تکرار مکررات، بس کن!
پاسخ هایی اجمالی به کتاب ⬇️
«#نقد_قرآن_دکتر_سها»
🔺 درآمد
اوّلا «نقد قرآن دکتر سها» کار تازهاى نیست، بلکه تکرار مطالبى است که چند کشیش متعصب مسیحى مانند «الکساندر راس» و «ماراکى» کشیش ایتالیایى و افراد دیگرى در قرن ۱۷، منتشر کردهاند. جالب توجه اینکه همین کتاب که در سایتها به عنوان چیز تازهاى از سوى دشمنان اسلام منتشر شده و قرآن را هدف گرفته در بسیارى از بحثهایش در پاورقى از کتاب جورج سال انگلیسى که به وسیله هاشم العربى به عربى ترجمه شده، گرفته شده است!
ما در ابتدا ده نمونه از شبهات آغاز کتاب «نقد قرآن دکتر سها» و پاسخ آنها را مىآوریم تا روشن شود که او در این شبههافکنىها چه اندازه سست و بىپایه است.
شبهات دهگانه آغاز کتاب
۱. آیا همه چیز در قرآن است؟
او در نخستین و مهمترین ایراد خود به قرآن مجید مىگوید: قرآن در آیات متعددى گفته است که همه چیز در قرآن مىباشد: «مَا کَانَ حَدِیثاً یُفْتَرَى وَلَکِنْ تَصْدِیقَ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَتَفْصِیلَ کُلِّ شَىْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَهً لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ» و در آیهای دیگر آمده است: «وَنَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَاناً لِّکُلِّ شَىْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَهً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِینَ ». سپس مىافزاید: بدیهى است که همه چیز در هزاران کتاب هم نمىگنجد چه رسد در یک کتاب و اگر منظور این است که قرآن همه چیز براى هدایت بشر دارد، آن هم درست نیست زیرا قرآن هیچ استدلال معتبرى بر وجود خدا و وحى ندارد!
📙 #پاسخ:
پیامبر اسلام(ص) حتى به عقیده دشمنانش فردی حکیم و هوشیار بود. هیچ فرد عاقلى مىگوید که در قرآن تمام علوم ریاضى و هندسى و هیئت و زمینشناسى و… وجود دارد؟! از جدول ضرب فیثاغورث گرفته تا انعکاس نور در آیینههاى محدب و مقعر و اسامى صور فلکى و فاصله کرات منظومه شمسى با یکدیگر و معادلات دو مجهولى و چند مجهولى در علم جبر و طرز کشت انواع درختان میوه و… در قرآن است؟!
قرآن بارها خود را معرفى کرده مىگوید: «إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یَهْدِى لِلَّتِى هِىَ أَقْوَم ُ» این قرآن انسانها را به مکتبى که راستتر و صحیحتر است هدایت مىکند».
در جاى دیگر مىگوید: «قَدْ جَاءَکُمْ مِنَ اللهِ نُورٌ وَکِتَابٌ مُبِینٌ یَهْدِی بِهِ اللهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلاَمِ وَیُخْرِجُهُمْ مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّور ِ». منظور از «همه چیز» تمام چیزهایى است که براى این هدف مؤثر است نه همه چیز یعنى حتى بیان آفات گندم و جو و حبوبات و میوهها. اضافه بر این، قرآن بیست دلیل محکم براى خداشناسى به صورت گسترده آورده و در آیات زیادى شرح داده و شش دلیل معتبر درباره اثبات معاد با استفاده از منطقهاى مختلف ذکر نموده، چطور مىشود انسان همه اینها را نادیده بگیرد و بگوید هیچ دلیلى در قرآن بر اینها نیست؟!
#قسمت اول
ادامه دارد...
#قرآن
#نقد_قرآن_دکتر_سها
@nedayeshiacom
پاسخ هایی اجمالی به کتاب ⬇️
«#نقد_قرآن_دکتر_سها»
🔺 درآمد
اوّلا «نقد قرآن دکتر سها» کار تازهاى نیست، بلکه تکرار مطالبى است که چند کشیش متعصب مسیحى مانند «الکساندر راس» و «ماراکى» کشیش ایتالیایى و افراد دیگرى در قرن ۱۷، منتشر کردهاند. جالب توجه اینکه همین کتاب که در سایتها به عنوان چیز تازهاى از سوى دشمنان اسلام منتشر شده و قرآن را هدف گرفته در بسیارى از بحثهایش در پاورقى از کتاب جورج سال انگلیسى که به وسیله هاشم العربى به عربى ترجمه شده، گرفته شده است!
ما در ابتدا ده نمونه از شبهات آغاز کتاب «نقد قرآن دکتر سها» و پاسخ آنها را مىآوریم تا روشن شود که او در این شبههافکنىها چه اندازه سست و بىپایه است.
شبهات دهگانه آغاز کتاب
۱. آیا همه چیز در قرآن است؟
او در نخستین و مهمترین ایراد خود به قرآن مجید مىگوید: قرآن در آیات متعددى گفته است که همه چیز در قرآن مىباشد: «مَا کَانَ حَدِیثاً یُفْتَرَى وَلَکِنْ تَصْدِیقَ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَتَفْصِیلَ کُلِّ شَىْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَهً لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ» و در آیهای دیگر آمده است: «وَنَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَاناً لِّکُلِّ شَىْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَهً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِینَ ». سپس مىافزاید: بدیهى است که همه چیز در هزاران کتاب هم نمىگنجد چه رسد در یک کتاب و اگر منظور این است که قرآن همه چیز براى هدایت بشر دارد، آن هم درست نیست زیرا قرآن هیچ استدلال معتبرى بر وجود خدا و وحى ندارد!
📙 #پاسخ:
پیامبر اسلام(ص) حتى به عقیده دشمنانش فردی حکیم و هوشیار بود. هیچ فرد عاقلى مىگوید که در قرآن تمام علوم ریاضى و هندسى و هیئت و زمینشناسى و… وجود دارد؟! از جدول ضرب فیثاغورث گرفته تا انعکاس نور در آیینههاى محدب و مقعر و اسامى صور فلکى و فاصله کرات منظومه شمسى با یکدیگر و معادلات دو مجهولى و چند مجهولى در علم جبر و طرز کشت انواع درختان میوه و… در قرآن است؟!
قرآن بارها خود را معرفى کرده مىگوید: «إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یَهْدِى لِلَّتِى هِىَ أَقْوَم ُ» این قرآن انسانها را به مکتبى که راستتر و صحیحتر است هدایت مىکند».
در جاى دیگر مىگوید: «قَدْ جَاءَکُمْ مِنَ اللهِ نُورٌ وَکِتَابٌ مُبِینٌ یَهْدِی بِهِ اللهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلاَمِ وَیُخْرِجُهُمْ مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّور ِ». منظور از «همه چیز» تمام چیزهایى است که براى این هدف مؤثر است نه همه چیز یعنى حتى بیان آفات گندم و جو و حبوبات و میوهها. اضافه بر این، قرآن بیست دلیل محکم براى خداشناسى به صورت گسترده آورده و در آیات زیادى شرح داده و شش دلیل معتبر درباره اثبات معاد با استفاده از منطقهاى مختلف ذکر نموده، چطور مىشود انسان همه اینها را نادیده بگیرد و بگوید هیچ دلیلى در قرآن بر اینها نیست؟!
#قسمت اول
ادامه دارد...
#قرآن
#نقد_قرآن_دکتر_سها
@nedayeshiacom
تکرار مکررات، بس کن!
پاسخ هایی اجمالی به کتاب ⬇️
«#نقد_قرآن_دکتر_سها»
۲. مبارز طلبى قرآن
او در ایراد دیگرى مىگوید: همچنین قرآن از مردم دعوت مىکند که شبیه آن را بیاورند. ابتدا از مخالفان مىخواهد که ده سوره شبیه قرآن بیاورند بعد تقاضاى خود را کاهش مىدهد و به یک سوره بسنده مىکند «أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَهٍ مِّثْلِهِ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِّنْ دُونِ اللهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ ». این مبارزطلبى قرآن یک مغالطه است چون نوشته هر کس مثل خودش منحصر به فرد است! …. سپس مىنویسد: البته مىتوان این مبارزه طلبى قرآن را به روش صحیحى تغییر داد و گفت درست است که نوشتههاى هر کس منحصر به فرد است اما از نظر شأن و عظمت و خلاقیت با هم قابل مقایسه نیست. بعد اضافه مىکند: نوشتههایى به زیبایى قرآن در جهان حاضر وجود دارد از جمله شعر حافظ، در قله ادبیات جهان است(!) سپس مىگوید: نوشتههایى مثل مثنوى مولانا از قرآن برتر است(!)
📙 #پاسخ:
راستى چه مضحک است اشعار حافظ و مثنوى را با قرآن مقایسه کردن! چه ربطى به آیات قرآن دارد! قرآن با صراحت مىگوید: مانندِ یک سوره از قرآن بیاورید؛ یعنى کلامِ «عربى فصیح» در حدّ فصاحت و بلاغت قرآن و محتواى عالى الهى آن. آخر چه نسبتیست میان کلام عربی فصیح که تمام فصحاء و بُلغاء عرب بدان اذعان دارند با یک شعر فصیح فارسی!؟
اما گفتار نویسنده درست به این مىماند که کسى بگوید عطرى دارم که کسى نمىتواند مانند آن را بیاورد و کسى هم در مقابل او بگوید من انگورى بهتر از آن مىآورم!! یعنی آیا واقعاً او متوجه نیست چه مىگوید یا اینکه متوجه هست و مىخواهد فریب دهد؟!
مىدانیم قرنهاست دشمنان اسلام کوشیدهاند که چیزى مثل قرآن یا بخشى از قرآن بیاورند ولی موفق نشدهاند با اینکه مىتوانستند از ادباى عرب زبان مسیحى و غیر مسیحى کمک بگیرند و تحدى قرآن را خاموش کنند. جنگهاى صلیبى دویست سال طول کشید و اروپایىها آن همه هزینه براى آن پرداختند و قربانى دادند تا دعوت اسلام را خاموش کنند، خوب بود به جاى اینها اگر مىتوانستند چیزى همانند قرآن بیاورند تا لااقل در بخش فرهنگى و غیر نظامى جواب دندانشکنى داشته باشند؛ ولى نتوانستند و همانگونه که قرآن مىگوید هرگز نمىتوانند.
#قسمت دوم
ادامه دارد...
#قرآن
#نقد_قرآن_دکتر_سها/#الحاد/#آتئیست/#خداناباوران
@nedayeshiacom
پاسخ هایی اجمالی به کتاب ⬇️
«#نقد_قرآن_دکتر_سها»
۲. مبارز طلبى قرآن
او در ایراد دیگرى مىگوید: همچنین قرآن از مردم دعوت مىکند که شبیه آن را بیاورند. ابتدا از مخالفان مىخواهد که ده سوره شبیه قرآن بیاورند بعد تقاضاى خود را کاهش مىدهد و به یک سوره بسنده مىکند «أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَهٍ مِّثْلِهِ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِّنْ دُونِ اللهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ ». این مبارزطلبى قرآن یک مغالطه است چون نوشته هر کس مثل خودش منحصر به فرد است! …. سپس مىنویسد: البته مىتوان این مبارزه طلبى قرآن را به روش صحیحى تغییر داد و گفت درست است که نوشتههاى هر کس منحصر به فرد است اما از نظر شأن و عظمت و خلاقیت با هم قابل مقایسه نیست. بعد اضافه مىکند: نوشتههایى به زیبایى قرآن در جهان حاضر وجود دارد از جمله شعر حافظ، در قله ادبیات جهان است(!) سپس مىگوید: نوشتههایى مثل مثنوى مولانا از قرآن برتر است(!)
📙 #پاسخ:
راستى چه مضحک است اشعار حافظ و مثنوى را با قرآن مقایسه کردن! چه ربطى به آیات قرآن دارد! قرآن با صراحت مىگوید: مانندِ یک سوره از قرآن بیاورید؛ یعنى کلامِ «عربى فصیح» در حدّ فصاحت و بلاغت قرآن و محتواى عالى الهى آن. آخر چه نسبتیست میان کلام عربی فصیح که تمام فصحاء و بُلغاء عرب بدان اذعان دارند با یک شعر فصیح فارسی!؟
اما گفتار نویسنده درست به این مىماند که کسى بگوید عطرى دارم که کسى نمىتواند مانند آن را بیاورد و کسى هم در مقابل او بگوید من انگورى بهتر از آن مىآورم!! یعنی آیا واقعاً او متوجه نیست چه مىگوید یا اینکه متوجه هست و مىخواهد فریب دهد؟!
مىدانیم قرنهاست دشمنان اسلام کوشیدهاند که چیزى مثل قرآن یا بخشى از قرآن بیاورند ولی موفق نشدهاند با اینکه مىتوانستند از ادباى عرب زبان مسیحى و غیر مسیحى کمک بگیرند و تحدى قرآن را خاموش کنند. جنگهاى صلیبى دویست سال طول کشید و اروپایىها آن همه هزینه براى آن پرداختند و قربانى دادند تا دعوت اسلام را خاموش کنند، خوب بود به جاى اینها اگر مىتوانستند چیزى همانند قرآن بیاورند تا لااقل در بخش فرهنگى و غیر نظامى جواب دندانشکنى داشته باشند؛ ولى نتوانستند و همانگونه که قرآن مىگوید هرگز نمىتوانند.
#قسمت دوم
ادامه دارد...
#قرآن
#نقد_قرآن_دکتر_سها/#الحاد/#آتئیست/#خداناباوران
@nedayeshiacom
تکرار مکررات، بس کن!
پاسخ هایی اجمالی به کتاب⬇️
«#نقد_قرآن_دکتر_سها»
۳. مطالب تکرارى
او در ادعاى دیگرى مىگوید: قرآن شاید تکرارىترین کتاب موجود (در جهان) باشد. اگر کسى یک سوره بزرگ قرآن مثل بقره را بخواند با خواندن بقیه قرآن چیز زیادى به وى اضافه نمىشود. سپس مىافزاید: مثالهایى از تکرار مطالب در قرآن: اسم موسى ۱۳۶ بار در قرآن تکرار شده است و داستان موسى به صورت کوتاه و بلند در ۳۴ سوره قرآن تکرار شده است.(!)
📙 #پاسخ:
الف. در تمام سورههاى قرآن مطالبى است که در سوره بقره نیامده است. در سوره آل عمران که بعد از آن است، مسائل زیادى است که در بقره نیست؛ مانند: آنچه مربوط به حضرت عیسى و مریم است (معجزات عیسى، داستان حواریون...)، داستان مباهله با مسیحیان نجران، گفتگوهاى مختلف با اهل کتاب، احکام امر به معروف و نهى از منکر، داستان جنگ بدر با تمام شاخ و برگهایش، داستان جنگ احد و مسائل مربوط به آن، مقام و موقعیت شهداى راه حق، و مطالب فراوان دیگرى از این قبیل که در سوره آل عمران آمده و در سوره بقره نیامده است. و همین طور در سوره نساء تا ناس. هر کدام از سورهها را نگاه کنیم مملوّ از مطالبى است که در سوره بقره نیامده است؛ بگذریم از سوره یوسف و مسائل مربوط به جنگ احزاب که در سوره احزاب آمده و حکم همسران پیامبر و مسائل اخلاقى که در سوره لقمان آمده و مسائل و احکامى که در سور مختلف قرآن است که هیچ کدام از آنها در سوره بقره نیست.
ب. به راستی آیا اگر اسم موسى ۱۳۶ بار در قرآن تکرار شده باشد این دلیل بر تکراری بودن مطالب قرآن است؟! اگر فى المثل کتابى به عنوان «امیرکبیر» نوشته شود و از بدو تولد تا پایان کارش را شرح بدهد و ۵۰۰ بار نام امیرکبیر به تناسب مراحل مختلف زندگى در آن آمده باشد، آن کتاب را مىتوان به اسم تکرار مطالب تخطئه کرد؟!
یا اگر کتابى به عنوان «جنینشناسى» و بیان مراحل جنین و دورانهاى مختلف آن نوشته شده باشد و هزار بار کلمه جنین به تناسب موارد مختلف تکرار شده باشد این کتاب نامش تکرار مکررات است؟!
ج. حتی اگر اسم یا مطلبی تکرار هم که شود، گاه فصاحت و بلاغت ایجاب مىکند چیزى را تکرار کنند، آن هم در طول ۲۳ سال. آیا همه کشورها سرود ملى خود را در هر مجلسى تکرار نمىکنند؟ آیا هر زمان سوار هواپیما مىشوید یک سلسله دستورات ایمنى را تکرار نمىکنند؟
روشن است که صِرف تکرار دلالت بر ضعف نمیکند بلکه تکرار اگر داراى هدفى باشد مشکلى ایجاد نمىکند.
#قسمت سوم
ادامه دارد...
#قرآن
#نقد_قرآن_دکتر_سها/#الحاد/#آتئیست/#خداناباوران
@nedayeshiacom
پاسخ هایی اجمالی به کتاب⬇️
«#نقد_قرآن_دکتر_سها»
۳. مطالب تکرارى
او در ادعاى دیگرى مىگوید: قرآن شاید تکرارىترین کتاب موجود (در جهان) باشد. اگر کسى یک سوره بزرگ قرآن مثل بقره را بخواند با خواندن بقیه قرآن چیز زیادى به وى اضافه نمىشود. سپس مىافزاید: مثالهایى از تکرار مطالب در قرآن: اسم موسى ۱۳۶ بار در قرآن تکرار شده است و داستان موسى به صورت کوتاه و بلند در ۳۴ سوره قرآن تکرار شده است.(!)
📙 #پاسخ:
الف. در تمام سورههاى قرآن مطالبى است که در سوره بقره نیامده است. در سوره آل عمران که بعد از آن است، مسائل زیادى است که در بقره نیست؛ مانند: آنچه مربوط به حضرت عیسى و مریم است (معجزات عیسى، داستان حواریون...)، داستان مباهله با مسیحیان نجران، گفتگوهاى مختلف با اهل کتاب، احکام امر به معروف و نهى از منکر، داستان جنگ بدر با تمام شاخ و برگهایش، داستان جنگ احد و مسائل مربوط به آن، مقام و موقعیت شهداى راه حق، و مطالب فراوان دیگرى از این قبیل که در سوره آل عمران آمده و در سوره بقره نیامده است. و همین طور در سوره نساء تا ناس. هر کدام از سورهها را نگاه کنیم مملوّ از مطالبى است که در سوره بقره نیامده است؛ بگذریم از سوره یوسف و مسائل مربوط به جنگ احزاب که در سوره احزاب آمده و حکم همسران پیامبر و مسائل اخلاقى که در سوره لقمان آمده و مسائل و احکامى که در سور مختلف قرآن است که هیچ کدام از آنها در سوره بقره نیست.
ب. به راستی آیا اگر اسم موسى ۱۳۶ بار در قرآن تکرار شده باشد این دلیل بر تکراری بودن مطالب قرآن است؟! اگر فى المثل کتابى به عنوان «امیرکبیر» نوشته شود و از بدو تولد تا پایان کارش را شرح بدهد و ۵۰۰ بار نام امیرکبیر به تناسب مراحل مختلف زندگى در آن آمده باشد، آن کتاب را مىتوان به اسم تکرار مطالب تخطئه کرد؟!
یا اگر کتابى به عنوان «جنینشناسى» و بیان مراحل جنین و دورانهاى مختلف آن نوشته شده باشد و هزار بار کلمه جنین به تناسب موارد مختلف تکرار شده باشد این کتاب نامش تکرار مکررات است؟!
ج. حتی اگر اسم یا مطلبی تکرار هم که شود، گاه فصاحت و بلاغت ایجاب مىکند چیزى را تکرار کنند، آن هم در طول ۲۳ سال. آیا همه کشورها سرود ملى خود را در هر مجلسى تکرار نمىکنند؟ آیا هر زمان سوار هواپیما مىشوید یک سلسله دستورات ایمنى را تکرار نمىکنند؟
روشن است که صِرف تکرار دلالت بر ضعف نمیکند بلکه تکرار اگر داراى هدفى باشد مشکلى ایجاد نمىکند.
#قسمت سوم
ادامه دارد...
#قرآن
#نقد_قرآن_دکتر_سها/#الحاد/#آتئیست/#خداناباوران
@nedayeshiacom