Critic l مریم نصر
2.29K subscribers
224 photos
42 videos
18 files
202 links
«بودن در زمانه خود … مخالفت با زمانه خود است، بودنِ نقاد در زمانه خود است، بیرون از قاب زمانه بودن است»
فرانسواز دستور

تماس: Maryam.nasr[at] gmail.com
Download Telegram
📑مثل دختر پرتاب‌کردن!


زنان در حرکات هر روزۀ خود تمایلی به گشودن بدن‌هایشان ندارند، آنها ترجیح می‌دهند که دست‌ها و پاهایشان هنگام نشستن، ایستادن و راه‌رفتن، نزدیک یا چسبیده به بدنشان باشند. زنان همچنین گرایشی به استفاده از نهایت توانایی‌های بدنی خود برای دست یافتن، کشیدن، خم شدن، خم شدن به عقب و برداشتن گامهای بلند ندارند...


ما [زنان] اغلب بدن خود را بیش از آنکه به شکل یک میانجی برای اهداف‌مان تجربه کنیم آن را به شکل باری شکننده درک می‌کنیم...از همان شروع کار از این که بی دست و پا به نظر برسیم دچار عدم اعتماد به‌نفس می‌شویم و درعنین حال هم نمی‌خواهیم چندان قوی به نظر برسیم. هردوی این نگرانی‌ها به بی دست و پایی و سرخوردگی ما دامن می‌زنند.
 
وجود بدنمند زنانه صرفا در درون‌مانایی آغاز نمی‌شود، بلکه در درون‌مانایی باقی می‌ماند یا بهتر است بگوییم در آن غرق می‌شود...
بدن زنانه نوعا از توانایی واقعی خود کمتر استفاده می‌کند چه از حیث ظرفیت و ابعاد و قدرت فیزیکی خود و چه از حیث مهارت واقعی و هماهنگی در دسترسی‌اش. هستیِ بدنمند زنان، قصدیتی بازدارنده است که همزمان با یک «من می‌توانم» برای رسیدن به هدفی پیش بینی شده خیز برمی‌دارد و درعین حال از وقف کامل بدن برای رسیدن به آن هدف به واسطه یک «من نمی‌توانم» تحمیلی از سوی خود ممانعت می‌کند.
 


وجود بدنمند زنانه در یک زمان و در ارجاع به یک عمل، برای خود، هم سوژه و هم ابژه است.

 

برای هستی زنانه از آن حیث که فضای «این‌جا» از «آن‌جا» جداست، یک فضامندی دوگانه وجود دارد. جدایی میان فضایی که «آن‌جاست» و با امکان‌های بدن من در پیوند نیست و فضای محصوری که «این‌جاست» و با امکان‌های بدنم در آن سکونت دارم...فضای آنجا برای هستی زنانه وجود دارد، اما به عنوان مکانی که به جای حرکت در آن صرفا می‌نگرد.
 
زنان درعوض اینکه خود را سوژه حرکت بدانند غالباً به حرکت، حتی حرکت خود به مثابۀ ابژۀ حرکتی واکنش نشان می‌دهند که از قصدی بیگانه صادر شده است. هستی فضامند زنانه به واسطه نظامی از هماهنگی‌ها که ناشی از ظرفیت‌های قصدی خود زن نیست، در درون‌مانایی و بازدارندگی خود قرار گرفته است.


زنان در جوامع جنسیت‌زده از لحاظ جسمی دارای معلولیت‌اند...



 
 مقاله کامل «پرتاب‌کردن مانند یک دختر؛ پدیدارشناسی رفتار، توان حرکتی و فضامندی بدن زنانه» نوشته آیریس ماریون یانگ با ترجمه نگین صنیعی.

منبع: نقد اقتصاد سیاسی

🧷این مقاله سال ۱۹۸۰ منتشر شده و یکی از متون کلاسیک نظریهٔ فمینیستی و پدیدارشناسی بدن است. سوای موضوع و محتوای جذاب و اثرگذار، از جهتی به‌عنوان یک نمونه اثر که با رویکرد پدیدارشناسانه موضوعی را بررسی کرده می‌تواند موردتوجه علاقه‌مندانی قرار بگیرد که در بخش «روش‌شناسی» پایان‌نامه یا پژوهش خود از عبارت: روش پدیدارشناسانه استفاده می‌کنند.


@neocritic
👍43🔥2👎1
Critic l مریم نصر
📑مثل دختر پرتاب‌کردن! زنان در حرکات هر روزۀ خود تمایلی به گشودن بدن‌هایشان ندارند، آنها ترجیح می‌دهند که دست‌ها و پاهایشان هنگام نشستن، ایستادن و راه‌رفتن، نزدیک یا چسبیده به بدنشان باشند. زنان همچنین گرایشی به استفاده از نهایت توانایی‌های بدنی خود برای…
iris-marion-young-throwing-like-a-girl (1).pdf
481.2 KB
«پرتاب‌کردن مانند یک دختر؛ پدیدارشناسی رفتار، توان حرکتی و فضامندی بدن زنانه» نوشته آیریس ماریون یانگ با ترجمه نگین صنیعی در نقد اقتصاد سیاسی.

🧷Young, I. M. (1980). Throwing like a girl: A phenomenology of feminine body comportment, motility, and spatiality. Human Studies, 3(2), 137–156.



@neocritic
👍3🔥2
📽️ پیشنهاد تماشا


اولین قدم عاملیت زنانه این است که بگویی باشد! آنها به من نگاه می‌کنند، اما من هم می‌توانم نگاه کنم، و این تصمیم برای نگاه کردن است، نه صرفا دیدن خود و جهان از چشم‌های دیگران.
انیس واردا

یکی از ویژگی‌های فیلم‌های مستند زنان را نزدیک شدن آن‌ها به دنیای سوژه‌هایشان و پرهیز از نشستن بر صندلی دانای کل می‌دانند. آن‌ها خارج از گود «درباره» موضوعات مستند نمی‌سازند، بلکه با آن‌ها و همراه با آن‌ها فیلم می‌سازند و در اغلب آثارشان حدی از شخصی‌سازی موضوع فیلم به‌چشم می‌خورد. این زنان برای نخستین‌بار جایگاه ناظر و نظاره‌گر پدیده‌های مختلف در این جهان را به خود اختصاص داده‌اند جای اینکه مثل گذشته مورد نظاره باشند.

با فرشته حبیبی در ماهنامه زنان امروز آشنا و دوست شدم: دبیر سرویس هنر. زنی پرانرژی، مهربان، باتجربه، باسواد، بخشنده، دغدغه‌مند، آگاه به رویکردهای زنانه در هنر و آشنا با آثار و افکار و احوال زنان هنرمند ایرانی.

فرشته مدتی است تلاش می‌کند آثار زنان مستندساز ایرانی را نمایش داده، نقد و بررسی کند. هم آثار و دغدغه‌های آن‌ها را به جامعه بشناساند و هم فضایی فراهم کند تا آنها نقد و نظرات مخاطبان آثارشان را بشنوند و انگیزه و انرژی بگیرند برای ادامۀ راه در مسیری که آسان نیست و کمتر امکان یافته تا مخاطب خود را بیابد.


@neocritic

🔻🔻🔻
👍62
مؤسسهٔ تردید با همکاری مؤسسهٔ آستانه برگزار می‌کند:

🎬 نمایش و تحلیل مستند «میدان جوانان (سابق)»
به کارگردانی مینا اکبری

این مستند، روایتی تصویری از بیست سال تغییر و تحول سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران است؛ بازتاب‌یافته در لابه‌لای صفحات روزنامه‌ها و جراید.

📍 با حضور و گفت‌وگو با:
• مینا اکبری (کارگردان)
• لی‌لی فرهادپور، روزنامه‌نگار و بازیگر
• سپیده ابطحی، مستندساز
• فرشته حبیبی، روزنامه‌نگار و منتقد

🗓 جمعه ۱۷ مرداد
🕔 ساعت ۱۷
📌 فقط به‌صورت حضوری
💳 هزینه: ۲۵۰ هزار تومان
⚠️ ظرفیت محدود

📩 جهت ثبت‌نام، لطفاً اطلاعات زیر را از طریق تلگرام ارسال فرمایید:
• نام و نام خانوادگی
• شماره تماس
• تصویر فیش واریزی

تلگرام پشتیبانی: @astaneh_house_support
شماره کارت: 6219 8610 5490 0344
به نام اشراقی
2👍1
✍️

ناعادلانه بودن قرارداد ازدواج بین زن و مرد درمیان ما بر هیچ‌کس پوشیده نبوده و نیست، چنانکه امام محمد غزالی آن را از جنس «بردگی» می‌داند و در نصیحه‌الملوک می‌نویسد:


و خداوندِ کتاب گوید واجب است برمردان حق زنان و سر پوشیدگان خود نگاه داشتن از روی ترحم و احسان و مدارا. و هرکه خواهد که برزن خویش رحیم و مهربان گردد، ده چیز را یاد باید کردن تا انصاف داده آید: یکی آن است که زن ترا طلاق نتواند دادن و تو توانی، و دیگر آنکه او از تو هیچ چیز نتواند ستدن و تو توانی که همه چیز ازو بستانی، سه دیگر آنکه او تا در حُكْمِ تو بُوَد شوی دیگر نتواند کردن و تو زن دیگر توانی کردن. چهارم آنکه او بی فرمان تو از خانه بیرون نتواند رفتن و تو توانی، پنجم آنکه او برهنه نتواند بودن و تو توانی. ششم آنکه او از تو ترسد و تو از و نترسی هفتم آنکه او از تو بتازه رویی و سخن خوش بسنده کند و تو ازو همه کارها نپسندی. هشتم آنکه او از همه خویشاوندان و مادر و پدر ببرد و تو از هیچ کس جدا نگردی و کنیزک خری و بروی بگزینی. نهم آنکه او پیوسته ترا خدمت کند و تو خدمت او نکنی. دهم آنکه او به بیماری تو خویشتن بکُشد و تو به مردگی او هیچ غم نخوری...


امروز بسیاری از ما کمابیش ازدواج را عقد قراردادی داوطلبانه بین دو انسان بالغ، عاقل و صاحب عواطف می‌دانیم. طبیعی است که حق فسخ‌ آن هم باید به‌طور مساوی برای طرفین محفوظ باشد. قوانین فعلی ازدواج در ایران خلاف عقل، اخلاق و عدالتی است که بشر امروز به آن باور دارد. مادام که قوانین فعلی تغییر نکنند، شرط شرافت و کرامت است که زنان و مردان تا آنجا که امکان‌پذیر باشد این قرارداد و شرایط آن را عادلانه‌تر، معقول‌تر و انسانی‌تر کنند.

به بهانه این توئیت

@neocritic
👍21👎2🔥2