کم تنبل میشه، ولی با یه برنامه درست میتونین دوباره رو فرم بیاین.
📚 نقشه راه برای بازیابی مهارتها
1⃣ از پایهها شروع کنین 🏗️
چرا؟ مفاهیم پایهای مثل متغیرها، توابع، و حلقهها ستون هر زبان برنامهنویسیان. مرور اینا ذهنتون رو گرم میکنه.
یه پروژه ساده مثل یه ماشینحساب یا یه برنامه To-Do List با زبانی که قبلاً بلد بودین بنویسین.
2⃣ یه پروژه کوچیک و باحال انتخاب کنین 🎯
چرا؟ پروژههای کوچیک اعتماد به نفس رو برمیگردونن و کمک میکنن حس کنین دوباره تو بازی هستین.
یه چیزی بسازین که بهش علاقه دارین، مثلاً یه اسکریپت پایتون برای خودکار کردن یه کار روزمره یا یه صفحه وب ساده با HTML/CSS.
ایده: یه بات ساده برای تلگرام یا یه برنامه که قیمت ارزها رو نشون بده.
3⃣ ابزارها و تکنولوژیها رو مرور کنین 🛠️
چرا؟ اگه مدت زیادی از فریمورکها (مثل Django یا React) دور بودین، ممکنه آپدیتهاشون غافلگیرتون کنه.
مستندات رسمی (مثل docs.djangoproject.com) یا یه دوره کوتاه تو Udemy یا Pluralsight بگیرین. فقط یه بخش رو مرور کنین، نه کلش
نکته: نیازی نیست همهچیز رو از صفر یاد بگیرین؛ فقط تغییرات جدید رو چک کنین.
4⃣ با حل مسائل تمرین کنین 🧩
چرا؟ حل مسائل الگوریتمی ذهنتون رو قوی میکنه و کمک میکنه منطق کدنویسیتون برگرده.
تو سایتهایی مثل HackerRank، Codewars یا LeetCode سوالهای سطح آسان تا متوسط رو حل کنین. روزی ۱-۲ تا کافیه.
ترفند: یه دفترچه یادداشت داشته باشین و راهحلها رو توضیح بدین تا بهتر جا بیفته.
5⃣ کد دیگران رو بخونین 📖
چرا؟ خوندن کدهای باکیفیت بهتون یادآوری میکنه که کد تمیز چطور نوشته میشه.
پروژههای متنباز تو GitHub (مثل پروژههای پایتون یا جاوااسکریپت) رو بررسی کنین. سعی کنین بفهمین چرا یه تابع خاص یا ساختار خاص استفاده شده.
6⃣ با یه پروژه واقعی برگردین تو رینگ 💪
چرا؟ پروژههای واقعی شما رو مجبور میکنن همهچیز رو کنار هم بذارین: کدنویسی، دیباگ، تست، و کار با ابزارها.
یه اپلیکیشن ساده بسازین، مثلاً یه وبسایت شخصی یا یه API با FastAPI. حتی میتونین تو پروژههای متنباز مشارکت کنین.
نکته: از چیزایی که قبلاً بلد بودین شروع کنین تا اعتماد به نفستون برگرده.
7⃣ با بقیه گپ بزنین 👥
چرا؟ حرف زدن با برنامهنویسهای دیگه بهتون انگیزه میده و ایدههای جدید میآره.
تو گروههای تلگرامی، دیسکورد یا انجمنهای مثل Stack Overflow فعال بشین. حتی یه سوال ساده بپرسین یا جواب بدین.
🔍 نکات طلایی برای برگشتن به اوج
صبور باشین: مثل دوچرخهسواریه؛ یه کم طول میکشه تا دوباره تعادل پیدا کنین.
روزی یه کم: لازم نیست روزی ۸ ساعت کد بزنین. حتی ۳۰ دقیقه تمرین روزانه معجزه میکنه.
لذت ببرین: یه پروژه انتخاب کنین که بهش علاقه دارین تا انگیزهتون بالا بمونه.
✍ جمعبندی
دوری از کدنویسی یه اتفاق عادیه و اصلاً به این معنی نیست که مهارتهاتون غیبشون زده با یه برنامه ساده، مثل مرور پایهها، حل مسائل و ساخت پروژههای کوچیک، میتونین دوباره همون برنامهنویس قبراق و سرحال بشین.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🧠 چرا مهارتها زنگ میزنن؟
اول بذارین خیالتون رو راحت کنم: دوری از کدنویسی کاملاً طبیعیه. شاید سر یه پروژه دیگه بودین، زندگی شخصیتون شلوغ شده یا حتی فقط نیاز به یه استراحت داشتین. اما وقتی برمیگردین، ممکنه حس کنین:
مفاهیم پایهای مثل حلقهها یا ساختار دادهها انگار غریبه شدن.
ابزارها و فریمورکهایی که قبلاً باهاشون راحت بودین، حالا گیجکننده به نظر میان.
اعتماد به نفس کدنویسیتون یه کم افت کرده.
اینا همه عادیان مغز ما مثل عضلهست؛ اگه یه مدت تمرین نکنه، یه کم تنبل میشه، ولی با یه برنامه درست میتونین دوباره رو فرم بیاین.
📚 نقشه راه برای بازیابی مهارتها
1⃣ از پایهها شروع کنین 🏗️
چرا؟ مفاهیم پایهای مثل متغیرها، توابع، و حلقهها ستون هر زبان برنامهنویسیان. مرور اینا ذهنتون رو گرم میکنه.
یه پروژه ساده مثل یه ماشینحساب یا یه برنامه To-Do List با زبانی که قبلاً بلد بودین بنویسین.
2⃣ یه پروژه کوچیک و باحال انتخاب کنین 🎯
چرا؟ پروژههای کوچیک اعتماد به نفس رو برمیگردونن و کمک میکنن حس کنین دوباره تو بازی هستین.
یه چیزی بسازین که بهش علاقه دارین، مثلاً یه اسکریپت پایتون برای خودکار کردن یه کار روزمره یا یه صفحه وب ساده با HTML/CSS.
ایده: یه بات ساده برای تلگرام یا یه برنامه که قیمت ارزها رو نشون بده.
3⃣ ابزارها و تکنولوژیها رو مرور کنین 🛠️
چرا؟ اگه مدت زیادی از فریمورکها (مثل Django یا React) دور بودین، ممکنه آپدیتهاشون غافلگیرتون کنه.
مستندات رسمی (مثل docs.djangoproject.com) یا یه دوره کوتاه تو Udemy یا Pluralsight بگیرین. فقط یه بخش رو مرور کنین، نه کلش
نکته: نیازی نیست همهچیز رو از صفر یاد بگیرین؛ فقط تغییرات جدید رو چک کنین.
4⃣ با حل مسائل تمرین کنین 🧩
چرا؟ حل مسائل الگوریتمی ذهنتون رو قوی میکنه و کمک میکنه منطق کدنویسیتون برگرده.
تو سایتهایی مثل HackerRank، Codewars یا LeetCode سوالهای سطح آسان تا متوسط رو حل کنین. روزی ۱-۲ تا کافیه.
ترفند: یه دفترچه یادداشت داشته باشین و راهحلها رو توضیح بدین تا بهتر جا بیفته.
5⃣ کد دیگران رو بخونین 📖
چرا؟ خوندن کدهای باکیفیت بهتون یادآوری میکنه که کد تمیز چطور نوشته میشه.
پروژههای متنباز تو GitHub (مثل پروژههای پایتون یا جاوااسکریپت) رو بررسی کنین. سعی کنین بفهمین چرا یه تابع خاص یا ساختار خاص استفاده شده.
6⃣ با یه پروژه واقعی برگردین تو رینگ 💪
چرا؟ پروژههای واقعی شما رو مجبور میکنن همهچیز رو کنار هم بذارین: کدنویسی، دیباگ، تست، و کار با ابزارها.
یه اپلیکیشن ساده بسازین، مثلاً یه وبسایت شخصی یا یه API با FastAPI. حتی میتونین تو پروژههای متنباز مشارکت کنین.
نکته: از چیزایی که قبلاً بلد بودین شروع کنین تا اعتماد به نفستون برگرده.
7⃣ با بقیه گپ بزنین 👥
چرا؟ حرف زدن با برنامهنویسهای دیگه بهتون انگیزه میده و ایدههای جدید میآره.
تو گروههای تلگرامی، دیسکورد یا انجمنهای مثل Stack Overflow فعال بشین. حتی یه سوال ساده بپرسین یا جواب بدین.
🔍 نکات طلایی برای برگشتن به اوج
صبور باشین: مثل دوچرخهسواریه؛ یه کم طول میکشه تا دوباره تعادل پیدا کنین.
روزی یه کم: لازم نیست روزی ۸ ساعت کد بزنین. حتی ۳۰ دقیقه تمرین روزانه معجزه میکنه.
لذت ببرین: یه پروژه انتخاب کنین که بهش علاقه دارین تا انگیزهتون بالا بمونه.
✍ جمعبندی
دوری از کدنویسی یه اتفاق عادیه و اصلاً به این معنی نیست که مهارتهاتون غیبشون زده با یه برنامه ساده، مثل مرور پایهها، حل مسائل و ساخت پروژههای کوچیک، میتونین دوباره همون برنامهنویس قبراق و سرحال بشین.
#️⃣ #programming #backend
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🥷🏻 CHANNEL | GROUP
❤23
6⃣ پخش و پیشنمایش (Playback) 🎬
با ابزار ffplay میتونین فایلهای چندرسانهای رو پخش کنین.
مثال: پخش یه ویدیو:
چرا کاربردیه؟ ffplay یه پخشکننده سادهست که برای تست سریع فایلها یا بررسی خروجیها عالیه.
7⃣ بررسی اطلاعات فایل (Probing) 🔍
با ffprobe میتونین اطلاعات دقیق یه فایل (مثل کدک، بیتریت، رزولوشن) رو ببینین.
مثال:
چرا کاربردیه؟ برای عیبیابی یا آمادهسازی فایلها قبل از پردازش، این ابزار مثل یه میکروسکوپ عمل میکنه.
8⃣ پشتیبانی از شتابدهندههای سختافزاری ⚡
FFmpeg میتونه از GPU (مثل NVIDIA NVENC/NVDEC، VAAPI، یا OpenCL) برای سرعت بخشیدن به کدگذاری و دیکد استفاده کنه.
مثال: کدگذاری با NVENC:
چرا کاربردیه؟ این قابلیت باعث میشه عملیات سنگین مثل کدگذاری 4K خیلی سریعتر انجام بشه.
9⃣ کار با دستگاههای ورودی 🖥️
میتونین از دستگاههای ورودی مثل وبکم یا کارت کپچر مستقیماً داده بگیرین.
مثال: ضبط از وبکم:
چرا کاربردیه؟ برای ضبط زنده یا استریمینگ از سختافزارهای مختلف عالیه.
🔟 فیلترهای پیشرفته 🎨
FFmpeg کلی فیلتر برای ویرایش ویدیو و صدا داره، مثل تغییر روشنایی، تنظیم سرعت پخش، یا اضافه کردن افکت.
مثال: اضافه کردن متن به ویدیو:
چرا کاربردیه؟ این فیلترها انعطاف زیادی بهتون میدن تا بدون نرمافزارهای گرافیکی، تغییرات پیچیدهای اعمال کنین.
✍ جمعبندی
FFmpeg مثل یه جعبهابزار جادوییه که هر کاری تو دنیای چندرسانهای بخواین، میتونه انجام بده. از تبدیل فرمت و کدگذاری گرفته تا استریمینگ، ویرایش، و حتی کار با سختافزارهای خاص، این ابزار همهفنحریفه.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
با ابزار ffplay میتونین فایلهای چندرسانهای رو پخش کنین.
مثال: پخش یه ویدیو:
ffplay video.mp4
چرا کاربردیه؟ ffplay یه پخشکننده سادهست که برای تست سریع فایلها یا بررسی خروجیها عالیه.
7⃣ بررسی اطلاعات فایل (Probing) 🔍
با ffprobe میتونین اطلاعات دقیق یه فایل (مثل کدک، بیتریت، رزولوشن) رو ببینین.
مثال:
ffprobe -show_streams input.mp4
چرا کاربردیه؟ برای عیبیابی یا آمادهسازی فایلها قبل از پردازش، این ابزار مثل یه میکروسکوپ عمل میکنه.
8⃣ پشتیبانی از شتابدهندههای سختافزاری ⚡
FFmpeg میتونه از GPU (مثل NVIDIA NVENC/NVDEC، VAAPI، یا OpenCL) برای سرعت بخشیدن به کدگذاری و دیکد استفاده کنه.
مثال: کدگذاری با NVENC:
ffmpeg -i input.mp4 -c:v h264_nvenc output.mp4
چرا کاربردیه؟ این قابلیت باعث میشه عملیات سنگین مثل کدگذاری 4K خیلی سریعتر انجام بشه.
9⃣ کار با دستگاههای ورودی 🖥️
میتونین از دستگاههای ورودی مثل وبکم یا کارت کپچر مستقیماً داده بگیرین.
مثال: ضبط از وبکم:
ffmpeg -i /dev/video0 output.mp4
چرا کاربردیه؟ برای ضبط زنده یا استریمینگ از سختافزارهای مختلف عالیه.
🔟 فیلترهای پیشرفته 🎨
FFmpeg کلی فیلتر برای ویرایش ویدیو و صدا داره، مثل تغییر روشنایی، تنظیم سرعت پخش، یا اضافه کردن افکت.
مثال: اضافه کردن متن به ویدیو:
ffmpeg -i input.mp4 -vf drawtext="text='سلام دنیا':x=20:y=20:fontsize=24" output.mp4
چرا کاربردیه؟ این فیلترها انعطاف زیادی بهتون میدن تا بدون نرمافزارهای گرافیکی، تغییرات پیچیدهای اعمال کنین.
✍ جمعبندی
FFmpeg مثل یه جعبهابزار جادوییه که هر کاری تو دنیای چندرسانهای بخواین، میتونه انجام بده. از تبدیل فرمت و کدگذاری گرفته تا استریمینگ، ویرایش، و حتی کار با سختافزارهای خاص، این ابزار همهفنحریفه.
#️⃣ #programming #backend
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🥷🏻 CHANNEL | GROUP
👍7❤🔥3🔥1
سلام علیک و از این حرفا
انواع مدلهای هوش مصنوعی (سه تا محبوب ترین ها)🧠
امروز میخوام درباره انواع مدلهای یادگیری ماشین صحبت کنم اگه تازه وارد دنیای AI شدین یا میخواین یه شناخت کلی داشته باشین، این پست براتون مناسبه. قراره سه مدل اصلی یادگیری ماشین رو بررسی کنیم: با نظارت (Supervised)، بدون نظارت (Unsupervised) و تقویتی (Reinforcement).
🧠 یادگیری ماشین چیه؟
قبل از اینکه بریم سراغ انواع مدلها، یه توضیح سریع بدم. یادگیری ماشین (Machine Learning) یه شاخه از هوش مصنوعیه که به کامپیوترها یاد میدیم از دادهها یاد بگیرن و تصمیم بگیرن، بدون اینکه صریحاً برنامهریزی بشن. حالا این یادگیری به چند روش انجام میشه که هر کدوم کاربرد خاص خودشون رو دارن.
1⃣ یادگیری با نظارت (Supervised Learning) 👨🏫
تو این روش، مدل با یه مجموعه داده برچسبدار آموزش میبینه. یعنی هر داده یه ورودی (مثل تصویر یا عدد) و یه خروجی مشخص (مثل اسم یا دستهبندی) داره. مدل یاد میگیره که ورودیها رو به خروجیهای درست وصل کنه.
فرض کن داری به مدل یاد میدی که سگ و گربه رو از هم تشخیص بده. بهش یه عالمه عکس سگ و گربه میدی که روشون نوشته "سگ" یا "گربه". مدل از این دادهها الگو پیدا میکنه و بعداً میتونه عکسهای جدید رو دستهبندی کنه.
کاربردها:
دستهبندی (Classification): مثلاً تشخیص اسپم ایمیل (اسپمه یا نه؟).
رگرسیون (Regression):
مثل پیشبینی قیمت خونه.
مزایا:
دقیق، قابلفهم، برای مسائل مشخص عالیه.
معایب:
نیاز به داده برچسبدار داره که جمعآوری و برچسبزنیاش میتونه گرون و زمانبر باشه.
2⃣ یادگیری بدون نظارت (Unsupervised Learning) 🕵️
اینجا دادهها برچسب ندارن مدل باید خودش از دادهها الگو یا ساختار پیدا کنه.
فرض کن یه عالمه داده فروش مشتریها داری، ولی نمیدونی کدوم مشتری تو چه گروهیه. مدل بدون نظارت میتونه مشتریها رو بر اساس رفتارشون (مثلاً خریدهای مشابه) گروهبندی کنه (مثلا گروه های لوازم خانگی یا گروه مواد غذایی).
کاربردها:
خوشهبندی (Clustering):
مثل گروهبندی مشتریها برای بازاریابی.
کاهش ابعاد (Dimensionality Reduction):
مثل سادهسازی دادههای پیچیده برای تحلیل.
مزایا:
نیازی به برچسب نداره، برای دادههای بزرگ و ناشناخته عالیه.
معایب:
نتایجش گاهی مبهمه و نیاز به تحلیل بیشتر داره.
3⃣ یادگیری تقویتی (Reinforcement Learning) 🎮
تو این روش، مدل مثل یه بازیکن تو یه بازی عمل میکنه. با آزمون و خطا یاد میگیره که چه کارهایی پاداش (reward) بیشتری دارن و سعی میکنه پاداشش رو به حداکثر برسونه.
مدل تو یه محیط (environment) تصمیم میگیره، نتیجه رو میبینه (پاداش یا جریمه) و رفتارش رو بهتر میکنه. مثلاً یه ربات یاد میگیره چطور راه بره بدون اینکه زمین بخوره.
کاربردها:
رباتیک:
مثل آموزش ربات برای جابهجایی اشیا.
بازیها:
مثل AlphaGo که شطرنج و گو رو یاد گرفت.
سیستمهای پیشنهاددهنده:
مثل پیشنهاد ویدیو تو یوتیوب.
مزایا:
برای مسائل پیچیده و پویا (مثل بازیها) عالیه.
معایب:
آموزشش زمانبره و نیاز به محاسبات و ازمون خطای سنگین داره.
🚀 چرا این مدلها مهمان؟
(ما به الگوریتم های ترینینگ هوش مصنوعی میگیم مدل)
هر کدوم از این مدلها برای یه سری مشکلات خاص طراحی شدن:
با نظارت:
وقتی دادههای برچسبدار داری و میخوای پیشبینی دقیق کنی.
بدون نظارت:
وقتی دادههای زیادی داری، ولی نمیدونی چه الگویی توشونه.
تقویتی:
وقتی میخوای یه سیستم یاد بگیره خودش تصمیمهای بهینه بگیره.
این مدلها تو همهچیز از تشخیص چهره تو گوشیتون گرفته تا پیشنهاد فیلم تو نتفلیکس و رباتهای خودران استفاده میشن. دنیای AI بدون اینا عملاً نمیچرخه.
✍ جمعبندی
مدلهای با نظارت، بدون نظارت و تقویتی مثل سه تا ابزارن که هر کدوم یه گوشه از مشکلات دنیای داده رو حل میکنن. اگه تازهکارین، پیشنهاد میکنم با یه پروژه ساده (مثل دستهبندی با Scikit-learn) شروع کنین و کمکم برین سراغ مسائل پیچیدهتر. دنیای یادگیری ماشین واقعا زیباست. :)))
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
انواع مدلهای هوش مصنوعی (سه تا محبوب ترین ها)🧠
امروز میخوام درباره انواع مدلهای یادگیری ماشین صحبت کنم اگه تازه وارد دنیای AI شدین یا میخواین یه شناخت کلی داشته باشین، این پست براتون مناسبه. قراره سه مدل اصلی یادگیری ماشین رو بررسی کنیم: با نظارت (Supervised)، بدون نظارت (Unsupervised) و تقویتی (Reinforcement).
🧠 یادگیری ماشین چیه؟
قبل از اینکه بریم سراغ انواع مدلها، یه توضیح سریع بدم. یادگیری ماشین (Machine Learning) یه شاخه از هوش مصنوعیه که به کامپیوترها یاد میدیم از دادهها یاد بگیرن و تصمیم بگیرن، بدون اینکه صریحاً برنامهریزی بشن. حالا این یادگیری به چند روش انجام میشه که هر کدوم کاربرد خاص خودشون رو دارن.
1⃣ یادگیری با نظارت (Supervised Learning) 👨🏫
تو این روش، مدل با یه مجموعه داده برچسبدار آموزش میبینه. یعنی هر داده یه ورودی (مثل تصویر یا عدد) و یه خروجی مشخص (مثل اسم یا دستهبندی) داره. مدل یاد میگیره که ورودیها رو به خروجیهای درست وصل کنه.
فرض کن داری به مدل یاد میدی که سگ و گربه رو از هم تشخیص بده. بهش یه عالمه عکس سگ و گربه میدی که روشون نوشته "سگ" یا "گربه". مدل از این دادهها الگو پیدا میکنه و بعداً میتونه عکسهای جدید رو دستهبندی کنه.
کاربردها:
دستهبندی (Classification): مثلاً تشخیص اسپم ایمیل (اسپمه یا نه؟).
رگرسیون (Regression):
مثل پیشبینی قیمت خونه.
مزایا:
دقیق، قابلفهم، برای مسائل مشخص عالیه.
معایب:
نیاز به داده برچسبدار داره که جمعآوری و برچسبزنیاش میتونه گرون و زمانبر باشه.
2⃣ یادگیری بدون نظارت (Unsupervised Learning) 🕵️
اینجا دادهها برچسب ندارن مدل باید خودش از دادهها الگو یا ساختار پیدا کنه.
فرض کن یه عالمه داده فروش مشتریها داری، ولی نمیدونی کدوم مشتری تو چه گروهیه. مدل بدون نظارت میتونه مشتریها رو بر اساس رفتارشون (مثلاً خریدهای مشابه) گروهبندی کنه (مثلا گروه های لوازم خانگی یا گروه مواد غذایی).
کاربردها:
خوشهبندی (Clustering):
مثل گروهبندی مشتریها برای بازاریابی.
کاهش ابعاد (Dimensionality Reduction):
مثل سادهسازی دادههای پیچیده برای تحلیل.
مزایا:
نیازی به برچسب نداره، برای دادههای بزرگ و ناشناخته عالیه.
معایب:
نتایجش گاهی مبهمه و نیاز به تحلیل بیشتر داره.
3⃣ یادگیری تقویتی (Reinforcement Learning) 🎮
تو این روش، مدل مثل یه بازیکن تو یه بازی عمل میکنه. با آزمون و خطا یاد میگیره که چه کارهایی پاداش (reward) بیشتری دارن و سعی میکنه پاداشش رو به حداکثر برسونه.
مدل تو یه محیط (environment) تصمیم میگیره، نتیجه رو میبینه (پاداش یا جریمه) و رفتارش رو بهتر میکنه. مثلاً یه ربات یاد میگیره چطور راه بره بدون اینکه زمین بخوره.
کاربردها:
رباتیک:
مثل آموزش ربات برای جابهجایی اشیا.
بازیها:
مثل AlphaGo که شطرنج و گو رو یاد گرفت.
سیستمهای پیشنهاددهنده:
مثل پیشنهاد ویدیو تو یوتیوب.
مزایا:
برای مسائل پیچیده و پویا (مثل بازیها) عالیه.
معایب:
آموزشش زمانبره و نیاز به محاسبات و ازمون خطای سنگین داره.
🚀 چرا این مدلها مهمان؟
(ما به الگوریتم های ترینینگ هوش مصنوعی میگیم مدل)
هر کدوم از این مدلها برای یه سری مشکلات خاص طراحی شدن:
با نظارت:
وقتی دادههای برچسبدار داری و میخوای پیشبینی دقیق کنی.
بدون نظارت:
وقتی دادههای زیادی داری، ولی نمیدونی چه الگویی توشونه.
تقویتی:
وقتی میخوای یه سیستم یاد بگیره خودش تصمیمهای بهینه بگیره.
این مدلها تو همهچیز از تشخیص چهره تو گوشیتون گرفته تا پیشنهاد فیلم تو نتفلیکس و رباتهای خودران استفاده میشن. دنیای AI بدون اینا عملاً نمیچرخه.
✍ جمعبندی
مدلهای با نظارت، بدون نظارت و تقویتی مثل سه تا ابزارن که هر کدوم یه گوشه از مشکلات دنیای داده رو حل میکنن. اگه تازهکارین، پیشنهاد میکنم با یه پروژه ساده (مثل دستهبندی با Scikit-learn) شروع کنین و کمکم برین سراغ مسائل پیچیدهتر. دنیای یادگیری ماشین واقعا زیباست. :)))
#️⃣ #ai #ml #programming
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🥷🏻 CHANNEL | GROUP
❤11
سام علیک و از این حرفا Github Actions 🎬
حتماً اسم GitHub Actions به گوشتون خورده این ابزار میتونه خیلی از کارهای تکراری و روتین پروژهتون رو خودکار کنه، بدون اینکه لازم باشه خودتون دست به کار بشین. از بررسی کدهای کامیتشده تا اجرای تستها و دیپلوی خودکار، همهچیز رو میسپارین بهش و خیالتون راحته تو این پست قراره حسابی راجب GitHub Actions حرف بزنیم، ببینیم این ابزار چیه، چه کارایی میتونه بکنه و چرا باید یه پای ثابت تو هر رپوی برنامهنویسی باشه.
🧠اول از همه GitHub Actions چیه؟
GitHub Actions یه پلتفرم اتوماسیونه که مستقیم تو GitHub ادغام شده و بهتون اجازه میده workflow خودکار برای پروژههاتون بسازین. این ابزار برای CI/CD (ادغام مداوم و تحویل/استقرار مداوم) (همیشه انگلیسی رو به معادل فارسی ترجیح میدم) طراحی شده، ولی فقط به این محدود نیست، میتونه هر کاری از تست کد و دیپلوی اپلیکیشن تا مدیریت مسائل (issues) و حتی ارسال نوتیفیکیشن رو خودکار کنه. به زبان ساده، GitHub Actions مثل یه رباته که با یه سری دستور (نوشتهشده با YAML) بهش میگین چیکار کنه.
این ابزار از سال ۲۰۱۸ توسط GitHub معرفی شد و حالا یکی از محبوبترین ابزارهای اتوماسیون تو اکوسیستم توسعه نرمافزاره، چون هم قدرتمنده، هم انعطافپذیره و هم با خود GitHub جوش خورده.
📚 قابلیتهای کلیدی GitHub Actions
1⃣ CI/CD (ادغام و تحویل مداوم) 🛠️
میتونین پایپ لاینهایی بسازین که کدتون رو بهصورت خودکار بیلد، تست و دیپلوی کنه.
مثال:
هر بار که یه تغییر (push) تو شاخه main میکنین، کد بیلد بشه، تستها اجرا بشن و اگه همهچیز اوکی بود، به سرور production دیپلوی بشه.
2⃣ اتوماسیون وظایف مختلف ⚙️
فراتر از CI/CD، میتونین هر کار تکراری رو خودکار کنین، مثل اضافه کردن لیبل به issues یا ارسال نوتیف به اسلک.
مثال:
وقتی یه issue جدید باز میشه، بهصورت خودکار لیبل "triage" بهش اضافه بشه:
3⃣ پشتیبانی از چند پلتفرم 🖥️
GitHub Actions روی ماشینهای مجازی لینوکس، ویندوز و مک اجرا میشه. حتی میتونین self-hosted runners (ماشینهای خودتون) رو استفاده کنین.
مثال: تست کد روی نسخههای مختلف پایتون و سیستمعاملها با یه matrix workflow:
4⃣ اکشنهای آماده و Marketplace 🛒
یه عالمه اکشن آماده تو GitHub Marketplace وجود داره که میتونین مستقیم تو ورکفلاتون استفاده کنین.
مثال: اکشن برای ارسال نوتیفیکیشن به اسلک یا دیپلوی به AWS.
✍ جمعبندی
GitHub Actions یه ابزار قدرتمند و انعطافپذیره که میتونه پروژههاتون رو از یه مجموعه کد ساده به یه سیستم خودکار و حرفهای تبدیل کنه. از CI/CD و تست چندپلتفرمی گرفته تا اتوماسیون کارهای روزمره مثل ارسال اعلان یا مدیریت مسائل، این ابزار همهچیز رو تو یه پکیج بهتون میده. فقط کافیه یه فایل YAML بسازین.
اگه خواستین بیشتر درمودش صحبت بکنم و نکات حرفه ای تری بگم با ریکشن و شیر این پست رو حمایت کنید 😊❤️
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
حتماً اسم GitHub Actions به گوشتون خورده این ابزار میتونه خیلی از کارهای تکراری و روتین پروژهتون رو خودکار کنه، بدون اینکه لازم باشه خودتون دست به کار بشین. از بررسی کدهای کامیتشده تا اجرای تستها و دیپلوی خودکار، همهچیز رو میسپارین بهش و خیالتون راحته تو این پست قراره حسابی راجب GitHub Actions حرف بزنیم، ببینیم این ابزار چیه، چه کارایی میتونه بکنه و چرا باید یه پای ثابت تو هر رپوی برنامهنویسی باشه.
🧠اول از همه GitHub Actions چیه؟
GitHub Actions یه پلتفرم اتوماسیونه که مستقیم تو GitHub ادغام شده و بهتون اجازه میده workflow خودکار برای پروژههاتون بسازین. این ابزار برای CI/CD (ادغام مداوم و تحویل/استقرار مداوم) (همیشه انگلیسی رو به معادل فارسی ترجیح میدم) طراحی شده، ولی فقط به این محدود نیست، میتونه هر کاری از تست کد و دیپلوی اپلیکیشن تا مدیریت مسائل (issues) و حتی ارسال نوتیفیکیشن رو خودکار کنه. به زبان ساده، GitHub Actions مثل یه رباته که با یه سری دستور (نوشتهشده با YAML) بهش میگین چیکار کنه.
این ابزار از سال ۲۰۱۸ توسط GitHub معرفی شد و حالا یکی از محبوبترین ابزارهای اتوماسیون تو اکوسیستم توسعه نرمافزاره، چون هم قدرتمنده، هم انعطافپذیره و هم با خود GitHub جوش خورده.
📚 قابلیتهای کلیدی GitHub Actions
1⃣ CI/CD (ادغام و تحویل مداوم) 🛠️
میتونین پایپ لاینهایی بسازین که کدتون رو بهصورت خودکار بیلد، تست و دیپلوی کنه.
مثال:
هر بار که یه تغییر (push) تو شاخه main میکنین، کد بیلد بشه، تستها اجرا بشن و اگه همهچیز اوکی بود، به سرور production دیپلوی بشه.
name: CI Pipeline
on: [push]
jobs:
build:
runs-on: ubuntu-latest
steps:
- uses: actions/checkout@v4
- name: Set up Python
uses: actions/setup-python@v4
with:
python-version: '3.10'
- name: Install dependencies
run: pip install -r requirements.txt
- name: Run tests
run: pytest
2⃣ اتوماسیون وظایف مختلف ⚙️
فراتر از CI/CD، میتونین هر کار تکراری رو خودکار کنین، مثل اضافه کردن لیبل به issues یا ارسال نوتیف به اسلک.
مثال:
وقتی یه issue جدید باز میشه، بهصورت خودکار لیبل "triage" بهش اضافه بشه:
name: Auto Label Issues
on:
issues:
types: [opened]
jobs:
label:
runs-on: ubuntu-latest
steps:
- uses: actions/github-script@v6
with:
script: |
github.rest.issues.addLabels({
issue_number: context.issue.number,
owner: context.repo.owner,
repo: context.repo.repo,
labels: ['triage']
})
3⃣ پشتیبانی از چند پلتفرم 🖥️
GitHub Actions روی ماشینهای مجازی لینوکس، ویندوز و مک اجرا میشه. حتی میتونین self-hosted runners (ماشینهای خودتون) رو استفاده کنین.
مثال: تست کد روی نسخههای مختلف پایتون و سیستمعاملها با یه matrix workflow:
name: Test on Multiple Platforms
on: [push]
jobs:
test:
runs-on: ${{ matrix.os }}
strategy:
matrix:
os: [ubuntu-latest, windows-latest, macos-latest]
python-version: ['3.8', '3.9', '3.10']
steps:
- uses: actions/checkout@v4
- name: Set up Python
uses: actions/setup-python@v4
with:
python-version: ${{ matrix.python-version }}
- name: Run tests
run: pytest
4⃣ اکشنهای آماده و Marketplace 🛒
یه عالمه اکشن آماده تو GitHub Marketplace وجود داره که میتونین مستقیم تو ورکفلاتون استفاده کنین.
مثال: اکشن برای ارسال نوتیفیکیشن به اسلک یا دیپلوی به AWS.
- name: Notify Slack
uses: slackapi/[email protected]
with:
slack-bot-token: ${{ secrets.SLACK_BOT_TOKEN }}
channel-id: 'my-channel'
text: 'New deployment completed!'
✍ جمعبندی
GitHub Actions یه ابزار قدرتمند و انعطافپذیره که میتونه پروژههاتون رو از یه مجموعه کد ساده به یه سیستم خودکار و حرفهای تبدیل کنه. از CI/CD و تست چندپلتفرمی گرفته تا اتوماسیون کارهای روزمره مثل ارسال اعلان یا مدیریت مسائل، این ابزار همهچیز رو تو یه پکیج بهتون میده. فقط کافیه یه فایل YAML بسازین.
اگه خواستین بیشتر درمودش صحبت بکنم و نکات حرفه ای تری بگم با ریکشن و شیر این پست رو حمایت کنید 😊❤️
#️⃣ #web #programming
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🥷🏻 CHANNEL | GROUP
❤11👍3
چرا Async تو کار با دیتابیس همیشه کار امد نیست؟ 🧵
یه باور رایج بین برنامهنویس ها اینه که استفاده از Async (برنامهنویسی ناهمزمان) تو همهچیز معجزه میکنه، مخصوصاً وقتی با دیتابیس کار میکنین. اما میدونستید که Async زدن کد برای کار با دیتابیس همیشه اون تأثیر که فکر میکنید رو نداره؟ تو این پست قراره ببینیم چرا.
🧠 چرا Async تو دیتابیس تأثیر کمی داره؟
وقتی با دیتابیس کار میکنین (مثل PostgreSQL، MySQL یا MongoDB)، عملیاتها مثل خوندن (SELECT)، نوشتن (INSERT) یا آپدیت کردن معمولاً CPU-bound هستن، نه I/O-bound. حالا این یعنی چی؟
CPU-bound:
یعنی گلوگاه اصلی تو عملیات، پردازش CPUئه. مثلاً وقتی یه کوئری SQL اجرا میکنی، دیتابیس باید کارایی مثل پارس کردن کوئری، بهینهسازی پلن، پردازش دادهها و مرتبسازی رو انجام بده. اینا همشون به CPU وابستهان.
I/O-bound:
یعنی گلوگاه اصلی منتظر موندن برای ورودی/خروجی (مثل خوندن از دیسک یا شبکه). Async تو این سناریوها خوب عمل میکنه چون میتونه CPU رو آزاد کنه تا وقتی منتظر I/O هستیم، کارهای دیگه انجام بده.
دیتابیسها معمولاً تو محیطهای خودشون بهینه شدن که عملیات CPU-bound رو سریع انجام بدن (مثل استفاده از ایندکسها یا کش). برای همین، وقتی از یه کلاینت (مثل یه برنامه پایتون) به دیتابیس وصل میشین، بیشتر زمان صرف پردازش کوئری تو خود دیتابیسه، نه منتظر شبکه یا دیسک. حالا Async (مثل
مثال ساده:
فرض کنین یه کوئری سنگین مثل این تو PostgreSQL دارین:
این کوئری CPU دیتابیس رو حسابی درگیر میکنه (برای فیلتر کردن و مرتبسازی). حالا اگه تو پایتون اینو با یه کلاینت sync (مثل
📚 چرا Async همیشه مفید نیست؟
وقتی از یه کلاینت Async استفاده میکنین (مثل
1⃣ گلوگاه تو دیتابیسه:
همونطور که گفتم، بیشتر عملیات دیتابیس CPU-bound هستن. Async فقط میتونه I/O شبکه رو مدیریت کنه (مثل زمان ارسال کوئری یا گرفتن نتیجه)، ولی این بخش معمولاً کسری از کل زمانه.
2⃣ Overhead خود Async: استفاده از
3⃣ مدیریت اتصالات:
دیتابیسها معمولاً تعداد اتصالات همزمان (connection pool) رو محدود میکنن. حتی با Async، اگه تعداد کوئریها زیاد باشه، ممکنه منتظر اتصال بمونین.
🔍 کی Async به کار میاد؟
هرچند Async تو اکثر عملیات دیتابیس تأثیر زیادی نداره، تو یه سری سناریوها میتونه خوب عمل کنه:
1⃣ دیتابیسهای توزیعشده:
تو دیتابیسهای NoSQL مثل MongoDB یا Cassandra که عملیات شبکهای (مثل اتصال به نودهای مختلف) زمانبره، Async میتونه کمک کنه کلاینت همزمان چند درخواست رو مدیریت کنه.
2⃣ عملیات I/O-heavy:
اگه دیتابیستون روی یه سرور دور باشه یا شبکه کند باشه، Async میتونه زمان انتظار برای اتصال و انتقال داده رو بهتر مدیریت کنه.
3⃣ چندین درخواست همزمان:
اگه برنامهتون نیاز داره چند کوئری رو بهصورت موازی اجرا کنه (مثل یه API که باید از چند جدول داده جمع کنه)، Async میتونه این درخواستها رو همزمان مدیریت کنه.
4⃣ دیتابیسهای خاص:
بعضی دیتابیسها مثل CockroachDB یا Redis که برای عملیات سریع و توزیعشده طراحی شدن، با کلاینتهای Async بهتر کار میکنن.
✍ جمعبندی
اینکه بگیم Async تو کار با دیتابیس معجزه میکنه یه کم زیادهرویه چون بیشتر عملیات دیتابیس CPU-bound هستن، استفاده از کلاینتهای Async مثل asyncpg یا motor معمولاً تأثیر چشمگیری روی پرفورمنس نداره. اما تو سناریوهای خاص مثل دیتابیسهای توزیعشده، عملیات شبکهمحور یا درخواستهای موازی، Async میتونه مفید باشه. پس قبل از اینکه همهچیز رو Async کنین، نوع عملیاتتون رو بررسی کنین و ببینین کجا واقعاً به کارتون میاد.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
یه باور رایج بین برنامهنویس ها اینه که استفاده از Async (برنامهنویسی ناهمزمان) تو همهچیز معجزه میکنه، مخصوصاً وقتی با دیتابیس کار میکنین. اما میدونستید که Async زدن کد برای کار با دیتابیس همیشه اون تأثیر که فکر میکنید رو نداره؟ تو این پست قراره ببینیم چرا.
🧠 چرا Async تو دیتابیس تأثیر کمی داره؟
وقتی با دیتابیس کار میکنین (مثل PostgreSQL، MySQL یا MongoDB)، عملیاتها مثل خوندن (SELECT)، نوشتن (INSERT) یا آپدیت کردن معمولاً CPU-bound هستن، نه I/O-bound. حالا این یعنی چی؟
CPU-bound:
یعنی گلوگاه اصلی تو عملیات، پردازش CPUئه. مثلاً وقتی یه کوئری SQL اجرا میکنی، دیتابیس باید کارایی مثل پارس کردن کوئری، بهینهسازی پلن، پردازش دادهها و مرتبسازی رو انجام بده. اینا همشون به CPU وابستهان.
I/O-bound:
یعنی گلوگاه اصلی منتظر موندن برای ورودی/خروجی (مثل خوندن از دیسک یا شبکه). Async تو این سناریوها خوب عمل میکنه چون میتونه CPU رو آزاد کنه تا وقتی منتظر I/O هستیم، کارهای دیگه انجام بده.
دیتابیسها معمولاً تو محیطهای خودشون بهینه شدن که عملیات CPU-bound رو سریع انجام بدن (مثل استفاده از ایندکسها یا کش). برای همین، وقتی از یه کلاینت (مثل یه برنامه پایتون) به دیتابیس وصل میشین، بیشتر زمان صرف پردازش کوئری تو خود دیتابیسه، نه منتظر شبکه یا دیسک. حالا Async (مثل
async/await
تو پایتون) اینجا کمک زیادی نمیکنه، چون CPU داره کار اصلی رو انجام میده و چیزی برای "منتظر موندن" وجود نداره.مثال ساده:
فرض کنین یه کوئری سنگین مثل این تو PostgreSQL دارین:
SELECT * FROM orders WHERE total > 1000 ORDER BY created_at;
این کوئری CPU دیتابیس رو حسابی درگیر میکنه (برای فیلتر کردن و مرتبسازی). حالا اگه تو پایتون اینو با یه کلاینت sync (مثل
psycopg2
) یا async (مثل asyncpg
) اجرا کنین، تفاوت سرعت خیلی کمه، چون گلوگاه اصلی تو خود دیتابیسه، نه تو کلاینت.📚 چرا Async همیشه مفید نیست؟
وقتی از یه کلاینت Async استفاده میکنین (مثل
asyncpg
یا motor
برای MongoDB)، انتظار دارین عملیات دیتابیس سریعتر بشه چون میتونه همزمان کارهای دیگه رو انجام بده. اما چندتا دلیل باعث میشه این تأثیر کم باشه:1⃣ گلوگاه تو دیتابیسه:
همونطور که گفتم، بیشتر عملیات دیتابیس CPU-bound هستن. Async فقط میتونه I/O شبکه رو مدیریت کنه (مثل زمان ارسال کوئری یا گرفتن نتیجه)، ولی این بخش معمولاً کسری از کل زمانه.
2⃣ Overhead خود Async: استفاده از
async/await
یه مقدار سربار (overhead) به کد اضافه میکنه. اگه عملیات دیتابیستون سریع باشه (مثلاً چند میلیثانیه)، این سربار ممکنه حتی باعث شه Async کندتر بشه.3⃣ مدیریت اتصالات:
دیتابیسها معمولاً تعداد اتصالات همزمان (connection pool) رو محدود میکنن. حتی با Async، اگه تعداد کوئریها زیاد باشه، ممکنه منتظر اتصال بمونین.
🔍 کی Async به کار میاد؟
هرچند Async تو اکثر عملیات دیتابیس تأثیر زیادی نداره، تو یه سری سناریوها میتونه خوب عمل کنه:
1⃣ دیتابیسهای توزیعشده:
تو دیتابیسهای NoSQL مثل MongoDB یا Cassandra که عملیات شبکهای (مثل اتصال به نودهای مختلف) زمانبره، Async میتونه کمک کنه کلاینت همزمان چند درخواست رو مدیریت کنه.
2⃣ عملیات I/O-heavy:
اگه دیتابیستون روی یه سرور دور باشه یا شبکه کند باشه، Async میتونه زمان انتظار برای اتصال و انتقال داده رو بهتر مدیریت کنه.
3⃣ چندین درخواست همزمان:
اگه برنامهتون نیاز داره چند کوئری رو بهصورت موازی اجرا کنه (مثل یه API که باید از چند جدول داده جمع کنه)، Async میتونه این درخواستها رو همزمان مدیریت کنه.
4⃣ دیتابیسهای خاص:
بعضی دیتابیسها مثل CockroachDB یا Redis که برای عملیات سریع و توزیعشده طراحی شدن، با کلاینتهای Async بهتر کار میکنن.
✍ جمعبندی
اینکه بگیم Async تو کار با دیتابیس معجزه میکنه یه کم زیادهرویه چون بیشتر عملیات دیتابیس CPU-bound هستن، استفاده از کلاینتهای Async مثل asyncpg یا motor معمولاً تأثیر چشمگیری روی پرفورمنس نداره. اما تو سناریوهای خاص مثل دیتابیسهای توزیعشده، عملیات شبکهمحور یا درخواستهای موازی، Async میتونه مفید باشه. پس قبل از اینکه همهچیز رو Async کنین، نوع عملیاتتون رو بررسی کنین و ببینین کجا واقعاً به کارتون میاد.
#️⃣ #web #programming #db
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🥷🏻 CHANNEL | GROUP
🔥10❤3👍2👎1
این داستان Query Planning 😯
احتمالا با دیتابیس هایی مثل PostgreSQL یا MySQL کوئری زدین، اگه دقت کرده باشید این کوری ها چه ساده باشن چه پیچیده سریع اجرا میشن، دلیلشم تو یه فرایند جالب به اسم Query Planning هست.
تو این پست قراره ببینیم چیه، چطور کار میکنه.
🧠 Query Planning چیه؟
Query Planning (یا برنامهریزی کوئری) فرایندی تو دیتابیسهای رابطهایه که توش دیتابیس تصمیم میگیره بهترین راه برای اجرای یه کوئری SQL چیه. وقتی یه کوئری مثل
مینویسین، دیتابیس نمیره مستقیم اجرا کنه؛ اول یه نقشه میکشه که چطور دادهها رو پیدا کنه، فیلتر کنه و برگردونه. این نقشه که بهش Query Plan یا Execution Plan میگن، مثل یه GPSه که به دیتابیس میگه از کدوم مسیر بره تا سریعتر به مقصد برسه.
هدف اصلیش بهینهسازی پرفورمنس با کم کردن زمان اجرا، مصرف CPU، حافظه و I/O (خوندن/نوشتن دیسک). دیتابیس این کار رو با تحلیل ساختار کوئری، آمار جدولها و ایندکسها انجام میده.
📚 Query Planning چطور کار میکنه؟
دیتابیسها (مثل PostgreSQL، MySQL، SQL Server) یه بخش به اسم Query Optimizer دارن که مسئول ساختن پلن بهینهست. بیاین قدمبهقدم ببینیم چی به چیه:
1⃣ پارس کردن کوئری (Parsing)
دیتابیس اول کوئری رو بررسی میکنه تا مطمئن شه درست نوشته شده (از نظر گرامری و معنایی). مثلاً چک میکنه جدول
خروجی این مرحله یه درخت نحوی (parse tree)ه که ساختار کوئری رو نشون میده.
2⃣ بازنویسی کوئری (Rewriting)
تو این مرحله، دیتابیس کوئری رو سادهتر یا بهینهتر میکنه، بدون اینکه نتیجهش تغییر کنه. مثلاً:
تبدیل ساب کوری ها به جوینها.
حذف شرطهای اضافی (مثل
تو PostgreSQL، این کار توسط Query Rewriter انجام میشه.
3⃣ تولید پلنهای ممکن (Plan Generation)
حالا Query Optimizer کلی پلن ممکن برای اجرای کوئری میسازه. مثلاً برای یه کوئری ساده:
ممکنه این گزینهها بررسی شه:
Sequential Scan:
کل جدول رو خطبهخط بخونه.
Index Scan:
از ایندکس روی ستون
Bitmap Scan:
ترکیبی از ایندکس و اسکن.
برای کوئریهای پیچیده (با جوین، گروهبندی و غیره)، تعداد پلنها میتونه به هزارتا برسه
4️⃣ تخمین هزینه (Cost Estimation)
دیتابیس برای هر پلن یه هزینه (cost) تخمین میزنه. این هزینه یه عدد خیالیه که شامل:
مصرف CPU (برای مقایسهها، مرتبسازی و غیره).
I/O (خوندن از دیسک یا کش).
شبکه (اگه دیتابیس توزیعشده باشه).
دیتابیس از آمار جدولها (مثل تعداد ردیفها، توزیع دادهها) و ساختار ایندکسها برای این تخمین استفاده میکنه.
مثلاً تو PostgreSQL، دستور
5️⃣ انتخاب بهترین پلن
Optimizer پلنی رو انتخاب میکنه که کمترین هزینه رو داره. این پلن میشه Execution Plan و برای اجرا به Executor فرستاده میشه.
تو بعضی دیتابیسها (مثل Oracle)، میتونین از hints استفاده کنین تا Optimizer رو به یه پلن خاص هدایت کنین.
6️⃣ اجرا و بازخورد
بعد از اجرا، دیتابیس ممکنه بازخورد بگیره (مثلاً آمار واقعی تعداد ردیفها) و پلنهای بعدی رو بهتر کنه.
🛠 چرا Query Planning مهمه؟
Query Planning مثل مغز دیتابیسه و مستقیم روی پرفورمنس تأثیر میذاره:
سرعت: یه پلن خوب میتونه یه کوئری رو از چند دقیقه به چند میلیثانیه برسونه.
مصرف منابع: پلن بد میتونه CPU و دیسک رو بیخودی درگیر کنه و سرور رو خفه کنه.
مقیاسپذیری: تو دیتابیسهای بزرگ با میلیونها ردیف، یه پلن بهینه فرق بین موفقیت و فاجعهست.
تجربه کاربر: اگه APIتون به یه دیتابیس کند وصل باشه، کاربراتون فرار میکنن
🔍 مشکلات رایج تو Query Planning
آمار قدیمی: اگه آمار جدولها بهروز نباشه، Optimizer ممکنه پلن بد انتخاب کنه.
کوئریهای پیچیده: جوینهای چندگانه یا شرطهای مبهم میتونن Optimizer رو گیج کنن.
عدم ایندکس: بدون ایندکس، دیتابیس مجبوره کل جدول رو اسکن کنه.
دیتابیسهای توزیعشده:
تو دیتابیسهایی مثل CockroachDB، شبکه هم به معادله اضافه میشه و پلنها پیچیدهتر میشن.
✍ جمعبندی
Query Planning مثل یه شطرنجباز حرفهایه که تو دیتابیس تصمیم میگیره بهترین حرکت چیه. با تحلیل کوئری، آمار جدولها و ایندکسها، یه پلن بهینه میسازه که میتونه سرعت و کارایی پروژهتون رو زیر و رو کنه.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
احتمالا با دیتابیس هایی مثل PostgreSQL یا MySQL کوئری زدین، اگه دقت کرده باشید این کوری ها چه ساده باشن چه پیچیده سریع اجرا میشن، دلیلشم تو یه فرایند جالب به اسم Query Planning هست.
تو این پست قراره ببینیم چیه، چطور کار میکنه.
🧠 Query Planning چیه؟
Query Planning (یا برنامهریزی کوئری) فرایندی تو دیتابیسهای رابطهایه که توش دیتابیس تصمیم میگیره بهترین راه برای اجرای یه کوئری SQL چیه. وقتی یه کوئری مثل
SELECT * FROM users WHERE age > 30
مینویسین، دیتابیس نمیره مستقیم اجرا کنه؛ اول یه نقشه میکشه که چطور دادهها رو پیدا کنه، فیلتر کنه و برگردونه. این نقشه که بهش Query Plan یا Execution Plan میگن، مثل یه GPSه که به دیتابیس میگه از کدوم مسیر بره تا سریعتر به مقصد برسه.
هدف اصلیش بهینهسازی پرفورمنس با کم کردن زمان اجرا، مصرف CPU، حافظه و I/O (خوندن/نوشتن دیسک). دیتابیس این کار رو با تحلیل ساختار کوئری، آمار جدولها و ایندکسها انجام میده.
📚 Query Planning چطور کار میکنه؟
دیتابیسها (مثل PostgreSQL، MySQL، SQL Server) یه بخش به اسم Query Optimizer دارن که مسئول ساختن پلن بهینهست. بیاین قدمبهقدم ببینیم چی به چیه:
1⃣ پارس کردن کوئری (Parsing)
دیتابیس اول کوئری رو بررسی میکنه تا مطمئن شه درست نوشته شده (از نظر گرامری و معنایی). مثلاً چک میکنه جدول
users
وجود داره یا نه.خروجی این مرحله یه درخت نحوی (parse tree)ه که ساختار کوئری رو نشون میده.
2⃣ بازنویسی کوئری (Rewriting)
تو این مرحله، دیتابیس کوئری رو سادهتر یا بهینهتر میکنه، بدون اینکه نتیجهش تغییر کنه. مثلاً:
تبدیل ساب کوری ها به جوینها.
حذف شرطهای اضافی (مثل
WHERE TRUE
).تو PostgreSQL، این کار توسط Query Rewriter انجام میشه.
3⃣ تولید پلنهای ممکن (Plan Generation)
حالا Query Optimizer کلی پلن ممکن برای اجرای کوئری میسازه. مثلاً برای یه کوئری ساده:
SELECT * FROM users WHERE age > 30;
ممکنه این گزینهها بررسی شه:
Sequential Scan:
کل جدول رو خطبهخط بخونه.
Index Scan:
از ایندکس روی ستون
age
استفاده کنه.Bitmap Scan:
ترکیبی از ایندکس و اسکن.
برای کوئریهای پیچیده (با جوین، گروهبندی و غیره)، تعداد پلنها میتونه به هزارتا برسه
4️⃣ تخمین هزینه (Cost Estimation)
دیتابیس برای هر پلن یه هزینه (cost) تخمین میزنه. این هزینه یه عدد خیالیه که شامل:
مصرف CPU (برای مقایسهها، مرتبسازی و غیره).
I/O (خوندن از دیسک یا کش).
شبکه (اگه دیتابیس توزیعشده باشه).
دیتابیس از آمار جدولها (مثل تعداد ردیفها، توزیع دادهها) و ساختار ایندکسها برای این تخمین استفاده میکنه.
مثلاً تو PostgreSQL، دستور
ANALYZE
این آمار رو بهروز میکنه.5️⃣ انتخاب بهترین پلن
Optimizer پلنی رو انتخاب میکنه که کمترین هزینه رو داره. این پلن میشه Execution Plan و برای اجرا به Executor فرستاده میشه.
تو بعضی دیتابیسها (مثل Oracle)، میتونین از hints استفاده کنین تا Optimizer رو به یه پلن خاص هدایت کنین.
6️⃣ اجرا و بازخورد
بعد از اجرا، دیتابیس ممکنه بازخورد بگیره (مثلاً آمار واقعی تعداد ردیفها) و پلنهای بعدی رو بهتر کنه.
🛠 چرا Query Planning مهمه؟
Query Planning مثل مغز دیتابیسه و مستقیم روی پرفورمنس تأثیر میذاره:
سرعت: یه پلن خوب میتونه یه کوئری رو از چند دقیقه به چند میلیثانیه برسونه.
مصرف منابع: پلن بد میتونه CPU و دیسک رو بیخودی درگیر کنه و سرور رو خفه کنه.
مقیاسپذیری: تو دیتابیسهای بزرگ با میلیونها ردیف، یه پلن بهینه فرق بین موفقیت و فاجعهست.
تجربه کاربر: اگه APIتون به یه دیتابیس کند وصل باشه، کاربراتون فرار میکنن
🔍 مشکلات رایج تو Query Planning
آمار قدیمی: اگه آمار جدولها بهروز نباشه، Optimizer ممکنه پلن بد انتخاب کنه.
کوئریهای پیچیده: جوینهای چندگانه یا شرطهای مبهم میتونن Optimizer رو گیج کنن.
عدم ایندکس: بدون ایندکس، دیتابیس مجبوره کل جدول رو اسکن کنه.
دیتابیسهای توزیعشده:
تو دیتابیسهایی مثل CockroachDB، شبکه هم به معادله اضافه میشه و پلنها پیچیدهتر میشن.
✍ جمعبندی
Query Planning مثل یه شطرنجباز حرفهایه که تو دیتابیس تصمیم میگیره بهترین حرکت چیه. با تحلیل کوئری، آمار جدولها و ایندکسها، یه پلن بهینه میسازه که میتونه سرعت و کارایی پروژهتون رو زیر و رو کنه.
#️⃣ #web #programming #db
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🥷🏻 CHANNEL | GROUP
❤11👍2
این داستان Pypy 🐉
PyPy ابزاری قدرتمند برای برنامهنویسهای پایتونه که به دنبال بهبود پرفورمنس کدهای خودشون هستن. اگه با کندی اجرای کد تو پروژههاتون مواجه شدین یا میخواین بدونین چطور میشه سرعت پایتون رو بدون تغییر زیاد تو کد بالا برد، این پست برای شماست. اینجا قراره بررسی کنیم PyPy چیه، چه قابلیتهایی داره، کجا به کار میاد و چه محدودیتهایی داره.
🧠اول از همه PyPy چیه؟
PyPy یه مفسر (interpreter) جایگزین برای پایتونه که به جای CPython (مفسر استاندارد پایتون که با C نوشته شده) استفاده میشه. PyPy خودش با پایتون (به طور دقیقتر، یه زیرمجموعه به اسم RPython) پیادهسازی شده و از Just-In-Time Compilation (JIT) برای کامپایل کردن کد پایتون به کد ماشین تو زمان اجرا استفاده میکنه. این باعث میشه تو خیلی از سناریوها سرعتش به مراتب از CPython بیشتر باشه.
شروع این پروژه به سال ۲۰۰۲ برمیگرده و حالا یه پروژه متنباز با جامعهای فعاله که مدام در حال بهبودشه. هدف PyPy اینه که کدهای پایتون رو سریعتر، بهینهتر و بدون نیاز به تغییر زیاد تو ساختار کد اجرا کنه.
📚 قابلیتهای مهم PyPy
PyPy چندتا ویژگی اصلی داره که اون رو از CPython متمایز میکنه:
1⃣ سرعت بالا با JIT Compilation
PyPy به جای تفسیر خطبهخط کد (مثل CPython)، بخشهای پرتکرار کد رو به کد ماشین کامپایل میکنه. این یعنی برای حلقهها و عملیات تکراری، سرعتش خیلی بیشتره.
مثال: یه تابع ساده برای محاسبه فیبوناچی:
تو CPython این کد برای
2⃣ سازگاری بالا با پایتون
PyPy سعی میکنه تا حد زیادی با استانداردهای CPython سازگار باشه، یعنی اکثر کدهای پایتون بدون تغییر روی PyPy اجرا میشن.
مثلا اگه یه اسکریپت با Python 3.8 روی CPython کار کنه، به احتمال زیاد روی PyPy هم بدون دردسر اجرا میشه مگر از کتابخانه هایی استفاده کرده باشید که C extension استفاده میکنه.
3⃣ مصرف حافظه بهینه
PyPy یه Garbage Collector پیشرفته داره که میتونه مصرف حافظه رو تو بعضی سناریوها بهینهتر از CPython کنه.
کاربردشم تو برنامههایی که مدت طولانی اجرا میشن (مثل وبسرورها) و نیاز به مدیریت خوب حافظه دارن.
4⃣پشتیبانی از Stackless Python
PyPy از قابلیتهای Stackless Python (مثل micro-threads یا taskletها) پشتیبانی میکنه که برای برنامههای concurrent مناسبن.
🔍 چرا PyPy مناسبه؟
PyPy تو موقعیتهایی که پرفورمنس کد حیاتیه، میتونه بازی رو عوض کنه:
سرعت:
تو بنچمارکهای مختلف، PyPy برای کدهای محاسباتی (مثل حلقهها و الگوریتمهای ریاضی) تا ۷ برابر سریعتر از CPython عمل کرده.
بدون نیاز به بازنویسی کد: برخلاف ابزارهایی مثل Cython که نیاز به تغییر کد دارن، PyPy فقط با تغییر مفسر کار میکنه.
متنباز و فعال:
جامعه PyPy مدام داره باگها رو فیکس میکنه و پشتیبانی از نسخههای جدید پایتون رو اضافه میکنه.
🛠 کجا PyPy به کار میاد؟
1⃣ محاسبات سنگین:
اگه پروژهتون پر از حلقههای پیچیده یا الگوریتمهای محاسباتیه (مثل پردازش داده یا شبیهسازی)، PyPy سرعت رو حسابی بالا میبره.
2⃣ وبسرورها:
برای وباپلیکیشنهایی که با فریمورکهایی مثل Flask یا Django کار میکنن، PyPy میتونه پاسخگویی رو بهتر کنه.
3⃣ اسکریپتهای طولانیمدت: برنامههایی که مدت زیادی اجرا میشن (مثل دیمنها یا سرویسها) از بهینهسازی حافظه PyPy سود میبرن.
📚 محدودیتهای PyPy
هرچند PyPy عالیه، ولی محدودیتهایی هم داره:
1⃣ عدم پشتیبانی کامل از C Extensions:
خیلی از کتابخونههای پایتون (مثل NumPy، Pandas یا TensorFlow) از C Extensionها استفاده میکنن که تو PyPy ممکنه کندتر باشن یا کار نکنن. البته PyPy داره روی این موضوع کار میکنه.
2⃣ سربار اولیه JIT:
PyPy تو شروع اجرا یه کم کندتره چون باید کد رو کامپایل کنه. برای اسکریپتهای کوتاه این میتونه نقطهضعف باشه.
3⃣ مصرف حافظه اولیه:
PyPy گاهی تو شروع کار حافظه بیشتری نسبت به CPython مصرف میکنه.
✍ جمعبندی
PyPy یه ابزار قدرتمنده که میتونه کدهای پایتون شما رو بدون نیاز به بازنویسی، سریعتر و بهینهتر اجرا کنه. با استفاده از JIT Compilation، این مفسر برای پروژههای محاسباتی، وباپلیکیشنها و اسکریپتهای طولانیمدت یه انتخاب عالیه. هرچند محدودیتهایی مثل سازگاری با C Extensionها داره، ولی برای خیلی از سناریوها میتونه پرفورمنس رو چند برابر کنه.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
PyPy ابزاری قدرتمند برای برنامهنویسهای پایتونه که به دنبال بهبود پرفورمنس کدهای خودشون هستن. اگه با کندی اجرای کد تو پروژههاتون مواجه شدین یا میخواین بدونین چطور میشه سرعت پایتون رو بدون تغییر زیاد تو کد بالا برد، این پست برای شماست. اینجا قراره بررسی کنیم PyPy چیه، چه قابلیتهایی داره، کجا به کار میاد و چه محدودیتهایی داره.
🧠اول از همه PyPy چیه؟
PyPy یه مفسر (interpreter) جایگزین برای پایتونه که به جای CPython (مفسر استاندارد پایتون که با C نوشته شده) استفاده میشه. PyPy خودش با پایتون (به طور دقیقتر، یه زیرمجموعه به اسم RPython) پیادهسازی شده و از Just-In-Time Compilation (JIT) برای کامپایل کردن کد پایتون به کد ماشین تو زمان اجرا استفاده میکنه. این باعث میشه تو خیلی از سناریوها سرعتش به مراتب از CPython بیشتر باشه.
شروع این پروژه به سال ۲۰۰۲ برمیگرده و حالا یه پروژه متنباز با جامعهای فعاله که مدام در حال بهبودشه. هدف PyPy اینه که کدهای پایتون رو سریعتر، بهینهتر و بدون نیاز به تغییر زیاد تو ساختار کد اجرا کنه.
📚 قابلیتهای مهم PyPy
PyPy چندتا ویژگی اصلی داره که اون رو از CPython متمایز میکنه:
1⃣ سرعت بالا با JIT Compilation
PyPy به جای تفسیر خطبهخط کد (مثل CPython)، بخشهای پرتکرار کد رو به کد ماشین کامپایل میکنه. این یعنی برای حلقهها و عملیات تکراری، سرعتش خیلی بیشتره.
مثال: یه تابع ساده برای محاسبه فیبوناچی:
def fib(n):
if n <= 1:
return n
return fib(n-1) + fib(n-2)
print(fib(35))
تو CPython این کد برای
n=35
ممکنه چند ثانیه طول بکشه، ولی تو PyPy به لطف JIT خیلی سریعتره (گاهی تا ۷ برابر).2⃣ سازگاری بالا با پایتون
PyPy سعی میکنه تا حد زیادی با استانداردهای CPython سازگار باشه، یعنی اکثر کدهای پایتون بدون تغییر روی PyPy اجرا میشن.
مثلا اگه یه اسکریپت با Python 3.8 روی CPython کار کنه، به احتمال زیاد روی PyPy هم بدون دردسر اجرا میشه مگر از کتابخانه هایی استفاده کرده باشید که C extension استفاده میکنه.
3⃣ مصرف حافظه بهینه
PyPy یه Garbage Collector پیشرفته داره که میتونه مصرف حافظه رو تو بعضی سناریوها بهینهتر از CPython کنه.
کاربردشم تو برنامههایی که مدت طولانی اجرا میشن (مثل وبسرورها) و نیاز به مدیریت خوب حافظه دارن.
4⃣پشتیبانی از Stackless Python
PyPy از قابلیتهای Stackless Python (مثل micro-threads یا taskletها) پشتیبانی میکنه که برای برنامههای concurrent مناسبن.
🔍 چرا PyPy مناسبه؟
PyPy تو موقعیتهایی که پرفورمنس کد حیاتیه، میتونه بازی رو عوض کنه:
سرعت:
تو بنچمارکهای مختلف، PyPy برای کدهای محاسباتی (مثل حلقهها و الگوریتمهای ریاضی) تا ۷ برابر سریعتر از CPython عمل کرده.
بدون نیاز به بازنویسی کد: برخلاف ابزارهایی مثل Cython که نیاز به تغییر کد دارن، PyPy فقط با تغییر مفسر کار میکنه.
متنباز و فعال:
جامعه PyPy مدام داره باگها رو فیکس میکنه و پشتیبانی از نسخههای جدید پایتون رو اضافه میکنه.
🛠 کجا PyPy به کار میاد؟
1⃣ محاسبات سنگین:
اگه پروژهتون پر از حلقههای پیچیده یا الگوریتمهای محاسباتیه (مثل پردازش داده یا شبیهسازی)، PyPy سرعت رو حسابی بالا میبره.
2⃣ وبسرورها:
برای وباپلیکیشنهایی که با فریمورکهایی مثل Flask یا Django کار میکنن، PyPy میتونه پاسخگویی رو بهتر کنه.
3⃣ اسکریپتهای طولانیمدت: برنامههایی که مدت زیادی اجرا میشن (مثل دیمنها یا سرویسها) از بهینهسازی حافظه PyPy سود میبرن.
📚 محدودیتهای PyPy
هرچند PyPy عالیه، ولی محدودیتهایی هم داره:
1⃣ عدم پشتیبانی کامل از C Extensions:
خیلی از کتابخونههای پایتون (مثل NumPy، Pandas یا TensorFlow) از C Extensionها استفاده میکنن که تو PyPy ممکنه کندتر باشن یا کار نکنن. البته PyPy داره روی این موضوع کار میکنه.
2⃣ سربار اولیه JIT:
PyPy تو شروع اجرا یه کم کندتره چون باید کد رو کامپایل کنه. برای اسکریپتهای کوتاه این میتونه نقطهضعف باشه.
3⃣ مصرف حافظه اولیه:
PyPy گاهی تو شروع کار حافظه بیشتری نسبت به CPython مصرف میکنه.
✍ جمعبندی
PyPy یه ابزار قدرتمنده که میتونه کدهای پایتون شما رو بدون نیاز به بازنویسی، سریعتر و بهینهتر اجرا کنه. با استفاده از JIT Compilation، این مفسر برای پروژههای محاسباتی، وباپلیکیشنها و اسکریپتهای طولانیمدت یه انتخاب عالیه. هرچند محدودیتهایی مثل سازگاری با C Extensionها داره، ولی برای خیلی از سناریوها میتونه پرفورمنس رو چند برابر کنه.
#️⃣ #web #programming
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🥷🏻 CHANNEL | GROUP
❤10
Ninja Learn | نینجا لرن
یه پست بعدا راجبش میسازم که چرا دردسر سازه و چجوری میشه دورش زد :)
خب همونجور که میدونید درمورد GIL یا همون Global Interpreter Lock بحث زیاده 🤯
مشکل ما با GIL چیه؟
اینه که نمیذاره مولتیتردینگ واقعی داشته باشیم.
یعنی چی؟
یعنی نمیتونیم چندتا تسک رو همزمان روی چندتا ترد اجرا کنیم.
چرا؟
چون GIL میگه:
«در هر لحظه فقط یه ترد حق داره اجرا بشه، بقیه باید وایسن نوبتشون بشه.»
حالا نکته بامزه اینجاست:
اگه بیای چندتا ترد ران کنی، این تردا میان سر GIL دعوا میکنن کلی context switching میخوره latency میره بالا یه عالمه overhead میاد رو برنامه.
نتیجه؟ مولتیتردینگ برای کارای CPU-bound نه تنها کمک نمیکنه، بدترم میکنه برای همین باید single-thread باشه 😅
(احتمالاً خودتونم وقتی async برای CPU-bound نوشتید دیدید چه وضعیه.)
حالا چرا اصلاً GIL وجود داره؟
سؤال خوبیه 👌
خیلی خلاصه بگم نذاشته پایتون به چوخ بره 😂
چطوری؟
میاد thread safety رو برات تضمین میکنه، نمیذاره race condition بیاد وسط و همه چی بترکه.
ولی خب GIL دردسرم کم درست نمیکنه:
نمیذاره مولتیتردینگ CPU-bound داشته باشیم.
بعدم بخوای حذفش کنی هزاران لایبری که با درنظر گرفتن gil نوشته شده باید اپدیت بشن :)
و....
کلاً محدودمون میکنه.
راهحل چیه؟
1. C Extension
یعنی توابع سنگینت رو تو C بنویسی، اونجا اجرا بشه، فقط از پایتون صدا بزنی. اینجوری GIL رو میتونی دور بزنی.
2. Multiprocessing
این یکی مطرح ترین راهه. به تعداد core های CPU پروسس بالا میاری. هر پروسس مفسر خودش و در نتیجه GIL خودش رو داره اینجا واقعاً موازی میشه.
ولی اینجا یه توهمه که «ایول مشکل حل شد»…
سخت در اشتباهید 😅
چرا؟
چون:
ـprocess خیلی سنگینه، هر کدوم کلی overhead دارن.
ارتباط بین processها (همون IPC) خودش یه هزینهی جداست.
دادهها باید بین processها جابهجا بشن (queue، pipe، shared memory و …) که اینم کندی و مصرف حافظه میاره.
گزینه اپشنال شدن گیل هم توی ۳.۱۳ کامل گیل رو حذف نمیکنه میتونیم مولتی پراسسینگ و موازی سازی کنیم ولی خب خودشون هنوز تایید نکرده و ازمایشیه و کلی مشکلات داره.
گزینه هاییم هست مثل استفاده از nogil که خب یکسری مشکلات دارن که توی این پست جا نمیشن بگم
📌 خلاصه: GIL هم ناجیه، هم قاتل. ناجی چون امنیت میده، قاتل چون مولتیتردینگ CPU-bound رو ازمون میگیره. ولی خب این مورد توی I/O bound process نیست چون وقتی یه پراسس io ران میشه گیل خاموش میشه و میتونی parallel processing داشته باشی :)
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
مشکل ما با GIL چیه؟
اینه که نمیذاره مولتیتردینگ واقعی داشته باشیم.
یعنی چی؟
یعنی نمیتونیم چندتا تسک رو همزمان روی چندتا ترد اجرا کنیم.
چرا؟
چون GIL میگه:
«در هر لحظه فقط یه ترد حق داره اجرا بشه، بقیه باید وایسن نوبتشون بشه.»
حالا نکته بامزه اینجاست:
اگه بیای چندتا ترد ران کنی، این تردا میان سر GIL دعوا میکنن کلی context switching میخوره latency میره بالا یه عالمه overhead میاد رو برنامه.
نتیجه؟ مولتیتردینگ برای کارای CPU-bound نه تنها کمک نمیکنه، بدترم میکنه برای همین باید single-thread باشه 😅
(احتمالاً خودتونم وقتی async برای CPU-bound نوشتید دیدید چه وضعیه.)
حالا چرا اصلاً GIL وجود داره؟
سؤال خوبیه 👌
خیلی خلاصه بگم نذاشته پایتون به چوخ بره 😂
چطوری؟
میاد thread safety رو برات تضمین میکنه، نمیذاره race condition بیاد وسط و همه چی بترکه.
ولی خب GIL دردسرم کم درست نمیکنه:
نمیذاره مولتیتردینگ CPU-bound داشته باشیم.
بعدم بخوای حذفش کنی هزاران لایبری که با درنظر گرفتن gil نوشته شده باید اپدیت بشن :)
و....
کلاً محدودمون میکنه.
راهحل چیه؟
1. C Extension
یعنی توابع سنگینت رو تو C بنویسی، اونجا اجرا بشه، فقط از پایتون صدا بزنی. اینجوری GIL رو میتونی دور بزنی.
2. Multiprocessing
این یکی مطرح ترین راهه. به تعداد core های CPU پروسس بالا میاری. هر پروسس مفسر خودش و در نتیجه GIL خودش رو داره اینجا واقعاً موازی میشه.
ولی اینجا یه توهمه که «ایول مشکل حل شد»…
سخت در اشتباهید 😅
چرا؟
چون:
ـprocess خیلی سنگینه، هر کدوم کلی overhead دارن.
ارتباط بین processها (همون IPC) خودش یه هزینهی جداست.
دادهها باید بین processها جابهجا بشن (queue، pipe، shared memory و …) که اینم کندی و مصرف حافظه میاره.
گزینه اپشنال شدن گیل هم توی ۳.۱۳ کامل گیل رو حذف نمیکنه میتونیم مولتی پراسسینگ و موازی سازی کنیم ولی خب خودشون هنوز تایید نکرده و ازمایشیه و کلی مشکلات داره.
گزینه هاییم هست مثل استفاده از nogil که خب یکسری مشکلات دارن که توی این پست جا نمیشن بگم
📌 خلاصه: GIL هم ناجیه، هم قاتل. ناجی چون امنیت میده، قاتل چون مولتیتردینگ CPU-bound رو ازمون میگیره. ولی خب این مورد توی I/O bound process نیست چون وقتی یه پراسس io ران میشه گیل خاموش میشه و میتونی parallel processing داشته باشی :)
#️⃣ #web #programming
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🥷🏻 CHANNEL | GROUP
❤🔥11❤2👍2