نشر نی
9.93K subscribers
5.8K photos
242 videos
476 files
3.29K links
www.nashreney.com :وب‌سایت

اینستاگرام: Instagram.com/nashreney

تهران، خیابان فاطمی، خیابان رهی معیری، نبش خیابان فکوری، شماره ۲۰
تلفن دفتر نشر: ۸۸۰۲۱۲۱۴
تلفن واحد فروش: ۸۸۰۰۴۶۵۸
ایمیل: [email protected]
Download Telegram

‌لباس عوض‌کردن برای من، تا مدت‌ها با مرگ تداعی می‌شد، با نفرت، با نگاه سرد منگله، آن شیطان انتخاب‌گرِ اردوگاه که با نوک چوب‌دستی‌اش وادارمان می‌کرد برهنه دور خودمان بچرخیم و تصمیم می‌گرفت چه کسی زنده بماند و چه کسی زنده نماند. فکر می‌کنم زمان رسیدن و همین‌طور عزیمتم از مقابلش عبور کرده باشم. دیگران می‌گفتند «منگله است». نمی‌دانستم چه شکلی است. بعد از جنگ از روی عکس‌ها او را شناختم. موهای سیاهش که حتی یک تارش هم تکان نمی‌خورد، کلاهش که مختصری از گوشه‌ای خم شده بود، چشم‌هایش که روی آدم خیره می‌شد و بعد ما را به چپ یا راست می‌فرستاد، بدون آن‌که بفهمیم کدام‌یک از دو دختر به سوی مرگ راهی می‌شود. من درست پیش از آن‌که مقابل او و گروه پزشکان اس‌اس بایستم که ما را با تحقیر و تمسخر ورنداز می‌کردند، گونه‌هایم را نیشگون می‌گرفتم تا سرخ شود. سعی می‌کردم زخم‌هایم را پنهان کنم. دمل‌هایی را که عفونی شده بود و گندیده بود پنهان می‌کردم. می‌خواستم بدنی را نشانش بدهم که هنوز قوی و زیبا بود.

از کتاب «و تو برنگشتی»
مارسلین لوریدان ایونس
ترجمه‌ی نگار یونس‌زاده

 

‌علی رضاقلی پژوهشگر برجسته‌ی حوزه‌ی جامعه‌شناسی و علوم سیاسی، آزاده‌مردی که دل در گرو پیشرفت و توسعه‌ی ایران داشت، به دیار باقی شتافت.
او در دانشگاه سوربن و سپس مدرسه‌ی سیاسی مطالعات عالی پاریس به تحصیل جامعه‌شناسی سیاسی پرداخت و پس از انقلاب اسلامی به ایران بازگشت و به مطالعه‌ و پژوهش در حوزه‌ی جامعه‌شناسی و اقتصاد سیاسی ایران پرداخت. از او آثار ارزشمندی چون جامعه‌شناسی خودکامگی، جامعه‌شناسی نخبه‌کشی و اگر نورث ایرانی بود به جا مانده است.

یاد و خاطره‌اش را گرامی می‌داریم و فقدانش را به خانواده‌ی ایشان و جامعه‌ی ایران تسلیت می‌گوییم.

عکس از فاطمه شبانی، عطنا
زنان در تاریخ بیهقی را می‌توان به سه گروه کلی تقسیم کرد: ۱. زنانی که در جریان رویدادها فعال و در آن‌ها دخیل و مؤثرند؛ ۲. زنانی که تنها کنش آن‌ها زبان‌آوری و موعظه‌گری است؛ ۳. زنان منفعلی که فقط تابع و نظاره‌گر رویدادهایند.
... بیهقی درباره‌ی زنانی که در عرصه‌ی سیاسی فعّال و مؤثرند هیچ نظر خوشی ندارد. حتا درباره‌ی زن ظاهراً مقتدر و کاردانی چون همسر فخر‌الدوله‌ی دیلمی، که در زمان سلطان محمود حکومت مستقلی در ری داشت، از زبان محمود و وزیر او با لحنی یاد می‌کند که تحسین و ریشخند در آن به هم آمیخته است. به روایت بیهقی، وزیر محمود، خواجه احمد حسن، تصرف ری ر اکار آسانی می‌دانست، زیرا والی آن دیار «زنی» بود، و محمود می‌خندید و می‌گفت: «آن زن اگر مردی بودی ما را لشکر بسیار بایستی داشت به نیشابور». سخن محمود به این معنی است که حاکم ری، چون زن است، از توان و جاه‌طلبی مردان بی‌بهره است؛ از این رو خطری ندارد و محمود هم لازم نیست به قلمرو او لشکرکشی کند و درواقع «تا آن زن برنیفتاد وی قصد ری نکرد». اما صاحب قابوس‌نامه روایت دیگری از این ماجرا به‌دست می‌دهد...

از مقدمه‌ی کتاب «حدیث خداوندی و بندگی»
نوشته‌ی دکتر محمد دهقانی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM

🔸 به روایت مترجم

معرفی کتاب «پان ترکیسم»
نوشته‌ی جیکوب لاندو
ترجمه‌ی حمید احمدی

ماهیت ایدئولوژی پان‌ترکی، با وجود برخی تفاوت‌ها، همان ویژگی چند مکتب دیگر پان را دارد. این ایدئولوژی با توجه به دامنه‌ی گسترده‌ی جاه‌طلبی‌ها و احساس نیرومند نسبت به سرنوشت خود، جنبه‌ی رمانتیک دارد و به پان ژرمنیسم، پان اسلاویسم، پان عربیسم، و صهیونیسم شبیه است و از نظر جهان‌بینی سیاه و سفید خود، تنها «خیلی خوب» و «قطعاً شریر» را می‌بیند.
با توسعه و تحول ایدئولوژی پان‌ترکی، این ایدئولوژی بیش از پیش و به‌طور آشکار الحاق‌گرا شد. یعنی نخست به ضرورت محافظت از گروه‌های ترک‌تبار خارج اشاره کرد، و سپس برای کمک به رهایی و وحدت آن‌ها، با یکدیگر و آن‌گاه وحدت با ترکیه، دست به تلاش زد. پان‌ترکیست‌ها بارها و بارها درباره‌ی تشکیل یک «ترکیه‌ی بزرگ» از مدیترانه تا اقیانوس آرام سخن گفته‌اند.

#به_روایت_مترجم
کسانی که منافع‌شان در حفظ وضع موجود است با از دست دادن امتیازات‌شان حالتی بسیار تهاجمی خواهند یافت. اگر نتوانیم در دفاع از حق‌مان برای تداوم پیشرفتی که اکثریت از آن حمایت می‌کنند قاطعانه عمل کنیم، با شکستی فاجعه‌بار روبرو خواهیم شد. وقتی نخبگان و خواصی که از امتیازات اقتصادی بهره‌مندند از پذیرش اراده‌ی اکثریت سر باز زنند، قاطعانه‌ترین عمل اغلب بی‌قدرت کردن آن‌ها با ایجاد تغییری آنی و کیفی در عملکرد نظام اقتصادی است. خلع سلاح نکردن دشمن مغلوب، راهبرد نظامی ضعیفی است.»

از کتاب «بدیل‌های سرمایه‌داری»
طرح‌هایی برای یک اقتصاد دموکراتیک
نوشته‌ی رابین هانل و اریک الین رایت
ترجمه‌ی فرید درفشی
ترس دائم از دچار شدن به خشم سلطان و مرگی که در پی دارد، در نهایت، چندان فایده‌ای در بر ندارد و غیرسازنده است. افراد چنان به این وضع عادت می‌کنند که با وجود برقراری مجازات‌های طبعاً وحشتناک در حکومت‌های خودکامه به‌تدریج دیگر رغبتی به اطاعت باقی نمی‌ماند. به همین دلیل، دیانت از اهمیت زیادی برخوردار می‌شود: وقتی ترس از خودکامه رو به کاهش می‌گذارد، آن‌وقت برای آن‌که افراد به وظایف خود عمل کنند، ترس از خدایان جای آن را می‌گیرد.
در حکومت‌های خودکامه هر کسی به‌طور بالقوه فردی مرده است. نوع آرامش و سکون موجود در حکومت‌های خودکامه اصلاً به توافق و سازگاری‌های موجود در یک نظامِ به‌سامان جمهوری یا سلطنتی شباهت ندارد، بلکه در آن رعایا وادار به سکوت می‌شوند.

از کتاب «تاریخ اندیشه سیاسی غرب (جلد دوم)»
از روشنگری تا افول لیبرالیسم
جان مکللند
ترجمه‌ی جهانگیر معینی علمداری

painting credit: Mentor Berisha
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM

‌آیا تا به حال شده احساس کنید تحت نظرید؟ این‌که افراد فکر کنند کسی از طریق دوربین مداربسته آن‌ها را تحت نظر دارد، باعث می‌شود احتمال اینکه یک عابرپیاده آشغال بریزد و یک هنرمندِ دیوارنویس روی دیوار نقاشی کند، کمتر شود. اگر یک راننده فکر کند که دوربین پلیس در حال عکسبرداری‌ست، کمتر احتمال دارد سرعت مجاز را زیر پا بگذارد. این‌که دوربین‌ها روشن‌اند یا خاموش مهم نیست. صرف حضور آن‌ها برای تأثیر گذاشتن بر رفتار اکثر افراد کافی‌ست. فلسفه‌ی تکنیک‌های مراقبت این است که تضمین کنند از قوانین اجتماعی پیروی شود اما فوکو باور داشت که آن‌ها آثار منفی بسیاری دارند.
دولت مدرن چطور اطمینان حاصل می‌کند که توانسته شهروندانش را کنترل کند؟ میشل فوکو در کتاب مراقبت و تنبیه که در ۱۹۷۵ منتشر شد، در پی پاسخ به این پرسش بود.

درآمدی بر مراقبت و تنبیه
نوشته‌ی میشل فوکو
ویدئو از وب‌سایت Macat
ترجمه‌ی معصومه موسوی
بخشی از مناظره‌ی هیتلر و اُتو اشتراسر بر سر مفهوم «سوسیالیسم»:

‌هیتلر: «من قبلاً کارگری ساده بودم. راننده‌ام باید همان غذایی را بخورد که من می‌خورم، اما سوسیالیسم شما همان مارکسیسم است. توده‌ی طبقات کارگر جز نان و تفریح چیز بیشتری طلب نمی‌کند. آنان هرگز مفهوم آرمان را درک نخواهند کرد و نباید تصور کرد که روزی بتوان آنان را مجاب به این امر ساخت. به همین مناسبت، لازم است افرادی را از یک طبقه‌ی مِهتر جدید برگزینیم که، همچون شما، زیر طوق اصل اخلاقی ترحم و برده‌صفتی نروند. آنان که بر مصدر حکومت تکیه می‌زنند، باید به یاد داشته باشند که حاکمیت حق آنان است، زیرا از نژاد برترند. باید بی‌هیچ رحم و شفقتی این حق را برای خود محفوظ دارند... آنچه شما از آن دم می‌زنید فقط و فقط لیبرالیسم است. انقلاب تنها یک مرام دارد که نه سیاسی است و نه اجتماعی، بلکه نژادی است و تا ابد همین‌گونه خواهد بود: نزاع طبقات یا نژادهای فرومایه‌تر با نژادهای برتر که در رأس نظام قرار دارند. آن روزی که نژاد برتر چنین قانونی را از یاد ببرد، محکوم به فناست...»

از کتاب «هیتلر و ظهوری حزب نازی»
فرانک مک‌دانو
ترجمه‌ی آرش کلانتری
از مجموعه‌ی کارگاه تاریخ