بای‌گان
2 subscribers
89 photos
1 video
97 links
Download Telegram
تمدن‌سازی راه‌کنش سردارپسند ندارد...
می‌گویم: راه حل رفع حساسیت حزب بعث به احیای شعائر شیعی راه دادن اهل سنت سقفی تا علوی در آن‌ها است؛ و مثال موکب‌های سنی فاو را می‌زنم. می‌گوید: منشأ حساسیت بر شعائر شیعی در دمشق سنی‌مذهبی نیست، اموی‌مشربی است؛ دقیق می‌گوید...
بعثی‌ها تا بتوانند خودشان را درگیر دعوای سکولار|مکتبی نمی‌کنند؛ از دمشق به بیروت فشار می‌آورند و این فشار از بیروت به ما در دمشق بار می‌شود، و از دمشق در سطح شیعه‌ی سوریه توزیع می‌شود؛ و به هم‌این راحتی ما گرفتار دعوای شیعی|شیعی می‌شویم...
این یکی به نظر خط قرمز بعثی‌ها نیست اما ازدواج ایرانی‌ها با سوری‌ها هنوز تحمل نمی‌شود؛ و طرف را با نخستین پرواز به طهران پس می‌فرستند. هم‌آن زمان اوج جنگ هم این منع خاص ایرانی‌ها بود و اگر نه از دیگر ملیت‌های مقاومت که داماد سوری‌ها شده‌اند و‌ هم‌این جا ماندگار شده‌اند داریم...
روی تخت دراز بودم اما نخوابیده بودم؛ یک‌چند صدای انفجار از دور آمد. از ذهنم گذشت که اسرائیل دوباره فرودگاه دمشق را زده‌ است. زده بود. این را سید گفت که از لبنان زنگ زده بود که بپرسد: هنوز زینبیه‌یی؟ سید گفت یک نقطه را هم در زینبیه زده‌اند: ساحة البوطي...
‏از یمن تا عراق تا حجاز تا شام و تا ایران این طور به نظر می‌رسد که سنی‌ها دندان‌های سپاه را شمرده‌اند. این دلیل ساده‌ی روزمره شدن نهادهای فرهنگی منتسب به آن در پرونده‌ی اهل سنت است...
این که بعثی‌های علوی در سوریه مبلغ شیعه را به خاطر برگزاری جشن غدیر ده‌ها روز به انفرادی می‌فرستند معنای ساده‌اش آن است که نگرانی از شیعه‌سازی سنی‌های سوریه تنها بهانه‌ی جلوگیری از کار فرهنگی مذهبی به دست ما است...
شهرک زینبیه دو شهردار دارد؛ شهردار رسمی که حکم دارد اما پول ندارد، و شهردار غیررسمی که حکم ندارد اما پول دارد؛ عنوان رسمی این دومی جهادالبناء است که کار خودش را می‌کند...
این که سپاه سوریه بخواهد کار فقهی دفتر حضرت ره‌بر را بکند و دفتر حضرت ره‌بر در زینبیه بخواهد کار دیپلماتیک سفارت ایران را بکند، خواه‌ناخواه امتدادش این خواهد بود که سفارت ایران در دمشق هم کار نظامی سپاه سوریه را بکند...
در مربع حزب‌الله وارد آن اتاق نشست‌ شدم و علی آن طرف میز نشسته بود. آن سال‌ها فرمان‌ده بسیجی آن گردان ویژه بسیجی در پادگان خیبر قم مقدسه بود؛ و اکنون گویا پاس‌دار شده است. فائده‌ی فتنه‌ی سوریه برای سازمان رزم سپاه آن بود که یک نسل پاس‌دار پنجاه‌وهشتی را به بدنه‌ی خود اضافه کرد...
کاک به‌روز را این جا پیدا کرده‌ام. کار ستادی در طهران را رها کرده است و این جا در دمشق کف صف به قول رفقاء یک ابو شده است.‌ مه را یادش نمی‌آید؛ خیلی سال از دوره‌ی تربیت راویان جنگ گذشته است. می‌گویم یک جمله از درس‌تان در یادم مانده است: بسیجی یعنی همه چیز برای اولین بار...
نظام بعث در سوریه برای نیروهای امی نهضت کمابیش یک حاجز است: سیطره؛ هم‌آن طور که می‌رساند، می‌راند و هم‌آن طور که می‌راند، می‌رساند...
داستان به راحتی هم‌این است که نهادهای فرهنگی فراوان‌ حاضر در سوریه موضوع کارشان کمابیش اقلیت شیعه‌ی امامیه است و نه چندان اکثریت اهل سنت سقفی تا علوی؛ و هم‌این است که روی این سفره‌ی کوچک دست زیاد شده است...
بیانیه‌ی دفتر ره‌بر در دمشق در انکار پیاده‌روی قاصر اربعین در فاصله‌ی حرم سیده زینب تا حرم سیده رقیه، به هم‌این راحتی احیای شعائر بیاده در سوریه را به جریان تشیع صفوی و حتا صهیونی وانهاده است؛ اگر چه هزینه‌ی این کار در هر سال را تشیع مصطفوی به سکولارهای بعثی می‌پردازند‌...
حزب بعث سوریه به هم‌آن دلیل با بیاده کنار نمی‌آید که حزب بعث عراق کنار نیامد...
اگر جنگ را با کتاب بستر خوانده‌یید، و نه کتاب سنگر، در کار با نیروی قدس و امتدادهای عراقی و لبنانی و یمنی آن کم خواهید آورد...
فرقه‌ی رابعه‌ی ارتش سوریه دورادور زینبیه را خاک‌ریز زده است و همه‌ی معبرها را بسته است و تنها مسیر ورود و خروج هم‌آن حاجز المستقبل در جاده‌ی فرودگاه است. ظاهرش حفظ امنیت است و باطنش به نظر حصر نیروهای مقاومت امت برای پهن نشدن‌شان در پای‌تخت بعث...
سلاحی که بسازی و نزنی بازدارنده نیست، آهن‌پاره است. ساخت سلاح اتمی بی اراده‌ی استفاده از آن اسراف است...
النسبة بین العمل التکلیفي و العمل التفکیري هي من أصعب وجوه العمل الجهادي...
جنگ با اسرائیل از جنگ با امت او در محیط عیان و رایان ایران شروع می‌شود...