Critic l مریم نصر
2.38K subscribers
231 photos
43 videos
21 files
220 links
«بودن در زمانه خود … مخالفت با زمانه خود است، بودنِ نقاد در زمانه خود است، بیرون از قاب زمانه بودن است»
فرانسواز دستور

تماس: Maryam.nasr[at] gmail.com
Download Telegram
.
فقط مرا بخور

زیر زبان حلم کن

فقط قورتم بده

و رویش آب بخور

می‌دانم با بدبختی، باید چکار کرد

چگونه خبر بد را تحمل کرد

بی‌عدالتی‌ها را کاهش داد

و فقدان خدا را چگونه معلوم ساخت

و کلاه عزاداری مناسب چهره انتخاب کرد

منتظر چه ای -

ترحم شیمیایی را باور کن

هنوز جوانی آقا یا خانم

باید به زندگیت سروسامانی بدهی

چه کسی گفته

که زندگی باید دلیرانه سپری شود؟

پرتگاه خود را به من بده -

آن را با رؤیاها هموار خواهم کرد

آقا یا خانم از من سپاسگزار خواهی بود

... جان خود را به من بفروش

خریدار دیگری نصیبت نخواهد شد


📖ویسواوا شیمبورسکا، ترجمه شهرام شیدایی، چوکا چکاد

@neocritic
10👍4
⭕️
در خواست مشورت

✅️ درحال بازخوانی اخلاق ناصری روی یک جمله متوقف شدم:« لفظ عدالت از روی دلالت منبی است از معنی مساوات» و در ادامه «و عادل کسی بود که مناسبت و مساوات می دهد چیزهای نامتناسب و نامتساوی را...». میدانیم و خواجه نصیر هم به ما توضیح میدهد که منظور او از مساوات، برابری نیست، بلکه ایجاد اعتدال است. این اندیشه خاستگاه یونانی دارد و به نخستین تعریف عدالت بازمی‌گردد که عدالت را به معنی ایجاد اعتدال و قراردادن هرچیز در جای خودش می‌داند.

✅️ شما وقتی کلمه «مساوات» را می‌شنوید بلافاصله چه چیزهایی به ذهنتان می‌آید؟

✅️ برای خودم مثلا:

✔️ اول) جنبش مساوه (Musawah) که در آن زنان فمینیست مسلمان تلاش می‌کنند عدالت و برابری را به حقوق و قوانین خانواده در اسلام وارد کنند و در سال 2009 پایه گذاری شده است.

✔️ دوم) این باور که یکی از اقدامات اساسی پیامبر اسلام از میان بردن سلسله مراتب در جامعه قبیله‌ای عرب و برقراری «مساوات» بود چرا که «انسانها مثل دندانه‌های شانه مساوی‌اند».

✔️ سوم) نائینی و رساله تنبیه الامه و تنزیه المله او که از مهمترین رسالات عصر مشروطه است و با تفکیک عدالت شرعی - عرفی و عدالت اجتماعی، در حوزه اجتماعی قائل به مساوات است. (یعنی مساوات در حقوق و قوانین و مجازات)

✔️ چهارم) نظریه مشهور مطهری در نظام حقوق زن در اسلام که «زن و مرد از حیث انسانیت مساوی هستند اما لازمه آن حقوق مساوی داشتن نیست زیرا مشابه نیستند» و اینکه «اسلام با تساوی حقوق زن و مرد مخالف نیست، با تشابه حقوق آنها متفاوت است.»

✅️ مسئله من: به نظر می‌رسد تکلیف ما با مفهوم «مساوات» به اندازه مفهوم «عدالت» روشن نیست و تاریخ تحول مفهوم مساوات شانه به شانه عدالت حرکت نکرده است. انگار مفهومی دینی را در خدمت مفاهیم فلسفی سیاسی و اجتماعی دستکاری کرده باشیم. اگر می‌توانید مرا در ردیابی این مفهوم در اندیشه اخلاقی، سیاسی و اجتماعی مسلمانان راهنمایی کنید سپاسگزار خواهم بود: [email protected]



@neocritic
👍10
📽️ پیشنهاد تماشا برای آخر هفته

مِر از ایست‌تاون (۲۰۲۱)

سریال کوتاه هفت قسمتی با بازی درخشان کیت وینسلت در نقش کاراگاهی محلی در شهری کوچک که همه یکدیگر را می‌شناسند. علاوه بر جذابیت‌های خاص سریال‌های جنایی به لحاظ اجتماعی و اخلاقی هم سریال جالبی است.

جایی در کلاس فلسفه و ادبیات در نسبت «اخلاق و سریال‌های جنایی» شنیدم که کاراگاه قرار است نقش وجدان بیدار و اخلاقی را در جهانی پر از سردرگمی، فساد و بی‌اخلاقی برعهده بگیرد.

مِر در لندن یا پاریس یا تهران زندگی نمی‌کند. او در جامعه‌ای کوچک که همه هم را می‌شناسند چنین باری را به دوش می‌کشد. توقع آدم‌ها از او بالاست؛ هم در پیگیری جرایم و هم در چشم‌پوشی از آنها. در عین حال به اندازه کاراگاهان افسانه‌ای ضدضربه نیست. او زنی میانسال و معمولی است که مثل همه زنان معمولی وقتی به خودش می‌رسد خوشگل است. مطلقه، با مادری پیر، دو فرزند و یک نوه. در زندگی شخصی با مجموع بحران‌هایی دست و پنجه نرم می‌کند که هرکدام به تنهایی می‌تواند آدم‌ها را از پادربیاورد.

✔️سریال دوبله فارسی خوبی دارد.
✔️برای کودکان مناسب نیست.

#پیشنهادـسریال

@neocritic
👍146🙏1
.
نشاید که فضایل انسانی با ملائکه اضافت کنیم، چه ایشان با یکدیگر معامله نکنند و به نزدیک یکدیگر ودیعت ننهند و به تجارت حاجت ندارند تا به عدالت محتاج شوند، و از چیزی نترسند تا شجاعت به نزدیک ایشان محمود بود، و از انفاق منزه باشند و به زر و سیم آلوده نشوند، و از شهوات فارغ باشند تا به عفت مفتقر گردند... 

اخلاق ناصری

📷 محمودرضا نورایی از اینجا
https://x.com/IranianThings/status/1894303155447283857?t=f5f38fpvs0J-pwZot1AIgQ&s=19

@neocritic
4👍3🙏1🕊1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
همراه و همگام ما باشید در:
سلسله نشست‌های بین‌المللی مجازی
«زن، زنانگی و زنوارگی در ایران و انیران باستان»

سخنرانان نشست پنجم

🔺 پریسا نظرزاده؛ پژوهشگر فرهنگ و زبان‌های باستانی، دانشگاه تهران.
عنوان سخنرانی: «خویشکاری زنان در آیین مندایی»

🔺 مینا کامبین؛ دکتری فرهنگ و زبان‌های باستانی از پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، مدیر اجرایی پژوهشکده یادگار باستان.
عنوان سخنرانی: «آرمئیتی؛ کمال زنانگی در گاهان»

🔺صفورا برومند؛ دانشیار و عضو هیأت‌علمی پژوهشکدهٔ تاریخ ایران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
عنوان سخنرانی: «زن در سپهر رفتاری اسکندر»

دبیر نشست:
🔺 سمانه نظیف؛ دکتری باستان‌شناسی پیش از تاریخ، دانشگاه تربیت مدرس، مدرس دانشگاه هنر و معماری پارس.

لینک نشست:
🔗https://www.skyroom.online/ch/history_of_ancient/meet

یکشنبه ۱۲ اسفند‌ماه
🕕ساعت ۱۹:۰۰


✓لطفاً برای ورود به نشست از گزینهٔ «ورود به عنوان مهمان» استفاده کنید.

🌏با ما باشید، تا
جهان باستان در خانه‌هایتان باشد.


🏛️بنیاد فرهنگی ایران و انیران باستان
👌5
Forwarded from مدرسهٔ تردید
🔶مدرسهٔ تردید با همکاری موسسهٔ آستانه به مناسبت ۸ مارس، روز جهانی زن، برگزار می‌کند:

🔶نشست حضوری

🔸پخش مستند «نیمهٔ پنهان ماه» بازخوانی حضور زنان در جنبش مشروطیت از آغاز تا پهلوی

مهمانان:
▫️آزاده بی‌زارگیتی، کارگردان مستند
▫️فرشته حبیبی، منتقد و روزنامه‌نگار
▫️مریم رضایی،روزنامه‌نگار و پژوهشگر تاریخ زنان

◽️زمان برگزاری: پنجشنبه، ۱۶ اسفند ساعت ۱۵

▫️مکان برگزاری: تهران، خیابان قائم مقام فراهانی، نبش اعرابی۱، پلاک ۳۰، طبقه‌ی دوم کافه پچ، موسسه آستانه



قابل توجه مخاطبان عزیز، شرکت در این برنامه، آزاد و رایگان است. برای ثبت‌نام کافی‌ست نام و نام خانوادگی خود را به آیدی: @tardidschool_support ارسال فرمایید.


شماره تماس:
09046121351

@tardidschool
👍64
.
و سفر سه روز به درازا کشید

یگانه رویایش این بود که آنان را در سفر سه روزه‌شان، درحالیکه ابراهیم سوار بر استر، با اندوهش در پیش و با اسحاق در کنارش می‌راند همراهی کند...ابراهیم ایمان داشت و شک نکرد، او به محال ایمان داشت...او بر خر خویش نشست و آهسته به راه افتاد. در همه این مدت او ایمان داشت، او ایمان داشت که خدا اسحاق را از او نمی‌خواهد، با این همه اگر او را می‌خواست آماده بود تا وی را قربانی کند...او از کوه بالا رفت، و حتی در لحظه‌ای که دشنه برق می‌زد ایمان داشت، ایمان داشت که خدا اسحاق را نمی‌خواهد...

آن کس که خدای را بدون ایمان دوست می‌دارد به خود می‌اندیشد، اما آن کس که خدا را مومنانه دوست می‌دارد به خدا می اندیشد. بر این قله است که ابراهیم ایستاده است.

...الهیات بزک کرده بر پنجره می‌نشیند و عنایات فلسفه را گدایی می‌کند و جاذبه‌های خود را به او عرضه می‌نماید. گویا فهمیدن هگل دشوار است، اما فهمیدن ابراهیم چیز پیش‌پا افتاده‌ای است! فراتر رفتن از هگل معجزه است، اما فراتر رفتن از ابراهیم از همه چیز ساده‌تر است!
هیچ کس حق ندارد به دیگران بباوراند که ایمان چیزی پیش پا افتاده و آسان است در حالی که برعکس از همه چیز بزرگتر و دشوارتر است.

...مردم داستان ابراهیم را به گونۀ دیگری تعبیر می کنند. آنها لطف خداوند را در بخشیدن دوباره اسحاق به ابراهیم ستایش می‌کنند و همه ماجرا را فقط آزمونی می‌دانند. ... کل ماجرا به همان سرعت که نقل می شود سپری می‌شود: بر اسبی راهوار می‌نشینند و در چشم بهم زدنی به موریه می‌رسند و بی‌درنگ گوسفند را می‌بینند. فراموش می‌کنند که ابراهیم بر چارپایی کند راه می‌پیمود، و سفر سه روز به درازا کشید و مدتی بایست تا هیزم آورد، اسحاق را ببندد و کارد را تیز کند.

... واعظ می‌تواند تا ربع ساعت به وعظ مانده بخوابد و مستمع می‌تواند به هنگام شنیدن چرت بزند، زیرا همه چیز برای هر دو آسان و بی دردسر سپری می‌شود. اما اگر در میان حاضران یکی به بی‌خوابی مبتلا باشد شاید در بازگشت به خانه در کنجی بنشیند و بیاندیشد: «همۀ این ماجرا کار یک لحظه است؛ فقط یک دقیقه منتظر بمان، گوسفند را خواهی دید و آزمون به پایان می‌رسد».



ترس و لرز، سورن کیرکگور، ترجمه عبدالکریم رشیدیان نشر نی.

#لقمه_کتاب
@neocritic
👍51👌1
ترس و لرز، سورن کیرکگور، ترجمه عبدالکریم رشیدیان نشر نی.

#لقمه_کتاب
@neocritic
11
.
ما مخالفیم که بخشی از نوع بشر برای بخشی دیگر، یا فردی برای فردی دیگر تصمیم بگیرد «جایگاه شایسته» او کجاست یا کجا نیست؛ جایگاه شایسته تمام انسان‌ها وسیع‌ترین و مرتفع‌ترین جایی است که قادر به رسیدن به آن‌اند، اینکه آن جایگاه چیست، بدون آزادی انتخاب کامل، مشخص نمی‌شود...

قطعنامه کنگره حقوق زنان؛ ۱۸۵۱

نه قلم و نه قدرت، در طول تاریخ بشر، در دسترس زنان نبوده است، پس عجیب نیست که نوشتن از زنان در زمانه‌شان یا تاریخ جنبشی زنانه کار دشواری باشد. زنان در روزگارشان: تاریخ فمینیسم در غرب (۲۰۰۱) به قلم مارلین لگیت، متخصص تاریخ اروپا و آمریکا، یکی از کتابهاییست که انجام این وظیفه سنگین را بر عهده گرفته است. کتاب شرح دقیق و قابل قبولی از تاریخ تمردهای زنان از اوایل قرون وسطی تا اواخر قرن بیستم را در برگرفته و محدود جغرافیایی وسیعی از قاره اروپا، بریتانیا، ایالات متحده، کانادا و امریکا لاتین را مد نظر داشته است. زنان در روزگارشان از معدود کتابهایی است که در بررسی تاریخ زنان غربی به فارسی برگردانده شده و بدون شک  با فاصله زیادی بالاتر از منابع موجود در این حوزه- اعم از تالیف و ترجمه- ایستاده است. هر فصل از کتاب جدول زمانی و گزیده مختصری از اسناد تاریخی دست‌ اول آن دوره را هم  ضمیمه کرده و در عین حال پر از سرگذشت زنانی است که زن بود آن‌ها و تبعات آن، اولین بهانه اعتراضشان بوده است.  زنان در روزگارشان دارای جنبه‌های آموزشی فراوانی است که استفاده از آن را برای خوانندۀ متخصص و غیر متخصص علاقمند جذاب کرده است.

اما مارلین لگیت تنها نخواسته به شیوۀ گاهشماری، اسامی، وقایع و رویدادها را پشت سر هم ردیف کند. او تفسیر خود از وقایع را هم در نگارشش دخیل کرده و از آغاز ما را با پرسشهایی که در سر داشته آشنا می‌کند.

این کتاب که قصد دارد «تحرک و تغییر پذیری فمینیسم را در گذر زمان» نشان دهد، همان ابتدا به این پرسش مهم اشاره می‌کند که چرا حاصل جمع متکثر و پردامنه‌ای از مبارزات و تلاش‌ها برای تعییر سلسله مراتب و مناسبات جنسیتی، حتی تا امروز هم، اینقدر اندک بوده است؟ صدها سال تلاش فردی و جمعی زنان برای تحقق خواسته‌هایی مشخص و مکرر، همگی به نحوی شکست خورده‌اند. او در ابتدا این اندیشه را پیش می‌کشد که «زنان فقط چیزهایی را خواسته‌اند که مردان آماده دادنش بوده‌اند، به همین جهت هم آن چیز‌ها همواره خیلی کم بوده و خیلی دیر به دستشان رسیده است» (ص ۹) به نظر می‌رسد تبیین این ادعا، خط سیر او در تاریخ نگاری زنان را جهت داده است و به همین دلیل است که نویسنده در نگارش تاریخ هر دوره، به آسیب‌شناسی آن دوره و فعالیتهای زنان آن دوره نیز پرداخته است.

✔️ من برای بسیاری از کتاب‌هایی که دوستشان دارم یادداشتی می‌نویسم. زنان در روزگارشان از همان‌هاست. ادامه این یادداشت را که چندسال پیش در ماهنامه زنان امروز منتشر شده بود اینجا بخوانید:
🖇️https://4critic.wordpress.com/2015/12/27/in-their-time/

✔️از دوست بزرگوارم دکتر سمیه توحیدلو سپاسگزارم که به من اطلاع داد این کتاب باارزش، با کیفیت خوب به صورت صوتی نیز عرضه شده است:
https://avanameh.com/product/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B5%D9%88%D8%AA%DB%8C-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%B1%D9%88%D8%B2%DA%AF%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D8%A7%D9%86

@neocritic
8🔥3👍2
Audio
.
🎙️سخنرانی: پروای زمین؛ تاملی پیرامون مفاهیم نظری اکوفمینیسم

دانشگاه مازندران

پیش نشست در همایش «محیط زیست و فرهنگ و تمدن اسلامی»

۱۵ دقیقه
@neocritic
4👍2🕊1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎶
رزم تو قشنگ است، قشنگ است به فریاد زنانه

(متاسفانه اطلاعاتی از مشخصات زنانی که در این ویدئو می‌خوانند پیدا نکردم)

#روز_جهانی_زنان

@neocritic
💔18👍2👏1
☝️
👇👇
به مناسبت #روز_جهانى_زن

در حوزه مطالعات زنان در جهان عرب کتابی معرفی کنم از نویسنده سعودی دکتر«صغیر العنزي»با عنوان[النكاح والحرب في التراث العربي] یا «ازدواج و جنگ در میراث و فرهنگ عربی»
کتاب به تعبیری که نویسنده بر روی جلد آن آورده:((خوانشی است در الگوهای سلطه))که در فرهنگ عربی بر زنان از دیرباز تا کنون اعمال می‌شود.

دکتر العنزی مطالعات زبان‌شناسانه‌اش را در کتاب بر چارچوب رویکردهایی قرار می‌دهد که رفتارهای «زبانی» را در فرهنگ عرب، نخستین عامل در ساختارهای سرکوب و هژمونی و سیستم‌هایی مفهومی سلطه معرفی می‌کنند.

بر همین اساس ازدواج را به مثابه‌ی یک جنگ و رویارویی زبان‌شناختی در فرهنگ عرب مورد بررسی قرار می‌دهد که بیش از آنکه پیمان و قرارداد مشترکی بین دو جنسیت باشد به عرصه‌ی تضاد و محل تنازع جنسیتی بدل می‌شود که به دنبال دیکته کردن سلطه‌ی مردانگی است، حتا اگر مرد مورد نظر عاشق همسر خود هم باشد باز نهادهای مردسالار، جهان و عوامل تعیین کننده‌ی واقعیت‌های مردمحور را بر حوزه‌ی شخصی وی و محبوب او تحمیل می‌کنند، چرا که به تعبیر نویسنده این الگوریتم سلطه، هژمونی خود را در منطقه وسیعی از ناخودآگاه حتا ضمیر زنانه تثبیت کرده و تبانی جمعی پنهانی را با فرضیات مشترک بر روابط جنسیتی چیره می‌سازند.

بخش محوری کتاب به این موضوع می‌پردازد که در این فرهنگ‌های عتیق و قبایلی به سختی می‌توان از طریق قانون و نهادها و نظام‌ها و خوانش‌های فرهنگی بر این ساختارهای سلطه‌گر مردانه فائق امد؛ برای همین نویسنده می‌‌نویسد:
«فنفهم ما معنى أن ينتصر الجمهور على القانون»
یعنی:
ما به خوبی این گفته را که اغلب "توده و جمهور مردم بر قانون غلبه می‌کنند" درک می‌کنیم که حامل چه معنایی است!؟
برای همین از جنگ نخست جهانی تا امروز، علیرغم گسترش نهادهای مدنی و قانونی، موضوع جنسیت هنوز وسیله‌ای برای جنگ و تحقیر حریف و جنسیت مخالف باقی مانده و بیشترین بخش از پرونده‌های قضایی را به خود اختصاص داده است.

نویسنده در بخش‌هایی از کتاب به شرح ادبی بخشی از اشعار و ادبیات عاشقانه می‌پردازد تا نشان دهد در همین بخشِ فوران عاطفی نیز، الگوهای سلطه مردانه،هیچگاه از صحنه‌های این فرهنگ غایب نبوده‌اند، مثلاً این بیت نزار قبانی که معروف به شاعر «عشق و زن» نیز هست می‌‌گوید:
«فصّلتُ من جلد النساء عباءةً
وبنيتُ أهراماً من الحلماتِ»»

در مصراع اول می‌بینیم که نزار از اصطلاح سلاخی و‌ پوست‌کندن استفاده می‌کند که یک کنش خشونت‌بار نسبت به لاشه‌ی حیوان و دشمن و عملی شکنجه‌آمیز و حیوانی است استفاده می‌کند تا بگوید: من چادر را از پوست زنان سلاخی کردم و برکندم.

این معنا گرچه برای آزادی زن از پوشش اجباری سنت به کار گرفته شده، اما بازگوکننده‌ی این واقعیت هم هست که انسلاخ زنان و پوست‌اندازی‌شان از چادر نه در فرآیندی آگاهانه و از روی انتخاب بلکه به تعبیر نزار با سلاخی او و امثال اوست که این پوسته‌ی دوم جنسیتی از تن ایشان منتزع و فروکنده شده است که قطعا مطلبی خلاف واقعیت است.

سپس در مصراع دوم می‌‌گوید:
«وبنيتُ أهراماً من الحلماتِ»
یعنی از پیروزی جنسی خود بر زنان، با تعبیر یک عمل متمدنانه و معجزه‌آسا چون بنای اهرام یاد می‌کند که باز فاعلیت و‌ کنش ارادی زنان در آن در غیاب محض به سر می‌برد.

نویسنده دکتر العنزی گرچه می‌داند نزار قبانی چنین دیدگاهی نداشته اما با این متدولوژی و هرمنوتیکی که بر دال‌های متنِ وی تحمیل می‌کند می‌خواهد نشان دهد که نیروهای ناخوداگاهِ الگوهای سلطه چونان سربازانی گمنام به همین راحتی زیر پرزهای زبانی و اتمیسم واژگانی حتا متفکران تخم‌ریزی می‌کنند تا فاعلیت جنسیت زنانه را با دال‌های لفظی تمدن مذکر به محاق ببرند یا امری ناچیز جلوه دهند.

به هرحال کتاب مزبور یک گنجینه واقعی و فرهنگی پیشرفته‌ای در خوانش الگوهای هژمونی زبانی ارائه می‌دهد که گرچه عمده‌ی مثال‌ها از حوزه‌ی فرهنگ عربی است اما برای دیگر فرهنگ‌ها نیز کاربرد دارد.
👍114
Forwarded from زنان امروز
همبستگی، ضرورتی در تعلیق .pdf .pdf
1.5 MB
📁 ویژه‌نامهٔ هشت مارس

همبستگی، ضرورتی در تعلیق

پرسش‌هایی برای گفت‌وگوی جمعی
1🙏1👌1
Forwarded from زنان امروز
در بهمن ماه ۱۴۰۳ میزگردی به گردانندگی فاطمه علمدار و با حضور مهدی سلیمانیه، حسام سلامت و ایمان واقفی در مجله زنان برگزار شد که در آن هر یک از افراد موقعیت‎هایی را از تجربه زیسته‎شان بیرون کشیدند و سعی کردند به فهم عمیق‎تری از تجربیات جنسیتی در دنیای پساژینا نزدیک شوند.

🎧نسخهٔ شنیداری این میزگرد را می‌توانید در پادکست هشت (پادکست مجله زنان امروز) در کست باکس و تمامی پادگیرها بشنوید.
https://castbox.fm/vd/785811016


🔗 لینک حمایت از پادکست:

store.zananemrooz.com/محصول/کمک-مالی/
👍43
🔷 و خدا «زن» را «برای» مرد آفرید!: چرا زن «آدم» نیست؟
 

🔶 در انسان/مرد شهوتی بیهوده برای «خدا شدن» هست و این را حتی در آیات کتاب‌های آسمانی نیز می‌توان دید و فهمید، اگر نخواهیم به سراغ اسطوره‌های اقوام ابتدایی برویم. بی‌شک، کتاب‌های آسمانی در ساختن تصویر «هستی لغیره» یا «برای دیگری بودن» از «زن»  و «جنس دوم» از او سهم بسیار داشته‌اند. حتی زبان را هم در این کار به یاری گرفته‌اند: در زبان انگلیسی نسبت  ”man“ (مرد/انسان) و ”wo+man“ (زن= همسر مرد) و در عربی نسبت «مرء» و «امْرأة» مشهور است. در قرآن (بقره، ۳۱) گفته می‌شود که خدا برای اثبات برتری «آدم» به دیگر آفریده‌هایش و حتی فرشتگان «اسماء» را به «آدم» می‌آموزد، و نه به همراه «همسرش» (در قرآن از «حوا» (نام عبری همسر «آدم» به معنای «زندگی») یادی نمی‌شود. از او به نام «همسرت» یا «جفتت» (زوجک) یاد می‌شود!)، و از او معنای آنها را می‌پرسد، و بنابراین فرشتگان هم تنها «آدم» را سجده می‌‌کنند و نه «همسرش» را! و فرزندان آنان نیز همه «بنی‌آدم» نامیده می‌شوند. بنابراین، اگر به تعبیر مصطلح در زبان پارسی بخواهیم بگوییم: زن «آدم» نیست!
 
با این همه، تاریخ نشان داده است که «مرد» بیشتر «برای» زن بوده است تا «زن» برای «مرد»! مردان همه در «آغوش» زنی بزرگ شده‌اند و همواره برای «آرامش» آغوش زنی را جسته‌اند. مردها برای به دست آوردن «زنان» چه «جنگ‌ها» که به پا نکرده‌اند، چه «شعرها» که نه سروده‌اند، چه «داستان‌ها» که نگفته‌اند، چه «کتاب‌ها» که ننوشته‌اند، چه «سفرهای پرمخاطره» که نرفته‌اند، چه «کشف‌ها» که نکرده‌اند، چه «پول‌ها» که نیندوخته‌اند، چه «پول‌ها» که به باد نداده‌اند، چه رنج‌ها که نبرده‌اند، چه «اشک‌ها» که نریخته‌اند. چه جان‌ها که نداده‌اند، و چه جان‌ها که نگرفته‌اند!

هیچ مردی بدون «زن»، دست کم در مقام «افق» یا «هدف»، به‌راستی «مرد» نمی‌شد و «وجود» خود را نمی‌یافت. بیهوده نیست که در تصوف و عرفان و دین گاهی تمایز میان «خدا» و «زن» از میان می‌رود: خدا در مقام معشوق یا محبوب دست کمی از زن ندارد. زاهد و راهب در ترک «زن» برای رسیدن به «خدا»ست که با زن می‌ستیزند! برای بسیاری خدا همان زن است، چه در آخرت و چه در دنیا، زنی که باید به لقا یا وصالش رسید!    
 
شنبه، ۱۸ اسفند، ۱۴۰۳

@fallosafahmshk
👎75🤔4👍3🥰1
Forwarded from راهیانه
دانشجو عدد نیست
(آن ِ معلمی-۳)

می‌دانستم که سخت سفر می‌رود. اما رفته بود و برگشته بود. تنها. حالا چرا آنجا؟ نمی‌دانستم. بعدتر، بین حرف‌ها، از دوست ِ دانشجوی بیمار شنیدم که رفته بوده به عیادت. در سکوت. بی‌آنکه کسی بفهمد. دانشجوی لیسانسی که تنها یک ترم با او کلاس داشته، بیماری سختی گرفته بود. شاید سرطان. فهمیده بود. و با آنکه سخت‌سفر بود، با آنکه زیر خروار خروار «انتظارات مهم» و دعوت و مشغله حبس شده‌بود، کنده بود و رفته بود تا ببینتش. که دیدنش شاید حال دانشجویش را بهتر کند. چقدر از آدم‌ها، چنین مایه‌ای برای دیگری، برای دانشجویشان می‌گذارند؟

می‌گفت: «اگر تونستی، برو خانم دکتر را ببین. حالش زیاد خوب نیست.» گفتم: «چرا؟ چی شده مگه؟» گفت: سر همین ماجرای دانشجویی که خودکشی کرده. ظاهراً دانشجوی جدید یکی از کلاس‌هایش بوده. از وقتی خبرش آمده، به هم ریخته. متنی نوشته بود. برای خودش. از آن متن‌های مهلک. از آن‌ها که ردّ اشک و خون دارند. که چرا نفهمیدم؟ که چرا از نگاهش، از بودنش، نفهمیدم که ...

با داستان دانشجوهایش هر ترم درگیر می‌شود. سالهاست. نه فقط درس خواندن‌شان. با نداشتن‌هایشان. با غم ِ داخل چشم‌هایشان. با بی‌حوصله‌شدن‌های ناگهانی‌شان. با غم مهاجر افغانستانی بودن‌شان. با بی‌جا و مکان و مشکلات خانه پیدا کردن‌شان. انگار که هر ترم، ده‌ها «دوست» یا «خویشاوند» جدید پیدا کرده باشد.

تنها استاد دانشکده است که دانشجوها را از همان اول، به نام کوچک‌شان صدا می‌کرده. کلی هم ماجرا داشته: «نکنید خانم دکتر! دانشجوها پر رو می‌شوند»، «خانم دکتر! بالاخره شأن و شؤونات مهم است. یک حداقلی از فاصله برای احترام». اما نکرده. سالهاست. این اسم کوچک صدا کردن، نماد چیزی است: اینکه برایم مهمی. هستی. می‌بینمت. غریبه نیستی. برایم مثل غالب استادها، فقط یک فامیلی و شماره دانشجویی نیستی. یک نمره نیستی. یک عدد.

برای معلم، دانشجو، جان دارد. کل دارد. یک آدمیزاد زنده است. نه فقط یک جفت گوش یا دو چشم. برای او، دانشجو، آشناست. انسان است. مهم نیست درس‌خوان باشد یا نباشد. موافق باشد یا مخالف. فعال باشد یا گوشه‌گیر. قدیمی باشد یا جدید.

برای او، کلاس، بهانه است: دانشجو، انسان است. و انسان، مهم.


پیشتر درباره همین موضوع:
آن معلمی (۱): طور ِ نگاه معلم
آن معلمی (۲): امتحان غیر عادی

#سارا_شریعتی|#آن_معلمی|#آموزش|#روشنا|#دانشگاه
@raahiane|راهیانه|ایده‌نوشت‌های مهدی سلیمانیه
21🔥2👍1🕊1
Bazgashte
Delkash
.
🎵 لابد شما هم مثل من تجربه کرده‌اید این را که انگار مغز ما بعد از مدتی فهرست پخش موسیقی اختصاصی برای خودش می‌سازد، که به مناسبت‌های مختلف در مغز پخش می‌شود، و گاهی از شنیدن زمزمه‌اش زیر لب‌های‌مان غافلگیر می‌شویم.

مثلا من تقریبا هر روز که از محل کارم خارج می‌شوم و پا به خیابان می‌گذارم می‌شنوم:
🎶

ما سرخوشانِ مستِ دل از دست داده‌ایم...

یکی دیگر از محبوب‌های فهرست مغز من این ترانه با صدای دلکش است. شعر بسیار ساده و دل‌نشینی دارد. با شور و هیجان آغاز می‌شود و با اندوه عمیقی پایان می‌یابد. وقتی خوبم قسمت اول پخش می‌شود و وقتی ناخوبم قسمت دوم!

@neocritic
11👍3
Forwarded from شبکه‌های مجازی کرگدن
🎊🎊 تجدید چاپ شد
بازدید و خرید از سایت نشر:
www.kargadanpub.com
👍111
Forwarded from نشر کرگدن
تاریخ زنان فیلسوف معاصر
مری الن وایت
سرپرست ترجمه: مریم نصراصفهانی
۴۵۶ صفحه/ ۴۶۰۰۰۰ تومان
بازدید و خرید از سایت نشر:
www.kargadanpub.com

🔸 زنان فیلسوف در آغاز قرن بیستم همچنان با محدودیت‌های بسیاری برای دسترسی به آموزش رسمی در فلسفه مواجه بودند، اما در این قرن توانستند به دانشکده‌های فلسفه وارد شوند و به درجۀ استادی برسند. گرچه نمی‌توان شواهد دال بر تبعیض جنسی را نادیده یا دست‌کم گرفت، دست‌کم حالا دیگر زنی فیلسوف بودن امری غیرعادی نیست.
🔸 کتاب حاضر، که جلد چهارم از مجموعۀ تاریخ زنان فیلسوف است، باوری شایع را به چالش می‌کشد؛ اینکه فلسفه قلمرو جولان ذهن بزرگ‌ترین مردان است. نویسندگان کتاب نشان می‌دهند که زنان فیلسوف معاصر، مانند همتایان مردشان، در شکل دادن به «مسائل کلان» فلسفه دخیل بوده‌اند؛ نوشته‌هایی برای اعقاب خود به جا گذاشته‌اند؛ مریدان، شاگردان و پیروانی داشته‌اند؛ و در آکادمی‌ها و انجمن‌های تخصصی به پرورش و پیشرفت دیگر فیلسوفان کمک کرده‌اند.
🔸 زندگی، آثار و نظام فکری سیزده فیلسوف زن معاصر در فصل‌های مختلف این کتاب بررسی شده است: ویکتوریا لیدی ولبی، ای. ای. کنستانس جونز، شارلوت پرکینز گیلمن، لو سالومه، مری ویتن کالکینز، ال. سوزان اِستبینگ، ادیت اشتاین، گردا والتر، آین رند، کورنلیا یوحانا دفوخل، هانا آرنت، سیمون دو بووار، سیمون وِی.

#نشر_کرگدن
#تجدید_چاپ
#تاریخ_زنان_فیلسوف_معاصر
#مری_الن_وایت
#مریم_نصراصفهانی
#زنان_در_فلسفه
#فلسفه_غرب
#کتاب_فلسفه
👍5👌3👏1
Forwarded from نشر کرگدن
https://youtu.be/2PrF3hmZhJE?si=znKxRXzMQ9tFurr3

سخنی درباره کتاب تاریخ زنان فیلسوف، محمد دهدشتی
👍3🙏1
آب و اندیشه

فیلسوفان معمولاً می‌پرسند که روی چه موضوعی مشغول کار هستم. سال قبل پاسخم این بود: «حیوانات». واکنش همه این بود که سرخ می‌شدند. اما وقتی که پاسخ می‌دادم «زنان» افراد به نوعی ابراز همدردی می‌کردند که گویی از یک بیماری اسم برده‌ام، و بعد محترمانه می‌پرسیدند چطور می‌توانم با چنین موضوعی کنار بیایم؟ پاسخم تقریباً این بود که  من از مسائل آشفته و درهم خوشم می‌آید، چنین مسائلی به نظرم جالب‌اند، به‌ویژه وقتی که پیامدهای عملی دارند.

... روشن بود که آنها انتظار داشتند همه این سردرگمی‌ها مختص مسائل فمینیست‌ها باشد، که در حقیقت تا اندازه زیادی نیز همینطور بود. اما تا کسی عمیقاً وارد این مسئله نشده باشد متوجه نخواهد شد که کار خود فیلسوفان بزرگ درباره مسائل مربوط به زنان چقدر ضعیف است. موضوع فقط این نیست که بعضی از حرف‌هایشان درباره زنان نادرست یا حتی رذیلانه است. آنچه شگفت‌آور است ابلهانه بودن این حرف‌هاست.

به محض اینکه موضوع زنان مطرح می‌شود معیارهای معمول اندیشه فرو می‌ریزند. روشنگری به سوی تاریکی می‌رود و آباء کلیسا عشق را فراموش کرده، بی‌تأمل نفرت می‌پراکنند‌. اشاره به این موضوع برایم هیچ خوشایند نیست، چون من عاشق سنت فلسفی عظیم اروپا هستم. اما این مسئله کاملاً بدیهی است، چیزی است که اگر انسان‌شناسانی از سیاره دوردست و بیگانه با جنسیت به زمین نگاه کنند، آن را مسئله حیرت‌انگیز و بسیار مهم تلقی خواهند کرد.

از میان تمام فلاسفه بزرگ اروپا فقط افلاطون و جان استوارت میل کوشش کردند که به این موضوع نیز مانند همه موضوعات دیگر _با پرسشگری فارغ از احساسات و با به کارگیری قوه نقد معمول خود_ توجه کنند.

...اما مسئله سرزنش در میان نیست. پرسش جالب در اینجا این است: «اگر ما اکنون این خطا را تصحیح کنیم، چه اتفاقی می‌افتد؟ ارزش سایر اندیشه‌های آنها یا تأثیرشان بر زندگی چقدر تغییر خواهد کرد؟»...

📖برگرفته از

مری میجلی، آرمانشهر، دلفین، رایانه‌؛ مسائلی درباب زیرساخت فلسفی، ترجمه میثم محمدامینی، نشر نو، ۱۳۹۴.

پ.ن: انتخاب قطعه‌ای از این کتاب برایم سخت بود. به دلیل نوع نگاه و نوع نگارش جذاب مری میجلی (۱۹۱۹ـ ۲۰۱۸) به فلسفه و پیوند آن با زندگی روزمره...نظام فلسفی که مثل لوله‌کشی شهر است: دشوار، ظریف، و صدالبته ضروری.

(انتخاب این قطعه بابت تجربه روزهای سختی بود که سال گذشته با خواندن آرای حکمای مسلمان درباره زنان، در نوشته‌های اخلاقی‌شان، از سرگذراندم.)

پ.ن ۲: از دوست بزرگوارم جناب طالقونی که با ارسال این مقاله، بازخواندن میجلی را به من یادآوری کرد و اسباب تسلی شد ممنونم:

https://aeon.co/essays/for-mary-midgley-philosophy-must-be-entangled-in-daily-life


#لقمه_کتاب، #زنان_فیلسوف
@neocritic
👍10👌2🔥1