Forwarded from مدرسه رمان
📘 یعقوب، شخصیتی است خاکستری، نه آنچنان خوب و قهرمانی بیعیب است و نه آنچنان پلید که جنایتها و ناراستیهای چپهای تازه به قدرت رسیده را تحمل کند. او فراری است؛ از پدرش، از سنتهای پیشیناش، از عشق بیفرجامش به یک رعیتزاده و سپس از عشقی تازهرسته در کابل. او هربار برای گریز از این سرگشتگی، به چیزی جدید پناه میبرد...
https://t.iss.one/mdrsroman/152
متن کامل یادداشت #محمدامین_پورحسینقلی بر رمان #آوازهای_روسی را در پایگاه مدرسه رمان بخوانید:
https://yon.ir/fXTt2
به «مدرسه رمان» بپیوندید:
🔗 @mdrsroman
🔗 mdrsroman.com
https://t.iss.one/mdrsroman/152
متن کامل یادداشت #محمدامین_پورحسینقلی بر رمان #آوازهای_روسی را در پایگاه مدرسه رمان بخوانید:
https://yon.ir/fXTt2
به «مدرسه رمان» بپیوندید:
🔗 @mdrsroman
🔗 mdrsroman.com
Telegram
مدرسه رمان
پرونده رمان #آوازهای_روسی در سایت مدرسه رمان گشوده شد. همه مطالب مربوط به این رمان را در این صفحه دنبال کنید: yon.ir/faj4k
به مدرسه رمان بپیوندید:
☑️ @mdrsroman
☑️ mdrsroman.com
به مدرسه رمان بپیوندید:
☑️ @mdrsroman
☑️ mdrsroman.com
Forwarded from مدرسه رمان
📙 برون افکنی و نظم دادن به آشفتگیها از جمله دیگر اصول و کارکردهای داستانهای خیالی برای مخاطب کودک و نوجوان است. کودک نمیتواند به تنهایی فرآیندهای درونی خود را درک یا کنترل کند و برون افکنی آنچه در ذهنش میگذرد با شخصیتها و فرآیندهای داستانی به او کمک میکند تا گرایشهای متضاد درون خویش را تشخیص دهد. ذهن کودک عموماً مغشوش و بینظم است و مدام در حال تقسیم دنیای خود برمبنای احساسات متضاد است و با ملغمهای از عشق و نفرت، شجاعت و ترس، و امیال گوناگون مواجه است. داستان، او را برای نظم بخشیدن به این دنیای مغشوش یاری میرساند و کمکش میکند احساسات خود را و امیال خود را بهتر بشناسد...
https://t.iss.one/mdrsroman/239
متن کامل یادداشت #محمدامین_پورحسینقلی بر رمان نوجوان «چشمهای سبز هی هو ها ما» را در پایگاه مدرسه رمان بخوانید:
https://yon.ir/FPPTk
🖋 به «مدرسه رمان» بپیوندید:
🔗 @mdrsroman
🔗 mdrsroman.com
https://t.iss.one/mdrsroman/239
متن کامل یادداشت #محمدامین_پورحسینقلی بر رمان نوجوان «چشمهای سبز هی هو ها ما» را در پایگاه مدرسه رمان بخوانید:
https://yon.ir/FPPTk
🖋 به «مدرسه رمان» بپیوندید:
🔗 @mdrsroman
🔗 mdrsroman.com
Telegram
مدرسه رمان
✅ پرونده رمان #چشم_های_سبز_هی_هو_ها_ما در پایگاه اینترنتی «مدرسه رمان» گشوده شد.
تمام مطالب مربوط به این رمان را در نشانی زیر ببینید:
https://yon.ir/8Smhf
به مدرسه رمان بپیوندید:
☑️ @mdrsroman
☑️ mdrsroman.com
تمام مطالب مربوط به این رمان را در نشانی زیر ببینید:
https://yon.ir/8Smhf
به مدرسه رمان بپیوندید:
☑️ @mdrsroman
☑️ mdrsroman.com
Forwarded from مدرسه رمان
📕 عجبا که این طیف رنگینکمانی از زنان جامعه با همهی آن چالشهای ریز و درشتشان، در محور زندگی چند روزهی بهار، در برابر چشمان ما زنده میشوند. و نویسنده با چیرهدستی توانسته این طیف ملون از جامعهی زنان را با همهی ماجراهای محوریشان، فقط در کتابی با حجم صد و ده صفحه، خلق کند...
https://t.iss.one/mdrsroman/319
متن کامل یادداشت #محمدامین_پورحسینقلی بر رمان #یک_فصل_در_کوبیسم را اینجا بخوانید: https://yon.ir/bIbjB
همین الآن رمان "یک فصل در کوبیسم" را بخرید!
🖋 به «مدرسه رمان» بپیوندید:
🔗 @mdrsroman
🔗 mdrsroman.com
https://t.iss.one/mdrsroman/319
متن کامل یادداشت #محمدامین_پورحسینقلی بر رمان #یک_فصل_در_کوبیسم را اینجا بخوانید: https://yon.ir/bIbjB
همین الآن رمان "یک فصل در کوبیسم" را بخرید!
🖋 به «مدرسه رمان» بپیوندید:
🔗 @mdrsroman
🔗 mdrsroman.com
Telegram
مدرسه رمان
🖼 پرونده رمان #یک_فصل_در_کوبیسم گشوده شد!
برای دیدن تمام مطالب مربوط به این رمان از پایگاه «مدرسه رمان» دیدن کنید:https://yon.ir/qQO0q
🖋 به «مدرسه رمان» بپیوندید:
🔗 @mdrsroman
🔗 mdrsroman.com
برای دیدن تمام مطالب مربوط به این رمان از پایگاه «مدرسه رمان» دیدن کنید:https://yon.ir/qQO0q
🖋 به «مدرسه رمان» بپیوندید:
🔗 @mdrsroman
🔗 mdrsroman.com
Forwarded from شهرستان ادب
🔻 «دریای زمین» و یگانگی تضادها
(یادداشت #محمدامین_پورحسینقلی بر مجموعۀ #دریای_زمین نوشتۀ #اورسلاکی_لوژان در پرونده #رمان_فانتزی شهرستان ادب)
▪️ «... نامهای حقیقی در برابر نامهای ساختگی، قراردادی و یا کاربردی قرار دارند و هر انسانی، نامی حقیقی دارد که اگر دیگران آن را بدانند، میتوانند قدرتهای او را مهار کنند. دریای زمین، قهرمانان مختلف و روایتهای گوناگونی را در پنججلدش معرفی میکند، اما مهمترین آنها جادوگری است با نام حقیقی گِد و نام کاربردی اسپارو هاوک (جوجهشاهین) که مجموعۀ رمان دربرگیرندۀ سیر زندگی او (از نوجوانی تا پیری) است؛ سیری که هم آفاقی و هم انفسی است.
چالشهای داستان و نبردهایی که در طول آن بهوقوع میپیوندد، برخلاف نبردهای واضح بین خیر و شر و نور و تاریکی است. نیروهای تاریکی وجود دارند، بهخصوص در میانههای رمان... اما ادامۀ داستان و بهخصوص پایانبندی اولین و آخرین قسمت از این پنجگانه، چیزی جز اندیشۀ وحدت وجودی بین همۀ شئون و ارکان جهان و حتی میان خصلتهای نیک و بد خود انسان نیست... »
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
(یادداشت #محمدامین_پورحسینقلی بر مجموعۀ #دریای_زمین نوشتۀ #اورسلاکی_لوژان در پرونده #رمان_فانتزی شهرستان ادب)
▪️ «... نامهای حقیقی در برابر نامهای ساختگی، قراردادی و یا کاربردی قرار دارند و هر انسانی، نامی حقیقی دارد که اگر دیگران آن را بدانند، میتوانند قدرتهای او را مهار کنند. دریای زمین، قهرمانان مختلف و روایتهای گوناگونی را در پنججلدش معرفی میکند، اما مهمترین آنها جادوگری است با نام حقیقی گِد و نام کاربردی اسپارو هاوک (جوجهشاهین) که مجموعۀ رمان دربرگیرندۀ سیر زندگی او (از نوجوانی تا پیری) است؛ سیری که هم آفاقی و هم انفسی است.
چالشهای داستان و نبردهایی که در طول آن بهوقوع میپیوندد، برخلاف نبردهای واضح بین خیر و شر و نور و تاریکی است. نیروهای تاریکی وجود دارند، بهخصوص در میانههای رمان... اما ادامۀ داستان و بهخصوص پایانبندی اولین و آخرین قسمت از این پنجگانه، چیزی جز اندیشۀ وحدت وجودی بین همۀ شئون و ارکان جهان و حتی میان خصلتهای نیک و بد خود انسان نیست... »
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
Forwarded from مدرسه رمان
📗 #مهدی_زارع موجزنویس است. او در بکارگیری زبان چنان تبحر دارد که با جملات کوتاه و پاراگرافهایی که اصلا نفسگیر نیستند، به توصیفات عمیقی هم از جلوهی آفاقی اثر (در توصیف مکانها) و هم از جنبهی انفسی اثر (در توصیف روحیات و تغییرات درونی شخصیتها) رسیده است. تراژدی او هم کوتاه و موجز است و یک روستای بینام را دربر گرفته است. تراژدینویس در پی آن است که با نمایش رنج قهرمانان داستانش، از تراژیک بودن جزئی جهان، به تراژیک بودن کل جهان برسد. روستایی که در تحریر دیوانگی برابر چشمان ما خلق میشود بیشک همان جهان کوچک تراژیکی است که هر که به آن وارد شده یا سر و کاری با آن داشته محکوم به سرنوشتی تراژدیگونه است...
https://yon.ir/6fPMM
متن کامل یادداشت دکتر #محمدامین_پورحسینقلی را در پرونده رمان #تحریر_دیوانگی بخوانید:
https://yon.ir/80hu6
هم اکنون رمان «تحریر دیوانگی» را بخرید!
🖋 به «مدرسه رمان» بپیوندید:
🔗 @mdrsroman
🔗 mdrsroman.com
https://yon.ir/6fPMM
متن کامل یادداشت دکتر #محمدامین_پورحسینقلی را در پرونده رمان #تحریر_دیوانگی بخوانید:
https://yon.ir/80hu6
هم اکنون رمان «تحریر دیوانگی» را بخرید!
🖋 به «مدرسه رمان» بپیوندید:
🔗 @mdrsroman
🔗 mdrsroman.com
Forwarded from شهرستان ادب
🔻پزشکانی که نویسنده شدند
(یادداشتی از #محمدامین_پورحسینقلی به مناسبت روز پزشک)
▪️«...یکی از داستانها دربارۀ مواجهۀ پزشک دهکده و یکشماس است که موقعیتهایی کمیک میآفریند و بدون شک، پزشک نازنین کسی جز خود چخوف نیست. نویسندهای که بهراستی باید لقب مهربانترین پزشک دنیای ادبیات را به او داد؛ انساندوست و دلنگران قشر فقیر اجتماع. داستانهایی که چخوف براساس تجربیات طبابتاش نوشته است، کم نیستند. او حتی زمانی که در مسکو دانشجوی پزشکی بود، همزمان برای نشریههای فکاهی داستان مینوشت و گاهی با نام مستعار مرد بدون طهال، یا دکتر بدون بیمار، نوشتههایش را امضا میکرد.
چخوف یکنویسندهـپزشک است که تقریباً همۀ آدمهای کتابخوان این را میدانند، اما او لزوماً اولین و آخرین آنها نیست. احتمالاً ما چندتای دیگر را هم بشناسیم...»
🔗 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
(یادداشتی از #محمدامین_پورحسینقلی به مناسبت روز پزشک)
▪️«...یکی از داستانها دربارۀ مواجهۀ پزشک دهکده و یکشماس است که موقعیتهایی کمیک میآفریند و بدون شک، پزشک نازنین کسی جز خود چخوف نیست. نویسندهای که بهراستی باید لقب مهربانترین پزشک دنیای ادبیات را به او داد؛ انساندوست و دلنگران قشر فقیر اجتماع. داستانهایی که چخوف براساس تجربیات طبابتاش نوشته است، کم نیستند. او حتی زمانی که در مسکو دانشجوی پزشکی بود، همزمان برای نشریههای فکاهی داستان مینوشت و گاهی با نام مستعار مرد بدون طهال، یا دکتر بدون بیمار، نوشتههایش را امضا میکرد.
چخوف یکنویسندهـپزشک است که تقریباً همۀ آدمهای کتابخوان این را میدانند، اما او لزوماً اولین و آخرین آنها نیست. احتمالاً ما چندتای دیگر را هم بشناسیم...»
🔗 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
Forwarded from شهرستان ادب
🔻وقتی میفهمیم «مردم» یعنی چه | یادداشت #محمدامین_پورحسینقلی بر رمان «رمق»
(در پروندهکتاب #رمق نوشته #مجید_اسطیری)
▪️«...یادم است سالها پیش، یکبار با موجی اینچنینی که از استادیوم به بیرون سرازیر شده بودند، مواجه شدم. جوانان مشتاق، پرانرژی و هیجانزده که ظاهراً خوشحال از برندهشدن تیم محبوبشان، با شعارهای هماهنگ، فوج در فوج، به خیابان ریخته بودند. ترافیک عجیبی راه انداخته بودند و بیتوجه به اطرافشان فقط جلو میرفتند و با همان هارمونی و نظمی که چون رشتهای نامرئی آنها را به هم متصل کرده بود، شعار میدادند، شادی میکردند و چون موجی بیتوقف، پیش میرفتند. یکباره وسط بازی با یکی از فریادهای "ایران" که از آنطرف شنیدم، "مردم" را فهمیدم. جا خوردم! انگاری یک آن توانستم چهرۀ یک نفر را ببینم؛ یک نفر که آشنا بود. قبلاً خیلی دیده بودمش. صدایش را هم زیاد شنیده بودم. هم اینجا توی امجدیه، هم توی مسجد، هم از حنجرۀ گرفتۀ رادیوی ترانزیستوریام توی خرپشتۀ خانه...»
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
(در پروندهکتاب #رمق نوشته #مجید_اسطیری)
▪️«...یادم است سالها پیش، یکبار با موجی اینچنینی که از استادیوم به بیرون سرازیر شده بودند، مواجه شدم. جوانان مشتاق، پرانرژی و هیجانزده که ظاهراً خوشحال از برندهشدن تیم محبوبشان، با شعارهای هماهنگ، فوج در فوج، به خیابان ریخته بودند. ترافیک عجیبی راه انداخته بودند و بیتوجه به اطرافشان فقط جلو میرفتند و با همان هارمونی و نظمی که چون رشتهای نامرئی آنها را به هم متصل کرده بود، شعار میدادند، شادی میکردند و چون موجی بیتوقف، پیش میرفتند. یکباره وسط بازی با یکی از فریادهای "ایران" که از آنطرف شنیدم، "مردم" را فهمیدم. جا خوردم! انگاری یک آن توانستم چهرۀ یک نفر را ببینم؛ یک نفر که آشنا بود. قبلاً خیلی دیده بودمش. صدایش را هم زیاد شنیده بودم. هم اینجا توی امجدیه، هم توی مسجد، هم از حنجرۀ گرفتۀ رادیوی ترانزیستوریام توی خرپشتۀ خانه...»
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
Forwarded from شهرستان ادب
🔻اندیشیدن به ایران از خلال داستان | معرفی رمان #سپاه_گمشده_کمبوجیه اثر #محمدامین_پورحسینقلی
(به قلم #محمدقائم_خانی)
▪️«نویسندهای واقعی، چگونه به ایران میاندیشد؟ منظورم اندیشیدن در قالبهای معمولی که دیگران مشغول به آن هستند نیست، بلکه این پرسش ناظر به خود داستان معنی دارد. پس بهتر است بپرسیم که نویسنده در خلال داستان، چگونه به ایران میاندیشد؟ چنین نویسندهای را میتوان ایرانی خواند، وگرنه که هرداستانی به زبان فارسی، نسبت و قرابتی با ایران ندارد. درحالیکه عموم مردم اینکه نامهای داستان ایرانی باشد یا حداکثر اشارهای به واقعهای آشنا در آن شده باشد را نشانۀ ایرانیبودن یک نوشته میدانند، اما درواقع کدام نویسنده ایرانی است؟ و ایران در کدام داستان حضور دارد؟...»
🔗 ادامه این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
(به قلم #محمدقائم_خانی)
▪️«نویسندهای واقعی، چگونه به ایران میاندیشد؟ منظورم اندیشیدن در قالبهای معمولی که دیگران مشغول به آن هستند نیست، بلکه این پرسش ناظر به خود داستان معنی دارد. پس بهتر است بپرسیم که نویسنده در خلال داستان، چگونه به ایران میاندیشد؟ چنین نویسندهای را میتوان ایرانی خواند، وگرنه که هرداستانی به زبان فارسی، نسبت و قرابتی با ایران ندارد. درحالیکه عموم مردم اینکه نامهای داستان ایرانی باشد یا حداکثر اشارهای به واقعهای آشنا در آن شده باشد را نشانۀ ایرانیبودن یک نوشته میدانند، اما درواقع کدام نویسنده ایرانی است؟ و ایران در کدام داستان حضور دارد؟...»
🔗 ادامه این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
Forwarded from شهرستان ادب
🔻بوی شالیزار در پس کوههای شمالی
(یادداشت #محمدامین_پورحسینقلی بر رمان #حوای_سرگردان اثر #محمدقائم_خانی)
▪️«...داستانها سوژههای مهم و بغرنجی را در بر گرفتهاند که نشان میدهد نویسنده دارای دغدغۀ ذهنی فعالی روی آنها بوده است. شاید عمدهترین این دغدغهها مسألۀ سنت در برابر تجدد باشد که هم در داستانهای امروزین این مجموعه و هم در داستانهایی که در دوران قبلتر و دستکم یک تا دو نسل پیشین روایت میشود، به چشم میخورند. همچنین دو عنصر مشترک این مجموعه که اتفاقاً جزء نقاط قوت آن هم محسوب میشود، طبیعت و زن است. انگار دو عنصر بهنحوی در هم تندیده شدهاند. گویی زن و طبیعت هردو یکی هستند؛ همان اندازه دستنیافتنی و بکر با زیبایی وحشی که تجدد با دستاندازی به آن، بزکش میکند، زیباییاش را مصنوعی مینماید و از جلوههای آن میکاهد...»
🔗 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
(یادداشت #محمدامین_پورحسینقلی بر رمان #حوای_سرگردان اثر #محمدقائم_خانی)
▪️«...داستانها سوژههای مهم و بغرنجی را در بر گرفتهاند که نشان میدهد نویسنده دارای دغدغۀ ذهنی فعالی روی آنها بوده است. شاید عمدهترین این دغدغهها مسألۀ سنت در برابر تجدد باشد که هم در داستانهای امروزین این مجموعه و هم در داستانهایی که در دوران قبلتر و دستکم یک تا دو نسل پیشین روایت میشود، به چشم میخورند. همچنین دو عنصر مشترک این مجموعه که اتفاقاً جزء نقاط قوت آن هم محسوب میشود، طبیعت و زن است. انگار دو عنصر بهنحوی در هم تندیده شدهاند. گویی زن و طبیعت هردو یکی هستند؛ همان اندازه دستنیافتنی و بکر با زیبایی وحشی که تجدد با دستاندازی به آن، بزکش میکند، زیباییاش را مصنوعی مینماید و از جلوههای آن میکاهد...»
🔗 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
Forwarded from شهرستان ادب
🔻چرا دیگر چرخ برای ما نمیچرخد؟
(نقد و بررسی رمان #وقتی_خورشید_خوابید نوشتۀ #مجید_اسطیری بهقلم #محمدامین_پورحسینقلی)
▪️«...اسطیری زبان را میشناسد و میداند چگونه با ورزدادن واژگان و تعابیر عامیانه و مفاهیمی که در زبان محاورۀ مردمان یک جامعۀ سنتی وجود دارد، روایت خود را غنی کند و هم آن را دستمایۀ تصویرسازی و شخصیتپردازی اثرش قرار دهد. او بهخوبی واژگانی را در اثرش به خواننده معرفی میکند که بینیاز از ارجاعهای خارج متنی یا زیرنویسهای اضافه، با استفاده از خود داستان، فهمیده میشوند. این اصطلاحها و واژهها و نحوۀ سخنگفتن و گویش شخصیتهای روستا، چنان دلنواز و خوشآهنگ هستند که اگر تنها جنبۀ مثبت رمان را زبان آن بدانیم، همین برای برجستهدانستن اثر کفایت میکند.
وقتی خورشید خوابید، داستانی چند صدایی است و نویسنده، فارغ از نظرگاه شخصی خودش، آنقدری به شخصیتهایی که دیدگاههای متضاد دارند، میدان داده است تا آزادانه و بدون دخل و تصرف نویسنده، نظر خود را بگویند...»
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
(نقد و بررسی رمان #وقتی_خورشید_خوابید نوشتۀ #مجید_اسطیری بهقلم #محمدامین_پورحسینقلی)
▪️«...اسطیری زبان را میشناسد و میداند چگونه با ورزدادن واژگان و تعابیر عامیانه و مفاهیمی که در زبان محاورۀ مردمان یک جامعۀ سنتی وجود دارد، روایت خود را غنی کند و هم آن را دستمایۀ تصویرسازی و شخصیتپردازی اثرش قرار دهد. او بهخوبی واژگانی را در اثرش به خواننده معرفی میکند که بینیاز از ارجاعهای خارج متنی یا زیرنویسهای اضافه، با استفاده از خود داستان، فهمیده میشوند. این اصطلاحها و واژهها و نحوۀ سخنگفتن و گویش شخصیتهای روستا، چنان دلنواز و خوشآهنگ هستند که اگر تنها جنبۀ مثبت رمان را زبان آن بدانیم، همین برای برجستهدانستن اثر کفایت میکند.
وقتی خورشید خوابید، داستانی چند صدایی است و نویسنده، فارغ از نظرگاه شخصی خودش، آنقدری به شخصیتهایی که دیدگاههای متضاد دارند، میدان داده است تا آزادانه و بدون دخل و تصرف نویسنده، نظر خود را بگویند...»
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
Forwarded from شهرستان ادب
🔸«چرا من به آسیموف مدیونم؟»
( به مناسبت زادروز #ایزاک_آسیموف یادداشتی از #محمدامین_پورحسینقلی)
🔹«کمی مانده به نیمهشبِ یکی از روزهای پریشان کرونایی، در میانۀ طغیان موجی از امواج مرگبار کووید-19 در حال گوش دادن به پیام دانشجویم بودم که آخرین اطّلاعات یکی از بیماران را برایم ارسال میکرد تا من با اصلاح آن و تحلیل مجدّد دادهها بررسی کنم که آیا داروی اینترفرون میتواند برای کاهش خطر مرگ در مبتلایان به نوع شدید کووید مؤثّر باشد. حالا یکی از بیماران در گروه کنترل، پس از اتّصال به دستگاه تنفس، چندان دوامی نیاورده بود و دیگر میان ما نبود. در عین حال، در گروه درمان با اینترفرون ظاهراً تعداد مرگها کمتر به نظر میرسید...»
💠 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
( به مناسبت زادروز #ایزاک_آسیموف یادداشتی از #محمدامین_پورحسینقلی)
🔹«کمی مانده به نیمهشبِ یکی از روزهای پریشان کرونایی، در میانۀ طغیان موجی از امواج مرگبار کووید-19 در حال گوش دادن به پیام دانشجویم بودم که آخرین اطّلاعات یکی از بیماران را برایم ارسال میکرد تا من با اصلاح آن و تحلیل مجدّد دادهها بررسی کنم که آیا داروی اینترفرون میتواند برای کاهش خطر مرگ در مبتلایان به نوع شدید کووید مؤثّر باشد. حالا یکی از بیماران در گروه کنترل، پس از اتّصال به دستگاه تنفس، چندان دوامی نیاورده بود و دیگر میان ما نبود. در عین حال، در گروه درمان با اینترفرون ظاهراً تعداد مرگها کمتر به نظر میرسید...»
💠 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
👍1
Forwarded from شهرستان ادب
تالکین چهار پسر داشت و طرفه آنکه برای تربیت آنها از داستان بهره میگرفت. البتّه نه صرفاً مانند بسیاری والدین با خواندن و تعریف کردن داستان، بلکه در سطحی بسیار حرفهایتر و با نگارش داستانهایی اختصاصی برای فرزندانش. شاید باور نکنید امّا رمان «هابیت» اصلاً برای انتشار، نگارش نشده بود. تالکین آن را صرفاً برای چهار پسرش نوشته بود...
متن کامل یادداشت محمدامین پورحسینقلی را از پیوند زیر بخوانید:
https://shahrestanadab.com/Content/ID/12345/
#تالکین
#محمدامین_پورحسینقلی
#ادبیات_فانتزی
@shahrestanadab
متن کامل یادداشت محمدامین پورحسینقلی را از پیوند زیر بخوانید:
https://shahrestanadab.com/Content/ID/12345/
#تالکین
#محمدامین_پورحسینقلی
#ادبیات_فانتزی
@shahrestanadab
👏1