👈 #چرا_باید_آوینی_بخوانیم
🔸
سید مرتضی آوینی نماد هنر انقلاب اسلامی است. کسی که سال ۱۳۷۲ بعد از شهادتش و با تجلیل رهبر انقلاب از او با عنوان #سید_شهیدان_اهل_قلم نزد دوستداران انقلاب شناخته شد. و پیش تر تنها در بین هنرمندان طیف حوزه هنری و نیز بخشی از طیف روشنفکر که مخاطب نقدهای تند او بودند، شناخته شده بود. بعدترها هم برخی از منتقدین سینما از نام او آویزان شدند و حتی مدعی شدند معلم آوینی بودند در حوزه سینما، ولی آوینی چندان خوانده نشد. حتی در بین هنرمندانی که متعلق به جبهه انقلاب بودند و هستند.
بسیار مواجه می شویم با این سوال که آوینی اگر زنده بود، اکنون کجا بود؟ چپ بود یا راست؟ چیزی بود شبیه حسینی یا صالحی؟ می گویم هیچ کدام. چون از این جنس نبود.
آوینی یک تنه در صدد تالیف و تدوین #مانیفست_هنر_انقلاب_اسلامی بود. و برای این کار، هم نوشت هم نقد کرد و هم فیلم ساخت. آن هم در تلویزیون و برای #تلویزیون. #روایت_فتح را ساخت و از #عروس بهروز افخمی و #مهاجر حاتمی کیا تمجید کرد و #مادر علی حاتمی را به تازیانه نقدی تند نواخت. برای شعر امام - رضوان الله تعالی علیه - #ختم_ساغر را نوشت و برای نقد روشنفکران یادداشت های بسیاری نوشت که بعد از شهادتش شد #حلزون_های_خانه_به_دوش. از تناسب فرم و محتوا در هنر حرف زد و به جدال با گفتمان #هنر_برای_هنر برخاست. #هیچکاک را ستود و #تارکوفسکی را نپسندید. از انقلاب اسلامی حرف زد که آینده مختوم غرب را به هم خواهد ریخت. آن هم در دهه ۶۰ و ۷۰ شمسی و دهه هشتاد میلادی که هنوز #چپ در دنیا نفس می کشید و #لیبرالیسم شروع کرده بود به بلعیدنش. و بسیار بسیار موارد دیگر.
اما همه #حرف_آوینی چه بود؟
آوینی انقلاب اسلامی را با دو گفتمان معرفی می کرد. یکی #امت و دیگری #بعثت. در نوشته هایش بسیار مواجه می شویم با #فرزندان_قرن_پانزدهم_هجری. در باب مولفه های امّت و بعثت در اندیشه سیاسی آوینی بسیار می توان حرف زد. و به زعم من باید حرف زد در این باب. بله. آوینی اندیشه سیاسی دارد که هنوز مولفه هایش کاویده نشده اند. او در باب #کلیت_غرب بسیار زودتر از #داوری_اردکانی حرف زد. #هایدگری بود و تا حدودی #هگلی اما تاریخ را مثل هگل نمی دید و معتقد بود که #تاریخ_را_باید_از_نو_نگاشت. بر مدار چه؟ بر مدار #تاریخ_انبیاء و نه بر مدار #صناعات_بشر. و از همین باب بود که #هنر_معاصر را دندان لقّی می دید که فرنگ رفته ها صورت بدلش را برایمان سوغات آوردند و با #صنایع_مستظرفه قالبمان کردند. ادبیات را پایه می دانست و می نوشت که ختم هنرها نه به موسیقی که به شعر است. و بگذرم.
او در پی تبیین چیستی انقلاب اسلامی و هنر انقلاب بود و در این باب، #انقلاب_در_انقلاب را می ستود. و این مباحث را هم خوانده بود و هم زیسته بود. او از ساحت روشنفکری به حوزه دین وارد شد و در صدد بود دین را بر مبنای دین و با زبانی قابل فهم دنیای روشنفکری بشناساند. و اینجاست که برخی او را #کفرشناسی_قهار معرفی می کنند. او فردای مختوم غرب را افول می دید و شرق سیاسی را جزئی از کلیّت غرب می دانست.
و اما #هنر_انقلاب_اسلامی.
آوینی هنر را لاجرم متعهد می دانست. و از این رو برخی او را جزم اندیش دانسته اند. و نبود. صادق بود در بیان عقیده و اندیشه. و در هر دوساحت، حرف زد و نوشت و مصادیق موافق و مخالف را ستود و نفی کرد. نگاهش ناظر به امّت بود و میانه ای با تعریف وستفالیایی #دولت_ملت نداشت. و #ملی_گرا_نبود. در حوزه مستند روایت فتح را ساخت که حرفی از ایران در آن نیست و در عین حال همه حرفش ایرانیان هستند.
آوینی، #سلوک بود و سالک بی خبر از راه و رسم منزل ها نیست.
آوینی، #اندیشه است. و #اندیشه را باید #خواند و #اندیشید. و ما دوستداران آوینی هنوز چنین مواجهه ای با او نداشته ایم. اندیشه، می تواند دوره ای داشته باشد مثل ادوار ابن عربی و غلبه ای به سان #غلبه_های_پارادایمیک. و #آوینی_گفتمان_است. و بگذارید بگویم شایسته #نقدی_گفتمانی. و برای نقد هر گفتمان باید آن را شنید. و آوینی هنوز شنیده نشده است، چه نزد دوستدارانش و چه نزد مخالفانش.
آوینی و اندیشه او خوانده نشد چون از سوی گفتمان رسمی فقط تجلیل شد و ثغور اندیشه و گفتمان او معیّن نشد. تجلیل شد و تحلیل نشد. چه از سوی دوستدارانش و چه مخالفانش. و این ظلم به این مولّف اندیشمند و اندیشه ورز است. #آوینی_مولف_بود، هم در #اندیشه، هم در #ساخت و هم در #گفتمان. رحمت الله علیه.
🔸
✍ #مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز/ ۱۸ فروردین ۱۳۹۸
@mehdinalbandie
https://uupload.ir/files/7k0p_1900046.jpg
🔸
سید مرتضی آوینی نماد هنر انقلاب اسلامی است. کسی که سال ۱۳۷۲ بعد از شهادتش و با تجلیل رهبر انقلاب از او با عنوان #سید_شهیدان_اهل_قلم نزد دوستداران انقلاب شناخته شد. و پیش تر تنها در بین هنرمندان طیف حوزه هنری و نیز بخشی از طیف روشنفکر که مخاطب نقدهای تند او بودند، شناخته شده بود. بعدترها هم برخی از منتقدین سینما از نام او آویزان شدند و حتی مدعی شدند معلم آوینی بودند در حوزه سینما، ولی آوینی چندان خوانده نشد. حتی در بین هنرمندانی که متعلق به جبهه انقلاب بودند و هستند.
بسیار مواجه می شویم با این سوال که آوینی اگر زنده بود، اکنون کجا بود؟ چپ بود یا راست؟ چیزی بود شبیه حسینی یا صالحی؟ می گویم هیچ کدام. چون از این جنس نبود.
آوینی یک تنه در صدد تالیف و تدوین #مانیفست_هنر_انقلاب_اسلامی بود. و برای این کار، هم نوشت هم نقد کرد و هم فیلم ساخت. آن هم در تلویزیون و برای #تلویزیون. #روایت_فتح را ساخت و از #عروس بهروز افخمی و #مهاجر حاتمی کیا تمجید کرد و #مادر علی حاتمی را به تازیانه نقدی تند نواخت. برای شعر امام - رضوان الله تعالی علیه - #ختم_ساغر را نوشت و برای نقد روشنفکران یادداشت های بسیاری نوشت که بعد از شهادتش شد #حلزون_های_خانه_به_دوش. از تناسب فرم و محتوا در هنر حرف زد و به جدال با گفتمان #هنر_برای_هنر برخاست. #هیچکاک را ستود و #تارکوفسکی را نپسندید. از انقلاب اسلامی حرف زد که آینده مختوم غرب را به هم خواهد ریخت. آن هم در دهه ۶۰ و ۷۰ شمسی و دهه هشتاد میلادی که هنوز #چپ در دنیا نفس می کشید و #لیبرالیسم شروع کرده بود به بلعیدنش. و بسیار بسیار موارد دیگر.
اما همه #حرف_آوینی چه بود؟
آوینی انقلاب اسلامی را با دو گفتمان معرفی می کرد. یکی #امت و دیگری #بعثت. در نوشته هایش بسیار مواجه می شویم با #فرزندان_قرن_پانزدهم_هجری. در باب مولفه های امّت و بعثت در اندیشه سیاسی آوینی بسیار می توان حرف زد. و به زعم من باید حرف زد در این باب. بله. آوینی اندیشه سیاسی دارد که هنوز مولفه هایش کاویده نشده اند. او در باب #کلیت_غرب بسیار زودتر از #داوری_اردکانی حرف زد. #هایدگری بود و تا حدودی #هگلی اما تاریخ را مثل هگل نمی دید و معتقد بود که #تاریخ_را_باید_از_نو_نگاشت. بر مدار چه؟ بر مدار #تاریخ_انبیاء و نه بر مدار #صناعات_بشر. و از همین باب بود که #هنر_معاصر را دندان لقّی می دید که فرنگ رفته ها صورت بدلش را برایمان سوغات آوردند و با #صنایع_مستظرفه قالبمان کردند. ادبیات را پایه می دانست و می نوشت که ختم هنرها نه به موسیقی که به شعر است. و بگذرم.
او در پی تبیین چیستی انقلاب اسلامی و هنر انقلاب بود و در این باب، #انقلاب_در_انقلاب را می ستود. و این مباحث را هم خوانده بود و هم زیسته بود. او از ساحت روشنفکری به حوزه دین وارد شد و در صدد بود دین را بر مبنای دین و با زبانی قابل فهم دنیای روشنفکری بشناساند. و اینجاست که برخی او را #کفرشناسی_قهار معرفی می کنند. او فردای مختوم غرب را افول می دید و شرق سیاسی را جزئی از کلیّت غرب می دانست.
و اما #هنر_انقلاب_اسلامی.
آوینی هنر را لاجرم متعهد می دانست. و از این رو برخی او را جزم اندیش دانسته اند. و نبود. صادق بود در بیان عقیده و اندیشه. و در هر دوساحت، حرف زد و نوشت و مصادیق موافق و مخالف را ستود و نفی کرد. نگاهش ناظر به امّت بود و میانه ای با تعریف وستفالیایی #دولت_ملت نداشت. و #ملی_گرا_نبود. در حوزه مستند روایت فتح را ساخت که حرفی از ایران در آن نیست و در عین حال همه حرفش ایرانیان هستند.
آوینی، #سلوک بود و سالک بی خبر از راه و رسم منزل ها نیست.
آوینی، #اندیشه است. و #اندیشه را باید #خواند و #اندیشید. و ما دوستداران آوینی هنوز چنین مواجهه ای با او نداشته ایم. اندیشه، می تواند دوره ای داشته باشد مثل ادوار ابن عربی و غلبه ای به سان #غلبه_های_پارادایمیک. و #آوینی_گفتمان_است. و بگذارید بگویم شایسته #نقدی_گفتمانی. و برای نقد هر گفتمان باید آن را شنید. و آوینی هنوز شنیده نشده است، چه نزد دوستدارانش و چه نزد مخالفانش.
آوینی و اندیشه او خوانده نشد چون از سوی گفتمان رسمی فقط تجلیل شد و ثغور اندیشه و گفتمان او معیّن نشد. تجلیل شد و تحلیل نشد. چه از سوی دوستدارانش و چه مخالفانش. و این ظلم به این مولّف اندیشمند و اندیشه ورز است. #آوینی_مولف_بود، هم در #اندیشه، هم در #ساخت و هم در #گفتمان. رحمت الله علیه.
🔸
✍ #مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز/ ۱۸ فروردین ۱۳۹۸
@mehdinalbandie
https://uupload.ir/files/7k0p_1900046.jpg
Forwarded from دارالولایه | مهدی نعلبندی
👈 #چرا_باید_آوینی_بخوانیم
🔸
سید مرتضی آوینی نماد هنر انقلاب اسلامی است. کسی که سال ۱۳۷۲ بعد از شهادتش و با تجلیل رهبر انقلاب از او با عنوان #سید_شهیدان_اهل_قلم نزد دوستداران انقلاب شناخته شد. و پیش تر تنها در بین هنرمندان طیف حوزه هنری و نیز بخشی از طیف روشنفکر که مخاطب نقدهای تند او بودند، شناخته شده بود. بعدترها هم برخی از منتقدین سینما از نام او آویزان شدند و حتی مدعی شدند معلم آوینی بودند در حوزه سینما، ولی آوینی چندان خوانده نشد. حتی در بین هنرمندانی که متعلق به جبهه انقلاب بودند و هستند.
بسیار مواجه می شویم با این سوال که آوینی اگر زنده بود، اکنون کجا بود؟ چپ بود یا راست؟ چیزی بود شبیه حسینی یا صالحی؟ می گویم هیچ کدام. چون از این جنس نبود.
آوینی یک تنه در صدد تالیف و تدوین #مانیفست_هنر_انقلاب_اسلامی بود. و برای این کار، هم نوشت هم نقد کرد و هم فیلم ساخت. آن هم در تلویزیون و برای #تلویزیون. #روایت_فتح را ساخت و از #عروس بهروز افخمی و #مهاجر حاتمی کیا تمجید کرد و #مادر علی حاتمی را به تازیانه نقدی تند نواخت. برای شعر امام - رضوان الله تعالی علیه - #ختم_ساغر را نوشت و برای نقد روشنفکران یادداشت های بسیاری نوشت که بعد از شهادتش شد #حلزون_های_خانه_به_دوش. از تناسب فرم و محتوا در هنر حرف زد و به جدال با گفتمان #هنر_برای_هنر برخاست. #هیچکاک را ستود و #تارکوفسکی را نپسندید. از انقلاب اسلامی حرف زد که آینده مختوم غرب را به هم خواهد ریخت. آن هم در دهه ۶۰ و ۷۰ شمسی و دهه هشتاد میلادی که هنوز #چپ در دنیا نفس می کشید و #لیبرالیسم شروع کرده بود به بلعیدنش. و بسیار بسیار موارد دیگر.
اما همه #حرف_آوینی چه بود؟
آوینی انقلاب اسلامی را با دو گفتمان معرفی می کرد. یکی #امت و دیگری #بعثت. در نوشته هایش بسیار مواجه می شویم با #فرزندان_قرن_پانزدهم_هجری. در باب مولفه های امّت و بعثت در اندیشه سیاسی آوینی بسیار می توان حرف زد. و به زعم من باید حرف زد در این باب. بله. آوینی اندیشه سیاسی دارد که هنوز مولفه هایش کاویده نشده اند. او در باب #کلیت_غرب بسیار زودتر از #داوری_اردکانی حرف زد. #هایدگری بود و تا حدودی #هگلی اما تاریخ را مثل هگل نمی دید و معتقد بود که #تاریخ_را_باید_از_نو_نگاشت. بر مدار چه؟ بر مدار #تاریخ_انبیاء و نه بر مدار #صناعات_بشر. و از همین باب بود که #هنر_معاصر را دندان لقّی می دید که فرنگ رفته ها صورت بدلش را برایمان سوغات آوردند و با #صنایع_مستظرفه قالبمان کردند. ادبیات را پایه می دانست و می نوشت که ختم هنرها نه به موسیقی که به شعر است. و بگذرم.
او در پی تبیین چیستی انقلاب اسلامی و هنر انقلاب بود و در این باب، #انقلاب_در_انقلاب را می ستود. و این مباحث را هم خوانده بود و هم زیسته بود. او از ساحت روشنفکری به حوزه دین وارد شد و در صد بود دین را بر مبنای دین و با زبانی قابل فهم دنیای روشنفکری بشناساند. و اینجاست که برخی او را #کفرشناسی_قهار معرفی می کنند. او فردای مختوم غرب را افول می دید و شرق سیاسی را جزئی از کلیّت غرب می دانست.
و اما #هنر_انقلاب_اسلامی.
آوینی هنر را لاجرم متعهد می دانست. و از این رو برخی او را جزم اندیش دانسته اند. و نبود. صادق بود در بیان عقیده و اندیشه. و در هر دوساحت، حرف زد و نوشت و مصادیق موافق و مخالف را ستود و نفی کرد. نگاهش ناظر به امّت بود و میانه ای با تعریف وستفالیایی #دولت_ملت نداشت. و #ملی_گرا_نبود. در حوزه مستند روایت فتح را ساخت که حرفی از ایران در آن نیست و در عین حال همه حرفش ایرانیان هستند.
آوینی، #سلوک بود و سالک بی خبر از راه و رسم منزل ها نیست.
آوینی، #اندیشه است. و #اندیشه را باید #خواند و #اندیشید. و ما دوستداران آوینی هنوز چنین مواجهه ای با او نداشته ایم. اندیشه، می تواند دوره ای داشته باشد مثل ادوار ابن عربی و غلبه ای به سان #غلبه_های_پارادایمیک. و #آوینی_گفتمان_است. و بگذارید بگویم شایسته #نقدی_گفتمانی. و برای نقد هر گفتمان باید آن را شنید. و آوینی هنوز شنیده نشده است، چه نزد دوستدارانش و چه نزد مخالفانش.
آوینی و اندیشه او خوانده نشد چون از سوی گفتمان رسمی فقط تجلیل شد و ثغور اندیشه و گفتمان او معیّن نشد. تجلیل شد و تحلیل نشد. چه از سوی دوستدارانش و چه مخالفانش. و این ظلم به این مولّف اندیشمند و اندیشه ورز است. #آوینی_مولف_بود، هم در #اندیشه، هم در #ساخت و هم در #گفتمان. رحمت الله علیه.
🔸
✍ #مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز/ ۱۸ فروردین ۱۳۹۸
@mehdinalbandie
https://uupload.ir/files/7k0p_1900046.jpg
🔸
سید مرتضی آوینی نماد هنر انقلاب اسلامی است. کسی که سال ۱۳۷۲ بعد از شهادتش و با تجلیل رهبر انقلاب از او با عنوان #سید_شهیدان_اهل_قلم نزد دوستداران انقلاب شناخته شد. و پیش تر تنها در بین هنرمندان طیف حوزه هنری و نیز بخشی از طیف روشنفکر که مخاطب نقدهای تند او بودند، شناخته شده بود. بعدترها هم برخی از منتقدین سینما از نام او آویزان شدند و حتی مدعی شدند معلم آوینی بودند در حوزه سینما، ولی آوینی چندان خوانده نشد. حتی در بین هنرمندانی که متعلق به جبهه انقلاب بودند و هستند.
بسیار مواجه می شویم با این سوال که آوینی اگر زنده بود، اکنون کجا بود؟ چپ بود یا راست؟ چیزی بود شبیه حسینی یا صالحی؟ می گویم هیچ کدام. چون از این جنس نبود.
آوینی یک تنه در صدد تالیف و تدوین #مانیفست_هنر_انقلاب_اسلامی بود. و برای این کار، هم نوشت هم نقد کرد و هم فیلم ساخت. آن هم در تلویزیون و برای #تلویزیون. #روایت_فتح را ساخت و از #عروس بهروز افخمی و #مهاجر حاتمی کیا تمجید کرد و #مادر علی حاتمی را به تازیانه نقدی تند نواخت. برای شعر امام - رضوان الله تعالی علیه - #ختم_ساغر را نوشت و برای نقد روشنفکران یادداشت های بسیاری نوشت که بعد از شهادتش شد #حلزون_های_خانه_به_دوش. از تناسب فرم و محتوا در هنر حرف زد و به جدال با گفتمان #هنر_برای_هنر برخاست. #هیچکاک را ستود و #تارکوفسکی را نپسندید. از انقلاب اسلامی حرف زد که آینده مختوم غرب را به هم خواهد ریخت. آن هم در دهه ۶۰ و ۷۰ شمسی و دهه هشتاد میلادی که هنوز #چپ در دنیا نفس می کشید و #لیبرالیسم شروع کرده بود به بلعیدنش. و بسیار بسیار موارد دیگر.
اما همه #حرف_آوینی چه بود؟
آوینی انقلاب اسلامی را با دو گفتمان معرفی می کرد. یکی #امت و دیگری #بعثت. در نوشته هایش بسیار مواجه می شویم با #فرزندان_قرن_پانزدهم_هجری. در باب مولفه های امّت و بعثت در اندیشه سیاسی آوینی بسیار می توان حرف زد. و به زعم من باید حرف زد در این باب. بله. آوینی اندیشه سیاسی دارد که هنوز مولفه هایش کاویده نشده اند. او در باب #کلیت_غرب بسیار زودتر از #داوری_اردکانی حرف زد. #هایدگری بود و تا حدودی #هگلی اما تاریخ را مثل هگل نمی دید و معتقد بود که #تاریخ_را_باید_از_نو_نگاشت. بر مدار چه؟ بر مدار #تاریخ_انبیاء و نه بر مدار #صناعات_بشر. و از همین باب بود که #هنر_معاصر را دندان لقّی می دید که فرنگ رفته ها صورت بدلش را برایمان سوغات آوردند و با #صنایع_مستظرفه قالبمان کردند. ادبیات را پایه می دانست و می نوشت که ختم هنرها نه به موسیقی که به شعر است. و بگذرم.
او در پی تبیین چیستی انقلاب اسلامی و هنر انقلاب بود و در این باب، #انقلاب_در_انقلاب را می ستود. و این مباحث را هم خوانده بود و هم زیسته بود. او از ساحت روشنفکری به حوزه دین وارد شد و در صد بود دین را بر مبنای دین و با زبانی قابل فهم دنیای روشنفکری بشناساند. و اینجاست که برخی او را #کفرشناسی_قهار معرفی می کنند. او فردای مختوم غرب را افول می دید و شرق سیاسی را جزئی از کلیّت غرب می دانست.
و اما #هنر_انقلاب_اسلامی.
آوینی هنر را لاجرم متعهد می دانست. و از این رو برخی او را جزم اندیش دانسته اند. و نبود. صادق بود در بیان عقیده و اندیشه. و در هر دوساحت، حرف زد و نوشت و مصادیق موافق و مخالف را ستود و نفی کرد. نگاهش ناظر به امّت بود و میانه ای با تعریف وستفالیایی #دولت_ملت نداشت. و #ملی_گرا_نبود. در حوزه مستند روایت فتح را ساخت که حرفی از ایران در آن نیست و در عین حال همه حرفش ایرانیان هستند.
آوینی، #سلوک بود و سالک بی خبر از راه و رسم منزل ها نیست.
آوینی، #اندیشه است. و #اندیشه را باید #خواند و #اندیشید. و ما دوستداران آوینی هنوز چنین مواجهه ای با او نداشته ایم. اندیشه، می تواند دوره ای داشته باشد مثل ادوار ابن عربی و غلبه ای به سان #غلبه_های_پارادایمیک. و #آوینی_گفتمان_است. و بگذارید بگویم شایسته #نقدی_گفتمانی. و برای نقد هر گفتمان باید آن را شنید. و آوینی هنوز شنیده نشده است، چه نزد دوستدارانش و چه نزد مخالفانش.
آوینی و اندیشه او خوانده نشد چون از سوی گفتمان رسمی فقط تجلیل شد و ثغور اندیشه و گفتمان او معیّن نشد. تجلیل شد و تحلیل نشد. چه از سوی دوستدارانش و چه مخالفانش. و این ظلم به این مولّف اندیشمند و اندیشه ورز است. #آوینی_مولف_بود، هم در #اندیشه، هم در #ساخت و هم در #گفتمان. رحمت الله علیه.
🔸
✍ #مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز/ ۱۸ فروردین ۱۳۹۸
@mehdinalbandie
https://uupload.ir/files/7k0p_1900046.jpg
#اولین_پهپاد_سینمای_ایران
🔸
فیلم #مهاجر را #ابراهیم_حاتمیکیا یک سال بعد از قبول قطعنامه ساخت و یک سال پس از رحلت امام اکران شد. فیلمی که جنگ در آن دوست داشتنی است.
هیچکس به قدر مرحوم ملاقلیپور برای جنگ فیلم جنگی نساخت. و هیچکس به قدر حاتمیکیا از آدمهای جنگ حرف نزد. و او هنوز با این آدمها زندگی میکند در فیلمهایش.
ابراهیم دغدغه روز را دارد و زمان را. و سعی میکند فیلمسازی متعهد به آرمان باشد در هر مقطع از تاریخ. برای روز حرف زدن را دوست دارد.
مهاجر تا به امروز جنگیترین فیلم ابراهیم حاتمیکیاست و او در این فیلم سالها بعد را به ما نشان داده است. مهاجر او شاید پهپادهای نسل امروز ایرانی است. شاید شاهد ۱۳۶.
و چه قرابتی است در اسم. مهاجر و شاهد.
دوست دارم این مرد صریح و لجوج و مصمم را. دوست دارم بسیار بسیار این فیلمساز انقلاب اسلامی را.
حاتمیکیا آن قدر بزرگ است که کوتولههایی مثل رشیدپور بخواهند با متلک گفتن به او خود را شجاع جلوه دهند.
و یک نکته:
حاتمیکیا جنگ را دیده و زیسته است. و میزید هنوز.
🔸
#مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز/ بامداد ۲ مهر ۱۴۰۲
@mehdinalbandie
🔸
فیلم #مهاجر را #ابراهیم_حاتمیکیا یک سال بعد از قبول قطعنامه ساخت و یک سال پس از رحلت امام اکران شد. فیلمی که جنگ در آن دوست داشتنی است.
هیچکس به قدر مرحوم ملاقلیپور برای جنگ فیلم جنگی نساخت. و هیچکس به قدر حاتمیکیا از آدمهای جنگ حرف نزد. و او هنوز با این آدمها زندگی میکند در فیلمهایش.
ابراهیم دغدغه روز را دارد و زمان را. و سعی میکند فیلمسازی متعهد به آرمان باشد در هر مقطع از تاریخ. برای روز حرف زدن را دوست دارد.
مهاجر تا به امروز جنگیترین فیلم ابراهیم حاتمیکیاست و او در این فیلم سالها بعد را به ما نشان داده است. مهاجر او شاید پهپادهای نسل امروز ایرانی است. شاید شاهد ۱۳۶.
و چه قرابتی است در اسم. مهاجر و شاهد.
دوست دارم این مرد صریح و لجوج و مصمم را. دوست دارم بسیار بسیار این فیلمساز انقلاب اسلامی را.
حاتمیکیا آن قدر بزرگ است که کوتولههایی مثل رشیدپور بخواهند با متلک گفتن به او خود را شجاع جلوه دهند.
و یک نکته:
حاتمیکیا جنگ را دیده و زیسته است. و میزید هنوز.
🔸
#مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز/ بامداد ۲ مهر ۱۴۰۲
@mehdinalbandie