دارالولایه | مهدی نعلبندی
203 subscribers
472 photos
95 videos
1 file
732 links
پراکنده نویسی های یک نویسنده شهرستانی
Download Telegram
Forwarded from شهرستان ادب
🔻درنگی در شعر «شانلی امام» سرودۀ سهند
( پروندۀ #چهل_سال_انقلاب را با مطلب تازه‌ای از #مهدی_نعلبندی به‌روز می‌کنیم. نعلبندی در این یادداشت به یکی از اشعار #بولود_قاراچورلو، متخلص به #سهند، که برای #امام_خمینی سروده شده است، پرداخته. این یادداشت و شعر را با هم می‌خوانیم.)

▪️ «شعر "شانلی امام بولود قاراچورلو" بی‌هیچ تعارفی بهترین شعری است که برای امامخمینی سروده شده است. این‌که می‌گویم بهترین، نه از سر تعصب به امام است نه تعصب به شاعر شعر، بلکه با نگاه به مضمون شعر، تاریخ سرایش و قدرت آن می‌گویم بهترین است.
نقب سهند به تاریخ، شنیدنی است؛ فریادی به درازای عمری مبارزه. اینک او امام را مردی خدایی می‌بیند که فریاد قرن‌ها را با خود آورده و سیلی به راه انداخته که پهلوی را برچیده است. او خطاب به امام می‌گوید، تو سخن حقّ خلق هستی که قرن‌هاست در گلو مانده است: سن ائلین قرنلر آغزیندا قالان حق سؤزوسن. از طرفی امام را چشم حق‌ِّ حق‌بینی می‌داند که در میان تاریکی‌ها حق را می‌بیند و می‌نماید. اگر پهلوی مغلوب او شد، دلیلش تنها یک‌چیز و آن حق بود. شنیدن این‌سخن از زبان شاعری که عمری با تمایل‌های چپ زیسته چه شنیدنی است:

سن ائلین قرنلر آغزیندا قالان حق سؤزوسن
سن قارانلیقلار آرا حقی گؤرن حق گؤزوسن

حق قولو, حق الی, حق جارچیسی حقین اؤزوسن
حق گوجوایله وروشانمازدی بو ایرنج نظام

ای یازیق کوتله لرین رهبری ای شانلی امام
ای علی نین خلف اوغلو سنه مین لرله سلام... »

ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10064

☑️ @ShahrestanAdab
#جمهوری_اسلامی_را_باید_جدی_گرفت
🔸
#دوازدهم_فروردین، روز جمهوری اسلامی است. روز #مشروعیت_سیاسی نظام با رای ۹۸ درصدی مردم در جامعه بین الملل. چند ماه پیش، #چهلمین_سالگرد این رویداد بزرگ بود.
وجه دینی و اسلامی انقلاب ملت ایران از سال ۴۲ شروع شد. قبلترش از همان #مشروطه تا #ملی_شدن_نفت و سقوط مصدق در ۲۸ مرداد ۳۲، انقلاب را #روشنفکران فرنگ دیده هدایت کرده بودند و #دینمداران در جنب روشنفکران بودند و از ۴۲ با ظهور #امام_خمینی (ره) دینمداران با هویتی مستقل وارد مبارزه شدند؛ اگر چه همه دینمداران نبودند.
اواخر دهه ۴۰ #سوسیالیستهای_مسلمان ظهور کردند و دهه ۵۰، #حسینیه_ارشاد راه افتاد و #مطهری و #شریعتی ظهور کردند. اوایل دهه ۵۰ هسته اولیه #مجاهدین_خلق متلاشی شد و این سازمان، #مارکسیست شد. #حزب_توده دیگر جز پیر پاتالهای سبیل نیچه ای که به واسطه #فرح_دیبا دربارنشین شده بودند، آدمی نداشت. #اتوپیاییستهای_ایرانگرا هم اغلب دربارنشین بودند. سید حسین نصر و داریوش شایگان و حتی احسان نراقی. #باستانگرایی_تقدیسگر با #دیالکتیک_ویرانگر معتقد به دوره ها کم کم می نشستند به فالوده خوری و مذاکره برای تقسیم قدرت. توده هم این وسط موتور محرکه ای بود که امثال کمالی و حسینی با پریموس و انبر ناخن کشی در #کمیته_ضدخرابکاری ریپش را می گرفتند تا مثل ساعت کار کند‌‌.
دوره، دوره چپ بود در جهان. و این دوره ده سال دیگر به آخر خط رسید و در نیمه دوم دهه هشتاد میلادی، انقلاب علیه انقلاب در حهان به راه افتاد.
امام، تا آخر با پدیده مبارزه مسلحانه کنار نیامد و به آن مشروعیت نبخشید. #راستگرایان_مسلمان در کنار انقلاب بودند تا پاریس و بعدترش، #دولت_موقت. سال ۵۸ ، #نسل_خمینی باید می آمدند پای کار. راستگراهای دولت موقت گفتند "ما را استعفاء کردیم" و کنار کشیدند. چپ ها کنار نکشیدند و به روی انقلاب اسلحه کشیندند. توده ای ها پروژه نفوذ را پی گرفتند و دنبال فرح دیبایی در نظام نوپا بودند تا ورشویی بسازند از تهران. در آذربایجان و ترکمن صحرا و قم و بلوچستان و کردستان ناآرامی هایی بروز کرد.‌ #دهه_شصت از راه رسید. و #جنگ و #بسیج.
القصه، دوازدهم فروردین روز جمهوری اسلامی است. غرض این که انقلاب و جمهوری اسلامی با روزهای پرفراز و نشیبی که پشت سر گذاشت چهل ساله شد. سعی نکنیم این انقلاب را برگردانیم به ده سالگی‌. سه نکته را همین جا باید عارض شوم:
#یکم: این انقلاب وقتی ده ساله بود، هنوز در اطراف مرزهایمان حرفمان خریدار نداشت و حالا در منطقه حرف برای گفتن داریم. #تحلیل_صحنه را می گویم در منطقه.
#دوم: شوروی وقتی فرو پاشید، هنوز کاسترو را در کوبا داشت و موشک هایش را، اما زهوار اقتصادش در رفته بود و کمونیست های پولیت برو دیگر مومن به مارکس و لنین نبودند. باید دو چیز را دریابیم. #آرمان_انقلاب و #اقتصاد را. بهترین رهنمود در این راه، #دغدغه_های_رهبری است.
#سوم: نظام، یک کلیّت است. قباله اش به نام هیچ طیف و جناحی نیست. نشود در تحلیل هایمان سه گانه #نظام، #رهبری، و #مردم درست کنیم. این نظام در داخل و خارج، دوستان و دوستدارانی دارد و منتقدان و بدخواهان و دشمنانی. ما جاهایی توفیق داریم و جاهایی عدم توفیق. مثل همه حکومت ها. و مثل تمامی جوامع. و بگذار بگویم حتی مثل لیبرال دموکراسی ها. همه تخم مرغ ها در هیچ حکومتی در یک سبد جمع نشده اند. اما شکی نیست که #ملت_ایران، #شریف است.
و #ختم_کلام:
#گفتمان_بعثت را که آوینی در دهه ۷۰ مطرح کرد ظاهراً باید در دهه ۹۰ مویدات و نشانه هایش را جست. #جمهوری_اسلامی_را_باید_جدی_گرفت. این را رقباء و دشمنان ما دریافته اند. دریابیمش.
🔸
#مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز / ۱۱ فروردین ۹۸
@mehdinalbandie



https://uupload.ir/files/6ey6_img_20190331_142329_794.jpg
#انقلاب_تعارف_برنمی_دارد
🔸
انقلاب اسلامی چهل‌وسه ساله شد. یاد #امام_خمینی بخیر و روزهای سخت دهه‌های پنجاه و شصت. روزهای سادگی و در کنار هم بودن. روزهای کوپن و صف‌های روغن و قند و شکر و گوشت و مرغ. روزهایی که فقر، فخر یک ملت شد تا داراها به ندارها نیش‌خند نزنند. و ولد کاخ‌نشین، دارایی پدر را به رخ فرزند شهید کوخ‌نشین نکشد و دلش را خون نکند. روزهایی که ندارترین‌های گوشه و کنار شهرها و کوره‌ده‌های پشت کوه‌های صعب‌العبور هم با همان برگ کوپن، ماهی یک بار مرغ بر سر سفره شامشان داشتند و پنیر بر سفره صبحانه و شکری برای چای شیرین دم ربنای افطارشان.
دهه‌های اول انقلاب، سخت گذشت. انقلاب، یک‌ ساله نشده چند استان به هم ریخت و دو سالگی‌اش تمام نشده جنگ شد. غرب و جنوب کشور اشغال شد و ترورها شروع. از نمازهای جمعه تا دفتر حزبی که مولود انقلاب بود. از بقالی که عکس خمینی را به دیوار مغازه داشت تا نخست وزیر و رییس جمهور کشور. اوضاعی بود برای خودش. اما یک ملت پشت انقلابش ایستاد‌. پای همه چیز انقلاب.
و مگر انقلاب، چه داشت؟
رهبر این انقلاب، مثل اعلیحضرت‌های همایونی نمی‌گفت "ما فرمودیم" و می‌گفت "نه تو سرباز منی و نه من سرباز توام". انقلابی که قانون اساسی‌اش، مثل فرمان مشروطه نبود که در آن جز چند مزخرف‌السلطنه و احمق‌الدوله، قاطبه نفوس یک مملکت را داخل آدم حساب نکردند. انقلاب، مملکت را که مَلِکی داشت و هر چه داخل سرحدات مملکت بود، مُلک آن مَلِک و تیره و طایفه‌اش، کرد یک کشور که مال همه بود. حتی مال آن پیر زنی که دو تخم مرغ را که همه دارایی‌اش بود، آورد پای انقلاب. و مال آن مادری که سه پسرش را فدای انقلاب کرد. انقلاب، مال همه بود. و هست. این هست را تشییع حاجی نشان داد.
انقلاب، همه چیز داشت.
همان روزهای اول هم بودند آفتابه‌دزدها که چپیدند در صف انقلاب تا چاق و چوقی کنند. برخی را سیل انقلاب با خود برد و برخی ماندند. انقلاب، همه را عین هم کرده بود. اما بعدها و بعدترها برخی که کم آوردند، تازه یادشان آمد که اینها هم آدمند و دل دارند و نیاز. تازه یادشان آمد که خودشان به درک، زن و بچه و دامادشان چه گناهی دارند؟ و چون اسمی داشتند و رسمی، خودشان رویشان نشد بشوند فلان‌السلطنه اما بچه‌هایشان شدند. آفت افتاد به مزرعه پدری. آفت را باید کشت تا مزرعه خراب نشود. اگر با آفت تا کنی همه چیز را به باد می دهد.
در این میان اما، نسلی نو رویید از پی دو نسل انقلاب، که عهد کرد نگذارد ورق برگردد. نه در تهران، نه در لبنان، نه در شام. و این نسل به داد انقلاب رسید. گوش شنوایی باشد و حالی برای خواندن، می توانم بنویسم و بنویسم و این چهل سال را سال به سال مرور کنیم. اما فعلا بماند.
فقط این که من یکی در چهل‌وسه سالگی انقلاب، بغضی در گلو دارم از همان جنس که همه داریم. بغضی شبیه استخوان کتف شتری که ابوذر بر فرق کعب‌الاحبار کوفت.
اما؛
اما سطر به سطر گفتمان بعثت آوینی را در آن سوی مرزهای جغرافیای ایران می‌بینم. و حتی در داخل مرزها. حالش باشد و کسی بخواهد می‌توانیم حرف بزنیم و برهان اقامه کنم.
یادمان نرود که سال ۶۷ وقتی انقلابمان ده ساله بود عهد کردیم در پی فتح قله‌های معنوی جهان باشیم. شک ندارم سنت خدا محقق خواهد شد اما این که در سپیده دم تحقق، ما کجا باشیم، بسته به خودمان است. یا علی.
🔸
#مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز/ ۱۲ بهمن ۱۴۰۰
@mehdinalbandie