مستضعفین تی‌وی | Mostazafin.TV
9.23K subscribers
2.52K photos
6.16K videos
183 files
3.68K links
🌐 وبسایت
https://www.Mostazafin.TV

ایتا
eitaa.ir/Mostazafin_TV

اینستاگرام
instagram.com/Mostazafin_TV

📺 آپارات
aparat.com/Mostazafin_TV

📲 ارتباط با مدیر کانال:
🆔 @VoiceOfMostazafin
Download Telegram
⭕️ آری چنین است رسم حکومت...


🔵 هيهات كه من سير بخوابم و پيرامونم شكم‌هايى باشد كه از گرسنگى به پشت چسبيده


📃 این چند بند از نامه امام علی(ع) به #عثمان_بن_حنیف را بخوانید. عثمان بن حنیف کسی است که تنها به دلیل همنشینی با #اغنیا و فراموش کردن #گرسنگان این چنین مورد عتاب واقع می‌شود تا آیندگان هم بدانند آن جامعه‌ای به #عدالت_علوی نزدیک‌تر است که زندگی مسئولان و کارگزارانش به ضعیف‌ترین مردم شبیه باشد و فکر رسیدگی به محرومان خواب و خوراک و آسایش را از آنان بگیرد.


🔹ای پسر حنيف، به من گزارش دادند كه مردى از #سرمايه‌داران بصره، تو را به مهمانى خويش فرا خواند و تو به سرعت به سوى آن شتافتى. خوردنى‌هاى رنگارنگ براى تو آوردند و كاسه‌هاى پر از غذا پى در پى جلوى تو نهادند. گمان نمى‌كردم مهمانى مردمى را بپذيرى كه نيازمندانشان با ستم محروم شده، و ثروتمندانشان بر سر سفره دعوت شده‌اند، انديشه كن در كجايى و بر سر كدام سفره مى‌خورى.


🔸آگاه باش امام شما از دنياى خود به دو جامه فرسوده و دو قرص نان رضايت داده است. بدانيد كه شما توانايى چنين كارى را نداريد امّا با پرهيزكارى و تلاش فراوان و پاكدامنى و راستى مرا يارى دهيد. پس سوگند به خدا من از دنياى شما طلا و نقره اى نيندوخته، و از غنيمت‌هاى آن چيزى ذخيره نكرده‌ام، بر دو جامه كهنه‌ام جامه‌اى نيافزودم و از زمين دنيا حتى يك وجب در اختيار نگرفتم و دنياى شما در چشم من از دانه تلخ درخت بلوط ناچيزتر است.


🔹من اگر مى‌خواستم، مى‌توانستم از عسل پاك و از مغز گندم و بافته‌هاى ابريشم براى خود غذا و لباس فراهم آورم، امّا هيهات كه هواى نفس بر من چيره گردد و حرص و طمع مرا وا دارد كه طعام‌هاى لذيذ بر گزينم، در حالى كه در «حجاز» يا «يمامه» كسى باشد كه به قرص نانى نرسد و يا هرگز شكمى سير نخورد يا من سير بخوابم و پيرامونم شكم‌هايى كه از گرسنگى به پشت چسبيده و جگرهاى سوخته وجود داشته باشد، يا چنان باشم كه شاعر گفت: «اين درد تو را بس كه شب را با شكم سير بخوابى و در اطراف تو شكم‌هايى گرسنه و به پشت چسبيده باشند».


🔸آيا به همين رضايت دهم كه مرا امير‌المؤمنين عليه السلام خوانند و در تلخى‌هاى روزگار با مردم شريك نباشم و در سختى‌هاى زندگى الگوى آنان نگردم؟ آفريده نشده‌ام كه غذاهاى لذيذ و پاكيزه مرا سرگرم سازد، چونان حيوان پروارى كه تمام همّت او علف و يا چون حيوان رها شده كه شغلش چريدن و پر كردن شكم بوده و از آينده خود بى خبر است.


🔹آيا سزاوار است كه چرندگان، فراوان بخورند و راحت بخوابند و گله گوسفندان پس از چرا كردن به آغل رو كنند و على نيز [همانند آنان ] از زاد و توشه خود بخورد و استراحت كند؟ چشمش روشن باد كه پس از ساليان دراز، چهارپايان رها شده و گلّه‌هاى گوسفندان را الگو قرار دهد.


🎬 @Mostazafin_TV
⭕️ آری چنین است رسم حکومت...


🔵 هيهات كه من سير بخوابم و پيرامونم شكم‌هايى باشد كه از گرسنگى به پشت چسبيده


◀️ این چند بند از نامه امام علی(ع) به #عثمان_بن_حنیف را بخوانید. عثمان بن حنیف کسی است که تنها به دلیل همنشینی با #اغنیا و فراموش کردن #گرسنگان این چنین مورد عتاب واقع می‌شود تا آیندگان هم بدانند آن جامعه‌ای به #عدالت_علوی نزدیک‌تر است که زندگی مسئولان و کارگزارانش به ضعیف‌ترین مردم شبیه باشد و فکر رسیدگی به محرومان خواب و خوراک و آسایش را از آنان بگیرد.

◀️ خوب است اکنون در آستانه #عید_غدیر و در میانه شور و شعف‌ها و بازار گرم مدح و ثنای آن حضرت - که جز ذکر شجاعت و جنگجوی میدان مبارزه بودن و کسی که شب‌ها را به عبادت و راز و نیاز سپری می‌کرده چیز دیگری از آن امام گفته نمی‌شود - این جملات امام را بخوانیم و در راه و رسم #حکومت_علوی بیاندیشیم:


🔹ای پسر حنيف، به من گزارش دادند كه مردى از #سرمايه‌داران بصره، تو را به مهمانى خويش فرا خواند و تو به سرعت به سوى آن شتافتى. خوردنى‌هاى رنگارنگ براى تو آوردند و كاسه‌هاى پر از غذا پى در پى جلوى تو نهادند. گمان نمى‌كردم مهمانى مردمى را بپذيرى كه نيازمندانشان با ستم محروم شده، و ثروتمندانشان بر سر سفره دعوت شده‌اند، انديشه كن در كجايى و بر سر كدام سفره مى‌خورى.


🔸آگاه باش امام شما از دنياى خود به دو جامه فرسوده و دو قرص نان رضايت داده است. بدانيد كه شما توانايى چنين كارى را نداريد امّا با پرهيزكارى و تلاش فراوان و پاكدامنى و راستى مرا يارى دهيد.


🔹پس سوگند به خدا من از دنياى شما طلا و نقره اى نيندوخته، و از غنيمت‌هاى آن چيزى ذخيره نكرده‌ام، بر دو جامه كهنه‌ام جامه‌اى نيافزودم و از زمين دنيا حتى يك وجب در اختيار نگرفتم و دنياى شما در چشم من از دانه تلخ درخت بلوط ناچيزتر است.


🔸من اگر مى‌خواستم، مى‌توانستم از عسل پاك و از مغز گندم و بافته‌هاى ابريشم براى خود غذا و لباس فراهم آورم، امّا هيهات كه هواى نفس بر من چيره گردد و حرص و طمع مرا وا دارد كه طعام‌هاى لذيذ بر گزينم، در حالى كه در «حجاز» يا «يمامه» كسى باشد كه به قرص نانى نرسد و يا هرگز شكمى سير نخورد يا من سير بخوابم و پيرامونم شكم‌هايى كه از گرسنگى به پشت چسبيده و جگرهاى سوخته وجود داشته باشد...


🔹آيا به همين رضايت دهم كه مرا امير‌المؤمنين عليه السلام خوانند و در تلخى‌هاى روزگار با مردم شريك نباشم و در سختى‌هاى زندگى الگوى آنان نگردم؟...


🔸آيا سزاوار است كه چرندگان، فراوان بخورند و راحت بخوابند و گله گوسفندان پس از چرا كردن به آغل رو كنند و على نيز [همانند آنان ] از زاد و توشه خود بخورد و استراحت كند؟ چشمش روشن باد كه پس از ساليان دراز، چهارپايان رها شده و گلّه‌هاى گوسفندان را الگو قرار دهد.


🎬 @Mostazafin_TV
⭕️ آری چنین است رسم حکومت...


🔵 هيهات كه من سير بخوابم و پيرامونم شكم‌هايى باشد كه از گرسنگى به پشت چسبيده


◀️ این چند بند از نامه امام علی(ع) به #عثمان_بن_حنیف را بخوانید. عثمان بن حنیف کسی است که تنها به دلیل همنشینی با #اغنیا و فراموش کردن #گرسنگان این چنین مورد عتاب واقع می‌شود تا آیندگان هم بدانند آن جامعه‌ای به #عدالت_علوی نزدیک‌تر است که زندگی مسئولان و کارگزارانش به ضعیف‌ترین مردم شبیه باشد و فکر رسیدگی به محرومان خواب و خوراک و آسایش را از آنان بگیرد.

◀️ خوب است اکنون در آستانه #عید_غدیر و در میانه شور و شعف‌ها و بازار گرم مدح و ثنای آن حضرت - که جز ذکر شجاعت و جنگجوی میدان مبارزه بودن و کسی که شب‌ها را به عبادت و راز و نیاز سپری می‌کرده چیز دیگری از آن امام گفته نمی‌شود - این جملات امام را بخوانیم و در راه و رسم #حکومت_علوی بیاندیشیم:


🔹ای پسر حنيف، به من گزارش دادند كه مردى از #سرمايه‌داران بصره، تو را به مهمانى خويش فرا خواند و تو به سرعت به سوى آن شتافتى. خوردنى‌هاى رنگارنگ براى تو آوردند و كاسه‌هاى پر از غذا پى در پى جلوى تو نهادند. گمان نمى‌كردم مهمانى مردمى را بپذيرى كه نيازمندانشان با ستم محروم شده، و ثروتمندانشان بر سر سفره دعوت شده‌اند، انديشه كن در كجايى و بر سر كدام سفره مى‌خورى.


🔸آگاه باش امام شما از دنياى خود به دو جامه فرسوده و دو قرص نان رضايت داده است. بدانيد كه شما توانايى چنين كارى را نداريد امّا با پرهيزكارى و تلاش فراوان و پاكدامنى و راستى مرا يارى دهيد.


🔹پس سوگند به خدا من از دنياى شما طلا و نقره اى نيندوخته، و از غنيمت‌هاى آن چيزى ذخيره نكرده‌ام، بر دو جامه كهنه‌ام جامه‌اى نيافزودم و از زمين دنيا حتى يك وجب در اختيار نگرفتم و دنياى شما در چشم من از دانه تلخ درخت بلوط ناچيزتر است.


🔸من اگر مى‌خواستم، مى‌توانستم از عسل پاك و از مغز گندم و بافته‌هاى ابريشم براى خود غذا و لباس فراهم آورم، امّا هيهات كه هواى نفس بر من چيره گردد و حرص و طمع مرا وا دارد كه طعام‌هاى لذيذ بر گزينم، در حالى كه در «حجاز» يا «يمامه» كسى باشد كه به قرص نانى نرسد و يا هرگز شكمى سير نخورد يا من سير بخوابم و پيرامونم شكم‌هايى كه از گرسنگى به پشت چسبيده و جگرهاى سوخته وجود داشته باشد...


🔹آيا به همين رضايت دهم كه مرا امير‌المؤمنين عليه السلام خوانند و در تلخى‌هاى روزگار با مردم شريك نباشم و در سختى‌هاى زندگى الگوى آنان نگردم؟...


🔸آيا سزاوار است كه چرندگان، فراوان بخورند و راحت بخوابند و گله گوسفندان پس از چرا كردن به آغل رو كنند و على نيز [همانند آنان ] از زاد و توشه خود بخورد و استراحت كند؟ چشمش روشن باد كه پس از ساليان دراز، چهارپايان رها شده و گلّه‌هاى گوسفندان را الگو قرار دهد.


🎬 @Mostazafin_TV