📽️ پیشنهاد تماشا
✅ یکی از ویژگیهای فیلمهای مستند زنان را نزدیک شدن آنها به دنیای سوژههایشان و پرهیز از نشستن بر صندلی دانای کل میدانند. آنها خارج از گود «درباره» موضوعات مستند نمیسازند، بلکه با آنها و همراه با آنها فیلم میسازند و در اغلب آثارشان حدی از شخصیسازی موضوع فیلم بهچشم میخورد. این زنان برای نخستینبار جایگاه ناظر و نظارهگر پدیدههای مختلف در این جهان را به خود اختصاص دادهاند جای اینکه مثل گذشته مورد نظاره باشند.
✅ با فرشته حبیبی در ماهنامه زنان امروز آشنا و دوست شدم: دبیر سرویس هنر. زنی پرانرژی، مهربان، باتجربه، باسواد، بخشنده، دغدغهمند، آگاه به رویکردهای زنانه در هنر و آشنا با آثار و افکار و احوال زنان هنرمند ایرانی.
✅ فرشته مدتی است تلاش میکند آثار زنان مستندساز ایرانی را نمایش داده، نقد و بررسی کند. هم آثار و دغدغههای آنها را به جامعه بشناساند و هم فضایی فراهم کند تا آنها نقد و نظرات مخاطبان آثارشان را بشنوند و انگیزه و انرژی بگیرند برای ادامۀ راه در مسیری که آسان نیست و کمتر امکان یافته تا مخاطب خود را بیابد.
@neocritic
🔻🔻🔻
اولین قدم عاملیت زنانه این است که بگویی باشد! آنها به من نگاه میکنند، اما من هم میتوانم نگاه کنم، و این تصمیم برای نگاه کردن است، نه صرفا دیدن خود و جهان از چشمهای دیگران.انیس واردا
✅ یکی از ویژگیهای فیلمهای مستند زنان را نزدیک شدن آنها به دنیای سوژههایشان و پرهیز از نشستن بر صندلی دانای کل میدانند. آنها خارج از گود «درباره» موضوعات مستند نمیسازند، بلکه با آنها و همراه با آنها فیلم میسازند و در اغلب آثارشان حدی از شخصیسازی موضوع فیلم بهچشم میخورد. این زنان برای نخستینبار جایگاه ناظر و نظارهگر پدیدههای مختلف در این جهان را به خود اختصاص دادهاند جای اینکه مثل گذشته مورد نظاره باشند.
✅ با فرشته حبیبی در ماهنامه زنان امروز آشنا و دوست شدم: دبیر سرویس هنر. زنی پرانرژی، مهربان، باتجربه، باسواد، بخشنده، دغدغهمند، آگاه به رویکردهای زنانه در هنر و آشنا با آثار و افکار و احوال زنان هنرمند ایرانی.
✅ فرشته مدتی است تلاش میکند آثار زنان مستندساز ایرانی را نمایش داده، نقد و بررسی کند. هم آثار و دغدغههای آنها را به جامعه بشناساند و هم فضایی فراهم کند تا آنها نقد و نظرات مخاطبان آثارشان را بشنوند و انگیزه و انرژی بگیرند برای ادامۀ راه در مسیری که آسان نیست و کمتر امکان یافته تا مخاطب خود را بیابد.
@neocritic
🔻🔻🔻
👍6❤2
Forwarded from آستانه؛ خانه علوم انسانی و هنر
مؤسسهٔ تردید با همکاری مؤسسهٔ آستانه برگزار میکند:
🎬 نمایش و تحلیل مستند «میدان جوانان (سابق)»
به کارگردانی مینا اکبری
این مستند، روایتی تصویری از بیست سال تغییر و تحول سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران است؛ بازتابیافته در لابهلای صفحات روزنامهها و جراید.
📍 با حضور و گفتوگو با:
• مینا اکبری (کارگردان)
• لیلی فرهادپور، روزنامهنگار و بازیگر
• سپیده ابطحی، مستندساز
• فرشته حبیبی، روزنامهنگار و منتقد
🗓 جمعه ۱۷ مرداد
🕔 ساعت ۱۷
📌 فقط بهصورت حضوری
💳 هزینه: ۲۵۰ هزار تومان
⚠️ ظرفیت محدود
📩 جهت ثبتنام، لطفاً اطلاعات زیر را از طریق تلگرام ارسال فرمایید:
• نام و نام خانوادگی
• شماره تماس
• تصویر فیش واریزی
تلگرام پشتیبانی: @astaneh_house_support
شماره کارت: 6219 8610 5490 0344
به نام اشراقی
🎬 نمایش و تحلیل مستند «میدان جوانان (سابق)»
به کارگردانی مینا اکبری
این مستند، روایتی تصویری از بیست سال تغییر و تحول سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران است؛ بازتابیافته در لابهلای صفحات روزنامهها و جراید.
📍 با حضور و گفتوگو با:
• مینا اکبری (کارگردان)
• لیلی فرهادپور، روزنامهنگار و بازیگر
• سپیده ابطحی، مستندساز
• فرشته حبیبی، روزنامهنگار و منتقد
🗓 جمعه ۱۷ مرداد
🕔 ساعت ۱۷
📌 فقط بهصورت حضوری
💳 هزینه: ۲۵۰ هزار تومان
⚠️ ظرفیت محدود
📩 جهت ثبتنام، لطفاً اطلاعات زیر را از طریق تلگرام ارسال فرمایید:
• نام و نام خانوادگی
• شماره تماس
• تصویر فیش واریزی
تلگرام پشتیبانی: @astaneh_house_support
شماره کارت: 6219 8610 5490 0344
به نام اشراقی
❤2👍1
✍️
ناعادلانه بودن قرارداد ازدواج بین زن و مرد درمیان ما بر هیچکس پوشیده نبوده و نیست، چنانکه امام محمد غزالی آن را از جنس «بردگی» میداند و در نصیحهالملوک مینویسد:
امروز بسیاری از ما کمابیش ازدواج را عقد قراردادی داوطلبانه بین دو انسان بالغ، عاقل و صاحب عواطف میدانیم. طبیعی است که حق فسخ آن هم باید بهطور مساوی برای طرفین محفوظ باشد. قوانین فعلی ازدواج در ایران خلاف عقل، اخلاق و عدالتی است که بشر امروز به آن باور دارد. مادام که قوانین فعلی تغییر نکنند، شرط شرافت و کرامت است که زنان و مردان تا آنجا که امکانپذیر باشد این قرارداد و شرایط آن را عادلانهتر، معقولتر و انسانیتر کنند.
به بهانه این توئیت
@neocritic
ناعادلانه بودن قرارداد ازدواج بین زن و مرد درمیان ما بر هیچکس پوشیده نبوده و نیست، چنانکه امام محمد غزالی آن را از جنس «بردگی» میداند و در نصیحهالملوک مینویسد:
و خداوندِ کتاب گوید واجب است برمردان حق زنان و سر پوشیدگان خود نگاه داشتن از روی ترحم و احسان و مدارا. و هرکه خواهد که برزن خویش رحیم و مهربان گردد، ده چیز را یاد باید کردن تا انصاف داده آید: یکی آن است که زن ترا طلاق نتواند دادن و تو توانی، و دیگر آنکه او از تو هیچ چیز نتواند ستدن و تو توانی که همه چیز ازو بستانی، سه دیگر آنکه او تا در حُكْمِ تو بُوَد شوی دیگر نتواند کردن و تو زن دیگر توانی کردن. چهارم آنکه او بی فرمان تو از خانه بیرون نتواند رفتن و تو توانی، پنجم آنکه او برهنه نتواند بودن و تو توانی. ششم آنکه او از تو ترسد و تو از و نترسی هفتم آنکه او از تو بتازه رویی و سخن خوش بسنده کند و تو ازو همه کارها نپسندی. هشتم آنکه او از همه خویشاوندان و مادر و پدر ببرد و تو از هیچ کس جدا نگردی و کنیزک خری و بروی بگزینی. نهم آنکه او پیوسته ترا خدمت کند و تو خدمت او نکنی. دهم آنکه او به بیماری تو خویشتن بکُشد و تو به مردگی او هیچ غم نخوری...
امروز بسیاری از ما کمابیش ازدواج را عقد قراردادی داوطلبانه بین دو انسان بالغ، عاقل و صاحب عواطف میدانیم. طبیعی است که حق فسخ آن هم باید بهطور مساوی برای طرفین محفوظ باشد. قوانین فعلی ازدواج در ایران خلاف عقل، اخلاق و عدالتی است که بشر امروز به آن باور دارد. مادام که قوانین فعلی تغییر نکنند، شرط شرافت و کرامت است که زنان و مردان تا آنجا که امکانپذیر باشد این قرارداد و شرایط آن را عادلانهتر، معقولتر و انسانیتر کنند.
به بهانه این توئیت
@neocritic
👍23👎2🔥2🤡1
Forwarded from روزنوشتههای سمیه توحیدلو
خانه اندیشمندان پناه ما بود
۱۶ مرداد
🖊سمیه توحیدلو
https://www.karzar.net/243623
🔹قبلتر درباره خانه اندیشمندان نوشته بودم. درباره اینکه جماعتی هستند که به خیالشان مشکل نداشتنِ برو و بیا -حتی با وجود در اختیار گرفتن صدا و سیما و انواع اندیشکده و باشگاه- نداشتن معدود جاهایی است که به سختی نگاههای کمی متفاوت با آنها از آن خود کردهاند. فکر نمیکنند که اگر خانه را هم از آنِ خود کنند نتیجهاش میشود همان که صدا و سیما و مابقی جاها شده است. بدون اثر و بدور از مخاطبان اصلی. خصوصا هرچه مخاطبین را جماعت دانشگاهی تشکیل دهند، این جماعت علیرغم برخورداری از همه سالنهای دانشگاهی، همه سالنهای فرهنگسراها و فضاهای شهری ، بازهم چشمشان به جاهای دیگریست. درواقع این نادوستان مخاطبان این صداها را میخواهند و اگر مخاطبان به این شیوه همراه نشدند خاموشی صدای رقیب را میخواهند. شاید که شنیده شوند.
🔹شهردار تهران علیرغم هرآنچه دیگران از خودی و منتقد گفتند به پلمپ خانه همه ما اقدام کرد. جالبتر اینکه دولت و وزارت علوم و شورای انجمنهای علمی و ... با همه عظمتشان گویا امکان تخصیص جایی برای فعالیت عمومی این نهادهای غیر انتفاعی ندارند. جالب است که در هیچ دولتی و خصوصا در دولتهای اصلاحطلب برخلاف توقع، کمترین میزان توجه به موضوع است چون به خیالشان باید نهاد روی پای خودش بایستد، احتمالا خودش پول جمع کند و در بازار آزاد برای فرهنگ رقابت کند! یا اینکه وابسته نباشد و هزار آیا و اما دیگری که در سالیان حضورم در نهادهای مدنی علوم انسانی تجربه شده و ممکن نشده است. از طرفی چرا نباید تهران خانه و یا نهادی عمومی برای اثرگذاران شهرش داشته باشد؟ شهردار تهران برای مداح و روضه خوان امکانهای عمومی میسازد، اما برای اهل فکر و اندیشهاش نه. چرا وزارت علوم به این موضوع نمیاندیشد؟ یا چرا دولت به غرورش بر نمیخورد که چندبار سفارش این خانه را به شهردار میکند و زیر بار نمیرود و بعد هم در دولت دور افتخار میزند و هیچکس هم گویا نیست که چیزی به ایشان بگوید.
🔹هرچه است خانه اندیشمندان خانه همه ما بود. محملی برای حضور بساری از انجمنها و نهادها و گروههای منسجمی که میخواستند برای یادگرفتن کنار هم باشند. این خانه امروز پلمپ شده است. جمعی کارزاری راه انداختهاند در بازگشایی این خانه و هر خانهای که از آنِ همه ما باشد. امیدوارم که وسط هیاهوها این مهم که برای دولت ظاهرا اهمیتی ندارد هم شنیده شود.
🔗کارزار را اینجا امضا بفرمایید.
#روزنوشتههای_سمیه_توحیدلو
@smtohidloo
۱۶ مرداد
🖊سمیه توحیدلو
🔹قبلتر درباره خانه اندیشمندان نوشته بودم. درباره اینکه جماعتی هستند که به خیالشان مشکل نداشتنِ برو و بیا -حتی با وجود در اختیار گرفتن صدا و سیما و انواع اندیشکده و باشگاه- نداشتن معدود جاهایی است که به سختی نگاههای کمی متفاوت با آنها از آن خود کردهاند. فکر نمیکنند که اگر خانه را هم از آنِ خود کنند نتیجهاش میشود همان که صدا و سیما و مابقی جاها شده است. بدون اثر و بدور از مخاطبان اصلی. خصوصا هرچه مخاطبین را جماعت دانشگاهی تشکیل دهند، این جماعت علیرغم برخورداری از همه سالنهای دانشگاهی، همه سالنهای فرهنگسراها و فضاهای شهری ، بازهم چشمشان به جاهای دیگریست. درواقع این نادوستان مخاطبان این صداها را میخواهند و اگر مخاطبان به این شیوه همراه نشدند خاموشی صدای رقیب را میخواهند. شاید که شنیده شوند.
🔹شهردار تهران علیرغم هرآنچه دیگران از خودی و منتقد گفتند به پلمپ خانه همه ما اقدام کرد. جالبتر اینکه دولت و وزارت علوم و شورای انجمنهای علمی و ... با همه عظمتشان گویا امکان تخصیص جایی برای فعالیت عمومی این نهادهای غیر انتفاعی ندارند. جالب است که در هیچ دولتی و خصوصا در دولتهای اصلاحطلب برخلاف توقع، کمترین میزان توجه به موضوع است چون به خیالشان باید نهاد روی پای خودش بایستد، احتمالا خودش پول جمع کند و در بازار آزاد برای فرهنگ رقابت کند! یا اینکه وابسته نباشد و هزار آیا و اما دیگری که در سالیان حضورم در نهادهای مدنی علوم انسانی تجربه شده و ممکن نشده است. از طرفی چرا نباید تهران خانه و یا نهادی عمومی برای اثرگذاران شهرش داشته باشد؟ شهردار تهران برای مداح و روضه خوان امکانهای عمومی میسازد، اما برای اهل فکر و اندیشهاش نه. چرا وزارت علوم به این موضوع نمیاندیشد؟ یا چرا دولت به غرورش بر نمیخورد که چندبار سفارش این خانه را به شهردار میکند و زیر بار نمیرود و بعد هم در دولت دور افتخار میزند و هیچکس هم گویا نیست که چیزی به ایشان بگوید.
🔹هرچه است خانه اندیشمندان خانه همه ما بود. محملی برای حضور بساری از انجمنها و نهادها و گروههای منسجمی که میخواستند برای یادگرفتن کنار هم باشند. این خانه امروز پلمپ شده است. جمعی کارزاری راه انداختهاند در بازگشایی این خانه و هر خانهای که از آنِ همه ما باشد. امیدوارم که وسط هیاهوها این مهم که برای دولت ظاهرا اهمیتی ندارد هم شنیده شود.
🔗کارزار را اینجا امضا بفرمایید.
#روزنوشتههای_سمیه_توحیدلو
@smtohidloo
www.karzar.net
امضا کنید: کارزار خانه اندیشمندان، خانه همه ماست
ما امضاکنندگان ضمن تاکید بر اهمیت خانه اندیشمندان علوم انسانی، خواستار احیای این مرکز از سوی رییس جمهور و حمایت از انجمنهای علمی هستیم.
👍9👎1