یادداشت
«تجمع کشاورزان اصفهان: آزمایشگاه مطالعات اجتماعی»
پیوست ۱:
عکسهایی از تجمع اعتراضی کشاورزان اصفهانی
عکسها از: محسنحسام مظاهری
۱۴۰۰/۰۹/۰۲
@mohsenhesammazaheri
«تجمع کشاورزان اصفهان: آزمایشگاه مطالعات اجتماعی»
پیوست ۱:
عکسهایی از تجمع اعتراضی کشاورزان اصفهانی
عکسها از: محسنحسام مظاهری
۱۴۰۰/۰۹/۰۲
@mohsenhesammazaheri
دین، فرهنگ، جامعه | محسنحسام مظاهری
🔸تجمع کشاورزان اصفهان: آزمایشگاه مطالعات اجتماعی🔸 ✍️محسنحسام مظاهری امروز بعدازظهر دوباره به تجمع کشاورزان سر زدم، برای تکمیل مشاهدات قبلی. برخی از مشاهداتم اینها بود: 🔻بعد از حدود سه هفته و با وجود بارانی و سرد بودن برخی از روزهای اخیر، کماکان تجمع…
Audio
[www.DarvishMusic.Com]
یادداشت «تجمع کشاورزان اصفهان: آزمایشگاه مطالعات اجتماعی»
پیوست ۲:
ترانهی «زایندهرود» با صدای شاهرخ
نمونهای از تولیدات عامهپسند در موضوع آب و از مواد تبلیغاتی تجمع کشاورزان اصفهانی
۱۴۰۰/۰۹/۰۲
@mohsenhesammazaheri
پیوست ۲:
ترانهی «زایندهرود» با صدای شاهرخ
نمونهای از تولیدات عامهپسند در موضوع آب و از مواد تبلیغاتی تجمع کشاورزان اصفهانی
۱۴۰۰/۰۹/۰۲
@mohsenhesammazaheri
Forwarded from البساتین | محمدرضا معینی
⚫️
🔸بر اساس خبر منتشر شده، پروفسور جوزف فاناس، پژوهشگر برجسته و باسابقه تاریخ کلام اسلامی و استاد بازنشسته دانشگاه توبینگن، یکشنبه گذشته (۲۰ نوامبر ۲۰۲۱) از دنیا رفته است.
🔸پژوهشهای ارزشمند فاناس درباره تاریخ کلام اسلامی در قرون متقدم اگرچه خالی از خلل نیست، اما بسیار آموزنده و پر فائده است و مراجعه به آن بر هر پژوهشگر اندیشه اسلامی ضروری است.
🔸جای تأسف است که پس از حدود سی سال از نگارش کتاب «جامعه و کلام در قرن دوم و سوم هجری» هنوز ترجمه کامل این اثر مرجع به فارسی دستیاب نیست (بنگرید).
🔸گذشته از این کتاب، سایر آثار او از جمله مجموعه سه جلدی «یادداشتهای کوتاه» او که در سال ۲۰۱۸ توسط انتشارات بریل منتشر شده، کتاب «یکی و دیگران» در باب ادبیات ملل و نحل و کتاب «شکوفایی علم کلام اسلامی» برای همه پژوهشگران تاریخ اندیشه اسلامی در قرون متقدم شایسته توجه است.
#البساتین
@AlBasatin
🔸بر اساس خبر منتشر شده، پروفسور جوزف فاناس، پژوهشگر برجسته و باسابقه تاریخ کلام اسلامی و استاد بازنشسته دانشگاه توبینگن، یکشنبه گذشته (۲۰ نوامبر ۲۰۲۱) از دنیا رفته است.
🔸پژوهشهای ارزشمند فاناس درباره تاریخ کلام اسلامی در قرون متقدم اگرچه خالی از خلل نیست، اما بسیار آموزنده و پر فائده است و مراجعه به آن بر هر پژوهشگر اندیشه اسلامی ضروری است.
🔸جای تأسف است که پس از حدود سی سال از نگارش کتاب «جامعه و کلام در قرن دوم و سوم هجری» هنوز ترجمه کامل این اثر مرجع به فارسی دستیاب نیست (بنگرید).
🔸گذشته از این کتاب، سایر آثار او از جمله مجموعه سه جلدی «یادداشتهای کوتاه» او که در سال ۲۰۱۸ توسط انتشارات بریل منتشر شده، کتاب «یکی و دیگران» در باب ادبیات ملل و نحل و کتاب «شکوفایی علم کلام اسلامی» برای همه پژوهشگران تاریخ اندیشه اسلامی در قرون متقدم شایسته توجه است.
#البساتین
@AlBasatin
Forwarded from راهیانه
♦️پیامی که رسید♦️
(چگونه جامعهی ایران به سمت ِ پختگی میرود؟)
▪️برخی قابها، زبان ِ زمانهاند. کوتاه و بریدهاند اما داستانی عظیم دارند. تاریخی را روایت میکنند. حالِ جامعهای را بازمیگویند. این را قبلاً هم نوشتهبودم.
▪️قاب ِ کوتاه ِ سه دقیقه و پنجاه و هفت ثانیهای گفتگوی کشاورز ِ گمنام ِ اصفهانی با طلبهی جوان، از این قابهای خاص لست. یک هفته است که هر روز، چندین بار آن را دیدهام و حیرتم کم نشدهاست. چقدر غنی است این سه دقیقه و پنجاه و هفت ثانیه. چقدر حرف دارد. چقدر روایتگر تاریخ است. چقدر ما و داستان ما و اینجا و اکنون ما و دردهای ما و مسیری که آمدهایم و صد و اندی سال پس از مشروطه را ذره، ذره روایت میکند. چقدر سنگین است این سه دقیقه و پنجاه و هفت ثانبه.
▪️سال 1340 که حسین بروجردی، مرجع عام شیعیان ایران فوت کرد، جمعی از اندیشمندان و فعالان اجتماعی مذهبی ایران جمع شدند و هر کدام درباره آن موقعیت و آن خلاء پس از مرجعیت او نوشتند. کتابچهی کوچک اما مهم «بحثی درباره روحانیت و مرجعیت» که نوعی تأمل عمیق در نسبت دین و جامعه آن زمانه بود. مهدی بازرگان، در آن کتابچه، مقالهای دارد با عنوان «انتظار مردم از مراجع». در آنجا، بازرگان، شاید برای نخستین بار، مفهوم «انتظارات اجتماعی از نهاد دین» را صورتبندی میکند.
▪️از بحث بازرگان در 1341، همواره روشنفکری دینی و اصلاحگرایان اجتماعی، تلاش کردهاند دین را نسبت به مسائل اجتماعی پاسخگو کنند. از دین، چه متن دینی، چه نهاد دین و چه دینداران، بخواهند که در جهت رستگاری "این جهانی" جامعه بکوشند. از دین خواسته اند که دکان و دستگاه نباشد. از دین خواستهاند که فقر و تبعیض و استبداد و استعمار و بیکاری مردم برایش مهم باشد. از دین خواستهاند که توانش را برای بهبود زندگی مردم به کار بگیرد. اما این خواسته، خواستهای نخبگانی بود. صاحبان این صدا، غالباً روشنفکران دینی و اصلاحگرایان درون و بیرون حوزه بودند. جامعه اما غالباً دنبالهروی نهاد دین بود.
▪️انقلاب شد. بخشی قابل توجه از حوزویان، در مصدر قدرت قرار گرفتند. حالا دین و دنیا به هم پیوند خوردهبود. وقت ِ نشان دادن کارآیی دین در اداره جامعه بود. کارآیی در بهتر کردن زندگی کردم. سررسید ِ نقد کردن ِ وعدهها.
▪️برای من، صدای این کشاورز ِ گمنام ِ اصفهانی، طنین تمام ِ صدای مصلحان دینی از سیدجمال تا سروش را دارد. کلماتش، انگار از حلق یک تاریخ ِ تلاش برای پاسخگو کردن نهاد دین برمیآید. مطالبهاش، مطالبهی آب و زایندهرود و اصفهان نیست. مطالبهاش، لحناش، مثالهایش، پختگیاش، پختگی یک فرد تنها نیست. او، شاید بیآنکه خود بداند، محصول یک تاریخ ِ صدساله از فداکاری و مطالبه و تحمل رنج و تکفیر و داغ و درفش و تنهایی است: من در صدای او و در مطالبات به غایت منطقی و عمیق او، جامعهای را میبینم که صد سال بعد، در اعماقش، در روستاهای اصفهان، پیام ِ جان ِ شیدای سیدجمال بر بستر مرگ و ملکالمتکلیمن در سیاهچال و میرزاحسن رشدیهی بغض کرده در برابر مدرسههای آتش گرفتهاش را شنیده، پذیرفته و حالا از آن خود کردهاست.
▪️به مطالبات این کشاورز سادهی اصفهانی یکبار دیگر گوش کنید! صداهای سایر مطالبات ِ بیچهرههای پشت دوربین را بشنوید: دغدغهی قلبی برای محیط زیست، مسوولیت اجتماعی دین، انسانیتی فراتر از مرز ادیان، فایدهی اجتماعی دین، نقد ِ بلای ِ دروغ و سرطان ِ ریا، فریاد بر نابرابری، ... آشنا نیست؟ اینها عناوین ِ غریوهای مصلحان اجتماعی ِ این صدساله نیستند که اینک از زبان این مردمان ِ شریف ِ بیادعا جاری میشوند؟
▪️حاکمیت بشنود، یا نشنود. بتاراند یا بپذیرد. در بند کند یا به آغوش کشد. این مسأله نیست. بازی بزرگ این نیست. بازی بزرگ، قد کشیدن ِ آن جامعهای است که فقط در صد سال، پیام ِ فداکاران ِ پاکباختهاش را شنیده، پسندیده و امروز در خیابان، مطالبهاش میکند. این جامعه، عقب نمیرود. نمیماند. تسلیم نمیشود. جامعه پیش رفته. عُرف، قد کشیده. حاکماناند که جا ماندهاند. و درس تاریخ این است: صدای ِ حاکمان بلندتر، اما عمر ِ جامعه، بسی درازتر است. همین است منطق "وراثت مستضعفین بر زمین": جامعه است که میماند.
▪️این گفتگوی کوتاه را باید بر مزار سیدجمال و صوراسرافیل و ستارخان و طالقانی و شریعتی و توران میرهادی و شاملو پخش کرد و دستمریزاد گفت. هفتهی دیگر، ارائهای در دانشگاهم در سوئیس دارم دربارهی «اسلام اجتماعی». این قاب عجیب تاریخی را زیرنویس انگلیسی کردم. بحثم را با پخش این سه دقیقه و پنجاه و هفت ثانیهی افتخارآمیز آغاز خواهم کرد و خواهم گفت: این است ثمرهی صد سال تلاش ِ مصلحان ِ سرزمین ما. ایران ِ ما. تبار ِ ما. میوههای ثمردادهی امیدهای ما. افتخار ما!
لینک ویدئو:https://aparat.com/v/4lCB2
#جامعه|#روشنا|#ما
@raahiane
ایده نوشتهای مهدی سلیمانیه
(چگونه جامعهی ایران به سمت ِ پختگی میرود؟)
▪️برخی قابها، زبان ِ زمانهاند. کوتاه و بریدهاند اما داستانی عظیم دارند. تاریخی را روایت میکنند. حالِ جامعهای را بازمیگویند. این را قبلاً هم نوشتهبودم.
▪️قاب ِ کوتاه ِ سه دقیقه و پنجاه و هفت ثانیهای گفتگوی کشاورز ِ گمنام ِ اصفهانی با طلبهی جوان، از این قابهای خاص لست. یک هفته است که هر روز، چندین بار آن را دیدهام و حیرتم کم نشدهاست. چقدر غنی است این سه دقیقه و پنجاه و هفت ثانیه. چقدر حرف دارد. چقدر روایتگر تاریخ است. چقدر ما و داستان ما و اینجا و اکنون ما و دردهای ما و مسیری که آمدهایم و صد و اندی سال پس از مشروطه را ذره، ذره روایت میکند. چقدر سنگین است این سه دقیقه و پنجاه و هفت ثانبه.
▪️سال 1340 که حسین بروجردی، مرجع عام شیعیان ایران فوت کرد، جمعی از اندیشمندان و فعالان اجتماعی مذهبی ایران جمع شدند و هر کدام درباره آن موقعیت و آن خلاء پس از مرجعیت او نوشتند. کتابچهی کوچک اما مهم «بحثی درباره روحانیت و مرجعیت» که نوعی تأمل عمیق در نسبت دین و جامعه آن زمانه بود. مهدی بازرگان، در آن کتابچه، مقالهای دارد با عنوان «انتظار مردم از مراجع». در آنجا، بازرگان، شاید برای نخستین بار، مفهوم «انتظارات اجتماعی از نهاد دین» را صورتبندی میکند.
▪️از بحث بازرگان در 1341، همواره روشنفکری دینی و اصلاحگرایان اجتماعی، تلاش کردهاند دین را نسبت به مسائل اجتماعی پاسخگو کنند. از دین، چه متن دینی، چه نهاد دین و چه دینداران، بخواهند که در جهت رستگاری "این جهانی" جامعه بکوشند. از دین خواسته اند که دکان و دستگاه نباشد. از دین خواستهاند که فقر و تبعیض و استبداد و استعمار و بیکاری مردم برایش مهم باشد. از دین خواستهاند که توانش را برای بهبود زندگی مردم به کار بگیرد. اما این خواسته، خواستهای نخبگانی بود. صاحبان این صدا، غالباً روشنفکران دینی و اصلاحگرایان درون و بیرون حوزه بودند. جامعه اما غالباً دنبالهروی نهاد دین بود.
▪️انقلاب شد. بخشی قابل توجه از حوزویان، در مصدر قدرت قرار گرفتند. حالا دین و دنیا به هم پیوند خوردهبود. وقت ِ نشان دادن کارآیی دین در اداره جامعه بود. کارآیی در بهتر کردن زندگی کردم. سررسید ِ نقد کردن ِ وعدهها.
▪️برای من، صدای این کشاورز ِ گمنام ِ اصفهانی، طنین تمام ِ صدای مصلحان دینی از سیدجمال تا سروش را دارد. کلماتش، انگار از حلق یک تاریخ ِ تلاش برای پاسخگو کردن نهاد دین برمیآید. مطالبهاش، مطالبهی آب و زایندهرود و اصفهان نیست. مطالبهاش، لحناش، مثالهایش، پختگیاش، پختگی یک فرد تنها نیست. او، شاید بیآنکه خود بداند، محصول یک تاریخ ِ صدساله از فداکاری و مطالبه و تحمل رنج و تکفیر و داغ و درفش و تنهایی است: من در صدای او و در مطالبات به غایت منطقی و عمیق او، جامعهای را میبینم که صد سال بعد، در اعماقش، در روستاهای اصفهان، پیام ِ جان ِ شیدای سیدجمال بر بستر مرگ و ملکالمتکلیمن در سیاهچال و میرزاحسن رشدیهی بغض کرده در برابر مدرسههای آتش گرفتهاش را شنیده، پذیرفته و حالا از آن خود کردهاست.
▪️به مطالبات این کشاورز سادهی اصفهانی یکبار دیگر گوش کنید! صداهای سایر مطالبات ِ بیچهرههای پشت دوربین را بشنوید: دغدغهی قلبی برای محیط زیست، مسوولیت اجتماعی دین، انسانیتی فراتر از مرز ادیان، فایدهی اجتماعی دین، نقد ِ بلای ِ دروغ و سرطان ِ ریا، فریاد بر نابرابری، ... آشنا نیست؟ اینها عناوین ِ غریوهای مصلحان اجتماعی ِ این صدساله نیستند که اینک از زبان این مردمان ِ شریف ِ بیادعا جاری میشوند؟
▪️حاکمیت بشنود، یا نشنود. بتاراند یا بپذیرد. در بند کند یا به آغوش کشد. این مسأله نیست. بازی بزرگ این نیست. بازی بزرگ، قد کشیدن ِ آن جامعهای است که فقط در صد سال، پیام ِ فداکاران ِ پاکباختهاش را شنیده، پسندیده و امروز در خیابان، مطالبهاش میکند. این جامعه، عقب نمیرود. نمیماند. تسلیم نمیشود. جامعه پیش رفته. عُرف، قد کشیده. حاکماناند که جا ماندهاند. و درس تاریخ این است: صدای ِ حاکمان بلندتر، اما عمر ِ جامعه، بسی درازتر است. همین است منطق "وراثت مستضعفین بر زمین": جامعه است که میماند.
▪️این گفتگوی کوتاه را باید بر مزار سیدجمال و صوراسرافیل و ستارخان و طالقانی و شریعتی و توران میرهادی و شاملو پخش کرد و دستمریزاد گفت. هفتهی دیگر، ارائهای در دانشگاهم در سوئیس دارم دربارهی «اسلام اجتماعی». این قاب عجیب تاریخی را زیرنویس انگلیسی کردم. بحثم را با پخش این سه دقیقه و پنجاه و هفت ثانیهی افتخارآمیز آغاز خواهم کرد و خواهم گفت: این است ثمرهی صد سال تلاش ِ مصلحان ِ سرزمین ما. ایران ِ ما. تبار ِ ما. میوههای ثمردادهی امیدهای ما. افتخار ما!
لینک ویدئو:https://aparat.com/v/4lCB2
#جامعه|#روشنا|#ما
@raahiane
ایده نوشتهای مهدی سلیمانیه
آپارات - سرویس اشتراک ویدیو
گفتگو
Forwarded from راوی
🌐درگذشت آخرین بازمانده فقیه-فیلسوفهای تهران
راوی #حوزه:
آیتالله سید رضی شیرازی؛ نواده میرزای شیرازی (صاحب فتوای تحریم تنباکو) و فقیه و حکیم شهیر حوزه تهران ساعاتی پیش در سن 93 سالگی درگذشت. وی پس از آیتالله ضیاءآبادی و آیتالله شریعتمداری، سومین فقیه برجسته پایتخت است که در یک سال اخیر از دنیا رفته است.
مرحوم سید رضی شیرازی؛ نتیجه پسری میرزای شیرازی بزرگ و نوه دختری آیتالله شیخ محمدکاظم شیرازی (از فقهای بزرگ نجف) بود. وی در نجف به دنیا آمد و تحصیلات خود را در شهرهای نجف و تهران گذراند. او حتی در نجف زبان فرانسوی را تا حد زیادی آموخت. استادان بزرگ فلسفه حوزه تهران همچون آیات شیخ ابوالحسن شعرانی، سید ابوالحسن رفیعی قزوینی، میرزا مهدی الهی قمشهای و فاضل تونی و نیز استادان بزرگ فقه حوزه نجف همچون آیات شیخ کاظم شیرازی، سید ابوالقاسم خویی و شیخ حسین حلی از استادان مطرح سید رضی شیرازی بودند.
آیتالله سید رضی شیرازی سالها در مدرسه سپهسالار تهران (دانشگاه مطهری فعلی) به تدریس شرح منظومه پرداخت. در دوره دستگیری آیتالله طالقانی توسط ساواک، آقا رضی به جای ایشان درس میداد و حقالتدریس را نیز به خانواده مرحوم طالقانی میپرداخت. در سال 1339 آیتاللهالعظمی بروجردی، آقا رضی را به همراه آقایان شهابی و شهرستانی بهنمایندگی از خود جهت شرکت در کنگره بینالمللی بیتالمقدس به اردن فرستاد. مدتی بعد آیتالله دکتر مهدی حائری یزدی برای تحصیل به خارج از کشور رفت و آقا رضی به درخواست دکتر حائری و به جای ایشان در دانشکده الهیات دانشگاه تهران تدریس میکرد. در سال 1343 سید رضی و برخی دیگر از اساتید دانشگاه تهران از جمله استاد مطهری، صدر بلاغی و سید مرتضی جزایری به دلیل مواضع و فعالیتهای انتقادی سیاسی از دانشگاه اخراج شدند.
مرحوم شیرازی از سال 1344 به مسجد شفاء در محله یوسفآباد تهران رفت و به اقامه نماز و برگزاری جلسات اصول عقائد برای مردم و نیز تدریس دروس سطح و خارج به طلاب مشغول شد. وی اگرچه از منتقدان حکومت پهلوی بود، ولی پس از انقلاب تمایلی به پذیرش مناصب رسمی نداشت. با این حال در برخی مطبوعات، از وی به عنوان رییس کمیته انقلاب اسلامی منطقه یوسفآباد نام برده شد و همین بهانه به دست گروه فرقان داد تا ایشان را در تیر ماه سال 1358 هدف ترور قرار دهد که البته نافرجام ماند.
الإسفار عن الأسفار، درسهایی از شرح منظومه، زلال حکمت و نگاه ناب از جمله آثار مکتوب مرحوم شیرازی است. وی همچنین فعالیت تبلیغی فراوانی داشت و علاوه بر سفرهای تبلیغی، در راهنمایی پیروان دیگر ادیان و آیینها به اسلام نقش پررنگی داشت. او همچنین بر تقویت حوزه نجف تأکید میکرد و آن را به سود ایران نیز میدانست. وی از همین رو مؤمنان را به تقلید از آیتاللهالعظمی سیستانی راهنمایی میکرد.
@rawinews
راوی #حوزه:
آیتالله سید رضی شیرازی؛ نواده میرزای شیرازی (صاحب فتوای تحریم تنباکو) و فقیه و حکیم شهیر حوزه تهران ساعاتی پیش در سن 93 سالگی درگذشت. وی پس از آیتالله ضیاءآبادی و آیتالله شریعتمداری، سومین فقیه برجسته پایتخت است که در یک سال اخیر از دنیا رفته است.
مرحوم سید رضی شیرازی؛ نتیجه پسری میرزای شیرازی بزرگ و نوه دختری آیتالله شیخ محمدکاظم شیرازی (از فقهای بزرگ نجف) بود. وی در نجف به دنیا آمد و تحصیلات خود را در شهرهای نجف و تهران گذراند. او حتی در نجف زبان فرانسوی را تا حد زیادی آموخت. استادان بزرگ فلسفه حوزه تهران همچون آیات شیخ ابوالحسن شعرانی، سید ابوالحسن رفیعی قزوینی، میرزا مهدی الهی قمشهای و فاضل تونی و نیز استادان بزرگ فقه حوزه نجف همچون آیات شیخ کاظم شیرازی، سید ابوالقاسم خویی و شیخ حسین حلی از استادان مطرح سید رضی شیرازی بودند.
آیتالله سید رضی شیرازی سالها در مدرسه سپهسالار تهران (دانشگاه مطهری فعلی) به تدریس شرح منظومه پرداخت. در دوره دستگیری آیتالله طالقانی توسط ساواک، آقا رضی به جای ایشان درس میداد و حقالتدریس را نیز به خانواده مرحوم طالقانی میپرداخت. در سال 1339 آیتاللهالعظمی بروجردی، آقا رضی را به همراه آقایان شهابی و شهرستانی بهنمایندگی از خود جهت شرکت در کنگره بینالمللی بیتالمقدس به اردن فرستاد. مدتی بعد آیتالله دکتر مهدی حائری یزدی برای تحصیل به خارج از کشور رفت و آقا رضی به درخواست دکتر حائری و به جای ایشان در دانشکده الهیات دانشگاه تهران تدریس میکرد. در سال 1343 سید رضی و برخی دیگر از اساتید دانشگاه تهران از جمله استاد مطهری، صدر بلاغی و سید مرتضی جزایری به دلیل مواضع و فعالیتهای انتقادی سیاسی از دانشگاه اخراج شدند.
مرحوم شیرازی از سال 1344 به مسجد شفاء در محله یوسفآباد تهران رفت و به اقامه نماز و برگزاری جلسات اصول عقائد برای مردم و نیز تدریس دروس سطح و خارج به طلاب مشغول شد. وی اگرچه از منتقدان حکومت پهلوی بود، ولی پس از انقلاب تمایلی به پذیرش مناصب رسمی نداشت. با این حال در برخی مطبوعات، از وی به عنوان رییس کمیته انقلاب اسلامی منطقه یوسفآباد نام برده شد و همین بهانه به دست گروه فرقان داد تا ایشان را در تیر ماه سال 1358 هدف ترور قرار دهد که البته نافرجام ماند.
الإسفار عن الأسفار، درسهایی از شرح منظومه، زلال حکمت و نگاه ناب از جمله آثار مکتوب مرحوم شیرازی است. وی همچنین فعالیت تبلیغی فراوانی داشت و علاوه بر سفرهای تبلیغی، در راهنمایی پیروان دیگر ادیان و آیینها به اسلام نقش پررنگی داشت. او همچنین بر تقویت حوزه نجف تأکید میکرد و آن را به سود ایران نیز میدانست. وی از همین رو مؤمنان را به تقلید از آیتاللهالعظمی سیستانی راهنمایی میکرد.
@rawinews
Forwarded from انجمن علمی دینپژوهی ایران
💠 انجمن دین پژوهی ایران بستهٔ دوم برنامههای خود را تقدیم میکند:
سخنرانیهای پاییز و زمستان ۱۴۰۰
⭕️ نشست نخست:
«تفسیر نویافته خواجه عبدالله انصاری: متنی بنیادگرایانه یا اثری صوفیانه؟»
سخنران: مرتضی کریمی نیا
عضو هیئت علمی بنیاد دائره المعارف اسلامی
زمان: یکشنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۰
⭕️ نشست دوم:
«دین و هنر: نظریه محاکات»
سخنران: امیر مازیار
عضو هیئت علمی دانشگاه هنر
زمان: یکشنبه ۱۱ دی ۱۴۰۰
⭕️ نشست سوم: The Meaning-conferring Role of Religion in a Secular age
سخنران: چارلز تیلور
استاد برجسته فلسفه، دانشگاه مک گیل، کانادا
زمان: یکشنبه ۱۰ بهمن ۱۴۰۰
🕕 تمام سخنرانیها آنلاین است و در ساعت ۱۸ روز یکشنبه آغاز میشود
🔗 لینک ورود:
https://www.skyroom.online/ch/mmfallah/iars
نیاز به نصب هیچ برنامهای نیست. کافی است روی لینک بزنید و سپس گزینهٔ مهمان را انتخاب کنید.
💢 @IranianARS
سخنرانیهای پاییز و زمستان ۱۴۰۰
⭕️ نشست نخست:
«تفسیر نویافته خواجه عبدالله انصاری: متنی بنیادگرایانه یا اثری صوفیانه؟»
سخنران: مرتضی کریمی نیا
عضو هیئت علمی بنیاد دائره المعارف اسلامی
زمان: یکشنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۰
⭕️ نشست دوم:
«دین و هنر: نظریه محاکات»
سخنران: امیر مازیار
عضو هیئت علمی دانشگاه هنر
زمان: یکشنبه ۱۱ دی ۱۴۰۰
⭕️ نشست سوم: The Meaning-conferring Role of Religion in a Secular age
سخنران: چارلز تیلور
استاد برجسته فلسفه، دانشگاه مک گیل، کانادا
زمان: یکشنبه ۱۰ بهمن ۱۴۰۰
🕕 تمام سخنرانیها آنلاین است و در ساعت ۱۸ روز یکشنبه آغاز میشود
🔗 لینک ورود:
https://www.skyroom.online/ch/mmfallah/iars
نیاز به نصب هیچ برنامهای نیست. کافی است روی لینک بزنید و سپس گزینهٔ مهمان را انتخاب کنید.
💢 @IranianARS
از نمایش دینی تا دینِ نمایشی
«با اوصافی که گفته شد، چشمانداز چهارساله یا هشتسالهی پیش رو در حوزهی امور مذهبی احتمالاً چنین است: ادبیات مذهبی در گفتار رسمی دولتمردان و مدیران نظام غلظت خواهد یافت؛ مداحان و دیگر چهرههای مذهبی در عرصهی سیاست عمومی حضور پررنگتری خواهند داشت؛ روند فربهی مناسکی تشدید خواهد شد و...»
این جملات را سوم تیر امسال چند روز پس از انتخابات ریاستجمهوری نوشتم؛ در یادداشت «دولت دینی رییسی و روند عرفیشدن جامعهی ایرانی».
و حالا تحقق این پیشبینیها و نشانههای «عصر جدید» به تدریج آشکار میشود: عصر غلبه دین نمایش. از درج شرکت در پیادهروی اربعین در رزومه وزیر آموزش و پرورش تا نمازخواندن نماینده مجلس وسط جلسهی رسمی و تا غلظت بالای ادبیات مذهبی در گفتار دولتمردان و دیگر مسئولان.
تا اطلاع ثانوی، قاعده همین است: هرچه تظاهر و نمایش دینداری غلیظتر، راه ترفیع در سیستمی که نمایشپسند و ظاهربین است، هموارتر و سرعت رشد شتابانتر.
جامعه هم کمکم باید به شرایط جدید و ادبیات جدید و این نمایشهای جدید عادت کند.
https://t.iss.one/mohsenhesammazaheri/3009
۱۴۰۰/۰۹/۱۹
@mohsenhesammazaheri
«با اوصافی که گفته شد، چشمانداز چهارساله یا هشتسالهی پیش رو در حوزهی امور مذهبی احتمالاً چنین است: ادبیات مذهبی در گفتار رسمی دولتمردان و مدیران نظام غلظت خواهد یافت؛ مداحان و دیگر چهرههای مذهبی در عرصهی سیاست عمومی حضور پررنگتری خواهند داشت؛ روند فربهی مناسکی تشدید خواهد شد و...»
این جملات را سوم تیر امسال چند روز پس از انتخابات ریاستجمهوری نوشتم؛ در یادداشت «دولت دینی رییسی و روند عرفیشدن جامعهی ایرانی».
و حالا تحقق این پیشبینیها و نشانههای «عصر جدید» به تدریج آشکار میشود: عصر غلبه دین نمایش. از درج شرکت در پیادهروی اربعین در رزومه وزیر آموزش و پرورش تا نمازخواندن نماینده مجلس وسط جلسهی رسمی و تا غلظت بالای ادبیات مذهبی در گفتار دولتمردان و دیگر مسئولان.
تا اطلاع ثانوی، قاعده همین است: هرچه تظاهر و نمایش دینداری غلیظتر، راه ترفیع در سیستمی که نمایشپسند و ظاهربین است، هموارتر و سرعت رشد شتابانتر.
جامعه هم کمکم باید به شرایط جدید و ادبیات جدید و این نمایشهای جدید عادت کند.
https://t.iss.one/mohsenhesammazaheri/3009
۱۴۰۰/۰۹/۱۹
@mohsenhesammazaheri
🔸نماز بارانی که قضا شد🔸
(در حاشیهی مراسم اقامهی نماز باران در اصفهان)
✍️ محسنحسام مظاهری
1
بارانخواهی در فرهنگها و جوامعی مانند ایران که بهجهت مختصات اقلیمی همیشه با چالش آب مواجه بودهاند، یک مفهوم آشنا و دیرپاست. مفهومی که زمینهساز پیدایش نمونههای متنوعی از «آیینهای بارانخواهی» ازجمله در ایران پیش از اسلام شده است.
در فرهنگ اسلامی نیز این سنت در «نماز استسقاء» استمرار یافته است. در کتب فقهی و حدیثی آداب و تشریفات مفصل و جالب توجهای برای این نماز ذکر شده است. نظیر سه روز روزهداری مردم، رفتن به بیرون شهر برای اقامهی نماز، وارونکردن لباسها، پابرهنهبودن و دعاخواندن به حالت تضرع. توصیه شده که کودکان و سالمندان و حتی حیوانات تشنه و گرسنه را با خود به بیرون شهر ببرند و حتی کودکان را از مادران جدا کنند. محور مشترک این تشریفات و آداب همان مضطربودن است و نماز باران، درواقع، اجتماع آیینی دیندارانی است که از خشکسالی مضطر شدهاند و به حالت تضرع و انابه، از قدرت غیبی و امر قدسی مدد میجویند.
2
حدود سه هفته، جمع زیادی از کشاورزان شرق اصفهان که این سالها بهجهت شدتگرفتن بحران آب (که آنهم بیش از طبیعت ریشهاش در بیتدبیری و سیاستهای غلط مسئولان است) دچار مشکلات فراوان شدهاند، در بستر خشک زایندهرود تجمع کرده بودند. بعید است مسئلهی آب در اصفهان کسی را بیش از آن کشاورزان و روستاییانی که معیشتشان در گرو آب است، مضطر کرده باشد. اما در طول تحصن، کسی از روحانیون صاحبمنصب و مشخصاً امام جمعههای اصفهان سراغ متحصنان نرفت و با وجود طولانیشدن اجتماع آرام و مدنی کشاورزان صدایشان در گوش مقامات روحانی شهر پژواکی نداشت. پایان ماجرا را هم که دیگر همه دیدیم چه شد. همان راهحل آسان و دمدستی همیشگی برای برچیدن و جمعکردن و سرکوب ماجرا. به هر قیمتی که شده.
3
حالا چند روز بعد از پایان اجباری تجمع طبیعیِ آن جماعت مضطر که از قضا گروهیشان در پی اقامه نماز باران بودند اما اجازه نیافتند، چند روزی است در سطح شهر تبلیغات کردهاند که نماز باران خوانده میشود؛ آن هم به امامت امام جمعه شهر! امام جمعهای که سراغ کشاورزان نرفت.
و امروز این نماز نه در بیرون شهر بلکه در گلستان شهدای اصفهان برگزار شد. نمازی که منطقاً باید دو سه هفته قبل با حضور آن جماعت جان به لب رسیده و چه بسا در بستر خشک رود برگزار میشد؛ نه به شکل مدیریتشده و تحت کنترل و با حضور «امت همیشه در صحنه». نمازی که در وقتِ ادا خوانده نشد و امروز قضایش به جا آورده شد.
نمایشیشدن مناسک و تهیشدن از فلسفه و معنایشان یعنی همین. روندی که کارکرد مناسک را هم مختل میسازد و درنهایت اعتقاد مردم به آنها را مخدوش میسازد.
پ.ن.
علاوه بر آنچه گفته شد، انتخاب «گلستان شهدا» که فضایی محدود و با پستی و بلندی بسیار (به جهت سکوهای قبور شهدا) است، برای این مراسم واقعاً عجیب بود. تا چندین خیابان و حتی حاشیهی بزرگراهها ماشین پارک شده بود و مردم به زحمت و سختی خودشان را به محل میرساندند. سؤال اینجاست که اگر بنا بود برخلاف آداب معمول نماز باران، مکانی روباز در داخل شهر انتخاب شود، چرا میدان نقش جهان انتخاب نشده بود که به شکل تاریخی محل برگزاری نمازهای عید و اجتماعات آیینی شهری است؟
https://t.iss.one/mohsenhesammazaheri/3603
@mohsenhesammazaheri
(در حاشیهی مراسم اقامهی نماز باران در اصفهان)
✍️ محسنحسام مظاهری
1
بارانخواهی در فرهنگها و جوامعی مانند ایران که بهجهت مختصات اقلیمی همیشه با چالش آب مواجه بودهاند، یک مفهوم آشنا و دیرپاست. مفهومی که زمینهساز پیدایش نمونههای متنوعی از «آیینهای بارانخواهی» ازجمله در ایران پیش از اسلام شده است.
در فرهنگ اسلامی نیز این سنت در «نماز استسقاء» استمرار یافته است. در کتب فقهی و حدیثی آداب و تشریفات مفصل و جالب توجهای برای این نماز ذکر شده است. نظیر سه روز روزهداری مردم، رفتن به بیرون شهر برای اقامهی نماز، وارونکردن لباسها، پابرهنهبودن و دعاخواندن به حالت تضرع. توصیه شده که کودکان و سالمندان و حتی حیوانات تشنه و گرسنه را با خود به بیرون شهر ببرند و حتی کودکان را از مادران جدا کنند. محور مشترک این تشریفات و آداب همان مضطربودن است و نماز باران، درواقع، اجتماع آیینی دیندارانی است که از خشکسالی مضطر شدهاند و به حالت تضرع و انابه، از قدرت غیبی و امر قدسی مدد میجویند.
2
حدود سه هفته، جمع زیادی از کشاورزان شرق اصفهان که این سالها بهجهت شدتگرفتن بحران آب (که آنهم بیش از طبیعت ریشهاش در بیتدبیری و سیاستهای غلط مسئولان است) دچار مشکلات فراوان شدهاند، در بستر خشک زایندهرود تجمع کرده بودند. بعید است مسئلهی آب در اصفهان کسی را بیش از آن کشاورزان و روستاییانی که معیشتشان در گرو آب است، مضطر کرده باشد. اما در طول تحصن، کسی از روحانیون صاحبمنصب و مشخصاً امام جمعههای اصفهان سراغ متحصنان نرفت و با وجود طولانیشدن اجتماع آرام و مدنی کشاورزان صدایشان در گوش مقامات روحانی شهر پژواکی نداشت. پایان ماجرا را هم که دیگر همه دیدیم چه شد. همان راهحل آسان و دمدستی همیشگی برای برچیدن و جمعکردن و سرکوب ماجرا. به هر قیمتی که شده.
3
حالا چند روز بعد از پایان اجباری تجمع طبیعیِ آن جماعت مضطر که از قضا گروهیشان در پی اقامه نماز باران بودند اما اجازه نیافتند، چند روزی است در سطح شهر تبلیغات کردهاند که نماز باران خوانده میشود؛ آن هم به امامت امام جمعه شهر! امام جمعهای که سراغ کشاورزان نرفت.
و امروز این نماز نه در بیرون شهر بلکه در گلستان شهدای اصفهان برگزار شد. نمازی که منطقاً باید دو سه هفته قبل با حضور آن جماعت جان به لب رسیده و چه بسا در بستر خشک رود برگزار میشد؛ نه به شکل مدیریتشده و تحت کنترل و با حضور «امت همیشه در صحنه». نمازی که در وقتِ ادا خوانده نشد و امروز قضایش به جا آورده شد.
نمایشیشدن مناسک و تهیشدن از فلسفه و معنایشان یعنی همین. روندی که کارکرد مناسک را هم مختل میسازد و درنهایت اعتقاد مردم به آنها را مخدوش میسازد.
پ.ن.
علاوه بر آنچه گفته شد، انتخاب «گلستان شهدا» که فضایی محدود و با پستی و بلندی بسیار (به جهت سکوهای قبور شهدا) است، برای این مراسم واقعاً عجیب بود. تا چندین خیابان و حتی حاشیهی بزرگراهها ماشین پارک شده بود و مردم به زحمت و سختی خودشان را به محل میرساندند. سؤال اینجاست که اگر بنا بود برخلاف آداب معمول نماز باران، مکانی روباز در داخل شهر انتخاب شود، چرا میدان نقش جهان انتخاب نشده بود که به شکل تاریخی محل برگزاری نمازهای عید و اجتماعات آیینی شهری است؟
https://t.iss.one/mohsenhesammazaheri/3603
@mohsenhesammazaheri
Telegram
دین، فرهنگ، جامعه | محسنحسام مظاهری
پیوست:
تصاویری از مراسم اقامه نماز باران در اصفهان
@mohsenhesammazaheri
تصاویری از مراسم اقامه نماز باران در اصفهان
@mohsenhesammazaheri
Forwarded from میراث حرمین و عتبات (احمد خامهیار)
به مناسبت هفته پژوهش، پژوهشکده حج و زیارت برگزار میکند:
نشست علمی
حج پژوهی در جهان امروز؛ مروری بر روندها، اقدامات پژوهشی و آثار جدید
با حضور:
جناب آقای پیمان اسحاقی
سهشنبه ۲۳ آذر ۱۴۰۰
ساعت 10:00 الی 12:00
لینک حضور در نشست:
https://live.hzrc.ac.ir
@miras_hzrc
نشست علمی
حج پژوهی در جهان امروز؛ مروری بر روندها، اقدامات پژوهشی و آثار جدید
با حضور:
جناب آقای پیمان اسحاقی
سهشنبه ۲۳ آذر ۱۴۰۰
ساعت 10:00 الی 12:00
لینک حضور در نشست:
https://live.hzrc.ac.ir
@miras_hzrc
Forwarded from راهیانه
♦️آغوشهای فرامرزی♦️
(همایون شجریان و تقریب ِ فرهنگی)
▪️"برای نزدیکتر شدن ما به یکدیگر در خاورمیانه، کار، کار ِ هنرمندان، ورزشکاران و دانشگاهیان است". این جان ِ کلام چیزی است که از چند سال قبل، به آن رسیدهام. قبلترها و بارها، این ایده را نوشتهام: «حفرهی اجتماعی ِ تقریب» یا آنطور که برادرم محسن حسام مظاهری مینویسد: «تعایُش» و همزیستی.
▪️خلاصهی حرفم این بوده که ما، یعنی مردمان خاورمیانه و شمال افریقا، نیاز داریم که فراتر از مرزهای سیاسی، همدیگر را بشناسیم، به همدیگر نزدیکتر شویم و به روی هم شمشیر نکشیم. سنی به روی شیعه، فارس به روی عرب، تُرک به روی کرد.
▪️به تاریخ معاصر ِ این منطقه که نگاه میکنم، جریانی مذهبی بوده به نام «جریان ِ تقریب». این جریان که چهرههای اصلیاش در مصر کسانی چون شیخ محمد عَبدُه و شیخ شَلتوت و در ایران، محمدتقی قمی و آیتالله بروجردی و محمود طالقانی بودهاند. این چهرهها، همگی از علمای دین بودند. اما واقعیت این است که دیگر نه روحانیت ِ شیعه و نه علمای سنی، مرجعیت ِ پیشین ِ اجتماعی را ندارند. پس دیگر نمیتوانند نقش اصلی را در این نزدیکی ملتها به هم داشتهباشند.
▪️در جهان ِ جدید، نقش اصلی را در نزدیکی ِ ملتها، هنرمندان، ورزشکاران، روشنفکران و دانشگاهیان دارند. آنها هستند که میتوانند قلبهای ملتها را به همدیگر نزدیک کنند. امروز، کاری که فوتبال ِ جذاب ِ محمد صلاح فوتبالیست مصری، صدای زیبای ِ ام ّ کلثوم و نانسی عجرم خواننده و ترجمهی آثار علی شریعتی به ترکی و عربی و غزل ِ محمدکاظم ِ کاظمی افغان میتوانند انجام دهند، از دیدار ِ پاپ و آیتالله سیستانی در نجف هم مهمتر است. آنها هستند که قلبهای ما را در این منطقه به هم پیوند میزنند.
▪️ایرانیای که لطافت ِ صدای مِنشاوی و عبدالباسط عرب و سحر ِ نوای ام کلثوم را شنیده باشد، به روی عرب شمشیر نمیکِشد. آذربایجانی و ارمنی که نواختن ِ ساز ِ دودوک ِ گاسپاریان و عاشیقهای آذری را دوست بدارند، سختتر ماشه را به سوی هم میچکانند.
▪️چند روز قبل، به صورت اتفاقی، کاری درخشان از همایون شجریان را شنیدم. قطعهای با عنوان «شعلهور» با شعری از مولانا. او این قطعه را با هنرمندی پاکستانی به نام نصرت فاتح علیخان اجرا کردهاست. شعر مولانا که خود پل ارتباط ما و ترکیه و افغانستان و تمامی فارسیزبانان است با ترکیب دو نوع موسیقی و در هم تنیدن آن، دقیقاً مصداقی است از «تقریب ِ اجتماعی».
▪️باید چنین همکاریهای مشترکی فراتر از مرزهای بیمعنای سیاسی و فراتر از جهان ِ کوچک ِ سیاست و بیمعنایی ِ دنیای سیاستمداران ِ جهان را قدر دانست و از رخ دادنش، شادمان و مفتخر بود.
▪️اگر مای هنرمند و روشنفکر و ورزشکار چنین کنیم، فردای ِ ما در این منطقه، حتماً روشنتر خواهد بود.
#روشنا|#تقریب_اجتماعی|#هنر
راهیانه|ایدهنوشتهای مهدی سلیمانیه|@raahiane
(همایون شجریان و تقریب ِ فرهنگی)
▪️"برای نزدیکتر شدن ما به یکدیگر در خاورمیانه، کار، کار ِ هنرمندان، ورزشکاران و دانشگاهیان است". این جان ِ کلام چیزی است که از چند سال قبل، به آن رسیدهام. قبلترها و بارها، این ایده را نوشتهام: «حفرهی اجتماعی ِ تقریب» یا آنطور که برادرم محسن حسام مظاهری مینویسد: «تعایُش» و همزیستی.
▪️خلاصهی حرفم این بوده که ما، یعنی مردمان خاورمیانه و شمال افریقا، نیاز داریم که فراتر از مرزهای سیاسی، همدیگر را بشناسیم، به همدیگر نزدیکتر شویم و به روی هم شمشیر نکشیم. سنی به روی شیعه، فارس به روی عرب، تُرک به روی کرد.
▪️به تاریخ معاصر ِ این منطقه که نگاه میکنم، جریانی مذهبی بوده به نام «جریان ِ تقریب». این جریان که چهرههای اصلیاش در مصر کسانی چون شیخ محمد عَبدُه و شیخ شَلتوت و در ایران، محمدتقی قمی و آیتالله بروجردی و محمود طالقانی بودهاند. این چهرهها، همگی از علمای دین بودند. اما واقعیت این است که دیگر نه روحانیت ِ شیعه و نه علمای سنی، مرجعیت ِ پیشین ِ اجتماعی را ندارند. پس دیگر نمیتوانند نقش اصلی را در این نزدیکی ملتها به هم داشتهباشند.
▪️در جهان ِ جدید، نقش اصلی را در نزدیکی ِ ملتها، هنرمندان، ورزشکاران، روشنفکران و دانشگاهیان دارند. آنها هستند که میتوانند قلبهای ملتها را به همدیگر نزدیک کنند. امروز، کاری که فوتبال ِ جذاب ِ محمد صلاح فوتبالیست مصری، صدای زیبای ِ ام ّ کلثوم و نانسی عجرم خواننده و ترجمهی آثار علی شریعتی به ترکی و عربی و غزل ِ محمدکاظم ِ کاظمی افغان میتوانند انجام دهند، از دیدار ِ پاپ و آیتالله سیستانی در نجف هم مهمتر است. آنها هستند که قلبهای ما را در این منطقه به هم پیوند میزنند.
▪️ایرانیای که لطافت ِ صدای مِنشاوی و عبدالباسط عرب و سحر ِ نوای ام کلثوم را شنیده باشد، به روی عرب شمشیر نمیکِشد. آذربایجانی و ارمنی که نواختن ِ ساز ِ دودوک ِ گاسپاریان و عاشیقهای آذری را دوست بدارند، سختتر ماشه را به سوی هم میچکانند.
▪️چند روز قبل، به صورت اتفاقی، کاری درخشان از همایون شجریان را شنیدم. قطعهای با عنوان «شعلهور» با شعری از مولانا. او این قطعه را با هنرمندی پاکستانی به نام نصرت فاتح علیخان اجرا کردهاست. شعر مولانا که خود پل ارتباط ما و ترکیه و افغانستان و تمامی فارسیزبانان است با ترکیب دو نوع موسیقی و در هم تنیدن آن، دقیقاً مصداقی است از «تقریب ِ اجتماعی».
▪️باید چنین همکاریهای مشترکی فراتر از مرزهای بیمعنای سیاسی و فراتر از جهان ِ کوچک ِ سیاست و بیمعنایی ِ دنیای سیاستمداران ِ جهان را قدر دانست و از رخ دادنش، شادمان و مفتخر بود.
▪️اگر مای هنرمند و روشنفکر و ورزشکار چنین کنیم، فردای ِ ما در این منطقه، حتماً روشنتر خواهد بود.
#روشنا|#تقریب_اجتماعی|#هنر
راهیانه|ایدهنوشتهای مهدی سلیمانیه|@raahiane
آپارات - سرویس اشتراک ویدیو
همایون شجریان و نصرت فاتح علی خان - شعله ور