کانال ندای شیعه
2.67K subscribers
4.67K photos
1.3K videos
200 files
3.86K links
🔸پاسخ به شبهات اعتقادی و بیان عقیده شیعه
🔹مدیریت: @xxmortezaxxx
🔹کانال: @Nedayeshiacom
🔹گروه: @nedayeshiaofficial
🔹تبلیغات: @nedayeshia_tab
🔹اینستاگرام: instagram.com/nedayeshiaofficial
🔹سایت : nedayeshia.com
Download Telegram
🛑شبهات و مغالطات آتئیست ها

آیا هستی مساوی با ماده است⁉️

🔰وظیفه و حدود علم

شاید برخی فکر کنند که [اثبات یا] نفی جهان ماورای ماده (متافیزیک) به عهده علم است و این از وظایف علم است که با روش تجربی، ماورای ماده را [اثبات یا] نفی کند.

باید بدانیم هر علمی دارای موضوع است، یعنی یک محور بحث و هسته مرکزی خاصی دارد که مسائل و بحث های آن باید در اطراف همان محور باشد. نفی و اثبات هر علمی فقط نسبت به محور بحث خودش ارزش و صلاحیت دارد.

همه علوم از قبیل شیمی، فیزیک و ریاضی دارای موضوع خاصی هستند و هیچ یک از آنها عهده دار بحث درباره ماورای ماده نیستند. زیرا موضوع تمام علوم طبیعی، پدیده های مادی است و روش تحقیق در تمام علوم، تجربه و مشاهده است و چون امور غیر مادی از حریم تجربه و مشاهده به دور هستند، موضوع بحث علوم تجربی و طبیعت نیز واقع نمی شوند.

مثلا اگر یک ادیب بگوید: «چون در ادبیات به ثبوت نرسیده که انسان معده و روده دارد، پس نمی توان گفت که انسان دارای این اعضاست!» به او خواهیم گفت: این موضوع مربوط به علم تشریح است نه علوم ادبی. هم چنین اگر پزشکی بگوید: «چون در این علم، وجود روح مجرد به اثبات نرسیده و ما آن را زیر چاقوی جراحی خود مشاهده نکرده ایم، پس روح وجود ندارد!» جواب این است که: علم پزشکی وظیفه اش بحث درباره بدن انسان است و اظهارنظر درباره آنچه که خارج از ماده بدن است، جزء وظایف آن علم نیست و اگر هم اظهار نظر کند فاقد ارزش خواهد بود. چون جهان نامرئی و عالم غیر مادی موضوع بحث علوم تجربی نیست، پس عدم اثبات آن در علوم، نباید دست آویزی برای نفی یا شک در آن باشد.

از این بحث کوتاه نتیجه می گیریم که علم راهی برای نفی جهان ماورای ماده ندارند.

📚📘#کتاب_نگاه_ناب
🖋✍️#آیت_الله_سید_رضی_شیرازی

@nedayeshiacom
⭕️شهوت و شبهه، یکی از منشا های تفكر آتئیست ها

🖋در ریشه یابی تفکر مادی به مسئله جالبی می رسیم، و آن مسئله، رابطه ای است که بین تفکر مادی و شهوات انسانی وجود دارد. برخی از افراد به دلیل تمایل به افراط در شهوات حیوانی و ارضای غرایز مادی، به ناچار ماورای طبیعت را منکر می شوند. زیرا اگر کسی پای بند متافیزیک باشد و وجود خدا را بپذیرد، لازم است که پیامدهای این عقیده را هم بپذیرد. یعنی باید به معاد و قیامت و حساب و کتاب و نظارت قدرت مافوق، مؤمن باشد، و پر واضح است این سلسله از عقاید، قید و بندهایی برای انسان از نظر زندگی و برنامه حیات ایجاد خواهد کرد.

🔻آن شخصی که علاقه شدید به ارضای غرایز حیوانی و شهوات پست داشته باشد، ناخوداگاه برای رهایی از عذاب وجدان و توجیه خود راهی را جست و جو می کند. بی بندوباری در شهوات، عذاب وجدان را به همراه دارد و انسان به منظور رهایی از این عذاب به نفی مبنای آن می پردازد و یکسره خدا را منکر می شود تا بدون وحشت از حساب و کتاب که لازمه تفکر الهی است به ارضای شهوات خود پرداخته و با عذاب وجدان نیز روبه رو نشود.

🔻میل به شهوات، به طور ناخودآگاه انسان را به الحاد و کفر و نفی ماورای طبیعت سوق می دهد، شهوت و میل به آزادي نامعقول است که در بسیاری از موارد منشأ نفی خدا و تردید در وجود او می شود. به قول شهید مطهری: «مادیت اخلاقی، انسان را به مادیت فلسفی می کشاند.»(📘مجموعه آثار، ج 6، ص 911) به عبارت دیگر شهوت است که او را به شبهه، شک و تردید در ماورای طبیعت سوق می دهد.

📚📘#کتاب_نگاه_ناب
🖋✍️#آیت_الله_سید_رضی_شیرازی
@nedayeshiacom
🛑شبهات و مغالطات آتئیست ها

آفریدگار خدا کیست⁉️

شبهه آتئیست ها :
بر فرض که جهان، علت و آفریدگاری به نام خدا داشته باشد، باز این پرسش برای ما مطرح است که آفریدگار این آفریدگار کیست؟ اگر جهان علتی می خواهد علت آن هم باید علت داشته باشد، زیرا هر چیزی که وجود دارد نیاز به علت دارد.(📕برتراند راسل، جهان بینی علمی، ترجمه حسن منصور، ص ۱۱۵)

پاسخ : ماده گرایان نیز به موجود قدیم و ازلی معتقدند

ماتریالیسم ماده را ازلی و قدیم زمانی می داند و می گوید: «جهان از ماده ساخته شده و خود ماده هم سازنده ای ندارد بلکه قدیم است و چون خاصیت ذاتی آن تکامل است، به عامل بیرون از خود نیازمند نیست. ماده به موجب خاصیت تکامل، به صورتهای کنونی در آمده است. ماده از میلیاردها سال قبل، در سیر و حرکت بوده، مراحل تکاملی خود را یکی پس از دیگری پشت سر نهاده و به موجب قانون تضاد که در درون و بطن هر موجودی نهفته به طرف یک حرکت تکاملی، رهسپار شده است.»(📙علمی بودن مارکسیسم، ص ۳۹)

🔰نتیجه این سخن آن است که :
الف) ماتریالیسم هم به یک اصل قدیم، ثابت و بدون علت معتقد است.
ب) اختلافی که بین ماتریالیست و خداپرست وجود دارد در صفات آن علت قدیم است؛ ولی در این که هر دو ناچارند به یک موجود ازلی، ثابت و قدیم معتقد باشند، تردیدی نیست

💠ماتریالیست [آتئیست] معتقد است که هستی ماده قدیم و ذاتی است و نیاز به عاملی غیر از خود ندارد؛
ولی خداپرست عقیده دارد که هستی خدا ذاتی است؛
بنابراین هر دو به هستی ذاتی معتقدند.

⁉️ما از کسانی که میپرسند خدا را چه چیز به وجود آورده سوال میکنیم ماده را چه چیز به وجود آورده؟!
اگر بگویند ماده آفریدگاری ندارد ما هم میتوانیم بگوییم خدا نیز آفریدگاری ندارد؛ اگر به گفته آنان هر چیزی نیازمند به علت است، پس ناچار ماده هم باید نیازمند به علتی غیر از خود باشد
و اگر بگویند ماده در هستی خود قدیم بوده و نیازمند به علت نیست، ما هم میگوییم چرا این سخن در مورد خدا صدق نکند؟! بنابراین هستی ذاتی ای که ما در مورد خدا به آن معتقدیم عقیده ای بر خلاف موازین عقلی و علمی نیست؛ زیرا همین سخن را ماده گرا در مورد ماده معتقد است.

خلاصه مطلب اینکه اگر عقلا ممکن است چیزی بدون علت باشد، دیگر چه جای آن است که سوال شود علت خدا چیست؟!

ادامه دارد....

📚📘#کتاب_نگاه_ناب
🖋✍️#آیت_الله_سید_رضی_شیرازی
@nedayeshiacom
🛑شبهات و مغالطات آتئیست ها

آفریدگار خدا کیست⁉️

شبهه آتئیست ها :
بر فرض که جهان، علت و آفریدگاری به نام خدا داشته باشد، باز این پرسش برای ما مطرح است که آفریدگار این آفریدگار کیست؟ اگر جهان علتی می خواهد علت آن هم باید علت داشته باشد، زیرا هر چیزی که وجود دارد نیاز به علت دارد.(📕برتراند راسل، جهان بینی علمی، ترجمه حسن منصور، ص ۱۱۵)

🔰پاسخ ابن سینا

شیخ الرئیس ابن سینا در این باره گفته است: موجود یا واجب است یا ممکن؛ و موجود ممکن حتما باید در پرتو وجود عاملی که خارج از ذاتش است، پدید آمده باشد. این عامل خارجی، اگر واجب الوجود بالذات باشد همان مبدأ و صانع است؛ و اگر ممکن الوجود باشد، باید وجودش در پرتو یک موجود دیگر باشد و این رشته اگر تا بی نهایت به پیش رود هرگز نمی تواند واقعیت و هستی پیدا کند، زیرا تحقق یافتن هر یک از حلقه های این رشته در گرو وجود پیدا کردن حلقه قبلی است و این گروگان اگر تا بی نهایت هم پیش برود باز از گرو بودن در نمی آید و قطعیت پیدا نمی کند.
(📘الإشارات و التنيهات، النمط الرابع، ص ۱۰۶)

💠مطلب با یک مثال به خوبی روشن می شود: «فريد» می خواهد کمدی را از زمین بردارد، اما چون نمی تواند، پس عمل را مشروط به بودن «حسن» می کند، «حسن» هم می بیند که این کار از عهده آنان ساخته نیست ناچار برداشتن آن را مشروط به بودن «تقی» می کند تا بالاخره به پنج نفر که رسیدند نیروهای خود را کافی دانسته و نفر پنجم شرط همکاری نفر ششم را نمی کند، در این صورت کمد از زمین برداشته می شود؛ ولی اگر نفر پنجم همکاری خود را مشروط به نفر ششم کرد و گفت تا او نیاید کار انجام نمی گیرد و ششمین نفر هم کار را مشروط به نفر هفتم و هفتم هم آن را مشروط به نفری دیگر کرد و این جریان تا بی نهایت ادامه پیدا کرد، بی تردید کمد در جای خود باقی خواهد ماند؛ اما اگر کمد از جای خود برداشته شده بود پی می بریم که در نهایت، آخرین نفر کار خود را متوقف بر همکاری فرد دیگر نکرده است.
پیدایش جهان خلقت نیز بدین گونه است؛ چون ما مشاهده می کنیم جهان موجود است، نتیجه میگیریم که سلسله علل و معلولان به علتی رسیده اند که تأثیر او موقوف به چیز دیگری نیست، و به عبارت دیگر او «علة العلل» و «واجب الوجود» است.

📚📘#کتاب_نگاه_ناب
🖋✍️#آیت_الله_سید_رضی_شیرازی
@nedayeshiacom
🛑 شبهات و مغالطات آتئیست ها

🛡دلیلی سست بر قدیم بودن ماده

ممکن است ماتریالیست ها برای اثبات ازلیت ماده به این دلیل متوسل شوند:

ماده مسبوق به عدم نیست؛ زیرا هرگز دیده نشده است که ماده ای از عدم پدید آید. آنچه که چشم علم در مسیر هستی ماده می بیند تحولات ماده است نه پیدایش آن از عدم؛ و این محال است که حتی یک ذره مادی از نیستی مطلق پدید آمده و جامه هستی بپوشد.

🔰پاسخ: ما منکر نیستیم که هیچگاه دیده نشده است که ماده از عدم به وجود آید ولی این ندیدن و نیافتن دلیل محال بودن نیست. چون عقل اجازه می دهد و ممکن می داند که ماده جهان، در یک لحظه از عدم به وجود آمده باشد و دیگر این استثنا در طبیعت تکرار نشده باشد.

💠این گفتار نظیر کلام بیولوژیست هایی است که معتقدند موجود زنده حتما از موجود زنده دیگری باید مشتق و منشعب شود و از نظر علم زیست شناسی محال است که موجود زنده ای از جماد و مرده به وجود آید.
اکنون برای ما این سؤال مطرح می شود: با توجه به این که کره زمین در روز نخست قطعه ای گداخته و برافروخته بود و شرایط حیات به هیچ وجه بر روی آن نبود، نخستین موجود زنده چگونه بر قشر زمین به وجود آمد؟ اگر آنان بگویند این یک جریان استثنایی بوده که تنها یک بار واقع شده است و دیگر تکرار نمی شود، ما به آنان پاسخ می دهیم که اگر چنین حالت استثنایی برای حیات امکان داشته باشد، چرا برای ماده چنین استثنایی را قائل نباشیم؟ چه مانعی دارد که ماده عالم برای یک مرتبه به وجود آمده باشد در حالی که معدوم بوده است و دیگر این واقعه در خلقت تکرار نشده باشد. حتما این احتمال مخالف عقل نیست.

❇️خلاصه یا باید بگوییم حیات از ازل بر روی زمین بوده است و مسبوق به عدم نیست و یا باید منکر این قانون زیست شناسی شویم و یا آن که استثنایی در طبیعت قائل باشیم و در این صورت چاره ای جز اعتراف به وجود دست غیب نداریم. تفصيل مطلب در بحث های آینده گفته خواهد شد.

📚📘#کتاب_نگاه_ناب
🖋✍️#آیت_الله_سید_رضی_شیرازی
@nedayeshiacom