#گاهی_یک_تلنگر_کافیست
✍️سلام.امروز بعداز چند مرتبه که تصمیم گرفتم پیام بفرستم بالاخره خودم و قانع کردم که این کار انجام بدم به نظر من #امام_زمان هیچ وقت هیچ وقت منو تنها نگذاشت.وقتی یه دختر دوازده سیزده ساله بودم برای اولین بارکتابی در مورد حضرت مطالعه کردم خیلی عجیب بود فصل علائم ظهور برام خیلی جالب بود.با وجود ضعف های عاطفی شدیدی که توی خانواده ام داشتم ولی خدا همیشه مواظبم بود همیشه.سالی که #کنکور داشتم همون سال پسر یکی از اقوام نزدیک مون ازم #خواستگاری کرد و متاسفانه کنکورم کامل خراب شد تو مدرسه همه بهم میگفتند خانوم دکتر درس هام خوب بود ولی خواستگاری خرابش کرد خراب خراب! ولی دقیقا بعد از کنکور خانواده پسر گفتند که دختر شما درحد ما نیست اونا منو نخواستند.......دیگه هیچی همین اتفاق باعث شد که خیلی افسرده بشم یه روز تو پارک با یه پسر آشنا شدم چند روز باهم دیگه حرف میزدیم خیلی وحشتناک بود خیلی یه روز همین طور که داشتم باهاش حرف میزدم میخواست بهم دست بزنه ولی خیلی عجیب بود روز تولد #حضرت_ابوالفضل علیه السلام بود مسجد محله مون هر سال جشن میگرفت منم هر سال شرکت میکردم ولی امسال کجا بودم وای خدای من خدای مهربونم کمک.....
من یه دختر هجده ساله بودم با روحیه خیلی خیلی عاطفی و حساس همون موقع توی دلم گفتم یا حضرت ابوالفضل منو از این شرایط نجات بده پونصد تومن می زارم صدقات نمی فهمیدم چی میگم ولی این به زبونم جاری شد
من نجات پیدا کردم نجات از گناه از یاس و ناامیدی
حالا #ازدواج کردم با یه مرد خیلی خوب
یه چیز دیگه ام میخوام بگم نمیدونم بگم یا نه ولی میگم به عزیز دلم امام مهربونم حضرت حجت گفتم کمکم کن وقتی صحرای قیامت برپا شد یه چیزی داشته باشم که قلب شما رو خوشحال کنه بهش گفتم کمکم کن تو این همه گناه و معصیت یه چیزی باشه شما رو یکم خوشحال کنه
دارم همه سعی خودم مو میکنم انشاءالله موفق بشم من حالا دارم #حافظ_قرآن میشم
امام عزیزم دارم همه تلاشمو میکنم لطفا از دست من راضی باش ببخشید که شما را ناراحت کردم
اگه همون اول قلبتو بسپاری به خودش انشاءالله همیشه آرومی
✅ کانال نجات از گناه
@nejatazgonah
✍️سلام.امروز بعداز چند مرتبه که تصمیم گرفتم پیام بفرستم بالاخره خودم و قانع کردم که این کار انجام بدم به نظر من #امام_زمان هیچ وقت هیچ وقت منو تنها نگذاشت.وقتی یه دختر دوازده سیزده ساله بودم برای اولین بارکتابی در مورد حضرت مطالعه کردم خیلی عجیب بود فصل علائم ظهور برام خیلی جالب بود.با وجود ضعف های عاطفی شدیدی که توی خانواده ام داشتم ولی خدا همیشه مواظبم بود همیشه.سالی که #کنکور داشتم همون سال پسر یکی از اقوام نزدیک مون ازم #خواستگاری کرد و متاسفانه کنکورم کامل خراب شد تو مدرسه همه بهم میگفتند خانوم دکتر درس هام خوب بود ولی خواستگاری خرابش کرد خراب خراب! ولی دقیقا بعد از کنکور خانواده پسر گفتند که دختر شما درحد ما نیست اونا منو نخواستند.......دیگه هیچی همین اتفاق باعث شد که خیلی افسرده بشم یه روز تو پارک با یه پسر آشنا شدم چند روز باهم دیگه حرف میزدیم خیلی وحشتناک بود خیلی یه روز همین طور که داشتم باهاش حرف میزدم میخواست بهم دست بزنه ولی خیلی عجیب بود روز تولد #حضرت_ابوالفضل علیه السلام بود مسجد محله مون هر سال جشن میگرفت منم هر سال شرکت میکردم ولی امسال کجا بودم وای خدای من خدای مهربونم کمک.....
من یه دختر هجده ساله بودم با روحیه خیلی خیلی عاطفی و حساس همون موقع توی دلم گفتم یا حضرت ابوالفضل منو از این شرایط نجات بده پونصد تومن می زارم صدقات نمی فهمیدم چی میگم ولی این به زبونم جاری شد
من نجات پیدا کردم نجات از گناه از یاس و ناامیدی
حالا #ازدواج کردم با یه مرد خیلی خوب
یه چیز دیگه ام میخوام بگم نمیدونم بگم یا نه ولی میگم به عزیز دلم امام مهربونم حضرت حجت گفتم کمکم کن وقتی صحرای قیامت برپا شد یه چیزی داشته باشم که قلب شما رو خوشحال کنه بهش گفتم کمکم کن تو این همه گناه و معصیت یه چیزی باشه شما رو یکم خوشحال کنه
دارم همه سعی خودم مو میکنم انشاءالله موفق بشم من حالا دارم #حافظ_قرآن میشم
امام عزیزم دارم همه تلاشمو میکنم لطفا از دست من راضی باش ببخشید که شما را ناراحت کردم
اگه همون اول قلبتو بسپاری به خودش انشاءالله همیشه آرومی
✅ کانال نجات از گناه
@nejatazgonah
#گاهی_یک_تلنگر_کافیست
سلام و عرض ادب
بنده #دانشجوی دکتری یکی از دانشگاههای معتبر و درجه یک #تهران هستم.اسمش رو نمیارم چون نمیخوام برداشتهای بدی بشه خاطرهای ک برام توو مصاحبه دکتری افتاد رو میخوام بگم که دقیقا ربط داره به #امام_زمان عج
من رتبه خوبی توو #کنکور دکتری نیاورده بودم ک بتونم توو این #دانشگاه قبول بشم واقعیتش ی دانشگای شهرستانی رو در نظرم گرفته بودم که برای مصاحبه برم اونجا و استادهاش هم منو میشناختن.پیش خودم میگفتم قبول میشم اونجا.تهران منو برنمیداره...اینم بگم وقتی ک رفتم مصاحبه دکتری من نه مدر زبان داشتم نه مقاله داشتم ارشدمم دانشگاه انچنان شاخی نخونده بودم یعنی هیچی نداشتم...دانشگاه تهرانی رو ب اصرار مادرم زدم کنار اون یکی دانشگاه...امیدی هم نداشتم.روز مصاحبه ک رسید نمیخواستم برم مصاحبه تهران ولی مادرم اونقدر اصرار کرد ک برای اینک دلش نشکنه مجبوری رفتم...رفتم دیدم اووووو ۶۰ نفر برای مصاحبه اومدن اونم با چ مدرکهایی با چه رزومههایی دیگ کلا امیدم صفر صفر شد...تازه اینجا هم هیچ استادی منو نمیشناخت.ولی دانشگاه شهرستانی منو استاداش میشناختن و اونجا فقط فقط ۱۴ نفر برای مصاحبه اومده بودن.دانشگاه تهرانی ۴ نفر برمیداشت دانشگاه شهرستانی ۲ نفر برمیداشت...خلاص اینک بعد مصاحبه دیگ مطمن بودم دانشگاه تهرانی قبول نمیشم و دانشگاه شهرستانی قبول میشم...حتی رفته بودم از قبل با استادای دانشگاه شهرستانی هم حرف زده بودم و تقریبا اوکیش رو گرفته بودم ولی تو دلم میگفتم کار تهران قبول میشدم...
جوابها ک اومدم در کمال ناباوری دیدم ک تهران قبول شدم و شهرستان قبول نشدم اصلا باورم نمیشد اصلااااا...
اونجا بود ک یاد سر جلسه مصاحبه دکتری افتادم.انگاری ی نفر یاد اوری کرد بم
به لطف #استاد_رائفیپور بنده چندسالی هست فقط فقط به خاطر امام زمان عج درس میخونم و کلا هدفم شده ایشون و اینک براش ب کاری کنم.ظهورش رو نزدیک کنم...چون توو حرفا ی بار استاد برگشت گفت: مگه بغیر ماها کیو داره؟(منظورش این بود ک امام زمان عج بغیر منو شما کیو داره).دلم ترکید و شکست که امام ب اون بزرگی چشمش با ماست.یا وقتی ک استاد #دعای_عهد رو تو ضیح میداد ی سری چیزا گفت ک باعث شد من ثانیه یه ثانیه درس خوندنم رو وقف امام زمان عج کنم
سر جلسه مصاحبه دکتری ازم پرسیدن ک چرا میخوای درس بخونی و ادامه تحصیل بدی...منم بهشون گفتم فقط به خاطر امام زمان عج.میخوام کمکش کنم. میخواممنم مثل احمدی روشن باشم...
اینو نگفتم ک فیلم بازی کنم واقعا از ته دلم گفتم.ادمایی هم ک سر جلسه نشسته بودن هیچکودوم مذهبی انچنانی نبودن دانشگاهی هم ک قبول شدم دانشگاه مدهبی نیست ک بگم اره ب اینچیزا ارزش میدن.نه اینطوری نیست...ولی از ته دلم گفتم...چیزی ک توو دلم بود رو گفتم و امام زمان عج هم کمکم کرد
دانشگاهی ک یک هزارم درصدم فکرشو نمیکردم قبول بشم، قبول شدم...میدونی جالب کجاست؟وقتی ک از مصاحبه اومدم بیرون تعریف کردم ب بقیه بم خندیدن و گفتن صد در صد رد میشی.بابا ی چیزی میگفتی ک معقولانه باشه.یعنی جی برای امام زمان عج دکتری میخوام بخونم.اینم شد دلیل...ولی دانشگاه ما دوتا پروفسور داره ک کلا خیلی خیلی خیلی سخت دانشجو میگیرن و خیلی خیلی شاخن...یکیش شده استاد راهنمای اولم اونیکی شده استاد راهنمای دومم
میبنید امامزمان عج چیکارکرد؟؟منی ک فکرم نمیکردم اینجا قبول بشم، ن تنها قبول شدم بلکه دوتا از شاخترین استادای ایران و استادایی ک توو جهانمطرح هستن شدن استاد راهنمای من.
من لمس کردم کمک امام زمان عج رو...من ادم گناه کاری هستم.ادم انچنان مذهبی هم نیستم ولی ببینید امام زمان عج چقد مهربونه.فقط کافیه از ته دل باهاش باشی...
الانم یکی یکی کارام داره راست و ریس میشه دارم ب هدف نزدیک میشم.
فراموش نکنیم امامزمان عج رو...همه چیز دست اونه.تجلی #خدا رو زمین.هرکاری بخواد میکنه حتی اگرکل دنیا جلوت وایستاده باشه
متشکرم
✅ کانال نجات از گناه
@nejatazgonah
__
✅ sapp.ir/nejatazgonah
✅ eitaa.com/nejatazgonah
سلام و عرض ادب
بنده #دانشجوی دکتری یکی از دانشگاههای معتبر و درجه یک #تهران هستم.اسمش رو نمیارم چون نمیخوام برداشتهای بدی بشه خاطرهای ک برام توو مصاحبه دکتری افتاد رو میخوام بگم که دقیقا ربط داره به #امام_زمان عج
من رتبه خوبی توو #کنکور دکتری نیاورده بودم ک بتونم توو این #دانشگاه قبول بشم واقعیتش ی دانشگای شهرستانی رو در نظرم گرفته بودم که برای مصاحبه برم اونجا و استادهاش هم منو میشناختن.پیش خودم میگفتم قبول میشم اونجا.تهران منو برنمیداره...اینم بگم وقتی ک رفتم مصاحبه دکتری من نه مدر زبان داشتم نه مقاله داشتم ارشدمم دانشگاه انچنان شاخی نخونده بودم یعنی هیچی نداشتم...دانشگاه تهرانی رو ب اصرار مادرم زدم کنار اون یکی دانشگاه...امیدی هم نداشتم.روز مصاحبه ک رسید نمیخواستم برم مصاحبه تهران ولی مادرم اونقدر اصرار کرد ک برای اینک دلش نشکنه مجبوری رفتم...رفتم دیدم اووووو ۶۰ نفر برای مصاحبه اومدن اونم با چ مدرکهایی با چه رزومههایی دیگ کلا امیدم صفر صفر شد...تازه اینجا هم هیچ استادی منو نمیشناخت.ولی دانشگاه شهرستانی منو استاداش میشناختن و اونجا فقط فقط ۱۴ نفر برای مصاحبه اومده بودن.دانشگاه تهرانی ۴ نفر برمیداشت دانشگاه شهرستانی ۲ نفر برمیداشت...خلاص اینک بعد مصاحبه دیگ مطمن بودم دانشگاه تهرانی قبول نمیشم و دانشگاه شهرستانی قبول میشم...حتی رفته بودم از قبل با استادای دانشگاه شهرستانی هم حرف زده بودم و تقریبا اوکیش رو گرفته بودم ولی تو دلم میگفتم کار تهران قبول میشدم...
جوابها ک اومدم در کمال ناباوری دیدم ک تهران قبول شدم و شهرستان قبول نشدم اصلا باورم نمیشد اصلااااا...
اونجا بود ک یاد سر جلسه مصاحبه دکتری افتادم.انگاری ی نفر یاد اوری کرد بم
به لطف #استاد_رائفیپور بنده چندسالی هست فقط فقط به خاطر امام زمان عج درس میخونم و کلا هدفم شده ایشون و اینک براش ب کاری کنم.ظهورش رو نزدیک کنم...چون توو حرفا ی بار استاد برگشت گفت: مگه بغیر ماها کیو داره؟(منظورش این بود ک امام زمان عج بغیر منو شما کیو داره).دلم ترکید و شکست که امام ب اون بزرگی چشمش با ماست.یا وقتی ک استاد #دعای_عهد رو تو ضیح میداد ی سری چیزا گفت ک باعث شد من ثانیه یه ثانیه درس خوندنم رو وقف امام زمان عج کنم
سر جلسه مصاحبه دکتری ازم پرسیدن ک چرا میخوای درس بخونی و ادامه تحصیل بدی...منم بهشون گفتم فقط به خاطر امام زمان عج.میخوام کمکش کنم. میخواممنم مثل احمدی روشن باشم...
اینو نگفتم ک فیلم بازی کنم واقعا از ته دلم گفتم.ادمایی هم ک سر جلسه نشسته بودن هیچکودوم مذهبی انچنانی نبودن دانشگاهی هم ک قبول شدم دانشگاه مدهبی نیست ک بگم اره ب اینچیزا ارزش میدن.نه اینطوری نیست...ولی از ته دلم گفتم...چیزی ک توو دلم بود رو گفتم و امام زمان عج هم کمکم کرد
دانشگاهی ک یک هزارم درصدم فکرشو نمیکردم قبول بشم، قبول شدم...میدونی جالب کجاست؟وقتی ک از مصاحبه اومدم بیرون تعریف کردم ب بقیه بم خندیدن و گفتن صد در صد رد میشی.بابا ی چیزی میگفتی ک معقولانه باشه.یعنی جی برای امام زمان عج دکتری میخوام بخونم.اینم شد دلیل...ولی دانشگاه ما دوتا پروفسور داره ک کلا خیلی خیلی خیلی سخت دانشجو میگیرن و خیلی خیلی شاخن...یکیش شده استاد راهنمای اولم اونیکی شده استاد راهنمای دومم
میبنید امامزمان عج چیکارکرد؟؟منی ک فکرم نمیکردم اینجا قبول بشم، ن تنها قبول شدم بلکه دوتا از شاخترین استادای ایران و استادایی ک توو جهانمطرح هستن شدن استاد راهنمای من.
من لمس کردم کمک امام زمان عج رو...من ادم گناه کاری هستم.ادم انچنان مذهبی هم نیستم ولی ببینید امام زمان عج چقد مهربونه.فقط کافیه از ته دل باهاش باشی...
الانم یکی یکی کارام داره راست و ریس میشه دارم ب هدف نزدیک میشم.
فراموش نکنیم امامزمان عج رو...همه چیز دست اونه.تجلی #خدا رو زمین.هرکاری بخواد میکنه حتی اگرکل دنیا جلوت وایستاده باشه
متشکرم
✅ کانال نجات از گناه
@nejatazgonah
__
✅ sapp.ir/nejatazgonah
✅ eitaa.com/nejatazgonah