کانال ندای شیعه
2.67K subscribers
4.68K photos
1.31K videos
200 files
3.86K links
🔸پاسخ به شبهات اعتقادی و بیان عقیده شیعه
🔹مدیریت: @xxmortezaxxx
🔹کانال: @Nedayeshiacom
🔹گروه: @nedayeshiaofficial
🔹تبلیغات: @nedayeshia_tab
🔹اینستاگرام: instagram.com/nedayeshiaofficial
🔹سایت : nedayeshia.com
Download Telegram
🔹منزل به منزل تا کربلا (از مكه تا كربلا)

🔸روز بيست و يكم ذيحجه بود كه قافله امام حسين عليه‏السلام به «زرود» رسيد و در آنجا مقدارى توقف كرد. در نزديكى اردوى امام، زهير بن قين بجلي فرود آمده بود، و او از هواداران عثمان بشمار مى‏رفت و در آن سال مراسم حج را بجاى آورده و به كوفه باز مى‏گشت.

🔺جماعتى از قبيله بنى فزاره و بجيله نقل كرده‏اند كه: ما با زهير بن قين از مكه باز مى‏گشتيم و در راه همراه با حسين عليه السلام و همراهانش طى طريق مى‏كرديم، چون حسين عليه السلام در محلى فرود مى‏آمد، ما در جاى ديگرى فرمود مى‏آمديم! ولى در بعضى از منازل امام عليه السلام در محلى فرود آمد كه ما هم بناچار در همانجا فرود آمديم. در منزل «زرود» بود كه با زهير نشسته و غذا مى‏خورديم كه ناگهان فرستاده حسين عليه‏السلام بر ما وارد شد و سلام كرد و گفت: اى زهير بن قين! مرا ابا عبدالله حسين بسوى تو فرستاده كه او را ملاقات كنى.
ما همه دست از عذا كشيده و سكوت كرديم، همسر زهير - كه ديلم مرو بود - گفت: سبحان الله! فرزند پيامبر تو را فراخوانده و كسى را به دنبالت فرستاده و تو از رفتن خوددارى مى‏كنى ؟! چه مى‏شود اگر نزد او رفته و سخن او را بشنوى!
زهير از جاى برخاست و بسوى امام رفت، طولى نكشيد كه مراجعت نمود در حالى كه چهره‏اش مى‏درخشيد و مسرور بود، فرمان داد تا خيمه را برچيده و بارها و لوازم را برداشته و در جوار اردوى امام عليه السلام خيمه زدنند، و بعد به همسرش گفت: تو را طلاق دادم زيرا دوست ندارم از من جز خوبى به تو برسد، من تصيميم گرفته‏ام كه در مصاحبت حسين عليه‏السلام باشم و جانم را فداى او كنم. سپس همسر خود را با مقدارى آذوقه و مال با چند تن از عموزاده هايش همراه كرد تا او را به مقصد برسانند، همسر زهير برخاست و گريست و با او وداع كرد و گفت: خدا يار و مددكار تو باشد، و براى تو اين سفر را به خير كند و در روز واپسين اين از خود گذشتگى مرا به جد حسين عليه السلام ياد آور باش.
زهير بعد از واداع با همسرش به همراهان خو گفت: هر كسى از شما دوست دارد، با من بيايد، والا اين آخرين ديدار ماست! و بعد، حديثى را براى همراهان خود نقل كرد كه: ما در «بنجر» جنگ مى‏كرديم و خداوند ما را پيروز كرد و غنائمى را بدست آورديم. سلمان باهلى و به ما گفت: زمانى كه محضر سيد شباب آل محمد عليه‏السلام را درك كرديد به جنگ نمودن در كنار او و يارى نمودن او و غنائمى كه در اين مسير نصيب شما خواهد شد، بيشتر شاد باشيد! من هم اكنون شما را به خدا مى‏سپارم.
ابراهيم بن سعيد كه از همراهان زهير در سفر حج بوده است روايت كرده كه: هنگامى كه زهير نزد امام حسين عليه‏السلام رفت، امام به او گفت كه: من در كربلا كشته خواهم شد و سرم راز زحر بن قيس به اميد گرفتن جايزه نزد يزيد خواهد برد ولى يزيد چيزى به او نخواهد داد!

📚المهلوف  حياة الامام الحسين

#امام_حسین علیه السلام
#زرود
#مکه
#کربلا
#زهیر
❇️ @valiasr255
#اهلسنت
#وهابیت

🌐کانال ندای شیعه
@nedayeshiacom