Critic l مریم نصر
2.35K subscribers
229 photos
43 videos
19 files
212 links
«بودن در زمانه خود … مخالفت با زمانه خود است، بودنِ نقاد در زمانه خود است، بیرون از قاب زمانه بودن است»
فرانسواز دستور

تماس: Maryam.nasr[at] gmail.com
Download Telegram
Audio
سلسله نشست‌های انجمن جامعه‌شناسی ایران
با همکاری
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
در موضوع

«بازخوانی اجتماعی جنگ ۱۲ روزه»

نشست دوم: خانواده، مادری و جنگ

با حضور:

۱- مرضیه عالی (فلسفه تعلیم و تربیت)
۲- فاطمه ستوده (مطالعات ارتباطات و رسانه)
۳- فاطمه صالحی (جامعه‌شناس)
۴- علی نوری (جامعه‌شناس)

دبیر نشست: سمیه توحیدلو

🎙صوت این نشست به تفکیک سخنرانان تقدیم می‌شود

@iran_sociology

#انجمن_جامعه_شناسی
4
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ژاک دریدا از فیلسوف‌مادر می‌گوید!دریدا استدلال می‌کند که چهره‌ی سنتی فیلسوف ذاتا مردانه و پدرانه («فالوگوسنتر») است و این امر «مادر» بودن را برای یک فیلسوف غیرممکن می‌کند. او معتقد است که فلسفه‌ی غرب همیشه به یک ساختار مردسالارانه گره خورده است. فیلسوفی که می‌تواند مادر باشد، لزوما پساساختارگرا خواهد بود، کسی (مانند خودش یا وارثان زن آینده) که این چارچوب مردانه را از بین برده است. او «فلسفه» (سنت نهادینه‌شده و مردسالار) را از «تفکر» (la pensée) متمایز می‌کند. یک «مادر متفکر» نمایانگر این امکان آزاد و غیرفالوگوسنتر است، چهره‌ای که او به دنبال مفهوم‌سازی و «زایش» آن از طریق کار ساختارشکنانه‌ی خود است


مجله هنری آرت ژورنال
@ARTTJOURNAL
19👍3🔥2
📢

دوستان علاقمند

من تعدادی کد تخفیف برای ثبت‌نام در این دوره از مدرسه انعکاس دارم که اگر زودتر اقدام کنید به تخفیف ثبت‌نام زودهنگام اضافه خواهد شد.

اگر فکر می‌کنید به کارتان می‌آید به من پیام بدهید:

maryam.nasr@gmail
Forwarded from Inekas | انعکاس

🔵پنجمین مدرسهٔ تابستانی انعکاس (آنلاین) | شهریور ۱۴۰۴

💠«روش و نظریه در مطالعات اسلامی:
مسئله‌مند‌سازی عینیت»


👥 با مشارکت موسسۀ مطالعات عربی و اسلامی دانشگاه اکستر و دانشگاه حبیب

🔻 ۲۰ ساعت ارائۀ آموزشی «به زبان انگلیسی | ترجمۀ همزمان»
جمعه، شنبه، یک‌شنبه، ۷، ۸ و ۹ شهریور ۱۴۰۴ از ساعت ۱۴:۳۰ تا ۲۱ به وقت تهران
🔻 با ارائه ۱۲ استاد و پژوهشگر بین‌المللی در سه روز

🗂 محورهای اصلی برنامه:
◀️هویت رشته‌ای
◀️استعمارزدایی
◀️عینیت

🎓 اعطای گواهی
🌐 برگزاری جلسات مجازی در Zoom
👥 شبکه‌سازی و تعامل علمی


مهلت ثبت‌نام: تا ۶ شهریور ۱۴۰۴
🎁 تخفیف ۲۵درصدی ثبت‌نام زودهنگام تا ۲۷ مرداد ۱۴۰۴


🌐 کسب اطلاعات بیشتر:
https://inekas.org/en/2025ss/

🔗 برای ثبت‌نام به اینجا مراجعه کنید یا به @Inekas_admin پیام بدهید.

#رویداد_انعکاس
🔵@Inekas
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍95🙏3
سوگیری‌های شناختی: چرا گاهی عقل و منطق کافی نیست

🔖 چرا گاهی اوقات تصمیماتی می‌گیریم که با عقل و منطق جور درنمی‌آید؟ چرا قضاوت‌هایمان در مورد دیگران به سادگی تحت تأثیر قرار می‌گیرد؟ پاسخ در سیستم پردازش اطلاعات مغز ما نهفته است. مغز ما برای سرعت بخشیدن به تصمیم‌گیری و صرفه‌جویی در انرژی، از میان‌برهایی ذهنی استفاده می‌کند که در علوم اعصاب به آن‌ها سوگیری‌های شناختی گفته می‌شود. در این یادداشت، به معرفی ۴۰ مورد از این سوگیری‌ها می‌پردازیم که هر یک به شکلی، بر زندگی روزمره، تصمیمات و روابط ما تأثیر می‌گذارند.

📖مطالعه این یادداشت

@ehiatums
@Sohrabifar_Vahid
👍3
دیروز کریمه در واتساپ پیغام گذاشت که بالاخره خانواده‌اش دوباره به او اجازه داده‌اند که به حوزه بازگردد. از وقتی خبرهای دستگیری دختران در کابل اوج گرفته، خیلی از خانواده‌ها از ترس «زمانه‌ی خراب» و «نام‌بدگی» دخترانشان را از بیرون شدن منع کرده‌اند. فارغ از درست و غلط بودن این‌گونه اخبار، نتیجه‌ی تاثیرات روانی آن‌ها بر خانواده‌های افغانستانی، اعمال محدودیت مضاعف بر دختران است. در این مدت با کریمه در تماس بودم و او از جگرخونی و خانه‌نشینی‌اش برایم قصه می‌کرد. خدیجه و شکریه هم وضعیت مشابه او داشتند و از رفتن به کورس زبان و دارالقرآن منع شده بودند.

تقریبا پنج سال از ممنوعیت تحصیل برای دختران می‌گذرد و شاگردانم دائم با من تماس می‌گیرند تا از من بپرسند که چه کار کنند؟ آیا درس‌خواندن در حوزه و مدارس دینی برایشان فایده‌ای دارد؟ آیا مدارکی که از سوی برخی کورس‌ (آموزش‌گاه)های آنلاین صادر می‌شود، معتبر است؟ و در نهایت می‌پرسند: «استاد سرنوشت ما چی خواهد شد؟»

و ای کاش من از چیزی خبر داشتم! ای کاش کاری از دستم برمی‌آمد! کاملا می‌فهمم این که دختری از راه دور با من تماس گرفته و این گونه سوالات را می‌پرسد، نشان‌دهنده‌ی اوج نگرانی او برای زندگی و آینده‌اش است. در کشوری که زنان به حال خود رها شده‌اند و اصلا حضور و بودنشان به رسمیت شناخته نمی‌شود، این زنان چه کنند؟

پای استوری ریحانه در واتساپ که عکس کیک تولدش را گذاشته قلب سبزی می‌نشانم و برایش می‌نویسم: «سالگره‌ات مبارک جانم» در جوابم می‌نویسد: «استاد بیست و سه ساله شدم، الان باید پوهنتون را خلاص می‌کردم و به سر کار می‌شدم. ای سالگره‌هایم هیچ کدام مبارک نیست.» حق دارد. حسرت این سال‌های رفته، این جوانی سرکوب شده را چگونه باید تحمل کرد؟! خسارت ناشی از محرومیت جامعه از انرژی و شادابی و طراوت این دختران جوان را چگونه باید جبران نمود؟!

و کاش مردان ما اندکی خود را جای ما زنان می‌گذاشتند و کمی بیشتر غم ما را می‌خوردند. در این مدت خیلی کم دیدم مردان افغانی حتی تحصیل‌کردگانی که در خارج از افغانستان هستند با ما همدلی کنند. اگر هم حرفی از ما زنان است، فقط هیاهوی سیاسی و رسانه‌ای است.
به همین خاطر این روزها وقتی از مردی احوال افغانستان را می‌پرسم و او در جوابم می‌گوید: «قراری و بی‌غمی است.» دلم می‌گیرد. او مرد است. حتی اگر شرایط برای او بسیار سخت و دشوار باشد اما بالاخره بودنش رسمیت دارد. حداقل می‌تواند تلاش خود را بکند. اسیر و زندانی و خانه‌نشین و بی‌سرنوشت نیست. می‌تواند برای هدفی ولو لقمه نانی باشد بجنگد و این جنگیدن و تلاش کردن به زندگی او معنا بدهد ولو اندک؛ اما شرایط برای یک زن و دختر افغانستانی به گونه‌ای است که حتی از همان تلاش کردن و معنا دادن به زندگیش هم محروم شده است و دارد به زمین و زمان چنگ می‌اندازد تا از رکود و ملال غیرقابل تحملی که به سرتاپای زندگیش دویده خود را خلاص کند.

بحث فقط بر سر حق تحصیل و حق کار نیست، مساله، ندیدن و حذف زنان از جامعه و بستن همه‌ی راه‌ها به روی آنان است. زن بودن در افغانستان مساله‌ی پیچیده‌ای است و عوامل متعدد چه در بیرون و چه در داخل خانواده بر این پیچیدگی می‌افزاید و هویت و زیست زن افغانستانی را مخدوش و مشوش می‌کند.

این که چه باید کرد را نمی‌دانم. فقط می‌دانم هر چه این وضعیت تداوم داشته باشد و دختران از تحصیل و سواد و آگاهی محروم‌تر شوند، وضعیت‌شان بغرنج‌تر خواهد شد و نسل‌ها از پی هم، مادران و دختران رنج‌های یکدیگر را با شدت بیشتری از یکدیگر به ارث خواهند برد.

#دختران_افغانستان
😢19👍4👎3🤔1🕊1
✍️

چندسال پیش از پیِ فرستادن شکلک خنده پایین نقد به یک میم که در آن از عبارت «خایه‌داشتن زن‌ها»، برای اشاره به شجاعت‌شان استفاده کرده بود، ایمیلی با عنوان «اخطار» دریافت کردم با این مضمون که:

توییتهای شما را نگاه میکردم و به موارد بسیار جالبی رسیدم....عضو هیئت علمی... تصویری که در آن یادی از اسافل شده است را تحسین میکند. این تعامل توییتری شما را برای بقیه اساتید و روسای ...هم ارسال میکنم تا بدانند همکارشان ...

میم اینترنتی و نقد آن در واقع داشت به این نکته اشاره‌ می‌کرد که ذهن و زبان ما چنان جنس‌‌زده است که برای حرف‌زدن از شجاعت زن‌ها هم از عباراتی مذکر و جنسیت‌یافته استفاده می‌کنیم.

چرا بعد از چند سال یادش افتادم؟

امروز در مقاله‌ای خواندم ریشه لاتینی عبارت «testicles» به معنای بیضه‌ها با «testimony» به معنای گواهی و «Testament» به معنای عهد و «protest» به معنای اعتراض یکی است.

دلیل این هم‌ریشگی را به برخی آئین‌ها و رسوم قضایی در جهان باستان بازگردانده‌اند که با لمس بیضه برای تعهد به صداقت رخ می‌داده است. این پیوند نشان‌دهنده اهمیت بیضه‌ها در فرهنگ‌های باستانی به‌عنوان نمادی از زندگی، قدرت و اعتبار در شهادت یا قسم است. در عین حال، نشان‌دهنده پیوند عمیق بین بدن مردانه، قدرت و اعتبار حقوقی در آن فرهنگ‌ها است.

به این ترتیب، اعتبار بیشتر شهادت باعث می‌شود فرد نسبت محکم‌تری با حقیقت، معرفت، صداقت، عدالت و اخلاق داشته باشد. پیوند بین بیضه‌ها و شهادت نشان‌دهنده ساختارهای مردسالارانه‌ای است که در دنیای باستان اقتدار حقوقی و آیینی را به مردانگی گره می‌زده است. در این فرهنگ‌ها، زنان به دلیل نداشتن بیضه از مشارکت کامل در برخی آیین‌های شهادت یا قسم محروم بودند.

نمونه مشابه دیگر، واژه «virtue» به معنای فضیلت است که از واژه virtūs در لاتین به معنای «فضیلت» و «شایستگی» گرفته شده و از ریشه vir به معنای «مرد» است. ویر در اصل به مردانگی، قدرت و شجاعت جنگاوری مردانه اشاره داشته است و virtūs در فرهنگ رومی به ویژگی‌هایی مانند دلاوری در جنگ، صداقت و توانایی‌های اخلاقی و جسمانی یک مرد اطلاق می‌شده.

این‌ نمونه‌ها و موارد مشابه نشان‌دهنده الگویی در زبان لاتین است که اقتدار، اعتبار و ارزش را به آناتومی یا هویت مردانه گره می‌زند. مشابه همان «خایه داشتن» برای اشاره به شجاعت در زبان کوچه‌بازاری ما.


@neocritic
👍335🤔5🤡4👎2
Forwarded from آسیمگی
در بسیاری از گفت‌وگوهای روزمره وقتی از علت انجام تخلف‌های کوچک—از اسراف در مصرف انرژی تا دور زدن قانون در رانندگی و فرار مالیاتی—می‌پرسیم و به‌آن نقد می‌کنیم پاسخ آشنایی می‌شنویم:

«وقتی دولت خودش فاسد و ناکارآمد است، چرا من باید رعایت کنم؟»

این استدلال ساده در نگاه اول شبیه نوعی کنش عدالت‌خواهانه به نظر می‌رسد؛ گویی شهروند با نافرمانی کوچک خود می‌خواهد فساد بزرگ‌تر را افشا کند.

اما در عمل اتفاقی دیگر می‌افتد: چرخه‌ی فساد از بالا به پایین تکثیر می‌شود و از پایین به بالا دوباره مشروعیت می‌گیرد.

آنچه در پسِ این منطق شکل می‌گیرد، وضعیت خطرناک بی‌تفاوتی اخلاقی است. یعنی جامعه به نقطه‌ای می‌رسد که هیچ کنش‌گری خود را در برابر رفتارهایش پاسخ‌گو نمی‌بیند، چون همواره مقیاسی بزرگ‌تر برای مقایسه وجود دارد:

«وقتی آن بالا غارت می‌کنند، اسراف من چه اهمیتی دارد؟» در این نقطه نه قانون جدی گرفته می‌شود و نه معیارهای اخلاقی؛ همه‌چیز به «نفع فوری» تقلیل می‌یابد.

جامعه‌ای که در آن بی‌تفاوتی اخلاقی فراگیر شود، دیگر نه امکان اصلاح نهادی دارد و نه ظرفیت همبستگی اجتماعی؛ زیرا هر کس منتظر است دیگری شروع کند و هیچ‌کس نمی‌خواهد نخستین گام را بردارد.

از این زاویه می‌توان گفت بی‌تفاوتی اخلاقی یکی از زمینه‌هایی‌ست که فساد ساختاری به آن نیاز دارد تا پایدار بماند.

قدرت سیاسیِ ناکارآمد نه تنها از تخلفات خرد زیان نمی‌بیند، بلکه از آنها تغذیه می‌کند: جامعه‌ای که درگیر رشوه‌های کوچک، قانون‌گریزی‌های روزمره و بی‌اعتمادی متقابل است، توان سازمان‌یابی علیه فساد بزرگ‌تر را از دست می‌دهد.

به بیان دیگر، بی‌تفاوتی اخلاقی شهروندان به‌جای آنکه شکافی در ساختار قدرت بیندازد، به‌طور ناخواسته کارکرد حفاظتی برای آن پیدا می‌کند.

در چنین وضعیتی، حتی حفظ حداقلیِ *حساسیت اخلاقی* و پایبندی به شکل‌هایی از *قانون‌گرایی روزمره* معنایی تازه پیدا می‌کند:

این‌ها نه صرفاً فضیلت فردی، بلکه شکلی از مقاومت در برابر فساد ساختاری‌اند. وقتی شهروندی در برابر وسوسه‌ی رشوه «نه» می‌گوید، یا هنگام رانندگی به قانون پایبند می‌ماند، او تنها یک عمل بی‌اهمیت انجام نداده، بلکه زنجیر بی‌تفاوتی اخلاقی را شکسته است. این رفتارها هسته‌های کوچک اعتمادی را می‌سازند که بدون آن هیچ تغییر نهادیِ پایداری ممکن نخواهد بود.

پرسش محوری اینجاست: در شرایطی که «بالا» آلوده است، چه چیزی می‌تواند «پایین» را از سقوط به ورطه‌ی بی‌تفاوتی اخلاقی باز دارد؟

پاسخ به این پرسش، صرفاً با نصیحت‌های اخلاقی حاصل نمی‌شود؛ بلکه نیازمند بازاندیشی جدی در نسبت ما با مسئولیت فردی و جمعی است—اینکه چگونه می‌توان بدون بازتولید فساد، همزمان بر ساختار فاسد شورید و در زندگی روزمره به هنجارهایی حداقلی وفادار ماند.


علی مسعودی | آسیمگی
👍254👎1
Forwarded from نطقیات
🖍 نطقیات برگزار می‌کند:

دورهٔ آموزشی فلسفهٔ عمومی برای علاقه‌مندان به فلسفه

👤 استاد: دکتر سارا قزلباش (پژوهشگر فلسفه - مدرس فلسفه)

- دانش‌‌آموختهٔ دکتری فلسفه

🗓 دوشنبه‌ها از ساعت ۱۸ تا ۱۹:۳۰

🟢 آشنایی با دوره:

آغاز فلسفه پس از قرن‌ها اتکاء بشر به اسطوره‌ها و باورهای تجربی و غیرتجربی‌اش، روی آوردن به اندیشه‌ورزی اصیلی بود که انسان را جدی‌تر در مواجهه با ناشناخته‌هایی چون جهان و مبدأ آن، ارتباط انسان با جهان، امکانات درونی انسان برای شناخت آگاهانه موجودات،‌ رویارویی بنیادی‌تر با اصول کلی واقعیت و ژرف‌اندیشی درون‌نگرانه انسان به خود قرار داده و رویکردش را به زندگی در سطحی بالاتر ارتقاء بخشید. فلسفه در طی قرن‌ها با فراز و نشیب‌های بسیار همراه بوده و امروزه با موضوعات بسیاری که انسان بر محور مسئله بنیادین سوژه ـ ابژه با آن مواجه است، لزوم شناخت مبانی و رویکردهای گوناگون فلسفی و عقلانی به مسائل یکی از دغدغه‌های برخی افراد اندیشمند شده است.

بر این اساس، در این دوره مختصر سعی می‌شود کلیات اساسی و مفهوم‌شناسی اولیه فلسفه به علاقه‌مندان و شیفته‌گان فلسفه ارائه شده و به پرسش‌ و پاسخ‌های فلسفی پرداخت تا در محفلی متفاوت به روشنگری بپردازیم.

🗂 محورهای بحث:

- آشنایی با فلاسفه یونان همچون فلاسفه ملطی، فیثاغوریان، پارمنیدس، هراکلیتوس، اتمیست‌ها، سقراط، افلاطون، ارسطو، رواقیان و ...

- آشنایی مختصر با فلسفه مسیحی قرون‌وسطی و تأثیرات فلسفه اسلامی بر آنها

- آشنایی مختصر با دوره رنسانس و آغاز فلسفه مدرن (تجربه‌گرایان، عقل‌گرایان، رابطه علم و فلسفه، رابطه دین و فلسفه ...)

- آشنایی مختصر با فلسفه معاصر

- آشنایی مختصر با فلسفه پست‌مدرن

- آشنایی مختصر با علوم شناختی

🔴 این دوره برای مخاطبان عمومی علاقه‌مند به فلسفه طراحی شده است و نیاز به پیش‌نیاز ندارد.

📞 برای ثبت‌نام و مشاوره در خصوص دوره لطفا با آیدی زیر تماس بگیرید:

t.iss.one/nutqiyyat_admin

❇️

🔮 t.iss.one/nutqiyyat

🔮 t.iss.one/nutqiyyat_classes

🔮 Instagram.com/Nutqiyyat

🔮 https://youtube.com/@nutqiyyat
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍3🙏2