Forwarded from مدرسه تکمیلی پارت
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🌐 ثبتنام بوتکمپ کرو.کد.یل ۳
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
😍9😎5❤1
من در این وسعت بی پنجره
تنها شدهام؛
مثل یک تُنگ تهی
که سزاوار پرستیدن یک ماهی قرمز باشد.
باغبان مرده و من
سادهلوحانه به دنبال سرابی موهوم
باز دلتنگ نگاهت شدهام.
گیرم از پنجره چشم تو شبنم دزدم؛
مثل یک دسته علف
که دم صبح کویر
خواب باران بیند.
من در این خشکی لبریز از غم
خاطرم طوفانیست.
کشتی خاطر من
بندر احساس تو را
میجوید
و در این تاریکی
بیگمان مستحق روشنیام من اما
لعنتی آتش کبریت خیال
جنگل خاطره را
سخت میسوزاند.
من در این وسعت بی پنجره تا پشت کویر
ناگهان تشنه باران شدهام؛
مثل یک تُنگ تهی بی ماهی،
مثل یک ماهی قرمز بی تُنگ.
مجید میرزاوزیری
جمعه ۳۱ مرداد ۰۴
@mirzavaziribooks
تنها شدهام؛
مثل یک تُنگ تهی
که سزاوار پرستیدن یک ماهی قرمز باشد.
باغبان مرده و من
سادهلوحانه به دنبال سرابی موهوم
باز دلتنگ نگاهت شدهام.
گیرم از پنجره چشم تو شبنم دزدم؛
مثل یک دسته علف
که دم صبح کویر
خواب باران بیند.
من در این خشکی لبریز از غم
خاطرم طوفانیست.
کشتی خاطر من
بندر احساس تو را
میجوید
و در این تاریکی
بیگمان مستحق روشنیام من اما
لعنتی آتش کبریت خیال
جنگل خاطره را
سخت میسوزاند.
من در این وسعت بی پنجره تا پشت کویر
ناگهان تشنه باران شدهام؛
مثل یک تُنگ تهی بی ماهی،
مثل یک ماهی قرمز بی تُنگ.
مجید میرزاوزیری
جمعه ۳۱ مرداد ۰۴
@mirzavaziribooks
❤73👏8👍4😘2😎2
مدرسه تکمیلی گروه نرمافزاری پارت
آموزش به روش سنتیِ مدرسهای و دانشگاهی، یادگیرندگان را به صورت جزیرههایی مجزا میپندارد که قرار است چیزهایی را حفظ کنند و در امتحاناتی حافظهمحور آنها را روی کاغذ بیاورند. این از مفهوم مدرن آموزش بسیار دور است.
برطرف کردن این مشکل، نه برای یاددهندگان و نه یادگیرندگان، به راحتی امکانپذیر نیست چرا که نیازمند تغییراتی بنیادین در زیرساختهای آموزشی، از جمله سرفصلها، منابع درسی، روشهای یادگیری، انجام تکالیف درسی، رفع اشکال و امتحان است.
از سوی دیگر، در فضاهای آموزشیِ اشتغالمحور، به دلیل نیازمندی بازار، میتوان این تغییرات را چابکتر و با شتاب بیشتری میسر کرد. به همین دلیل است که یادگیریهای مبتنی بر مهارتهای نرم و سخت در بازار و صنعت، در سطح جهانی، خیلی سریعتر میتوانند خود را با مدرن شدن وفق دهند.
وجود مراکز آموزشیِ اشتغالپذیر موقعیت خوبی است تا دانشآموزان، شیوههای یادگیری غیرجزیرهای و تیمی را تجربه کنند.
من حدود دو سال است که از نزدیک با بوتکمپها، دورهها و رویدادهای گروه نرمافزاری پارت آشنا شدهام و باور دارم که وجود دانشجویان و فارغالتحصیلان سرآمد در کادر آموزشی مدرسه تکمیلی پارت، باعث شده که آموزشی جهانی را مد نظر قرار دهند و زیرساختهای آموزشی مفهوممحور، ابزارمحور و تیممحور ایدهآلی را برای دانشآموزان فراهم آورند.
رایگان بودن دورهها (که اخیراً ثبتنام دوره طراحی رابط و تجربه کاربری در حال انجام و رو به پایان است) امکان تجربه نوع جدید و برجستهای از یادگیری را برای دانشآموزان پایه نهم و بالاتر فراهم آورده که همچون گنجشکی مفت برای سنگ مفت شیفتگان یادگیری است. گاه حسرت میخورم که کاش وقتی دانشآموز بودم چنین امکانی برایم فراهم میبود.
از این رو به مدیران مدارس و معلمان پیشنهاد میکنم که خبر برگزاری چنین رویدادهایی را به اطلاع شاگردان ویژه خود برسانند و آنها را به شرکت در چنین برنامههایی ترغیب کنند.
با احترام
مجید میرزاوزیری
نماینده دانشگاه فردوسی مشهد
در حوزه دانشآموزی و آموزش و پرورش
@mirzavaziribooks
آموزش به روش سنتیِ مدرسهای و دانشگاهی، یادگیرندگان را به صورت جزیرههایی مجزا میپندارد که قرار است چیزهایی را حفظ کنند و در امتحاناتی حافظهمحور آنها را روی کاغذ بیاورند. این از مفهوم مدرن آموزش بسیار دور است.
برطرف کردن این مشکل، نه برای یاددهندگان و نه یادگیرندگان، به راحتی امکانپذیر نیست چرا که نیازمند تغییراتی بنیادین در زیرساختهای آموزشی، از جمله سرفصلها، منابع درسی، روشهای یادگیری، انجام تکالیف درسی، رفع اشکال و امتحان است.
از سوی دیگر، در فضاهای آموزشیِ اشتغالمحور، به دلیل نیازمندی بازار، میتوان این تغییرات را چابکتر و با شتاب بیشتری میسر کرد. به همین دلیل است که یادگیریهای مبتنی بر مهارتهای نرم و سخت در بازار و صنعت، در سطح جهانی، خیلی سریعتر میتوانند خود را با مدرن شدن وفق دهند.
وجود مراکز آموزشیِ اشتغالپذیر موقعیت خوبی است تا دانشآموزان، شیوههای یادگیری غیرجزیرهای و تیمی را تجربه کنند.
من حدود دو سال است که از نزدیک با بوتکمپها، دورهها و رویدادهای گروه نرمافزاری پارت آشنا شدهام و باور دارم که وجود دانشجویان و فارغالتحصیلان سرآمد در کادر آموزشی مدرسه تکمیلی پارت، باعث شده که آموزشی جهانی را مد نظر قرار دهند و زیرساختهای آموزشی مفهوممحور، ابزارمحور و تیممحور ایدهآلی را برای دانشآموزان فراهم آورند.
رایگان بودن دورهها (که اخیراً ثبتنام دوره طراحی رابط و تجربه کاربری در حال انجام و رو به پایان است) امکان تجربه نوع جدید و برجستهای از یادگیری را برای دانشآموزان پایه نهم و بالاتر فراهم آورده که همچون گنجشکی مفت برای سنگ مفت شیفتگان یادگیری است. گاه حسرت میخورم که کاش وقتی دانشآموز بودم چنین امکانی برایم فراهم میبود.
از این رو به مدیران مدارس و معلمان پیشنهاد میکنم که خبر برگزاری چنین رویدادهایی را به اطلاع شاگردان ویژه خود برسانند و آنها را به شرکت در چنین برنامههایی ترغیب کنند.
با احترام
مجید میرزاوزیری
نماینده دانشگاه فردوسی مشهد
در حوزه دانشآموزی و آموزش و پرورش
@mirzavaziribooks
❤22👍4👏2😎2🥰1
-گامهای اولیه برای کسب موفقیت در
المپیادهای ریاضی، کامپیوتر و هوش
مصنوعی-
استاد گروه ریاضی محض
و گروه مهندسی کامپیوتر
دانشـگاه فـردوسی مشـهد
تلگرام بزنید.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤5😎4
Forwarded from مدرسه تکمیلی پارت
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🌐 ثبتنام بوتکمپ حضوری و رایگان کرو.کد.یل ۳
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤15😁3👏2😎2
درک هستی
+ ولی حالا مشکل حادی پیش اومده. در حقیقت ما اونا رو طوری طراحی کرده بودیم که نفهمن که نمیفهمن.
- و حالا فهمیدن که نمیفهمیدن؟
+ هنوز به این لایه جدید نرسیدن ولی این نگرانی وجود داره که برسن. فعلاً اونا متوجه شدن که ممکنه متوجه چیزی نباشن اما نمیدونن دقیقاً چه چیزی.
- و چطور به این لایه میانی پریدن؟
+ اونا، همین تازگی، موفق شدن که چیزی به اسم هوش مصنوعی رو خلق کنن. این هوشای مصنوعی چیزایی رو نمیفهمن و شواهد نشون داده که از فهمیدن این حقیقت عاجزن. همین مسأله باعث شده که اونا شک کنند به این که شاید خودشونم چندان طبیعی نباشن. سؤال اصلی اونا حالا اینه: چه چیزی تضمین میکنه که طبیعت طبیعیه؟
- اونا الان دقیقاً چی رو فهمیدن؟ میشه واضحتر بگی؟
- یعنی اونا واقعاً تونستن هستی رو بفهمن؟ این خیلی کشف عظیمی به حساب میاد. هستی خیلی خیلی بزرگتر از لایههای ذهنی ما و اوناست.
+ اونا هست بودن خودشون رو فهمیدن؛ و این که هست بودنشون مستقل از ذهن ماست. اونا فهمیدن که طبیعی بودن چیزای اطرافشون به خاطر اینه که خودشونو طبیعیترین موجود هستیشون تلقی میکردن. اونا دارن به لایههای خطرناکی از ذهنشون نفوذ میکنن. لایههایی که باعث میشه بفهمن که طبیعت صرفاً قراردادی بین خودشونه.
× ما عمیقاً بدهکار فکر کردن هستیم. درست مثل یه واژه که بدهکار جملهای باشه که قراره توش ظاهر بشه تا کتابی شکل بگیره؛ درست مثل ذهنی که وظیفه داره به لایههای بالاترش پرش کنه.
مجید میرزاوزیری
پنجشنبه ۱۳ شهریور ۰۴
@mirzavaziribooks
+ ولی حالا مشکل حادی پیش اومده. در حقیقت ما اونا رو طوری طراحی کرده بودیم که نفهمن که نمیفهمن.
- و حالا فهمیدن که نمیفهمیدن؟
+ هنوز به این لایه جدید نرسیدن ولی این نگرانی وجود داره که برسن. فعلاً اونا متوجه شدن که ممکنه متوجه چیزی نباشن اما نمیدونن دقیقاً چه چیزی.
- و چطور به این لایه میانی پریدن؟
+ اونا، همین تازگی، موفق شدن که چیزی به اسم هوش مصنوعی رو خلق کنن. این هوشای مصنوعی چیزایی رو نمیفهمن و شواهد نشون داده که از فهمیدن این حقیقت عاجزن. همین مسأله باعث شده که اونا شک کنند به این که شاید خودشونم چندان طبیعی نباشن. سؤال اصلی اونا حالا اینه: چه چیزی تضمین میکنه که طبیعت طبیعیه؟
منفی که اصلاً توجهی به نوشتهها نداشت برگشت و از اول متن رو دوباره خوند و فهمید که برای حرفاش علامت - گذاشته شده در صورتی که برای اون یکی دیگه از علامت + استفاده کرده بودن.
این مسأله نمیتونست اتفاقی باشه. به هر حال کسی که داشت مینوشت باید قاعدتاً هدفی از این - و + داشته باشه. یعنی ما تا این حد از ماجرا پرتیم که حتی برای یه لحظه هم به این دقت نکردیم که علامتمون چیه؟
مثبت نگران شد. اینو میشد تو چهرهش دید. همین که منفی متوجه علامتا شده بود یعنی تونسته بود به لایه بالاتری از ذهن خودش نفوذ کنه.
- اونا الان دقیقاً چی رو فهمیدن؟ میشه واضحتر بگی؟
مثبت سرشو خاروند، کتاب بزرگی که روی میز جلوش بود رو ورق زد و چشمشو دنبال یه کلمه خاص روی نوشتهها حرکت داد. بعد یه دفعه انگشتشو روی یه کلمه گذاشت و گفت: هستی!
- یعنی اونا واقعاً تونستن هستی رو بفهمن؟ این خیلی کشف عظیمی به حساب میاد. هستی خیلی خیلی بزرگتر از لایههای ذهنی ما و اوناست.
+ اونا هست بودن خودشون رو فهمیدن؛ و این که هست بودنشون مستقل از ذهن ماست. اونا فهمیدن که طبیعی بودن چیزای اطرافشون به خاطر اینه که خودشونو طبیعیترین موجود هستیشون تلقی میکردن. اونا دارن به لایههای خطرناکی از ذهنشون نفوذ میکنن. لایههایی که باعث میشه بفهمن که طبیعت صرفاً قراردادی بین خودشونه.
مشکل حاد پیش اومده میشد با بستن کتاب تموم بشه ولی مسأله اصلی این بود: کدوم کتاب باید بسته میشد و چه کسی باید اونو میبست؟
× ما عمیقاً بدهکار فکر کردن هستیم. درست مثل یه واژه که بدهکار جملهای باشه که قراره توش ظاهر بشه تا کتابی شکل بگیره؛ درست مثل ذهنی که وظیفه داره به لایههای بالاترش پرش کنه.
مجید میرزاوزیری
پنجشنبه ۱۳ شهریور ۰۴
@mirzavaziribooks
❤48👏8😎2
مستند «آقای شهر ریاضی» را میتوانید اینجا ببینید:
https://telewebion.com/live/khorasanrazavi?e=0x14aa7708
https://telewebion.com/live/khorasanrazavi?e=0x14aa7708
❤32👍3👏2😎1
Forwarded from 💎آریثلند
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤11😎2
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤13👏2😎2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤9😍1😎1
نان به همه میرسد
نانوا آخرین نان را از تنور بیرون آورد، با پشت دست عرق پیشانیاش را پاک کرد و گفت: همهٔ اهالی آبادی را خبر کنید که برای گرفتن نان بیایند. این آخری به قدری برکت دارد که کل خاک را جوابگوست.
کسی باورش نمیشد که چنین باشد. یک نان، حداکثر سه چهار نفر را کفاف میدهد. آبادی میتوانست جمعیتی باشد درخور.
یکی از زنان رو به نانوا کرد و گفت: یک نان و این همه جمعیت؟ چگونه ممکن است؟ سابق بر این مردی آمده بود که دمی جانبخش داشت اما نتوانست اهالی خاک را به تمامی سیر کند. یا آن دیگری که پیشتر آمده بود، عصایش رود میشکافت و چون دست در گریبان میکرد، نور قسمت میکرد. بعید میدانم همه روشن شده باشند از گریبان وی.
نانوا لبخندی زد. انگار خورشیدی باشد با تکههای عشق یا ماه تمامی که ملکهٔ زیباییست. نگاهش را روی دورتر متمرکز کرد؛ چیزی نزدیک به هزار و پانصد سال آنطرفتر. با لحنی اطمینانبخش گفت: نان میرسد. به همه میرسد. مثل نور ماه که سرزمینی را روشن کند. اگر نشود از حجاب خود است. ماه که میگیرد، زمین، خود حائل میشود بر نور؛ و همان میشود که نباید.
پیرمردی عصا به دست چند قدم جلوتر آمد و گفت: در دورتر چه دیدی نانوا؟
انگار آینده به آنی بر نانوا پدیدار شده بود. آهی تلخ کشید و گفت: آنان، نان بر نیزه خواهند کرد و خود از حجاب خویشتن، تاریک خواهند شد. بر شماست که آن روز همهٔ اهالی آبادی را خبر کنید تا لقمهای از نان عشق بردارند. تردید نکنید که به اندازهٔ اندیشه همهٔ آدمهای خوب، برکت دارد.
مجید میرزاوزیری
چهارشنبه ۱۹ شهریور ۰۴
@mirzavaziribooks
نانوا آخرین نان را از تنور بیرون آورد، با پشت دست عرق پیشانیاش را پاک کرد و گفت: همهٔ اهالی آبادی را خبر کنید که برای گرفتن نان بیایند. این آخری به قدری برکت دارد که کل خاک را جوابگوست.
کسی باورش نمیشد که چنین باشد. یک نان، حداکثر سه چهار نفر را کفاف میدهد. آبادی میتوانست جمعیتی باشد درخور.
یکی از زنان رو به نانوا کرد و گفت: یک نان و این همه جمعیت؟ چگونه ممکن است؟ سابق بر این مردی آمده بود که دمی جانبخش داشت اما نتوانست اهالی خاک را به تمامی سیر کند. یا آن دیگری که پیشتر آمده بود، عصایش رود میشکافت و چون دست در گریبان میکرد، نور قسمت میکرد. بعید میدانم همه روشن شده باشند از گریبان وی.
نانوا لبخندی زد. انگار خورشیدی باشد با تکههای عشق یا ماه تمامی که ملکهٔ زیباییست. نگاهش را روی دورتر متمرکز کرد؛ چیزی نزدیک به هزار و پانصد سال آنطرفتر. با لحنی اطمینانبخش گفت: نان میرسد. به همه میرسد. مثل نور ماه که سرزمینی را روشن کند. اگر نشود از حجاب خود است. ماه که میگیرد، زمین، خود حائل میشود بر نور؛ و همان میشود که نباید.
پیرمردی عصا به دست چند قدم جلوتر آمد و گفت: در دورتر چه دیدی نانوا؟
انگار آینده به آنی بر نانوا پدیدار شده بود. آهی تلخ کشید و گفت: آنان، نان بر نیزه خواهند کرد و خود از حجاب خویشتن، تاریک خواهند شد. بر شماست که آن روز همهٔ اهالی آبادی را خبر کنید تا لقمهای از نان عشق بردارند. تردید نکنید که به اندازهٔ اندیشه همهٔ آدمهای خوب، برکت دارد.
مجید میرزاوزیری
چهارشنبه ۱۹ شهریور ۰۴
@mirzavaziribooks
❤90👍7👏2😎2😘1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤11😎2
پیشرویداد چهارمین کنفرانس بینالمللی تفکر سیستمی در عمل
تفاوت بازیوارسازی و آموزش از طریق بازی
مجید میرزاوزیری
استاد گروه ریاضی محض
و گروه مهندسی کامپیوتر
دانشگاه فردوسی مشهد
چهارشنبه ۲۶ شهریور ۱۴۰۴ ساعت ۱۶ تا ۱۸
دانشگاه فردوسی مشهد، دانشکده علوم اداری و اقتصادی، تالار فارابی
ثبتنام:
https://b2n.ir/stinpconf1
https://b2n.ir/stinpconf2
تفاوت بازیوارسازی و آموزش از طریق بازی
مجید میرزاوزیری
استاد گروه ریاضی محض
و گروه مهندسی کامپیوتر
دانشگاه فردوسی مشهد
چهارشنبه ۲۶ شهریور ۱۴۰۴ ساعت ۱۶ تا ۱۸
دانشگاه فردوسی مشهد، دانشکده علوم اداری و اقتصادی، تالار فارابی
ثبتنام:
https://b2n.ir/stinpconf1
https://b2n.ir/stinpconf2
❤9😎3
یک کارگاه آموزشی در دو جلسه (صرفاً ویژه معلمان مجتمع آموزشی نگین)
-به دعوت مجتمع آموزشی نگین مشهد-
مؤلفههای آموزش مدرن
مجید میرزاوزیری
دانشگاه فردوسی مشهد، دانشکده علوم ریاضی، سالن استاد بزرگنیا
سهشنبه ۲۵ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۱۵:۳۰ تا ۱۸:۳۰
@mirzavaziribooks
-به دعوت مجتمع آموزشی نگین مشهد-
مؤلفههای آموزش مدرن
مجید میرزاوزیری
دانشگاه فردوسی مشهد، دانشکده علوم ریاضی، سالن استاد بزرگنیا
سهشنبه ۲۵ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۱۵:۳۰ تا ۱۸:۳۰
@mirzavaziribooks
❤11😎2
بازیوارسازی آموزشی مبتنی بر فرهنگ ایرانی
یکی از مؤلفههای بازیوارسازی ایجاد رقابت است. این ممکن است در زمینههای آموزشی تا حدی سازنده باشد ولی از یک نقطه بحرانی به بعد میتواند اثر معکوس داشته باشد و به رقابتی مخرب تبدیل شود. نمونه واضح چنین تأثیر ناخواستهای را میتوان در برخی آزمونهای ورودی مدارس و دانشگاهها دید.
از سوی دیگر تبدیل کردن رفاقت به جای رقابت میتواند آموزش را با رشدی نمایی مواجه سازد. این مهم چیزی شبیه خرج کردن محبت است. شما وقتی پول خود را خرج میکنید باعث کاهش میزان دارایی میشود اما اگر محبت را خرج کنید، محبت دریافت میکنید و میزان کل محبت شما و فرد مقابلتان نه تنها کاهش نمییابد که مضاعف میگردد.
به نمونه مخرب بازیوارسازی که مثلاً در داستان اسکوییدگیم رخ میدهد نگاه کنید: میزان جایزه با کشته شدن رقیبان بازی افزایش پیدا میکند.
این نمونه اصلاً با آموختههای فرهنگی ما مطابقت ندارد. مقایسه کنید با دیدگاه سعدی که بنیآدم را در آفرینش از یک گوهر میداند.
اخیراً دبیرستان شهریار ایران در مشهد، نمونهای بدیع از بازیوارسازی آموزشی با رویکردی سازنده و رفاقتی را در برنامه تابستانی خود اجرا کرد که بسیار آموزنده بود.
در طراحی بازی به چند نکته کلیدی توجه شده بود:
🔹 میزان جایزه نه با حذف رقیبان، که با اضافه شدن افراد به جریان بازی افزایش پیدا میکرد.
🔹 همکاری درون تیمی بین اعضای هر تیم و همکاری بین تیمهای مختلف به شکلی امتیازدهی میشد که باعث افزایش امتیاز هر دو تیم میگردید؛ چیزی شبیه ابراز محبت که موجب رشد محبت بین افراد میشود.
🔹 رمز بازی مبتنی بر آثار تاریخی ملی تعریف شده بود و جمله نهایی مورد نظر در بازی که قرار بود توسط شرکتکنندگان کشف رمز شود نگاهی وطندوستانه داشت.
🔹 باز کردن رمزهای میانی بازی در خلال دورههای درسی تابستان از طریق همکاری افراد بین کلاسهای مختلف امکانپذیر میشد.
🔹 روح حاکم بر بازی، افزایش مهارت حل مسأله و خلاقیت در کلیه دانشآموزان بود تا هم به یادگیری درس مدرسهای مسلط شوند و هم علاقه ایشان به شرکت در المپیادهای ریاضی، کامپیوتر و هوش مصنوعی افزایش پیدا کند.
معتقدم این رویکردها به مسأله آموزش، در فضای کنونی که انگیزههای یادگیری به دلایل مختلف کاهش پیدا کرده است، بسیار میتواند اثربخش باشد.
اخیراً به دلیل ظهور ابزارهای هوش مصنوعی، سؤالاتی از قبیل «یادگیری ریاضی به چه دردی میخورد؟» به یادگیری چیزهای دیگر نیز گسترش پیدا کرده است و متأسفانه نگاه غالب دانشآموزان و دانشجویان به این سمت سوق پیدا کرده که «اصولاً با وجود هوش مصنوعی، یادگیری چه اهمیتی دارد؟» و این هشداری غیرقابل انکار برای مدرسه و دانشگاه است.
من در تابستان جاری، دورادور پیگیر اجرای این نوع آموزنده از بازیوارسازی آموزشی در دبیرستان شهریار ایران بودم و لازم میدانم از مسئولان مدرسه که اجازه دادند شاهد این رویداد باشم تشکر کنم.
با کمال احترام
مجید میرزاوزیری
نماینده دانشگاه فردوسی مشهد
در حوزه دانشآموزی و آموزش و پرورش
سهشنبه ۱ مهر ۰۴
@mirzavaziribooks
یکی از مؤلفههای بازیوارسازی ایجاد رقابت است. این ممکن است در زمینههای آموزشی تا حدی سازنده باشد ولی از یک نقطه بحرانی به بعد میتواند اثر معکوس داشته باشد و به رقابتی مخرب تبدیل شود. نمونه واضح چنین تأثیر ناخواستهای را میتوان در برخی آزمونهای ورودی مدارس و دانشگاهها دید.
از سوی دیگر تبدیل کردن رفاقت به جای رقابت میتواند آموزش را با رشدی نمایی مواجه سازد. این مهم چیزی شبیه خرج کردن محبت است. شما وقتی پول خود را خرج میکنید باعث کاهش میزان دارایی میشود اما اگر محبت را خرج کنید، محبت دریافت میکنید و میزان کل محبت شما و فرد مقابلتان نه تنها کاهش نمییابد که مضاعف میگردد.
به نمونه مخرب بازیوارسازی که مثلاً در داستان اسکوییدگیم رخ میدهد نگاه کنید: میزان جایزه با کشته شدن رقیبان بازی افزایش پیدا میکند.
این نمونه اصلاً با آموختههای فرهنگی ما مطابقت ندارد. مقایسه کنید با دیدگاه سعدی که بنیآدم را در آفرینش از یک گوهر میداند.
اخیراً دبیرستان شهریار ایران در مشهد، نمونهای بدیع از بازیوارسازی آموزشی با رویکردی سازنده و رفاقتی را در برنامه تابستانی خود اجرا کرد که بسیار آموزنده بود.
در طراحی بازی به چند نکته کلیدی توجه شده بود:
معتقدم این رویکردها به مسأله آموزش، در فضای کنونی که انگیزههای یادگیری به دلایل مختلف کاهش پیدا کرده است، بسیار میتواند اثربخش باشد.
اخیراً به دلیل ظهور ابزارهای هوش مصنوعی، سؤالاتی از قبیل «یادگیری ریاضی به چه دردی میخورد؟» به یادگیری چیزهای دیگر نیز گسترش پیدا کرده است و متأسفانه نگاه غالب دانشآموزان و دانشجویان به این سمت سوق پیدا کرده که «اصولاً با وجود هوش مصنوعی، یادگیری چه اهمیتی دارد؟» و این هشداری غیرقابل انکار برای مدرسه و دانشگاه است.
من در تابستان جاری، دورادور پیگیر اجرای این نوع آموزنده از بازیوارسازی آموزشی در دبیرستان شهریار ایران بودم و لازم میدانم از مسئولان مدرسه که اجازه دادند شاهد این رویداد باشم تشکر کنم.
با کمال احترام
مجید میرزاوزیری
نماینده دانشگاه فردوسی مشهد
در حوزه دانشآموزی و آموزش و پرورش
سهشنبه ۱ مهر ۰۴
@mirzavaziribooks
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👏8😎7👍4❤3🥰1😍1😘1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
لبخند چو میزنی دلم گردد سحر
تو خوبترینی به قد و قامت و چهر
پیداست که با آمدنت از ملکوت
هر سال بهار میرسد اول مهر
مجید میرزاوزیری
سهشنبه ۱ مهر ۰۴
پینوشت: تولدت مبارک کیمیا.
@mirzavaziribooks
تو خوبترینی به قد و قامت و چهر
پیداست که با آمدنت از ملکوت
هر سال بهار میرسد اول مهر
مجید میرزاوزیری
سهشنبه ۱ مهر ۰۴
پینوشت: تولدت مبارک کیمیا.
@mirzavaziribooks
❤99👏6😎2😁1😍1
تغییرات پرشتاب در مسیر آموزش
به دعوت مجتمع آموزشی کیان مشهد
مجید میرزاوزیری
استاد گروه ریاضی محض
و گروه مهندسی کامپیوتر
دانشگاه فردوسی مشهد
یکشنبه ۶ مهر ۱۴۰۴
ساعت ۱۸:۰۰ تا ۱۸:۳۰
@mirzavaziribooks
به دعوت مجتمع آموزشی کیان مشهد
مجید میرزاوزیری
استاد گروه ریاضی محض
و گروه مهندسی کامپیوتر
دانشگاه فردوسی مشهد
یکشنبه ۶ مهر ۱۴۰۴
ساعت ۱۸:۰۰ تا ۱۸:۳۰
@mirzavaziribooks
❤10👏3😎2